جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 203
مقایسه تطبیقی  اندیشه سیاسی جنبش اسلام‌گرای النهضه در تونس با انقلاب اسلامی در ایران با تاکید بر اندیشه سیاسی  راشدالغنوشی و امام خمینی(ره)
نویسنده:
امین راوردژ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقایسه بین اندیشه اندیشمندانی که رهبری یک جریان فکری و تحول اجتماعی را بر عهده دارند می تواند کلید اصلی مقایسه بین تحولات سیاسی و اجتماعی در آن کشور ها نیز باشد. این پژوهش با این هدف دست به مقایسه بین اندیشه سیاسی امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و راشد الغنوشی به عنوان رهبر فکری انقلاب تونس زد.شاخص های مقایسه به خوبی نشان داد که این دو متفکر اسلامی علیرغم تشابهات بسیار، در بعضی موارد نیز تفاوت هایی در بعضی شاخص ها داشته اند که شاید دلیل اصلی آن را بتوان نوع نگاه و تفسیر این دو متفکر از شریعت عنوان کرد. به عنوان مثال میتوان به مساله حکومت، مشروعیت حکومت و یا حقوق بشر اشاره کرد که در اندیشه این دو متفکر علیرغم تشابهات دارای تفاوت های اساسی می باشد. در موضوع حکومت شیعی بودن امام خمینی و اعتقاد به مفهوم غیبت راه به اندیشه ولایت فقیه می برد در حالیکه راشد الغنوشی به عنوان یک متفکر مالکی مذهب به مانند بسیاری از متفکرن اهل سنت به شورا گرایش دارد.نگاه امام خمینی به مساله حقوق بشر تقریبا منفی است و این مفهوم را غربی می داند و در مقابل به حقوق بشر اسلامی معتقد است در حالیکه راشد الغنوشی به مفهوم حقوق بشر به عنوان یکی از دستاورد های بشری مینگرد و ریشه آن را در اسلام می بیند.
نقش مردم در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و محقق نائینی (ره) (گرایش اندیشه سیاسی)
نویسنده:
غلامحسین مقیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با این سوال اصلی آغاز می‌شود که جایگاه و نقش مردم در دو حکومت ، مشروطه اسلامی و جمهوری اسلامی از دیدگاه دو متفکر و عالم شیعی، محقق نائینی و امام خمینی چگونه است ؟ این تحقیق در پی مقایسه اندیشه سیاسی دو متفکر فوق در مورد میزان نقش مردم است . فرضیه ابتدایی ما این است که جایگاه و نقش مردم متاثر از تفسیر آنان پیرامون ولایت سیاسی مجتهدین و رابطه سیاست و شریعت است . محقق نائینی با طرح ولایت فقیه در "امور حسبیه"، نقش سیاسی فقها را در حد "اذن و نظارت حقوقی" کاهش می‌دهد و لذا مردم در "امور نوعیه خود" آزاد و حاکمیت سیاسی می‌یابند. اما امام خمینی با طرح ولایت سیاسی فقها، عملا درگیر تاسیس حکومت می‌شود و برای فقها نقش حاکمیت سیاسی قائل می‌گردد. اما این نکته به لحاظ اندیشه‌ای مانع از مشارکت مردم نیست . امام با طرح اصول و قواعد فقهی - سیاسی (شورا، امر به معروف و نهی از منکر و ...) و تفسیر خاصی که از سیاست و شریعت دارند برای مردم مشارکت فعالی قایل می‌شود. از آنجا که هر پژوهشی برای انسجام درونی خود نیازمند مدل و چارچوب نظری می‌باشد ما نیز در فصل اول با الهام از مدل "ارسطو" و "وینچ" و بر اساس آثار "محقق نائینی" و "امام خمینی"، مدل جدیدی را بازسازی نمودیم. در این مدل نشان دادیم که شکل حکومت اسلامی بر اساس نوع تفسیر از ولایت و رابطه سیاست و شریعت متفاوت می‌شود و به تبع آن جایگاه و میزان نقش مردم نیز متفاوت خواهد شد. در این نوشتار نشان خواهیم داد که چگونه الگوی حکومتی آنها مثلث سه‌پایه‌ای (شریعت ، ولایت و مردم) است . در این مثلت ، شریعت به عنوان عامل وحدت بخش در راس قاعده قرار می‌گیرد و نیز نشان خواهیم داد که میزان نقش مردم تنها به "رابطه ولایت سیاسی و مردم" خلاصه نمی‌شود، بلکه به "رابطه مردم و شریعت " نیز مرتبط است . بنابراین چنانچه در خصوص رابطه ولایت سیاسی و مردم، "قدرت سیاسی" بعنوان اعمال کننده حاکمیت سیاسی قابل طرح است . اگر چه هیچکدام از دو متفکر فوق به "قدرت اجتماعی" به عنوان عنصر نهادینه شده نپرداخته‌اند اما نشان خواهیم داد که دستمایه‌های نظری و مبانی آن در اندیشه آن‌ها قابل ردیابی می‌باشد. در هر صورت هر دو تفکر معتقدند که اسلام در ذات خودش دموکراسی را دارا می‌باشد. منتها مشکل ما در عدم آگاهی از مبانی و مبادی آن است . بنابراین از دیدگاه هر دو اندیشمند، استعداد دموکراتیک اسلام از یک طرف و آشنایی نخبگان فکری جامعه به اسلام اصیل و زدودن تفاسیر اقتداری و استبدادی از شریعت از طرف دیگر و نیز آگاهی سیاسی مردم از طرف دیگر، این سه، روی هم رفته سازوکاری را شکل می‌دهند که امکان مشارکت فعال مردم را در حکومت اسلامی موجب می‌شود.
ارتباط ولایت سیاسی و ولایت عرفانی در آراء سیاسی- عرفانی امام خمینی (س)
نویسنده:
سامان صاحب جلال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از امتزاج عرفان و سیاست، اساساً بحثی نوین نیست و این بحث از جمله مسائلی است که در سپهر تاریخی و اندیشه ورزی سیاسی ایران نقش آفرینی جدی ای داشته است و نمونه های آن را در عرصه ها، جنبش ها و حکومت های مختلف در طول تاریخ می توان برشمرد. اما نکته قابل اهمیتی که به صورت مستقل از آن صحبت نشده، نسبت «ولایت عرفانی و ولایت سیاسی» با یکدیگر است. امام خمینی(س) به عنوان عارفی واصل که پا در حوزه تدبیر اجتماع و سیاست ورزی گذاشته، با طرح و به بار نشاندن نظریه ولایت فقیه، «ولایت» را به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی ای که می بایست در اندیشه امام خمینی(س) با نگاه دو سویه علم عرفان و علم سیاست نگریسته شود، معرفی نمودند. به همین دلیل در این پایان نامه با سؤال از این که «جایگاه ولایت سیاسی و ولایت عرفانی با توجه به معنای خاص هر کدام، در اندیشه سیاسی امام خمینی(س) چیست؟» با روش گردآوریکتابخانه ای داده ها، به صورت توصیفی و استنادی به پژوهش روی آورده شد. با تجزیه و تحلیل دادها به صورت توصیفی ضمن نگاه تحلیلی بر کل بحث، بر اساس تقریرات و بیانات حضرت امام راحل(س) در این خصوص نتیجه ای که حاصل آمد این بوده که امام خمینی(س) دغدغه اثبات امکان نسبت ولایت عرفانی و ولایت سیاسی یا به تعبیری کلی اثبات امکان ارتباط عرفان و سیاست را نداشته اند و نگاه ایشان به ولایت در سیاست، نگاهی فقهی بوده است و دغدغه ایشان اجرای شریعت اسلام به مدد برقراری حکومت اسلامی، در دوران غیبت معصوم(ع) بوده است.
سیاست اخلاقی در سیره امام رضا (ع)
نویسنده:
محمدرضا نقیه,علیرضا ناجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهان,
چکیده :
دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی و پیامبر اسلام (ع) به عنوان رسول خاتم و همچنین ائمه طاهرین (ع)، در جهت ایجاد ثبات روابط اجتماعی، جایگاه رفیعی را برای اخلاق قائل شده اند. امام رضا (ع) نیز با تلفیق دو مقوله مهم از حیات اجتماعی، یعنی اخلاق و سیاست، تصویر روشنی از ضرورت به کارگیری روش های مبتنی بر اخلاق به ویژه در حیطه رهبری جامعه مسلمین در قدرت سیاسی ارائه کرده اند.در این مقاله، این نوع نگرش به قدرت سیاسی، تعبیر به سیاست اخلاقی شده و تلاش شده تا مهمترین مولفه ها و شاخص های این نگرش از دیدگاه حضرت رضا (ع) بحث و بررسی شود.
صفحات :
از صفحه 67 تا 86
دین و دولت در اندیشه مارتین لوتر
نویسنده:
بهروز حدادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و دولت در همه سنت‌های دینی موضوعی مهم است. این موضوع در آیین پروتستان و از جمله در تفکر مارتین لوتر اهمیت خاصی دارد. لوتر در نظریه «دو پادشاهی» خود مشروعیتی دینی برای دولت و قدرت سیاسی قائل بود و این موضوع را چنان تقریر می‌کند که نوعی تقدم و تفوق قدرت عرفی از آن استفاده می‌شود که حتی پیامدهای عملی ناخوشایندی برای خود لوتر به همراه داشت و سرانجام وی را ناگزیر کرد که با پذیرش اصل مشروعیت دینی حوزه عرفی، برای دایره نفوذ آن، محدوده‌ای مشخص کند که همان امور این‌جهانی و دنیوی است و آن را از دست‌اندازی به قلمروی قدرت دینی بازدارد، ولی گذشت زمان و حوادث نشان داد که سخن و نظریه اولیه وی، چندان به مذاق اهل قدرت خوش آمد که به اصلاحیه‌ها و تغییر نگرش‌های بعدی وی چندان توجهی نشد، نمونه آن دست‌اندازی نازی‌های آلمان به قلمروی اقتدار کلیسای آلمان بود که با واکنش اقلیتی از الاهیدانان، مانند کارل بارت و بونهوفر در قالب اعلامیه بارمن، مواجه شد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
بازتعریفی از ژئوپلیتیک شیعه با نگاهی به انقلاب بحرین
نویسنده:
مسعود اخوان کاظمی، صفی اله شاه قلعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه شیعه شناسی,
چکیده :
جنبش های اسلامی معاصر، در روند تحولات منطقه خاورمیانه جایگاه ویژه ای دارند. در این میان، انقلاب شیعیان بحرین، به ویژه محورهای اساسی آن به مثابه نیروهای اجتماعی، تشکل ها و اشخاص و گروه های مستقل معارض، در تقابل با نظام سلطنتی حاکم بر این کشور، در تحول ژئوپلیتیک شیعه نقش درخور توجهی یافته است. هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل ژئوپلیتیک شیعه و جایگاه آن در تحولات جهانی و منطقه ای، به ویژه در جنبش ها و انقلاب های اخیر در سرزمین های اسلامی، با تاکید بر انقلاب بحرین است. شیعیان بحرین، با اینکه اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و عمدتا از طبقه کارگر و کم درآمدند، در مقابل اقلیت سنی که جمعیت شهری ثروتمند را تشکیل می دهند و قدرت حکومتی را در دست دارند، از لحاظ اجتماعی و سیاسی به حاشیه رانده شده اند. تلاش برای دستیابی به حقوق سیاسی و اجتماعی مناسب و تغییر نظام استبدادی سلطنتی حاکم بر بحرین، باعث شکل گیری انقلابی مردمی، به ویژه در میان شیعیان این کشور در برابر خاندان حاکم آل خلیفه شده است. این انقلاب به رغم برخورداری از ویژگی هایی همچون مردمی بودن و دموکراسی خواهی، با سکوت و حتی واکنش منفی کشورهای غربی و عکس العمل شدید نظامی حکومت عربستان مواجه شده است. این نوشتار درصدد است تا دلایل برخورد دوگانه غرب را در این تحولات، با استناد به بازتعریفی از تحول ژئوپلیتیک شیعه بررسی و تحلیل کرده، به ویژه جایگاه انقلاب بحرین را در این فرایند ارزیابی و تبیین کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 34
بررسی مقایسه‌ای مفهوم عدالت از دیدگاه دکتر علی شریعتی و سید قطب
نویسنده:
علیرضا مرامی چهاربرج جدید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عدالت یک مفهوم اصلی در اندیشه سیاسی است . در طول تاریخ، یکی از اساسی‌ترین آمال انسان تحقق بخشیدن به این آرمان بوده است . از دیدگاه تاریخی و نظری مکاتب و اندیشه‌های گوناگون بشری و الهی، راه‌حلهای متفاوتی برای تبیین و استقرار عدالت ارائه کرده‌اند. موصوف عدالت در طول تاریخ دچار تغییر و تحول بوده است . در اندیشه قدیم، عدالت از آفرینش و دار وجود به انسان و مدینه تعمیم داده می‌شد. در اندیشه سیاسی جدید، عدالت به عنوان صفت اجتماع در اندیشه‌های سوسیالیستی و وصف رفتار انسان در اندیشه‌های لیبرال، مورد بحث قرار گرفت . برای تحقق عدالت ، در اندیشه سوسیالیستی تاکید بر برابری اقتصادی، و در لیبرالیسم، برابری سیاسی یا برابری در قدرت مورد توجه بوده است . نخبگان فکر و فرهنگی جهان اسلام در دوره جدید، واکنش‌های متفاوتی به تعبیرهای نوین عدالت نشان دادند. دکتر علی شریعتی و سید قطب با تاثیرپذیری از تبیین رادیکال یا سوسیالیستی عدالت به جمع آن با اسلام پرداختند. اعتقاد ما بر این می‌باشد که در آراء این دو اندیشمند مسلمان، عدالت دارای مفهوم کمابیش مشابهی بوده است . با این فرض به بررسی و مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌های برداشت آنها از عدالت پرداخته‌ایم. مهمترین تشابه این دو متفکر در تبیین مفهوم عدالت ، تاکید آنها بر توزیع عادلانه امکانات و ثروتها در جامعه یعنی "عدالت توزیعی" می‌باشد. علاوه بر این، در ابعادی مانند برابری در آزادی، برابری در مقابل قانون و برابری نژادی نیز مشابه بوده‌اند. از طرف دیگر، درحالی که دکتر شریعتی با رهیافتی علمی و جامعه شناسانه، تعریفی طبقاتی از عدالت به دست می‌دهد، سید قطب با رهیافتی متشرعانه و سنتی، عدالت را به عنوان برابری عام انسانی تعریف می‌کند.
بررسی ویژگیهای حکومت دینی در اندیشه [مرتضی مطهری و علی شریعتی]
نویسنده:
امیر وظایفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این تحقیق بررسیویژگی‌های حکومت دینی در اندیشه مرتضی مطهری و علی شریعتی است. درواقع در این رساله به دنبال پاسخ این سوال هستیم که: در آراء و اندیشه‌های مطهری و شریعتی در مورد حکومت اسلامی، چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد؟ آراء و اندیشه‌های این دو متفکر شیعی در مورد حکومت اسلامی، دارای شباهت‌ها و تفاوت‌هایی است. هر دو تشکیل حکومت بر اساس اسلام به عنوان یک ایدئولوژی را ضروری می‌دانند و از آزادی سیاسی و حق انتخاب حمایت می‌کنند، اما آزادی به صورت غربی بر را نمی‌تابند. هر دو در زمان حضور امام معصوم، او را رهبر و جلودار و همه کاره امور می‌دانند. اما در زمان غیبت امام معصوم، شریعتی شخصی را که متعهد به ارزش‌های ایدئولوژی است و با رای اکثریت مردم انتخاب می‌شود، حاکم جامعه دانسته و انتقال قدرت از راه‌های کودتا و توارث را مشروع نمی‌داند. مطهری در عصر غیبت تئوری ولایت فقیه را مطرح می‌کند که به نظر او همان ادامه راه نبوت و امامت است. به نظر او ولی فقیه با حکم امام معصوم به صورت عام معرفی‌شود، پس می‌توان گفت که خداوند هم به نوعی در این معرفی سهم دارد. ولی فقیه اگر چه توسط مردم و برای مدت موقت انتخاب می‌شود، اما مشروعیت او یک امر دینی و شرعی است و انتخاب مردم تنها به او قدرت اجرایی می‌دهد. شریعتی دموکراسی را نفی نمی‌کند اما بانوع غربی آن مخالف است. دموکراسی در اندیشه مطهری اگر چه جایگاهی ندارد اما آن را با قوانین اسلام در تضاد صد در صدی هم نمی‌بیند. امروزه اگر چه در نظام جمهوری اسلامی ایران تا حدودی افکار و اندیشه‌های مطهری و هم‌فکرانش حاکم است، اما استفاده از افکار کسانی مانند شریعتی هم در برخی موارد چالش برانگیز نبوده بلکه به استحکام نظام اسلامی کمک شایانی خواهد کرد.
بررسی مقایسه‌ای اندیشه‌های سیاسی شیخ مفید و علامه حلی
نویسنده:
راضیه فاطمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین مبنای کلامی اندیشه ی سیاسی فرقه شیعه امامیه، اصل"امامت" می باشد. امامت، رهبری عامه مردم در امور دینی و دنیوی آنان، به نیابت از پیامبر(ص)است. به عقیده امامیه، امام که از حیث دانش و زهد و شجاعت افضل و سرآمد همگان عصر خویش است، معصوم از گناه بوده و با حکم خداوند تعیین و به مردم معرفی می گردد.در این زمینه، شیخ مفید و علامه حلی-به عنوان مهمترین علمای شیعه در قرن های چهارم و هفتم هجری-دارای دیدگاه مشترکی بوده و هردو در تبیین این اصل(امامت)از استدلالات عقلی بهره می برند. اما در مقایسه ی اندیشه های سیاسی شیخ مفید و علامه حلی درباره ابواب فقهی چند نکته قابل توجه است:1- از دیدگاه هر دو فقیه، اجرای برخی احکام چون جهاد غیر دفاعی، منوط به حضور شخص امام معصوم است. اما در زمان غیبت امام، اجرای برخی احکام دیگر از جمله امور حسبیه-به موجب روایات منقول از ائمه- به فقها واگذار گردیده است، 2- تفاوت عمده در دیدگاه های سیاسی این دو فقیه مربوط به بحث خمس(سهم امام در زمان غیبت)می باشد. درحالی که شیخ مفید بر حفظ آن تا زمان ظهور حضرت مهدی(ع) و بازگرداندن حق امام به خودش اصرار می ورزد، علامه حلی دریافت و مصرف آن(سهم امام)را در امور شیعیان، توسط فقهای شیعه مجاز می داند.3- آنچه از دیدگاه های مشترک هر دو فقیه می توان استنباط کرد آن است که حیطه ی اختیارات فقها تنها مربوط به امور حسبیه بوده و هیچ نظریه ی سیاسی درباره ی نحوه ی شکل گیری دولت مشروع و جایگاه فقها در آن مشاهده نمی شود. به نظر می رسد هر دو فقیه بیشتر به فقه خصوصی اهتمام داشته و به علت مقتضیات زمان (فراهم نبودن شرایط برای تشکیل حکومت شیعی) وارد حیطه ی فقه عمومی، مسائل سیاسی و حقوق اساسی نشده بودند.
تحولات انديشه سياسي در فقه امامي از علامه حلي تا شهيدثاني
نویسنده:
محمدکاظم رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحولات فقه سياسي شيعه، ارتباط مستقيمي با تغييرات اوضاع اجتماعي جوامع شيعه دارد به نحوي که مي توان آن را منعکس کننده خصوصيات يک عصر تاريخي دانست. با شروع عصر غيبت کبري، دوران جديدي براي جامعه شيعيان اماميه اغاز شد که طي آن، مفهوم جديدي از مرجعيت ديني در ميان شيعيان امامي مذهب که پيشتر تنها مرجع ديني آنها در مسايل فقهي شخص امام و تعاليم او بود، شکل گرفت. در اين دوره نظام مرجعيت به شکل مفتي و مستفتي است و با مفهوم مرجعيت پس از خود (يعني دوران معاصر ) که به صورت تقليد و مقلد است، تمايز دارد. عصر ما بين دوره شيخ طوسي تا دوران معاصر را مي توان دوره اي خاص برشمرد و بر اساس برخي دلايل، مي بايد آن را دوران گذار ناميد. بررسي تحولات رخ داده در دوران گذار که از مقطع حسن بن يوسف حلي (متوفي 726) تا شهيد ثاني (متوفي 965) از آن در نوشتار حاضر مورد بررسي قرار مي گيرد، در حقيقت مقطعي است که برخي از تغييرات مهم و تأثير گذار در نظام مرجعيت شيعه رخ داده است. در اين ميان، نقش حسن بن يوسف حلي بسيار چشمگير است.
  • تعداد رکورد ها : 203