جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی مقایسه‌ای تقسیم‌بندی علوم از منظر ارسطو، فارابی، اخوان الصفا و ابن سینا
نویسنده:
مهدی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو نخستین کسی بود که مطلق دانش را مورد تقسیم قرار داد و براساس ملاک غایت آنها را به سه دسته، علوم نظری، عملی و تولیدی تقسیم کرد و پس از آن برمبنای موضوع به تقسیم هریک از این علوم پرداخت. اما فارابی برخلاف ارسطو رشته های علمی را تقسیم کردو علوم را براساس سودمندی، به دو بخش علوم ابزاری که علومی نافع میباشند و علوم غیرابزاری تقسیم کرد، که علوم ابزاری شامل زبان و منطق، و علوم غیرابزاری شامل علوم نظری و عملی میباشد.اخوان الصفا نیز همچون ارسطو مطلق دانش را مورد تقسیم قرار دادند، آنان در ابتدا علوم را به دو دسته صنایع علمی و صنایع عملی تقسیم میکنند، که صنایع عملی شامل حفّاری و نجّاری و غیره می‌شود. امّا صنایع علمی به سه دسته، علوم ریاضی، علوم شرعی و علوم فلسفی تقسیم می شوند، خود علوم فلسفی شامل چهار قسم، ریاضیات، طبیعیات، الهیات و منطقیاتمیشود. در تقسیم بندی اخوان الصفا جایگاه نفس، سیاست، منطق و اخلاق متفاوت تر از جایگاه این مسائل نزد حکمای مشایی است، و ملاک آنان در تقسیم علوم بیشتر حول محور غایت علوم می باشد. اما ابن سینا در تقسیم علوم دونوع رویکرد دارد: ابتدا رویکرد ارسطویی که در آن به تبعیت از ارسطو به تقسیم علوم پرداخته، با این تفاوت که وی تنها علوم فلسفی را تقسیم میکند. رویکرد دوم ابن سینا دیدگاه شخصی اوست. ابن سینا در تقسیم ابتکاری خویش همانند فارابی دست به تقسیم رشته های علمی می زند و براساس آن علوم را به دو دسته علوم حکمی و غیرحکمی تقسیم میکند. بدین صورت او امور عامه را از الهیات بالمعنی الاخص تفکیک می نماید. ابن سینا در حکمت عملی نیز صناعت شارعه را وارد نمود و به این صورت تقسیمی رباعی در هر دو قسم حکمت نظری و عملی انجام می دهد. ابن سینا علاوه بر دو ملاک غایت و موضوع، علوم را از حیث دوام و کارایی نیز تقسیم کند، بنابراین می کوشد تا با ارائه تقسیم بندی جدیدی تا حدی از مشکلات نظرات پیشینیان بکاهد و علوم بسیاری را در تقسیم خویش بگنجاند.
خلود نفس از دیدگاه فارابی و ابن سینا و مقایسه آن با مفاد آیات و روایات
نویسنده:
معصومه صفدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس با تعلق به بدن و به کارگیری آن خود را تا حدی به کمال می‌رساند، ولی آنچه مسلم است همراهی نفس با بدن مادی همیشگی نیست و ماده همیشه در تغییر و تبدیل و کون و فساد است و به همین جهت از نفس که مجرد است، جدا خواهد شد و نفس مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت. لذا مرگ به معنای نابودی نیست بلکه قطع علاقه نفس از بدن است، و این نفس است که برای همیشه باقی خواهد ماند و جاودانه می‌شود. خلود نفس را می‌توان هم از جهت عقلی و فلسفی و هم از جهت نقلی و متون الهی مورد بررسی قرار داد. از جهت عقلی، فیلسوف بزرگی چون فارابی، برخلاف آیات و روایات،معتقد به خلود و جاودانگی برخی از نفوس انسانی است و نفوس برخی دیگر را، مانند حیوانات، راهی وادی عدم و نیستی می‌داند. اما شیخ الرئیس ابوعلی سینا مطابق آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) نفس همه انسان‌ها را خالد و جاودان می‌داند و برای ادعای خود دلایلی را مطرح می‌کند. جناب فارابی و ابن‌سینا هماهنگ با متون دینی، اهل بهشت را، جاودان در بهشت و سعادت می‌دانند و معتقدند برخی اهل جهنم از آن خارج می‌شوند و متکامل می‌گردند و برخی دیگر در آن خالد و معذب می‌مانند. واقعیتی که باید به آن توجه شود این است که حقیقت معاد و جاودانگی نفس را هیچ کس آن گونه که باید نمی‌تواند تبیین نماید، چرا که بحث از این مسائل از امور غیبی ماوراءالطبیعه و پیچیده است، و آنچه مهم است توجه به نتیجه و ثمر? اعتقاد به خلود نفس است و آن هم چیزی جز تغییر در اعمال و رفتارها و سوق دادن آن به سوی تقرب و نزدیکی به خداوند متعال نیست.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی فارابی و فیض کاشانی با تأکید بر مبانی انسان‏شناختی
نویسنده:
اعظم وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر اندیشه‌ای بر اساس یکسری مبانی پایه‌گذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسان‌شناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آن‌ها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و مؤثری در شکل‌گیری اندیشه اخلاقی دارد.فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامی‌اند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسان‌شناختی هر یک از آن‌ها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است.از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل می‌دهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت می‌رسد. وی معتقد است نفس با تطور می‌تواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان می‌داند.فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایه‌گذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژه‌ای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مؤلفه‌هایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقض‌نما به چشم می‌آید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است.فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، می‌داند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور می‌داند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی می‌کند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژه‌ای به اخبار و روایات دارد و سعی می‌کند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغة حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود می‌گیرد.در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشه‌ای تلفیقی است.
عقل عملی از دیدگاه فارابی، ملاصدرا و نراقی
نویسنده:
منصوره برادران مظفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل عملی یکی از قوای نفس انسانی است که درباه آن، نظریات مختلفی بیان شده است. در این نوشتار، عقل عملی از دیدگاه فارابی، ملاصدرا و مرحوم نراقی مورد بحث قرار گرفته‌ است. فارابیعقل نظری و عملی را مدرک کلیات و جزئیات می‌داند و تفاوت آنها را در متعلق ادراک بر می‌شمارد. متعلق ادراک عقل نظری، اموری است که فقط شأن معلوم شدن را دارد و متعلق عقل عملی، اموری است که هم معلوم و هم مورد علم اختیاری واقع می‌شود و کمال آن به این است که بدان عمل شود. لذا فارابی برای عقل عملی، تنها نقش معرفت شناختی قائل است. ملاصدرا، عقل نظری را مدرک کلیات و عقل عملی را مدرک جزئیات و نیز بر انگیزاننده قوا برای تحقق فعل می‌داند. بنابر این ملاصدرا برای عقل نظری نقش معرفت شناسی و برای عقل عملی علاوه بر نقش معرفت شناختی، نقش انگیزشی نیز قائل است. نراقی، عقل نظری را صرفا مدرک و عقل عملی را صرفا محرک می‌داند. یعنی از نظر او، عقل نظری نقش معرفت شناختی و عقل عملی فقط نقش انگیزشی دارد. در این تحقیق همچنین کارکردهای دیگر عقل عملی، کمال و ثمره آن، و وجه تسمیه و رابطه و تفاوت آن با عقل نظری بیان گشته است.
امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
فرزاد پورنظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امنیت از جمله پدیده های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت های اساسی و پایه ای فرد و جامعه به شمار می رود و فقدان آن و یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد و تامین و مراقبت از آن در فرآیند پایداری امنیت در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی از مطلوبیت ویژه ای برخوردار است. یکی از انواع امنیت ها، امنیت اجتماعی است که تولید، تأمین و پایدار سازی آن نیازمند مقدمات و زمینه های نسبتاً پیچیده ای بوده و آسیب پذیری و زوال آن نیز تحت تأثیر زمینه ها و متغیرهای متفاوتی است که شناخت و معرفت آنها نیز ضرورتی اساسی است. عنوان این پروژه تحقیقاتی، امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن و روایات می باشد. و به روش کتابخانه ای و توصیفی، تحلیلی تهیه و تدوین شده است. علت انتخاب این موضوع بدان جهت است کهتامین امنیت برای افراد جامعه همواره در طول تاریخ مورد توجه حکومت ها و زمامدارن آن بوده است و حتی اشخاص و مکاتبی خواسته اند تا امنیت اجتماعی را طبق مبادی تئوریک و روش های اجرایی خود محقق گردانند، اما بعد از مدت زمانی ناکارآمدی آنها مشخص و با شکست مواجه شده است، و از سوی دیگر افرادی بر این باور هستند که دین برنامه و ایده ای برای برقرای امنیت در جامعه ندارد؛ به این دلیل در این پایان نامه سعی بر آن خواهد بود که حتی المقدور دیدگاه قرآن و ائمه (ع) در این رابطه تبیین و تشریح گردد. نتایج کلی بدست آمده نشان دهنده آن است که قرآن و روایاتناامنی اجتماعی را ناشی از نبود اعتقادات و باروهایی دینی به ویژه توحید و معاد می داند و از سوی دیگرایمان را ریشه اصلیامنیت اجتماعی دانسته و دست یابی به آن رادر گروه ایمان به خداوند و آموزش آموزه های دینی به مردم می داند. و اینکهمهمترین هدف از تأمین امنیت اجتماعی،فراهم کردن محیطی سالم و آرام برای پرداختن به امر عبادت و بندگی خداست.
تجلی عقاید شیعه در فلسفه فارابی
نویسنده:
فریده ابراهیم نتاج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا عقیده شیعه در فلسفه فارابی موثر بوده یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت این تاثیر چگونه بوده و در آثار وی عقاید خاص شیعه چگونه تجلی کرده و فارابی با تاثر از آنها چگونه آنها را در قالب و صورت های فلسفه نمودار کرده است؟ البته عام شیعه نیز در این رساله مذکور شده است. مباحث این رساله در چهار فصل گنجانده شده است: در فصل اول کلیات تحقیق شامل مسأله و فرضیه تحقیق و شرح حال و آثار فارابی و تأثیر فضای اجتماعی و فرهنگی بر افکار و اندیشه های وی است. فصل دوم شامل نظریات فارابی درباره اثبات خداوند و وحدانیت او و شرح اقسام توحید به خصوص نظر فارابی در توحید صفاتی و افعالی بیان شده است. در ادامه این بحث در مسائلی چون حسن و قبح، عدل،‌ رویت، قضاء و قدر و جبر و اختیار به مقایسه نظریات فارابی و فرق مختلف اسلامی پرداخته شده است. فصل سوم شامل وحی و نبوت و امامت است. در این قسمت نظریات فرق مختلف اسلامی و نیز نظر فارابی راجع به این مساله بیان شده است. در ادامه ویژگی های امام و مدینه فاضله و اقسام مدن غیرفاضله ذکر شده است. در فصل چهارم معاد و تناسخ طبق نظر فارابی شرح داده شده است. نتیجه هر فصل که در پاسخ به سوالات همان فصل به دست آمده بار دیگر طور خلاصه در بخش نتیجه گیری بیان شده است.