جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 59
بررسی تطبیقی جایگاه عقل فعال در نظام فلسفی ارسطو (با تکیه بر تفسیر اسکندر افرودیسی) و ابن سینا
نویسنده:
محمدرضا توکلی بنیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در نظریه شناخت خود قائل به دو نوع عقل شد؛ یکی عقل منفعل و دیگری عقل فعال. مفسران ارسطو درباره جایگاه عقل فعال نظریات متفاوتی ارائه کردند؛ عده‌ای همچون اسکندر افرودیسی و پس از او فیلسوفان اسلامی عقل فعال را بیرون نفس قرار دادند. اسکندر افرودیسی آن را با خدا یکی دانست و فیلسوفان اسلامی آن را در سلسله عقول و به‌عنوان عقل دهم به‌حساب آوردند. عده‌ای دیگر همچون یوحنای نحوی آن را درون نفس تفسیر کردند. هر گروه با استناد به بخشی از متون ارسطو و صفاتی که او به این دو نوع عقل نسبت می‌دهند به چنین تفاسیری دست زده‌اند. در مورد فیلسوفان اسلامی که در این رأی متأثر از اسکندر افرودیسی بوده‌اند نیز همین نظر صادق است. علاوه بر این، تفکر آن‌ها در فضای دینی تأثیری دوچندان در طرح این نظر داشته است.
تقریر و تحلیل انتقادی ادراک عقلی از نظر ابن‌سینا، ابن‌ رشد، فخر رازی
نویسنده:
مجید سرآبادانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کیفیت حصول ادراکات عقلی و نحوه واقع نمایی آنها از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است . در این باره نظریات متفاوتی از سوی فلاسفه و متکلمان ارائه شده است . ابن‌سینا، فیلسوف بزرگ مشائی در جهان اسلام، پیدایش ادراکات حسی و خیالی مبتنی می‌کند و مطالعه صور ادراکی جزئی را به منظور حصول استعداد نفس در اتصال با عقل فعال امری ضروری می‌داند. او قائل به مراتب چهارگانه هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد برای نفس ناطقه است . از نظر او وصل به مرتبه عقل مستفاد، که همان مرتبه دریافت معقولات و مطالعه بالفعل و مستفاد با عقل فعال است . ابن‌سینا عقل فعال را حافظ و مفیض صور عقلی می‌داند. او اتحاد عقل را با معقولات و با عقل فعال انکار می‌کند و عقل فعال را در آخرین مرتبه از سلسله عقول خارج از نفس قرار می‌دهد. از آنجا که عقل فعال افاضه‌کننده صور نوعیه نیز هست لذا می‌تواند صور عقلیه مطابق با واقع و نفس الامر را بر نفس ناطقه افاضه نماید. از نظر ابن‌سینا خطای در اندیشه از هزنی‌های قوه متخیله حاصل می‌شود و با استفاده از موازین منطقی می‌توان به شناخت صحیح دست یافت . ابن‌رشد، شارح معروف ارسطو نیز حصول ادراکات عقلی را متوقف بر ادراکات حسی و خیالی می‌داند. او صور ادراکی را به معانی کلی و معانی شخصی تقسیم می‌کند و ادراک شخصی را شامل ادراکات حسی و خیالی می‌داند. از نظر ابن رشد، ادراک عقلی توسط نفس ناطقه که عقل نامیده می‌شود تحقق می‌یابد و بر ادراک معانی عام مجرد از هیولی اطلاق می‌گردد. او در پیدایش ادراکات عقلی بر وجود عقل فعال تاکید می‌کند. از نظر ابن‌رشد عقل فعال فقط محرک عقل هیولانی است که با معقول ساختن صور ادراکی خیالی، موجب به فعلیت رسیدن عقل هیولانی می‌شود. او اشاره‌ای به این مطلب ندارد که عقل فعال، حافظ صور عقلی است . ابن‌رشد به پیروی از ارسطو، نفس را به صورت منطبع در ماده می‌داند، از این رو قول به حدوث و فنای آن را می‌پذیرد، لیکن براساس تقیدات شرعی خود، این عقیده را می‌پذیرد که نفس ، امری باقی است . فخررازی، متکلم بزرگ اشعری، اگر چه همانند ابن‌سینا و ابن‌رشد نفس را در ابتدای خلقت آن فاقد هر گونه ادراک و معرفتی معرفی می‌کند لیکن از دو جهت به مخالفت با ایشان برمی‌خیزد، جهت اول اینکه او علم و ادراک را حالتی اضافه نفس با اشیا حاصل می‌شود و تحقق آن مشروط به حصول صورت ادراکی در نفس است . جهت دوم اینکه از نظر او، نفس از راه تفکر و استنتاجهای منطقی به تکثیر معلومات می‌پردازد و در کسب معلومات ، نیازی به عقل فعال وجود ندارد. فخررازی قوای مختلف حس و خیال را آلات و شرایط حصول معرفت می‌داند. از نظر او ادراکات مختلف حسی، خیالی، وهمی و عقلی، انواع مختلف ادراک‌اند نه مراتب مختلف تجرید. قوای عامله و عالمه و مراتب چهارگانه عقل نیز از نظر فخزرازی به منزله استعداد نفس در تدبیر بدن و دریافت علوم تلقی می‌شوند.
بررسی مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ابن‌سینا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جوهر و عرض را چه از مباحث منطقی بدانیم و چه از مباحث فلسفی؛ از موضوعاتی است که در آثار فلاسفه، از پیش سقراطیان تا کنون به صورت اجمال یا تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است.در میان فلاسفه؛ ارسطو- به عنوان یکی از طلایه داران فلسفه غرب (یونان در روم)- و ابن سینا- به عنوان یکی از طلایه داران فلسفه شرق (اسلام- مشأء) نیز به بحث جوهر و عرض پرداخته اند.هدف از تحقیق بیان نظریات- ارسطو و ابن سینا درباره مفهوم جوهر و انواع و اقسام آن و نیز بیان نقاط اشتراک و افتراق ارسطو و ابن سینا درباره جوهر است.در نگارش تحقیق و رسیدن به اهداف تحقیق از منابع و آثار ارسطو (ترجمه ها و شروح موجود درباره فلسفه ارسطو) و استفاده از منابع و آثار ابن سینا (مراجعه مستقیم به آثار ابن سینا و نیز شارحان ابن سینا) به صورت فیش برداری و کتابخانه ای و مقایسه و تطبیق استفاده شده است.نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که؛ گرچه ابن سینا ادامه دهنده فلسفه مشای ارسطو در جهان اسلام است اما ابن سینا هر چه به پایان عمر خویش نزدیک می شود از ارسطو و آرای ارسطو درباره جوهر و انواع و اقسام آن به خصوص در بحث عقل و نفس دور می شود.در آرای ابن سینا بسیاری از ابهامات درباره جوهر و انواع و اقسام آن و مراتب جوهری و نحوه ارتباط جواهر با یکدیگر که در آرای ارسطو مشاهده می شد وجود ندارد.ابن سینا با طرح مفاهیمی همانند: «عقول»، «عقول عشره»، «عقل فعال»، «عقل نظری»، و در نهایت «عقل عملی» به بایدها و نبایدها و «علم اخلاق» می رسد و از «عقل قدسی» سخن می گوید.ابن سینا با طرح قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» مشکل کیفیت صدور، خلق، ایجاد، ابداع و پیدایش جواهر و جوهر عقل و نفس را حل کرد.ابن سینا در بحث جوهر عقل در نهایت به وجود باری تعالی رسید و از واحد و صادر اول و فیض و جود و پیدایش عقول و سیر صعود و نزول جواهر هستی سخن گفت.در بازخوانی و تطبیق آرای ارسطو و ابن سینا به نکات تازه ای برخوردیم که برای اساتید و دانشجویان فلسفه مفید خواهد بود. انشاء الله
تاثیر عبادت بر تکامل نفس با تاکید بر آراء تفسیری ابن سینا و امام خمینی
نویسنده:
زهرا شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی کمال‌گراست و همواره راه های رسیدن به کمال مهم‌ترین دغدغه‌ی فکری او بوده است. اما از آن جا که انسان گاهی در تشخیص راه و مصداق کمال دچار اشتباه می‌شود، لازم است نخست مقصود از تکامل و کمال حقیقی روشن گردد. از این رو، در این رسالهبه روش تحلیلی ابتدا به تبیین حقیقت تکامل پرداخته و سپس از بین عوامل موثر و راه های کسب کمال، نقش عبادت مورد بررسی قرار گرفته است. تکامل انسان به واسطه‌ی فصل ممیز او از سایر موجودات یعنی نفس ناطقه که مجرد و منسوب به عالم روحانی است، صورت می‌گیرد. ابن سینا و امام خمینی غایت کمال نفس ناطقه را مشاهده‌ی جمال حق و اتحاد با آن می‌دانند. تکامل نفس علاوه بر سعادت اخروی دستاوردهای دنیوی نیز برای انسان دارد. در واقع، شخص تکامل یافته دارای ویژگی‌هایی است که به واسطه‌ی آن‌ها هم خود در دنیا از آرامش کافی برخوردار است هم زندگی در کنار چنین افرادی برای دیگران لذت بخش خواهد بود. عوامل مختلفی بر سیر تکاملی انسان موثرند. که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:معرفت خداوند، خود شناسی، تفکر و تعقل، ریاضت، عشق، اما در این میان عبادت، جایگاه ویژه ای دارد. ابن سینا و امام خمینی همانند سایر اندیشمندان الهی، عبادت را عامل مهمی در رسیدن انسان به قرب الهی می‌دانند. بدیهی است عبادتی که در مسیر تکامل انسان را یاری می‌کند باید دارای ویژگی‌هایی همچون اخلاص و حضور قلب باشد؛ چرا که بدون این ویژگی‌ها قرب الهی محقق نخواهد شد. ابن سینا تمام معارفی را که منتهی به شناخت خداوند می‌شود عبادت می‌داند. امام خمینی نیز تفکر در نظام خلقت را به آن جهت که به شناخت خداوند منجر می‌شود، افضل از جمیع عبادات می‌شمرد. در اسلام هردو بعد عبادت، ظاهر و باطن آن مورد توجه قرار گرفته است، تا بین ظاهر و باطن انسان هماهنگی برقرار شود. تأثیر عبادات در تکامل در بعد از مرگ نیز ادامه دارد، برخی عبادات که آثار آن‌ها بعد از مرگ فرد باقی می‌ماند و بعضی عبادات و خیرات که دیگران به نیت شخص متوفی انجام می‌دهند، تکامل نفس بعد از مرگ را موجب می‌شوند.
لذت و الم اخروی از منظر ابن سینا سهروردی و ملا صدرا
نویسنده:
مرتضی حامدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث معاد در فلسفه ی اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است. آنچه در تاریخ اندیشه ی اسلامی محل مناقشات جدّی بوده، کیفیت آن و وضعیت نفوس انسانی درآخرت است. حکیمان، متکلمان و عالمان دینی هرکدام از یک زاویه به تبیین مسأله پرداخته اند. ابن سینا با به رسمیت شناختن آیات وحیانی و ارائه ی تفسیری نمادین از قرآن، ابتدا روح آدمی را جوهری باقی و ماندگار دانسته، همه ی قوای نفس انسانی را به جز قوه ی عاقله مضمحل می دانست. طبق این مقدمه، لذت ها و آلام اخروی، مطابق آن قوه، عقلانی خواهد بود. علم و عمل باعث سعادت یا شقاوت و صعود او به رتبه ی لذایذ مجرد از ماده و جسمانیت خواهد شد .اما نفوس ناقصه- در علم و عمل – با توجه به بقای روح، از لذایذ جسمانی برخوردار می شوند. بُله و صِبیان نیز در اندیشه ی سینوی دارای لذت یا المی جسمانی هستند اما سایر نفوس اعم از کاملان در علم و عمل و ناقصان در عمل و کاملان در علم، دارای لذتی عقلانی خواهند بود.سهروردی که اندیشه اش متاثر از حکمت ایرانی است با پی ریزی فلسفه ی نوریه به تفسیری نوین از جسمانیت اخروی دست یافت. او برازخ را پرتو نورالانوار می دانست که نفوس بشری در دنیا و آخرت، آن را همراهی می کنند. وی با تقسیمی جامع از نفوس، بالاترین لذت اخروی را، انغماس در دریای نور الهی می دانست، نفوس متوسط انسانی را در جایگاه مُثُل معلّقه می نشاند به طوری که می توانند با خلق صُوَر معلّق به لذایذ روحانی یا جسمانی نائل آیند. وی خلاء تعلق نفوس ناقصه را با نظریه ی تعلق به اجرام سماوی پر می کند و لذت اخروی را با بدن مثالی تحکیم می بخشد . ملاصدرا که بیش از دیگران دغدغه ی حفظ ظواهر گزاره های دینی داشته، به سبک دیگری به توجیه لذایذ و آلام اخروی پرداخت. او برخلاف ابن سینا، آیات را به مسلخ تأویل نمی بُرد ولی از آن طرف با طرح اصولی متعدد، به روحانی و جسمانی بودن لذت ها و رنج های اخروی استدلال می نمود. او با اثبات تجرد قوه ی خیال به تبیین فلسفی از همه ی لذایذ و آلامی که در قرآن برای انسان درنظر گرفته شده پرداخت. از نظر ا و نفوس قادرند همه ی آنچه را که صاحبان شریعت از ثواب و عذاب وعده داده اند، به طور عینی خلق نمایند. وی اگرچه بالاترین لذت اخروی را روحانی می دانست، اما لذت نفوس متوسطه و ناقصه را جسمانی توجیه می کرد.
انسان‌شناسی ابن سینا
نویسنده:
افسانه لاچینانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار ابن سینا هیچ مبحث مستقلی تحت عنوان انسان شناسی وجود ندارد اما شناخت زوایای گوناگون وجود انسان، نزد او از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر آثارش نمود یافته و مباحث فراوان و فصول و بخش‌های مختلفی را به این مسئله اختصاص داده است. در نظام فلسفی او انسان موجودی حادث است که هم نفس مجرد و هم بدن مادی او با افاضه‌ عقل فعال ایجاد می‌شوند. نفس از همان ابتدا از حیث ذات، مجرد و هم افق با عقول مفارق است اما از حیث فعل مادی و نیازمند ابزارهای جسمانیست. رابطه‌ نفس و بدن رابطه ای بی بدیل است: نفس مدبر بدن و فاعل اصلی همه‌ افعال انسان است و بدن، ابزار منحصر به فرد فعل نفس در حیات دنیوی و واسطه‌ فعلیت یافتن قوا و توانمندی‌های آن است. مطابق اکثر آثار ابن سینا، انسان حیات متقدم بر حیات دنیوی ندارد و ازلی نیست اما نفس مجردش، ابدی است و بر خلاف بدن که با مرگ از بین می‌رود نفس فنا نمی‌پذیرد و جاودانه است. ارتباط انسان با موجودات دیگر- اعم از موجودات مافوق، هم عرض و مادون او- نقش مهمی در حیات دنیوی و اخروی او دارد و در سایه همین ارتباط پای واجب‌الوجود به عنوان علت موجده انسان؛ و عقول و افلاک به عنوان واسطه های فیض؛ و زندگی اجتماعی انسان که بیانگر ارتباط انسان با همنوعانش است به مبحث ما باز می‌شود. در این پژوهش سعی بر آن داشته‌ایم تا با بررسی آثار مختلف فلسفی، طبی و عرفانی ابن سینا زوایای مختلف انسان را مورد بررسی قرار دهیم تا به انسان شناسی از منظر او نائل شویم. این بررسی به سه مقطع مختلف حیات پیشین و مقدم بر حیات دنیوی (مطابق برخی از آثار ابن سینا)، حیات دنیوی و حیات اخروی می‌پردازد و تأثیر و تأثر میان انسان با سه دسته از موجودات را بررسی می‌کند: موجودات برتر از انسان یعنی واجب‌الوجود، عقول، افلاک و کواکب؛ موجودات هم عرض انسان یعنی انسان‌های دیگر و موجودات مادون انسان یعنی اجسام و موجودات مادی دنیوی اعم از حیوانات، نباتات و جمادات.
بررسی مبانی فلسفی عرفان عملی در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
اسماعیل مرادی افوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از متفکران بزرگ تاریخ، به علّت عمیق بودن و داشتن وجوه و ابعاد مختلفِ شخصیتی، قابل بررسی و تحقیق از جنبه‌های گوناگون هستند. «حکیم بوعلی‌سینا» یکی از این نمونه‌ها است که شخصیت و آثار او، در طول تاریخ، از زوایای گوناگون مورد پژوهش و کندوکاو قرار گرفته است؛ اما یک بُعد ویژه در احوال و آثار ابن‌سینا وجود دارد که کم‌تر به آن توجه شده است و آن، نگاه بوعلی به عرفان است. ابن‌سینا توجه ویژه‌ای به عرفان عملی داشته است و این نکته، برای هر فردِ آشنا به مسایل فلسفی، شگفتی و کُنجکاویِ اولیّه را برمی‌انگیزد. آن‌چه ما در این رساله به آن پرداخته‌ایم؛ در مرحله‌ی اول، دنبال کردن این حس کنجکاوی و پی‌گیریِ خطّ کم‌رنگی که از آن، در کتب و منابع برجامانده و در مرحله‌ی دوم، یافتن مبانی عرفان عملی ابن‌سینا و کشف نقاط اتصال میان فکر فلسفی و نگاه عرفانی او است. در فلسفه‌ی ابن‌سینا مبانی و اصولی وجود دارد که با تعمّق در آن‌ها، نیاز به تزکیه و تهذیب نفس را نهفته می‌بینیم؛ مسایلی هم‌چون حقیقت وجود، عقول، نفس و بدن، عشق، ادراک، سعادت، نبوت و مراتب انسان‌ها، خیال، عقل فعال و... که با بررسی همه جانبه‌ی آن‌ها، ارتباط این موضوعات با عرفان عملی و احتیاج به طیّ طریق و سیر و سلوک مشخص می‌شود.
نقش اراده در شکل گیری معرفت با تأکید بر آرای ابن‏ سینا و ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی جمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم حوزه معرفت‏شناسی، بررسی تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شکل‏گیری معرفت است که در این مسئله نیز بحث نسبت اراده و معرفت از مهم‏ترین مباحث است؛ برهمین‏اساس موضوع این رساله تحت عنوان بررسی نقش اراده در شکل‏گیری معرفت با نگاهی هستی‏شناسانه انتخاب شد. در نگاه نخست شاید براساس مباحث فلسفی درباره مبادی فعل اختیاری، حکم شود که مبادی فعل اختیاری (تصور، تصدیق و شوق )، خود اختیاری و ارادی نیست؛ ولی با دقت در سایر مباحث فلسفی مرتبط با علم و ادراک می‏توان به این نتیجه رسید که براساس اندیشه سینوی و صدرایی، شکل‏گیری ادراک انسانی ـ چه در حوزه ادارکات جزئی (حسی و خیالی) و چه در حوزه ادراکات کلی ـ فقط محصول انعکاس جبری تصویر واقعیت در ذهن انسان نیست؛ بلکه اراده و اختیار انسان نیز در شکل‏گیری ادراکات تأثیرگذارند.این مسئله در اندیشه صدرایی براساس حرکت جوهری وضوح بیشتری می‏یابد. بنا بر حرکت اشتدادی نفس انسانی و متناسب با سعه وجودی و تکامل انسانی ـ که امری ارادی و اختیاری است ـ درک انسان وضوح و اشتدادی متناسب پیدا می‏کند؛ به‏ویژه در حوزه ادرکات حصولی انسان، این نفس انسانی است که با تکامل جوهری خود و در سایه اتحاد با مبادی عالیه وجود به انشای ادراکات می‏پردازد و مواجهه با واقعیت تنها معد و زمینه‏ساز این انشای ارادی انسان است. با توجه به این زمینه در نگاهی دقیق می‏توان گفت که انسان فقط از طریق قوه نظری خود با واقعیت مواجه نمی‏شود؛ بلکه با همه ابعاد وجودی و قوای خود با عالم واقع مواجه می‏شود. همه قوای انسان در صورتگری از خارج سهم‏تأثیر دارند و ادراک محدود به تأثیر یک‏طرفه خارج در ذهن نیست؛ در عین تأثیرگذاری خارج بر قوای ادراکی انسان، ظرفیت عقلانی انسان، تمایلات انسان، کیف مواجهه انسان با واقعیت در ادراک او حضور دارد؛ ضمن اینکه حضور ابعاد وجودی انسان در شکل‏دهی ادراک نیز یک حضور ارادی است؛ به‏سخن‏دیگر اراده انسان از طریق قوای نفسانی او با عالم واقع مواجه می‏شود و از آن صورتگری می‏کند. به‏نظرمی‏رسد که این تحلیل با مبنای حکمت متعالیه که به اصل «النفس فی وحدتها کل القوی» قائل است، سازگار باشد؛ چراکه نفس با تمام قوا با امر واقع مواجهه دارد.براین‏اساس ادراک، اشراف فاعلی و مبدأ نفوذ و تصرف انسان در امر واقع است؛ البته این حضور فاعلیتی ارادی انسان در ادراکات مختلف به‏شکل یکسان تفسیر نمی‏شود؛ به‏نحوی‏که کمترین حضور اراده انسان در ادراکات حسی جزئی است و در سطحی از ادراکات پایه، اراده انسان از نپذیرفتن این سطح از ادراکات عاجز است؛ ولی حضور اراده انسان در سطوح بعدی ادراکات، اعم از ادراکات کلی و ادراکات مرکب ـ که تبدیل به یک نظریه علمی خاص معطوف به کارآمدی خاص است ـبسیار پررنگ‏تر می‏شود.با توجه به نقش اراده در شکل‏گیری معرفت، دیگر نمی‏توان در مسئله نظریه صدق در مباحث معرفت‏شناسی، با نگاه رئالیسم صرف، به نظریه کشف تطابقی قائل شد؛ برهمین‏اساس در گام نخست، نظریه «هماهنگی در جهت» و در گام بعد، نظریه «حجیت» به‏عنوان نظریه صدق در ادراک بیان گردیده است. در پایان به بررسی اشکال نسبیت مطلق پرداخته و این نکته تبیین می‏شود که آنچه قابل دفاع نیست، نسبیت مطلق است و ضرورتی نداردکه مطلقاً نسبیت در ادراک را مردود دانست؛ اتفاقاً در دو حوزه عقل عمل و عقل نظر هم می‏توان پایگاه‏های ثابتی ترسیم کرد و در دام نسبیت مطلق دچار نشد.
استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
اکبر سیاوشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت مسئله استکمال نفس برای انسان ضروری بوده وارتباط وثیقی با میل جاودانگی او و دیگر مسائل اساسی در زندگی دنیوی دارد و می تواند نگرش ما را به آن تغییر دهد. نویسنده این رسالهنیزدر حد بضاعت خودبه بررسی مختصری از این مسئله مهم پرداخته است. کندوکاو در این مسئلهبا سوالی تحت عنوان«استکمال نفس چگونه محقق می شود» شروع شده است. لذا نویسنده پاسخ به این سوال را با ارجاع به رساله که مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل،می باشد پاسخ داده است: فصل اول تحت عنوان«کلیات استکمال نفس» استکهبه کلیات تحقیق و معناشناسی کمال و استکمال و تفاوت کمال با تمام و به اهداف و ضرورت و کاربرد تحقیق پرداخته است. فصل دوم :تحت عنوان«استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا» است. نگارنده استکمال نفس را همبه شیوه فلسفی وهم به شیوه عرفانیدر قالب عناوینی همچون، مرحله آغازین استکمال نفس با سازگاری تجرد آن، استکمال نفس در عرصه علم و عمل و استکمال عرفانی ترسیم نموده و سعی بر این داشته که بامبانی فلسفی خاص سینوی و کتاب ها، رسائل،تماثیل و اشعار عرفانی مختلف این مکتب، بیان نماید که نفس جوهری یگانه است که توسط نیروهای خود اعمال و استکمالات عرضی مختلف را انجام می دهد و منشأ آثار و احکام گوناگونی می شود که در نگرش ما به زندگی نقش اساسی دارد.فصل سوم: تحت عنوان «استکمالی نفس از دیدگاه ملاصدرا» است. نویسند علاوه بر عناوین فوق گفته شده،برای روشن شدن این مبحث به سراغ مبانی هستی شناختی و انسان شناختی مکتب نو و بدیع صدرایی رفته وبیان می دارد که او براساس حرکت جوهری در باب استکمال علمی و عملیو نحوه پیدایش آن، نظراتی می دهد که متفاوت از دیگر نظرات است وی قائل به رشد وتعالی علم انسانی درگرو استکمال وجودی ورشد درونیذاتنفسانی است که منجر به تحولات شگرف و رفع ابهامات حکمای پیشین در جهان اسلام شده است. و در بررسی وجوه تشابه و تمایز مسئله به روشنی بیان می شود که انگار ملاصدراهمان دیدگاه ابن سینا را داشته است و اختلاف آن ها ازمبانی و تفکرات فلسفی آنها نشأت می گیرد. وبا ارائه نتیجه پایانی، نگارش این رساله را به امید اینکه توانسته باشد تا حدودی دیدگاه این دو فیلسوف بزرگ جهان اسلام را بیان کرده باشد به اتمام می رساند.
تأثیرپذیری و فراروی ابن سینا از ارسطو در مسأله نفس
نویسنده:
سعیده خورسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو اولین فیلسوفی بود که رهیافتی تجربی نسبت به مسأله ی نفس داشت و بحث از آن رادر طبیعیات مطرح کرد. از این جهت اندیشه ی ارسطو بر فیلسوفان بعد از خود خصوصاً بر فیلسوفانمسلمان و مشخّصاً بر شخص ابن سینا بسیار تأثیر گذاشته است . اما ابن سینا تنها به پذیرش آراءارسطو و شرح آن ها، مباحث جدیدی نیز در علم النّفس ارائه کرده است . ارسطو نفس را کمال او?لبرای جسم طبیعی دارای حیات بالقوه می دانست . بر این اساس نفس از نظر او در پیوند با جسم لحاظمی شد . او مفاهیمی چون صورت ، مایه ی حیات ، اصل حیات و علّت را بر آن اطلاق کرده است .اطلاق این مفاهیم بر نفس با هویت اضافی آن سازگار نیست ؛ ازین رو ، نوعی تعارض در این باره دراندیشه ی ارسطو باقی می ماند و تبیین جوهری?ت نفس نیز نزد او ناتمام مانده است . ابن سینا افزون برهویت اضافی به هویت استقلالی نفس نیز روی آورده و بر جوهریت آن استدلال کرده است .نظر بهاینکه رسالت اصلی این رساله بیشتر تبیین فراروی ابن سینا از ارسطو در باب نفس است ، می توانگفت از جمله فراروی های ابن سینا نسبت به او مورد رابطه نفس و بدن است . ارسطو رابطه ی این دورا از نوع رابطه ی ماده و صورت می دانست که از مصادیق ترکیب اتّحادی است . لذا در تبیین بقاینفس طبیعتاً با مشکل مواجه می شد ؛ چرا که با از بین رفتن بدن ، نفس نیز باید از بین برود . ابنسینا برای برون رفتن از چالشی که ارسطو در آن گرفتار شده ، با تفکیک حیث ذاتی و حیث فعلینفس این مشکل را برطرف می کند و با تکیه بر بخش ناپذیری محلّ صور معقول و نیز بر پایه ی علمحضوری نفس به خود ، تجرّد نفوس شخصی را اثبات نموده است و اشارات ارسطو مبنی بر تجرّد راتبیین و به زیبایی گره ذهنی ارسطو در این زمینه را باز کرده و کاستی های سخنان او را جبران نمودهاست .
  • تعداد رکورد ها : 59