جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 137
بررسی آثار فردی و اجتماعی حب دنیا از نظر قرآن و روایات
نویسنده:
محمدرضا صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حب دنیا از نظر لغوی به معنی دوستی و علاقه به دنیاست. ودنیا نیز به این عالم ومظاهر آن از قبیل مال و ثروت، فرزند، جاه ومقام و ..... و نیز لذائذی که از اینها حاصل می شود اطلاق می شود. در متون دینی ازحب دنیا مذمت فراوانی گردیده است و آن را ریشه همه خطاها و مفاسد معرفی نموده اند؛ بعضی مذمت وارد شده در روایات را به خود دنیا متوجه می دانند اما، با توجه به اینکه روایات و آیات از دنیا به عنوان فضل خداوند، رحمت خداوند، طیبات و .... نام برده شده این نظر ناصواب به نظر می آید. بعضی نیز مذمت وارده را متوجه علاقه به دنیا نموده اند نه خود دنیا؛ اما این عقیده نیز با توجه به فطری بودن علائق و نیز حکمت دار بودن آنها خطا به نظر می رسد. با مروری بر آیات و روایات به این نتیجه می رسیم که آنچه مورد مذمت واقع گردیده سرگرم شدن به دنیا و قانع شدن و هدف و کمال مطلوب قرار دادن آن است، نه صرف علاقمندی به آن. حب دنیا می تواند آثار فراوانی برای انسان در پی داشته باشد چرا که از طرفی با سرگرم شدن به آن انسان را از آخرت و انجام اعمال صالح باز می دارد و از طرف دیگر با توجه به بعد سیری ناپذیر بودن انسان، هر چه بیشتر به سوی لذائذ مادی ونفسانی برود قانع نمی گردد بلکه عطش و میل او بسوی لذات و تمتعات نفسانی بیشتر می گردد و احیاناً مبتلا به انواع گناهان و معاصی نیز خواهد گردید. در نتیجه در آخرت با دست خالی ازحسنات وگناهان فراوان در پیشگاه الهی حاضر خواهد شد که خساراتی عظیم خواهد بود. همچنین با توجه به افزایش جاه طلبی و ریاست خواهی در انسان و بوجود آمدن کشمکش ها و درگیریها و صرف امکانات فراوان جامعه برای این منظور، اجتماع نیز از لحاظ پیشرفت علمی و اقتصادی متحمل ضرر و زیان خواهد گردید و اگر مبلغان دینی شیفته دنیا گردیدند، دین نیز دچار انحطاط خواهد شد چرا که آنجا که دنیاشان در خطر قرار گیرد نمی توانند از دین دفاع نمایند.
نقد و بررسى ادله وجود ذهنى و ميزان دلالت آنها
نویسنده:
حسن معلمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
چکیده :
مدعاى فيلسوفان در بحث وجود ذهنى دو چيز است: 1. نفى اضافه بودن علم به خارج؛ 2. مطابقت ماهوى در باب ماهيات. آنان ادله اى بر اين مدعيات اقامه كرده اند كه توان اثبات مدعاى اول را دارند؛ هرچند اين مدعا بديهى است و نيازى به برهان ندارد؛ زيرا وجود مفاهيم ذهنى يك امر وجدانى است. با اين حال اين براهين توان اثبات مدعاى دوم را ندارند، مگر با تكميل و اضافه كردن مقدمات ديگر و يا ارجاع بحث مطابقت علم به باب ابتناى نظريات بر بديهيات كه جاى اصلى بحث مطابقت است. آنچه در بحث وجود ذهنى، بديهى و حق است دو چيز است: 1. مفاهيمى در ذهن وجود دارند كه حاكى از خارج اند؛ 2. اين مفاهيم با محكى بالذات خود مطابق اند. نهايتا اينكه ادله يادشده نمى توانند ثابت كنند كه ماهيات خارجى عينا به ذهن مى آيند يا مفاهيم مطابق با آنها به ذهن مى آيد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 27
علم لدنی - با تاکید بر علم امام معصوم (ع) از دیدگاه شهید مطهری و علامه تهرانی
نویسنده:
کفایت علی شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر تاریخ بشری را ورق بزنیم صفحه صفحه این تاریخ پر از شخصیتهائی است که هر کدام از آنها بخاطر علم و دانش شناخت و معرفت در تاریخ بشری ماندگار شده است از سوی دیگر تاریخ بشری نیز بخاطر همین قسمت ار تاریخ به خود می بالاد پس این شناخت و معرفت و علم و دانش است که انسان را به بزرگی و جایگاه رفیعی می رساند لذا اهمیت علمی و معرفت بر هیچ کس که دارای عقل سلیم باشد پوشیده نیست علم در افراد انسان داریا مراتب و درجاتی است که این مراتب و تفاوت سطح علمی به ظرفیت ذهنی برمی گردد هر چه انسان مقرب به درگاه حق باشد یعنی هرچه قدر بتواند انسان به درون و باطن خود را صفا دهد و جلا ببخشد بنابر روایات اسلامی به این ظرفیت افزوده شده این ظرفیت را بالا می برد البته این برای افراد غیرمعصوم متصور است ولی ظرفیت علمی برگزیدگان خداوند متعال بالاتر از این حرفهاست آنان از مشربعظیم و گوارای علم لدنی برخوردارند.در فصل اول بحث کلی درباره علم مورد بررسی قرار گرفته مانند حقیقت علم علم در لغت در اصطلاح در قران در کلام معصومین علیهم السلام حصول علم ابزار شناخت راههای شناخت و اقسام علم و در فصل دوم علم لدنی را مورد توجه قرار داده و در آن مباحثی همچون علم لدنی در قران از دیدگاه مفسرین از دیدگاه روایات اهل بیت علیهم السلام از دیدگاه عرفان تقسیم علم به حصولی و حضوری اقسام علم حضوری و اقسام علم حضوری لدنی و تعریف علم لدنی مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم علم غیب مورد کنکاش قرار گرفته و در آن مطالب همچون اقسام علم غیب ملاک و معیار علم غیب در قران آیات مثبته و نافیه علم غیبت جمع آیات مثبته و نافیه علم غیب از منظر ورایات و مجاری و طرق اخذ علوم غیبی آمده است. و در فصل چهارم با عنوان علم انبیاء ع درباره موضوعاتی همچون بهره مندی از علم لدنی سه نظریه پیرامون بهره مندی از علم لدنی شرایط شناخت و موانع شناخت از دیدگاه قرآن علوم انبیاء حدود علوم انبیاء ع خصائص علمی ائمه ع علومی که از ائمه ع به منصه ظهور پیوسته اند و شبهات درباره علم امام و پیامبر ع و پاسخ آنها پرداخته شده است و بالاخره در خاتمه که با عنوان نظرات دانشمندان پیرامون تعیین حد و مرز علم امام ع نظرات شیخ مفید و صدوق سید مرتضی ابن شهرآشوب علامه طباطبائی شهید مطهری و علامه تهرانی مورد بررسی قرار گرفته و در آخر بعنوان حسن ختام نظر مبارک امام امت امام خمینی آورده شده است.
مقایسه عقل کلامی و فلسفی در بحث مبدأشناسی از منظر سید مرتضی، قاضی عبدالجبار و محقق طوسی
نویسنده:
مصطفی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان در وجود حقیقتی به نام عقل که ابزار تمییز است، اتفاق نظر دارند. و به دلیل پیچیدگی بحث در باره آن، علوم مختلف معانی متفاوت از ماهیت عقل را اراده می‌کنند،آنگونه که گویا هیچ وجه جامعی میان معانی عقل نیست، نام گذاری اشتراک واژه عقل به «اشتراک اسمی» از سوی صدرالمتألهینو عنایت به معنا و موارد اطلاق آن نزد اصحاب مکاتب، شاهدی بر این ادعا است، پژوهش پیرامون ماهیت عقل درعلم کلام و فلسفه و راهبرد آن در مبداءشناسی با تحلیل و توصیف دیدگاههای سیدمرتضی، خواجه نصیرالدین و قاضی عبدالجبار تلاشی در راستای حل این مشکل خواهد بود. ثمره تلاش پژوهشگر این رساله این است که عقل کاربرد‌های زیادی در فلسفه دارد، اما دو معنا از معانی آن از جمله عمده ترین و شایع ترین کاربرد عقل در فلسفه است: الف) عقل به عنوان مرتبه‌ای از هستی که موجودی ذاتا و فعلا مجرد است؛ ب) عقل به عنوان قوه‌ای از قوای نفس که غالبا در کتاب النفس مورد بررسی قرار می‌گیرد. یافته‌های ما حاکی از آن است که معنای دوم از عقل نزد فلاسفه همان معنای مراد متکلمین از عقل است، از این رو عقل کلامی و فلسفی در مباحث مبدءشناسی تفاوت جوهری ندارند. عنایت به آراء سه اندیشمند مورد نظر، رهین این معنا است که علم کلام و فلسفه به توانمندی عقل در تبیین و تحلیل مسائل مبداءشناسی باور دارند، هرچند عقل فلسفی که خواجه نصیرالدین گرایش بیشتری به آن دارد، از توانمندی و نقش آفرینی استوارتری برخوردار بوده است.در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی برخی مباحث جزئی در مبداءشناسی و تمرکز بر موضوعات خاص مثل برهان حدوث و برهان امکان و وجوب وبحث از صفاتی که صبغه عقلانی داشته به توصیف و تحلیل اندیشه‌های سه متفکر مورد نظر در اثبات مبدء و صفات خداوند پرداخته و از این راه هدف را دنبال نمودیم.
تأمّلى بر دیدگاه ابن ‏سینا و شیخ اشراق در اصالت وجود یا ماهیت
نویسنده:
مجید احسن، حسن معلّمى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
مسئله اصالت وجود یا ماهیت یکى از مهم‏ترین مسائل فلسفى مى‏باشد که اگرچه به طور مستقل از زمان میرداماد و ملّاصدرا مطرح شده است، امّا محتوا و مبانى آن را مى‏توان در اندیشه فیلسوفان پیشین نیز سراغ گرفت؛ بدین لحاظ، در این مقاله، سعى داریم تا این مسئله را از دیدگاه ابن‏سینا و شیخ اشراق به عنوان نمایندگان مکتب‏هاى فلسفى مشّاء و اشراق بررسى کنیم. بنابراین، پرسش اصلى پژوهش حاضر این است که دیدگاه ابن‏سینا و شیخ اشراق در این‏باره چیست؟ مدّعاى مقاله این است که: اگرچه شیخ اشراق کلام ابن‏سینا در مورد عروض وجود بر ماهیت را عروض خارجى فهم کرده و با انتساب قول به زیادت ذهنى و خارجى وجود بر ماهیت به مشّاء، خود به نفى زیادت خارجى وجود بر ماهیت پرداخته و آن را به گونه‏اى نفى کرده که به نفى زائد یعنى وجود منتهى گشته (و در نتیجه، شیخ معتقد شده که ماهیتْ امر متحقّقِ خارجى و اصیلى است که منشأ انتزاع مفهوم وجود مى‏گردد، و بدین لحاظ، مجعولیت ذاتى از آنِ ماهیت مى‏باشد)؛ امّا این انتساب باطل است، زیرا ابن‏سینا با ملاحظات دقیق خویشْ بر عروض ذهنى ـ و نه خارجى ـ وجود بر ماهیت تأکید دارد. بدین لحاظ، ابن‏سینا به تحقّق خارجى و اصالت وجود تصریح کرده و جعل و علّیت را نیز از شئون وجودى دانسته است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 36
پلورالیسم دینى در بوته نقد
نویسنده:
حسن معلمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
حلّ معمّاى عوارض ذاتى
نویسنده:
حسن معلّمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
براى طبقه بندى علوم، معیارها و ضوابطى وجود دارد که یکى از آنها، در باب رابطه موضوع علم و محمول مسائل علم است که با عنوان «عرض ذاتى» شناخته مى شود. در تعریف «عرض ذاتى»، و معیار آن، دیدگاه هاى مختلفى بیان شده که از میان آنها، تفسیر عرض ذاتى به «محمولاتى که اسناد آنها به موضوع علم یا موضوع مسائل علم اسناد حقیقى باشد» بهترین دیدگاه است. مقاله حاضر، با پذیرش این دیدگاه، دیدگاه هاى دیگر را نیز نقد و بررسى کرده است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 100
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق
نویسنده:
سمیه کامرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری است که عقل را به میدان استدلال می‌طلبد. گواه بر این مطلب تلاش اعاظم فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون افلاطون، ثنویت محض را مطرح نموده و برخی چون ارسطو قول به وحدت این دو را تثبیت نموده است. و فلاسفه بعدی هم بر مذاق یکی از این دو مسلک طی طریق نموده‌اند.بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم و بی نقض و ابرام، قابل چشم‌پوشی نیست، در فصل اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه نخستین چون افلاطون و ارسطو و برخی فلاسفه اسلامی چون فارابی و ابن سینا اختصاص دادیم، تا سیر تاریخی بحث تا حدی روشن گردد.شیخ اشراق مکتبی فلسفی که عمدتاً بر پایه شهودات وی است ارائه نمود که عمده‌ترین بخش آن را نظام نوری رقم می‌زند که از آن جهت که وی برای نفس هویت نوری قائل است، قاعدتاً مسئله رابطه نفس و بدن با نظام نوری وی گره می‌خورد که جهت دست‌یابی به نظر وی در این باب به حد لازم به مبانی‌ای چون هویت نور، تعریف نور، اقسام نور، ترسیم هستی براساس نور و جایگاه نفس به عنوان نور مدبر و جایگاه برازخ، پرداخته شده است. در هرم هستی شناسی سهروردی، نفس موجودی نورانی و بدن موجودی برزخ و غاسق و ظلمانی شناخته شده است که نظام فلسفی وی باید پاسخگوی این عدم مسانخت باشد. حکیم سهروردی برای حل نحوه ارتباط نفس نورانی با بدن ظلمانی قابل به وساطت امر سومی به نام روح بخاری می‌شود که همو بستر فیض رسانی از نور مدبر (نفس) به بدن ظلمانی است. وی با توجه به اینکه قائل به حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس نیست، رابطه این دو را براساس شوق و محبت و قهر و غلبه تفسیر می‌کند و البته این، تفسیر عمیقی از مسئله را به دست نمی‌دهد چون این الفاظ ترکیب انضمامی و ارتباط عرضی نفس و بدن را به ارمغان می‌آورد، چرا که در نفس‌شناسی وی، موجودیت و هویت نفس به نفس ناطقه است و بدن و قوا، فروع و اظلال نفس هستند، بنابراین بین نفس و بدن و قوا، دو گانگی مشهود است و بالتبع با وجود این دوگانگی، تفسیر و ترسیمی دقیق از ارتباط یک موجود مجرّد نورانی با موجود مادی ظلمانی ارائه نمی‌شود.ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد و دوگانگی موجود در دستگاه فلسفی اشراقی را برای همیشه از سر راه فیلسوف هموار می‌سازد. چه اینکه ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است از عرش تا فرش، یک وجود واحد سیال و پویاست که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. و اساساً وحدت نفس با قوا و بدن را مطرح می‌نماید. و به خلاف ترکیب انضمامی و عرضی اشراقی، ترکیب اتحادی و تعلق ذاتی نفس به بدن و علاقه لزومی و نه اتفاقی را بیان می‌دارد.فصل پایانی هم تطبیق آراء این دو فیلسوف سترگ در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند و تأثیر مبانی هر یک در حل مسئله به چه میزان موفق بوده است. البته در عین اینکه سهروردی سعی وافری در حل این مسئله غامض نموده ولی به دلیل فقدان مبانی صدرایی نتوانست تبیین موفقی ارائه نماید تا اینکه صدرالمتألهین حرف نهایی را در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب برای خود رقم زد.
خلود فی النار از منظر ملاصدرا
نویسنده:
اکرم انجم شعاع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه حاضر با عنوان خلود در جهنم از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی سعی دارد ضمن روشن ساختن فلسفه‌ی عذاب و پاسخ به شبهات مطرح شده در این مورد به تبیین و تحلیل ادله موافقان و مخالفان خلود در عذاب بپردازد و نظریه‌ی ملاصدار را پیرامون خلود در جهنم را به عنوان موضوع اصلی مطرح و به تحلیل ادله‌ی عقلی و نقلی وی بپردازد و با توجه به تجدید نظر وی در قمستی از نظریه‌ی خود به بررسی آن پرداخته‌عدول وی از رأی و نظر خود در مورد برخی کفار را با ذکر دلیل مطرح نماید.با بررسی پیرامون عناوین مطرح شده به این نتایج رسیدیم که خلود در عذاب امری مبرهن و ثابت است و این امر تعارضی با رحمت و عدالت حق ندارد و موافقان خلود در جهنم برای اثبات نظریات خود از دلایل سه گانه؛ قرآن، سنت، و اجماع بهره گرفته‌اند و ادله مخالفان را بر پنج دسته قرار دادیم:1-خروج از جهنم و ورود به بهشت2- فنای جهنم و اهل آن3- اعطای قوه‌ی صبر4- عذاب ممتزج با نعمت5- تبدیل عذاب به عذبملاصدرا نیز که در جرگه‌ی مخالفان خلود در عذاب قرار دارد نظریه‌ی خود را تحت عنوان«خلود نوعی» مطرح کرده است و برای نظریه‌ی خود چهار دلیل فلسفه ا‌ی اقامه کرده است:1- دوام‌ناپذیری حرکت قَسری،2- تنافی خلود در عذاب با قضا و قدر و حکمت الهی،3- اعتیاد،4- حاکمیت و غلبه‌ی رحمت الهی بر تمام اعیان و اسماءضمناً ملاصدرا در نظریه‌ی تبدیل عذاب به عذب تجدید نظر نموده و خلود را در مورد کسانی که مبدأ عذاب در آنها جوهری نفس است جاودانه می‌داند.
رابطه دین و اخلاق از دیدگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
اسماعیل آوجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق، یکی از مسایل مهم در حوزه های فلسفه دین و فلسفه اخلاق بوده که با رویکردهای گوناگون قابل مطالعه و تحقیق است.با توجه به مطالعات انجام گرفته دیدگاههای مطرح در این زمینه را می توان در سه چارچوب کلی بررسی کرد:1-تعارض و ناسازگاری2- تعامل و وابستگی3- عینیت و عدم امکان تفکیک. مرحوم علامه طباطبایی(ره) با اینکه بصورت مستقل به این موضوع نپرداخته و مساله را در چارچوب پرسشهای مورد بحث در حوزه های فلسفه دین و اخلاق مطرح نساخته است اما می توان با شناسایی مبانی اندیشه-بویژه دین شناسی- ایشان،‌ ریشه های پیوند این دو مقوله و ثمرات حاصل از این پیوند را بدست آورد.از نظر علامه، دین و اخلاق در آفرینش ویژه انسان ریشه داشته به موجب جریان عام هدایت الهی در نظام تکوین، بصورت باورهای مربوط به مبدا و معاد هستی، راه و روش زندگی و خوب و بد و بایدها و نبایدهای رفتار و اعمال انسانی در وجود وی نهاده شده است.اما بدلیل وجود قوا و غرایز متضاد در نهاد انسان و عوارض و موانع حاصل از زندگی در روی زمین و انس و الفت با جهان مادی، این باورها تنها زمانی به بر می نشینند که راه زندگی وی در پرتو«هدایت خاص» نظام آفرینش «نورانی» گشته بوسیله نزول وحی الهی و بدست بندگان برگزیده درگاه ربوبی «تطهیر» یافته باشد.این نورانیت و طهارت از رهگذر: 1- ایجاد جامعه صالح بوسیله شریعت الهی. 2- فعلیت و شکوفایی نیروی تعقل و خردورزی بوسیله تربیت و تعدیل قوای جسمانی و تعلیم حکمت. 3- و باز شدن راه ولایت و معنویت بوسیله تهذیب اخلاق و سیر و سلوک در طریقت قرآنی حاصل می شود.در همه این مراحل «دین الهی» و هماهنگ با «دین فطرت» و از رهگذر اجرای روش شریعت و برنامه تربیت الهی و نصب پرچمهای طریق طریق ولایت، راه انسان را به سوی کمال و سعادت هموار و زمینه معرفت به حق و حقیقت و تخلق به اخلاق الله را مهیا می سازد.
  • تعداد رکورد ها : 137