جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 21
مبانی عقلی ولایت در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
ندا درخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت، حقیقتی است که هم بر خدا و هم بر انسان اطلاق می شود . ملاصدرا ولایت انسان را به ولایت عام و خاص تقسیم می کند که ولایت عام قرب اهل ایمان به خداوند است. قرب خاص، فنای ذاتی و صفاتی و افعالی انسان در حضرت حق است. از نظر ملاصدرا، مقام ولایت، مقام انسان کامل است که در قوس نزول با تنزل ولی یا انسان کامل، مراتب هستی ایجاد می شود. ملاصدرا این مقام را بر اساس مبانی وجود شناختی خود تبیین می کند که بر طبق مبانی چون اصالت وجود و تشکیک وجود و قاعده الواحد و وجود رابط و مستقل ، "ولی" به عنوان فیض منبسط، صادر اول بلاثانی است که مراتب هستی تنزلات وجودی او هستند .در قوس صعود نیز مبانی انسان شناختی ملاصدرا، ترسیم کننده حقیقت و جایگاه " ولایت" است . ولایت امری اکتسابی است و هر انسانی به میزان شناخت حقیقت وجودی اش و تلاش در جهت کمال عقل نظری و عملیخود در مرتبه ای از "ولایت" قرار می گیرد و متناسب با مرتبه وجودی اش، قرب به حضرت حق می یابد و انسان کامل که علت وجودی در قوس صعود و علت غایی در قوس نزول است در بالاترین مرتبه ولایت قرار گرفته است." ولی" به طور کلی،به عنوان خلیفه خداوند، واسطه فیض وجودی و کمالی موجودات است.
کمال انسان از نظر ملاصدرا با نظر به کمال گرایی معاصر
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفی و انسان‌شناختی ویژه‌ی خود، از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، و حرکت جوهری، بحث کمال انسان را به نحوی مطرح کرده است که قابلیت‌های بسیاری برای پاسخ‌گویی به مسائل جدید مطرح درباره‌ی کمال دارد. ملاصدرا ویژگی خاص انسان را برخورداری او از قوه‌ی عقلانی می‌داند و لذا کمال انسان را بر اساس دو بعد عقلانی انسان، یعنی عقل نظری و عقل عملی، توضیح می‌دهد؛ گر چه بنا به دلایلی چون تجرد کامل عقل نظری، شرافت ذاتی آن، و باقی بودن آن در سرای اخروی، کمال نهایی انسان را در حیات اخروی در گرو عقل نظری می‌داند، و معتقد است این کمال نهایی در پرتو معرفت حقیقی به حق تعالی و اسماء و صفات و افعال وی می‌باشد. مسائل جدیدی در اندیشه‌ی فلسفی معاصر در بحث کمال انسان مطرح شده است، که عمدتاً ناظر به مکتب کمال‌گرایی است؛ لکن ما در این رساله کوشیده‌ایم پاسخ این مسائل را بر اساس آراء ملاصدرا درباره‌ی کمال انسان استنباط کنیم. بدین ترتیب در مواجهه با مسئله‌ی خودگرایانه یا دیگرگرایانه بودن کمال گرایی، می‌توان خداگرایی را به عنوان رویکرد سومی به این مسئله مطرح نمود. همچنین فلسفه‌ی ملاصدرا وظایف ناظر به خود و وظایف ناظر به دیگران را پوشش می‌دهد. در مسئله‌ی وحدت یا کثرت ارزش، گر چه ملاصدرا استعداد انسان‌ها را برای رسیدن به کمال متفاوت می‌داند، نتیجه اعمال آن‌ها و بحث حسابرسی را متناسب با همان تفاوت اولیه مطرح می‌کند. از طرفی ملاصدرا معتقد است تنها عده‌ی بسیار اندکی از انسان‌ها به مراتب عالی کمال دست می‌یابند؛ منتها این موجب نمی‌شود که مانند نخبه گرایان، جامعه را به سمت افزایش کمال آن عده‌ی معدود سامان‌دهی کند. نتایج عملی این رویکرد در تحلیل آراء ملاصدرا درباره‌ی کمال عبارت است از: لزوم ملازمت با عمل، اهمیت معرفت در انجام اعمال، لزوم تزکیه اخلاقی برای رسیدن به کمال، اولویت داشتن کمال فردی، و نقش انسان در ساختن ذات خود.
رابطه دین و اخلاق ازدیدگاه آیت‌الله مصباح وکانت
نویسنده:
رسول صدوقی فرید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق و نسبت آن با یکدیگر، یکی از مباحثی است که در چند سده اخیر مورد توجه بیشتر پژوهشگران حوزه دین قرار گرفته است. درون دینی یا برون دینی بودن مفاهیم اخلاقی و کارکرد و اهداف آن و نیز هم‌پوشانی آن با برخی اهداف دین، از جمله مسائلی است که در این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین سوال اساسی در این رابطه ‌این است که چه نسبتی بین دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین و اخلاق مستقل از یکدیگرند به این معنا که هیچ گونه پیوندی میان آنها نیست؟ یا این که غیر مستقل و وابسته به یکدیگرند. در صورت دوم آیا دین به اخلاق وابسته و نیازمند است یا اینکه اخلاق نیازمند دین است؟ خدمات دین و اخلاق به یکدیگر چگونه است؟ بدین منظور در این پایان نامه، دیدگاه دو اندیشمند و فیلسوف اسلامی و غربی (آیت الله مصباح و کانت) را به طور خاص و تفصیل مطرح کردیم و از بین دو دیدگاه نظریه آیت الله مصباح را به عنوان نظریه جامع و کامل‌تر بر گزیدیم. از دیدگاه آیت الله مصباح اخلاق، جزیی از دین به ‌شمار می‌آید؛ یعنی رابطه دین و اخلاق، رابطه‌ای ارگانیکی مانند رابطه تنه درخت با کل درخت است. ولی کانت اخلاق را هم در مقام شناخت و هم در مقام عمل، مستقل از دین می‌داند با اینکه ارتباط آن دو حقیقت را نیز ضروری می‌شمرد.
حقیقت عقل و نفس از دیدگاه ملاصدرا و کانت
نویسنده:
طوبی لعل صاخبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی نفس (خود) از جمله مسائل اساسی و آغازین ذهن بشر بوده است. در این میان برخی مکاتب رواشناسی و فلسفی به نحو ویژه به این مسأله پرداخته‌ند.این نوشتار در صدد بررسی نفس این محور بنیادی از دیدگاه ملاصدرا و کانت می‌باشد و در این راستا موضوعات پیرامون نفس و ارتباط آن با عقل، مبانی و نتایج هر یک را بدین ترتیب مورد تبیین و بررسی قرار می‌دهد: در گام نخست عقل و نفس از دیدگاه ملاصدرابررسی می‌شود. سپس دیدگاه کانت درباره‌ی عقل و نفس تبیین می‌گردد و در خاتمه به بیان و مقایسه‌ی دو دیدگاه پرداخته می‌ شود.
بررسی موضوع عقل و کارکردهای آن از دیدگاه شهید مطهری و مصباح یزدی
نویسنده:
مرتضی مرادی بیرون
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی موضوع عقل وکارکردهای آن از دیدگاه شهید مطهری و استاد مصباح یزدیشناخت عقل و عملکردهای آن یکی از مهمترین موضوعاتی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان واقع شده است و به همین دلیل جایگاه مهمی در معارف بشری و الهی دارد.با شناخت عقل و مباحث محوری پیرامون آن و نیز کارکردهای آن، باورهای دینی و اعتقادی انسان رشد می کند و اینجاست که انسان در سایه رشد افکار و اندیشه های دینی و اعتقادیش به مرحله کمال می رسد. پژوهش حاضر در راستای بررسی کارکردهای عقل، کوشیده است دو کارکرد آن را که حائز اهمیت بیشتری هستند و عبارتند از:1- کارکرد عقل در معرفت شناسی 2- کارکرد عقل در حوزه اخلاق، از دیدگاه دو دانشمند عصر حاضر یعنی شهید مطهری و استاد مصباح یزدی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. این دو کارکرد، اهمیت موضوع عقل را بخوبی مشخص میکنند چراکه با شناخت عقل و عملکرد آن، انسان خود راشناخته و مسیر زندگی خود را تعیین می کند.نگارنده برای بررسی موضوع عقل و دو کارکرد آن، با مراجعه به آثار دو دانشمنداز دیدگاه آنها فیش برداری کرده و در نهایت با مقایسه تطبیقی دیدگاه ها، به اشتراکات و افتراقات دو دیدگاه پرداخته است.
حسن و قبح عقلی از دیدگاه متفکران معاصر، مرحوم مظفر، آیت الله سبحانی و استاد مصباح
نویسنده:
لیلی یوسفی ابدال آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسایلی‌که از دیر باز تاکنون از مباحث جدی و مناقشه برانگیز نزد متفکران معاصر، از جمله فلاسفه و اصولیین و به ویژه متکلمان بوده است مسأل? حسن و قبح در افعال شخص عاقل – به ویژه انسان- است.گذر زمان و طرح دیدگاه‌های جدید دربار? اخلاق و فلسف? اخلاق، ضرورت و اهمیتاین مسأله را پیش از پیش نمایان می‌سازد. پرسش اصلی این است که آیا حسن و قبح عقلی است یا شرعی؟ منظور از عقل، عقل نظری است یا عقل عملی؟مشهور است که عدلیه، هوادار عقلانیت حسن و قبح افعال و اشاعره پیرو شرعی بودن حسن و قبح افعال می‌باشند. در تاریخ تفکر مسلمانان، معانی متفاوتی برای حسن و قبح بیان شده است: 1- کمال و نقص 2- ملایمت و منافرت با نفس 3- استحقاق مدح و ذم. دو معنای نخست مورد اتفاق اشاعره وعدلیه و معنای سوم مورد اختلاف آنها می‌باشد. قاعده حسن و قبح ذاتی، در حل و فصل بسیارى از مسائل کاربرد دارد. مباحث ملازمات و استلزامات عقلى در اصول فقه، جاودانگى و پایدارى ارزش هاى اصیل انسان در علم اخلاق و مسائل مهم کلامى، از جمله: وجوب تکلیف، حسن عقاب الهى، لزوم بعثت انبیا، قاعده ى لطف و... به این مسئله مبتنى اند.محور پژوهش حاضر این است که، معانی اجماعی و مورد اختلافی در معنای حسن و قبح را بیان کرده و مراد از ذاتی و عقلی بودن این مسأله، دلائل قائلین و منکرین حسن و قبح و آثار و نتایج آن را از نظر متفکرین معاصر- آقایان، سبحانی، مظفر و مصباح- بیان کنیم.
بررسی تطبیقی آراء آیت الله جوادی آملی و آیت الله ملکی میانجی در باب چیستی عقل و نقش آن در قلمرو خداشناسی
نویسنده:
مریم فاطمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خردورزی، تکیه بر عقل و تاکید بر نقش و جایگاه آن، موضوعی است که در قرآن کریم و روایات اسلامی اهمیت فراوانی دارد. از طرف دیگر در تاریخ تفکر اسلامی، دیدگاه های متفاوتی درباره عقل و محدوده حجیت آن، از سوی اندیشمندان ارائه گردیده که اختلافات فراوانی با یکدیگر داشته و بعضاً در تقابل با هم قرار می‌گیرند. هدف ما در این پژوهش، بررسی دیدگاه‌های دو اندیشمند جهان اسلام، آیت الله جوادی آملی و آیت الله ملکی میانجی، به عنوان نماینده دو مکتب فکری نوصدرایی و تفکیک، در باب چیستی عقل و نقش آن در خداشناسی است. با توجه به دستاورد‌های این پژوهش روشن گردید که آیت الله ملکی میانجی و آیت الله جوادی آملی در باب چیستی عقل و حجیت آن، اختلاف نظر اساسی با یکدیگر دارند که این اختلاف، به مبانی انسان‌شناختی و معرفت شناختی ایشان بازمی‌گردد. آیت الله جوادی آملی، نفس انسانی را موجودی مجرد می‌داند که عقل نیز یکی از قوای آن بوده و به نظری و عملی تقسیم می‌شود. به عقیده ایشان، شأن عقل نظری تعقل و استنباط بوده و انسان به مدد آن می‌تواند به معرفت حقیقی دست یابد و همین معنای عقل است که در کتاب و سنت نیز مورد تعظیم قرار گرفته است. در دیدگاه دیگر، آیت الله ملکی، نفس انسانی را موجودی ظلمانیدانسته که همه کمالات آن از قبیل علم، قدرت و ...، خارج از ذات اومی‌باشند. به عقیده ایشان، منظور از عقل حقیقی که در کتاب و سنت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، عقل مصطلح فلسفی نمی باشد؛ بلکه حقیقتیاست نورانی، مجرد و خارج از ذات انسان که خداوند به تملیک خود، آن را بر ارواح انسانها افاضه می‌کند. این دو اندیشمند در باب نقش عقل در خداشناسی نیز اختلاف نظر اساسی و مبنایی با یکدیگر دارند. به عقیده آیت الله جوادی، انسان به کمک عقل برهانی می‌تواند به شناخت حقایق هستی بپردازد و از آنجا که واجب بالذات نیز در قلمرو هستی جای دارد، عقل اولا می‌تواند با استفاده از براهین منطقی، به اثبات وجود او پرداخته و ثانیا با اتکا به نظریه اشتراک معنوی، به معرفت من وجه از اوصاف وی دست یابد. در دیدگاه دیگر، آیت الله ملکی معتقد است که اثبات وجودخداوند، نیازمند اقامه برهان نیست زیرا انسان به تعریف خودِ خداوند، او را می‌شناسد.به عقیده ایشان، عقل انسان، راهی به شناخت پروردگار ندارد و براهینی که برایتبیین صفات کمالی الهی اقامه شده‌اند، مبتنی بر اتصاف خالق به کمالات مخلوقات بوده و منجر به تشبیه می‌شود، لذا به معرفت حقیقی منجر نمی‌گردد.با توجه به نتایج این پژوهش می‌توان گفت که دو اندیشمند در باب چیستی عقل و نقش آن در خداشناسی، اختلاف نظر اساسی با یکدیگر دارند. این اختلاف نظر، ریشه در مبانی انسان‌شناختی و معرفت شناختی آنها داشته و عمیق می‌باشد.
عقل از منظر معرفت شناسی
نویسنده:
محمد حسین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم ترین منابع معرفت، عقل است. در این نوشتار، از منظر معرفت شناختی به بحث درباره آن پرداخته ایم. عقل را از منظر دانش معرفت شناسی، به لحاظ اینکه منبع معرفت است، تعریف کرده ایم. سپس اقسام عقل، اعم از عقل نظری و عملی، را مورد بحث قرار داده، زبه بررسی این مسائل پرداخته ایم که در معرفت شناسی کدام قسم از آنها مطمح نظر است؟ آیا عقل نیز منبع معرفت است؟در ادامه، به مبحث کارکردهای عقل پرداخته و فعالیت عقل را در هر یک از مفاهیم و گزاره ها و نقشی که در هر یک میتواند ایفا کند مرور کرده ایم و بدین نتیجه رهنمون شده ایم که انسان از راه فعالیت ها و کارکردهای گوناگون عقل، همچون انتزاع مفاهیم کلی و ادراک آنها، تعریف یا تحلیل، حکم، قضیه، استدلال و مانند آنها، به شناخت عمیق و گسترده ای از اشیا دست مییابد. در پایان نقش عقل را در قضایای پیشین و نقشی را که این گونه قضایا در معرفت های بشری دارند یادآور شده ایم.
کانت و بازیابی خدا در اخلاق
نویسنده:
ابوالقاسم خوشحال، حسین سیدموسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
کانت با تحقیقاتش درباره اخلاق، خواسته است برای مسائل دشوار بشر راه حل مفیدی ارائه کند. کانت مسیر معمول رسیدن به الهیات را که از طریق عقل نظری حاصل می شود مسدود، و نتایج به دست آمده از آن را در قالب ماوراء الطبیعه زمانه بی اعتبار دانسته است. او در ازاء این کار مسیر دیگری را از منظر عقل عملی می گشاید و می خواهد از منظر اخلاق به الهیاتی نوین و علمی دست یابد. او هنگامی که اثبات وجود خدا و دیگر امور ماوراء حس را از طریق برهان های عقلی غیر ممکن می یابد، خدا را از طریق اخلاق و اصول قانونمند شده آن اثبات می نماید. این مقاله در بررسی چگونگی رسیدن کانت به این نتیجه و میزان اعتبار آن مسئله این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 38
عقل و کارکردهای آن از منظر دیوید هیوم و شهید مطهری
نویسنده:
جواد میرمهدی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر بحثی است بصورت تطبیقی بین آراء فلسفیِ دیوید هیوم، فیلسوف حسی که تاثیر بسزایی در فلسفه دوره جدید داشته است با آراء و نظریات شهید مرتضی مطهری، فیلسوفی مسلمان، عقل گرا و معاصر که از پیروان و مفسران بزرگ حکمت متعالیه می‌باشد، حکمتی که موسس آن صدر المتألهینِ شیرازی با تلفیق فلسفه و عرفان حکمتی متعالی از خود به یادگار گذارده است. در این تحقیق سعی بر اینست که نظرات هیوم را در رابطه با جایگاه عقل و کارکرد آن در حوزة نظری و عملی بیان کنیم . در حوزة عقل نظری، نظرات او را در اینکه آیا عقل تأثیری در یافته‌های مستقیم، با واسطه و در نحوه پیدایش این یافته ها، داشته است یا اینکه تماماً ادراکات و یافته‌های بشری از حس شروع شده و به خیال ختم می‌شود و عقل را غیر از فهمِ این یافته‌های جزئی جایگاهی نیست ؟ لذا به بررسی منشأ تصورات و تصدیقات می‌پردازیم، با بررسی در آثار هیوم به این نکته میرسیم که او معرفت بشری را در یافته‌های مستقیم از حس می‌داند، با این نگرش و مبنا، جوهر نفسانی و جسمانی، علیت ،مفاهیم کلی و مهمتر از همه مابعدالطبیعه که اساسی ترین معرفت بشری در گرو اثبات آن است در موضع تردید قرار می‌گیرد .همچنین به جهتِ تطبیقِ با آراء هیوم، نظرات شهید مطهری را در رابطه با جایگاه عقل و کارکرد آن در حوزة نظری بیان می‌کنیم که ایشان، تمام یافته‌های انسان را متّکی به عقل می‌دانند و عقل را مدرِک مفاهیم کلی، جوهر، معقولات اولیه و ثانیة منطقی و فلسفی می‌دانند، لذا راه برای اثبات فلسفی مابعدالطبیعه ممکن می‌شود .بعد از بررسی کارکرد عقل نظری از منظر هیوم به جایگاه و کارکرد عقل عملی در موضوعاتی مانند :رابطه عقل نظری با عقل عملی،فضیلت،عدالت ،اراده،آزادی،سودمندی، و عقل ابزاری از منظر هیوم می‌پردازیم و به این نکته می‌رسیم که هیوم رابطه ایی بین عقل نظری و عملی قائل نیست و مفاهیم ارزشی در اخلاق را اعتباری می‌داند و منشأ آن را در سودمندی و لذت طلبیِ انسان می‌بیند و در زندگی عملی انسان به عقلی معتقد است که انسان را برای رسیدن به خواهشهای طبیعی، غریزی و حیوانی، ابزار و راهنما باشد اما در مقابل با بررسی نظرات شهید مطهری در این موضوعات از عقل عملی، به این نکته می‌رسیم که ایشان عقل عملی را کاملاً با عقل نظری مرتبط می‌دانند و فعل اخلاقی را فعلی می‌دانند که قابل ستایش و تقدیس باشد و انسان را به خدا نزدیک گرداند لذا ارزش های اخلاقی را حقیقی می‌دانند و به همین جهت در زندگی عملی به عقلی معتقدند که سعادت ابدی را در پیراستن از رذایل و مادیات و پیوستن به حقیقت بی نهایت می‌دانند
  • تعداد رکورد ها : 21