جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1781
معقولات ثانی و تبیین مبانی و پیامدهای آن در حکمت متعالیه
نویسنده:
سمیرا ملاباقریانتالخونچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده معلومات و دانش‌های بشری به طور کلی از سه دسته مفاهیم به ظاهر متفاوت تشکیل یافته‌اند. این سه دسته ذیل عنوان معقولات اولی، معقولات ثانی فلسفی و معقولات ثانی منطقی معرفی شده‌اند؛آراءابن سینا وملاصدرا دو نقطه عطف در پیدایش و تکامل این مفاهیم است؛ومباحث مربوط به آن در برهه‌ای از تاریخ فلسفه به طور صریح مطرح نبوده ودر دروه تاریخی طرح آن نیز فراز و فرود بسیار داشته‌است. قبل از ملاصدرا بیشتر به معقول ثانی منطقی توجه ‌شده است اما ملاصدرا باتوجه ورویکردی خاص به معقولات ثانی فلسفی پرداخته‌است.ازجمله نکاتی که به عنوان شاخص شناخت و تمییز معقولات مطرح بوده، چگونگی عروض و اتصاف این معقولات است.در نوشتار حاضر دیدگاه خاص ملا صدرا پیرامون نحوه عروض و اتصاف معقولات ثانی فلسفی با ارائه تعریف متفاوت از اتصاف بیان می‌گردد؛وبراین نکته تأکید می شودکه او با نقد قاعده فرعیه به لزوم وجود دو طرف اتصاف (موضوع و محمول) در ظرف اتصاف تأکید می‌کند. و بیان می دارد که اتصاف، نسبت و ربط است و ربط تابع طرفین است،بنابراین اتصاف نسبت بین دو چیز متغایر است و این تغایر خارجی است.بدین ترتیب از دید او در معقولات ثانی فلسفی، هم اتصاف و هم عروض خارجی است و معقولات چهره‌ی وجودی می‌یابند. مباحث مربوط به معقولات ثانی بر بسیاری از مسائل و مباحث فلسفه تأثیرگذار است از جمله در بحث تقسیم قضایا، بحث موضوع فلسفه و مسائلی مربوط به ذهن و عین و مسئله معرفت بشری.کلید واژگان: معقول اولی، معقول ثانی منطقی، معقول ثانی فلسفی، اتصاف، عروض
تاثير آيات و روايات بر انسان‌شناسي و معادشناسي در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
طاهره‌بیگم قاسمی‌درجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقتي صحبت از حکمت متعاليه مي‌شود بحث عقل و تفکر به ذهن آدمي‌تبادر مي‌کند و ملاصدرا در آثار فلسفي خودش از عقل نيز استفاده نموده است و در مباحث فلسفي خود بسيار از آيات قرآن و روايات متاثر شده است زيرا ملاصدرا نيز مانند هر مسلمان ديگر به اين امر واقف بوده که دين الهي که از سرچشمه وحي و علم الهي نشأت گرفته است، راه و رسم سعادت انسان را با تبيين جهان و انسان و آغاز و انجام آن به او نشان مي‌دهد و به طور مستقيم و غير مستقيم به حقيقت و احوال آنها پرداخته است و از آنجايي که انسان و معاد شناختي به عنوان موضوعات اساسي در دين به آن پرداخته شده است، لذا ملاصدرا با نبوغ سرشار خود و مدد الهي، اين دو موضوع و ساير موضوعات فلسفي را به خوبي درک نموده پس در مباحث فلسفي خود از آيات و روايات به زيبايي و با تناسب تام استفاده نموده است و از آنجايي که بسياري از آيات قرآن و روايات انسان را دعوت به تفکر و تدبر مي‌كند و با توجه به اهميت اين موضوع که ملاصدرا مي‌كوشد رابطه ميان قرآن و روايت و فلسفه را مشخص نمايد و در حد وسع خودش اشراف کامل به مباحث فلسفي و نيز آيات داشته باشد و همچنين با توجه به شرح اصول کافي که در نوع خودش بي نظير است، به ذهن آدمي‌مي‌رسد که ملاصدرا در آثار فلسفي خودش بي تاثير از نقل نبوده است، آنچه ما در اين نوشتار در دو مبحث اصلي انسان شناسي و معاد شناسي صدرايي به آن پرداخته ايم تطبيقي بين عقل و نقل يا فلسفه و دين است که بي گمان در اين تطبيق نشانه هايي از تاثير پذيري ملاصدرا از آيات و روايات وجود دارد که آن را با عنوان تاثير از آن تعبير نموده ام و اين مباحث شامل عالم ذر، امکان شناخت نفس، روش شناخت نفس، تعريف نفس، مراتب نفس، معاد جسماني، و بدن برزخي و تجسم اعمال مي‌باشد. دو نتيجه اين نكته كه عقل و نقل جدا از هم نمي‌باشد و يکي حجت دروني و ديگري حجت بيروني است از دست آورد هاي اين نوشتار است.
مبانی عقل و عقلانیت از دیدگاه امام کاظم (ع) در جکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه ترکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عقلانیت یکی از مهمترین مفاهیمی است که همواره مورد توجه بشر از جمله پیروان ادیان الهی بوده است. نسبت عقل و وحی ، قلمرو ادراکات و اعتبار حکم عقل در منظر دین، از چالش های جدی مورد بحث در بین اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. در بین شیعیان و براساس آموزه های ائمه (ع) عقل از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده و کاوش های عقلی و فلسفی در کسب معارف دینی مورد تاکید بوده است.در این پژوهش به محضر امام موسی بن جعفر (ع) رفته و تلاش نموده ایم با استفاده از مفاهیم فلسفی حکمت متعالیهمباحث پیرامون عقل در روایات حضرت را مورد کنکاش قرار دهیم. در ابتدا مبتنی بر روایت معروف امام خطاب به هشام، معانی عقل را استخراج و با آموزه های حکمت متعالیه انطباق دادیم و فضائل عقل و ویژگی های عاقلان را از نظر امام بحث نمودیم. سپس قلمرو ادراکات عقل در روایات حضرت را مورد بحث قرار دادیم و با تبیین مبادی مادی و صوری عقلی در این احادیث، به بررسی مبانی عقل از دیدگاه امام هفتم (ع) پرداختیم، تا مشخص نماییم که حکم عقلانی از چه اعتباری در نزد حضرت برخوردار است.در این رساله بر اساس روایات معتبر امام، می توان نتیجه گرفت که در دیدگاه حضرت، عقل از مراتب مختلفی برخوردار بوده و در هر مرتبه به سطحی از ادراکات و معارف دست می یابد. استکمال عقل و شکوفایی آن از طریق به کارگیری مراتب اولیه عقل، انجام طاعات و دوری از معاصی و پیروی کامل از اهل بیت (ع) میسر است و در مرتبه عقل استدلالی و برهانی، انسان می تواند با بهره از اصول اولیه و صورت های استدلالی به نتایجی معتبر در معارف دینی و از جمله مقوله توحید دست یابد و اعتبار این امورِ عقلی و برهانی، اعتباری ذاتی است.
رابطه ولایت با خاتمیت براساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
محبوبه اسماعیل زاده نوقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عنوان رساله رابطه ولایت با خاتمیت براساس مبانی حکمت متعالیه می‌باشد. نگارنده با بهره‌مندی از مطالعات کتابخانه‌ای و جستارگرایی رایانه‌ای به بررسی دیدگاه مکتب فلسفی حکمت متعالیه پرداخته است.در این راستا آثار شارحان فلسفه صدرایی و نوصدراییان نیز مورد استفاده قرار گرفته است. (ولایت) از مباحث عمیق و مهم در فلسفه ملاصدرا محسوب می‌شود. این موضوع ریشه در مباحث اعتقادی شیعیان دارد و اهمیت پرداختن به آن بعد از مسئله خاتمیت دو چندان می‌گردد، زیرا از طریق (ولایت) که باطن رسالت محسوب می‌گردد مسئله ضرورت هدایت بشر توسط ائمه اطهار (علیه‌السلام) بعد از خاتمیت اثبات می‌گردد.اولیاءالله که جانشینان بر حق رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشند دارای ویژگی‌های خاصی می‌باشند که ضرورت وجود این ویژگی‌ها و اثبات وجود آن‌ها در اولیاء محمدیین در چهارچوب براهین عقلی حکمت متعالیه امکان‌پذیر می‌باشد. در ابتدا به تبیین و تعریف مسئله ولایت، جایگاه ولی در نظام هستی و راه نیل به ولایت پرداخته شده است.در بخش بعد، مسئله خاتمیت و اعتقاد به پایان یافتن ارسال انبیاء و ویژگی‌های برجسته خاتم‌الانبیاء مطرح گردیده است و بخش پایانی که هدف نگارنده و اصل رساله محسوب می‌شود به بررسی نسبت ولایت با رسالت و امامت می‌پردازد و پس از آن شاخصه‌های ائمه اطهار (علیهم‌السلام) از دیدگاه مکتب تشیع همچون عصمت،علم وولایت تکوینی در چهارچوب مکتب فلسفی حکمت متعالیه تبیین گردیده است.
چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملاصدرا و کانت و تبیین لوازم اعتقادی آن
نویسنده:
مهدی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله چیستی و معیار صدق را از نگاه دو فیلسوف بزرگ، ملاصدرا و کانت، بررسی می‌کند. معرفت‌شناسی نه تنها یکی از مهم‌ترین دانش‌های فلسفی و مبنایی‌ترین آن تلقی می‌شود، بلکه اساسی-ترین پایه در رسیدن به گامهای بعدی نیز می‌باشد؛ به این معنا که اگر اصل معرفت انکار شود تمام دانش های انسان زیر سوال می رود. هدف این تحقیق عمق بخشیدن به مقوله صدق و بررسی آن در دو حوزه متفاوت فلسفی است؛ به خاطر نوپا بودن این مسئله معرفت‌شناختی، و پیچیدگی در مباحث کانت، به ویژه نبود دیدگاهی نظام‌مند از او، نگارنده تصمیم دارد تا ابعاد، زوایا و مولفه های «صدق» رابررسی کند. روش تحقیق پایان‌نامه، توصیفی تحلیلی درباره چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملا صدرا و کانت است. از طرفی نتایج به دست آمده در مورد چیستی صدق از منظر صدرالمتألهین همان مطابقت قضیه با واقع است؛ بنابراین او در باب معیار صدق مبناگراست. یعنی معتقد است همه گزاره‌ها و معرفت‌های انسان به گزاره‌های پایه بی نیاز از اثبات منتهی می‌گردد. از طرف دیگر کانت، معرفت شناسی را محصول مشترک ذهن و ارتسامات حسّی برگرفته از اشیای خارجی می‌داند. از نظر کانت، جای ذهن و عین باید عوض شود. برخی از شارحان از جمله نورمن کمپ اسمیت او را از مبدعان و بنیانگذاران انسجام گرایی معرفی کرده‌اند؛ که این دیدگاه مبتنی بر درون‌گرایی در معرفت است. معیاری که کانت به آن اشاره می‌کند، مطابقت واقع با ذهن است طوری که واقعیت، با استفاده از مقولات دوازده گانه بر ذهن منطبق می‌شود و مکانیزم شناخت را تبیین می‌کند. اما مهمترین لوازم اعتقادی ملاصدرا و کانت درباره صدق این است که ملاصدرا هستی شناسی را با معرفت شناسی پیوند می‌دهد وی معرفت را هم سنخ وجود بلکه عین وجود می داند و اما برخی از لوازم اعتقادی معرفتی کانت درباره صدق این است که از نظر کانت علم را نباید با وصف کاشفیت از واقع و نفس الامر تعریف کرد وآنچه به عنوان‏ معرفت در ذهن انسان صورت می‏بندد، دیگر تصویری‏ دست نخورده از عالم واقع و خارج نیست، بلکه تصویری‏ است ساختهء مشترک ذهن و عالم خارج،که آن را «پدیدار» یا «فنومن» می‏نامد.
بررسی تطبیقی چیستی آگاهی از دیدگاه فیلسوفان ذهن معاصر و فلسفه اسلامی با تأکید بر حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی کریمی نودهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه ذهن، با گشودن راه‌های تازه‌ای پیشاروی فیلسوفان، زمینه مطالعات دامنه‌دار فلسفی را فراهم کرد؛ مسائلی که قبلاً از محیط بحث‌های دقیق فلسفی دورافتاده‌بود، باردیگر به میدان مباحثه‌های علمی بازگشت. دراین میان، مسأله آگاهی از اهمیّت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا این مفهوم اساسی‌ترین مفهوم ذهنی است که دامنه وسیعی از مفاهیم ذهنی را شامل می‌شود. فیلسوفان ذهن با واکاوی مفهوم آگاهی به تحقیق در خصوص آن پرداختند. مسأله آگاهی از جنبه‌های متفاوتی، درفلسفه ذهن بررسی شده ‌است که شاید مهم‌ترین مبحثی که درمورد آن جریان دارد توجه به حیث متافیزیکی آگاهی است، این‌که آگاهی و اصولاً همه امور ذهنی، پدیده‌ای متافیزیکی و غیر مادی است خود محل بحث فیلسوفان ذهن است. از طرفی با پذیرش متافیزیکی وغیر مادی بودن آگاهی، چگونگی پدیدآمدن پدیده‌ای متافیزیکی از عناصر مادی مغز، خود معمایی است که هنوز راه‌حلّ قانع کننده‌ای برای آن ارائه نشده ‌است. برای حلّ این معما تلاش‌هایی صورت گرفته‌است که نتیجه این تلاش‌ها، تبیین‌های مشهوری است که برای بیان ماهیّت ذهن وآگاهی و رابطه ذهن با بدن مطرح شده‌ است. درمیان این تلاش‌ها، دو نظریّه فیزیکالیستی ودوگانه‌انگاری در دو سوی این کمان قرار دارد، نگاه فیزیکالیستی، هرگونه غیر مادی بودن ذهن وآگاهی را انکار می‌کند و درنهایت، طبق این دیدگاه، فعالیت‌های فیزیکی مغز منشأ همه این قابلیّت‌ها است. از سویی، دوگانه انگاران، با قبول جوهر غیر مادی، در قبال جوهر فیزیکی، راه را برای هرگونه بررسی علمی بسته‌اند. دراین میان، تقریری از دوگانه‌انگاری جوهری که صاحبان حکمت متعالیه وبه‌ویژه ملاصدرا، ارائه کرده‌اند، می‌تواند کاستی‌های روی‌کرد دوگانه‌انگارانه در خصوص آگاهی و عموماً ذهن‌مندی را برطرف نماید. چرا که دیدگاه صدرا که مبتنی بر مبانی دقیق حکمت متعالیه است، از طرفی، نقش طبیعت مادی را در حدوث نفس، پررنگ می‌‌کند و از طرفی، نفس را دارای حرکتی جوهری که منتهی به تجرد تام از بدن مادی می‌شود، می‌داند. از این رو، این دیدگاه، حدّ وسط دو دیدگاه پیشین است و می‌تواند تقریر معقول‌تری از دوگانه‌انگاری جوهری ارائه کند.واژگان کلیدی: آگاهی، کوالیا، حالات ذهنی، فلسفه ذهن، حکمت متعالیه.
عوامل دستیابی به کمال انسان از دیدگاه حکمت متعالیه و مقایسه آن با دیدگاههای روانشناسان انسان گرا
نویسنده:
فاطمه احمدی گزازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان با آمدن به عرصه گیتی، با وجود فطرت کمال طلب خود به حرکت در مسیر کمال واداشته می شود و در این سیر کمال مراحلی را پشت سر می گذارد تا اینکه بهره وجودیش افزایش یابد و از قوه به فعل ترقی کند و متکامل گردد. حال مسئله ای که اینجا مطرح می شود، اینست که چه عواملی در این مسیر وجود دارد تا انسان به مدد آنها به حرکت خود ادامه دهد و به کمال مطلوب و نهایی برسد؟ بدون تردید هر مکتبی که موضوعش انسان باشد، دیدگاهی در باب تعالی انسان دارد و اندیشمندان فراوانی و نظریه پردازان علوم انسانی هستند که در باب آن بسیار سخن گفته اند. بحث تکامل نفس آدمی، مسئله ای محوری در فلسفه صدرالمتالهین است؛ چراکه او غایت فلسفه خود را تعلیم چگونگی پیشرفت انسان از حضیض نقص به اوج قله کمال می داند. روانشناسی انسان‎گرا نیز با دیدی نو به ماهیت انسان می نگرد و به جنبه سالم طبیعت آدمی نظر دارد و به حصول کمال و بالندگی انسان و به فعلیت رساندن و تحقق بخشیدن تمامی استعدادهای بالقوه آدمی می اندیشد. بنابراین از آنجایی که روانشناسی انسان‎گرا نیز به انسان و کمال او اهمیت می دهد امکان مقایسه در این باب در این نوع روانشناسی با دیدگاه صدرالمتالهین فراهم می شود.
زیبایی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی پرویزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی فلسفی نقش زیرساختی در علوم ایفاء می‌کنند، و آموزه‌های خاصِ هر مکتب فلسفی، مایه‌ی تشخص علوم، به هویتی خاص و ممتاز، نسبت به علومِ نشأت گرفته از اصول سایر مکاتب فلسفی، می‌گردد. زیبایی‌شناسی نیز از این امر مستثنی نبوده و (هرچند که تا کنون در فرهنگ اسلامی و مکاتب فلسفی آن، به صورت مدون، تالیف و به رشته‌ی تحریر در نیامده اما) می‌تواند در دستگاه فلسفی حکمت متعالیه به صورتی کاملا (متمایز، از آن‌چه اکنون با همین عنوان، در دیگر فرهنگ‌ها و مکاتب بشری رایج است) نظام‌مند، سامان یافته و سربرآرد. در همین راستا، تبیین چیستی زیبایی و حقیقتش، نیازمند تمسک به کلیدی‌ترین نظریه‌های حکمت متعالیه پیرامون وجود، هم‌چون اصالت، وحدت، تشکیک، بساطت و ... است. از این رهگذر واقعیت زیبایی تنزل هر حقیقت، وظهور و نمود عینی آن می‌گردد. این ظهور منحصر در عالم ماده و مجرد امور ذهنی (مانند خیالات) نیست بلکه هرآنچه عین هستی یا بهره‌مند از واقعیت یگانه‌ی آن باشد به دلیل موجودیت، بر ذات خویش و یا غیر، نمودی عینی که موجب ابتهاج است، دارد. دیدگاه خاص حکیم شیراز در توضیح کیفیت ادراک و مراتب این تجلی، باعث می‌شود (برخلاف ایده‌های رایج در توجیه ادراک زیبایی) ادراک زیبایی محدود به حس (استتیک) و صرفا در نتیجه‌ی رویارویی با امور مادی ظلمانی نبوده و به‌واسطه‌ی تمایز بین موجوداتِ مراتبِ مختلفِ وجود، و کیفیت برقراری ارتباط با آن‌ها و حضورشان نزد مدرِک، انحاء ادراک زیبایی؛ با کیفیات خاصه‌ای صورت گیرد که در تمام مراتب و نحوه‌های مختلف ادراک زیبایی، زیبایی؛ خود یا صورت‌ش نزد مدرِک حاضر و به درک حضوری، شهود می‌شود. از آن‌جا که برای هر واقعیت، تجلیات و آثاری به عنوان لوازم وجودی، رخ می‌نماید؛ زیبایی و ادراکش نیز (با توجه به قرائت جدیدی که از آنان ارائه می‌گردد) مصاحب با لوازمی از قبیل سعادت و ابتهاج، ادراک امر زیبا، حرکت جوهری در مدرِک و وصول و اتحادش با زیبایی و نهایتاً زیبا شدن مدرِک، خواهند بود.
بررسی تطبیقی علیت و ضرورت ‌علّی در رئالیسم انتقادی و حکمت متعالیه و تاثیر آن در روش‌شناسی علوم اجتماعی
نویسنده:
منصور محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توصیف و مقایسه‌ای تحلیلی، در رابطه با نوع نگاه به علیت و ضرورت علّی، در دو مکتبرئالیسم‌انتقادیو حکمت‌متعالیهوبازنمایی نتیجه این نوع نگاه، در اتخاذ رویکردوروش مناسب، در علوم اجتماعی، موضوعی است که این تحقیق، بدنبال آن بوده است . در این تحقیق،بیان می‌شود که، بین منبع معرفتی و نوع نگاه بهاشیاءوواقعیات طبیعی و اجتماعی ونوع نگاه به علیت و ضرورت علَّّی و انتخاب رویکردوروش تحقیق در علوم اجتماعی، یک رابطه منطقی وجود دارد.در این میان، رئالیسم انتقادی، با نفی انحصار معرفت شناختی علم تجربی و با تکیه بر فلسفه علم وتحلیل‌عقلی‌پراتیک های علم‌تجربی، با استفاده از استدلالهای استعلایی، نگرشی غیر اتمیستی به اشیاء و واقعیات پیدا کردهواشیاء و واقعیات را لایهلایهدانسته و علیت و ضرورت را مربوط به لایه های زیرین یک شیء وتوانایی اثر گذاری آن می‌داند وبدین ترتیب، علیت را به معنای کیفیت ارتباط بین دوشیء،نمی داند ووجود علت‌غایی را نیزقابل اثباتنمی‌داندو مبتنیبر این نوع نگاه، به رد علیت انضمامی و پیش‌بینی مبتنی بر آنو اثبات علیت‌عمقی و تبیین مبتنی بر آن، مخصوصا در حیطه علم اجتماعی می‌پردازد ؛ علاوه بر آن،رئالیسم انتقادی، در نتیجه محدودیت خاص منبع هستی شناسی خود و نوع نگاه به علیت، در رویکرد خود به علوم اجتماعی، دچارنسبی‌گرایی روش شناختی و سکولاریسم، در ارزش‌گذاری است . اما در حکمت متعالیه، فلسفه ایموسوم به حکمت متعالیه، که با فلسفه متعارف و فلسفه علم مورد نظر رئالیسم انتقادی،تفاوت دارد، منبع هستی شناسی و نوع نگاه به علیت و ضرورت‌علّی است و مبتنی بر آن ،اولا قائل به علیتی آگاه به فعل خود، در ماورای عالم مادهووجود علت‌غایی برای جهان هستی، من جمله، جهان‌اجتماعی، می شود و ثانیا، یکنوع پیوستگی و همبستگی کلی بین هستی و موجودات و حوادث و واقعیات آن اثبات می شود و بدین ترتیب، هم زمینه ایجاد یکنوع نگاه معنوی به کل جهان، من جمله جهان اجتماعی،و دخالت دین و منابع دینی و ارزش‌های دینی درتبیینوپیش‌بینیوسیاستگذاری جامعه، باز، نگه داشته می‌شودوهمبه یکنوعکثرت‌گرایی روش شناختی در علوم اجتماعی و تبیین در آن ، معتقد می‌شود.در خاتمه نیز پیشنهاد شده است موارد دیگری از اصول هستی شناختی مانند چگونگی نگاه به صور نوعیه و چگونگی نگاه به بحث حرکت،با توجه به تاثیر آن‌ها در روش شناسی،نیز، بصورت مقایسه ای مورد تحقیق قرار گیرد .
فلسفه نیایش در حکمت متعالیه با تاکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
ندا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خداشناسی فطری است و ایمان به حقیقت و مبدأ هستی در نهاد انسانها ریشه دارد ولی شکل بروز و ظهور آن مختلف است و «نیایش» یکی از زیباترین و معمول‎ترین نوع اذعان به خداوند و پرستش است. منظور از نیایش، رابطه خاضعانه و خاشعانه بنده در پیشگاه معبود است که اغلب با حالت تضرع و اظهار ذلت همراه است و این حالت ناشی از شناخت عمیق بنده از فقر وجودی خود نسبت به قدرت و علم و کمال و غنای وجودی خالق است. این تحقیق با تبیین مبانی فلسفی حکمت متعالیه با تأکید بر آراء علامه طباطبایی(ره) از اصالت وجود، امکان فقری، تشکیک وجود و حرکت جوهری کوشیده است تا یک تحلیل فلسفی از مسئله نیایش ارائه دهد. زیرا در هستی‏شناسی و انسان شناسی صدرایی موجود فقیر بطور ذاتی نسبت به موجود غنی وابسته و وجود و بقای خود را مدیون اوست. و به عبارتی، رابطه وجود بنده نسبت به خداوند همان نسبت وجود رابط به مستقل و فقیر به غنی است و هرگونه اظهار انسان به این حقیقت وجودی، پرستش و در حالت کمال یافته آن «نیایش» نامیده می‎شود. چنین حالتی که همراه با اظهار عجز و ذلت و تضرع است موجب خودساختگی و کمال انسان می‎گردد و آثار تربیتی و اخلاقی مانند صفت عزت نفس، استغنا از خلق، آرامش، شکر و تسلیم در شخص می‏شود.
  • تعداد رکورد ها : 1781