جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1576
بررسی تقارب نظر صدرا به ابن عربی در رابطه خدا و جهان در بحث آفرینش
نویسنده:
عذری نظرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین رساله سعی شده که موضوعات ومسائلی که در بحث خالقیتدارای نقش مهم واساسی هستند ؛ ازدیدگاه صدراوابن عربی مورد بررسی ومقایسه قرار گیرد .لذا دربین مسائلی که بهتحولات فکری ویا نوآوریهای صدرا معروف است ؛صرفاًتوجه وتمرکز بر موضوعاتی شده کهصدرا بوسیله ی طرح یکایک آنها ،پایه های دستگاه حکمت خود را به ترتیب برآنها نهاده و نهایتاً فلسفه ی خود را به اوجقلّه های عرفان رسانده؛ از جمله ی این مسائل ،به ترتیب «وجود، وحدت وجود، علیت و تجلّی» است ؛ که درنظر صدرا وابن عربی مورد بررسی وتطبیق قرارگرفته اند .«وجود» ، مهم ترین بحث مشترک در فلسفه وعرفان می باشد . نکته ی مهمی که در عرفان مطرح است این است که وجود حقّ در مقابل ماسوی دارای اصالت است وهیچ موجودی غیر از حقّ از اصالت برخوردار نیست . صدرانیزدر طرح نظرات ادقّش ،اصالت را از ماهیات سلب کرده وآنها را ظلّ وجود قرار داده و اصالت را برای وجود اثبات کرده است . ابن عربی وجود حقّ را تنها وجود اصیل می دانست ،لذا در نظر او وجود حقیقی یکی بیش نیست ،و بقیه را اعتباری وظلّ می دانست پس این حقیقت واحد دارای وحدت شخصی است ؛ صدرا نیز با انتقال از وحدت تشکیکی وجود به وحدت شخصی وجود ،وجود رایک حقیقت واحده به وحدت شخصی می دانست وهرچه غیر از او، اعم از کثرات وماسوی راتجلّیات حقّ می دانست؛بنابراین می توان گفت از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر وجود منتقل شد ودرنهایتودرنتیجه ی قائل شدن به چنین وحدتی، دیگر در عالم جایی برای دوگانگی و دوئیت باقی نمی ماند ؛لذا علت ومعلول دو مقوله ی جدا از هم نیستند وغیریت ودوگانگی ندارند بلکه یک حقیقت واحد است که به وجهی علت وبه وجهی معلول است وبه تعبیر دیگر معلول شأنی از شئون علت است . همانطور که ابن عربی علت ومعلول را یک حقیقت واحد در نظر گرفته ؛ بدین صورت کهمعلول را ظاهر و فرع علت وعلت را باطن واصل معلول معرفی کرده .لذا دیگر اثر وتأثّری نخواهد بود بلکه هرچه هست تجلّی وتعیّن است وبدین ترتیب صدرا در بحث خلقت ،بین خالق ومخلوق قائل به دوئیت ودوگانگی به معنای بینونیت عزلی قائل نخواهدبود بلکه یک حقیقت واحد،به وجهی خالق است وبه وجهی مخلوق ؛ یا به وجهی ظاهروبه وجهی دیگرباطن است .
تحلیل و نقد قاعده الواحد در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
زینب آقامحمدی رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از نحوه ارتباط کثرات به وحدت و تبیین نظام خلقت را می‌توان در آثار فلاسفه یونان تا فلاسفه مسلمان مشاهده کرد. در این میانفیلسوفان مسلمان با اثبات واجب‌تعالی به عنوانمنشأ ایجادی عالم که از تمام انحاء کثرت مبرّی است، به قاعده الواحد تمسک کرده و اوّلین امر صادر شده از علّت واحد را عقل اوّل دانستند. این عقل بر مبنای سنخیت بیشترین مسانخت را با علّت خود داشته و از جهت معلولیّتدارای حیثیّت امکان بالذات و از جهت انتساب به علّت خود دارای وجوب بالغیر است که از آن فلک وعقل دیگر صادر می‌شود. نظر به اهمّیت بحث این تفسیر از تبیین خلقت همواره مخالفانی داشته، چرا که تببین این جهات در اولین امر صادر شده از واجب را منافی قاعده الواحد و وحدت عقل اوّل می‌دانستند. در این میان ملّاصدرا در مواجهه با این مهم، با رویکردی نوین خود، مبنی بر اوّل بلاثانی چهره‌ای جدید به این قاعده بخشیده و صادر اوّل بلاثانی را وجود منبسط امکانی معرفی می‌کند. وجود منبسطی که تمام کثرات را به نحو تشکیک در بردارد. ملّاصدرا در اثبات وجود منبسط امکانی، آن را فاد ماهیت دانسته و به این وسیله بین واجب‌تعالی و صادر اوّل سنخیت برقرار می‌کند. وی در ادامه نحوه ارتباط وجود منبسط و وجودات مقیّدی را که دارای ماهیتند مورد مداقّه قرار داده، ایشان ماهیت را ظهور وجود در خارج دانسته و همین امر انتقادات فلاسفه بعد از وی را در پی داشته است چرا که بنا بر وحدت شخصی وجود، وجود منبسط امکانی به عنوان صادر بلا ثانی ظهور وجود است نه خود وجود، گویی ملّاصدرا گام‌های محکم خود را نتوانسته تا آخر مسیر ادامه دهد و دچار مجاز در مجاز شده‌است.
بررسی رویکرد و سبک شیخ اشراق در مباحث فلسفی
نویسنده:
مهدی کشتکاران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله بر این اساس شکل گرفته است که تلاش‌های علمی یک محقق در دو مقام قابل بررسی است. یکی مقام کسب معارف و دیگری مقام بیان معارف. «بررسی رویکرد شیخ‌اشراق» عنوانی است در ارتباط با چگونگی روش او در مقام کسب معارف، و «بررسی سبک شیخ‌اشراق» نیز عنوانی است مرتبط با چگونگی روش و سبک او در مقام بیان معارف فلسفی.اگرچه ما در این رساله قصد معرفی رویکرد شیخ اشراق را داریم، اما با توجه به قاعده «تعرف الاشیاء بأضدادها»، برای رسیدن به این مهم چاره‌ای جز این نداریم که به بررسی سایر رویکردهای مطرح در فلسفه بپردازیم. بنابراین روشی که ما در این رساله به‌کار گرفته‌ایم این است که ابتدا به تمییز بین سه واژه «رویکرد»، «روش» و «سبک» پرداخته، سپس برخی رویکردهای فلسفی که مقابل یا مشابه رویکرد شیخ اشراق اند را به صورت اجمالی معرفی نموده ایم. این رویکردها عبارتند از: پدیدارشناسی، پراگماتیستی، تحلیلی، تاریخی و ترکیبی.رویکرد شیخ اشراق در کسب معارف فلسفی دو ویژگی کلی را در خود گنجانده است. نخست اینکه ذوق بر بحث ترجیح دارد و دیگر اینکه تعالیم وحی و عرفان و فلسفه در این رویکرد باهم متحداند. توجه به این دو اصل مهم و همچنین توجه به روش شیخ اشراق در کسب معارف ما را به این سو رهنمون ساخت که رویکرد شیخ اشراق بر اساس رویکردهای مطرح در پژوهش‌های فلسفی را «رویکرد ترکیبی» معرفی نماییم.همچنین در رابطه با سبک شیخ اشراق در مقام بیان معارف فلسفی نیز این مطلب را بیان نمودیم که شیخ اشراق در هشت قالب و در دو سبک رمزی و عرفی به بیان مطالب خود پرداخته است. این قالب‌ها عبارتند از: قالب برهان، بیان مکاشفات، جعل اصطلاح، کلمات رمزی و داستان‌های تمثیلی، یادآوری قهرمانان حماسی، استفاده از حلقه‌های عرفانی، توصیفات تجربی و بیان تأویلی.با توجه به این مطلب که مهم‌ترین ویژگی «رویکرد ترکیبی» ایجاد ترکیبی سازوار میان روش‌ها می‌باشد، شیخ اشراق به سبب استفاده از مشاهدات حضوری خود برای یافتن پاسخ سوالات، و همچنین نظام‌مند و مستدل نمودن آنها به کمک برهان و استدلال، در مقام کسب معارف نشانه اصلی «رویکرد ترکیبی» را از خود به‌جای گذاشته است. همین‌طور در مقام بیان‌معارف نیز با استفاده از قالب‌های متنوعی از قبیل: قالب برهان و حلقه‌های عرفانی به ایجاد ترکیبی سازوار میان ذوق و بحثنائل گردیده است.
حرکت جوهری نفس از دیدگاه حضرت استاد جوادی آملی (زید عزه)
نویسنده:
اکرم عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر که موضوع حرکت جوهری نفس را از منظر حضرت استاد جوادی آملی مورد تدقیق و بررسی قرار می‌دهد، بر مبنای اصل اصیل حرکت جوهری بنا شده که مطابق آن، ذره ذره عالم هستی در سیلان بوده و جهان دم به دم نو می‌شود. نفس انسان به عنوان برترین موجود این جهان از این حرکت جوهری بی بهره نبوده و از بدو پیدایش، دائماً با خود و در خود گام می‌زند، از پوسته‌ی خویش بیرون آمده، پس از سپری نمودن مراحل آغازین وجود، به درگاه نفس ناطقه وارد شده و صاحب شریف ترین موجود این جهانی می‌گردد و آنگاه به سوی غایت و کمال خویش با سیلان جوهری اش روان می‌شود. نفس پس از ورود به نشئه‌ی پر تزاحم دنیا، با سرمایه های درونی اش که همانا دو بال نظری و عملی عقل او می‌باشد، در دورترین عوالم هستی سکنی گزیده و باید با تکاپو و حرکت اختیاری اش، به سوی مأوای دل آرامش گام بردارد. اگر چه نفس به عنوان موجودی مجرد می‌باشد، اما از آنجا که تجرد آن تام نبوده، با ماده در ارتباط است و غالباً افعال خویش را در عالم ماده و با ماده انجام می‌دهد، حرکت جوهری نفس مورد پذیرش بیشتری قرار می‌گیرد؛ اگر چه در رابطه با تکامل مجردات گروهی مخالفت می‌ورزند. برای تبیین این تکامل و حرکت، ابتدا مبانی بحث پیرامون حقیقت حرکت جوهری، نفس انسان و ویژگی‌های آن بسیار ضروری است. چرا که تنها با استمداد از این اصول و پایه‌ها می‌توان به اثبات حرکت در جوهر نفس انسان پرداخت. آنگاه باید اذعان داشت کهدو بال رسش انسان که همانا شریعت الهی و دو قوه علمی و عملی نفس ناطقه است، در کمال و به غایت متعال رسیدن نفس ناطقه بسیار ضروری است و وصول به غایت و نهایت حرکت نفس که همان سعادت این حرکت شریف است و معرفت به این حرکت الهی و وصول به سعادت، بر شرافت بحث می‌افزاید. آنچه این رساله در پی آن است، تبیین حرکت تکاملی و صعودی انسان در نشئه دنیاست؛ هرچند نفس در نشآت دیگر نیز حضور و ظهور دارد و این نکته فی الجمله مورد قبول دیگران نیز می‌باشد. البته اینکه آیا نفس به نفسانیت خود در نشآت دیگر حضور دارد یا به انحاء دیگر وجودی، بحث جدی و مفصلی دارد که این نوشتار در پی آن نیست.
علم خدا به مادیات از دیدگاه ملاصدرا در مقایسه با ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
زهرا محمودکلایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ي علم خدا به ماديات از جمله غامض ترين مسائل فلسفي است که پيچيدگي آن به نحوه‌ي وجود متغير اشياء مادي باز مي گردد. ازاين رو کيفيت علم حق تعالي به ماديات بايد به گونه اي تبيين گردد که رابطه‌ي علمي ميان واجب تعالي با ماديات متغير، منجر به راهيابي هيچ گونه تغير و تکثري در ذات وی نگردد. با توجه به تمامي پيچيدگي هاي بحث، طرح کلي ملاصدرا در حل مسأله‌ي ارتباط علمي ميان واجب تعالي و ماديات در ميان نظرات حکماي بزرگي همچون ابن سينا و سهروردي از جامعيت و کمال ويژه اي برخوردار بوده و نقائص نظرات آنان را در اين زمينه برطرف ساخته است. ابتکار اساسي ملاصدرا در باب علم واجب به ماديات، بهره گيري از قاعده‌ي بسيط الحقيقه براي اثبات علم ذاتي حق تعالي به گونه اي است که هيچ گونه تغييري در ذات وي راه نيابد. امري که هيچ يک از فلاسفه‌ي پيشين موفق به اثبات آن نشدند. از طرفي علم فعلي واجب تعالي به ماديات را همان حضور عين وجود خارجي ماديات نزد حق تعالي دانست و بيان داشت که متغير بودن علم فعلي واجب تعالي موجب اثبات هيچ نقصي براي ذات متعالي وي نمي باشد. زيرا کمال علمي واجب به علم ذاتي ثابت وي مي باشد نه به علم فعلي او و علم فعلي که عين فعل است، کمال علمي فعل محسوب مي شود نه کمال علمي فاعل. گرچه برخي معتقدند كه ملاصدرا در باب علم فعلي واجب تعالي دچار تناقض گويي شده است، در اين مقاله نشان خواهيم داد كه با بازگرداندن عبارات به ظاهر متناقض وي به دو مبناي مختلف مي توان اين اشكال را برطرف ساخت.
نقش قوه خیال در پدیده وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا با نظر به دیدگاه وحی نفسی
نویسنده:
معصومه رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از فیلسوفان اسلامی، از جمله فارابی و ملاصدرا با اعتقاد به قدسی و الهی بودن وحی، به تبیین فلسفیِ آن پرداخته اند. فارابی در تبیین فلسفی خود در مورد نحوۀ دریافت حقایق وحیانی معتقد است که نبی با طی مراحل عقلانی قادر است به عقل فعال متصل شده و حقایق کلی وحی را با قوۀ ناطقۀ خود و حقایق جزئی وحی را با قوۀ خیال خود از آن دریافت کند. ملاصدرا برخلاف فارابی معتقد است نبی با داشتن عقل قدسی قادر است بدون طی کردن مراحل عقلانی، حقایق کلی وحی را از عقل فعال دریافت کند. اما در مورد حقایق جزئی وحی ملاصدرا معتقد است که نبی آنها را در عالم دیگری به نام عالم خیال، توسط قوۀ خیال خود مشاهده می کند. در مقابل دیدگاه فارابی و ملاصدرا که به وحی قدسی معتقدند، دیدگاه وحی نفسی قرار دارد. معتقدان به وحی نفسی نیزبر نقش مهم قوۀ خیال در وحی تاکید دارند، اما از این نقش قوۀ خیال در جهتانکار وحی قدسی و الهی استفاده کرده اند. بنابراین با نظر به اهمیت قوۀ خیال در پدیدۀ وحی و وجود قرائت های متفاوت از آن نگارنده در پی مقایسۀ دیدگاه دو فیلسوف مسلمان دراین خصوص با نظر به وحی نفسی می باشد.
علم اخلاق در فلسفه دکارت
نویسنده:
مهدی دهاقین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
تبیین جایگاه وجودی انسان از نگاه ملاصدرا با تکیه بر کتاب اسرار الایات
نویسنده:
عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
آثار اصالت وجود در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
فریبا حسین شیرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
اعظم ایرجی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله با موضوع شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئینی مباحث عمومی صفات از دیدگاه این دو اندیشمند، وجوه اشتراک و امتیاز دیدگاه آنان را دنبال می‌نماید تا از این طریق تبیینی از صفات خداوند ارائه دهد به نحوی که از خطای معطله (دیدگاه الهیات سلبی مطلق) و تشبیه (انسانوارانگاری) خداوند اجتناب گردد. ابتدا با بهره‌جستن از آثار ابن‌سینا و توماس آکویناس نخست دیدگاه‌های دو اندیشمند در دو بخش رویکرد وجودشناختی و معناشناختی بررسی و تنظیم شده است. در بررسی صفات با رویکردد وجودشناختی از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکویناس مباحث احکام وجود مانند اصالت، تشکیک، اشتراک معنوی وجود و ویژگی خاص خداوند با عنوان بساطت خداوند و نیز احکام صفات، نظیر تقسیم آنها، عینیت صفات با ذات و با یکدیگر، ترادف یا عدم ترادف صفات مطرح شده است. آراء دو متفکر در رویکرد وجودشناختی، فارغ از برخی اختلاف‌نظرها از نظر محتوا و نوع استدلال‌ به یکدیگر شباهت بسیاری دارند و اختلاف عمده آنها در نحوه ورود به مبحث تبیین صفات خداوند است. که ابن‌سینا با طرح برهان صدیقین، مدعی اثبات ذات و تعریف صفات خداوند می‌باشد و آکویناس با آموزه آنالوژی به تبیین صفات خداوند می‌پردازد؛ از همین‌رو تعریف صفات در ابن‌سینا متمایز از برهان اثبات ذات نمی‌نماید لیکن از آنجا که آکویناس تبیین صفات را مبتنی بر آنالوژی می‌داند و این نحوه نگرش به صفات، رویکردی معناشناختی است، از برهان اثبات ذات منفک می‌گردد و تنها بستری را برای طرح آنالوژی فراهم می‌سازد. به همین دلیل اصل ادعای تبیین صفات از دیدگاه ابن‌سینا در بررسی صفات با رویکرد معناشناختی بیان می‌شودکه به نظر می‌رسد ترادف صفات از دیدگاه ابن‌سینا و اعتقاد به عدم ترادف از دیدگاه آکویناس ناشی از همین تفاوت اخیر در آراء آنهاست.دیدگاه ابن‌سینا در بخش رویکرد معناشناختی به صفات با تقسیم الفاظ به اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، الفاظ مشکک و متواطی و تعیین انواع حمل صفات بر خداوند و تبیین ترادف و تعریف صفات بر اساس برهان إن (ملازمات عامه) پیگیری شده است. در فصل رویکرد معناشناختی به صفات از دیدگاه آکویناس، آنالوژی تبیین می‌گردد و در نهایی‌ترین بخش رساله اشتراک و اختلاف دیدگاه ابن‌سینا و آکویناس بیان، و روشن می‌شود که بر اساس دیدگاه ابن‌سینا، معنای انتزاع شده از مصداق بسیط خداوند در حکایت‌گری از صفات آن ذات بی‌نهایت، قرین توفیق است؛ لیکن آموزه آنالوژی آکویناس صرفاً صفات را از لحاظ معناشناختی، بررسی می‌کند و از این‌رو میان معنای صفات و مصداق آن شکافی پدید می‌آید به نحوی که معنای صفات، حاکی از صفات خارجی نیست.
  • تعداد رکورد ها : 1576