جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
بررسی عرفان وحدت ‌وجودی ابن‌عربی در غزلیات و رباعیات بیدل دهلوی
نویسنده:
علی‌اکبر شوبکلائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان اسلامی در سیر تطوّر و تحوّل خود به مکتب وحدت‌وجود رسید که به دست محیی‌الدین ابن‌عربی ایجاد شده است. هرچند اندیشه‌های وحدت‌انگارانه در میان عارفان پیشین سابقه داشته، ولی مدوّن‌کننده و انسجام‌دهنده‌ی آن ابن‌عربی است. از این جهت او را پایه گذار عرفان نظری اسلامی دانسته‌اند. اندیشه‌ی وحدت‌وجود پس از ابن عربی به وسیله‌ی پیروانش در سراسر سرزمین‌های اسلامی از جمله سرزمین ایران رواج یافت. به نحوی که بعدها ایران مهد و محل اصلی استقرار اندیشه‌ی وحدت وجود گردید. این اندیشه‌ی عرفانی همانند دیگر مکتب‌های عرفانی پیش از آن وارد متون ادبی فارسی شد. متون ادبی به ویژه شعر فارسی یکی از عوامل گسترش این مکتب عرفانی در ایران بوده است. به موازات گسترش اسلام و زبان و ادبیات فارسی در هندوستان عرفان اسلامی و در پی آن عرفان وحدت وجودی در آن سرزمین گسترش یافت و بر فضای شعر فارسی هند سایه افکند. یکی از شاعران فارسی زبان هند که به این تفکّر توجه عمیق و فراوان داشته، عبدالقادر بیدل دهلوی است. بیدل در غزلیات و رباعیات به نحو بارز و گسترده‌ای از موضوعات و مولفه‌های عرفان وحدت‌وجودی سخن گفته و به تحلیل و تفسیر خدا، انسان، جهان و رابطه‌ی این‌ها بر اساس مبانی این مکتب پرداخته است. موضوعاتی چون وحدت وجود، وحدت ادیان، خلقت و نظام آن، ظهور و تجلّی الهی، تجدّد خلق، انسان، انسان کامل و پارادوکس‌های مطرح در این مکتب مثل: وجود و عدم، تشبیه و تنزیه، ظاهر و باطن، وحدت و کثرت و ... در غزلیات و رباعیات بیدل مطرح می‌باشد. با بررسی غزلیات و رباعیات بیدل روشن شده است که وی به اندیشه‌ی ابن‌عربی اعتقادی راسخ دارد و در کلامی استوار و گاهی مبهم که تحت تأثیر عرفان وحدت وجود ویژگی خاصّی هم گرفته، به تبیین و گزارش مسائل و مباحث و مولفه‌های آن پرداخته است.
حیات، ممات و معاد در دیوان سنایی
نویسنده:
منیره احمدی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات، ممات و معاد از جمله مهمترین موضوعاتی است که در آثار شاعران و نویسندگان زبان فارسی همچون سنایی تأثیر به سزایی داشته است. از این رو شناخت درون مایه‌های اشعار وی پیوند عمیقی با سه محور حیات، ممات و معاد دارد.سبک و شیوه جدید، افکار عرفانی، فلسفی و اوضاع مذهبی و کلامی سنایی سبب شده این موضوعات در دیوان اشعار وی دارای نمود و اهمیت بیشتری باشد. او با پرداختن به مفاهیم عرفانی به جهان هستی، مرگ و رستاخیز رنگ عرفانی و آرمانی بخشیده است. بدیهی است هر گاه یک شاعر درباری و دنیاگرا مانند سنایی به عارفی وارسته و خداجو تغییر یابد ناگریز نگرش‌های وی نیز در زمینه‌های حیات، ممات و معاد دچار تحول و دگرگونی می‌شود. سنایی در آغاز،حیات دنیوی را جایگاه عیش و نوش و کامجویی می‌دانست ولی پس از دگرگونی‌ روحی با برخورداری از نگرش‌ عرفانی دنیا را جایگاه غولان و دامگاهی پرترس و وحشت می‌خواند که آدمی باید از آن حذر کند. تلقی سنایی درباره مرگ نیز گسترده است و از جنبه‌ عرفانی و اجتماعی برخوردار است. او درباره مرگ بحثهای همچون موت ارادی، شهادت، مرگ لحظه به لحظه را عنوان کرده که این افکار عرفانی امتیاز ویژه‌ای به اشعار وی بخشیده است. او با این نگرش مرگ را با جاودانگی و بقاء الهی پیوند داده است و همگان را به سوی مرگ فرا می‌خواند. سنایی معاد را مهمترین حلقه در زنجیر زندگی دانسته و بر این باور است که معاد به تمامی زندگی و مرگ انسان و تلاش و تکاپوهایش معنا می‌بخشد. اوصاف و اهوالقیامت، بهشت و دوزخ، چگونگی روز رستاخیز و حشر آدمیان به طور گسترده در دیوان اشعار وی مطرح شده است.رساله حاضر در سه فصل تدوین شده است. فصل اول:حیات، فصل دوم: ممات، فصل سوم : معاد. در بخش‌های مختلف این فصول موضوعاتی همچون، عشق، روح، موت ارادی، فنا و بقاء، مرگ لحظه به لحظه، چگونگی معاد، اوصاف و اهوال قیامت ... از دیدگاه سنایی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان پژوهش نتایج برآمده از فصول و بخشهای مختلف تحت عنوان، نتیجه‌گیری درج گردیده است.
تحلیل کیفیت بازتاب شاهنامه‌ی فردوسی در برجسته‌ترین متون منظوم عرفانی فارسی از قرن ششم تا پایان قرن هفتم
نویسنده:
اسماعیل ملک‌زاده بیرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاهنامه در جهان‌بيني فكري ايراني، جايگاهي رفيع و انكارناشدني دارد؛اثريكه تاثير آن نه تنها در آثار حماسي كاملاً مشهود و آشكار است، بلکه تاثيري شگرف و انكارناپذير در متون غيرحماسي، بالاخص آثار عرفاني، دارد و از اين روست كه عدّه‌اي، شاهنامه را آبشخور عرفان نيز دانسته‌اند. لذا الهام‌بخشي شاهنامه در تداعي معاني عرفاني و رمزي، غالب عرفاي ايراني را بر آن داشتهتا در موقعيت‌هاي خاص از اشعار فردوسي و انديشه‌هاي او در پردازش مطالب خود استفاده كنند، یکی از تفاوت‌های آثار عرفانی فارسی با آثار عرفانی غیرایرانی‌، ‌حضور مداوم‌‌ روح حماسی و ملّی در آناست که در لایه‌های ناخودآگاه شاعران و نویسندگان عارف ایرانی وجود دارد.اين عرفا، در آثار منظوم خود به شاهنامه و سراينده‌ي آن، پهلوانان، شخصيّت‌ها و نمادهاي آن توجه داشته‌ و اين رويكرد آنها،گاه با نگاهي مثبت و همراه با ديده‌ي احترام بوده است و گاه نيز، رويكردي سلبي و با ديده‌ي حقارت. در اين پژوهش به شيوه‌اي توصيفي- تحليلي مبتني بر منطق بينامتني، سعي شده است ميزان تأثيرپذيري عرفاي برجسته‌ي قرون ششم و هفتم از شاهنامه بررسي و واكاوي شود. بنا بر نتايج اين پژوهش شاهنامه با وجود دو نوع گرايش ايجابي و سلبي بيشترين پردازش رمزي مفاهيم عرفاني و صوفيانه در اشعار شاعران عارف يا صوفي داشته است؛ زيرا ماهيّت تقابلي و دوبعدي خير و شر در شاهنامه، بهترين بستر براي طرح تقابلي انسان و نفس و يا انسان و اهريمن است.
بررسی و مقایسه داستان پیامبران اولوالعزم در "النوبه الثانیه "و "النوبه الثالثه" کشف الاسرار و عده الابرار میبدی
نویسنده:
معصومه برندگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درقرآن کریم ،ازبرخی پیامبران با عنوان "اولوالعزم"(احقاف، 35)یاد شده است. پیامبران اولوالعزم؛پیامبرانی که صاحب کتاب و شریعت هستند واز دیگر پیامبران الهی برترند، ودرقرآن کریم شأن ومقامی بس والا دارند. نوح،ابراهیم ، موسی، عیسی(ع) ومحمّد (ص)که نام آنها بارها درقرآن کریم یاد شده است وخداوند متعال، آنهارا با زیبنده ترین اوصاف مدح وستایش کرده است .دراین رساله ابتدا روایات قرآن کریم وعهدین از داستان پیامبران اولوالعزم ، بررسی و مقایسه شده است .داستان این پیامبران الهی، درتورات ، بازتاب گسترده ای داشته وبه صورت مشروح بیان شده است.اما انجیل مقدس به صورت مستقل به داستان این پیامبران نپرداخته وتنها به منظور تبیین بهترتعالیم دینی خود به بخش هایی ازداستان زندگی پیامبران اولوالعزم به صورت مختصر، اشاره کرده است. سپس چگونگی بازتاب داستان پیامبران در"النوبه الثانیه"تفسیرکشف الاسراروعده الابرارمیبدیآورده شده است.رشیدالدین میبدی، تفسیر آیات مربوط به داستان زندگی پیامبران اولوالعزم را به صورت مشروح بیان نموده وعلاوه برذکر علل برخی رخدادهای زندگی پیامبران ، به شرح جزئیات نیز ،پرداخته است.البته چگونگی بازتاب داستان پیامبران اولوالعزم درقصص الانبیاء نیز،آورده شده واز نظرات تفسیرالمیزان به عنوان تفسیرمعتبرشیعه استفاده شده است. در" النوبه الثالثه" نیز، داستان این پیامبران الهی مورد توجّه صاحب کشف الاسراروعده الابراربوده،ولی به گزینش برخی وقایع که صبغه عرفانی داشته ، پرداخته است وهمه وقایع زندگی پیامبران اولوالعزم رابا توجه حجم عظیم تفسیر کشف الاسرار، تأویل نکرده است. دراین رساله، دیدگاه میبدی در"النوبه الثانیه"درجایگاه یک مفسّروهمچنین در"النوبه الثالثه "درجایگاه یک عارف، با یکدیگر مقایسه شده است و تفاوت دیدگاه این دانشمند قرن ششم درارائه داستان مهم ترین چهره های قرآنی یعنی؛ زندگی پیامبران اولوالعزم،تبیین شده است.اگرچه درنوبه الثانیه ، میبدی پیامبران اولوالعزم را تنها به عنوان یک پیامبرالهی معرفی کرده است؛امادر نوبه الثالثه ،پس ازطرح مفاهیم بلندعرفانی، عملکرد پیامبران خدارادرآزمون های مختلف تحلیل وآنها را به عنوان الگویی ، برای سالکان طریقت معرفی کرده است.
بررسی توحید و توکل در متون منثور عرفانی
نویسنده:
زهرا خدایاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه‌ی حاضر پژوهشی در بررسی مفهومتوحید و توکل و ارتباط آن دو در کتب اللمع ابونصر سراج_ شرح تعرف مستملی بخاری _احیاء العلوم امام محمد غزالی _رساله‌ی قشیریه‌ی ابوالقاسم قشیری و مصباح‌الهدایه‌ی عزالدین کاشانی است.با عنایت به اینکه مساله‌ی وحدانیت و یگانگی خدا، یک اصل اساسی و پذیرفته شده در تمام ادوار سلف بوده است عارفان نیز به نوبه‌ی خود در معنا و مفهوم دیگردادن به توحید نقش ویژه و پر رنگی داشتند لذا بررسی توحید و ارتباط آن در پنج کتب مذکوربا مضامینی از قبیل توکل و اعتماد بر خدا یکی از مولفه ‌های بنیادین تحقیق حاضر است.هر پنج تن از ارتباط تنگاتنگ توحید و ایمان با توکل سخن می‌گویند و توحید را پایه و ستون توکل تلقی می‌کنند؛یعنی تا ایمان راستین برای مومن محقق نشود توکل از جانب متوکل معنایی نخواهد داشت.بر اساس استنباط از سخنان پنج مولف مذکور توحید عارفان با دیگران متمایز است. توکل از دیدگاه آنان هرگز با کسب و تلاش و اسباب منافی نیست بلکه همچنان که در قرآنو نهج‌البلاغه سعیو کسب توام با توکل اصل اساسی است تاسی آن‌ها نیز از این امر هویداست.پنج مولف مذکور در باب توکل هم به ذکر متوکلان جاهد و متوکلان کاهل پرداخته‌اند و در نتیجه گروه اول را برگروه دوم رجحان داده‌اند.به طور کلی آنان توکل را جانشین تنبلی تلقی نمی‌کنند،بلکه کسب و کار و استفاده ی اسباب را سنت اولیاء و انبیاء می‌شمرند و خداوند را مسبب الاسباب می‌دانند.
بررسی مصادیق کفر و ایمان از دیدگاه عرفانی مولانا در مثنوی
نویسنده:
مرضیه فعله گری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«کفر و ایمان»، از مفاهیم مورد بحث میان متکلمان، فلاسفه و عرفا بوده است. هریک از مشارب فکری- فلسفی با ملاحظه بخشی از معانی «کفر و ایمان» به تعریف آن دست یازیده‌اند. این رساله کوشیده است با تبیین نظرات قرآن و حدیث به تعاریف متکلمان، فلاسفه و عرفای گوناگون بپردازد. مولانا با نگاهی عرفانی به مقوله «کفر و ایمان» می‌‌‌نگرد.بررسی مصادیق کفر و ایمان از نگاه عرفانی مولانا در مثنوی، به نتایج خوبی انجامیده است. مولانا با نگاهی عارفانه-عاشقانه به «کفر و ایمان» می‌پردازد. این شاعر بزرگ زبان فارسی، به دو گونه کفر معتقد است:‌ کفر مذموم و کفر محمود. کفر مذموم، پوششی است که به‌واسطه آن خدای را نمی‌بینند و کفر محمود، به‌سبب پوشیده شدن غیر خدای به‌واسطه عشق،‌ راهی برای وصول به حضرت حق است. مولانا به سه نوع ایمان باور دارد: تقلیدی، تحقیقی (فلسفی) و شهودی (عاشقانه- عارفانه). ایمان تقلیدی مخصوص عوام، ایمان تحقیقی نگرش فلاسفه و ایمان شهودی ویژه عرفاست. تفاوت نگاه مولف مثنوی معنوی نسبت به دیگر عرفا، عاشقانه بودن آن است.مولانا در مثنوی معنوی با نگاه ترکیبی عارفانه- عاشقانه به «کفر و ایمان» می‌پردازد.
شرح احوال، آثار و افکار میرزا اسدالله خان غالب دهلوی
نویسنده:
روح‌الله نقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به پیشینه زبان و ادب فارسی در سرزمین پهناور شبه قاره پاکستان و هند به صدها شخصیّت برجسته برمی‌خوریم که چون ستارگان درخشان در آسمان شعر و ادب فارسی نمودار شدند و با سرودن دهها هزار بیت شعر تر و سخنهای نغز، رنگین‌کمان هزاررنگ آفریدند.از جمله این یکه‌تازهای میدان شعر و ادب فارسی، می‌توان میرزااسدالله خان غالب دهلوی را نام برد که در قرن سیزده هجری ظهور کرد و در هر دو زبان فارسی و اردو قاعده و طرحی نو در انداخت.غالب دهلوی، اگرچه در ایران ناشناخته نیست و پیشینه غالب‌شناسی در ایران به بیش از نیم قرن می‌رسد. اما بخاطر عدم آشنایی پژوهشگران که درباره او نوشته‌اند، به هر دو زبان فارسی و اردو، قبل از این تحقیق جامعی که تمام ابعاد و زوایای زبان و اندیشه این شاعر را مورد بررسی و نقد قرار دهد، انجام نشده بود. به همین سبب، نگارنده این رساله بر آن شد که کاری سترگ و تحقیقی جامع را، که دربرگیرنده هر سه بخش احوال و آثار و افکار او باشد به انجام برساند و هرکدام از بخش‌های مذکور را در فصلی جداگانه فراهم آورد.
عوامل ایجاد ابهام در شعر معاصر فارسی
نویسنده:
بهزاد خواجات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران جنوب,
چکیده :
ابهام در یک شعر موفق، همان قدر نقش مثبت دارد که در یک شعر ناموفق، و ارزیابی این نقش برعهده نظام فکری و زیبایی شناسی هر دوره ادبی است.ابهام یکی از فرایندهای مهم و در عین حال کلیدی شعر معاصر ایران و به بیان بهتر، شعر امروز است. این سخن هرگز بدان معنا نیست که شعر گذشته ما ابهام نداشته، بلکه مساله این است که در شعر سنتی فارسی، ابهام بیشتر به سه شکل عمدی، طبیعی و عارضی اتفاق می افتد، اما در شعر امروز، ابهام یک ضرورت برای کشف دنیای جدید و از منظری دیگر، نتیجه همین دنیای پیچیده است، چرا که با فردی شدن جریان و به طبع تمام عناصر آن، شعر دیگر نمی تواند به وحدت های از پیش نوشته (وزن، قافیه، صور خیال و مناظر و مرایا و به ویژه مضامین شعر کهن) تن در دهد و در پی نگاهی تازه به هستی است و همین امر شعر را به ابهامی طبیعی و گاه غیرطبیعی سوق می دهد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 97
اين غزل گريه ها که می بينی ؛ نگاهی به جریانهای شعر آیینی پس از انقلاب
نویسنده:
کبری مرادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بنياد فرهنگى امامت,
چکیده :
این مقاله، شعر آیینی را ـ چنانکه میان شعرای معاصر مرسوم است ـ به مدایح و مراثی خاندان وحی مختص می داند و توحیدیه ها، مناجات ها و ... از موضوع این نوشتار خارجند. براساس پژوهش انجام شده، شعر آیینی فارسی که سابقه ای به قدمت شعر فارسی دارد، در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی روندی رو به رشد داشته است. شعر آیینی تا پیش از دوران مورد بررسی، غالباً به مضامین عاشورایی محدود بود و کمتر به دیگر مضامین آیینی می پرداخت؛ اما در دوران مورد بررسی ـ که سالهای 1357 تا 1390ش را در برمی گیرد ـ درمورد چهره های آیینی مختلف شعر سروده شد و شاعران آیینی سرا فصول جداگانه ای به هریک از معصومان و چهره های آیینی شیعی اختصاص دادند. در دهۀ سوم مورد بررسی، گونه ای از آیینی سرایی با رویکرد عرفانی شکل گرفت که مورد استقبال گستردۀ مخاطبان قرار گرفت. جریان دیگری که در سالهای پایانی دوران مورد بررسی در اشعار آیینی دیده شده، بهره گیری از طنز است که به صورت چشم گیری در حال گسترش است. گونۀ زبانی اخیر شاید به دلیل بی سابقه یا کم سابقه بودن آن ،مورد توجه و علاقۀ بخش قابل توجهی از مخاطبان قرارگرفته است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 178
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 192