جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 59
جایگاه فرهنگ ایران باستان در اندیشه شیخ اشراق
نویسنده:
فرحناز پیرمردایان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر فرهنگ ایران باستان بر فلسفه اشراق سهروردی انجام شده است. فرضیه اصلی پژوهش تعیین می کند که اندیشه بنیادی حکمت اشراق این است که هست حقیقی است و بنیاد هستی یعنی خدا، ذات روشنایی یا نورالانوار است و همه مراتب هستی پرتوهای آن می باشد و با اینکه معیار شناخت حقایق، برهانی است ولی تکیه بر استدلال و مبانی منطقی را کافی نمی داند و علم تجربی اتصالی شهودی را لازم می داند تا انسان حکیم محسوب شود. سهروردی حکمه الاشراق را حکمت یگانه و جاودان های می داند که در آن به جوهره تعالیم فرزانگانی چون هرمس، افلاطون، زرتشت، فیثاغورث و از صوفیانی چون بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوالحسن خرقانی، سهل تستری و منصور حلاج توجه دارد که وجه مشترک همه آنها، این است که رگه هایی از اشراق و عرفان در آنها هست. چنانکه در آثار سهروردی درمی یابیم که سیر حکمت عرفانی – اشراقی وی یک سیر تاریخی است، که وی در جای جای آثارش به آن اذعان دارد که این حکمت را از متفکران و فرزانگان و عارفان باستان به وی رسیده است.وی حتی از شاهانی چون فریدون، کیخسرو، جاماسب، فرشوشتر و بزرگمهر نام می برد و تأمل است که « سخن ایشان نیز مانند دیگر پیشینیان به رمز است و اصطلاحاتی مانند سیمرغ، خورنه، نور اسپهبد، امشاسپندان و ... که از بن مایه های آیین زرتشتیان و سرچشمه می گیرد، تحقیق می باشد. روش این تحقیق کتابخانه ای مورد استفاده قرار گرفته است.
نسبت علم و وجود از دید ملاصدرا و نتایج فلسفی آن
نویسنده:
کبری قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به سریان کمالات وجودی از قبیل حیات، علم، قدرت، اراده ، تکلم .... در تمام مراتب هستی اعم از مادی و مجرد از اصول مسلم و پذیرفته شده در «حکمت متعالیه» است. در دوران معاصر، دانشمندان علوم تجربی با تحقیقات گسترده در مورد برخی مواد و اشیای ظاهرا بی جان مانند آب، وجود نوعی شعور و آگاهی را در آنها به اثبات رسانده اند، این در حالی است که قرن ها پیش اندیشمندان و حکمای مسلمان مانند صدرالمتألهین شیرازی با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و با براهین عقلی به اثبات سریان علم و آگاهی در میان اشیای مادی پرداخته بودند، در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که بر وجود علم و شعور در همه اشیاء به خصوص اشیای مادی دلالت می کند مانند آیاتی که در آنها از تسبیح عمومی همه مخلوقات اعم از مادی و مجرد سخن به میان آمده است چرا که تسبیح فرع علم و شعور است و تا علم و شعور در کار نباشد آن هم محقق نمی شود.صدر المتألهین شیرازی نیز با استفاده از اصولی چون«شوق هیولی به صورت، اصالت ، بساطت، وحدت تشکیکی وجود، رابطه موجودات طبیعی با آثار و غایاتشان و اینکه همه مخلوقات مظاهرذات و مجالی صفات حضرت واجب تعالی هستند. به اثبات سریان علم و آگاهی در همه مراتب هستی به خصوص در اشیای مادی پرداخت.گر چه این مسئله یعنی مساوقت علم و وجود یکی از دیدگاههای فلسفی حکمت متعالیه است ولی به نظر می رسد که این نظریه با اصل تجرد علم و ادراک که مقبول صدر المتألهین است در تعارض آشکار قرار دارد و در نتیجه، این سوال پیش می آید که آیا اعتقاد به وجود نوعی ادراک در اجسام به معنای مادی بودن ادراک است؟ و اگر چنین نیست پس چگونه موجود مادی محض دارای علم و ادراک است؟ در این پژوهش تلاش می کنیم تحلیل فلسفی از اصل تجرد علم و اصل مساوقت وجود با علم به دست آوریم و سازگاری آن دو را با یکدیگر بررسی کنیم.
مبانی هنر قدسی در فلسفه شرق (ایران – صفویان)
نویسنده:
فائزه هاجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده بر اساس نظر گاه قدما و متفکران و آرای ابن عربی و سهروردی، که وسیله درک و مشاهده عالم خیال یا مثال را قوه خیال می دانستند ، به بحث در مورد عالم خیال ، قوه خیال و خیال خلاق که از مسائل مهم در عرفان است پرداخته و ارتباط آن با هنر قدسی بررسی شود هنر قدسی ، بیان و تجلیِ معنا است در قالب شکل و ماده ، به گونه ای که معنی را محسوس نماید. به خاطر همین جدایی آن از عرفان و معنویت امکان پذیر نیست.رابطه بین هنر قدسی و خیال را نمی توان نادیده گرفت . ابن عربی و سهروردی درباره عالم خیال و قوه خیال به تاملاتی پرداخته اند که شرح و توضیح آن می تواند پرده از مبانی نظری هنر قدسی بردارد.خیال به عنوان یکی از قوای نفس بشری تا خیال به عنوان عالمی از عوالم هستی گسترده است. از طرفی کارکرد خیال به عنوان واسطه ای بین جسم و روح و عالم محسوس و عالم معقول ، باعث می شود تا این مراتب وجود به هم متصل شوند . خیال است که در وجود هنرمند ، به معانی، تجسم می بخشد. در هنر قدسی ، نقش خیال به عنوان واسطه ای که ذهن به کمک آن از محسوس به معقول یا از معقول به محسوس منتقل می شود ، بسیار اساسی است.
نسبت حکمت و تمثیل در اندیشه سهروردی با تاکیید بر رساله "آواز پر جبرییل"
نویسنده:
مریم رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی درباره رابطه حکمت و تمثیل در اندیشه سهروردی است که با تأکید بر یکیاز رمزی ترین رسائل وی یعنی "آواز پر جبرئیل" با روشی توصیفی و تحلیلی انجام شده است.هدف از تبیین این رساله نشان دادن جایگاه تمثیل در میان آثار سهروردی است و اینکه آیا این رسائلادبی و تمثیلی می تواند بازگوکننده ی حکمت و فلسفه خاص این فیلسوف بزرگ ایرانی باشد یا خیر؟همچنین بازنمودی است از فلسفه اشراق تا در آن تأکید بیشتری بر جنبه های ذوقی و عرفانی نموده واسلوبی نظام مند در سیر اندیشه های حکمی و تجربه های عرفانی را نشان دهد و نیز بیانگر قصد واراده سهروردی در بیان رمزگونه فلسفه و حکایات تمثیلی و رمزی اش باشد، سهر وردی با تلفیق آراءحکمای پیشین به بازسازی حکمت مشاء با مایه های عرفانی پرداخته است و فلسفه اشراق خود راپیوندی بین فلسفه و تجربه عرفانی قرار داده و با بیانی لطیفتر با شهود و الهام آمیخته است.و در پایان در پی دستیابی به همان حکمت از طریق داستان آواز پر ج برئیل می باشد به طوری کهنشان دهد اساس داستان بر مبانی حکمت وی از جمله مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی وانسان شناسی استوار است که این مهم از طریق رمزگشایی و شرح داستان به وضوح خودنماییمی کند.
بررسی تفکر اشراقی در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
سمیه نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا به عنوان یکی از شارحان و معلمان بزرگ فلسفه ارسطویی بیش از هر چیز فیلسوفی عقل گراست که به استدلال و فلسفه استــدلالی – بحثی اهمیت زیادی می دهد؛ اما در بعضی آثار او رگه هایی از تمایل وی به اشراق یافت شده که جهت گیری او به سمت راه اشراق و شهود را نشان می دهد، از میان مهم ترین آثار ایشان با رنگ و بوی اشراقی می توان به رسائل رمزی شیخ، همچون حی ابن یقظان، رساله الطیر، سلامان و ابسال اشاره کرد.که البته از همه اینها مهمتر سه نمط آخر اشارات در بهجت و سعادت، مقامات العارفین و اسرارالآیات است. رویکرد اشراقی ابن سینا دارای منابع معرفتی ویژه ای است که غیر ازکتب و شرح و تفسیر های آرای ارسطو و یونانیان می باشد. او تنها راه رسیدن به اشراق را بی اعتنایی به امور مادی و سر سپردن به سیر و سلوک باطنی می پنداشته است. ابن سینا خود صریحاً به گرایش اشراقیش اشاره کرده و در مقدمه منطق المشرقیین که باقی مانده از حکمت مشرقی ایشان است از گرایش دیگر و جدا شدن از شریکان مشایی سخن می گوید.واژگان کلیدی: ابن سینا ، افلاطون، فلوطین، سهروردی، شهود، فلسفه مشائی، فلسفه اشراق
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
فلسفه سیاسی از نظر افلاطون وشیخ اشراق
نویسنده:
زین العابدین حاجب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افلاطون وشیخ اشراق دو متفکر واندیشمند برجسته شرق وغرب، هریک به نوبه خود باعث تحت تأثیر قرار دادن فکر واندیشه زمان خود شده اند. که موجب تحولات بزرگی در عالم فکر واندیشه بشری شده اند. افلاطون که بعد از گروهی به نام سوفسطائیان پا به عرصه هستی گذاشت، در شرق وغرب تحولی عظیم در علم وفلسفه ایجاد کرد، به طوری که تمام فیلسوفان بعد از وی، مستقیم و یا غیر مستقیم تحت تأثیر مبانی فکری وفلسفی او بوده اند. وهمچنین شیخ اشراق نیز در مقدمه حکمه الاشراق ضمن بیان مراتب حکماء بالاترین آنها را حکیم متأله اشراقی مانند والدحکماء هرمس(ادریس نبی) و رئیس حکمای اشراق افلاطون می داند،که با تلفیق حکمت بحثی (استدلالی) و حکمت ذوقی(عرفانی) پیوندی ناگسستنی بین فلسفه استدلالی وعرفان اسلامی ایجاد و راه را برای حل بسیاری از مسائل فلسفی با توجه به شناخت شهودی فراهم کرد، به نحوی که فیلسوفان بعد از وی خصوصاً ملا صدرای شیرازی، او را سرمشق گرفته و تحت تأثیر مبانی اشراقی وی قرار گرفته اند. در این رساله به بررسی تطبیقی فلسفه سیاسی از نگاه دو فیلسوف با توجه به مبانی بنیادین، هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی پرداخته شده، که اصلی ترین مسائل فلسفه سیاسی افلاطون، همچون مدینه فاضله و ویژگی های آن، طبقات جامعه ایده آل افلاطونی، انواع حکومت ها و ویژگی های آنها، قانون، عدالت ، رابطه حکمت و عدالت و همچنین اصلی ترین مسائل فلسفه سیاسی شیخ اشراق، همچون سیاست فاضله، مفهوم دولت وحکومت، ضرورت وجود دولت وحکومت، ضرورت وجود نبی، حکومت حکیم متأله(قطب عالم امکان)و ویژگی های آن مورد بررسی قرار گرفته،که هدف از انجام این تحقیق گسترش مباحث فلسفه تطبیقی و بیان مشابهت ها وتمایزات دو مکتب فلسفی بر مبنای مسائل بنیادین دو مکتب بوده است که نتایج بدست آمده،ضرورت زندگی اجتماعی و رسیدن به سعادت عظمیوکمال انسانی در سایه سیاست فاضله و حاکمیتحکیم دانا (انسان کامل) ممکن است و این سیاست فاضله را از طریق ارتباط با مراتب عالم عقل (عالم ایده ها از نظر افلاطون وعالم انوار از نظر سهروردی)وشناخت شهودبدست می آورد.
نقد و بررسی دیدگاه چند اندیشمند معاصر در باب فلسفه اسلامی
نویسنده:
راضیه یوسف‎زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اثر حاضر به بررسی دیدگاه چند اندیشمند معاصر پرداختهایم. بدین ترتیب نخست، اطلاق صفت عربی بر این بنای تفکر مورد نقد قرارگرفته و نیز تبیین شدهاست که فلسفه اسلامی، به چه معنا «اسلامی» است؟ سپس گزارش دیدگاه این اندیشمندان در موضوعات زیر ارائه شدهاست:انتقال فلسفه از یونان به عالم اسلام از رهگذر نهضت ترجمه، کندی و دریافت فلسفه یونانی، سهروردی و سنت اشراق، رابطه عرفان و فلسفه با تکیه بر ابنعربی و ملاصدرا، ورود فلسفه اسلامی به دنیای غرب و در نهایت، گرایشهای اخیر در فلسفه اسلامی با تمرکز بر روی مکتب اشراق و حکمت متعالیه.
نظریه ابداعی علامه طباطبائی (ره) در اثبات وجود حق در مقایسه با ملاصدرا و قیصری
نویسنده:
زهرا ربیعی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خدا همواره از مهمترین دغدغه های اندیشمندان بوده است. بدین منظور براهین متعددی با نگاه های متفاوت اقامه گردیده است. هر یک از براهین مطرح شده دارای نقاط قوت و ضعفی می باشند. از میان براهین اثبات وجود خدا موثق ترین و محکم ترین آنها برهانی است که وجود خدا را تنها از طریق خود او اثبات می کند و این همان راه صدیقین است که شواهد دینی فراوانی موید آن است. فلاسفه و عرفا تقریرات متفاوتی از برهان صدیقین ارائه داده اند. در این میان تقریر بدیع علامه طباطبائی(ره) از ویژگی هایی برخوردار است که در مقایسه با براهین فلاسفه پیشین نمود خاصی یافته است و هدف از تحقیق حاضر بیان و بررسی برهان علامه و مقایسه آن با سایر براهین اثبات خدا بویژه برهان های ملاصدرا و قیصری است، تا از این رهگذر زوایای نو و امتیازهای برهان علامه بر سایر براهین بیش از پیش نمایانده شود. در راستای این هدف دریافتیم که برهان ایشان برخلاف برهان ابن سینا که متکی بر تمایز وجود و ماهیت و تقسیم موجود به واجب و ممکن است و برهان سهروردی که متکی بر تقسیم شیء به نور و ظلمت و تشکیک در ماهیت است به هیچ مبدأ تصدیقی غیر بدیهی نیاز ندارد و همچون برهان های قیصری مبتلا به خلط مفهوم و مصداق نمی باشد. همچنین در مقایسه با برهان ملاصدرا که متأخر از دو اصل اساسی اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود و مسئله وجود رابط می باشد برهان علامه می تواند به عنوان اولین مسئله فلسفی مطرح شود؛ حتی نسبت به برهان سبزواری که با کوتاه کردن مقدمات و تنها با اتکاء بر اصالت وجود در اثبات وجود خدا گامی جلوتر نهاده است باز هم برهان علامه یک قدم فراتر نهاده و خود را از قید اصالت وجود نیز رها کرده است.علاوه بر اینکه رسالت ناتمام فلسفه در قبال عرفان در اثبات موضوع آن را که همان وجود لابشرط مقسمی بدون هیچ تعینی است، به اتمام رسانده است و بدین ترتیب توانسته است به آیات و روایاتی که دال بر تقدم شناخت خدا بر هر شناختی است جامه عمل بپوشاند.
بررسی تجربه‌ی دینی حافظ شیرازی
نویسنده:
سهراب قهارپور گتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجّه به چالش های دین در دنیای مدرن و دفاع به ویژه جامعه شناسان و روان شناسان از کارکردها و آثار معنوی و تربیتی دین، دانش های جدیدی، نظیر جامعه شناسی و روان شناسی دین در حوزه ی پژوهش های دینی پدید آمد. پژوهشگران این حوزه کوشیدند تا طرح ها و راهکارهایی برای عملیاتی کردن دین ارائه نمایند و آثار تربیتی دینداری را به صورت عینی در مناسبات و رفتارهای اجتماعی نشان دهند. ازاین رو، برای دین ابعاد متعدّدی مطرح نموده و آن را به عنوان پدیده ای چند بعدی معرّفی کردند. یکی از مهم ترین ابعاد دینداری، تجربه ی دینی است که جوهره ی دین را می توان در آن جست و جو نمود.تجربه ی دینی یکی از موضوعات بنیادی در دین پژوهی معاصر به شمار می آید. در تجربه های دینی بر احساس که منبع ژرف دین است تأکیدمی گردد. تجربه ی دینی از عناصر مشترک همه ی ادیان و شیوه ای برای احساس حضور خداوند در درون می باشد و برای آن، شاخص ها و مولّفه های ویژه ای برشمرده اند. گلاک و استارک: 1. شناخت 2. توجّه 3. ایمان و 4. ترس را شاخص های تجربه ی دینی می دانند. ویلیام جیمز: 1. کیفیّت معرفتی 2. انفعال 3. بیان ناپذیری و 4. ناپایداری را شاخص های تجربه ی دینی معرّفی می کند. اریک فروم: 1.حیرت 2. علاقه و 3. وحدت را به عنوان شاخص های تجربه ی دینی برمی شمارد. حافظ شیرازی به عنوان مسلمان مومن و معتقد و شاعر عارف، صاحب تجربه های عمیق دینی است. بررسی غزلیّات حافظ بر اساس شاخص های مذکور، شباهت های بسیاری را میان تجربه های دینی حافظ با شاخص های مطرح شده به دست می دهد. با توجّه به شاخص های گلاک و استارک، شناخت و ایمان حافظ از نوع شهودی و دعا، پُل ارتباطی او با خداست. تنها تمایز او با دیدگاه گلاک و استارک در زمینه ی ترس است؛ به این معنی که حافظ در تجربه های دینی خود، امید را جایگزین ترس می کند. بر اساس شاخص های ویلیام جیمز، تجربه ی دینی حافظ از نوع شهودی و اشراقی است. او در لحظه های ناب تجربه ی دینی از خود بیخود بوده و تسلیم محض مکاشفات است. به دلیل ناتوانی زبان، عقل، قلم و نیز بیان ناپذیری احساسات، تجربه های دینی حافظ هم بیان ناپذیر بوده و چنین تجربه هایی برای او جنبه ی پایدار نداشته و لحظه ای هستند. بر مبنای شاخص های اریک فروم، تمایز آشکاری میان حافظ با او وجود دارد و این به تلقّی آنان از شاخص ها ی تجربه ی دینی برمی گردد. حیرت حافظ، ناشی از غایت شناخت و حاصل تفکّر و تعمّق اوست. در زمینه ی علاقه باید گفت که حافظ نماد علاقه به زندگی و شادی و عشرت است. در زمینه ی وحدت، حافظ معتقد به وحدت ادیان بوده و از نظر او خداوند را در همه جا می توان یافت و حضورش را می توان احساس کرد.
  • تعداد رکورد ها : 59