جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
تطبيق نظريات اخلاقی حوزه‌ی علمی علامه طباطبائی با فضيلت‌گرايی مک‌اينتاير
نویسنده:
زهرا علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مک‌اينتاير "فضيلت" را محور و اساس نظريات اخلاقی خود می‌داند. از نظر او فضيلت که از سه عنصر "عمل"، "نظم روايی" و "سنت تاريخی" به دست می‌آيد، ارزش ذاتی برای انسان دارد، يعنی انسان با داشتن فضيلت می‌تواند به سعادت و حيات نيک که غايت زندگی است دست يابد، از سوی ديگر سعادت و حيات نيک همان فضيلت-مندی است. انسان فضيلت‌مند در هر شرايطی می‌تواند، بهترين و متأملانه‌ترين امور را بدون تأمل انتخاب کند، زيرا چنين فردی به ملکه‌ی فضيلت آراسته است. بنابراين غايتی که انسان فضيلت‌مند می‌تواند به آن دست يابد، در دل مفهوم فضيلت نهفته است، چرا که از يک سو غايت يا همان حيات نيک، عبارت است از اينکه انسان در جستجوی خير باشد، و از سوی ديگر جستجوی خير جز با داشتن فضايل امکان‌پذير نيست. بر اين اساس می‌توان گفت دين در غايت مطرح شده در نظريه‌ی اخلاقی مک‌اينتاير نقش تعيين کننده ندارد و گزاره‌های اخلاقی به واسطه‌ی فضيلت و حکمت عملی که خود فضيلت عقلانی است تعيين می‌شوند و همين فضايل پشتوانه‌ی اخلاق، مبنای اخلاق‌مداری انسان و نيز معنای سعادت و غايت انسانی هستند.ديدگاه ديگر اخلاق از نظر طباطبائی و شاگردان او است. در آرای اين انديشمندان، اخلاق امری نفسانی و فطری است که انسان با عمل به اصول آن می‌تواند به فضايلی دست يابد که اين فضايل می‌توانند انسان را که موجودی کمال‌طلب است به کمال مطلق (که از نظر آنان مقام قرب الهی است) برسانند و انسانی که به کمال مطلق برسد، به سعادت نهايی خويش دست می‌يابد. از سوی ديگر عقل و شرع دو عنصری هستند که انسان در مقام اثبات حسن و قبح اخلاقی به آنها نيازمند است و در صورتی که از اين دو امر پيروی کند، می‌تواند به حد وسط در احکام اخلاقی (فضايل) برسد. بر اين اساس دين (انجام تکاليف دينی)، پشتوانه‌ی اخلاق و واسطه‌ی دست‌يابی به فضايل است و اين فضايل علاوه بر ارزش ذاتی که دارند واسطه‌ی دست‌يابی به سعادت هستند. بنابراين فضايل ملاک رسيدن به سعادت هستند و نقش کارکردی در رسيدن انسان به سعادت دارند.
بررسی و نقد نظریه شناخت دکارت از منظر استاد مصباح
نویسنده:
حسام‌الدین مومنی شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رنه دکارت از بنیان‌گذاران مکتب عقل‌گرایی در فلسفه‌ی غربی است که تلاش کرد تا اصول و مبانی شناخت را از قلمرو متافیزیک به حوزه‌ی اندیشه‌ی انسان وارد کند و دیدگاه‌ معرفتیِ متفاوتی ارائه دهد. نظریه‌ی شناخت دکارت از جمله مهم‌ترین و حساس‌ترین نقاط عطف اندیشه‌ی فلسفی در جهان غرب است که تأثیری شگرف بر تفکر انسان غربی و شرقی گذاشته است. فلسفه‌ی دکارت و به خصوص فلسفه‌ی شناخت او، بیشترین تأثیر را بر فلسفه‌ی جدید غربی و اندیشه‌های موجود در جریان فکری مدرن قرار داده است. همچنین با توجه به این‌که در میان فلاسفه و متفکران اسلامی، استاد محمدتقی مصباح یزدی، نگاهی دقیق، عالمانه و نقّادانه به شاخه‌ی معرفت‌شناسی داشته‌اند و اندیشه‌های فلسفی خویش را در میدان مواجهه‌ی با اندیشه-های فلاسفه‌ی غربی قرار داده‌اند؛نگارنده در پژوهش حاضر قصد بررسی و نقد استاد مصباح از نظریه‌ی شناخت دکارت را دارد. مولف در این راستا به تبیین دقیق و موجز نظریه‌ی شناخت دکارت پرداخته است و دیدگاه دکارت حول سه مسأله‌ی مهم معرفت-شناسی؛ یعنی امکان وجود شناخت، فرایند و مکانیزم شناخت و معیار و ارزش شناخت را در معرض بررسی و نقد استاد مصباح قرار داده است. دکارت و استاد مصباح امکان معرفت را قبول داشته و قائل به نظریه‌ی مطابقت‌اند؛ اما استاد در حوزه‌های فرایند و مکانیزم معرفتو ارزش و معیار معرفت، نقدهای جدّیی بر دکارت وارد می‌کند.
تشکیک در وجود و بررسی مناقشات نوصدراییان (علامه طباطبایی، مصباح یزدی و جوادی آملی)
نویسنده:
مهدی قائدشرف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در فلسفه ی اسلامی مبحث تشکیک در وجود است .در این میان یکی از مسائل مهم ناظر به این مبحث،حیث اثباتی این مسئله است که ناظر به مفهوم وجود و اثبات وحدت مراتب تشکیکی وجود از طریق آن است.استاد مصباح یزدیبنابر تعریف معقولات ثانیه ی فلسفی –که عروضی ذهنی و اتصافی خارجی دارند –این استدلال را قابل مناقشه می خوانند و معتقدند باید که مبحث تشکیک در ذیل مباحث علت و معلول مطرح گردد.در پاسخ بدین سوال دو نظریه مطرح شده است.یکی از پاسخ ها متعلق به عبد الرسول عبودیت می باشد که گرچه تعریف فوق الذکر از معقولاتثانیه ی فلسفی را می پذیرد اما معتقد است که مفهوم وجود به سبب ویژگی ها و خصائصی که بنابر مبحث اصاله الوجود پیدا می کند شامل مناقشه ی فوق نمی شود.پاسخ دوم متعلق به ایت الله جوادی آملی است .ایشان معتقدند که بر طبق برهانی که مرحوم آخوندملاصدرا در اسفار ذکر کرده اند ،معقولات ثانیه ی فلسفی نیز همانند معقولات اولی به خارج راه یافته و لذا هم عروضشان خارجی است و هم اتصافشان.از این رو وحدت معقولات ثانیه ی فلسفی از آنجا که عروضشان خارجی استدال بر وحدت مصادیق آن ها می باشد.چون وجود نیز از معقولات ثانیه ی فلسفی استبنابراین وحدت آن دال بر وحدتمصادیق خارجی آن است .لازم به ذکر است که نظریه ی مختار در این پایان نامه ،همین نظریه ی اخیر می باشد.
بررسی مبانی معرفت‌شناختی و روش شناختی علم دینی از منظر آیت‌الله مصباح یزدی
نویسنده:
آسیه گنج خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با پیشرفت روزافزون علوم طبیعی و علوم انسانی، مسئله چگونگی مواجهه دین با این علوم مطرح می‌شود. در اثبات، نفی و انکار رابطه علم و دین و علم دینی، دیدگاه-ها مختلف است. با توجه به اهتمام ویژه حضرت علامه مصباح یزدی به علوم انسانی اسلامی و ویژگی خاص دیدگاه ایشان در پرداختن به مبانی فلسفی علوم انسانی و علم دینی، تحقیق پیش‌رو با بکارگیری روش تحلیلی و توصیفی به بررسی نظریات حضرت استاد در رابطه با علم دینی و مبانی معرفت شناختی و روش شناختی آن -پرداخته و از منظر ایشان، به برخی ابهامات پاسخ می‌دهد.از دیدگاه ایشان، دین وظیفه‌ای در قبال کشف روابط علّی میان پدیده‌‌ها ندارد. آنچه برای دین ضرورت دارد، شناخت و بیان تأثیر پدیده‌‌ها در سعادت و شقاوت انسان است. این امر در بسیاری موارد با عمل اختیاری انسان در ارتباط است. با توجه به بررسی کنش‌های ارادی و آگاهانه انسانی و احکام، آثار و پیامدهای آن در علوم انسانی، علم دینی در گستره علوم انسانی اسلامی محقق خواهد بود. از دیدگاه علامه مصباح، آنچه به علوم انسانی موجود، صبغه الحادی می‌دهد، مبانی فلسفی و بخصوص مبانی معرفت‌شناختی است. اثبات امکان علم به واقع، بررسی موانع معرفت صحیح، رد مبانی تجربه گرایی و لزوم یقین معرفت شناختی در استناد نتایج بدست آمده به دین، از ویژگی‌های دیدگاه حضرت استاد است. در علم دینی روش و منبع، شرط نیست. بلکه نظریه‌های بدست آمده از وحی، عقل و... باید در راستای کمال حقیقی انسان در حوزه باورها و ارزش‌ها و با متدولوژی صحیح –روش فقاهتی- باشد. در این نظریه، "مراجعه به وحی"، یک روش در گردآوری و تولید نظریه‌های علمی بوده، ارزش معرفتی یقین حاصل از آن، کمتر از معرفت‌های یقینی دیگر نیست.
تحلیل و بررسی آراء فلسفی استاد مصباح یزدی (فلسفه اولی و معرفت‌شناسی)
نویسنده:
سیدجابر موسوی‌راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استاد مصباح یزدی از جمله فیلسوفان بزرگ معاصر هستند و دارای آراء و نظرات جدید زیادی می باشند که متاسفانه این آراء در مراکز علمی در حد کافی مورد توجه نمی باشد. بسیاری از این آراء، نظرات جدیدی می باشند که می توانند در مسیر تکامل فلسفه اسلامی بسیار مفید و موثر واقع شوند.به عنوان نمونه رد وجود ماده و هیولی، معقول فلسفی دانستن مفهوم جوهر و عرض، انکار وجود تصورات وهمی، نقد بدیهی بودن بدیهیات شش گانه، نقد امکان اثبات وجود صادر اول با استفاده از قاعده الواحد، نقد قاعده لزوم تقدم ماده بر حوادث مادی، نقد تکاملی بودن مطلق حرکات و نقد دیدگاه ملاصدرا در باب اتحاد عاقل و معقول و در باب نفس، تنها نمونه هایی از آراء و نظریات استاد مصباح می باشد. نویسنده احساس کرد که نوشتن پایان نامه ای راجع به آراء و نظریات این استاد فرزانه، کمک زیادی به تبیین و ترویج نظرات ایشان و در نتیجه رشد و تکامل فلسفه اسلامی دارد و از همین رو آراء معرفت شناسانه و فلسفی ایشان در این پایان نامه مورد تبین و توضیح قرار خواهد گرفت. البته کار این پایان نامه فقط بیان آراء و نظرات ایشان نیست؛ بلکه تا حد زیادی آراء ایشان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و در این میان به برخی نظرات جدید فلسفی دست یافته شده است. به عنوان مثال نقد علیت عالم عقول نسبت به عوالم دیگر، ارزش یقینی نداشتن کشف و شهود، نقد حرکت جوهری، نقد عدمی بودن شرور، نقد قاعده استحاله اعاده معدوم و ...برخی از نتایجی است که در این پایان نامه به آن ها دست یافته شده است. امید این است که این پایان نامه بتواند گامی در راستای تبین آراء استاد مصباح و رشد و تکامل فلسفه اسلامی بردارد.
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
  • تعداد رکورد ها : 6