جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
بررسی و تطبیق تفسیر آیات صفاتی خداوند بین تفسیر المیزان و تفسیر المنار
نویسنده:
مظهر نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آیات صفات خداوند ، از جمله آیات متشابهی است که از یک سو با صفات خبری خداوند که یکی از اختلافی ترین مباحث کلامیست مرتبط می باشد و از طرفی دیگر با متشهابهات قرآن که قابل فهم بودن این آیات برای بشر و چگونگی رفع تشابه آنها حایز اهمیت است. سرو کار دارد. در طول تاریخ مباحث کلامی در اسلام، این گونه از آیات به دلیل اینکه در آنها صفاتی برای خداوند ثابت شده که مفاد ظاهری آنها موید تجسیم و تشبیه پروردگار است، زمینه ساز پیدایش گروه ها و مکاتب مختلفی در میان مسلمانان شده و سبب ایجاد مناظرات و بحث های عدیده ای در میان آنان گردیده است که گاه موجب تکفیرهم و در گیریهای تاسف باری در میان آنان گشته است. لذا با عنایت به اینکه دین اسلام دین وحدت و یکپارچگیست و آیات قرآن الهام بخش صلح و آشتی در بین مسلمانان است، و با توجه به وسعت این گونه آیات در قرآن، مساله ای که هر پژوهشگر دینی را به کنجکاوی واداشته و در پی رسیدن به جواب آن است، علت و زمینه های بروز اختلاف بین گروه های تفسیری این گونه آیات از طرفی و چگونگی رسیدن به اعتقادی متعادل در خصوص تفسیر این آیات می باشد. گرچه ممکن است گفته شود چنین مسایلی از مباحث اختلافی قرون اولیه اسلامی بوده و پژوهش در آنها، جزء ضروریات در عصر حاضر نمی باشد، اما با توجه به ظهور مجدد عقاید تندی از سوی یکی از مکاتب تفسیری آیات صفات، که اخیرا در برخی جوامع اسلامی مشاهده می شود بطوریکه هیچ مخالفی را بر نمی تابد و حق را منحصرا در عقیه و نظر خود می بیند، بررسی ریشه ای این مساله جهت پرهیز از هر گونه افراطی گری در این باره ضرورت می یابد، لذا جهت دست یابی در حد امکان به این مهم بررسی و تطبیق دو تفسیر وزین المنار و المیزان را در زمینه ی تفسیر آیات صفات خداوند، برگزیدم بدان جهت که این تفاسیر از یک طرف از قله های رفیع تفسیر قرآن در جهان اسلام بوده و از جهتی دیگر این تفاسیر نمایندگان بزرگ دو حوزه ی اندیشه ی اسلامی هستند که نماینده ی اهل تشیع و مشربی فلسفی. با نگاهی به نظرات متفاوت پیرامون تفسیر آیات صفات می توان به دو شیوه ی کلی مثبتین (سلف) با تاکید بر اثبات صفات خبری موجود در این آیات برای خداوند موولین (خلف) با تکیه بر تنزیه خداوند از این صفات، رسید، اگر چه اصول مورد تاکید هر کدام مورد پذیرش دیگری هم می باشد اما در درون هر کدام از این شیوه ها، افراط و تفریطهایی در اصول یاد شده صورت گرفت، که منجر به روییدن مکاتب منحرفی همچون مجسمه در گروه اول به سبب تسامح در تنزیه خداوند و باطنیه در گروه دوم به دلیل تأویل بی حد و حصر آیات صفات خداوند ، گردید. با تطبیق و بررسی تفسیر آیات صفات در دو تفسیر المنار و المیزان می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند و تأویل بی حد و حصر آیات صفاتی خداوند، مورد پذیرش هیچکدام از صاحبان آنها نمی باشد، گرچه در تفسیر المنار با اعتماد برفهم اکثر اصحاب و باور به عدم تحریف این دسته از آیات روش اثبات مقبول از نوع تفویض، اعلام گردیده و در تفسیر المیزان هم با پیروی از اهل بیت (ع) و گرفتن اصل معنا با حذف لوازم امکانی، روش اثبات مقبول از نوع ظهور تصدیقی اتخاذ شده است ام به دلیل هم عقیده بودن صاحبان آنها در بسیاری از اصول و مبانی تفسیر این آیات، شاهد بکارگیری معنای کنایه ای و مجازی در تمام آیات در المیزان و در اکثر آیات درالمنار می باشیم. که این نتایج در المیزان با توجه به اعمال شیوه ی مذکور مورد انتظار بوده اما در المنار با شیوه ی اعلامی در آن، همخوانی ندارد، که علت آن را می توان به دو علت دانست‌:‌یکی بهره گیری بیشتر از معنای آیات و دیگری تأویل ندانستن معانی کنایه ای و مجازی آیات. امید است با این کار و بررسی های دیگری به همین شکل به همانندیهای زیادی در مکاتب به ظاهر غیر همسو دست یافته ، از جدلهای بی فایده در این موارد کاسته شده و قدمی در ایجاد وحدت جامعه ی اسلامی برداشته شود.
ربوبیت تشریعی و ضرورت نبوت و پاسخ به شبهات منکرین آن
نویسنده:
سکندر علی بلیغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خداوند به اقتضای امور گوناگونی که تحت تدبیر او قرار دارد، موصوف به صفات متعددی است که هر صفت، جایگاه او در جهان آفرینش را معین و گوشزد می‌نماید. یکی از صفات خداوند که این تحقیق آن را مورد بررسی قرار داده، صفت "ربوبیت" است. ربوبیت به‌معنای پرورش دادن، مالکیت، تدبیر و به کمال رساندن موجودات است. نتیجه حاصل از این معانی آن است که خدا هم خالق موجودات است، و هم بعد از خلقت تمام امور آن‌ها را تدبیر می‌کند. در آیات قرآن و روایات معصومین( به معانی و مصادیق متعددی از ربوبیت تکوینی و تشریعی خداوند اشاره شده است. در ربوبیت تکوینی، سخن از آفرینش موجودات و هدایت آن‌ها به‌سوی رشد است. و ربوبیت تشریعی، به موضوع انسان، فرایند حرکت و تکامل روحی او، هدایت و معنویت الهی در زندگی انسان، و غایت خلقت او می‌پردازد. از آن‌جا که هدایت، جزئی از ربوبیت بوده، و إعمال هدایت تشریعی از سوی خدا بدون واسطه ممکن نیست، خداوند نسبت به ارسال پیامبران و واسطه‌های فیض ربوبی اقدام نموده است. از علل و براهین ضرورت نبوت می‌توان به برهان لطف، نیاز بشر به قانون، نظریه استخدام و نظریه حکمت خداوند اشاره نمود. درباره ربوبیت تشریعی و مسأله نبوت، شبهاتی نیز از سوی مخالفان مطرح شده است. گروهی از منکران و شبهه‌افکنان مسأله نبوت، کسانی هستند که منکر خدا و به تبع آن، منکر نبوت هستند؛ ولی عده‌ای دیگر از آنان به خدا اعتقاد دارند اما به دلایلی منکر اصل نبوت شده‌اند. شبهاتی که بر اصل توحید و نبوت وارد شده به دو دسته تقسیم می‌شود؛ برخی از آن‌ها مانند شبهات مربوط به صدر اسلام که توسط مشرکین وارد می‌شد، مشهور به شبهات قدیم هستند؛ دسته دوم شبهاتی است که در قرون اخیر و در پی پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی مطرح شده است. تمامی این شبهات توسط دانشمندان اسلامی بررسی شده، و پاسخ کافی به آن‌ها داده شده است.
توحید از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
اخترحسین شریعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه بر یک مقدمه و چهار فصل مشتمل است اولا ارزش و اهمیت توحید و معنای لغوی و اصطلاحی توحید و از پیشینه موضوع و توحید از دیدگاه علامه نیز به طور اجمالی ذکر شده توحید از دیدگاه شدیدترن مرتبه آن وجود واجبی است که از جهت قدرت و کمال نامحدود است و مستقل اما مراتب دیگر به او وابسته هستند و در پرتو نو درخشش آن وجود واجبی محو و مستهلکند این کاملترین توحید است بعد از مقدمه و بیان اجمالی نظریات فصول شروع می شود. فصل اول در ادله توحید است دلیل اول بر توحید برهان تمانع است از قرآن گرفته شده در این برهان روشهای متعدد است و دلیل دوم برهان محبت است که در قصه حضرت ابراهیم بیان شده در این برهان نیز مفسران راههای متعدد پیموده اند سوم برهان صرف الوجود است و دلیل چهارم برهان بسیط الحقیقه است و دلیل پنجم برهان صدیقین است و در فصل دوم از اقسام توحید بحث شده که توحید ذاتی توحید صفاتی توحید افعالی می باشد. در فصل سوم شبهاتی که در توحید مطرح می شود مانند شبهه شرور در توحید و توحید افعالی و نظام علیت و اختیار انسان و در فصل چهارم خاتمه و نتیجه مباحث می باشد.
رابطه علم و دین از دیدگاه عقل و نقل
نویسنده:
صفدر حلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است مدلی از گفت‌و‌گوی مسالمت آمیز علم و دین ترسیم شده و به نقد مفاهیم و مکاتب فلسفی مانند پوزیتویسم علمی، تحویل گرایی متافیزیکی، ماتریالیسم علمی و خلقت گرایی علمیترسیم گردد و نیز به بحث ارتباط علم و دین از منظری عقلی و نقلی به صورت موردی و تعیینی در دو حوزه زیست شناسی تکاملی و کیهان شناسی جدید با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) پرداخته شود. مباحث این پایان نامه در پنج فصل تنظیم و ارائه گردیده است. فصل اول، به کلیات و مفاهیم تحقیق، مانند طرح مسئله، تاریخچه بحث رابطه علم و دین، مفهوم فلسفه دین، چیستی دین، تعریف دین از دیدگاه متکلمان اسلامی و اندیشمندان غربی و ویژگی‌های دین، چیستی علم و فلسفه علم، رویکرد تاریخی- منطقی به فلسفه علم، تحدید علم و مابعدالطبیعه، روابط مفاهیم علمی با واقعیت و چیستی عقل اختصاص دارد. در فصل دوم، افزون بر بحث در زمینه علم و دین در بستر تاریخ و در دوره‌های قبل از سقراط، دوران سقراط، افلاطون، ارسطو و پس از آن‌ها، دوران قرون وسطی، عصر رنسانس، قرون هجدهم تا بیستم؛ مباحث مربوط به علم و دین و رابطه آن ها از منظر اندیشمندان غربی بیان شده و دیدگاه‌های آنان مبنی بر جدایی ساحت دین از علم در فرضیه‌هایی، مانند فرضیه داروین دیدگاه پوزیتویسم علمی و همچنین دیدگاه‌هایی مبنی بر همگرایی علم و دین در دنیای معاصر و تفکیک ناپذیری آن ها از منظر دین اسلام بررسی گردیده است. در فصل سوم، ذیل مبحثی به نام زیست شناسی تکاملی، به این مسأله پرداخته شده که آیا روند خلقت انسان و جهان روندی تکاملی است و اگر چنین است پیامدهای قبول تکامل چیست. نویسنده واکنش متکلمان مسلمان و غربی را در برابر این فرضیه مطرح و دو قول موافق و مخالف فرضیه تکامل در خلقت را جداگانه تجزیه و تحلیل کرده است. آن گاه وی دیدگاه آیه‌ها، روایات و آرای برخی از دانشمندان مسلمان، مانندِ علامه طباطبایی، استاد مصباح یزدی و استاد شهید مطهری را در این زمینه و در مورد آفرینش استقلالی و رد تحول انواع و نظریه تکامل مطرح نموده و پیامدهای پذیرش فرضیه تکامل را بررسی کرده است. فصل چهارم، به بررسی دیدگاه‌های مبتنی بر رابطه علم و دین و عدم رابطه آن ها در زمینه مباحث کیهان شناسی و جهت‌گیری‌های دانشمندان مسلمان و غرب در این باره اختصاص یافته و تأثیرگذارهای علمی و دینی بر یکدیگر در بحث جهان شناسی و ضرورت گفت‌وگوی بین آن ها تبیین گردیده است. فصل پنجم، به تجزیه و تحلیل و نقد و ارزیابی دیدگاه‌ها در باب تعارض، توازی و استقلال علم و دین پرداخته است.
حیات طیبه از دیدگاه المیزان
نویسنده:
غلام محمد فخرالدین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله «حیات طیبه از دیدگاه المیزان»‌ است مسئله حیات طیبه برای انسان از نظر قرآن دارای اهمیت فوق العاده‌ای می‌باشد این پژوهش عهده دار بررسی موضوع فوق از دیدگاه تفسیر شریف المیزان می‌باشد که در پنج فصل مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل اول بعد از طرح مسأله به بیان کلیات و مفاهیم کلیدی و معرفی اجمالی مرحوم علامه طباطبایی و المیزان پرداخته شده است در توضیح مفاهیم کلیدی واژگان حیات، طیب و حیات طیب مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم نظر علامه طباطباییدر باره حقیقت حیات طیبه و ویژگیها و آثار آن مورد بررسی قرار گرفت. مرحوم علامه مدعی است که انسان مومن بوسیله ایمان و انجام عمل صالح در همین دنیا به حیاتی جدید و برتر می‌رسد که آن حیات متفاوت با زندگی عمومی انسانهای دیگر است مرتبه آن حیات جدیدبالاتر و قوی‌تر است نایل شدگان به این مرحله از حیات حقیقت اشیاء را چنانکه هست درک و مشاهده می‌کنند و دیگران این توانایی را ندارد. علامه طباطباییدرباره ویژگی هایاین مرحله از حیات می‌فرماید:‌ چنین انسانی در نفس خود نور و کمال وقوت و عزت و لذت و سروری درک می‌کند که نمی‌توان اندازه‌اش را معین کرد.در فصل سوم راجع به راه دستیابی به حیات طیبه و راهکارهای حفظ و تداوم آن از دیدگاه المیزان سخن گفته شده است مرحوم علامه به پیروی از آیا ت قرآن برای رشد تعالی معنوی انسان دو چیز را لازم می‌داند که عبارت است از ایمان و عمل صالح.در فصل چهارم راجع به آثار حیات طیبه در حیات دنیوی مانند سعادت و خوشبختی، آرامش روحی، امنیت جامعه، تعاون و همکاری، فراوانی نعمتها و اخروی مانند آسانی حساب و کتاب و حشر با نیکان و غیره بحث شده است و برای هرکدام شواهدی از کلام علامه طباطباییارائه شده است.فصل پنجم به شناخت موانع حیات طیبه اختصاص یافته که شامل دو بخش است؛ یکی: موانع پیدایش حیات طیبه؛ مانند: کفر و نفاق، هوا پرستی، آرزوهای طولانی، معاشرت با ناپاکان و غیره. دومی:‌ موانع استمرار حیات طیبه؛ مانند انحراف قلب از هدایت، غفلت از یاد خدا، محیط فاسد.
نقد عقلانیت حداکثری از دیدگاه علامه طباطبائی "ره"
نویسنده:
محمدباقر امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر علامه طباطبایی دیدگاه تعارض و تمایز عقل با دین از استحکام لازم برخوردار نیست و عقل و دین با هم تعارضی ندارند و مطابق هم اند. در رابطه میان ایمان و عقل، ایمان در اصل تعقل هیچ دخالتی ندارد. آنچه که متعلق تفکر و تعقل قرار می گیرد متعلق ایمان است نه خود ایمان. مرحوم علامه طباطبایی معتقد است: گزاره های که متعلق ایمان قرار می گیرد باید علمی و یقینی باشد. تمام گزاره های عقلی توجیه گر گزاره های ایمانی می باشد ولی از آن طرف تمام باورهای دینی تنها توسط عقل اثبات و توجیه نمی گردد. در رابطه با اثبات و باورهای دینی توسط عقل بطور کلی در جهان مسیحیت سه نظریه تحت عنوان ایمان گرایی، عقل گرایی انتقادی و عقلانیت حداکثری مطرح است دیدگاه ایمان گرایی، ایمان را مقدم بر عقل می داند. آگوستین می گوید: من ایمان می آورم تا بفهمم. دیدگاه عقل گرایی انتقادی معتقد است: سیستم های باور دینی می توانند و بلکه باید به لحاظ عقلانی نقادی شوند هر چند اثبات قطعی یک سیستم باور خاص غیر ممکن است. دیدگاه عقلانیت حداکثری معتقد است: پذیرش عقلی و منطقی یک مجموعه باور دینی، منوط به امکان صدق عقلانی آن مجموعه است. برای توجیه عقلانیت حداکثری دو معنا متصور است: 1- عقل می تواند همه باورهای دینی را اثبات و توجیه عقلی نماید. 2- عقل فی الجمله قدرت اثبات و توجیه عقلی باورهای دینی را دارد. از نظر علامه طباطبایی معنای اول (قادر بودن عقل بر اثبات و توجیه عقلی همه ی باورهای دینی) مردود است. و معنای دوم (قادر بودن عقل بر اثبات و توجیه فی الجمله باورهای دینی) مورد قبول است.
رابطه دین و اخلاق از دیدگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
اسماعیل آوجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق، یکی از مسایل مهم در حوزه های فلسفه دین و فلسفه اخلاق بوده که با رویکردهای گوناگون قابل مطالعه و تحقیق است.با توجه به مطالعات انجام گرفته دیدگاههای مطرح در این زمینه را می توان در سه چارچوب کلی بررسی کرد:1-تعارض و ناسازگاری2- تعامل و وابستگی3- عینیت و عدم امکان تفکیک. مرحوم علامه طباطبایی(ره) با اینکه بصورت مستقل به این موضوع نپرداخته و مساله را در چارچوب پرسشهای مورد بحث در حوزه های فلسفه دین و اخلاق مطرح نساخته است اما می توان با شناسایی مبانی اندیشه-بویژه دین شناسی- ایشان،‌ ریشه های پیوند این دو مقوله و ثمرات حاصل از این پیوند را بدست آورد.از نظر علامه، دین و اخلاق در آفرینش ویژه انسان ریشه داشته به موجب جریان عام هدایت الهی در نظام تکوین، بصورت باورهای مربوط به مبدا و معاد هستی، راه و روش زندگی و خوب و بد و بایدها و نبایدهای رفتار و اعمال انسانی در وجود وی نهاده شده است.اما بدلیل وجود قوا و غرایز متضاد در نهاد انسان و عوارض و موانع حاصل از زندگی در روی زمین و انس و الفت با جهان مادی، این باورها تنها زمانی به بر می نشینند که راه زندگی وی در پرتو«هدایت خاص» نظام آفرینش «نورانی» گشته بوسیله نزول وحی الهی و بدست بندگان برگزیده درگاه ربوبی «تطهیر» یافته باشد.این نورانیت و طهارت از رهگذر: 1- ایجاد جامعه صالح بوسیله شریعت الهی. 2- فعلیت و شکوفایی نیروی تعقل و خردورزی بوسیله تربیت و تعدیل قوای جسمانی و تعلیم حکمت. 3- و باز شدن راه ولایت و معنویت بوسیله تهذیب اخلاق و سیر و سلوک در طریقت قرآنی حاصل می شود.در همه این مراحل «دین الهی» و هماهنگ با «دین فطرت» و از رهگذر اجرای روش شریعت و برنامه تربیت الهی و نصب پرچمهای طریق طریق ولایت، راه انسان را به سوی کمال و سعادت هموار و زمینه معرفت به حق و حقیقت و تخلق به اخلاق الله را مهیا می سازد.
جبر و اختیار از دیدگاه متکلمان برجسته امامیه؛ با تکیه به آراء علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)
نویسنده:
محمدحسین جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع مجبور بودن انسان در اعمال خود، یا برخورداری او از اختیار و اراده، در میان متکلمان مسلمان سه رویکرد اساسی را پدید آورده است؛ برخی با استناد به علم و قدرت الهی، انسان را موجودی مجبور و فاقد اختیار دانسته‌اند؛ جمع دیگری رویکرد تفویض را برگزیده و از آزادی کامل انسان دفاع نموده‌اند؛ اما شیعیان به تبعیت از امامان معصوم‌( هر دو باور را موهوم دانسته و "امر بین الامرین" را مطرح نموده‌اند. پژوهش حاضر با بررسی دیدگاه متکلمان برجسته امامیه در عصر غیبت، به‌ویژه علامه طباطبایی و امام خمینی( به این نتیجه رسیده که آن‌چه معتزله و اشاعره، با اتخاذ رویکرد تفویض با جبر، به آن معتقد هستند نیمی از حقیقت را تشکیل می‌دهد؛ و درک تمام حقیقت در گرو فهم امر بین الامرین می‌باشد، که براساس آن، انسان موجودی مختار بوده و هیچ جبری در کار نیست. قرائت و تفسیر پذیرفته شده از این مسأله در پژوهش حاضر آن است که عمل خارجی، امیال و آرزوهای انسان به اراده انسان تعلق دارد، و با تحقق اراده، تحقق عمل خارجی حتمی خواهد بود. البته این مسأله بعد از فراغ از قضا و قدر الهی می‌باشد؛ زیرا هر پدیده‌ای در آسمان و زمین، پس از مجموعه‌ای از مراحل هفت‌گانه رخ می‌دهد، و إعمال تقدیر الهی نیز گونه‌های مختلفی دارد. بنابر این، اصل قدرت و آزادی اراده را خدا به انسان می‌دهد، و این سرمایه انسانی در طول مالکیت خدا قرار می‌گیرد. همچنین محدوده اراده انسان و تأثیر آن به‌صورت‌های مختلف، محدود و مقید بوده، و این محدودیت از ناحیه گرایش‌ها، معرفت‌ها، توانایی‌های جسمی و شرایط خارجی ایجاد می‌شود، و پس از این تقدیرات و تحقق مرجحات و بستر عمل، انسان با آزادی کامل، فعل اختیاری خود را اراده می‌کند. بدین ترتیب، مسئولیت عمل نیز تنها به‌عهده انسان بوده و ستایش و سرزنش، و کیفر و پاداش آن را دریافت می‌کند و جبر و تفویض مصطلح با تمام شبهات خود، باطل می شود.
محسوسات از نظر ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدباقر صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاش نموده است تا حقیقت ادراک حسی را از منظر بزرگ‌ترین فلاسفه اسلامی بررسی نموده، و نقش و جایگاه آن را در حصول معرفت بشری تبیین نماید. ادراک حسی به‌ معنای کسب معرفت از راه یکی از حواس پنج‌ گانه ظاهری در انسان می‌ باشد. پدیده ادراک شامل چهار مرحله حسی، خیالی، وهمی و عقلی است، که سه مرحله نخست تنها مدرک جزئیات بوده، و مرحله ادراک عقلی مربوط به کلیات می‌باشد. تمامی حکما، ادراک عقلی را ادراکی مجرد می‌ دانند اما درباره ادراک حسی و خیالی، اختلاف وجود دارد؛ ابن‌سینا ادراک حسی و خیالی را نیز مجرد دانسته، شیخ اشراق در تجرد ادراک خیالی با صراحت سخن نگفته، و شارح حکمت اشراق، ادراک خیالی را مادی دانسته است. در پژوهش حاضر به تبعیت از صدرالمتألهین، از تجرد ادراک حسی دفاع شده است. ادراکات حسی به لامسه، ذائقه، شامه، سامعه و باصره تقسیم می ‌شود، که درباره حقیقت آن، به‌ویژه حس باصره، بین فلاسفه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از نظر ابن‌سینا، درک محسوسات با انطباع صور اشیای خارجی در چشم، محقق می ‌شود؛ اما برخی از حکما خروج شعاع از چشم را حقیقت حس باصره دانسته ‌اند. نظر شیخ اشراق این است که محسوسات، به علم حضوری قابل درک بوده، و همان صورت خارجی اشیا مدرک بالذات است. اما صدرالمتألهین معتقد است که مدرک اصلی و بالذات، صورت ذهنی صادره نفس است نه آن صورت شی ء خارجی؛ و صورت خارجی با علم حصولی قابل درک خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی، حس همان حقیقت اشیای خارجی را فی‌ الجمله درک می ‌کند، و صورت شی ء خارجی مدرک بالذات است. بر این اساس، حس در تصورات جزیی و مفاهیم ماهوی نقش دارد، ولی در مفاهیم ثانوی منطقی، مفاهیم فلسفی و تصدیقات، نقش مستقیم ندارد؛ زیرا تصدیق، تصور همراه با حکم است، و حکم کار عقل می‌ باشد.
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 15