جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 141
رابطه عقل و دین با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
محمدمهدی تاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله رابطه عقل و دین از کهن‌ترین و پر سابقه‌ترین موضوعات فلسفی و کلامی بوده که تاریخ بر سابقه دیرینه آن گواهی می‌دهد. از آنجا که کشف ترابط عقل و دین و یا تعارض آنها در بالندگی معرفت دینی و علمی و در نهایت کشف حقیقت، تأثیر بسزایی دارد لذا حکیم متأله آیت‌الله جوادی آملی، اهتمامی بلیغ به طرح این مسأله داشته و نظریات راهگشای خود را در این باب عرضه نموده است.از نگاه ایشان عقل جزئی از دین است و هرگز مقابل آن نیست، بنابراین فرض ناسازگاری آن‌ها، نامعقول می‌باشد. آن‌چه ممکن است با عقل در ظاهر تعارض داشته باشد نقل است نه دین چرا که عقل در کنار کتاب و سنت منبع دین است. ایشان با نفی دیدگاه‌های افراطی و تفریطی به منزلت عقل یعنی نگاه میزان بودن یا مفتاح بودن آن نسبت به دین، عقل را مصباح شریعت و چراغ دین معرفی می‌کند که در کنار نقل، منبع معرفت بشر از دین و کاشف محتوای اعتقادی و اخلاقی و قوانین فقهی و حقوقی دین است. از این رو معرفت عقلانی از قلمرو معرفت دینی بیرون نمی‌باشد. از منظر ایشان تمامی مراتب چهارگانه عقل یعنی تجربی، نیمه تجریدی، تجریدی و ناب، داخل در هندسه‌ی معرفت دینی بوده و لذا علم که محصول این مراتب چهارگانه است یکسره دینی می‌شود و چیزی به نام علم غیردینی باقی نمی‌ماند.این رساله با تأکید بر دیدگاه ایشان به بررسی دین، عقل و رابطه آنها در اسلام و غرب پرداخته و در پی نیل به منزلت عقل در هندسه‌ی معرفت دینی، ضمن برشمردن ارکان، مبادی و پیش‌فرض‌های نظریه استاد جوادی آملی، به تحلیل و بررسی آن می‌پردازد.
بررسی تطبیقی رابطه علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زینب شفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه علم و دین از مسائل کلامی جدید است و همواره از سوی دانشمندان و علماء مورد بحث بوده است اینکه آیا بین علم ودین رابطه ای هست یا خیر و اگر باشد چه نوع رابطه ایست؟آیا این دو مقوله باهم متعارضند یا نسبت بین آنها تباین یا تعاضد است؟و یا با یکدیگر در تعامل هستند؟نزدشهیدمطهری علم و دین نه تنها با یکدیگر تضادی ندارند بلکه مکمل و متمم یکدیگرند بدیهی است که هیچکدام نمی توانندجانشین یکدیگرشوند تجربه های تاریخی نشان داده جدائی علم از دین خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده است دین را باید در پرتو علم شناخت و دین در روشنائی علم از خرافات دور می ماند با دور افتادن علم از دین,دین به جمود,تعصب کور و راه به جائی نبردن تبدیل میشود.و علم بدون دین نیز مانند چراغی است در نیمه شب در دست دزد برای گزیده تر بردن کالا.نزدآیت الله جوادی آملی:نزاع علم و دین محصول تصوری ناصواب از نسبت علم و دین است و بر این اندیشه استوار است که علم نقطه مقابل دین است و می تواند آنچه را که دین می گوید نفی نماید,یا اموری وجود دارد که علم آن را اثبات و دین آن را انکار می کند اما باید دانست علم یا عقل در برابر نقل است و نه در برابر دین و خارج از قلمرو معرفت دینی بنابراین سخن از علم و دین و ترجیح یکی بر دیگری به میان نخواهد آمد.. استاد جوادی آملی با رد ادعای سکولار بودن دانش، تمام علوم را از حیث اینکه یا نقل خداوند و یا فعل خداوند را بررسی می کنند دینی می‏دانند واین شبهه‌ که اگر علم، دینی باشد وقتی خطایی پیدا شد این خطا به دین برمی‌گردد، پاسخ می‎دهند که علم خطا نمی‌کند بلکه این عالم است که خطا می‌کند.
رابطه ی عقل و ایمان از دیدگاه توماس آکویناس و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور ارائه و تطبیق دیدگاه آیت الله جوادی آملی و توماس اکویناس در باب رابطه‌ی عقل و ایمان تدوین یافته است.با توجه به اهمیت مسأله‌ی عقل و ایمان و ارتباط و پیوند این دو، به عنوان ابزاری برای رسیدن به حقیقت و سعادت انسانی از دیدگاه استاد جوادی آملی و اکویناس، این پژوهش در نظر دارد که به ارائه و تطبیقدیدگاه این دو فیلسوف اسلامی و مسیحی در باب رابطه عقل و ایمان بپردازد. برای این منظور بعد از بیان معنی لغوی و اصطلاحی عقل و ایمان و نگاهی به تاریخچه بحث عقل و ایمان در اسلام و مسیحیت، ضمن ارائه‌ی آراء و نظرات جوادی آملی و اکویناس به تطبیق دیدگاه آن دو فیلسوف درباره‌ی ایمان و اقسام آن، متعلّق ایمان، عقل و محدودیت آن و رابطه‌ی عقل و ایمان پرداخته شده است. مباحث مطرح شده در این رساله روشن می‌سازد که از دیدگاه هر دو فیلسوف بین عقل و ایمان سازگاری و هماهنگی وجود دارد. هر دو متفکر ضمن ارزش‌گذاری بر عقل، به محدودیت آن اذعان دارند و معتقدند که عقل انسان بدون یاری و کمک وحی نمی‌تواند انسان را به حقیقت و سعادت نهایی برساند. رابطه‌ی عقل و ایمان در اندیشه اکویناس با تفکیک قلمرو عقل و ایمان از یکدیگر تبیین می‌شود و عقل و ایمان را دو راه مستقل برای درک حقیقت می‌داند؛ اما آیت الله جوادی قائل به رابطه‌ی دو طرفه بین عقل و دین است و معتقد است که عقل در کنار نقل و همتای آن است و می‌تواند از منابع معرفتی و اثباتی دین باشد.
بررسی تطبیقی ارتباط دین با عقل و علم (از نقطه نظر مطالعه تطبیقی نظریات ایان باربور و جوادی آملی)
نویسنده:
حسین جورسرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ارتباط دین با عقل و علم جزء دغدغه‌های اصلی باربور و جوادی آملی در غرب و شرق عالم و با دو جامعه دینی متفاوت می‌باشد. جوادی آملی با پایه قرار دادن دین، علم و عقل را در درون دایره دینی قرار داده و تعارض بین دین و علم و عقل را موجه ندانسته و تعارض آن دو را با نقل می‌داند و راه‌ حل‌های خوبی هم ارائه می‌دهد اما باربور با پایه قرار دادن علم و پیش فرض جدایی دین با علم به دنبال نظریه‌ی گفتگو میان آن دو است و دغدغه‌ی این را دارد که دین همانند علم ساختار و مدل مشخصی دارد و می‌تواند به عنوان منبع معرفت و روش زندگی قرار گیرد اما جوادی آملی دغدغه‌ی تأکید بر عقل در دایره دینی را دارد. هر دو متفکر محدودیت علوم تجربی را مطرح می‌نماید. در تطبیق نظریات این دو متفکر در حوزه نگاه کلان و فلسفی به این سه مقوله و بحث قلمرو دین کمک شایانی از جوادی آملی می‌توان گرفت و در مسأله علم و ساختارها و روش‌های آن و در نقد نقل‌های دینی و طرح معیارهای ارزیابی آنها از باربور کمک شایانی می‌توان گرفت.دراین رساله ابتدا به دنبال ادبیات تاریخی این مساله وبد توصیف نظریات این دو متفکر وسپس طرح شباهتها وتفاوتها وهمچنین با نگاهی تطبیقی به دنبال درک بهتر این مساله میباشیم.
تأثیر گناه بر معرفت از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
زهرا اردمه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائلی که امروزه در حوزه‌ی معرفت شناسی مطرح است، مسئله‌ی تأثیر عوامل غیر معرفتی و از جمله‌ی آنها گناه بر معرفت است. اعتقاد به تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت را می‌توان در طول تاریخ در آثار بسیاری از اندیشمندان نظیر بیکن، هابز، هیوم و... مشاهده نمود. مسئله‌ی تأثیر گناه بر معرفت، در میان هندوان باستان وجود داشته است. در مسیحیت نیز پولس قدیس آغازگر این بحث بوده است و در جهان مدرن اندیشمندان فراوانی به این مطلب پرداخته‌اند. این مسئله‌‌ مبتنی بر اعتقاد به چند ساحتی بودن وجود انسان می‌‍‌باشد. افلاطون برای نخستین بار به وجود سه ساحت ارادی، عاطفی و معرفتی در انسان قائل گشت. قرآن کریم نیز نفس انسان را دارای مراتب مختلف دانسته و وجود ساحاتی چون اراده، عواطف و معرفت در وجود انسان را تأیید نموده است و به تأثیر آنها بر یکدیگر اشاره دارد. همچنین قرآن به مسئله‌ی گناه و معرفت توجه ویژه دارد. از نظر قرآن گناه عمل سوئی است که انسان با ارتکاب آن با اوامر الهی به مخالفت برخاسته و از این حیث دارای آثار دنیوی و اخروی است. معرفت مجموعه آگاهی‌هایی فطری و یا اکتسابی است که از طرق مختلف نظیر عقل، وحی و... کسب می‌گردد. قرآن به تأثیر عوامل غیر معرفتی مختلف از جمله گناه بر معرفت اشاره داشته و در موارد فراوان از پرده‌هایی که گناهان بر دیده‌ی جان انسان می‌نهد سخن گفته است. از نظر قرآن گناه به شیوه‌های مختلفی از قبیل: فراموشاندن حقایق، سطحی‌نگر نمودن، تحریف حقایق، مردد و سرگشته ساختن انسان و ... مانع کسب معرفت می‌گردد. همچنین قرآن کریم گناه را عاملی دانسته که در انواع معرفت ما تأثیرگذاراست؛ گناه سبب می‌گردد نور عقل به خاموشی بگراید و تنها اهل توبه و انابه‌اند که قادر به درک حقایق‌ و پندگیری از وقایع‌اند. گناه ما را از سیر در مسیر معرفه‌الله و شهود قلبی بازمی‌دارد چرا که ضمیری پاک شایسته‌ی منزل نمودن چنین حقایقی است. دریافت هر گونه وحی و الهام از جانب خداوند تنها در سایه‌ی دست شستن از گناه میسر است و حتی تا زمانیکه در بند گناهان خود باشیم معارف حسی و تجربی ما نیز در معرض آسیب و خلل خواهد بود.
خودشناسی و خودسازی و نقش آن دو در اخلاق فردی و اجتماعی با تکیه بر نهج البلاغه
نویسنده:
مهری توکلی بنیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نظام اخلاقی نهج البلاغه، بحث از خودشناسی و خودسازی از جایگاه قابل تأملی برخوردار است. به گونه‌ای که با شناخت و به کارگیری آنها می‌توان در زندگی و اخلاق فردی موفق بود و این موفقیت را به جامعه نیز منتقل نمود. در این تحقیق با نگاهی کلّی به نهج البلاغه و سایر کتب دینی و روایی، مسائلی که بر خودشناسی اثرگذار بوده و عامل رشد اخلاق شخصی و اجتماعی می‌باشد، استخراج شده است. بدین منظور که انسان در کنار خودشناسی به خداشناسی که از ثمرات شناختِ خود است دست یابد و سپس به خودسازیِ اساسی و صحیح بپردازد. در خودشناسی به مسائل شناختی در قالب عناوینی همچون: مفهوم شناسی، ضرورت شناسی، مسیر شناسی، اندازه شناسی، ارزش شناسی، مانع شناسی، نتیجه شناسی و هدف شناسی اشاره شده و تاثیرات آن‌ها بر اخلاق فردی و اجتماعی لحاظ گردیده است. در بحث خودسازی نیز، مسائلی که به اصلاح و تربیت نفس کمک می‌کند در دو بخش اصول و مبانیِ ایجابی و سلبی مورد موشکافی قرار گرفته است.اخلاص، حیا، تقوا و عدالت از جمله مواردی هستند که در اصول ایجابی مورد بحث قرار گرفته و به مسائلی همچون دوری از گناه، دوری از طمع و دوری از همنشینی با اشرار در بعد مبانی سلبی اشاره شده است. همچنین مبانی ایجابیِ خودسازی مانند: زهد، ریاضت، توبه، مشارطه، مجاهده و انفاق مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
بررسی اصل علیت و احکام آن در روایات امام علی علیه‌السلام
نویسنده:
محسن رضایی استخروئیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل علیت که قدیمی‎ترین مسأله فلسفه است، از مهمّ‎ترین ارکان این علم به شمار می‎رود به گونه‎ای که بسیاری از مسائل مهمّ فلسفی مانند مباحث مربوط به علم، تبیین خلقت عالم، اثبات عوالم مجرّد، اثبات علّه العلل، بحث از صفات و افعال الهی، اثبات معاد و ... یا بر این اصل مبتنی‎اند و یا علّیت در اثبات آنها نقش دارد. با این‎که این اصل و احکام آن مسائلی عقلی و فرا ‎‎‏‎‎دینی‎اند امّا در روایات امام علی علیه السّلام نیز به طور فراوان و با نیکو‎ترین بیان‎ها و دقیق‎ترین معانی مطرح شده‎اند که روش دست‎یابی به آنها استنباطی و استظهاری است و در مرحله تجزیه و تحلیل، تحلیلی- عقلی است. بداهت اصل علّیت، تقسیم موجودات به علّت و معلول، احاطه وجودی علّت بر معلول و بطلان تسلسل در علل فاعلی و غایی برخی از موارد مطرح شده در سخنان امام علی علیه‎السّلام هستند. علاوه بر آن، سنخیت بین علّت و معلول که از مهمّ‎ترین اصول موجود در فلسفه است و آثار و نتایج مهمّی دارد، در روایات حضرت نیز هم به شکل کلّی آمده، و هم به صورت مصداقی بر وجود انسان تطبیق داده شده که نشان می‎دهد بین طبیعت انسان و افعال او سنخیت و مناسبت برقرار است و طبیعت هر انسانی فعل خاص خود را دارد. این نتیجه مهمّ فلسفی، می‎تواند مبنای برخی از علوم مربوط به انسان مانند علم اخلاق، روان‎شناسی، علوم‎ تربیتی، و ... قرار گیرد و آنها را متحوّل سازد. در سخنان دیگر حضرت، تعریف معلول به « موجود فی غیره »، شاهدی است بر این‎که معلول وجود رابط است و شأنی جز ربط به علّت ندارد. به تعبیر دیگر حقیقت علّیت، تجلّی است و معلول، جلوه و ظهور علّت می‎باشد. امّا آن‎چه که بیشتر از همه احکام علیت در روایات امام علی علیه السّلام مطرح شده، علّت فاعلی و غایی است که در علّت فاعلی نیز بیشترین مسأله مورد اشاره، فاعلیت واجب تعالی است. روایات حضرت در این زمینه با غایه الغایات خواندن واجب و نفی علم حصولی از او و تصریح به عدم واسطه بین واجب تعالی و معلومات او، هم دیدگاه فاعل بالقصد را درباره واجب نفی می‎نمایند و هم نظریه فاعل بالعنایه را. از سوی دیگر با تثبیت علم تفصیلی ذاتی برای واجب، و تأکید بر عدم افزایش علم او با آفرینش، دیدگاه فاعل بالرّضا را نیز مخدوش دانسته و در مقابل، با تعابیر گوناگون و تصریح به ظهور و تجلّی واجب بر عوالم خارج و شوون نفس، اندیشه فاعل بالتّجلی را تأیید نموده و آثار فراوانی را برای آن ذکر می‎نمایند. در علّت غایی نیز روایات حضرت با اشاره به این‎که « هر موجودی غایتی دارد » و تأیید سلسله طولی علل غایی و این‎که « غایت حقیقی، ذات فاعل است »، واجب تعالی را غایه‎ الغایات دانسته و فاعل کلّ را همان غایت کلّ می‎دانند. همچنین با تأکید بر این‎که واجب تعالی غایت عبادت و سیر موجودات است، محرّک این حرکت و سیر را نیز واجب الوجود می‎دانند، بنابراین واجب تعالی هم مبدأ حرکت، هم غایت حرکت و هم فاعل حرکت است.
جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین جوزی خمسلوِیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی و نبوت از جمله آموزه ها و مفاهیم دینی است که بیش از هر مفهوم دیگری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلسوفان، حکما و متکلمان تبیین ویژه و خاصی از این مسئله ارائه داده اند؛ فارابی نخستین فیلسوفی است که به نحو روشمند و مبتنی بر اصول فلسفی از وحی سخن گفته و آنرا افاضه عقل فعال به قوه متخیله نبی می داند و نبی را به عنوان رئیس نخست مدینه فاضله معرفی می کند.ابن سینا نیز ادامه دهنده مسیر فارابی بود و به تبیین فلسفی وحی و نبوت پرداخت؛ اما او بین قضایای کلی وحیانی و قضایای جزئی وحیانی تفاوت قائل شد؛ بدین صورت که قضایای کلی وحیانی افاضه عقل فعال به عقل نظری نبی است و قضایای جزئی وحیانی،توسط عقل عملی از نفوس فلکی اخذ می گردند. شیخ الرئیس علاوه بر اثبات امکان نبوت، ضرورت آنرا نیز به اثبات می رساند؛ در حالی که نهایت تبیین فارابی، ثابت کننده امکان وحی بود نه ضرورت آن.متکلمان نیز به تبیین کلامی وحی و نبوت پرداخته و آنرا تحت دو عنوان «تکلم الهی» و «ضرورت نبوت» مطرح می کنند؛ متکلمان در پاسخ به این پرسش که: خدواند چگونه سخن می گوید؟ آراء و عقاید مختلفی را بیان کرده اند؛ و در زمینه ضرورت نبوت، عده ای از فرقه های کلامی، ارسال رسل از جانب خداوند را، واجب و ضروری شمرده و برخی دیگر آنرا جایز و ممکن می دانند.
خاستگاه دین از دیدگاه اریک فروم
نویسنده:
طاهره فشقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح در فلسفه دین، مسألۀ خاستگاه دین است‎. این مسأله از منظرهای متفاوتی چون جامعه‌شناختی، پدیدار‌شناختی و روانشناختی مورد بحث قرار گرفته است. روان‌شناسي دين به بررسي پديده دينداري از منظر روان‌شناختي مي‌پردازد. ورای حقیقت داشتن یا نداشتن دین، چه انگیزه‌ها و عواملی روانشناختی در طول تاریخ و در حال حاضر، انسان را به سوی پذیرش یک دین و التزام به تعالیم و دستورات آن سوق داده است؟ اریک فروم یکی از مهم‌ترین روانشناسانی است که در این رساله دیدگاه او در باب خاستگاه روانشناختی دین را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اریک فروم روان‌شناس مکتب فرانکفورت و متأثر از فروید و مارکس است. وی قلمرو دین را به کارگردهای سه‌گانه منحصر می‌سازد و می‌گوید: دین برای همه بشریت به مثابۀ تسکین آلام و رنج‌های زندگی است؛ برای غالب افراد، چونان مشوقی برای پذیرش موقعیت طبقات آنها و برای اقلیت مسلط، پناهگاهی است که آنها را از گزند زیردستان دور می‌دارد. به باور وي، دو عامل سبب گرايش به دين است: يکي دستيابي به نگرش مشترک و ديگري يافتن کانون سرسپردگي است. وي اديان را به دو دسته ادیان خود‌کامه و انسان‌گرا تقسيم مي‌کند و در ضمن آن، علت گرايش به هر دو را امري مشترک ميان آن-ها مي‌داند و تأثير اديان انسان‌گرا را در تأمين نيازهايي که به خاطر برآورده ساختن آنها به دين تحقق يافته است، بيشتر مي‌داند و بنابراين نيازمندي انسان به آن‌ها را عميق‌تر مي‌انگارد، اگرچه کاستي‌هاي متعددي را نيز براي آنها يادآوري مي‌کند.وی پوچی و بیهودگی و از خودبیگانگی انسان و بی‌معنا داشتن جهان در اثر فروپاشی دین و جای‌گزینی روان‌کاوی به جای دین از سوی فروید را مورد نقد قرار می‌دهد. فروم به بیگانگی انسان از خود تأکید می‌ورزد و می‌گوید: آنچه واقعاً اصول دینی را تهدید می‌کند، نه روان‌شناسی است و نه هیچ علم دیگر؛ بلکه بیگانگی و بی‌تفاوتی وی نسبت به خویشتن و اطرافیان است که ریشه‌های آن در تمامی فرهنگ غیر دینی ما قرار دارد. اریک فروم دین را سبب رستگاری و بالاترین هدف زندگی بیان می کند؛ اما نه این که خداوند به صورت «مدیر عامل کاینات» درآید و تنها نمایش زندگی را اداره کند و هرگز او را نبینیم، ولی به رهبری او ایمان آوریم. خلاصه سخن آن که فروم با نگرش کارکرد‌گرایانه، گستره دین را در امید بخشی، معناداری زندگی و مانند آن خلاصه می‌کند. اما دیدگاه وی در باب روانشناسی دین و خاستگاه آن جای نقد دارد. اولاً اریک فروم تنها به بخشی از کارکردهای دین توجه نموده و از کارکردهای دیگر فردی و اجتماعی دین غفلت کرده است. در بیانی که داشته است در حقیقت به بخشی از آثار دین اشاره کرده و مطلب را کامل نکرده و به جواب نهایی نرسیده است. فرضيه‌‌های فروم براي تبيين عوامل پيدايش دين و گرايش به آن نارسايي‌‌هاي بسيار دارند، چرا ‌كه هيچ دليل قابل پذيرشي ندارند و گمانه‌‌هايي غير مدلّلند. مسؤوليت‌گريزي عامل گرايش به دين نيست بلكه عامل دين‌گريزي است؛ زيرا دين خود مسؤوليت‌آور است. انسان، آزادي‌گريز نيست بلكه آزادي‌طلب است. اشکال دیگر این که، دین‌شناسی فروم، همان‌گونه که در کتاب جزم‌اندیشی مسیحی او هویداست منحصر به دین مسیحیت است.
  • تعداد رکورد ها : 141