جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 177
بررسی و تحلیل نظریه اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لیندا زاگزبسکی با مطرح کردن نظریه معرفت شناختی اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت کوشیده است مناقشه میان نظریه های معرفت شناختی درون گرایانه و برون گرایانه را حل کند. او برای حلّ مناقشه از مؤلفه های اصلی نظریه اخلاقی فضیلت گرایانه ارسطو، مانند فضایل و رذایل عقلانی و اخلاقی، وجدان و عاطفه، استفاده کرده است. نظریه اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت با نظریه های درون گرایانه در اخذ مؤلفه های وظیفه گروی، اراده گروی و آگاهی فاعل شناسا در معرفت شباهت دارد و وجه اشتراکش با نظریه های برون گرایانه در توجه به تأثیر علّی عوامل بیرون از باور بر نحوه شکل گیری باور است و در حل مناقشه تا حدودی موفق بوده است.
تأثیرپذیری معرفت از مؤلفه های غیر معرفتی از دیدگاه لیندا زگزبسکی
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه تهران,
چکیده :
معرفت از مهم ترین دستاوردهای بشر در مواجهه با پدیده ها و حقایق هستی است که با توانایی شناختی خویش به آن دست می یابد. در طول تاریخ فلسفه همواره این دغدغه وجود داشته است که آیا باورهای انسان از ساحت های غیرمعرفتی وی و نیز عوامل بیرونی تأثیر می پذیرد یا خیر و اگر چنین است، آیا به لحاظ معرفتی امری مقبول است یا باید عامل را از این تأثیرات آگاه کرد و او را از این تأثیر برحذر داشت. زگزبسکی، از معرفت شناسان جدید است که بیشتر با نظریه معرفت شناسی فضیلت محور شناخته می شود، وی در فرایند نظریه پردازی خود از تأثیر برخی عوامل غیرمعرفتی سخن می گوید که به مثابه بنیان معرفت به شمار می روند. عواطف و احساسات، فضایل و رذایل، اراده انسان و زمینه های اجتماعی از جمله مهم ترین این عوامل هستند که وی از آنها نام می برد و نظریه خویش را نیز بر همین موارد بنا می نهد. در مقاله به بررسی این عوامل و فرایند تأثیر آن ها بر سامان یافتن معرفت می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 623 تا 652
شک و یقین از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
فرشته رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ی معرفت و مباحث مربوط به آن، از جمله شک و یقین از دیرباز یکی از دغدغه‌های اصلی انسان‌ها و به خصوص فلاسفه بوده است؛ زیرا انسان همواره جویای حقیقت و کسب معرفت در مورد خود و جهان پیرامون خود است. فلاسفه برای این امر نیازمند نقطه اتکایی هستند تا معرفت را برآن بنا کنند. هدف این پژوهش یافتن چنین تکیه‌گاهی از منظر ابن‌سیناست. ما در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی سعی کرده‌ایم دیدگاه ابن‌سینا درباره‌ی چگونگی خروج از شکاکیت و راه حصول معرفت یقینی را بیان کنیم. شکاکیت دیدگاهی است که منکر حصول معرفت در همه یا بخشی از قلمرو معرفت بشری می‌شود و بر حسب اینکه در چه قلمرویی رخ می‌دهد، شامل اقسام گوناگونی از قبیل شکاکیت مطلق، محدود، عملی، نظری و غیره است. شکاکان برای اثبات مدعای خود براهینی مانند استدلال از طریق خطا، تجربه و استدلال معروف به مغز در خمره اقامه کرده‌اند. ابن‌سینا عوامل بروز شکاکیت را در اختلاف آراء دانشمندان، شنیدن سخنانی از طرف آنان که مطابق عقل نیست و دیدن قیاس‌هایی که نتایج متقابل دارند می‌داند. او تلاش می‌کند به وسیله‌ی اصل امتناع تناقض شکاک را از شکاکیت خارج کند. به‌علاوه سعی شده است به اقسام جدید شکاکیت از دیدگاه ابن‌سینا پاسخ داده شود. معرفت یا ادراک که حصول صورت مدرِک نزد مدرَک است، انواعی دارد شامل حسی، خیالی، وهمی و عقلی. هرکدام از این اقسام بخشی از معرفت ما را به جهان خارج تشکیل می‌دهند. اما در این میان فقط ادراک عقلی به علت خطاناپذیری، معرفت یقینی تولید می‌کند. علم نیز به دو قسم حضوری و حصولی تقسیم می‌شود که علم حضوری به علت بی‌واسطه بودن، خطا در آن راه ندارد و معرفت یقینی تولید می‌کند. اما علم حصولی شامل دو قسم تصور و تصدیق است و فقط قسم اخیر در صورت دارا بودن شرایطی خاص می‌تواند معرفت یقینی تولید کند. ابن‌سینا یقین را دارای دو نوعِ روان‌شناختی و منطقی می‌داند و منظور از معرفت یقینی همان یقین منطقی است که حاصل آن باوری صادق و زوال‌ناپذیر است. او کسب معرفت یقینی را به وسیله‌ی قیاس برهانی ممکن می‌داند؛ زیرا برهان از مبادی‌ بدیهی تشکیل شده است و این قیاس نیز بر اصل امتناع تناقض استوار است.
تاثیر پذیری فخر رازی و محمد غزالی از اندیشه های اخلاقی ابن سینا
نویسنده:
فایزه سادات نبوی زاده نمازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله درباره ی تاثیر پذیری فخر و غزالی از اندیشه های اخلاقی ابن سینا تحقیقاتی به عمل آمده است.بین عقاید کلامی اشاعره و امامیه اختلاف نظر وجود دارد ولیکن در حوزه ی اخلاق ای اختلاف کمتر به چشم می خورد و کماکان میتوان به مشابهت هایی دست یافت و به این نتیجه رسید که در حوزه ی اخلاق،آرای این دو متفکر با حکیم ابن سینا شباهت هایی دارد.در متن پیرامون اموری چون نفس،سعادت،کمال،عقل و مراتب آن و معرفت از دیدگاه هر سه فرد تحقیقاتی انجام شده و به نتایجی رسیده ام.لازم به ذکر است که افراد بسیاری در زمینه های متفاوت از ابن سینا تاثیر پذیرفته اند و این نکته حائز اهمیت است.
بررسی تطبیقی صدق و کذب قضایا از نظر ابن سینا ، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
وحید صداقت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده یکی از مهمترین مباحث دانش معرفت شناسی بحث صدق و کذب است . صدق به معنی مطابقت داشتنقضیه با واقع و کذب به معنی عدم مطابقت آن با واقع است . امکان شناخت و رسیدن به واقعاز دغدغه های اصلی انسان به شمار می رود . برای دور شدن از جهل مرکب وگام برداشتن در فضای نورانی شناخت نیازمند به فهم واقعیت هستیم . یعنی هرگاه واقعیت برای ما پوشیده باشد قطعا دسترسی به صدق و کذب نخواهیم داشت وحرکت منطقی برای کشف مجهولات تحقق پیدا نمی کند. پژوهشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته است اما بدلیل عمیق بودن بحث نمی توان منبع مستقلی را معرفی کرد . معیارهای متعددی برای صدق و کذب قضایا ارائه شده است .که برخی انسان را بیشتر از حقیقت دور می کند . قضایا انواعی دارند ونفس الامردر هر قضیه ای فرق می کند و ملاک صدق با همان سنجیده می شود .ملاک صدق به نظر حکمای اسلام ، مطابقت داشتن یک قضیه با واقع است .انسان قادر است به حقیقت و واقعیت آنطور که هست دسترسی پیدا کند . معرفت و ادراک در علم حصولی نیاز به اثبات میان ذهن با واقعدارد . انسان در علم حضوری به حقیقت اشیاء دسترسی پیدا می کند.این نوشته به مقایسه نحوه مطابقت قضایا با واقع از نظر سه فیلسوف بزرگ اسلام پرداخته است . از نظرابن سینا حقیقت شیء نزد درک کننده تمثل پیدا می کند و این تطابق یک تطابق ماهوی است . سهروردی قائل به مشاهده حقیقت است . برای رسیدن به واقع باید از خود و تزکیه نفس شروع کرد .ملاصدرا معرفت حقیقی را علم و یقین مطابق با واقع می داند . یقین مذکور به معنی یقین ثابت و دائمی است . ایشان حقیقی ترین بدیهیات را استحاله اجتماع نقیضین و ارتفاع آنمی داند .
بررسی و نقد نظریه اشراقی علم الهی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر در صدد ارائـه تصـويری از سـیر تكـاملی تبيـین نظريـه اشـراقی علـم الهـی ـ آنگونه كه از سوی شهاب الـدين سـهروردی (شـيخ اشـراق) مطـرح شـده اسـت ـ و بيـان نقدهای صدرالمتألهين و نيز برخی ملاحظات نگارنده بر اين نظريـه اسـت. سـهروردی در بحث از علم الهی، طی سه گام مشخص، از رويكرد مشـائی بـه نظريـه اشـراقی علـم الهـی منتقل می شود. اين سه گام را می توان به ويژه در سه اثر اصلی او: تلويحـات، مطارحـات و حكمه الاشراق ملاحظه كرد. سهروردی بر اين باور است كه علم خدا، بـه ذات خـودش و به مخلوقات تعلّق می گيرد و از سنخ «علم حضوری» است. او علم حضوری خـدا بـه ذات خود را از طريق حضور ذات خدا برای ذاتش و علم حضوری خدا به مخلوقـات «در مقـام فعل» را از طريق اضافه اشراقی توجيه می كند؛ اما از علم الهی به مخلوقات «در مقـام ذات » (يا علم قبل از معلوم) غافل می شود. به همين لحـاظ نظريـه اشـراقی علـم الهـی، اگرچـه از جهاتی، نسبت به نظريه مشائی علم الهـی پيشـرفت قابـل تـوجهی را نشـان مـی دهـد، لكـن نقدهايی بر آن وارد است كه از سوی صدرالمتألهين در كتاب مهم او با عنوان تعليقات بـر شرح حكمه الاشراقِ قطب الدين شيرازی مطرح شده است و فلاسفه اسلامی بعدی نيز گاه تقريرات جديدی از آن ارائه داده اند. ملاحظـات ديگـری نيـز قابـل طـرح انـد كـه بـه نظـر می رسد در آثار سهروردی بی پاسخ مانده اند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
تحلیل نقش متقابل ملکات اخلاقی و معرفت از نگاه، خواجه نصیر، ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
ابراهیم علی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بین حکمای مسلمان، ملاصدرا بیش از دیگران به تأثیر ملکات بر معرفت اهتمام داشته‌است. وی معتقد است که برای تحصیل معرفت، انسان باید به آنچه در ساحت‌های معنوی و روحی او می‌گذرد توجّه نماید. به همین دلیل، در کسب معرفت، تنها ابزار منطق و استدلال کافی نیست و عوامل معنوی و ملکات هم نفیاً و هم اثباتاً با ساحت معرفتی او مرتبط هستند از منظر وی این تأثیرگذاری در حوزه‌هایی از شناخت که موضوع آن به کانون هستی انسان نزدیکتر و از اشتداد وجودی و مرتبت تجریدی بالاتری برخوردار باشد گسترده‌تر و عمیق‌تر خواهد بود.علامه طباطبایی نیز گرچه در فلسفه پیرو حکمت متعالیه است ولی بررسی اندیشه‌های وی- به عنوان مفسری کم نظیر در احاطه به مبانی کتاب وسنت-پژوهش حاضر را در شناخت دیدگاه دینی-فلسفی یاری خواهد کرد.به دلیل همین رویکرد، علامه اختصاصاتی در نگاه فلسفی خود دارد که در نوع خود جالب توجه و کم نطیر است.او کهحقیقت علم را نه یک امر بشری بلکه امری الهی و عطیه ای از جانب حق می داند از این رو برای دریافت این لطف حق شرایطی معنوی و غیر معرفتی خاصی لازم است.خواجه نصیر الدین طوسی نیز- به عنوان متفکری جامع در معقول و منقول – از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. او که در مرز کلام ، فلسفه و اخلاق قرار دارد. و در همه این شاخه های مهم علوم از آثار فاخری برخوردار است آراء مهمی در تعامل ملکات و معرفت دارد. وی جزئ معدود اندیسمندان اسلامی است که به تفصیل در باب فضیلت‌های عقلانی و اخلاقی سخن رانده است.از دیدگاه وی، همه تصدیق‌ها و تکذیب‌های انسان خاستگاه معرفتی ندارد و بسیاری از افعال شناختی آدمی، متأثر ازملکات و عناصر غیرشناختی می‌باشد. این تأثیرات می‌تواند مثبت یا منفی، قوی یا ضعیف، پیدا یا پنهان، مستقیم یا غیرمستقیم، ارادی یا غیرارادی، درونی یا بیرونی و... باشد. این متفکران انسان را به دوری از رذائل و کسب فضایل و ورود به حیات معقول از دالان حیاط طیبه فرا می‌خوانند. آنها تهذیب نفس و عمل صالح راشرط اساسی و عامل محوری در عقل‌ورزی و معرفت اندوزی می‌دانند.
استعدادهای معرفتی انسان در قرآن از منظر علامه طباطبایی و سید قطب
نویسنده:
صفر نصیریان آذر بناب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر، با عنوان استعدادهای معرفتی انسان در قرآن،در رابطه با مبادی اصلی کسب معرفت در انسان به طور کلی و مبدا واحد همه این مبادی به طور خاص بحث می کند .این مبادی عبارتند از: معرفت رشد طبیعی و معرفت حس طبیعی به عنوان معرفت های مشترک انسان با سایر مخلوقات و معرفت سخن‌وری ، ایمانی، عقلانی ، اختیار و انتخاب و همچنین معرفت وحیانی به عنوانمعرفت های اختصاصی انسان.الهی دانان سه دیدگاه عمده راجع به انسان دارند؛ دیدگاه منطقی ،دیدگاه فلسفیو دیدگاه اخلاق مدار و اما قرآن هم در این رابطه دیدگاه دیگری دارد. استعداد خاص انسان از منظر برخی مفسرین تألّه(خدا خواهی) فطری اوست ؛به طوری که این موجود الهی در هر سه زمینهبینش گرایش و عمل سیر إلی الله‌ دارد.از جمله ی آیاتی که در زمینه اثبات استعدادهای خاص انسان مهم تلقی می شود ،آیه امانت است .این آیه بیان می کند که استعدادهای معرفتی انسان خلاصه در استعدادهای پیش پا افتاده نیستند . در تفسیر این آیه، علامه طباطبایی و سید‌قطب ، هر یک نظر جداگانه ای دارند.از نظر علامه طباطبایی، این استعداد ولایت (معرفت) خدا و از نظر سید قطب علم و عمل اختیاری انسان است. این استعدادها از اصول و ریشه های استعداد انسان به شمار می روند؛ به گونه ای که همه استعدادهای عملی و معرفتی بایستی سرانجام به همین استعدادها ختم شوند.البته نباید غافل شد که این استعدادها به شکل عمومی و البته فطری در همه انسانها وجود دارد .همچنین باید گفت که اشتراک انسانها در بسیاری از استعدادها ،منافاتی با آن استعداد خاص در انبیاء که استعداد و قوه دریافت وحی و روح‌‌القدس است ندارد. قوه روح القدس در جهت تکمیل و هدایت آن قوای دیگر است. این قوه در پیامبران نقش بی واسطه و در انسانهای عادی نقش با واسطه ای ایفا می کند ؛از این رو از اهمیتی حیاتی برخوردار است.وحی و شرع مکمل ایمان و عقل و سایر استعدادهایانسان و در حقیقت راهنمای این استعدادها می باشند .عمل به تعالیم وحی و شریعت اعم از ظاهر و باطن ، تنها راه رسیدن به مقامات عرفانی همچونایمان ، یقین ،رضا و به طور کلی معرفت است.
بررسی رابطه متقابل معرفت و عمل در روایات
نویسنده:
عذرا وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس روایات، معرفت و عمل یک حقیقت واحده و مبنای حیات انسانی و ایمانی شمرده شده‌‌اند. معرفت، گام اول در عبودیت و تحقق عمل صالح و عمل صالح در بستر ایمان و عبودیت، عامل ازدیاد و تکامل معرفت می‌باشد. در لسان روایات، تفکیک و جدا دانستن‌ معرفت و عمل از همدیگر، گمراهی آشکار می‌باشد؛ چراکه این دو عنصر به طور کامل در ایجاد و بقا به هم وابسته‌اند و وجود هر یک بدون دیگری، نه تنها ارزش و حقیقتی ندارد و مقبول درگاه الهی نیست؛ بلکه گمراه‌کننده و آسیب‌زا نیز می‌باشد.
بررسی مراتب بندگی و عبودیّت در قرآن و حدیث
نویسنده:
عارفه درویش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهتمام آفریده های عالم ، در مسیر تکاملی و سیر صعودی به سوی کمال مطلق ؛ خداوند متعال و خضوع در برابر او در حرکتند .انسان در نگاه اسلام موجودی ارزشمند و منحصر به فرد است که فرشتگان در برابرش سجده کردند ، آسمان و زمین در تسخیر اوست و توانسته است بار امانت الهی را بر دوش کشد ، او از طرف پروردگار جهان به عنوان نماینده و جانشین انتخاب شده و تفاوت سیر تکاملی انسان با دیگر موجودات در آن است که حرکت تکاملی انسان هنگامی ارزشمند است که با آگاهی و بینش نسبت به معبود خویش و مرتبه وجودی خود و کیفیت رابطه خود با خدا همراه باشد و تنها چنین اظهار خضوعی است که انسان را به مراتب عالی بندگی نایل می سازد .عبادت و عبودیّت گوهر گرانبهایی است که باطن آن آزادی است و تنها طریق حرکت به سوی خداوند تبارک وتعالی است . در میان مقاماتی که برای بشر برشمرده اند ، هیچ مقامی ارزنده تر و بالاتر از مقام بندگی نسبت به خداوند نیست. قرآن کریم عبودیّت و بندگی را حصاری می داند که شیطان و حزبش به آن راه ندارند ، و سعادت دنیا و آخرت وعاقبت نیک و بهشت را از برای بندگان واقعی می داند و بندگی حق را مبدأ و منشأ تمام نیکی ها و مأمن از شرور معرفی می نماید.قرب به پروردگار عالمیان امکان پذیر نیست مگر با تسلیم و اطاعت محض از دستورات خداوند عزوجل. در همین راستا برای تبیین اهمیّت موضوع عبودیّت و بندگی ونیز بررسی مراتب آن ، رساله حاضر در شش فصل تنظیم شده است .کلید واژه ها : عبودیّت ، معرفت ، محبّت ، اخلاص .
  • تعداد رکورد ها : 177