جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 142
أسس المنطقية للاستقراء
نویسنده:
عمار ابورغيف
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجمع الفكر الاسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب الأسس المنطقية للاستقراء فی ضوء دراسة الدكتور عبدالکریم سروش من وجهة نظر الشهید آیة الله محمدباقر الصدر نوشته سید عمار ابورغیف می باشد. این کتاب به زبان عربی مشتمل بر تجزیه و تحلیل پایه‌های علم منطق درباره‌ی مساله‌ی 'استقرا' از دیدگاه آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر است که نویسنده با بهره‌گیری از مباحث دکتر سروش در زمینه‌ی مبحث یاد شده و ضمن بیان دیدگاه شهید صدر، به نقد و بررسی دیدگاه دکتر سروش پرداخته است.
شكوك على جالينوس
نویسنده:
محمد بن زكريا رازي؛ محقق: مهدی محقق
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: المعهد العالي العالمي للفكر و الحضارة الاسلامية,
چکیده :
كتاب الشكوك على جالينوس كه نام كامل آن، «كتاب الشكوك للرازى على كلام فاضل الاطباء جالینوس» است، تأليف ابوبكر محمد بن زكرياى رازى، طبيب مشهور ایرانى است و به زبان عربى نگاشته شده است. رازى، در اين كتاب، بسيارى از آراء فلسفى و پزشکى جالینوس را مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد. البته بايد توجه داشت كه نقد افكار و آراء طبيب مشهورى همانند جالینوس، از عهده هركسى ساخته نيست و چه‌بسا ادعاى اشكال بر او باعث هجمه بر منتقد شود. رازى خود به اين مطلب واقف بوده است؛ ازاين‌رو، در اوايل كتاب، در عين اعتراف به عظمت و جلالت شأن جالینوس، خاطرنشان مى‌كند كه صناعت طب و فلسفه، تسليم محض در برابر بزرگان و تقليد از آنان را برنمى‌تابد؛ چنان‌كه جالینوس خود در كتابى كه راجع به منافع اعضاء نگاشته، كسانى را كه پيروان و رهروان خود را به پذيرش بدون دليل از خويش وامى‌دارند، سرزنش نموده است (الشكوك، ص39 - 41). رازى، نقد آراء جالینوس را از كتاب البرهان شروع مى‌كند و اين كتاب را چنين معرفى مى‌نمايد: «انه كان اجل الكتب عندى و انفعها بعد كتب الله المنزلة (همان، ص42 - 43). وى بيش از 20 رأى از آراء جالینوس را به نقل از سى و چند كتاب او نقل و آن‌گاه نقد مى‌كند. طب اسلامى، ازجمله علومى است كه بعضى از مستشرقان، آن را ترجمه و يا شرح طب يونانى مى‌دانند و كسانى مثل رازى و ابن سينا را مترجم و حداكثر شارح آثار بقراط و جالینوس مى‌خوانند؛ درحالى‌كه تأليفاتى همانند «الشكوك»، نشان‌گر بطلان اين گمان است. «الشكوك» تنها نقد آراء طبى جالینوس نيست، بلكه آراء فلسفى او را نيز نقد و بررسى كرده است. علاوه بر اين، رازى آراء بعضى ديگر از حكماى يونان، همانند ارسطو، اقليدس، ابرقلس و... را نيز نقد و كنكاش كرده است. نكته ديگر اينكه تمام نقدهایی كه رازى بر جالینوس وارد مى‌داند، در اين كتاب نيامده است، بلكه رازى خود تصريح مى‌كند كه قصد ندارد با ذكر شكوك و نقدهاى فراوان اين كتاب را مفصل و حجيم كند. در پایان، ذكر يك نكته خالى از فايده نيست كه على‌رغم خبرويت رازى در علم پزشکى و فلسفه، بسيارى از اطباء و حكمايى كه پس از او آمده‌اند، شكوك و انتقادات او را بر جالینوس وارد ندانسته‌اند و اين كنكاش‌ها را پاسخ داده‌اند؛ از جمله اين اطباء، مى‌توان به على بن رضوان مصرى مشهور به ابن رضوان (متوفاى 453ق) اشاره كرد. همچنين ابوالقاسم عبدالرحمن بن ابى‌صادق نيشابورى (قرن پنجم هجرى) و نيز ابوعلاء بن زهر (متوفاى 525ق) در كتاب «البيان و التبيين في الانتصار لجالینوس»، از جمله اين افراد بوده‌اند.
نظرة الدقيقة في قاعدة بسیط الحقيقة
نویسنده:
محمود شهابي خراساني؛ محقق: محمدامین شاهجویی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب النظرة الدقيقة في قاعدة بسيط الحقيقة ، نوشته محمود شهابی، کتابی است به زبان عربی با موضوع فلسفه و عرفان اسلامی. نویسنده در این اثر، درباره وحدت وجود و قاعده بسيط الحقيقه بحث کرده و معنی دقیق این کلمه را مشخص کرده است. هدف او بیان اشتباهات و سوء فهم‎های شیخ احمد احسائی از این قاعده است. شهابی، درباره هدف از نگارش این کتاب می‎نویسد: یکی از فضلای شیخیه کرمانی در 28 تیر 1337ش، در روستای میگون از ییلاقات تهران، کتابی از میرزا ابوالقاسم خان ابراهیمی را به من داد و خواست تا نظرم را درباره آن بگویم. در میان مطالب آن به کلامی از شیخ احمد احسائی (متوفی1243 هجری) درباره قاعده «بسيط الحقيقة كل الأشياء»، برخوردم که کنه معنای آن بر وی پوشیده مانده بود؛ ازاین‎رو، بر خودم لازم دانستم به بیان معنی دقیق این کلمه بپردازم و به برخی از سؤالات در این زمینه نیز پاسخ بدهم. برای تحقق این مقصود کتاب حاضر را نوشتم که در آن از کلمات معقول و منقول آنان استفاده کردم و برخی مطالب هم به آن افزودم و «النظرة الدقيقة في بيان قاعدة بسيط الحقيقة» نامیدمش. هر علمی را اصطلاحات خاصی است که معنی دقیق آن را اهل آن تشخیص می‎دهند. این مطلب درباره حکمت و عرفان نیز صادق است. اما شیخ احسائی با تمام نبوغی که داشته، به این دلیل که در فلسفه استاد ندیده و خودش به کتاب‎های فیلسوفان و عرفا مراجعه کرده و از ابتدا نیز نوعی جبهه در مقابل آرای آنان می‎گرفته، معنی دقیق برخی کلمات و قواعد را متوجه نشده؛ هرچند به ظن خودش آن را فهمیده باشد؛ ازاین‎رو آنها را طعن کرده و صریحا نسبت کفر و الحاد به ایشان داده است. از جمله مواردی که نسبت کفر به صدرالمتألهین شیرازی (که علاوه بر اقرار به اسلام، مناسک آن را انجام می‎داد و هفت بار پیاده به حج رفت و در هفتمین بار در همان مسیر از دنیا رفت) داده است، در اوایل شرحش بر رساله «حکمت عرشیه» اوست. احسائی، پس از نقل این قول صدرا: «إن الموجود إما حقيقة الوجود أو غيرها و نعني بحقيقة الوجود، ما لا يشوبه شيء غير الوجود من عموم أو خصوص أو حدّ أو نهاية أو ماهية أو نقص أو عدم و هو المسمى بواجب‌الوجود. فنقول: لو لم تكن حقيقة الوجود موجودة لم يكن شي‏ء من الأشياء موجودا لكنّ اللّازم باطل، بديهة، فكذا الملزوم»، به ابطال آن پرداخته و این نوع تقسیم‎بندی او را باطل دانسته و تقسیم دیگری ارائه داده و این‎گونه نوشته: «محلّ التقسيم مع لحاظ تسمية من يصدق عليه اسم الوجود من حيث إنّه «هست» كما في الّلغة الفارسیة ثلاثة أنواع: أحدها: ‎مثال الفاعل و اسمه كالقائم بالنّسبة إلى زيد... و ثانيها: ‎الفعل أعني المشية و الإرادة و الإبداع... و ثالثها: ‎المفعول الأوّل و هو عندنا هو النّور المحمّدي». شیخ احمد، گویا متوجه این امر شده که منظور ملاصدرا در تقسیم، یک چیز بوده و خودش چیز دیگری را نقد کرده است؛ ازاین‎رو می‎نویسد: اگر فکر می‎کنید صدرا چنین چیزی را اراده نکرده، می‎توانید به کلمات دامادش ملا محسن فیض کاشانی در «الكلمات المكنونة» مراجعه کنید. وی پس از ذکر عباراتی از ملا محسن فیض، می‎گوید: اگر این کلمات به وحدت وجود - که علما بر تکفیر معتقد به آن اجماع دارند - ‎اشاره ندارد، پس وحدت وجود، چه معنایی می‎تواند داشته باشد؟ بلکه کلمات او امری بالاتر، یعنی وحدت وجود و موجود را می‎رساند. محمود شهابی، پس از بیان این کلمات، نقد ظریفی را از دیگر شارح حکمت عرشیه، یعنی مولی محمداسماعیل بن مولی سمیع اصفهانی ذکر می‎کند که پس از نقل مطلب بالا از شیخ احمد احسائی در فوق، در پاسخ به او می‎نویسد: مورد تقسیم در اینجا، موجودی است که موضوع علم الهی است، نه حقیقت وجود... من در تعجبم که چگونه احسائی احتمال عدم فهم منظور از کلام ملا محسن را نداده؛ درحالی‎که ملا محسن از شخصیت‎های عالم به اخبار اهل‎بیت(ع) است. منظور ملا محسن از وجود مضاف إلی الله تعالی، وجود منبسط، یعنی امر الهی و فعل اوست که ربط محض و اضافه اشراقیه صِرف است و في ذاته، هیچ حکمی بر آن نمی‎شود.. محمود شهابی در نهایت از انتساب کفر و الحاد به کسانی که نه‎تنها اقرار به اسلام دارند و احکام الهی را هم مراعات می‎کنند، بلکه عالم در این زمینه هم هستند، تنها به دلیل وجود برخی عبارات در کلماتشان، آن‎هم با عدم فهم معنی دقیق آن کلمات، اظهار تأسف می‎کند. وی پس از بیان معانی چهارگانه برای وحدت و بیان فسادِ فقط اعتقاد به یک نوع از این چهار نوع وحدت در وجود، قول به اصالت ماهیت را هم در نهایت بازگشت‎کننده به قول به وحدت وجود می‎داند و می‎گوید: حتی کسانی مانند شیخ احسائی هم که قائل به اصالت وجود و ماهیت باهم هستند، در حقیقت [ناخواسته] قائل به وحدت وجود می‎باشند. در مقدمه این کتاب، مباحث وجود و ماهیت، اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، اینکه وجود حقیقت واحدی است که دارای مراتب مختلف است، منظور فلاسفه از «بساطت» و «اشیاء» در قاعده «بسيط الحقيقة كل الأشياء» بیان شده است. نویسنده، محتوای اصلی مطالب را در دو مبحث توضیح می‎دهد: استدلال بر اینکه بسیط الحقیقه کل اشیاء است و لوازم بساطت یا فروع این قاعده، مثل اینکه بسیط، واحد و احد و ازلی و... است. او هرکدام از واحدیت، احدیت، ازلیت، ابدیت و عین صفات وجودیه کمالیه بودن بسیط حقیقی را در یک فصل مجزا توضیح می‎دهد. محمود شهابی، در خاتمه کتاب، برخی از آیات و رویات قابل استشهاد در تقریر خودش از این قاعده را ذکر می‎کند.
بينات
نویسنده:
محمد خاقاني؛ تعلیقه نویسان: حاتم اسماعیل، علی جابر، جمال توفیق؛ مقدمه نویسان: هادی فضل الله، خنجر حمیه، ابراهیم بدوی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
حاشية على شروح الاشارات المجلد 1
نویسنده:
حسين بن محمد خوانساري؛ حاشیه نویس: جمال الدین محمد بن حسین خوانساری؛ محقق: احمد عابدی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الحاشية على شروح الإشارات، حاشيه مرحوم آقا حسين خوانسارى بر كتاب اشارات ابن سينا و برخى از شروح و حواشى آن (شرح الإشارات خواجه نصيرالدين طوسى، شرح الشرح (معروف به المحاكمات) قطب‌الدين رازى، حاشية شرح الشرح (حاشية المحاكمات) ميرزا جان حبيب‌الله باغنوى شيرازى)، به زبان عربى است. در ذيل كتاب، حاشيه فرزند مؤلف، آقا جمال خوانسارى بر حاشيه پدرش ذكر شده است. كتاب توسط احمد عابدى مورد تحقيق قرار گرفته است. در مقدمه تحقيقى وى مطالبى درباره كتاب ذكر شده كه برخى از آنها عبارتند از: محقق خوانسارى اگرچه متأخر از صدرالمتألهين است، اما متأثر از مباحث حكمت متعاليه نيست و در اين كتاب از شيوه مشائين پيروى كرده است و فراوان از شيوه اشراقيون احتراز كرده است؛ البته وى اگرچه موافق مشايين است، اما در مسئله اثبات هيولى با آنها مخالف است. وى در اين حاشيه فراوان بر مسئله تشكيك اعتراض كرده و مدعى تشكيك را به عجز از فهم معناى كلامش نسبت داده و اين بحث از نيكوترين مباحثى است كه در اين كتاب يافت مى‌شود. بيشتر حكما قائل به عدم وجود غايت براى خداوند در افعالش هستند؛ چراكه غنى بالذات نزد آنها كسى است كه افعالش نه براى غرض و نه براى عوض است؛ اما محقق خوانسارى معتقد است كه اين عقيده مخالف شريعت اسلامى است و مباحث طولانى در اثبات غايت براى افعال خداوند متعال دارد. در بيشتر موارد اختلاف بين محقق طوسى و فخرالدين رازى، حق را به رازى مى‌دهد نه محقق طوسى. فراوان به كلمات محقق ميرزا جان باغنوى شيرازى اهتمام شده است، بلكه بيشتر اين كتاب تعليقه بر حاشيه باغنوى است؛ بلكه در بيشتر مباحث كتاب، سطر به سطر از كلمات باغنوى غفلت نشده است. شيوه محقق خوانسارى در اين كتاب جز در موارد نادر، بر عدم نقل اقوال حكماست. فرزند مؤلف، آقا جمال‌الدين خوانسارى (متوفى 1125ق) تعليقاتى بر حاشيه والدش دارد كه محقق هر مقدار از آن را كه در نسخه‌هاى مختلف خطى يافته نقل كرده است. غريب آن است كه اين حواشى در «رياض العلماء» و همچنين در «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى» ذكر نشده است. اين حواشى اگرچه نسبت به كتاب پدرش كمتر است، اما دلالت بر آن دارد كه دقت آقا جمال و تبحرش در حكمت بيشتر از پدرش بوده است. محقق همچنين در مقدمه‌اش، نسخ خطى مورد استفاده را معرفى كرده است. شيوه تحقيقى وى بدين ترتيب است كه پس از ارزش‌گذارى نسخه‌ها به شناخت صحيح‌ترين آنها اقدام كرده است. پس از مقابله برخى از نسخه‌ها با بعضى ديگر آنچه را كه در متن صحيح است تثبيت كرده و از نقل اختلافات نسخه‌ها در تعليقات كتاب خوددارى نموده است. وى معتقد است ذكر اختلافات نسخه‌ها جز جمع تعدادى نسخه در نسخه واحد كه موجب تشويش خواننده مى‌شود فايده ديگرى ندارد. در بسيارى موارد نيز نسخه‌هاى كتاب مختلفند كه موجب تغيير در معنا مى‌شود. از آنجا كه محقق خوانسارى، عبارتى را از كتب مزبور (اشارات و شروح آن) بدون ذكر هيچ‌گونه عنوانى براى بازشناسى، نقل كرده و بر آن حاشيه زده، محقق كتاب كلمات چهارگانه ذيل را به متن اضافه كرده است: - «قال الشيخ» كه منظور كلام ابن سيناست؛ - «قال الشارح» كه منظور كلام خواجه نصيرالدين طوسى است؛ - «قال المحاكم» كه منظور قطب‌الدين رازى است؛ - «قال المحشي» كه منظور ميرزا جان باغنوى است. وى به آنچه محقق خوانسارى نقل كرده، اكتفا نكرده، بلكه غالباً جمله‌اى كامل يا سطرى از كتاب مورد نظر را ذكر نموده، به‌گونه‌اى كه امر بر خواننده مشتبه نشود. همچنين وى مصادر تمامى تعليقات را از اين چهار كتاب ذكر كرده است تا مراجعه‌كننده به‌راحتى به آن مراجعه كند. سپس عناوين نمطها و فصول را اضافه كرده تا استفاده از آن راحت باشد؛ چراكه مؤلف ننوشته كه اين كلام از كدام فصل يا نمط است و با اين افزوده محقق (كه وى آن را بين كروشه قرار داده)، مراجعه‌كننده به‌آسانى به مقصود خويش نايل مى‌گردد. در ابتداى جلد اول، فهرست مختصر مطالب و در انتهاى هر دو جلد فهرست مفصل مطالب ذكر شده است.
نظام الفلسفي لمدرسة الحكمة المتعالية المجلد 1
نویسنده:
عبدالرسول عبوديت؛ مترجم: علی عباس موسوی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الاسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
.
حاشية على شروح الاشارات المجلد 2
نویسنده:
حسين بن محمد خوانساري؛ حاشیه نویس: جمال الدین محمد بن حسین خوانساری؛ محقق: احمد عابدی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الحاشية على شروح الإشارات، حاشيه مرحوم آقا حسين خوانسارى بر كتاب اشارات ابن سينا و برخى از شروح و حواشى آن (شرح الإشارات خواجه نصيرالدين طوسى، شرح الشرح (معروف به المحاكمات) قطب‌الدين رازى، حاشية شرح الشرح (حاشية المحاكمات) ميرزا جان حبيب‌الله باغنوى شيرازى)، به زبان عربى است. در ذيل كتاب، حاشيه فرزند مؤلف، آقا جمال خوانسارى بر حاشيه پدرش ذكر شده است. كتاب توسط احمد عابدى مورد تحقيق قرار گرفته است. در مقدمه تحقيقى وى مطالبى درباره كتاب ذكر شده كه برخى از آنها عبارتند از: محقق خوانسارى اگرچه متأخر از صدرالمتألهين است، اما متأثر از مباحث حكمت متعاليه نيست و در اين كتاب از شيوه مشائين پيروى كرده است و فراوان از شيوه اشراقيون احتراز كرده است؛ البته وى اگرچه موافق مشايين است، اما در مسئله اثبات هيولى با آنها مخالف است. وى در اين حاشيه فراوان بر مسئله تشكيك اعتراض كرده و مدعى تشكيك را به عجز از فهم معناى كلامش نسبت داده و اين بحث از نيكوترين مباحثى است كه در اين كتاب يافت مى‌شود. بيشتر حكما قائل به عدم وجود غايت براى خداوند در افعالش هستند؛ چراكه غنى بالذات نزد آنها كسى است كه افعالش نه براى غرض و نه براى عوض است؛ اما محقق خوانسارى معتقد است كه اين عقيده مخالف شريعت اسلامى است و مباحث طولانى در اثبات غايت براى افعال خداوند متعال دارد. در بيشتر موارد اختلاف بين محقق طوسى و فخرالدين رازى، حق را به رازى مى‌دهد نه محقق طوسى. فراوان به كلمات محقق ميرزا جان باغنوى شيرازى اهتمام شده است، بلكه بيشتر اين كتاب تعليقه بر حاشيه باغنوى است؛ بلكه در بيشتر مباحث كتاب، سطر به سطر از كلمات باغنوى غفلت نشده است. شيوه محقق خوانسارى در اين كتاب جز در موارد نادر، بر عدم نقل اقوال حكماست. فرزند مؤلف، آقا جمال‌الدين خوانسارى (متوفى 1125ق) تعليقاتى بر حاشيه والدش دارد كه محقق هر مقدار از آن را كه در نسخه‌هاى مختلف خطى يافته نقل كرده است. غريب آن است كه اين حواشى در «رياض العلماء» و همچنين در «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى» ذكر نشده است. اين حواشى اگرچه نسبت به كتاب پدرش كمتر است، اما دلالت بر آن دارد كه دقت آقا جمال و تبحرش در حكمت بيشتر از پدرش بوده است. محقق همچنين در مقدمه‌اش، نسخ خطى مورد استفاده را معرفى كرده است. شيوه تحقيقى وى بدين ترتيب است كه پس از ارزش‌گذارى نسخه‌ها به شناخت صحيح‌ترين آنها اقدام كرده است. پس از مقابله برخى از نسخه‌ها با بعضى ديگر آنچه را كه در متن صحيح است تثبيت كرده و از نقل اختلافات نسخه‌ها در تعليقات كتاب خوددارى نموده است. وى معتقد است ذكر اختلافات نسخه‌ها جز جمع تعدادى نسخه در نسخه واحد كه موجب تشويش خواننده مى‌شود فايده ديگرى ندارد. در بسيارى موارد نيز نسخه‌هاى كتاب مختلفند كه موجب تغيير در معنا مى‌شود. از آنجا كه محقق خوانسارى، عبارتى را از كتب مزبور (اشارات و شروح آن) بدون ذكر هيچ‌گونه عنوانى براى بازشناسى، نقل كرده و بر آن حاشيه زده، محقق كتاب كلمات چهارگانه ذيل را به متن اضافه كرده است: - «قال الشيخ» كه منظور كلام ابن سيناست؛ - «قال الشارح» كه منظور كلام خواجه نصيرالدين طوسى است؛ - «قال المحاكم» كه منظور قطب‌الدين رازى است؛ - «قال المحشي» كه منظور ميرزا جان باغنوى است. وى به آنچه محقق خوانسارى نقل كرده، اكتفا نكرده، بلكه غالباً جمله‌اى كامل يا سطرى از كتاب مورد نظر را ذكر نموده، به‌گونه‌اى كه امر بر خواننده مشتبه نشود. همچنين وى مصادر تمامى تعليقات را از اين چهار كتاب ذكر كرده است تا مراجعه‌كننده به‌راحتى به آن مراجعه كند. سپس عناوين نمطها و فصول را اضافه كرده تا استفاده از آن راحت باشد؛ چراكه مؤلف ننوشته كه اين كلام از كدام فصل يا نمط است و با اين افزوده محقق (كه وى آن را بين كروشه قرار داده)، مراجعه‌كننده به‌آسانى به مقصود خويش نايل مى‌گردد. در ابتداى جلد اول، فهرست مختصر مطالب و در انتهاى هر دو جلد فهرست مفصل مطالب ذكر شده است.
تفصیل النشاتین و تحصیل السعادتین
نویسنده:
حسین بن محمد راغب اصفهانی؛ ناظر: جواد شبر
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: انتشارات الهجرة,
چکیده :
«تفصيل النشأتين و تحصيل السعادتين» تأليف محمد بن مفضل راغب اصفهانى، به زبان عربى است. و مشتمل بر بررسى و شناخت ابعاد مختلف انسان و شخصيت او مى‌ باشد./ نام كتاب از چهار آيه قرآن گرفته شده است كه بدين ترتيب مى‌ باشد: الف) نشأتان: آيه اول: «و لقد علمتم النشأة الاولى فلو لا تذكرون» آيه دوم: «ثم ينشئ النشأة الآخرة إن الله على كل شيء قدير». ب) سعادتان: آيه اول: «اذكروا نعمتى التى انعمت عليكم» آيه دوم: «و اما الذين سعدوا ففى الجنة»./ كتاب، مشتمل بر مطالب و مباحث مهمى پيرامون انسان است كه مؤلف آن را در سى و سه باب بيان نموده است و در بيان مطالب از آيات قرآن كريم، روايات شريفه و اشعار استفاده نموده است./ اولين باب كتاب، در مورد شناخت انسان از خودش (خود شناسى) است. مؤلف، در آغاز اين باب مى‌گويد كه برخى از حكما يك مرتبه گفته‌اند اولين چيزى كه براى انسان لازم و ضرورى است شناخت از خويشتن است. و بار ديگر گفته‌اند اولين چيزى كه بر انسان لازم است شناخت خداوند متعال است. و اين دو با هم منافات ندارند. و سپس اين مطلب را توضيح مى‌دهد. مؤلف، ذكر مى‌كند كه انسان براى شناخت خويش بايد بر امورى اطلاع و آگاهى داشته باشد. وى هشت مورد را بيان مى‌نمايد. يكى از مواردى كه ذكر مى‌كند اشاره به اين مطلب است كه مى‌گويد، كسى كه خود را شناخت به تحقيق خدا را شناخته است و در اين زمينه آيه «سنريهم آياتنا في الآفاق و في انفسهم» را توضيح مى‌دهد. / يكى از ابواب كتاب، پيرامون اين مطلب است كه انسان مقصود عالَم است و بقيه براى انسان به وجود آمده‌اند. مؤلف، در اين زمينه آياتى را بيان مى‌نمايد. برخى از آيات ذكر شده عبارت است از: 1. «انى جاعل في الارض خليفه» ؛ 2. «و لقد كرمنا بنى آدم و حملناههم في البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا» ؛ 3. «هو الذى خلق لكم ما في الارض جميعا» ؛ 4. فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين» ./ از جمله ابواب كه مؤلف بيان مى‌كند و به شرح و توضيح آن مى‌پردازد در مورد انواع عبادت از علم و عمل است. مؤلف، چنين بيان مى‌كند: «عبادت دو نوع است. علم و عمل، و حق اين است كه اين دو متلازم هستند چون علم مانند ريشه و شالوده است و عمل مانند بنا و ساختمان، و چنان چه شالوده بدون بنا شايسته نيست، و بنا هم بدون شالوده برپا نمى‌شود. هم چنين علم بدون عمل شايسته نيست و عمل بدون علم هم شايسته نيست و...». در ادامه در مورد شرافت علم و عمل مطالبى ذكر مى‌كند. مؤلف، در اين باب در دو فصل پيرامون علم توضيحاتى بيان مى‌نمايد. / آخرين باب كتاب در مورد شرافت انسان بر ملائكه است. مؤلف، توضيح مى‌دهد كه انسان دو نوع است. يكى فقط ظاهر انسان را دارد از نظر جسمى و بدنى. ديگرى انسان است به معنايى كه هدف خلقت بوده است. در پايان اين باب اين آيه نقل مى‌شود: «و الملائكة يدخلون عليهم من كل باب سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار» .
  • تعداد رکورد ها : 142