جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
مبانی نظری معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی ، از اصول مسلّم اسلام است ، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است ،صدرالمتألهین اولین کسی است که با پایه گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی ، برهان عقلی اقامه کند. ايشان اين نوع از معاد را با مباني بسيار دقيق فلسفي خويش اثبات كرده است. طبق مبانی حکمت متعالیه بـــــدنی که با لذات تحت تدبیر نفس قرار دارد یعنی بدن ما ، نه این بدن متعین دنیوی عنصری از شئون وبلکه نماد مرتبه نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع به واسطه بدن صورت می گیرد. بنابر این هر عملی که ازانسان سر می زند و هر خلق وخویی اعم از خوب یا بد که او کسب می کند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن ،تبدیل به ملکه برای نفس می شود و از این ملکات نفسانی ، بـدن و لایه ای در باطن این بدن ایجاد می شود که تمــثل یا فتۀ نفس است این مطلب مصحح رابطه ذاتی نفس و بدن است ،نفس بما هو نفس نمی تواند در هیـــچ نشئه ای بدون بدن باشد منتهی بدنی که در خارج تحقق و تعین پیدا می کند در هر عالمی متناسب با خصوصیات همان عالم است دردنیا بدن عنصری است ودربرزخ بدن برزخی که متناسب باعالم برزخ است تحقق پیدا می کندودر آخرت بدن اخروی که متناسب با قیامت است تحقق پیدا می کند. صدرا معتقد است ، نفس به واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است ، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی ، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می کند که جنس آن از ماده اخروی غیر قابل فساد است و هر کس آن را ببیند ، می گوید همان است که در دنیا بود .یکی از مخالفان معاد ملاصدرا ، آقا علی مدرس است که خود حکیمی صدرایی می باشد . او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش ، ودایعی به جای می گذارد ؛ بنابراین پس از مرگ ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می کنند و این بدن ، در آخرت دوباره به نفسملحق می شود ؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می داند .در رساله حاضر تلاش برآن است ضمن بیان دقیق مبانی حکمت متعالیه ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی تبیین گردد
توحید عبادی از دیدگاه قرآن و روایات بارویکرد انتقادی به نظرات ابن تیمیه
نویسنده:
احمد اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید عبادی از مهم‌ترین و بلکه اساسی‌ترین مراحل توحید است که مفهوم و مصادیق آن مورد نزاع شیعه و وهابیت قرار گرفته است. گرچه اصل این مسأله مورد اعتقاد و اتفاق همه مسلمانان است؛ اما به جهت اختلافاتی که بین شیعه و وهابیت بر سر مرزهای توحید و شرک در عبادت وجود دارد، و به جهت دیدگاه خاص آنان در مورد ملاک و معیار عبادت، تهمت‌ها و موضع‌گیری‌های شدیدی از سوی آنان متوجه شیعه شده است. ریشه این اختلافات درون دینی، به فهم‌های متفاوت از مسأله توحید و شرک عبادی برمی‌گردد.بیان معنای صحیح عبادت و تبیین دقیق مفهوم و مرز توحید و شرک به همراه ادله آن از آیات و روایات و پاسخ صحیح به شبهات وهابیت، گام مهمی در رفع این اتهامات و اثبات حقانیت دیدگاه شیعه به شمار می‌آید.توحید در عبادت از اقسام توحید عملی به شمار می‌آید. جایگاه مهم این مسأله موجب شده است که قرآن کریم آیات بی‌شماری را در این باره بیان نموده و اصل اعتقادی توحید را با رویکرد یگانه‌پرستی، معرفی و تبیین نمایددر این تحقیق سعی شده از منابع مختلف و اصلی شیعه و وهابیت استفاده شود. در نظرات وهابیت به کتاب‌های اصلی آنان از جمله برخی از آثار ابن‌تیمیه که خود پیشوای اول آنان است مراجعه و استناد شده است. در مورد نظرات و پاسخ‌های شیعه نیز به تألیفات بزرگانی که در این مباحث صاحب آثار ارزشمندی بوده‌اند، مراجعه شده است.در این مجال روشن می‌گردد که خضوع و خشوعی عبادت است که تنها برای خدا باشد.یعنی اگر کسی در پیشگاه خداوند سبحان کرنش کند، عبادت او نموده است و اگر برای غیر خدا خضوع کند، غیر خدا را پرستیده و مشرک خواهد بود. در نقطه مقابل، خضوع و کرنشی که از چنین باوری سرچشمه نگرفته، هرچند همراه با نهایت احترام باشد، مادامی که قرین با اعتقاد به خدایی و پروردگاری او نباشد، شرک و پرستش آن موجود نیست.همچنین روشن می گردد که وهابیت به علت برداشت‌های غلطی که از مفاهیم توحید و شرک می‌کند، بسیاری از اعمال و عقاید شیعیان را شرک می شمرد. اما شیعه با تعیین حد و مرز واقعی توحید و شرک ثابت می‌کند که نه تنها مشرک نیست، بلکه اعتقادات و اعمالش عین توحید است. پس اعتقادات خاص یا برخی اعمالی که شیعیان انجام می‌دهند، آنها را به ورطه شرک در عبادت نمی‌کشاند.
ترجمه و نقد بخش اول کتاب «رجوع به عقل»
نویسنده:
بهجت یایا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلی جیمز کلارک فیلسوف غربی معاصر در این کتاب «رجوع بر عقل»، تلاش می‌کند تا ارتباط بین عقل و ایمان را مشخص سازد؛ ارتباطی که از قرن 18 میلادی، در ذهن روشنفکران قرینه‌گرا، متزلزل شده و بدین سان بذرهای الحادی را بر نسل امروز پاشیده که یادگار و میراث گذشته است. قرینه‌گرایی ؛ اعتقاد به عقلانیت یک امر، صرفاً در پس پرده استدلال است و عقیده به خدا را فاقد گواه یا ادلّه کافی می‌داند. در مقابل این تفکر سه رویه وجود دارد: 1 ـ الهیات طبیعی که می‌کوشد تا عقلانیت باور دینی را از طریق استدلال ثابت کند. 2 ـ ایمان گرایی که در ضمن پذیرش ضرورت وجود قرینه‌در زمینه عقلانیت باور، به نبود دلیل کافی در اثبات خدا، اذعان دارد. 3 ـ معرفت شناسی اصلاح شده که عقلانیت را به گونه‌ای غیر از استدلال خواهی، تفسیر می‌کند و بر پایه آراء پلنتینگا استوار است. مولف شقوق اول و دوم را مردود می‌داند و در طی دو بخش کتاب به اثبات گزینه سوم می‌پردازد. وی در بخش اول به نقد براهین الهیات طبیعی نشسته و مسأله شر را به عنوان قرینه‌ای علیه خدا، اقامه می‌کند و در بخش دوم، دلایل خویش را بر پذیرش آراء پلنتینگا و نقدهای وارد بر قرینه‌گرایی ذکر می‌کند و بدین سان تصویر جدیدی از عقلانیت ارائه می‌دهدکه نیازمند استدلال نیست. ما در این مختصر به ترجمه و نقد بخش اول کتاب به طور خاص و بیان فشرده‌ای از ترجمه و نقد بخش دوم می‌پردازیم. آنچه کلارک از کل بحث خود نتیجه می‌گیرد، پایه بودن باور خداست. او معتقد است که اشخاص، در رویارویی با استدلال‌ها، نتیجه‌ای را می‌پذیرند که با مبانی از قبل پذیرفته شده آنها هماهنگ است. به عبارت دیگر افراد در استدلال بر اثبات یا ردّ یک گزینه، بی‌طرفانه قضاوت نکرده و سعی در قبولاندن و پذیرش نظر اولیّه خود می‌کنند.بدین ترتیب، برهان نسبی بوده و به اشخاص و پیش فرض آنها بستگی دارد. کلارک در تأیید نظر خود، به براهینی استناد می‌کند که از مشهورترین براهین بوده و همچنان موافقان و مخالفانی دارد. وی، این را دلیلی بر عدم قدرت برهان در اقناع همگان می‌داند. ما در این رساله درصدد اثبات بی‌نیاز نبودن باور به خدا از استدلال و بیهوده نبودن آن بوده‌ایم و کوشیده‌ایم تا ثابت کنیم براهینی که کلارک به ذکر اشکالات آن می-پردازد، صرفاً ناشی از نارسایی مفاهیم فلسفی غرب بوده و این مسأله، ایرادی به قدرت برهان در ارائه یک نتیجه یقینی، وارد نمی‌کند. در نتیجه، استدلال بر وجود خدا نیز هیچ اشکالی ندارد و پایه بودن باور خدا، آن گونه که کلارک معتقد است، پذیرفتنی نیست. در قبال مسأله شر نیز راه حل‌هایی ارائه می‌شود که نشان دهنده سازگاری وجود خدا با بحث شر است. مولف، در پاسخ گویی به این مشکل، از دفاعیه مبتنی بر اختیار پلنتینگا دفاع می‌کند، لیکن با بررسی‌های انجام شده در این موضوع، نارسایی دفاعیه پلنتینگا نیز روشن می‌شود که کلارک از آن غفلت کرده است. و در مقابل مجموعه‌ای از پاسخ‌هایی مطرح می‌شود که مجموعاً، می‌تواند پاسخ گوی مسأله شر باشد.آنچه ذکر شد تلاشی است که تحت عنوان مقدمه مترجم، ارائه می‌شود و ادامه رساله، ترجمه صرف بخش اول کتاب بوده و در راستای امانت داری، سعی در ارائه متنی سلیس و متناسب با توان مترجم، ضمن حفظ معنا و منظور مولف در نگارش متن بوده است و از آنجایی که این کار، اولین قدم در مسیر ترجمه محقق و کارهای آغازین می‌باشد، حتماً از کاستی‌هایی نیز برخوردار بوده که دیده عفو و بزرگی، قلم بخشش بر نقصان و نارسایی‌های طبیعی کار می‌کشد تا در پرورش و رشد محقق در این زمینه کار علمی، تأثیر بسزایی داشته باشد ان شاء الله.
بررسی و تحلیل معاد جسمانی از دیدگاه مرحوم آقا علی مدرس و حکیم رفیعی قزوینی
نویسنده:
عبدالحسین رحیمی ترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار بعد از تعریف، جایگاه و ضرورت معاد از دیدگاه بعضی از دانشمندان و فیلسوفان اسلامی به ادله امکان معاد پرداخته می‌شود که عبارتند از قدرت خداوند، زنده شدن زمین و نمونه‌های عینی معاد. از جمله مطالبی که مورد بررسی قرار می‌گیرد دلائل عقلی ضرورت معاد است که به دلیل عقلی اجمالی و تفصیلی تقسیم می‌شود در فصل دیگری از این نوشتار دلائل عقلی و نقلی معاد جسمانی مورد بحث قرار می‌گیرد. کیفیت معاد جسمانی از دیدگاه حکیم مدرس زنوزی و رفیعی قزوینی از مطالب اصلی این نوشتار می‌باشد که قبل از بررسی دیدگاه این دو حکیم، نظریه سه فیلسوف برجسته عالم اسلام یعنی ابن‌سینا، شیخ اشراق و صدر المتألهین (ره) مورد بررسی قرار می‌گیرد که ابن‌سینا معتقد است در معاد جسمانی نفس به اجرام آسمانی تعلق می‌گیرد و بدن نفس همان اجرام آسمانی خواهد بود. حکیم سهروردی بر این باور است که نفس به بدنهای مثالی در عالم مثال یا برزخ تعلق می‌گیرد و ملا صدرا براساس اصولی که در معاد جسمانی مطرح و مبرهن کرده است اعتقادش بر این است که بدن دنیوی با حرکت جوهری به بدن برزخی و یا مثالی که الطف و اشرف از این بدن مادی است، تبدیل می‌شود در نظر ایشان بدن اخروی همان بدن دنیوی است ولی نه با وصف مادی بلکه با وصف اخروی. حکیم زنوزی براساس اصول سه‌گانه خود که عبارتند از 1- فرق داشتن مرکب حقیقی و اعتباری 2-ترکیب نفس و بدن ترکیب حقیقی اتحادی است 3- بعد از مفارقت نفس از بدن نفس به استکمال ذاتی و غایت وجودی خود رسیده، با فاعل و منشأ وجودش متحد می‌شود اما بدن از آن جهت که حامل آثار و ودایع نفس است، با حرکت جوهری به طرف نفس در حرکت خواهدبود و به تبع او حکیم رفیعی قزوینی، معتقدند که بدن با حرکت جوهری با جمیع اجزای بدن به سمت و طرف روح در حرکت است و به سوی نفس مجرد صعود می‌کند نگارنده پس از بررسی و اشکال به دیدگاه این دو حکیم، بر این باور است که در کیفیت معاد جسمانی راه حل صحیح و قابل تبیین راه حلی است که صدر المتألهین (ره) ارائه داده است و دیدگاه این دو حکیم در صورتی قابل دفاع خواهد بود که به نظریه صدر المتألهین بر گردانده شود در غیر این صورت قابل خدشه بوده و راه به جایی نمی‌برد.
معنای زندگی، مبانی کلامی و پیامدهای آن در آموزه های شیعه با تاکید بر نهج البلاغه
نویسنده:
نسیم سرلک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی معنای زندگی، مبانی و پیامدهای کلامی آن در آموزه‌های شیعه پرداخته و سعی بر این داشته است که معنای زندگی را در هندسه معرفتی شیعه ترسیم و تبیین کند. در این رابطه نظریه ها و مکاتب مختلف دیدگاه های گوناگون اما ناقصی در باره معنای زندگی مطرح کرده اند. لذا پرداختن به این مقوله از منظر اسلام به عنوان جامع‌ترین و کاملترین دین الهی ضروری می‌باشد. این تحقیق با روشی تحلیلی-توصیفی و با جمع‌آوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای و بهره‌گیری از نهج‌البلاغه، احادیث و آیات قرآنبه تبیین این مهم پرداخته است و پس از بررسی سه معنای زندگی یعنی هدف، ارزش و کارکرد به این نتیجه دست یافته است که آموزه‌های شیعی هر سه معنا را تایید می‌کند.اما درعین حال برمبنای اعتقاد به توحید، معاد و مرگ‌آگاهی است که انسان جهان هستی را هدفمند می‌یابد. معنای زندگی انسان در این جهان، سعادتی است که در پرتو رسیدن به خداوند محقق می‌شود. از سوی دیگر در پرتو هدفمند شدن زندگی، حیات بشر صاحب ارزش شده و به دنبال آن، کمالات، فضائل و اخلاقیات معنی و مفهوم پیدا می‌کند.
بررسی کارکردهای فلسفه در حوزه اعتقادات دینی
نویسنده:
رضا نادی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از رابطه فلسفه و دین در طول تاریخ فکر و اندیشه همواره از چالش برانگیزترین مباحث بوده است. اینکه با نزول وحی به پیامبران در ادوار مختلف تاریخی، تکیه و اعتماد انسان به علوم عقلی که سرآمد آن فلسفه است چگونه باشد، آیا بر اعتبارش خط بطلان کشد یا آن را برای فهم عمیق دین و ایجاد سازگاری بین مولفه‌های دینی به امداد بطلبد، صف‌بندی‌های گوناگونی را در عالم اندیشه پدید آورده است. در جامعه ما نیز چند صباحی است موجی از سوی گروهی برخاسته است که دعوت به کنار نهادن علوم عقلی و فلسفه و تلاش برای رسیدن به فهمی ناب از معارف دینی می‌کند و رویای خلوص در سر می‌پروراند. تاثیر دیدگاه‌‌های این گروه در مسیر مخالفت با فلسفه اسلامی تا آنجاست که گاه امر را بر فرهیختگان نیز مشتبه می‌سازد. لذا بر دلسوزان است تا با روشنگری و عطف توجه به مباحث این حوزه، راه را بر سطحی‌اندیشان ببندند و از اشاعه اندیشه‌ای که می‌خواهد جلوی فهم عمیق معارف دینی را سد کند، جلوگیری نمایند. هدف رساله حاضر نیز آن است تا در حد بضاعت ناچیز خود نحوه مواجهه دین مبین اسلام را با علوم عقلی و از جمله فلسفه بررسی کند که البته در این مسیر ناگزیر جهت ارائه مطالب در یک چارچوب علمی مقبول، سایر دیدگاه‌ها را نیز مورد بررسی قرار داده است و سرانجام نگارنده به این نتیجه رسیده است دین اسلام نه تنها مشکلی با تعقل و خردورزی حتی در قالب نظام‌مند آن به صورت یک رشته علمی به نام فلسفه ندارد، بلکه قاطبه مسلمانان را با شدتی هرچه تمامتر به فهم عمیق و دقیق باورهای دینی تشویق و تحریض می‌کند. فلاسفه شیعه با پی‌جویی این تاکیدات موکد است که موفق شده‌اند مکاتب فلسفی رفیعی را بنا کنند. ایشان در تلاش برای تفقه در اصول اعتقادات خویش از فلسفه و علوم عقلی نهایت بهره را برده‌اند و در این میان نه تنها سر از الحاد و کفر درنیاورده‌اند بلکه توانسته‌اند تحلیلی سازگار و نظام‌مند از مسائل مطروحه در دین ارائه دهند.
تبیین نظریه ملاصدرا در باب حقیقت روح انسانی و تحلیل آن ازمنظر آیات وروایات
نویسنده:
جواد استادمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا با تکیه بر اصولی هم‌چون اصالت وجود، بساطت وجود، وحدت وجود، اشتداد وجود و اتحاد عاقل و معقول و به کارگیری آن‌ها درمورد انسان معتقد است که حقیقت انسان را وجودی ذومراتب تشکیل می‌دهد که در آغاز در مراتب نازل مادیت بوده و سپس با سیر اشتدادی و به مدد مجردات، نفس در آن طلوع می‌کند و در ادامه به تجرد خیالی و گاه عقلی نایل می‌گردد به گونه‌ای که شاید بتوان در مراحل متعالی این حرکت اشتدادی از فوق تجردی بودن نفس سخن گفت. در این نظام حقیقت انسان با مفاهیمی هم‌چون جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، تجرد نفس، اشتداد نفس، بساطت نفس و نظایر آن مرتبط می‌شود. توجه به آیات و روایات نشان می‌دهد که حقیقت انسان مرکب از جسم و روح است. روح توسط خداوند به انسان افاضه شده و انسان در مسیری که از خدا آغاز می‌گردد مجدداً با معادی جسمانی به سوی خداوند بازگشته و پاسخ‌گوی اعمال نیک و بد خود خواهد بود. روایات مفاهیمی چون روح، نفس، عقل و قلب را با حقیقت انسان مرتبط می‌سازد. تحقیق حاضر معلوم می‌دارد که دیدگاه ملاصدرا در مواردی هم‌چون سیر اشتدادی نفس به سوی خداوند در مطابقت با متون دینی است، هرچند که او در مواردی در مواجهه با آیات و روایات به تأویل گراییده است.
عقل در جایگاه تربیت دینی از دیدگاه غزالی
نویسنده:
ریحانه شایسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن‌جا که غزالی از مهم‌ترین مربیان اسلامی است و از سوی دیگر، عقل در تربیت اسلامی از عناصر مهم و جدی قلمداد می‌شود، بنابراین در این نوشتار سعی شده، میزان توجه غزالی به عقل در تربیت دینی مورد بررسی قرار گیرد.به طور کلی بر خلاف آن‌چه درباره غزالی شهرت پیدا کرده،وی به عقل و تاثیر ویژه آن در دین اهمیت نشان داده است، هدف اصلی وی از تربیت، زمانی تحقق می‌یابد که مربی به تربیت عقلانی شخص توجه کند و رویکرد تربیتی خود را در دوران بعد از بلوغ، بر تربیت عقلانی استوار کند. وی به مبانی فلسفی تربیت تا آن‌جا توجه نشان داده است که مبداشناسی، مقصدشناسی، راهنماشناسی، ارزش‌شناسی و انسان شناسی او، تا حدی زیادی مبتنی بر عقل است؛ در این راستا می‌توان نشان داد که عقل در تمامی مراحل دینداری شخص حضور دارد و دینداری حقیقی بر مبنای عنصر عقل شکل می‌گیرد.البته باید به اصول تربیتی تفّرد و تدّرج در منظومه عقاید او توجه کرد، زیرا بر این مبنا توجه او به عقل در برخی افراد نسبت به افراد دیگر و برای هر فردی در دوران مختلف زندگی‌اش متفاوت است.
جایگاه عقل در دین
نویسنده:
تکتم مشهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بررسی مساله جایگاه عقل در دین می‌پردازد که یکی از بنیادی‌ترین مباحث فلسفه دین است. دیدگاه‌های متعددی همچون (ایمان‌گرایی، عقل‌گرایی حداکثری، عقل‌گرایی انتقادی) در این زمینه مطرح شده است. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌هااین نتیجه اخذ می‌شود که عقل و نقل در کنار هم و با هم معرفت شناسی دین را تامینمی‌کنند. با توجه به نیازمندی دین به عقل در مقام اثبا ت و ثبوت می‌توان گفت که تعارض بین این دو معنی نخواهد داشت و در صورت وجود تعارض ظاهری، عقل توان تخصیص نقل رادارد. کارکردهای عام و خاص عقل در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام در تعیین حدود و جایگاه عقلنقش بسزایی دارد.
رابطه اخلاق و دین از دیدگاه طباطبایی، مطهری،کی‌یر کگور
نویسنده:
روح‌الله هاشمی‌نژاد اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار تحقیقی است در مورد رابطه اخلاق و دین از دیدگاه سه متفکر بزرگ یعنی طباطبایی، مطهری و کی‌یرکگور. طباطبایی معتقد است حسن و قبح امری اعتباری است؛ حال آنکه بین اعتبار صحیح وناصحیح تمایز قائل می‌شود. از نظر او دین در تشخیص اعتبار صحیح نقش دارد. مطهری، اما، اخلاق را نوعی پرستش ناخودآگاه پروردگار می داند. بر این اساس اخلاقیات توسط فطرت انسان کامل و به صورت مستقل از دین بازشناحته می‌شود. دین در بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیات به او کمک می‌کند. و نیز از طریق ترمیم ناتوانی‌های او، به یاریش می‌شتابد. کی‌یرکگور امر اخلاقی را در حیطه عقلانیات می‌داند و دین را فراتر از این مرتبه می‌نشاند. او معتقد است هر که بخواهد زندگیِ دینی و مومنانه داشته باشد، لازم است به امکان وقوعِ هر پارادوکس و تناقضِ عقلی و اخلاقی از سوی پروردگار ایمان داشته باشد. بدین ترتیب در این دیدگاه دین و اخلاق در دو حیطه بدون اشتراک و کاملا متمایز قرار می‌گیرند.
  • تعداد رکورد ها : 1252