جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 68
نا/الهیات: الهیات دوران گذار
نویسنده:
سمیرا طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نشانه و الوهیت، مکان و زمان تولد یکسانی دارند، دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است. دین و تمدن مادر یکدیگرند و در بطن هم زاده ‌شده‌اند. هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه‌ها را شکل می‌دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به‌خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و ... . در این نظام(های) لوگوس‌محور، زنجیره‌ی دال‌ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می‌گیرند. ژاک دریدا با خوانشِ واسازانه‌ی خود در پدیده‌‌شناسی هوسرل که اوج لوگوس‌محوری است نفوذ کرد و تناقض‌های درونی آن‌را نشان داد؛ و نشان داد ‌که هیچ مدلولی نمی‌تواند خارج از زنجیره‌ی دلالی، زبان را کران‌مند کند. این ایده‌ی انقلابی به-فروپاشیِ نظامِ سلسله‌مراتبیِ تقابل‌های دلالی و درنتیجه هم‌رتبه و هم‌بودشدنِ دال‌ها می‌انجامد. هر مدلولی خود یک دال می‌شود و به دالی دیگر ارجاع می‌دهد؛ چرخشی بی‌پایان که در آن هر دال می‌میرد و هم-زمان می‌زید. در مقابلِ این ایده‌ی انقلابی، مدرنیسم چیزی بیش از یک جنبش فانتزی و شبه‌انقلابی نیست. مدرنیسم چیزی نیست جز وارونگیِ رابطه‌ی تقابلیِ سوژه-اوبژه(الهی). آن‌گاه که پسران با تکیه بر خردِ بشری‌اشان، خدا/پدر را به‌زیر کشیدند، مدرنیسم به‌شکوفه نشست اما شکوفایی ایده‌ی مدرنیسم حاصلی جز مرگِ اوبژه (ی الهی)، و در نتیجه‌ی آن، ناپدید شدن سوژه در پی ندارد: نارسیسمی که سوژه در آینه‌ی چشمانِ دیگری/خدا بدان دچارشده‌بود، با مرگ و درهم‌شکستن آینه، او را به‌ورطه‌ی نیهیلیسم کشاند. هم‌بودشدگیِ دال‌ها خزانی است که شکوفه‌ی مدرنیسم در آن پژمرد. در چنین موقعیت سراسیمه‌ای، نا/الهیات سربرمی‌آورد: با زدایشِ تقابل‌ها و هم‌بودشدگیِ دال‌ها، سخن از مرگ گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانه‌ی یک بازیِ دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و درعینِ‌حال نگاشته و بازنگاشته می‌شود. این نا/الهیات مرگِ خدا، نا/نظامِ نوینی است برای آنان‌که در مرزها می‌زیند.
انسان و زندگی از نگاه نیچه
نویسنده:
حسین انصاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیچه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفانی است که به موضوع انسان و زندگی از منظری نقادانه نگاه کرده است. نیچه را فیلسوف اخلاق دانسته‌اند. از دیدگاه او، انسان به عنوان موجود «خود باشنده‌ی ارزشگزار» شناخته می‌شود که خود ارزش‌های خویشتن را خلق می‌کند. در نتیجه انسان از دید وی بخش اعظم وجودش در حوزه‌ی اخلاق قابل بررسی است. عمده‌ترین نقد‌های او بویژه به حوزه اخلاقیات آدمی و مخصوصاً اخلاق و آیین مسیحیت مربوط می‌شود. اما در بحث زندگی و معنا داری آن او به مسیحیت سخت می‌تازد و بر این باور است که مسیحیت جوهره‌ی زندگانی را خشکانیده است. وی منشأ مسیحیت را ترس می‌داند و آن را نتیجه دین یهود می‌داند. به نظر او مسیحیت ریشه در کینه‌ورزی دارد. نیچه معتقد است دین مسیحیت در برابر ادیان و فرهنگ یونان باستان ایستاده است. نیچه همواره ستایش‌گر یونان باستان قبل از سقراط است. از نظر او، این فرهنگ به وسیله‌ی تراژدی توانست برجنبه‌های وحشتناک زندگی غلبه کند و به زندگی «آری» بگوید. نیچه اخلاق را به دو دسته سروران و بردگان تقسیم می‌کند. اخلاق سروران، اخلاق برجستگان است که فقط در یونان باستان یافت می‌شد. با آمدن مسیحیت این اخلاق از بین رفت و جای آن را اخلاق بردگان گرفت. نیچه معتقد است با ظهور ابرانسان می-توان دوباره به اخلاق سروران بازگشت. از نظر وی محتوای ادیان اهمیتی ندارد بلکه اینکه آیا ادیان انسان را به سمت حیات و آری گویی سوق می‌دهند یا نه مهم است. نوع نگرش نیچه به انسان و زندگی و توجه خاص او به اخلاق و دین، پژوهش در باب فلسفه وی را ضروری می‌کند. او حتی مسائلی را که بدیهی انگاشته شده‌اند به چالش می‌کشاند، اما نمی تواند به نحوی روشمند، ادعاهای خود را اثبات نماید و در نتیجه در دام تناقضهای بسیار فروغلطیده است. دراین رساله سعی خواهد شد مفاهیم انسان ، زندگی و ارتباط آنهابا نظرات نیچه در باب دین و اخلاق بررسی شود و پرسش‌هایی مانند اینکه که دیدگاه او درباره‌ی انسان ، زندگی و به تبع آن، اخلاق و دین چیست. ارزشها چه نسبتی با اعتلای انسان دارند؟ چه رابطه‌ای بین معناداری زندگی ،دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین برای انسان ضروری است؟مشروعیت ارزشهااز دید نیچه از کجا نشات می گیرد؟ مورد کند و کاو، قرار گیرد.. سپس به مهمتریننقدهای وارد بر اندیشه‌‌‌ینیچه پرداخته خواهد شد و تناقضات اندیشه‌ی او نشان داده خواهد شد. از مهمترین نقدها، به نقد روش شناختی و مغالطه تکوینی در اندیشه ی نیچه می‌توان اشاره نمود که درآثار نیچه، پاسخهای قانع کننده‌ای برای آنها نمی‌توان یافت
رابط عقل و خدا در فلسفه کانت
نویسنده:
معصومه جنگلی کاخکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اکثر کسانی که در حوزه فلسفه و همینطور دین کار می‌کنند، به خوبی می‌دانند که کانت عقل نظری را ناتوان از شناخت خدا اعلام می‌کند و معتقد است ما اگر بخواهیم وجود متعلق این مفهوم عقلی را ثابت کنیم، باید از طریق دیگری غیر از عقل نظری مبادرت به انجام چنین کار کنیم. اما فهم اینکه کانت چرا عقل نظری را ناتوان از شناخت خدا اعلام می‌کند و سپس در جستجوی آن است که از طریق دیگری غیر از عقل نظری وجود آن را ثابت کند برای کمتر کسی حاصل شده است. به همین خاطر ما در این پژوهش قصد داریم چنین کاری انجام دهیم. یعنی بررسی کنیم و ببینیم که کانت چه تعریفی از عقل نظری دارد، که طی آن عقل نظری ناتوان از شناخت خداوند است. طریق دیگری که کانت برای اثبات وجود خدا پیشنهاد می‌کند چه طریقی است؟ و آیا کانت توانسته است از این طریق وجود خدا را اثبات کند؟خواهیم دید که چون کانت، شناخت‌های عقل نظری را برآمدی از صورت و ماده شناخت می‌داند، و چون ما از عالم ماراء تجربی هیچگونه سهش و ادراک تجربی‌ای که همان ماده شناخت است، نداریم پس نمی‌توانیم هیچ‌گونه شناختی از این عالم داشته باشیم. وجود خدا و سایر مباحث مربوط به اعتقادات دینی هم در حوزه اینگونه شناخت‌ها قرار می‌گیرند، در نتیجه وقتی کانت، امکان کسب شناخت از این عالم را غیرممکن اعلام می‌کند، مسئله وجود خدا و همینطور سایر مباحث فلسفه دین منتفی می‌شود.اما روش کانت در اثبات وجود خدا از طریق عقل عملی هم چندان معتبر به نظر نمی‌رسد. چون کانت در این برهان فرض می‌گیرد که عقل رسیدن به خیر اعلأ را فرمان می‌دهد و چون این خیر اعلأ برای تحقق یافتن نیازمند علتی خارج از گود است، نتیجه می‌گیرد که این علت خارج از گود همان خدا است. در نتیجه خدا به عنوان یکی از اصول موضوعه عقل عملی به اثبات می‌رسد. اما کانت در تعریفی که از عقل عملی ارائه می‌کند، نتوانسته است ثابت کند که عقل عملی رسیدن به خیر اعلأ را فرمان می‌دهد. به همین خاطر این برهان نمی‌تواند مبنای اثبات وجود خدا قرار بگیرد و مخدوش است.
سرنوشت اخروی غیرمسلمانان از دیدگاه متکلمین اسلامی
نویسنده:
زهرا ولی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش می کوشد که در درجه نخست با توجه به دیدگاه ها و گروه های مختلف فکری سرنوشت اُخروی غیر مسلمانان را از دیدگاه متکلمان مسلمان مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. یعنی اینکه آیاسرنوشت همه غیر مسلمانان مانند مسلمانان و با توجه به نحوه عملکردشان دردنیا، اعم از اینکه درستکار و یا بد کردار باشند بهشت و یا دوزخ خواهد بود و یا اینکه سرنوشت اخروی آنها بدون ارتباط با اعمال دنیوی آنان، دوزخ خواهد بود ؟ دیدگاه های متکلمین اسلامی را می توان در بحث حاضر به چهار دسته تقسیم نمود که تحت چهار گروه : 1- انحصارگرایان مذهبی: که تنها مذهب خود را حق و پیروان آن را رستگار و دیگر مذاهب را اهل هلاک و عذاب می دانند. 2- انحصارگرایان دینی: که تنها معتقدان وپیروان دین اسلام را اهل نجات می دانند. 3- شمول گرایان: که با اینکه یک دین را حق می دانند ولی پیروان سایر ادیان را مشروط به شرایطی اهل نجات می دانند. و 4- کثرت گرایان: که تمام ادیان را به طور برابر اهل هدایت و رسیدن به سعادت ابدی می دانند، مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته است. در میان متکلمان مورد تحقیق، کثرت گرا در باب نجات، بدین معنا که پیروان همه ادیان به طور برابر اهل نجات و سعادتند؛ یافت نشد. و غالبمتکلمان انحصارگرا هم با اینکه صریحاً، پیروان دین یا مذهب خود را اهل نجات و غیر آن را اهل هلاکت معرفی کرده اند اما در آراء و عقاید کلامی آنان با اصولی برخورد کردیم که آن اصول، نشانی از مبانی کثرت گرایی و یا شمول گرایی داشت که با مبنای آنها یعنی انحصارگرایی مغایرت داشت. در پایان و جمع بندی انجام شده و بررسی اجمالی عوامل و موانع نجات از دیدگاه اسلام مشخص گردید که علیرغم اینکه در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و پیروان راستین آن اهل نجات و رستگاری ابدی اند، پیروان سایر ادیان مشروط به شرایطی که به آنها اشاره شده است، یز می توانند نجات یابند. و رحمت و لطف و عفو الهی ایجاب می کند که واجدان ایمان و عمل صالح و غیر معاندان از رستگاری اخروی بهره مند گردند.
هرمنوتیک روایات و ادعیه در آثار سهروردی
نویسنده:
فاطمه اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان حکمای مسلمان، شیخ شهاب‌الدین سهروردی نخستین کسی است که با استشهاد و استناد به آیات و روایات، دیدگاه‌های خود را درمسیر نیل به حقیقت اعلی قرار داده است. و زمانی که خود را موفق در کسب حقایق به واسطه‌ی مشاهده‌ی‌ معنوی یافته، آنها را در قالب تمثیل و نیایش درآورده تا تنها اهل معرفت با رمزگشایی و تفکّر عمیق در آنها به معنای اصلی پی ببرند. در این پژوهش با رسیدن به دیدگاه خاص هرمنوتیکی سهروردی، که در حکمت اسلامی با عنوان تفسیر و تأویل از آن یاد می‌شود، به تفسیر و تأویل روایات موجود از ائمه‌ی معصومین و نیایش‌های سهروردی، براساس آثار حکمیِ خودِ سهروردی، و منابعی که وی از آنها بهره برده است پرداخته می‌شود. هدف از این پژوهش، اثبات وجود شواهد روایی برای عقاید حکمیو عرفانی شیخ اشراق و مطابقت نیایش‌های وی با عقاید او است، که در نتیجه، با رسیدن به همسانی شواهد روایی و نیایش‌ها، با عقاید حکمی و ذوقی او، این هدف در موارد بیشتری از عقاید وی بدست می‌آید.
نقد، تحلیل و ترجمه کتاب علم ودین اثر تامس دیکسون
نویسنده:
عطاملک هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب‌های راجع‌به علم و دین، عموماً به دو دسته تقسیم می‌شوند: آنها که می‌خواهند اعتبار دین را به شما بقبولانند و آنها که می‌خواهند عکس این را انجام دهند. بحث جدید در آمریکا درباره‌ی تکامل و «طرح حکیمانه» خصوصاً به‌وضوح نشان می‌دهد که چگونه ماجراهای راجع‌به تضاد یا سازگاری بین علم و دین، می‌تواند در مبارزات سیاسی به‌کار گرفته شود. تصورات تاریخی درباره‌ی اشخاص مشهور، به‌خصوص گالیلو گالیله و چارلز داروین؛ مفروضات فلسفی درباره‌ی معجزات، قوانین طبیعت، و معرفت علمی؛ و گفتگوهای راجع‌به پیامدهای دینی و اخلاقی علم جدید- از مکانیک کوانتوم گرفته تا علم اعصاب- موضوعات عمده‌ی متعارف دربحث‌های امروزین علم و دین هستند. همه‌ی اینها در اینجا به دقت بررسی شده‌اند. هدف این کتاب این است که بتواند به افراد کمک کند که به روشی مبتنی بر اطلاعات دقیق، با یکدیگر مخالفت کنند.
اقامه برهان بر اثبات وجود خداوند، امکان یا امتناع؟
نویسنده:
عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
آیا می‌توان با اقامه برهان منطقی وجود خدا را اثبات کرد؟ برخی فیلسوفان معتقدند اثبات وجود خدا با اقامه برهان منطقی امکان‌پذیر است؛ در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که اثبات وجود خدا با برهان منطقی امتناع دارد؛ اما گروه سومی هستند که هرچند اثبات وجود خدا را ممتنع نمی‌دانند، تلقی طرف‌داران الهیات طبیعی سنتی از برهان را رد و شرایط جدیدی را برای برهان پیشنهاد می‌کنند. اینان بر این باورند که هرچند برخی از استدلال‌های مخالفان براهین کلاسیک الهیات طبیعی در اثبات وجود خدا قابل نقد است و می‌توان به نحوی از اثبات‌ پذیری وجود خدا دفاع عقلانی کرد، تلقی مدافعان الهیات طبیعی سنتی از مفهوم برهان و شرایط آن و یقینی بودن براهین کلاسیک اثبات وجود خدا برای همگان قابل دفاع نیست. با پذیرش پارادایم‌ های جدید معرفت‌ شناختی و بازسازی مفهوم برهان به عنوان برهان وابسته به شخص، می‌توان از برخی براهین اثبات وجود خدا دفاع کرد و تلقی جدیدی از عقلانیت باور به خدا ارائه کرد.
مسئله شر از دیدگاه سوئین برن
نویسنده:
داود قرجالو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله شر علیرغم آنکه یکی از کهن ترین مسائل حوزه فکری است ولی همچنان مورد تأمل اندیشمندان مختلف قرار می گیرد و در رساله حاضر این مسئله از دیدگاه سوئین برن که از فیلسوفان مهم دوره معاصر است، مورد بررسی قرار می گیرد. وی شرور را به دو دسته اصلی تقسیم می کند: شرور اخلاقی و شرور طبیعی. وی معتقد است که برای آنکه جوابی مناسب به مسئله شر داده شود، ما باید متوسل به دادباوری شویم. دادباوری مورد اعتقاد وی "دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر" است. طبق این دادباوری، شرور وقوع می یابند تا آنکه خیرهایی برتر حاصل شوند به عبارت دیگر شرور واسطه حصول خیرهای برتر هستند. سوئین برن تاکید می کند برای آنکه یک دادباوری موفق از کار درآید، باید در دل آن "دفاعیه مبتنی بر اختیار" نیز حاضر باشد.
چالش دلیل گرایی درباره ی عقلانیت باورهای دینی و نقد رهیافت ضد دلیل گرایی پلنتینگا
نویسنده:
عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
هدف این مقاله، اولا دفاع از رهیافت دلیل گرایی در مورد عقلانیت باورها، ثانیا بررسی چالش دلیل گرایی درباره عقلانیت باور به خدا، و بررسی رهیافت پلنتینگا به این چالش خواهد بود. در این مقاله، استدلال خواهد شد که چالش دلیل گرایی درباره عقلانیت باور به خدا مخدوش است، هر چند رهیافت دلیل گرایی در عقلانیت باورها قابل دفاع خواهد بود. هم چنین روش ضد دلیل گرایی پلنتینگا را در رابطه با این چالش نقد نموده، استدلال خواهم نمود که پروژه پلنتینگا برای ابطال دلیل گرایی در خصوص عقلانیت باورها پروژه ای ناتمام است، زیرا او لزوما نیاز ندارد موضعی مخالف دلیل گرایی اتخاذ نماید تا تئوری عقلانیت باور به خدا را بنا نهد، بلکه می تواند دلیل گرایی را بپذیرد و در عین حال، چالش دلیل گرایی درباره باور به خدا را از طریق ارایه یک تبیین اصلاحی از دلیل گرایی ابطال نماید. در این مقاله نشان داده خواهد شد که می توان مفهوم دلیل را توسعه داد تا شامل دلایل شخصی نیز بشود، زیرا دلیل محدود به دلیل گزاره ای و عمومی نمی شود. به علاوه در این مقاله استدلال خواهد شد که به رغم پایه دانستن باور به خدا، باورهای خداگرایانه هنوز در بعضی شرایط، از دلیل بازشناسانه بی نیاز نخواهد بود. براین اساس، مفهوم جدیدی از دلیل گرایی برای عقلانیت باورهای دینی پیشنهاد خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
نقدهای هیوم بر تقریر مبتنی بر تمثیل دلیل نظم و ارزیابی پاسخ های استاد مطهری
نویسنده:
یزدانی عباس
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از رایج ترین تقریرهای دلیل نظم در اثبات وجود خداوند، تقریر مبتنی بر تمثیل است. تقریری که کانون انتقادهای کوبنده دیوید هیوم قرار گرفته است. اما از زمان طرح نقدهای جدی هیوم بر دلیل نظم، اندیشمندان خدابـاور زیادی در سنت های دینی متفاوت تلاش نموده اند تا به انتقادهای هیوم پاسخ مناسب و قانع کننده ای دهند. در این میان استاد مرتضی مطهری در آثار مختلف خود به دلیل نظم و انتقادهای جدی هیوم پرداخته است. هدف این مقاله طرح انتقادهای هیوم و ارزیابی پاسخ های استاد مطهری به این انتقادها است. در این نوشتار استدلال خواهد شد که پاسخ های استاد مطهری به انتقادهای هیوم مقرون به توفیق به نظر نمی رسد. هم چنین نشان داده خواهد شد که گرچه استاد مطهری در برخی نوشته های خود درصدد رد و ابطال نقدهای هیوم بر دلیل نظم، برآمدند اما در برخی دیگر از نوشته های خود تلویحا بر بسیاری از ارزیابی های هیوم از دلیل نظم صحه گذاشته به دیدگاه وی بسیار نزدیک شده است. همان طوری که هیوم معتقد بود استدلال از طریق نظم را نمی توان به عنوان یک برهان موفق فلسفی در اصطلاح الاهیات طبیعی دانست؛ چرا که قادر به اثبات خدای مورد نظر متدینین در سنت های مختلف دینی نیست، چون تنها بخشی از عناصر خداباوری را تایید می کند و نسبت به سایر بخش ها کاملا مبهم است؛ استاد مطهری نیز در نهایت بر این باور است که چنین برهانی به تنهائی نمی تواند خدای مورد نظر متدینین را اثبات نماید و همانند هیوم برای آن کارایی محدودی قائل است.
صفحات :
از صفحه 106 تا 120
  • تعداد رکورد ها : 68