جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 35
بررسی تطببیقی مجموعه دیدگاهها و آموزه‎های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی، ابن سینا، مطهری) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت‏های معلمان و مربیان کشورمان
نویسنده:
لیلا افضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تطبیقی و تحلیلی مجموعه دیدگاهها و آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی ، ابن سینا ومطهری ) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت های مربیان کشورمان تحقیقی با روش توصیفی و با رویکرد تطبیقی انجام شد .سؤالاتاصلی این تحقیق عبارتند از :1)اندیشۀ تربیتی غزالی چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟2)اندیشۀ تربیتی بوعلی سینا چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟3)اندیشۀ تربیتی مطهری چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟4)تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاههای تربیتی غزالی ،بوعلی و مطهری در زمینۀ تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان تربیت به طور اخص چیست ؟5)توصیه ها و آموزه های تربیتی دانشمندان مورد مطالعه ،در فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان امروز کشورمان چیست ؟این تحقیق با روشفرانک هیگلر که یک روش مطلق و انتزاعی است انجام شده است.که مراحل این روش بدین صورت بوده (توصیف ،تعبیر ،همجواری و مقایسه ).در سؤال اول اندیشۀ تربیتی غزالی بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که غزالی به جنبۀ پرورشی و اخلاقی و اخروی تربیت توجه میکند و همین طور برای تعلیم و تربیت جنبۀ سلب و ایجابی قائل است و تعلیم و تربیت را تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیلۀ معرفت ، ریاضت و استمرار برای نیل به انس و قرب الهی می داند . و اهداف تربیت را به غائی ، میانی و جزئی تقسیم می کند و همینطور برنامۀ آموزشی اش را بر اساس شرع قرار داده و در روش تربیت روش های زیادی را بر شمرده از قبیل آموزش ، تحریک انگیزه ، تکرار و تمرین و... و برای معلم جایگاه خاصی قائل است و در اصل می توان گفت معلم محور است و به آموزش دختران توجه کرده است .در سؤال دوم اندیشۀ تربیتی ابن سینا بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که ابن سینا به تعلیم و تربیت در کتابی جداگانه ( تدابیر المنازل ) پرداخته و تربیت را بر اساس شکل گیری عادت ها می داند و تعریفی که از تربیت ارائه میدهد این گونه است :برنامه ریزی و فعالیت جامعه و فرد در جهت سلامت خانواده ، رشد کودک و تدبیر شؤن اجتماعی برای وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ .همین طور اهداف تربیت را به غائی و میانه ای و واسطه ای تقسیم می کند و به سه برنامه توجه خاص دارد ؛ آموزش قرآن و تلفیق مبانی دینی ، آموزش اصول و قوائد زبان از 4 منظر ( روانشناسی ، زبان شناسی ، بیولوژی و تعلیم و تربیت) ، آموزش هنر و پیشه . و به 4 روش در تربیت اشاره دارد (ایجاد عادات مطلوب ، تشویق و تنبیه ، پند و نصیحت ، داشتن دوست و همنشین خوب ) و به نقش الگوئی معلم توجه دارد و به تربیت معلمان حساسیت خاصی نشان داده است و برای دانش آموز مراحل سنی در نظر گرفته است .و در سؤال سوم اندیشۀ تربیتی مطهری بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که مطهری تربیت صحیح را زمانی متحقق می داند که به رشد و پرورش استعدادهای انسانی توجه شود و تعادل و هماهنگی میان استعدادهای انسانی برقرار شود و استعدادها در حد عالی از فعلیت به ثمر برسند و تربیت را پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها ( عقلی ، اخلاقی ، دینی ، هنری و خلاقیت ) و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آنها تا متربی به حد کمال برسد . اهدافی که برای تربیت در نظر گرفته با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی مطابق است از قبیل : فرد و اجتماع هدف تعلیم و تربیت اسلامی ، شناخت خدا و نزدیک شدن به او ، برقراری عدل و قسط در جامعۀ اسلامی و در برنامه تربیت به عمل و عاقبت بینی توجه کرده و برنامه را بر اساس علائق و حکمت های ذوقی قرار داده و روشهای چندی را برشمرده از قبیل تبشیر و انذار ، تذکر ، روش تعقلی ، ایجاد انس و... و در بحث معلم از انبیاء الهی به عنوان کاملترین معلمان بشریت نام می برد و به بلوغ روحی و جسمی دانش آموز توجه خاص کرده است .و در سؤال چهارم تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاه دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که :هر سه دانشمند نگاهی مشابه به تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزئی داشته اند و از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند . هر سه جنبۀ اخروی تربیت را در نظر گرفته اند (قرب الهی ،سعادت و کمال ).ابن سینا و مطهری مستقیما ًبه بحث تربیت پرداخته اند ولی غزالی به صورت غیرمستقیم و در لابلایآثارش از تربیت صحبت کرده است .غزالی و مطهری در تعریف تربیت به بحث اعتدال و تعادل توجه کرده اند ولی ابن سینا آن را مطرح نکرده است .مطهری در مقایسه با ابن سینا و غزالی می توان گفت یک بحث جدید در تربیت را مطرح می کند که فطرت نام دارد . و در تعریف تربیت ابن سینا به خانواده توجه کرده است . وتعریف مطهری از تربیت این گونه است پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها و ایجاد تعادل در هماهنگی میان آنها استتا متربی به حد کمال برسد .اهداف تربیتی مربیان یک جامعه با فرهنگ و مذهب مشترک معمولا ًمشابه می باشد .و اهداف تربیتی با کمال نهایی انسان سازگار است و هر سه دانشمند هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیکی به خدا می دانند .ـ در بحث برنامه هم می توان گفت ؛گر چه هر سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هر سه اندیشمند قرآن و احادیث را در برنامه شان مد نظر داشتند و فقط غزالی می گوید فقط فیزیک و فلسفه و ریاضی را تحریم کرده است در صورتی که در قرآن موردی نیست که علوم تجربی را تحریم کرده باشد و آنچه را که غزالی در مورد تحریم فیزیک ،فلسفه و ریاضی می گوید نظر شخصی اوست و نه اسلام (حسینی علی اکبر ،ص 68 ،1379 ) .در مورد روش ها می توان گفت :برخی از دانشمندان مورد مطالعه به برخی روش ها اهمیت بیشتری داده اند و به برخی دیگر کمتر ، مثلا ًمطهری و غزالیبیشتر به تعقل اهمیت داده است درروش تربیتی ایجاد عادات مطلوب را هر سۀ دانشمندان مسلمان به آن پرداخته اند وهمین طور به روش تشویق و تنبیه هر سه توجه نشان داده اند که از تشابهات نظریه های آنان محسوب می شود ،هر سۀ دانشمندان ـحتی المقدور ـ از تنبیه بدنی کودک بر حذر می داشتند و در مرحلۀ آخر آن را روا می داشتند و مطهری از لزوم آگاهی از علت تشویق و تنبیه نیز صحبت می کند که اگر مشخص نباشد اثر سوء تربیتی دارد .غزالی نسبت به ابن سینا و مطهری به روشهای زیادی اشاره کرده است مثل آموزش ،بر انگیختن انگیزه ،نمونۀ برتر،عبرت آموزی، تشبیه معقول به محسوس ،استفاده از مثال و داستان و حکایت و شعر ،خلوت گزینی ،تضعیف ،تقویت، تخویف ،اقناع ،القا ، تلقین ،ایجاد عادت ،تزکیه ،مجاهدت و ریاضت و...درروش پند و اندرز غزالی و ابن سینا تشابه نظر دارند و مطهری زیاد به این بحث نپرداخته ودر جایی دیگر از مراقبه و محاسبه مطهری به عنوان برنامه ای برای تربیت نام برده در حالی که غزالی از آن به عنوان یک روش تربیت استفاده می کند .و در سؤال پنجم به توصیه ها و آموزه هائی که میتوان از آراء دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بدست آورد اشاره شده است و می توان گفت از هر عبارت و از هر جملۀ این دانشمندان می توان آموزه هائی را بدست آورد ولی فقط به موارد چندی اشاره شده است .از نظر هر سه اندیشمند معلم جایگاه والایی دارد و متعلم باید به او احترام بگذارد .در بحث معلم ،غزالی و ابن سینا دقیقا ًدر یک عبارت تأثیر گفتار و رفتار معلم بر دانش آموزان تشابه نظر دارند ولی مطهری همین را در عبارت دیگری عامل بودن معلم قبل از ناصح بودن آن عنوان می کند .غزالی و ابن سینا از والدین به عنوان مربیان و معلمان کودک یاد می کنند ولی مطهری مطرح نکرده است . می توان گفت غزالی معلم محور می باشد و به عدم دریافت مزد تأکید کرده است که ابن سینا و مطهری مطرح نکرده اند . در دیدگاه دانشمندان مورد مطالعه به موارد زیادی اشاره شده ولی از هر کدام به چند مورد اشاره می شود ؛از موارد مهم در دیدگاه غزالی آموزش در جهت کسب رضای خدا و عدم دریافت مزد و اجرت و هیبت معلم میباشد .در دیدگاه ابن سینا شناخت تفاوت های فردی و تخصص در تعلیم و تربیت است و در دیدگاه مطهری روح علمی دادن به متعلم و رفق و لینت و پرهیز از خشونت می باشد .در بحث دانش آموز غزالی و ابن سینا به بحث سختی ها در دوران کودکی اهمیت زیادی قائل شده اند ولیابن سینا به آن نپرداخته است .و مواردی که غزالی به آن اشاره می کند عبارتند از حس تقلید و اهمیت کودکی، دور نگه داشتن کودک از دوستان و همسالان و همنشینان بد ،توجه به همکاری و دوستی بین دانش آموزان و احترام و اطاعت از معلم ،توجه به کودکان ناشایست و هدایت آنان ،تأکید به آموزش دختران ،تأکید به عمل به آموخته ها توسط دانش آموزان و همین طور مواردی که ابن سینا به آن اشاره می کند وجود مراحل سنی ، رعایت تفاوت های فردی و آموزش گروهی است و مواردی که مطهری به آن اشاره کرده است آزادی متعلم هنگام یادگیری ،توجه به بلوغ روحی و جسمی متعلم در فرایند یادگیری و لزوم توأم بودن عقل و علم است . و در آخر می توان گفت هر سه این اندیشمندان راجه به هدف ،برنامه ،روش ،معلم و دانش آموز نظرات مشابهی داشتند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است ، در حالی که دو اندیشمند با آن مخالفتی نداشتند.
بررسی ابعاد تعلیم و تربیت، از دیدگاه طبیعت‌گرایی روسو و فطرت‌گرایی مطهری
نویسنده:
علیرضا رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دراین پژوهش آراء و روشهای تربیتی از دیدگاه فطرت گرایی مطهری و طبیعت گرایی روسو در زمینه پرورش ابعاد جسمانی، عقلانی واخلاقی انسان بااستفاده از روش مطالعه و تحلیل مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته و مشابهت ها و اختلاف نظرهای آن دو متفکر تربیتی در خصوص موضوعات فوق تبیین گردیده است. در خصوص پرورش جسمانی، اعتقاد به پیوستگی جسم و روح و ضرورت پرورش هماهنگ آنها مورد توجه جدی مطهری و روسو می باشد؛ در خصوص پرورش عقل، در دیدگاه آنها عقل به معنی آموختن و فراگیری صرف منظور نظر نیست، بلکه با ایجاد توانایی تجزیه و تحلیل، تشخیص و تمیز، استدلال و قضاوت و انتخاب صحیح است که عقل معنا و مفهوم پیدامی کند. هدف مشترک مطهری و روسو در پرورش عقل ایجاد توانایی‌های فوق می باشد.ودر خصوص پرورش اخلاق، تکیه آنها بر پرورش صفات و ویژگی های انسانی می باشد که ریشه در طبیعت و فطرت انسان دارند و انسان فطرتاً به سوی آنها گرایش دارد. همچنین در این پژوهش تبیین گردیده که با وجود اشتراک نظرهای فراوان بین مطهری و روسو، اختلاف نظرهایی اساسی هم وجود دارد. به طوری که هدف غایی تربیت از نظر روسو انطباق دادن انسان با طبیعت استو از نظر مطهری هدف غایی تربیت نزدیک کردن انسان به خدا و رساندن او به کمال و سعادت می باشد. بر این اساس، دیدگاه مطهری نسبت به روسو گسترده تر و عمیق تر می باشد. مطهری در فلسفه و آراء تربیتی خود عالم غیب و ظهور را با هممی‌نگرد و پرورش انسان را در راستای آن می داند، ولی روسو فقط طبیعت رادر نظر دارد و اهداف و روش های او نیز در جهت انطباق دادن انسان با طبیعت می‌باشد. از جمله موارد دیگری که این پژوهش به تبیین آن پرداخته، بیان روش های تربیتی می‌باشدکه مطهری و روسو در خصوص کاربرد آنها اشتراک نظر دارند. از جمله: روش پیروی از طبیعت و فطرت انسانی انسان، توجه به استعدادها و توانایی ها و اختلاف آنها درامر تربیت سالم سازی و آماده سازی شرایط برای تربیت، استفاده از روش الگویی، اِعمال سختیها و شداید متعادل بر متربی برای مقاوم بارآوردن او، تأکید بر کشف و اکتشاف درونی از طریق کسب تجربه فردی. همچنین در این پژوهش تبیین گردیده که مطهری با دیدگاه روسو در زمینه های به کارگیری اصول و روشهای زیر اختلاف نظر دارد. روسو معتقد به اصل عدم پیروی از اجتماع، اصل پیروی مطلق از طبیعت، روش دور ساختن کودکان از اجتماع، اِعمال تعلیم و تربیت منفی و تاخیری، کافی دانستن مجازات طبیعی، انتظار طولانی برای شکوفا شدن خود به خودی استعدادها دارد در حالی که مطهری اعتقاد به امور فوق ندارد. همچنین در مقابل این اختلاف نظرها پژوهش حاضرتبیین نموده آن دسته از اصول و روش های تربیتی مورد نظر روسو که منطق با طبیعت و فطرت انسان می‌باشند مورد نظر مطهری نیز می باشند.
بررسی ابعاد تربیتی واقعه عاشورا
نویسنده:
راضیه بدیعیان گورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حادثه عاشورا رخداد بسیار مهمی بود که در فاصله کوتاهی پس از حیات پیامبر اتفاق افتاد.و به نماد حماسه و شجاعت در مکتب تشیع مبدل گشت. اهمیت این نهضت عظیم در تاریخ اسلام و تشیع مبینضرورت پرداختن به ابعاد مختلف این نهضت بزرگ است. بر این اساس پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های کیفی است با استفاده از تفسیر متن و تحلیل گفتار ضمن بررسی سیره امام حسین علیه السلام رهبر بزرگ نهضت عاشورا،ابعاد تربیتی این واقعه عظیم را تبین نموده به این نتایج دست یافته است: هدایت و رشد، حیات طیبه و عبودیت ، از جمله اهداف تربیتیامام حسین در جریان واقعه عاشورا محسوب می شود. توحید، عدالت، اثر پذیری ظاهر از باطن، اثر پذیری باطن از ظاهر ، پرهیز از انفعال، کرامت، خردورزی....از جمله مبانی تربیتی رویکرد تربیتی امام حسین علیه السلام است که اصول توحید نظری ، توحید در پرستش، تحول باطن ، بهسازی محیط اجتماعی، هدایت فردی، مسئولیت پذیری، عزتمداری در سیره فردی و در تعاملات اجتماعی و تعقلاز این مبانی نشات گرفته اند. مربی بزرگ عاشورا در راستای تحقق اهداف تربیتی خود و متناسب با اصول تربیتی از شیوه های تربیتی متناسب بهره می بردند نیایش، عبادت پیشگی، مبارزه با تبعیض نژادی، ادای حقوق دیگران، ظلم ستیزی، اعطای بینش، اصلاح ساختار جامعه و.....از جمله این روش‌های تربیتی است.
تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
نرجس غلام رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت انجام گرفته‌است، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شد.در این پژوهش ابتدا به تعریف و تبیین معرفت و شناخت، روش‌های کسب معرفت، منابع شناخت، رویکردهای مختلف شناختی و از میان آن‌ها به طور دقیق به نسبی‌گرایی معرفت-شناختی و سپس به بررسی و تحلیل تکثرگرایی معرفتی پرداخته شد. در نهایت ضمن استنتاج دلالت‌های تربیتی منتج از این رویکرد، به نقد و تحلیل این دلالت‌ها، طبق مبانی و اصول جهان-بینی اسلامی و آراء و نظرات صاحب‌نظران این عرصه پرداخته‌ شد. با توجه به این‌که تکثرگرایی معرفتی نقش ریشه‌ای و مبنایی برای انواع دیگر تکثرگرایی و همین‌طور بعضی از رویکردهای فلسفی عصر حاضر دارد، پذیرش و عدم پذیرش تکثرگرایی معرفتی، می‌تواند فرد را به دیگر رویکردهای تکثرگرایی رهنمون سازد.. بنابراین دلالت‌های تربیتی بدست آمده از تکثرگرایی معرفتی، کم وبیش می‌تواند منتج از همه این رویکردهاباشد. در این‌جا، ضرورت و اهمیت پرداختن به این تکثرگرایی معرفتی، در عرصه تعلیم و تربیت و ارزیابی تأثیرات آن درنظام تعلیم و تربیت، احساس می‌شود. طبق نظر اسلام و متفکران عرصه تعلیم و تربیت، برخی از اصول این رویکرد، مانند نسبیت گرایی در مبانی و اصول تعلیم وتربیت، نفی الگو ومعیارصحیح، تأکید بیش از حد به تفاوت‌ها و تأکید بر بی‌ثباتی و بی‌هویتی فرد و جامعه از جمله مواردی است که در نظام تعلیم و تربیت خلل ایجاد خواهدکرد و می‌توان گفت این دلالت‌ها ناقض اصول تعلیم و تربیت است.
تحلیل و تبیین اندیشه‌های انسان‌شناسی ابن‌عربی و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
محبوبه جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش مطالعه انسان از دیدگاه ابن عربی و بازشناسی دلالت‌های آن برای تعلیم و تربیت است.این پژوهش که از جمله طرح‌های تحقیق کیفی است، و بر اساس نگرش اسمیت مبنی بر استنتاج دلالت‌های تربیتی از دیدگاهی خاص شکل یافته است. یعنی انسان‌شناسی ابن عربی شکل گرفته است. در این مطالعه ضمن تبیین دیدگاه انسان‌شناسی ابن عربی، با تشریح مقوله‌های مطرح در حوزه نگرش انسان‌ کامل مدنظر وی، ارائه تعلیم و تربیت عرفانی به صورت یک نظام پیشنهادی در قالب اهداف، اصول، معلم و متعلم، مورد بحث قرار گرفته است. نتایج تحقیق در زمینه اهداف، شامل سطوح مختلف اهداف واسطه‌ای و اهداف غایی، می‌شود. اصول شامل خدامحوری، عبودیت، متربی‌محوری (توجه به تفاوت‌های فردی، تدریجی بودن تربیت)، توجه به فردیت، تقدم اصلاح خود بر دیگران، توجه به آزادی فرد می‌باشد. در بحث معلم ومتعلم نیز ویژ گیهای این دو رکن اصلی تربیت، تبیین شده است.
بررسی شیوه‌های نهادینه کردن ارزشهای دینی در میان دانش‌آموزان دوره ابتدایی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
آذر اسحقی شرف‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آموزش وانتقال صحیح آموزه های دینی و نهادینه کردن ارزشهای دین اسلام در کودکان ونوجوانان یکی از موضوعات و مباحث مهم درنظام آموزش وپرورش است که در این پژوهش اهداف ودلایل انتخاب موضوع توضیح داده شده است.سپس سوالاتی دراین رابطه بیان نموده که مقدمه ای برای شروع کار پژوهش ومحوری برای جمع آوری اطلاعات بوده است .چارچوب ومحدوده تحقیق را بیان کرده وتعاریفی از تربیت ارائه نموده وسپس به عوامل مهم تربیت پرداخته ونقش هریک درتربیت دینی وتعمق بخشیدن به آن را در دانش آموزان متذکر شده ام.ضرورت شناخت دانش آموز (متربی) رابرای امر تربیت بیان نموده که لازمه آن پرداختن به مراحل رشد بعد از تولد از نظر اسلام می باشد.سپس به نقش دین درتربیت اسلامی به عنوان یک زیر بنا ومنشاء همه اعمال نیک ذکر شده است .درفصل سوم روش گردآوری وابزار جمع آوری اطلاعات بیان شده است .پیشینه پرورش دینی دریونان باستان ،ایران ، اروپا مورد بررسی قرار گرفته است .درفصل چهارم پاره ای از روشهای تربیتی اسلام ونقش آنها در تسریح وتسهیل حرکت به طرف کمال ونظرات علمای تعلیم وتربیت بیان شده است.وبه عوامل محیطی واجتماعی موثر در درونی شدن ارزشهای دینی در دانش آموزان از دیدگاه اسلام پرداخته شده است.همچنین از اطلاعات جمع آوری شده برای پاسخگویی به سوالات پژوهش وتوصیه هایی جهت بهبودپرورش دینی ونهادینه شدن ارزشها استفاده بهینه از روشها درمدارس ارائه شده است. روشهای پرورش دینی ونهادینه شدن ارزشها دردانش آموزان در قرآن ،احادیث ، سیره نبوی وائمه معصومین علیهم السلام بیان شده است وشاید خیلی بهتر از روشهایی است که علمای تعلیم وتربیت در غرب پس از سالها تحقیق ارائه داده اند این وظیفه اولیا ومربیان است که با شیوه های نهادینه کردن ارزشهای دینی که دراین پژوهش به 10 ارزش تقوا، عدالت ،عبادت ،صدق وراستگویی،اداء امانت،احسان ،صدقه،صبر ،شکر وانفاقکه دراین پژوهش پرداخته شده استآشنا شده وآنها را به کار گیرند.دست اندرکاران امر تربیت خصوصاً معلمان ومربیان از روشهای آموزش قرآن ، منش الگویی ،محبت ،حفظ تکریم شخصیت دانش آموزان ،تشویق، بصیرت بخشی وقصه گویی که باز در این پژوهش مورد بررسی وتائید قرارگرفته اند ارزشهای دینیرا در بین دانش آموزان درونی نمایند ،چراکه انسان برای حفظ آنها همیشه نیاز به تذکر ویادآوری دارد.
مطالعه انتقادی «تربیت معنوی» در دنیای معاصر:
مقایسه رویکردهای دینی و  نوپدید در عرصه تربیت
نویسنده:
حسین باغگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر با هدف مطالعه‌ انتقادی «تربیت‌معنوی» در دنیای معاصر، مفهوم «معنویت» با نظر به دو جهت‌گیریاصلی نسبت به آن (معنویت مبتنی بر دین و معنویت فارغ از دین) مورد بررسی قرار گرفت. آنگاهمفروضه‌ها، مبانی، اصول و روش‌های تربیت معنوی بر اساس دو جهت‌گیریمذکور مورد تحلیل قرار گرفت. در پایان ضمن نقد رویکردهای موجود، در باب مناسبات این دو رویکرد پیشنهادهایی ارائه شد.در جهت‌گیری دینی به «معنویت»، چهار رویکرد 1)روشنفکری دینی، 2)تجربه‌‌دینی، 3) ایمان‌گرایی و 4) الهیات پویشی بررسی و هر یک از حیث ساختاری و روشی مورد نقد قرار گرفت.در این بررسی نشان داده شد که معنادارپنداری و هدفمند دانستن هستی، انگیزه‌بخشی به انسان برای حرکت در مسیری بی‌نهایت، تلاش برای مجاب نمودن انسان درخصوص پیچیدگی هستی و عدم امکان فهم عقلانی همه امور، طاغوت‌ستیزی و دغدغه برای رهاسازی همه انسان‌ها و مثبت‌نگری به ذات انسان به منزله مهمترین نقاط قوت؛ و از بین رفتن تفکر انتقادی، تاکید بیش از حد بر نظام جزا و پاداش اخروی،عقلانی‌سازی‌های سطحی، ناکارآمدی عینی برخی اعمال دینی در زندگی جاری انسان‌ها، عدم تبیین سبک زندگی متناسب با شرایط انسان معاصر، عدم جذابیت در شیوه‌های دعوت و توجیه باورها برای انسان معاصر؛ به عنوان مهمترین نقاط ضعف این جهت‌گیریمحسوب می‌شوند. در جهت‌گیری فارغ از دین به «معنویت» پنج رویکرد 1)پذیرش دین به‌مثابه فرهنگ، 2)اخلاق‌گرایی 3)رویکرد تلفیقی، 4)رویکردهای تک‌بعدی‌نگر و 5) پذیرش هوش‌معنوی به‌عنوان استعداد پایه؛ بررسی و هر یک از حیث ساختاری و روشی مورد نقد قرار گرفت. در این بررسی نیز خاطر نشان شده است که در دسترس قرار دادن معنویت و امکان استفاده در زندگی جاری اینجا و اکنون، پرکردن خلاء معنویت، قالب‌های جذاب و تفکر مبتنی بر جهانی‌سازی به عنوان نقاط قوت؛‌ و احتمال انحراف رهبران، فردی‌سازی معنویت، احتمال سوء استفاده از پیروان، عدم امتداد معنادار حیات و ناکارآمدی تلفیق و تجمیع؛‌ به منزله مهمترین نقاط ضعف این جهت‌گیری قلمداد می‌شوند.در نهایت ضمن بررسی امکان ارتباط میان دو جهت‌گیری «دینی» و «فارغ از دین» به معنویت، چگونگی این ارتباط با توجه به دو عامل اثرگذار (نگاه عام و خاص به معنویت و سهم انسان در تحول خود) از دو منظر برون‌دینی و درون دینی مورد بررسی قرار گرفت و در هر مورد پیشنهادهایی ارائه شد. بنابراین تصریح شده است که از منظر برون دینی امکان ارتباط منوط به عبور از حدود شریعت در ادیان است و در نتیجه الگوی ارتباطعمودی برای تحقق این هدف پیشنهاد شد و از منظر درون‌دینی، ضمن پذیرش تفاوت در ماهیت و غایت این دو جهت‌گیری به «معنویت»، نشان داده شد کهتکنیک‌ها و قالب‌های مورد استفاده در معنویت‌های نوپدید می‌تواند به پویایی معنویت دینی کمک کند.
بررسی مبانی فلسفی (انسان‌شناسی اسلامی) آموزش فنی و حرفه‌ای ایران
نویسنده:
فاطمه جمشیدی کیهان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
روش این تحقیق توصیفی -تحلیلی، و از نوع کتابخانه‌ای است. هدف این پژوهش بررسی ویژگی-های انسان از دیدگاه اسلام و استخراج دلالتهای آموزش فنی و حرفه‌ای در از آموزه های دین اسلام است. این پژوهش در پی آن است تا با تأکید بر شناخت ویژگی های انسان از دیدگاه اسلام، به این مسأله بپردازد که با توجه به ویژگی ها و ابعاد مختلف انسان از جنبه ی مادی و معنوی، در تربیت حرفه ای باید بیشتر بر جنبه‌ی حرفه‌ای آموزش تأکید کرد، یا اینکه باید بیشتر بر جنبه تربیتی آن تأکید نمود. موضوع قابل بحث اینکه چگونه می‌توان با توجه به آموزه‌های اسلامی، دو دیدگاه فوق را هماهنگ کرد. در بررسی دیدگاه اسلام در مورد انسان، تأکید بر ابعاد جسمی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و نیز کمال انسان بوده است. براساس نتایج مطالعه‌ی حاضر، مکتب اسلام برای انسان، اهمیت بسیاری قائل است. حقیقت جهان و انسان را در جنبه‌های مادی و طبیعی نمی‌بیند و معتقد است در تربیت انسان باید هم بعد مادی و هم بعد معنوی وی مورد توجه قرار گیرد. لذا در آموزش فنی و حرفه‌ای باید اهداف، اصول و برنامه‌ها طوری طراحی و اجرا شود که به بعد معنوی انسان نیز پرداخته شود.
بررسی نقش امید در تعلیم و تربیت اسلامی انسان از منظر قرآن و روایات و مقایسه آن با روان‌شناسی مثبت‌گرا
نویسنده:
مجید خاری آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ضرورت امر امید، وضع نامطلوب امید در نظام های تربیتی جاری و نگاه به قرآن و روایات در قالب دستور العملی تربیتی، نگارنده را برآن داشت تا سوالاتی را در این پایان نامه بررسی کند و پاسخ دهد.1. مفهوم امید از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟ 2. راه های ایجاد امید در انسان از دیدگاه قرآن و روایات چگونه است؟ 3. نقش امید در تربیت انسان از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟ 4. مفهوم امید از دیدگاه روان شناسی مثبت گرا چیست؟ 5. وجوه تشابه و تفاوتامید در تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن و روایات با روان شناسی مثبت گرا چیست؟ در پاسخ به سوال اول باید گفت: مفهوم امید در قرآن در واژگان رجاء، طمع، مُنی و امل و تعابیر گوناگون مانند احسان، انفاق، جهاد و ... قابل پیگیری است. بنابراین؛ به طور کلی امید را به امید مطلوب که مربوط به اموری است که در جهت رضای الهی و هماهنگ با واقعیت وجودی انسان است و امید نامطلوب که مربوط به اموری است که رضای الهی در آن لحاظ نمی گردد و حاصل وسوسه نفس و القائات شیطان است، بیان کرد.در پاسخ سوال دوم نیز پژوهشگر راه ایجاد امید در قرآن و روایات را در دو محور اعتقادی و رفتاری بررسی کرده که بعد اعتقادی شامل توحید، نبوت و معاد می باشد و بعد رفتاری شامل حوزه فردی و اجتماعی می گردد.در پاسخ به سوال سوم: نقش امید در تربیت انسان در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان شامل فعالیت هدفمند، آرامش، معرفی الگو، آینده نگری است. تعریف امید و مولفه های آن شامل هدف، مسیر و عامل و نظریه امید از مفهوم امید در روان شناسی مثبت گرا به شمار می روند، که در پاسخ به سوال چهارم ذکر گردید. در نهایت به وجوه تشابه و تفاوت امید در تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن و روایات با روان شناسی مثبت اشاره شده است.
بررسی مبانی انسان‌شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
نرجس سلحشور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در نظر دارد از منظر انسانشناسی نهج البلاغه نقبی به تعلیم و تربیت نهج البلاغه بزند به این معنا که تعلیم تربیت مبتنی بر دو بحث مهم انسانشناسی است: وضع موجود انسان وضع مطلوب است. تعلیم و تربیت موفق تعلیم و تربیتی است که تصویر مطابق با واقع ای از وضع موجود انسان و همچنین تصور روشنی از وضع مطلوب انسان داشته باشد.حال نقش تعلیم و تربیت چیست؟ به نظر برخی از فلاسفه، تعلیم و تربیت ابزار و وسیله ای است که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب می رساند. با توجه به این مبانی نظری ای که اتخاذ کردیم وضع موجود انسان از منظر نهج البلاغه دارای سه مولفه ی اساسی است:‌الف) انسان طوری ساخته شده است که بالطبع تمایل به بدی دارد و با کراهت خوبی را انجام می دهد. ب) انسان موجودی تنهاست، و تنهایی یک ویژگی اجتناب ناپذیر انسان است و تنهایی به این معنا که آثار و نتایج افعال آدمی فقط بر دوش خود اوست نه بر دوش دیگری ج)‌نیت آدمی است که خوبی و بدی افعال آدمی را تعیین می کند. یعنی همان نظریه ی فضیلت گرایی در فلسفه ی اخلاق.وضع مطلوب انسان از منظر نهج البلاغه در یک مولفه ی بسیار مهم خلاصه می شود:‌عبودیت خدا، این عبودیت خدا اگر به درستی صورت بگیرد، با خود سه مطلوب مهم دیگر به همراه می آورد: الف) مطلوب های روانشناختی : یعنی عبودیت خدا با خود شادی، آرامش، امید به همراه می آورد.ب) مطلوب های اخلاقی: یعنی عبودیت خدا ضامن اخلاقی زیستن ماست، بدون خدا همه چیز مجاز می شود. خداست که تضمینی است برای اخلاقی زیستن ما. ج) مطلوب ارزشمندی زندگی: خدا و بندگی او به زندگی انسان معنا می بخشد، یعنی به زندگی انسان هدف و ارزش می بخشد.حال تعلیم و تربیت از منظر نهج البلاغه باید انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب برساند. و اینکه این تعلیم و تربیت چگونه باید باشد خود پایان نامه ی دیگری را می طلبد.
  • تعداد رکورد ها : 35