جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 30
امام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد المجلد2
نویسنده:
السید محمد کاظم القزوینی
نوع منبع :
کتاب , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: البلاغ,
چکیده :
کتاب "امام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد" به بررسی زندگانی، سیره، امامت، احادیث، مناجات، جواب به سوالات اعتقادی و فقهی و... امام جواد علیه السلام می پردازد.
مسائل العویص
نویسنده:
محمد بن محمد مفید
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شيخ مفيد، ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان عكبرى بغدادى (336 - 413 هجرى) مؤلف كتاب «مسائل العویص» از بزرگ‌ ترين فقها و متكلمين شيعه در قرن چهارم هجرى است. كتاب «العويص» مجموعه مسائل فقهى است كه شيخ مفيد در جواب ابوالحسن نيشابورى مطرح كرده و پس از مدتى به درخواست يكى از يارانش آن را به نگارش درآورده است. برخى از مباحث اين كتاب شبيه به معما مى‌ باشد و گاهى شيخ مفيد براى حل يك مسئله بيش از ده جواب ارائه مى‌ دهد و اين حاكى از تسلط گسترده ايشان بر ابواب فقه است. اين كتاب شامل موضوعات ذيل مى‌ باشد: 1 - مسائل ازدواج 2 - احكام طلاق و جدايى، مهريه، ايلاء، عده و ظهار 3 - مسائل حدود، ديات، قصاص و آداب آن 4 - مسائل مشكل ارث 5 - موارد استثنايى، احكام مشكل و نظريات مختلف در ابواب گوناگون.
تهذیب الاحکام المجلد 9 و 10
نویسنده:
محمد بن حسن شیخ طوسی؛ مصحح: محمدجعفر شمس الدین
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تهذیب‌الاحکام مجموعه‌ای حدیثی اثر ابوجعفر محمدبن‌حسن طوسی (۴۶۰ق/۱۰۶۸م) که مشتمل بر روایات حاوی احکام شرعی است. تهذیب الاحکام از جوامع روایی معتبر شیعه، سومین کتاب از کتب اربعه و مورد قبول علما و فقهای شیعه است که شیخ طوسی آن را قبل از کتاب الاستبصار نگاشته است. این مجموعه حدیثی، حاوی روایات فقهی و احکام شرعی منقول از اهل بیت(ع) است. کتاب تهذیب الاحکام، بیشتر روایات مورد نیاز برای اجتهاد فقها و مجتهدان را فراهم کرده و افزون بر آن مباحث اصولی و رجالی نیز در بر دارد. ادله‌ای که شیخ طوسی در این کتاب به آنها استدلال می‌کند، برگرفته از قرآن (ظاهر، صریح، محتوا، دلیل و یا معنای قرآن)، احادیث قطعی (مانند خبر متواتر و اخبار دارای قرائن قطعی دال بر صحت آنها) و اجماع مسلمین و یا اجماع علمای شیعه است و در آخر به روایات مشهور میان اصحاب نیز اشاره دارد. به نوشته شیخ طوسی در مقدمه تهذیب الاحکام، یکی از دوستان وی از وجود احادیث به ظاهر متعارض در منابع شیعی با او سخن گفته و یادآور شده که این موضوع موجب انتقاد شدید مخالفان و جدا شدن برخی شیعیان ناآگاه از مذهب شیعه گردیده است، لذا از مؤلف درخواست کرده که شرحی استدلالی بر کتاب مقنعه شیخ مفید بنگارد که در آن علاوه بر ذکر مستندات قطعی هر مسئله و احادیث مشهور، احادیث متعارض هم آورده شود و شیوه رفع ناسازگاری این احادیث با یکدیگر و تأویل آنها یا وجوه ضعف احادیث متعارض بیان گردد. تهذیب الاحکام، از مجموعه‌های روایی معتبر شیعه، سومین کتاب از کتب اربعه و مورد قبول علما و فقهای شیعه است. این مجموعه حدیثی، حاوی روایات فقهی و احکام شرعی است که از اهل بیت(ع) روایت شده است. شیخ طوسی این کتاب را در شرح و توضیح کتاب المقنعه اثر شیخ مفید نگاشته است. کتاب تهذیب الاحکام بسیاری از روایات مورد نیاز برای اجتهاد فقها و مجتهدان فراهم کرده است و افزون بر این شامل مباحث اصولی و رجالی نیز است.[نیازمند منبع]شیخ طوسی در این کتاب به مباحث اصول عقاید اشاره نکرده و فقط به بیان فروع و احکام شرعی، یعنی از اول تا آخر فقه و از کتاب طهارت تا کتاب دیات پرداخته است. ترتیب عنوان‌های این کتاب، همانند کتاب المقنعه است. ادله‌ای که شیخ طوسی در این کتاب به آنها استدلال می‌کند، برگرفته از قرآن (ظاهر، صریح، محتوا، دلیل و یا معنای قرآن)، احادیث قطعی (مانند خبر متواتر و اخبار دارای قرائن قطعی دال بر صحت آنها) و اجماع مسلمین و یا اجماع علمای شیعه است و در آخر به روایات مشهور میان اصحاب نیز اشاره دارد. این کتاب شامل ۳۹۳ باب و ۱۳۵۹۰ حدیث است. در آخر کتاب، بخش مشیخه اجازه آمده که حاوی استناد شیخ طوسی به کتاب‌هایی است که از آنها روایت نقل کرده است. بر مشیخه کتاب تهذیب نیز شرح‌هایی نگاشته شده است؛ مانند شرح علامه سید هاشم بحرانی به نام «تنبیه الأریب و تذکره اللبیب فی ایضاح رجال التهذیب». جلد نهم و دهم به کتاب الصید و الذبائح، کتاب الوقوف و الصدقات، کتاب الوصایا، کتاب الفرائض والمواریث، کتاب الحدود و کتاب الدیات می پردازد.
من لايحضره الفقيه المجلد 4
نویسنده:
محمد بن علی ابن بابویه؛ محقق: حسین اعلمی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب مَن لایحْضُرُه الفَقیه، ( به معنای کتاب کسی که در محضر فقیه نیست) دومین کتاب از کتب اربعه امامیه؛ اثر شیخ صدوق (د ۳۸۱ ق). این کتاب که مجموعه‌ای در حدیث است، با هدف گردآوری احادیث صحیح و موثق تألیف شده است تا پاسخگوی نیازهای شرعی کسانی باشد که به فقیه دسترسی ندارند. کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر شیخ صدوق به شمار می‌رود. سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه(ع) اکتفا می‌کردند. در این کتاب حدود ۶۰۰۰ حدیث گردآوری شده و بر خلاف کتاب کافی، فقط مشتمل بر روایات فقهی است. من لایحضر مورد توجه فقهای شیعه بوده و ایشان شرح‌های متعددی بر این کتاب نوشته‌اند. مشهورترین شرح آن،کتاب روضة المتقین نوشته مجلسی اول است. شیخ صدوق احادیث کتاب من لایحضره الفقیه را از کتب عالمان پیشین هم‌چون حریز بن عبدالله سجستانی و شیخ اجل حلبی و علی بن مهزیار اهوازی و احمد بن محمد بن عیسی و ابن ابی عمیر و برقی و حسین بن سعید اهوازی، استخراج و جمع‌آوری نموده است. موضوع این کتاب، مجموعه روایات اهل بیت(ع) درباره مسائل فقهی و احکام شرعی است و شیخ صدوق در این کتاب روایات فقهی را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمع آوری نموده است. کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر شیخ صدوق به شمار می‌رود و به گفته علما و دانشمندان، از کتب اربعه معتبر شیعه محسوب می‌شود که تاکنون مرجع و محل استفادۀ مجتهدان، فقها و مردم بوده است. ده‌ها نفر از علما و فقهای شیعه آن را شرح و بر آن حاشیه زده و ترجمه‌هایی به فارسی از آن به دست داده‌اند. در میان آثار به دست آمدۀ شیخ صدوق، فقط کتاب من لایحضره الفقیه کتاب جامعی در فقه و احکام مذهب شیعه جعفری است. دیگر آثار وی معمولاً با نام موضوعی مزین شده و بیانگر احادیثی هستند که در آن رشته و موضوع موجود بوده است. یکی از ویژگی‌های مهم این کتاب آن است که اعتماد و اطمینان به صحت مطالب و روایات آن، به مراتب بیشتر از سایر آثار موجود وی است. شیخ صدوق این کتاب را به عنوان یک کتاب فقهی نوشته است تا در مسائل شرعی بدان عمل کنند، ولی سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه(ع) اکتفا می‌کردند و به خود اجازه گفتن سخنی در برابر یا در کنار سخنان ائمه معصوم نمی‌دادند؛ چراکه آنان را مرتبط با مرکز وحی و معدن حکمت می‌دانستند. کتاب من لایحضره الفقیه دارای ۴ جزء (مجلد) است که در آمار ابواب و احادیث آن اختلاف وجود دارد. حاجی نوری می‌نویسد: "احادیث این کتاب ۵۹۶۳ حدیث است که ۲۰۵۰ حدیث آن مرسل است." محدث بحرانی می‌گوید: "کتاب من لایحضره الفقیه ۴ جزء است، که ابواب آن ۶۳۶ یا ۶۶۶ و احادیثش ۵۹۹۸ حدیث احصا شد". علت این اختلاف در تعداد احادیث، به دلیل کثرت تشابه بین فتاوای شیخ صدوق و بین روایات وارده در کتاب، و نیز شدت نظمی است که بین احادیث مسند و مرسل وجود دارد. محتوای جلد چهارم عبارتند از: کتاب حدود و کتاب دیات، باب وصیت، کتاب فرائض و مواریث، سهم میراث پدر و مادر متوفا، باب میراث فرزندان، باب میراث اجداد، باب میراث مردگان.
کافی المجلد 7
نویسنده:
محمد بن يعقوب كليني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: منشورات الفجر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقة الاسلام کُلینی است که آن را در مدت ۲۰ سال گردآوری کرده‌ است. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول کافی مشهور‌ترین بخش الکافی محسوب می‌شود. کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کند. کلینی به دلیل ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأة روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است. گروهی از عالمان شیعه معتقد به صحت تمامی روایات آن بوده‌اند و در مقابل گروهی از عالمان شیعه وجود احادیث ضعیف در کافی را قبول دارند. گفته شده نامگذاری این کتاب منتسب به امام زمان(عج) است ولی بسیاری از علما با این ادعا مخالفت کرده‌اند. جلد هفتم الکافی، فروع کافی است که احادیث فقهی را دربرمی‌گیرد و شامل 26 کتاب است؛ کتاب‌هایی که در این جلد به آن پرداخته شده است عبارتند از: کتاب الوصایا
تفسیر الفخر الرازی المجلد 32
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 4
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد چهارم به تفسیر سوره آل عمران از آیه 93 تا آخر و سوره نساء از آیه 1 تا 23 می پردازد.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 7
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد هفتم مشتمل بر تفسیر آیه 29 تا آخر سوره نساء می باشد.
جواهر الکلام فی شرح شرائع‌ الاسلام المجلد 39
نویسنده:
تالیف محمدحسن النجفی‬‏‫؛ حققه و علق علیه و اشرف علی طبعه عباس القوچانی.‬
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دار احیاءالتراث‌العربی‬‏‫,
کلیدواژه‌های فرعی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جَواهرُ الْکَلام فی شَرْحِ شَرائعِ الْاسْلام یا جواهر الکلام کتابی است در فقه استدلالی اثر فقیه شیعه محمدحسن نجفی، مشهور به صاحب جواهر (درگذشته ۱۲۶۶ق) از شاگردان سید محمد جواد عاملی و شیخ جعفر کاشف الغطاء. این کتاب، شرحی مبسوط بر شرایع‌ محقق‌ حلّی‌ (درگذشته ۶۷۶ق) است‌ و از جهت گستردگی مطالب میان کتابهای فقهی بی‌نظیر است و آرا و استدلال‌های فقهای گذشته را در اختیار فقیهان و پژوهشگران فقه قرار داده است همچنین مشهورترين و با ارزش‏ترين آثار فقهى قرن سيزدهم مى‏باشد که از نظر وسعت تتبع و جمع‏آورى و احاطه به اقوال و دلال نظريات فقهى علما بر تمام كتاب‏هاى فقهى برترى دارد. این کتاب در حقیقت دائره المعارف فقه شیعه و یک مجموعه کامل فقهی است که حاوی نظریات و آرای فقهی علمای متقدم و متأخر است. کتاب جواهر از دیدگاه تمام علما و تراجم حائز اهمیت است. صاحب روضات الجنات، که معاصر صاحب جواهر بود، در وصف این کتاب چنین می نویسد: «جواهر الکلام دریای پهناور عجیبی است که تمام مراتب عملی را دارا است؛ کتاب روشنی است که هر کس هر گونه مسائل فقهی و احکام الهی را بخواهد، با تحقیقات مبسوط در آن به دست می آورد. جواهر مانند شکوفه ای است از درخت طوبا که ریشه اش در طور معنی واقع و استوار گردیده و فروعش در خانه ها ظاهر شده است». صاحب‌ جواهر در مقدمه‌، سبب‌ گزینش‌ شرایع‌ را به‌ عنوان‌ متن‌، جامعیت‌، استواری مباحث‌، شیوایی نثر و نیز توجه‌ و اهتمام‌ خاص‌ فقها به‌ آن‌ دانسته‌ و غرض‌ خود را از تألیف‌ جواهر، آشنا کردنِ فقه‌دانان‌ با فواید و دقایق‌ پنهان‌ شرایع‌، تبیین‌ ادله مسائل‌ آن‌، توضیح‌ لغزش‌های‌ شارحان‌ آن‌ و پرداختن‌ به‌ اقوال‌ فقها و مستندات‌ آنها به‌ گونه‌ای‌ موجز، ذکر کرده‌ است‌. مشهور است‌ که‌ نجفی‌ تألیف‌ جواهر را در ۲۵ سالگی‌ آغاز کرده‌ است‌. جواهر شرحی‌ مزجی‌ است‌ و از این‌رو، فصل‌بندی‌ و ترتیب‌ ابواب‌ آن‌ همانند خود شرایع‌ و شامل‌ چهار بخش‌ کلی عبادات‌ ، عقود ، ایقاعات‌ و احکام‌ است‌. صاحب‌ جواهر در ذیل‌ تعابیر و اصطلاحات‌ مهم‌ در متن‌ شرایع‌، به‌ویژه‌ آن‌ها که‌ موضوع‌ احکام‌ فقهی‌ است‌، به‌ استناد منابع‌ لغت‌ و اصطلاح‌شناسی‌، به‌ نقل‌ و تحلیل‌ دیدگاه‌های‌ گوناگون‌ در باره معنای‌ مراد از این‌ اصطلاحات‌ و احیاناً نقد آن‌ها پرداخته‌ است‌. در موارد بسیاری‌ به‌ توضیح‌ کوتاه‌ متن‌ بسنده‌ نشده‌ و پس‌ از پایان‌ یافتن‌ جمله‌ یا عبارت‌ متن‌ و ذکر یک‌ حکم‌ شرعی‌ یا مسئله فقهی‌، در باره آن‌ به‌ گونه مبسوط‌تری‌ توضیح‌ داده‌ شده‌ است‌ که‌ معمولاً شامل‌ تمام‌ یا بخشی‌ از این‌ موضوعات‌ می‌شود: اجماعی‌ یا اختلافی‌ بودن‌ حکم‌ ، ادله حکم‌ مذکور، دیدگاه‌های‌ گوناگون‌ فقهی‌ در باره آن‌ با اشاره‌ به‌ نام‌ فقهای‌ موافق‌ و مخالف‌ یا آثار آن‌ها و توضیح‌ و تحلیل‌ و نقد دلایل‌ و مستندات‌ آنان‌. مهم‌ترین‌ ادله مورد استناد در جواهرالکلام‌ عبارت‌اند از: قرآن‌ ، سنّت‌ ، اجماع‌ یا شهرت‌ منقول‌ و مُحَصَّل‌، سیره متشرعه‌، سیره (بنای‌) عقلا و اصول‌ عملی‌ مانند اصل‌ برائت‌ ، استصحاب‌ و اشتغال‌ . از ادله دیگر، که‌ استناد به‌ آن‌ها در این‌ کتاب‌ کم‌ نیست‌، این‌ موارد شایان‌ ذکر است‌: « ضروری دین‌ »، «ضروری مذهب‌«،«اجماع‌ مسلمین‌« و «اجماع‌ مُرکَّب‌«. بهره‌گیری‌ از عامل‌ «‌عرف »، به‌ویژه‌ برای‌ شناخت‌ موضوعات‌ احکام‌، نیز در جواهر شیوع‌ دارد، البته‌ اعتبار عرف‌ از دیدگاه‌ صاحب‌ جواهر منوط‌ به‌ وجود شرایطی‌ است‌. استناد به‌ قواعد فقهی‌ ، از جمله‌ قاعده لا ضرر ، نیز در این‌ کتاب‌ چشمگیر است‌. بخش‌ مهمی‌ از مباحث‌ جواهرالکلام‌ را بحث‌ و تحلیل‌ در باره چگونگی‌ استنباط‌ احکام‌ فقهی‌ از احادیث‌ تشکیل‌ داده‌ است‌ که‌ عمدتاً به‌ بررسی‌ دلالت‌ احادیث‌ بر آن‌ احکام‌ و حل‌ تعارض‌ احادیث‌ با یکدیگر یا با ادله دیگر اختصاص‌ دارد. منابعی‌ که‌ نام‌ آن‌ها در جواهر آمده‌ و مستقیم‌ یا غیرمستقیم‌ از آن‌ها استفاده‌ شده‌، طیف‌ گسترده‌ای‌ از منابع‌ فقهی‌ ، اصولی‌، کلامی‌، قرآنی‌، حدیثی‌، تاریخی‌ و ادبی‌ را دربرمی‌گیرد.
لمحات في الکتاب و الحدیث و المذهب المجلد 3
نویسنده:
لطف الله صّافي كلبيكاني
نوع منبع :
کتاب , پرسش و پاسخ , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم ایران: مکتبة آیة الله العظمی الصافی، وحدة النشر العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعه “لمحات فی الکتاب و الحدیث و المذهب” عنوان یکی از مهم‌ترین آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی است که به زبان عربی در سه جلد به نگارش درآمده و منتشرشده است. این مجموعه شامل 23 رساله فقهی_ اعتقادی به قلم این عالم آگاه است که بعضی از این رساله‌ها در چند سال گذشته به‌صورت مستقل به چاپ رسیده و برخی دیگر نیز برای نخستین بار منتشر شد. "جلد سوم" رساله شانزدهم: “الأحكام الشرعیة ثابتة لا تتغیر” در سال 1410 هـ.ق مقاله‌ای در مجله كویتی “العربی” شماره 379 تحت عنوان “الفتاوی و الأحكام الإسلامیة بین التغیر و الثبات” به چاپ رسید كه او با توجه به اهمیت این مبحث، این رساله را در یازده فصل در جواب و نقد این مقاله به رشته تحریر درآورد. رساله هفدهم: “ مسألة التعصیب” شیخ جاد الحق در یكی از سخنرانی‌های خود كه در روزنامه “الأهرام” مصر به چاپ رسیده بود به درخواست استاد احمد بهاء الدین مالكی (كه درخواست مراجعه به فقه شیعه در باب مواریث و بخصوص منع عصبة از ارث باقی تركه و ردّ بقیه به اصحاب فرض كرده بود) جواب رد داده و مراجعه به فتوای شیعه را عمل بر خلاف نصوص قرآن و سنّت دانسته بود. او با توجه به اهمیت این بحث، و نیز بحث از اینكه فتاوای شیعه همه مبتنی بر نصوص قرآن و سنت است،‌این رساله را با قلمی مستدل نگاشته‌است. رساله هجدهم: “القرآن مصون عن التحریف” رساله “قرآن محفوظ از تحریف” به عنوان هجدهمین رساله مجموعه “لمحات”، اجابت درخواست برخی از فضلاء حوزه از او نسبت به كتابت رساله‌ای در این باب است كه می‌تواند جوابگوی بسیاری از شبهات مطرح پیرامون این موضوع باشد. رساله نوزدهم: “وقت الغداة فی بلاد الإغتراب” جمعی از مؤمنین لندن در ماه رمضان 1406 هـ.ق سؤالاتی را درباره اوقات نماز به خصوص نماز صبح و طلوع فجر پرسیده بودند كه آیت الله صافی مدظله جواب‌هایی تفصیلی به این سؤالات در لندن ارائه كرده و در این رساله به طبع رسیده است. رساله بیستم: “شرح حدیث عرض الدین” این رساله، ترجمه عربی اثر او “شرح حدیث عرض دین” است كه به مبحث مهم و جذاب عرض دین و احتیاج جامعه به آن و نیز شرح و تفسیر حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی نزد امام هادی علیه‌السلام پرداخته است. رساله بیست و یكم: “بین العلمین الشیخ الصدوق و الشیخ المفید” این رساله مهمّ اعتقادی، به داوری میان دو كتاب “اعتقادات شیخ صدوق” و “اعتقادات شیخ مفید” می‌پردازد. او در این رساله، به بیان اشتراكات و اختلافات مطالب موجود در این دو كتاب می‌پردازد كه می‌تواند منبع بسیار خوبی در جنبه مباحث اعتقادی باشد. رساله بیست و دوم: “سرّ البداء” “ راز بداء” عنوان بیست و دومین رساله این مجموعه است كه در هشت فصل به مبحث مهم بداء و معنای آن و اعتقاد شیعه نسبت به آن می‌پردازد كه پاسخگوی بسیاری از شبهات مطرح‌شده در این باب است. رساله بیست و سوم: “فتنة رد النصوص أو الإجتهاد فی مقابل النص” آخرین رساله این مجموعه ارزشمند، فتنه رد نصوص یا بحث اجتهاد در مقابل نص است كه از بهترین رساله‌های این مجموعه است كه به بحث تاریخی رد نصوص از ابتدای خلقت تا به حال پرداخته و با اشاره به بحث “فتنه متصوفة و عارف‌نماها”، “فتنه روشنفكران و متمدن‌نماها” و... در سال 1406 هـ.ق با قلمی زیبا و مستدل نوشته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 30