جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 39
تبیین و مقایسه دیدگاه ارسطو و ملاصدرا در فلسفه سیاسی
نویسنده:
مهدی قهرمان نوه‌سی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو با تکیه به روش منطقی و عقلانی صرف کهاز منابع الهامی والهی محروم می باشد ونیز با انسان شناسی که انسان رابا اجتماع معنا می کند وکمال وجودی انسان را به اجتماع گره می زند ، فلسفه سیاسی خو یش را بنیان می نهد و جایگاه واقعی و راستین سعادت را در شهر وزندگی مدنی در نظر می گیرد.ارسطو در کتاب سیاست تقدم شهر بر فرد را برجسته نموده است . ضابطه‌ی ارسطو در بازشناختن نظامهای سیاسی " مصلحت عمومی" است. مصلحت عمومی که همان خیر در قلمرو شهر است، با عدالت مطلق یکی است. اما فلسفه سیاسی متعالی ملاصدرا با روش برهانی متکی به آموزه های عرفانی و وحیانی و نیزباانسانشناسی سیاسی که با اسفار عقلیه و حرکت جوهری ترسیم شده است ،تشکیل می شود کهدارای تفاوت های بنیادینی با فلسفه سیاسی ارسطو است.ملاصدرا مبادی یک سیاست الهی را در قالب حکمت نبوی و حکمت الهی و در قالب قوس نزول و صعود و بالاخره در قالب روش سلوکی خود یعنی اسفار عقلیه اربعه ارائه کرده است. از نظر او کسی که می‌خواهد سیاست مدن را تنظیم کند باید سفر چهارم را یعنی سفر «فی الخلق بالحق» را طی کرده باشد.
زمان در نظر ارسطو و ملاصدرا
نویسنده:
سیروس علیپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألۀ زمان یکی از بغرنج‌ترین مسائلی است که از آغاز پیدایش اندیشۀ بشری، در اذهان آدمیان جلوه‌گری کرده است. بی‌گمان، تفکر فلسفی در باب «زمان»، در زمرۀ تفکرات اصیل و ناب انسانی است. سهم ارسطو، به عنوان فیلسوفی از عالم یونان، و ملاصدرا، به عنوان اندیشمندی فلسفی از عالم اسلام، در این زمینه، همواره شایان توجه است. لذا، مناسب دیدیم که مقایسۀ نگرش این دو فیلسوف نسبت به زمان را به عنوان موضوع پایان‌نامه، بر عهده بگیریم.در این پایان‌نامه، آرای ارسطو و ملاصدرا در باب زمان را بررسی کرده و به تطبیق آن دو حکمت پرداخته‌ایم. بعد از طرح کلیات و پرداختن به پیشینۀ تاریخی (فصل نخست)، مباحث اساسی مربوط به زمان در نظر ارسطو و ملاصدرا را در طی چهار فصل (دوم تا پنجم)، بررسی کرده‌ایم. ابتدا به ماهیت و تعریف زمان پرداخته (فصل دوم) و سپس رابطۀ زمان و حرکت را در تعریف زمان گزارش و بررسی کرده‌ایم (فصل سوم). بررسی وجود زمان و جایگاه زمان در تفکر ارسطو و ملاصدرا، به ترتیب، دو فصل بعدی را تشکیل داده‌اند. در نهایت، در فصل ششم، ضمن مقایسه و تطبیق آرای این دو حکیم، نتیجۀ بحث را آورده‌ایم.با مقایسۀ فلسفۀ وجودی ملاصدرا و فلسفۀ طبیعی ارسطو، در بحث مربوط به زمان، به این نتیجه رسیدیم که حکمت صدرایی، ضمن تأثیرپذیری از حکمت ارسطویی و پذیرش نقاطِ مثبت آن، همواره گامی فراتر نهاده و سخنی نو و عقیده‌ای نو بیان داشته است، که از آثار نگرش اصالت وجودی و نظریۀ حرکت جوهری اوست.پژوهش حاضر، بر پایۀ مواد کتابخانه‌ای (اعم از چاپی و الکترونیکی) و روشِ توصیفی- تحلیلی- تطبیقی انجام گرفته است.
بررسی مقایسه ای انسان‌شناسی ملاصدرا و فلوطین
نویسنده:
صغری ملاولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به این که باری تعالی مدال پر افتخار اندیشه و تفکر را تنها شایسته‌ی اشرف مخلوقات دانست و نصیب او نمود، از همان بدو خلقت، این موجود الهی در صدد شناسایی خویش و جهان اطرافش برآمد. لذا می‌توان تاریخ انسان‌شناسی را با تولد انسان یکی دانست. در طول تاریخ نظرات بسیاری در رابطه با انسان و انسان‌شناسی مطرح شده است و هر متفکری با استفاده از اصول خاص فکری نظرات خویش را درباره‌ی آدمی ارائه نموده است. از جمله اندیشمندان عالم که به شناسایی انسان پرداخته و درباره‌ی او نظراتی ارائه کرده‌اند، ملاصدرا و فلوطین می‌باشند. پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه‌های این دو فیلسوف گرانقدر در رابطه با انسان می‌پردازد و مواضع اختلاف و اشتراک آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد و در نهایت در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که انسان‌شناسی ملاصدرا و فلوطین بر چه عناصری مبتنی است؟ به این معنا که آیا انسان‌شناسی این دو متفکر صرفاً فلسفی است یا از عناصری چون عرفان و دین بهره برده-اند؟ بر اساس تحقیقات انجام شده فلوطین فیلسوفی است که از عنصر عرفان در انسان‌شناسی-اش استفاده نموده ولی ردپایی از دین وحیانی خاصی در آن نیست؛ اما ملاصدرا به عنوان فیلسوف برجسته‌ی اسلامی در انسان‌شناسی خویش از دین و عرفان و فلسفه بهره‌مند گشته و معارف خاصی را در این زمینه ارائه نموده است.
تحقیق و تصحیح رساله زواهرالحکم میرزا حسن لاهیجی
نویسنده:
ملکه اسفندیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به تصحیح رسالۀ«زواهر الحکم»میرزاحسن لاهیجی فرزندملا عبدالرزاق لاهیجی(1042 - 1121 هـ ق)، بخش « امور عامه وطبیعیات» آن پرداخته است؛ زواهر الحکم («امورعامه» و طبیعیات) کتابی فلسفی استکه بعد از ذکر مقدمه ای در تعریف حکمت وتقسیمات آن،درباب اول، به تعریف وجود و ذکرتقسیمات آن در پنج مطلب وهر مطلب دارایچندین فصل که مطلب اول علت ومعلول، مطلب دوم وجود وماهیت،مطلب سوم واجب وممکن،مطلب چهارم واحد وکثیر،مطلب پنجم قدیم وحادث، وسپس در باب ثانی به طبیعیات در نه مطلب وهر مطلب دارای چندین فصل، که مطلب اول ماهیت جسم،مطلب دوم احوال حرکت وسکون،مطلب سوم مکان وخلأ،ومطلب چهارم متناهی بودن کمیت ها،مطلب پنجم احوال اجرام فلکی،مطلب ششم احوال بسائط عنصری،مطلب هفتم ترکیب عناصر وذکر مرکبات ناقصه،مطلب هشتم ذکر مرکبات تامّه،مطلب نهم بحث انسان درپنج فصل پرداخته است. میرزا حسن لاهیجی، عالمی فاضل است که در فلسفه بعضی از مبانی ملا صدرا را پذیرفته وقائل به اصالت و وحدت حقیقت وجود است ، ولی به طور کلی در مباحث دارای مشرب مشایی و مانند پدر خود به حسب ظاهر، از اتباع شیخ الرئیس وشارح افکار ایشان است،وی نیز مسلط بر کلام شیعه نیز بوده و در اثبات عقاید خود، از استدلال های عقلی ونقلی بهره جسته است. این تحقیق بر اساس مقابله نسخه ها، صورت گرفته ، وانجام این تحقیق به روش کتابخانه ای و با استفاده از عکس نسخ در کتابخانه ها تهیه شده است. در این رساله علاوه بر آوردن زندگی‌نامه ‌ای کوتاه از مؤلف و نوشتن مقدمه تحقیقی، سعی شده‌ است به روش علمی و با رعایت امانت،نزدیک ترین صورت به متن اصلی ارائه شود.
جوهر و عرض نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله مشتمل بر یک پیشگفتار و سه فصل می باشد:در پیشگفتار متعرض سیر تاریخی مسئله جوهر و عرض از آغاز تا ارسطو شده ایم. فصل نخست به ابن سینا، فصل دوم به ملاصدرا، و فصل سوم به مقایسه مطالب دو فصل قبلی اختصاص دارد. روند کار چنین است که ابتدا تعریف فلسفه، موضوع آن، کیفیت ارتباط بحث جوهر و عرض با موضوع فلسفه، فلسفی یا منطقی بودن این بحث و اهمیت آن بیان شده است. سپس تعریف جوهر، تقسیمات آن، ویژگی های آن و اطلاقات آن تبیین شده و آنگاه متعرض تعریف عرض، اطلاقات آن و ویژگی های آن شده ایم. در آخر نیز بخشی را به کیفیت رابطه جوهر و عرض اختصاص داده ایم. فصل سوم نیز به بیان وجوه اشتراک و امتیاز آرا طرح شده این دو فیلسوف در این رساله، پرداخته است.
تبیین رابطه ی علت و معلول از نظر ابن سینا و نقد آن در فلسفه صدرایی
نویسنده:
سمیه سلگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آغاز آفرینش، انسان همواره درتلاش برای شناخت عالم خارج و یافتن ارتباط پدیده-های موجود در آن بوده و این امر او را به سوی مسئله‌ی علیّت کشانده است. فلاسفه‌ی اسلامی اهمیت ویژه‌ای برای اصل علیّت قائل بوده‌اند، به طوری که این اصل شالوده‌ی تفکر فلسفی آن-ها را تشکیل داده است. از نظر آن‌ها، علت عبارت است از موجودي كه تحقق موجودي ديگر (معلول) متوقفبرآن است.طبق نظریه‌ی امکان ماهوی ابن سینا، هر یک از علت و معلول ماهیت و وجودی جدا از دیگری دارد وآن‌چه موجب نیازمندی معلول به علت می‌شود، ممکن الوجود بودن آن است. بنا بر این تفسیر از علیّت، رابطه‌ی علت و معلول، رابطه‌ی دو امر مضاف است که اضافه‌ی میان آن‌ها از نوع اضافه‌ی مقولی است؛ اما، صدرا این دیدگاه ابن سینا را مورد نقد قرار می‌دهد و برای علت و معلول دو وجود متباین به تمام ذات و مستقل از هم قائل نیست، بلکه او با تکیه بر اصولی مانند:اصالت وجود، تشکیک وجود و وحدت شخصی وجود، نظریه‌ی وجود رابط معلول را مطرح می‌کند که بر اساس آن وجود معلول چیزی جدا از وجود علت‌اش نیست و علت و معلول دو مرتبه از یک وجودند و معلول شأن و تجلّی وجود علت و عین ربط به آن است. به این ترتیب، صدرا با طرح نظریه‌ی وجود رابط، تفاوت‌های بنیادین زیر را در تبیین اصل علیّت ایجاد می‌کند: امکان فقری به جای امکان ماهوی، ترکیب اتحادی در مقابل ترکیب انضمامی، اضافه‌ی اشراقی جایگزین اضافه‌ی مقولی، فاعلیّت بالتجلّی به جای فاعلیّت بالعنایه، تقدم بالحق در مقابل تقدم بالعلیه.
بررسی نظام تربیتی ملاصدرا
نویسنده:
مهلا ثمره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت وجود یک مبنای فلسفی مستحکم در جهت ارائه مبانی، اصول، روش‌ها و اهداف تربیتی، این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی نظام تربیتی ملاصدرا پرداخته است. در این راستا پس از بررسی 4 نظریه اساسی حکمت متعالیه، (اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت جوهری، عاقل و معقول و نفس و قوای آن) که هر یک به‌نوبه خود مسائل و مشکلات فلسفی بسیاری را پاسخ‌گو بوده‌اند، نتایج زیر به دست آمد.1.
معاد جسمانی به روایت ملاصدرا و بررسی شبهات وارد بر آن
نویسنده:
مریم جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مسائل مربوط به معاد ، معاد جسمانی به طور خاص مورد توجه زیاد متفکران بوده و همیشه برای اثبات آن کوشیده اند. ملاصدرا در این مسیر با تزکیة عقل از عیوب تفکر و داشتن دغدغه شریعت و اعتماد به واقع گویی شریعت و نفی تعارض در آن در جهت فهم و سپس استدلال عقلی این آموزه ها ، می کوشد نظریه ای ارائه دهد؛ که قرآن و برهان و عرفان در آن هماهنگ باشند. ایشان برای گذر از دیدگاه متکلمان که ریشه در نگاهی اصالت ماهیتی به حقیقت انسان دارد ، اصالت وجود و فروع آن را به منزلة یکی از اصول ثابت در تبیین معاد جسمانی در همة آثار خودش قرار می دهد . ملاصدرا جنبة جسمانی نفس و رابطه اش را با بدن مادی با محور قرار دادن هویت وجودی انسان تبیین می کند. همچنین مرتبة تجرد نفس پس از مرگ و حدوث آن را به صورت جسمانی ، با تحلیلی از قدم نفس که کمال آن را در مرتبة علت مندمج می داند ، جمع می کند. حقیقت انسان در وجود وحدتی دارد که می تواند با حرکت جوهری به مراتب تجرد برزخی و عقلی برسد؛ ضمن اینکه مراتب مادون را با وجود جمعی در خود دارد و از آنجا که شیئیت شیء به صورت آن است نه به مادة متعین آن؛ لذا در عالم آخرت که نفس بدون مادة قابلی است ، هویتش محفوظ می ماند. مرتبة مثالی انسان ، در آخرت آغاز مراحل آخرت است و حشر و نشر و بعث بر آن متوقف است. رسالة حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای ، ضمن روش شناختی حکمت متعالیه ؛ مبانی فلسفی ملاصدرا و ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی را تبیین کرده ؛ سازگاری آن را با آیات قرآن کریم به اثبات رسانده و شبهات وارد بر آن را پاسخ دهد.
تلقی ملاصدرا از ماهیت انسان به عنوان نوع متوسط و نقش آن در حیات پس از مرگ
نویسنده:
باقر گرگین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از هویت و حقیقت انسان در حکمت متعالیه رنگ و بوی تازه‌ای به خود می‌گیرد. ملاصدرا با تکیه بر نظریه‌ها و مبانیِ ویژۀ خود از جمله اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس، که حکیمان پیش از وی را به آن‌ها راه نبوده، مباحثی را دربارۀ انسان به میان آورد که خواستگاه نوآوری‌هایی در نظام فلسفیِ او گشت. کرانه‌ناپذیر بودن ماهیت انسان و در حد منطقی گنجیده نشدن حقیقت انسان، از آن دست است که در مباحثی چون پیوستگی نفس و بدن، نحوۀ وجود نفس و بدن، تناسخ و معاد جسمانی و مسائل مرتبط با آن‌ها موجب به میان آمدن سخنان در خور درنگی شد.صدرالمتألهین بر پایۀ مبانیِ پیشین و اشاره به نحوۀ وجود خاص انسان سخن از دگرگونیِ نوعیِ انسان به‌میان آورد. بر این اساس حیوان ناطق نوع متوسط دانسته می‌شود و می‌تواند تحت اجناسِ بهیمی، سبوعی، شیطانی و ملکی واقع شود و از انواع گوناگون مندرج در این اجناس برخوردار شود. وی با تکیه بر دریافت خود از ماهیت انسان، به دگرگونیِ مسائل مهم حکمت پرداخت. از آن دست می‌توان به مسئلۀ ادامۀ زندگیِ انسان پس از مرگ، تناسخ و معاد نفس به بدن اشاره کرد. با مبنا قرار دادن نحوۀ وجود نفس انسانی و با نظر به برخورداریِ انسان از ساحت‌های وجودیِ سه‌گانه و اینکه نفس در همۀ مراتب از وجود یگآن‌های برخوردار است، زندگیِ پس از مرگ در حکمت متعالیه تبیین می‌شود. بر این اساس تناسخِ اصطلاحی (ملکی) به کلی از میان برچیده می‌شود و در برابر آن تناسخ ملکوتی مطرح می‌شود که تفاوتی جدی با تناسخ مشهور دارد و بر خلاف آن، رخ دادنش جایز شمرده شده است. از دیگر سو تفسیری نو از معاد جسمانی به میان می‌آید که در آن هم جسمانی بودن معاد توجیه می‌شود و هم عینیت بدن دنیوی و اخروی بر تبیینی فلسفی استوار می‌گردد.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
  • تعداد رکورد ها : 39