جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 91
بررسی انتقادی دیدگاه‌های متفکرین غربی قرن بیستم پیرامون سرمدیت خداوند
نویسنده:
محمدعلی لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه دین معاصر غربی، سرمدیت خداوند و چگونگی ارتباط او با جهان زمان‌مند می‌باشد. تا پیش از قرن اخیر، عمده گرایش اندیشمندان خداباور توحیدی به بی‌زمانی خداوند بود، اما امروزه زمان‌مندی خداوند به خاطر هم‌خوانی با کتاب مقدس پیروان بیشتری دارد. البته در مقابل نقدهای این گروه بر بی‌زمانی، برخی متفکرین تقریرهای جدید از دیدگاه سنتی مانند سرمدیت استمراری، شبه زمان‌مند و نگرش غیر استمراری به آن را مطرح کرده‌اند. دسته‌ای نیز نگاهی جامع‌گونه به این مسئله دارند و با تفسیر خاص خویش خداوند را هم بی‌زمان و هم زمان‌مند قلمداد می‌کنند. در هر حال، نقطه مشترک همه این گرایش‌ها، مبنا بودن ماهیت ایستایی-پویایی زمان برای آن‌ها است که در بیان نگرش‌ها از ویژگی‌های این دوجنبه زمان استفاده کرده‌اند. البته نباید از نقش فیزیک نوین در این نظریات غافل بود. مهم‌ترین ادله پیروان فرازمانی، کمال وجودی خداوند، مخلوق بودن زمان و رفع شدن چالش علم پیشین الهی و اختیار انسان می‌باشد. علم خداوند به زمان حال و فاعلیت او در جهان نیز، دلایل گرایش به زمان‌مندی هستند و مورد تأیید نظریه‌های جامع هم می‌باشند. البته جامع‌گراها تفسیر و یا نحوه‌ای خاص از بی‌زمانی را نیز به خداوند نسبت می‌دهند. اگر براساس فلسفه اسلامی به مسئله بنگریم، خداوند، بی‌زمان و سرمدیت وصفی عدمی است که از مقایسه او با جهان زمان‌مند انتزاع می‌شود. در فلسفه اسلامی، جهانِ مادی -و زمان به عنوان بخشی از آن-، قدیم است. وجود زمان با حرکت و تغییر گره خورده که البته در این تغییر، ثبات دارد. ولی ذات خداوند ثابت است و در هرگونه تفسیر و تعبیر از ذات او باید تغییرناپذیری او را ملاحظه کرد. یکی از این ملاحظات تفکیک میان ذات و فعل و صفات مربوط به آن‌ها است. هر گونه تغییر و تحولی، منسوب به مقام فعل او می‌شود، در عین اینکه ذات او سرمدی باقی می‌ماند.
بررسی دلالت برهان نظم بر توحید و صفات خدا
نویسنده:
مهدی آقامیرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی در این تحقیق، این است که آیا می‌توان با استفاده از برهان نظم، صفات الهی را اثبات کرد. نتیجه‌ای که از بررسی منابع اسلامی و غربی و با روشی تحلیلی توصیفی در ضمن این تحقیق به دست آمد این است که درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند بايد گفت اين برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می‌کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. آری با برهان نظم می‌توان برخی از صفات خداوند را اثبات کرد. برای نمونه برهان نظم از توانایی لازم برای اثبات برخی صفات ذاتی مانند حیات و قدرت و برخی صفات فعلی مانند خالقیت برخوردار است. البته اين برهان توانايي اثبات صفت علم ذاتی خداوند را ندارد، زیرا اثبات صفت علم به وسيله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است كه در آن صورت صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی الهی عاجز است. افزون بر اين بايد گفت که آیه شریفه (لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) بر توحید ربوبی دلالت می‌کند، همان معنایی که از برهان نظم نیز انتظار می‌رود.همچنین به اشکالات فخر رازی و دیوید هیوم در باب دلالت برهان نظم بر صفات الهی پاسخ گفته شده است.
تبیین و نقد مبانی سکولاریسم از منظر قرآن
نویسنده:
محمدظاهر الهامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سکولاریسم تفکری است که هر گونه اعتقاد به نقش ماوراء طبیعت و عالم قدس در زندگی دنیوی بشر را رد می‌کند و از اصول غیر دینی برای تأمین نیازهای زندگی انسانی بهره می‌برد این گرایش بعد از قرون وسطی در دامن مسیحیت زاده شد و در جامعه غرب به رشد و نمو خویش ادامه داد. عوامل معرفتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زیادی در تولید و تداوم این رویکرد نقش داشت.که بطور مفصل در فصل اول و دوم توضیح داده شده است. سکولاریسم اگرچه یک جنبش فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که از جهان غرب با زمینه دین مسیحیت سرچشمه گرفته است، اما دارای مبانی فلسفی می باشد که همه ادیان و فرهنگ های بشری به وسعت جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. سکولاریسم طرفدار ایده امانیسم یا اصالت انسان است به عقل بشری باور و اعتماد دارد و آن‌ را برای تأمین نیازهای انسان بی‌بدیل و کافی می‌داند. مبنای دیگر سکولاریسم علم‌باوری است.طبق این اعتقاد انسان در این جهان زندگی می‌کند، این دنیا جهان مادی است از آنجا که ابزار معرفت ماده حس و روش تجربی می‌باشد ما می‌توانیم به کمک علم تجربی همه نیازهای خویش را بدون کمک گرفتن از دین برطرف سازیم. در فصل سوم این رساله مبانی سکولاریسم مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به جهان شمول بودن مبانی فلسفی سکولاریسم، دین اسلام نیز به چالش کشیده می‌شود. دین اسلام بر پایه وحی الهی استوار است که در کتاب آسمانی آن یعنی قرآن تجلی یافته است.با عرضه اندیشه‌های سکولاریسم به ویژه مبانی آن به قرآن به این نتیجه می‌رسیم که بین قرآن و سکولاریسم تفاوت بنیادی وجود دارداز نظر قرآن اگرچه دنیا اهمیت دارد، اما اصالت و ارزش ذاتی ندارد و بلکه مقدمه‌ای برای زندگی آخرت است. انسان در قرآن از کرامت ذاتی برخوردار و با عمل شایسه در این دنیا می‌تواند کمال بشری را کسب کند. عقل در دیدگاه قرآن نورجان و پیامبر درون است. این پیامبر درون احتیاج به مکمل دارد و آن پیامبر برون یعنی وحی و شریعت است. علم در فرهنگ قرآن گوهی شب چراغ ایت. اما آن چراغ در حدی نیست که انسان را از خورشید وحی بی‌نیاز کند. مبانی سکولاریسم از منظر قرآن بحثی است که در فصل چهارم این رساله مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تحلیلی تطور برهان امکان و وجوب در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب
نویسنده:
علی آقامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خداوند از دیر باز وجهه همت فیلسوفان بوده است و حاصل تلاش آنان براهین متعددی است که بر وجود خداوند اقامه کرده‌اند. یکی از روشن‌ترین و استوارترین براهین اثبات وجود خداوند، برهان امکان و وجوب است که از اندیشه‌های ابتکاری فارابی بشمار می‌رود، پس از وی برهان مزبور پیوسته مورد توجه فلاسفه الهی – به ویژه فلاسفه اسلامی- بوده و بیانات مختلفی در تقریر آن ذکر گردیده است. برهان امکان و وجوب اگرچه تنها طریق خداشناسی فلسفی نیست، اما مهمترین آنهاست. این برهان تقریرهای گوناگونی دارد که یکی از قدیمی‌ترین و نیز معروف‌ترین آنها برهان ابن‌سیناست. در این نوشتار ضمن ارائه تحلیلی از برهان امکان و وجوب در تحول تاریخی‌اش، نقدهای عمده‌ای که به برهان امکان و وجوب شده، بررسی، سپس نسبت آن نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است. برهان امکان و وجوب در آثار اندیشمندان غربی، جزء براهین جهان‌شناختی است. ایمانوئل کانت این برهان را ضمن اینکه ساده و قابل فهم همگان می‌داند، در عین حال دارای بیشترین درجه اقناع دانسته، و آن را اساس تمام برهان‌های خداشناسی طبیعی که به صورت‌های مختلف عرضه شده می‌شمارد. از میان تقریرهای متعددی که این برهان در غرب به خود اختصاص داده است، دو تقریر آکویناس و لایب نیتز شهرت فراوانی دارند. و در ادامه به تقریرهای توماس آکوئینی، لایب نیتس، نقدهای کانت، هیوم، راسل که به برهان امکان کرده‌اند پرداخته شده است.
بررسی ضرورت و کارآمدی فلسفه‌ی اسلامی با تأکید بر شبهات
نویسنده:
رامین باباحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه اسلامی از علوم رایج در زمان ماست که علی رغم دانش آموختگان فراوان، در مسیر رشد و بالندگی خود مورد، نقدها وچالش های فراوانی قرار گرفته است.فلسفه اسلامی به حکم وصفی که او را همراهی می کند دانشی است که با اسلام نسبت دارد و افزون بر آن که فیلسوفان آن مسلمان بوده اند، از فرهنگ اسلامی نیز تأثیر پذیرفته است، از این روی فلسفه ی اسلامی در یک تعریف ساده عبارت است از نظام عقلانی ای که در طرح مسائل و استدلالات جدید، تصحیح برخی خطاهای فلسفی، اهتمام بیشتر به مسائل خاص و ...متأثر از معارف اسلام بوده و پیرامون موجود بما هو موجود بحث می کند.فلسفه ی اسلامی دارای کارکردهایی است همچون:- بررسی و تبیین مبانی فلسفی علم کلام- بررسی و تبیین مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی مانند مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی- تبیین مبانی عقلی نظام سیاسی اسلام و دفاع از آنهابه فلسفه ی اسلامی اشکالات و شبهاتی همچون ناسازگاری فلسفه با آموزه های اسلام، تقلیدی بودن فلسفه ی اسلامی، نهی اسلام از فلسفه و.... وارد شده است که علّت عمده ی طرح این گونه شبهات، نا آشنایی با تبیین صحیح اندیشه ها و مسائل فلسفی می باشد.
پیامد های کلامی تصرفات بشر در خلقت
نویسنده:
مهدی نکویی سامانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:پژوهش حاضر به بررسی و تبیین ماهیت و ویژگی‌های افعال بشری، وپیامدهای کلامی تصرفات بشر در خلقت می پردازد. تصرفات کنونی بشر به طور قطع دارای لوازم وپیامدهای گوناگونفلسفی وکلامی است واز آن جهت که این تصرفات بشری در مخلوقات الهی صورت می گیرد که بر اساس مبانی کلامی وفلسفی و اصول اعتقادی افعال الهی بوده وخلق الهی کامل واحسن ،حکیمانه وغایتمند وتابع علم ومشیت وتدبیر ربوبی است ولذا با توجه با این اصول کلامی واعتقادی و اهداف خاص تشریعی، نظیر: وعده ظهور حضرت حجت بن الحسنبرای اقامه حق وعدلوگسترش دین توحیدی باید دید تصرفات بشر با توجه به پیامدهای کلامی آن چگونه قابل تبیین وتحلیل هستند،به گونه ای که این گونه پیامدها وچالش ها را در پی نداشته باشند ولذا طرح این موضوع هم از منظر تبیین ماهیت وفلسفه افعال بشر وهمبه جهت پاسخ گویی به این چالش های کلامی مهم ودر خوربررسی وتحقیق است. نوشتار حاضر با استناد به مبانی متقن کلامی وبراهین قوی وقویم پس از اشاره به برخی از تصرفات چالش زا ، مهم ترینمسائل کلامی و فلسفی مربوطه را مطرح ومورد تحلیل قرار داده و کوشیده است تا مسائل مطروحه را پاسخ دهد. این تحقیق دستاوردها ونتایج متعدی از حیث نظری و کاربردی وعلمی دارد. که مهم ترین آنها عبارتند از: یک؛ارائه نظریه ای کامل وجامعدر باب ماهیت حقیقی فاعلیت انسان ومبانی فلسفی وکلامی آن. دو؛ پاسخ به چالش های وشبهات مطروحه ورایج با استناد به مبانی متقن فلسفی وکلامی. سه؛ ارائه نظریه در باب رابطه بایسته ونوع مواجهه معقول انسان وطبیعت ،چهار؛ ارائه پیشنهاد هایی برای تدوین نظریه در باب فلسفه افعال و فلسفه تکنولوژی. اشاره به رابطه علی بین نظام تکوین وتشریع وعدم امکان نظریه استقلالی به انسان،طبیعت وجهت داری علم وافعال وتکنولوژی بشری.واژگان کلیدی: خلقت، تصرفات بشری، فاعلیت الهی،پیامدهای کلامی ،فلسفه افعال، حکمت،غایت مندی ،تدبیر ربوبی، نظام احسن.
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
مبانی فلسفی منطق فِرِگه و نقد و بررسی آن
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این تحقیق، چهار فصل دارد: فصل های اوّل و دوم به کلّیات و روش و مراحل تحقیق پرداخته، و در فصل سوم، زندگی علمی فِرِگه، برنامه ها و اهداف فکری و فرهنگی او بررسی، و نشان داده شده که وی در پی تحکیم مبانی ریاضیات بوده است و برای این هدف، درصدد بوده ریاضیات را بر منطق مبتنی کند و بدین جهت، لازم دیده است که ابتدا، خودِ منطق منقّح شود. مباحث منطقی او بر مبانی فلسفی خاصّی مبتنی است که در فصل چهارم، سه مبنا در قالب شش بخش مورد تحقیق و نقد و ارزیابی قرار گرفته است: 1. نقد فرگه از روان شناسی گری: او با روان شناسی گری در منطق به شدّت مخالف بود. در نظر او، موضوع منطق یعنی اندیشه، و صدق و کذبش بی زمان و بی مکان است و ازلاً و ابداً به نحو عینی در خارج از اذهان موجود بوده، به یک اندازه در معرض شهود انسان ها قرار دارد. 2. بررسی و نقد نظریه فرگه در نقد روان شناسی گری: به گمان ما، فرگه در پرهیز از روان شناسی گری به نحوی که توضیح میدهد، به خطا میرود; زیرا موضوعات منطقی، عینی و مستقل از ادراک نیستند; بلکه تصوّر و تصدیق از حیث حکایت، موضوع منطق هستند که قائم به ذهن انسانند. این ادراکات گرچه از حیث وجود شخصیاند، از حیث کشف، مستقل از مدرک اند; بدین جهت، جایی برای نسبیت و انتقال ناپذیری معرفت باقی نمیماند. 3. معنا و مدلول: بحث دیگری که در این جا مطرح شده، تمییز بین معنا و مدلول است. فرگه به سبب مشکلی در قضیه اتّحادیه، به وجود معنای مغایرِ با مدلول، برای لفظ قائل شده است: لفظ، معنا را بیان و از طریقش بر مدلول دلالت میکند. 4. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره معنا و مدلول: به نظر ما، معنای لفظ در اسم های خاص، همان مدلول خارجی است و در غیر اسم های خاص، طبیعتِ آن شیء یعنی محکی تصوّرِ متناظر با لفظ شمرده می شود که وجودش از ذهن و خارج اعمّ; ولی در خارج به وجود مصادیق است. نظریه فرگه مقبول نیست; زیرا او دلیل کافی بر مدّعایش * و معمّای قضیه اتّحادیه به نحو دیگری حلّ می شود. دلالت جمله بر صدق و کذب نادرست است. 5. تابع و شیء: فرگه عناصر موجود در قلمروهای لفظ، معنا و مدلول را به دو دسته ناقص و کامل تقسیم می کند. او اسم خاص را کامل و مفهوم واژه را ناقص میداند. مدلولِ اسم خاص، شیء، و مدلولِ مفهوم واژه، مفهوم نامیده می شود. شیء هرگز محمول قرار نمی گیرد، و صرفاً موضوع یا بخشی از محمول واقع میشود. مفهوم واژه، هرگز موضوع قرار نمیگیرد. 6. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره تابع و شیء: به نظر ما، تفکیک تابع و شیء به نحوی که فرگه تعریف کرده، نادرست است. هم اشیاء، محمول قرار می گیرند و هم مفاهیم و توابع، موضوع می شوند. همان طور که خود فرگه در مقام سخن گفتن از توابع و مفاهیم به همین نحو عمل میکند و توجیه هایی را که در حلّ پارادوکس مفهوم و شیء آورده، ناتمام است. ارجاع قضیه حملی کلّی به شرطی نیز ناتمام است; زیرا نمیتواند از مفهوم واژه در قضیه شرطیه در ناحیه موضوع استفاده نکند و سرانجام فصل پنجم به خلاصه فصول گذشته و ارائه پیشنهادهای مورد نظر درباره موضوع اختصاص یافته است.
نسبت حکمت و حکومت از دیدگاه افلاطون و فارابی
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجائی,محمدصادق تقی زاده طبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 67 تا 93
بررسی دلالت برهان نظم بر صفات الهی
نویسنده:
سید مهدی آقامیرزایی,یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش اصلی این تحقیق این است: آیا می توان صفات الهی را با استفاده از برهان نظم اثبات کرد؟ دربارۀ میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند باید گفت: این برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویۀ مشهود در سراسر عالم، توحیدِ ناظم عالم را نیز اثبات می کند. این برهان علم الهی را اثبات می کند، اما، از اثبات علم ذاتی عاجز است، زیرا اثبات صفت علم به وسیلۀ برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است که در آن صورت، صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین، برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی نیز عاجز است، چون معلول آیینۀ علت خود است و معلول در هر حدی از عظمت باشد، در نهایت، معلول و محدود است و نمی تواند بر علت نامتناهی خود دلالت کند.
  • تعداد رکورد ها : 91