جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 188
رذایل اخلاقی و شیوه‌های مبارزه با آن از دیدگاه امام علی علیه السلام
نویسنده:
الهه اسکندرفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان، علاوه بر کالبد جسمانی خویش که آشکار و قابل رویت است، دارای نفسی است پنهان که همچون وجود جسمانی، مبتلا به امراض و بیماری‌های گوناگون می‌شود و نیاز به پزشک معالج دارد. بیماری‌های روح، همان رذایل اخلاقی است که موجب هلاکت و بدبختی انسان می‌باشد و درمان و سلامتِ آن، در گرو زدودن این غبارهای نفسانی و آراستگی آن به فضایل است که باعث سعادت و رستگاری اوست. در آغاز تولد، نفس آدمی بسان لوح نانوشته‌ای است که هیچ کمال و سعادت و یا نقص و شقاوتی را واجد نیست؛ بلکه تنها زمینه و استعداد پذیرش آن را داراست و این سعادت و شقاوت، بستگی تام به نوع تعلیم و تربیت و الگوی زندگی وی دارد. اگر نفس آدمی به گونه‌ای باشد که کارهای نیک و پسندیده از آن صادر شود، متصف به فضیلت گشته و انسان، فضیلت‌مدار می‌گردد و اگر نفس به گونه‌ای گردد که افعال زشت و ناپسند از آن صادر شود، متصف به رذیلت و خبث باطن می‌گردد.امام علی ع ، به عنوان الگوی فضیلت و معلم اخلاق، به طرح رذایل اخلاقی و شیوه‌های مبارزه با آن در طول حیات خویش پرداخته‌اند. از دیدگاه ایشان هر صفتی که موجب قرب انسان به خدا و تشبه انسان به حضرت حق گردد، فضیلت و عکس آن رذیلت است. بنابراین رذایل اخلاقی اموری هستند که موجب دوری انسان از خداوند می‌گردند و طبعاً آثار فردی و اجتماعی آن، ناسازگاری و نداشتن روابط حسنه با بندگان و در مقیاس بالاتر با مخلوقات الهی خواهد شد.پژوهش حاضر شامل سه فصل می‌باشد که فصل اول، با عنوان مفاهیم و کلیات بوده، به بررسی معنا و مفهوم رذیلت و اخلاق و ارتباط این دو مقوله و اهمیت اخلاق اسلامی، معیار فعل اخلاقی، بررسی نسبیت اخلاق در اسلام و تصویر جامعه‌ای بدون رذایل اخلاقی در افراد این اجتماع، پرداخته شده است.فصل دوم به طور گسترده‌تری نفس انسانی را مورد کنکاش قرار داده، افراد را در برابر نیروهای مختلف آن دارای خلق و خوی‌های متفاوت می‌داند و نیز به ریشه‌های اخلاق رذیله از دیدگاه امیرالمومنین، پرداخته و آن را حاصل وسوسه‌های نفس شیطانی، که با نام «نفس اماره»، مطرح می-باشد، دانسته، راهکارهای مقابله در برابر این نیروی منفی که در واقع برای امتحان بشر در صحنه‌ی دنیای فانی بوجود آمده و در نهاد بشر، از سوی خالق زیبایی‌ها مستقر گشته، بیان نموده است. در حقیقت، جوانه‌‌های فضایل، با مرگ خزان‌گونه‌ی رذایل، سر بر می‌آورند و با مراقبه دائم، رشد کرده، به سر حد کمال می‌رسند؛ نیز در این فصل، مراحل پیراستن دل از این آلودگی‌ها با توجه به کلام و منشِ الگوی انسان کامل، امیرالمومنین، ‌ذکر گردیده است.فصل سوم نیز با عنوان «عمده‌ترین رذایل اخلاقی و روش‌های مبارزه با آن‌ها» می‌باشد که به شمارش مهم‌ترین رذایل اخلاقی که منشأ و ریشه‌ی بسیاری از رذایل دیگر می‌باشد، و نیز روش‌های معالجه‌ی آن از دیدگاه مولی علی ع، پرداخته شده است. اگر چه رذایل بی‌شماری وجود دارد و در طول زمان، انواع جدیدی از رذایل، بوجود می‌آیند، لیکن شناخت چند نمونه‌ی ذکر شده در این پژوهش و مطالعه روش‌های درمان آن از دیدگاه مولای متقیان، به عنوان کلیدی است برای شناخت و درمان سایر رذایل اخلاقی.
 تحليل مقايسه‌يی ديدگاه فارابی و ابن‌عربی درباره جايگاه اخلاق و عرفان در جامعه آرمانی
نویسنده:
فرشته ندری ابيانه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
در اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابن‌عربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايه‌يي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است و ثابت ميشود اين مفاهيم در متعاليترين وجه ممكن در مدينه» مهدوي تحقق مي‌يابد. تأكيد بر جايگاه عقل و معرفت در اينباره و همچنين بيان مصاديق مدن غير فاضله از ديدگاه ايندو انديشمند، از ديگر مسائل مطرح شده در اين پژوهش است. تحليل مقايسه‌يي آراء فارابي و ابن‌عربي نشان ميدهد كه عليرغم اشتراك ديدگاه درباره» اركان اصلي مدينه» فاضله، زيرساختهاي انديشه و آراء فلسفي و عرفاني آنها در اينباره مختلف و متفاوت است. از جمله» اين تفاوتها ميتوان به مواردي چون جايگاه طرح مسئله» مدينه» فاضله، مباني شكلگيري اين ايده، زبان و ادبيات ارائه» آن، تعيين مصداق و بيان سطح تعالي آن و نحوه» اعتقاد به لزوم تحقق عيني مدينه» فاضله اشاره كرد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 52
بررسی و نقد انتقادات شیخ احمد احسائی به «قاعده بسیط الحقیقة کل‌الاشیاء» در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد موسوی، محمود صیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیط‌الحقیقه یکی از قواعد مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا به اثبات و تبیین برهانی آن پرداخته است. این قاعده، اهمیت بسیاری در تبیین و حل مسائل گوناگون فلسفی دارد و از دو بخش واجدیت همه صفات کمالی و سلب نقائص آنها تشکیل شده است. شیخ احمد احسائی انتقاداتی را به هر دو بخش این برهان وارد می‌داند. انتقادات احسائی به قسمت اول این قاعده، ناشی از خلط و مغالطه در بازگشت سلب نقائص و صفات سلبی به ایجاب و دارا بودن صفات کمالی، نبود تعدد جهات و حیثیات در وجود بسیط و سالبه محصله بودن سلب نقائص و نه موجبه معدوله بودن آنهاست. انتقادات احسائی به قسمت دوم این قاعده نیز ناشی از شیئیت وجودی نداشتن اعدام و سلوب، لذا وجود خارجی نداشتن آنها و تعلق اراده خداوند به همه موجودات حتی صورت‌های ذهنی است.
صفحات :
از صفحه 155 تا 169
تحلیل و بررسی دیدگاه شیخ‌ الرئیس دربارۀ سعادت
نویسنده:
علی شیروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ازنظر ابن‌سینا سعادت برترین چیزی است که موجود زنده درپی آن تلاش می‌کند. او باتوجه‌به مبانی هستی‌شناختی و انسان‌شناختی خود، جوهر اصلی انسان را عقل می‌داند که با اتصال به عقل فعال و رسیدن به مرتبۀ عقل مستفاد، به کمال نهایی و سعادت حقیقی خود می‌رسد و از والاترین، بادوام‌ترین و بیشترین لذت بهره‌مند می‌شود. در این مقاله، پس از تبیین و تحلیل دیدگاه ابن‌سینا دربارۀ سعادت، آن را بررسی و نقد می‌کنیم. غفلت از برخی ساحت‌های وجودی انسان و مؤلفه‌های سعادت، ناسازگاری با مبانی فلسفی، غفلت از نقش ایمان و عمل صالح در سعادت انسان و تفکیک نکردن سعادت فرد و سعادت نوع، از کاستی‌های دیدگاه ابن‌سیناست.
صفحات :
از صفحه 79 تا 97
بررسی تحلیلی انسان در نهج البلاغه و مثنوی شریف
نویسنده:
ارسلان شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهشناخت انسان، ابعاد و ارزش‌های وجودی او بر هر انسانی لازم است، چراکه شناخت انسان مقدمه‌ی شناخت خداوند است. همچنین شناختن دین، اخلاق، حکومت، تربیت و معیشت، همگی فرع بر شناخت آدمی است؛ زیرا تصویری که ما از انسان و دنیای او کسب می‌کنیم در نحوه‌ی درک ما از همه‌ی مسائل مربوط به او اثر می‌گذارد. برای اینکه شناختی دقیق و همه‌جانبه نسبت به انسان و ارزش‌های وجودی او داشته باشیم باید سراغ منابعی رفت که درک همه‌جانبه و ژرفی از انسانیت به نمایش بگذارد. حضرت علی در نهج البلاغه و همچنین مولانا در مثنوی چهره ی باطنی و حقیقی انسان را به درستی ترسیم کرده اند. تصویری که این دو بزرگوار از انسان ارائه داده‌اند، انسان موجودی است دوبُعدی، که یک بُعدش میل به پستی و زشتی دارد و بُعد دیگرش میل به تعالی و صعود. آمیزه‌ای از قوا و استعدادهای متضاد است که در هر فرد یک موسی و یک فرعون بالقوه هست، دارای فطرتی کمال‌جوست که آن را به‌سوی تعالی و کمال رهنمون می‌کند و می‌تواند به‌جایی برسد که مظهر جمیع اسماء الهی بشود. البته همه‌ی انسان‌ها دارای کمال واحد نیستند بلکه هر شخصی کمال لایقی برای خود دارد. وجود انسان علت غایی همه‌ی موجودات است هرچند جسمی صغیراست، امّا جهانی کبیر در اوست. تاج کرّمنا بر سر دارد و آینه‌ی جمال الهی است. انسان آرمانی در نهج‌البلاغه، انسان پارسا است که جامع جمیع فضایل و واجد همه‌ی ارزش‌هاست. انسان آرمانی در مثنوی، انسان عاشقی است که از خود تهی و پُر از معشوق است و برای رسیدن به خلیفه الهی چاره‌ای جز فنا و نیستی ندارد. هم امام و هم مولانا به دنبال درمانی هستند برای از بین بردن بیماری‌های انسانی. این پژوهش، توصیف و تحلیلی است از ارزش‌های وجودی انسان و همچنین نقد ضد ارزش‌های انسانی، از نگاه مولی الموحدین امام علی و مولانا جلال الدین که یکیاز شاگردان ارجمند مکتب اسلام است. روش این پژوهش برای گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه‌ای و شیوه ی نگارش مطالب نیز توصیفی تحلیلی است.کلیدواژه: حضرت علی؛ مولانا؛ انسان‌شناسی؛ ارزش‌های وجودی؛ کمال؛ نهج‌البلاغه؛ مثنوی
ساختار پیشینی نفس در نظریۀ فطرت آیت‌الله شاه‌آبادی
نویسنده:
حمید شاه آبادی ، محمدرضا اسدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظریۀ فطرت آیت‌الله شاه‌آبادی در مقام یک نظریۀ انسان‌شناسانۀ میان‌رشته‌ای بر آن است تا در پرتو چهار رویکرد نقلی، عقلی، شهودی و تجربی/تاریخی، طرحی از ساختار پیشینی هستی انسانی ترسیم کند که شالودۀ آن بر شوق ذاتی نفس به کمال مطلق استوار است. در این راستا، این نظریه می‌کوشد تا طرح خود را از مجرای تحلیل هستی‌شناسانۀ مفهوم فطرت به مثابۀ لازمۀ وجود مدرک و به‌ واسطۀ اصطیاد گرایش‌های انحصاری نفس انسان تبیین کند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 95
بررسی تطبیقی رابطه ادراک و کمال نفس در اندیشه فلسفی ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فرنوش بابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز راه وصول به کمال و سعادت، حکمت عملی معرفی شده است، بنابراین بیشتر تلاش‌ها در پی شناخت راه‌های معرفی شده از سوی این حکمت بوده است و هر راه و روشی برای وصول به خیر و سعادت و کمال، اغلب راه‌هایی بوده‌اند که به این حکمت ختم شده‌اند و به معرفی انواعی از تکالیف و اعمال و اصول عملی برای وصول به سعادت و کمال که همه‌ی انسان‌ها فطرتا"به سوی آن گرایش دارند، منجر شده است. اما با تمرکز بر آراء و نظرات فیلسوفان و حکیمان دیده خواهد شد که، آنچه که در نزد آنها برجسته‌تر از حکمت عملی است، توجه آنها به حکمت نظری و معرفی راه و روشی نظری برای وصول به کمال و سعادت حقیقی است و این راه همانا راه علم و ادراک است. به خاطر گستردگی این مبحث، رویکردها و دیدگاه‌های گوناگونی درباره‌ی آن وجود دارد و به اقتضای این رویکردهای متفاوت، معیار مورد توافق همگانی را نمی‌توان در میان آثار آنها یافت، هر چند که البته وجوه اشتراکی نیز در لابه‌لای نظرات آنها وجود دارد. بدین روی در این رساله تلاش شده است تا زوایای ناپیدای علم و ادراک و نیز کمال و سعادت حقیقی از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا معرفی شود. فلاسفه برای ادراک چهار قسم یا مرتبه قائلند: احساس، تخیل، توهم و تعقل. ابن‌سینا از همین تقسیم پیروی کرده است اما ملاصدرا با داخل کردن ادراک وهمی در ادراک عقلانی، ادراک را سه قسم دانسته است. دو نظریه‌ی اساسی در باب نحوه‌ی ادراک در فلسفه‌ی اسلامی به «نظریه تجرید» و «نظریه تعالی» معروف است. بر اساس نظریه‌ی تجرید که عمدتا" در آثار ابن‌سینا و پیروانش مطرح شده است، صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی به مرتبه خیال و بعد از آن توهم و در نهایت متصف به کلیت می‌گردد و کمال ادراک و قوای ادراکی حاصل می‌شود. اما مطابق نظریه تعالی که در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است، صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله تعاملات عقلی و نفسانی، ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری می‌رسند. با بررسی این دو نظریه در باب نحوه‌ی ادراک، اگر چه تفاوت بین این رویکردها و نحوه‌ی حصول و وقوع ادراک در میان مبانی هر دو فیلسوف دیده می‌شود، اما خواهیم دید که انتهای عمل ادراک از نظر این دو فیلسوف وقوع کمال و سعادت است و تلاش برای رسیدن به مرحله‌ی برترین ادراک، یعنی ادراک عقلی، همانا انگیزه‌ی حرکت و نیل به کمال و سعادت که دغدغه‌ی فکری بشر هست، می‌باشد. همان ‌طور که آنها کمال و سعادت را، استکمال نفس بر اثر شناخت حقایق موجودات، یک نوع شناخت تحقیقی و قطعی به اندازه طاقت بشری تعریف می‌کنند. بنابراین بر طبق این تعریف، آنها کمال و سعادت را از سنخ ادراک می‌دانند و ادراکات نیز بر حسب نیروهای متعدد ادراکی و مدرکات، متفاوت می‌شوند، پس کمال و سعادت هر قوه به تناسب ادراک خویش، لذت و سعادت ویژه‌ای دارد.
فلسفه خلقت انسان و ویژگی های کلامی او از نگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
مائده مقدسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمده‌ترین و مهم ترین سوالاتی که ممکن است برای هر فردی در حیاتش مطرح شود و ریشه اعتقادات او قرار گیرد سوال از هدف خلقت است، هدفی که اگر برای شخص، واضح و مبرهن و با دلیل عنوان شود در حکم قطب نمایی عمل می کند که تا انتهای مسیر را همچون چراغی پرفروغ به نور خود روشن می کند و اعتقادات و اعمال و افکار و در یک نگاه ایدئولوژی و جهان بینی شخص را، شفاف سازی می نماید.بحث از جایگاه ویژه انسان در نظام خلقت و اهدافی که مترتب بر خلقت انسان در قرآن کریم ذکر شده و موشکافی این موارد همراه با اعتقادات کلامی بسیار مهمی که گره ای ناگسستنی با اهداف خلقت خورده اند – اعم از بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء – ما را بر آن داشت که این مسائل مهم را از نگاه علامه بزرگوار نابغه قرن، علامه طباطبائی (ره) مورد مداقّه قرار دهیم و به این نکات برسیم که انسان و در پی آن انسان کامل هدف نهایی خلقت است. البته اهدافی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها اهداف نهایی نیست بلکه بلکه اهدافی فرعی است که سالک طریق آنها را به عنوان منزلگاههایی یکی پس از دیگری طی می کند تا به آن هدف نهایی که همان مقام لقاء الله و فناء فی الله است نائل گردد و به مقامات وقفه ناپذیر و صعودی کمال و مدارج رفیع انسان کامل دست یابد. در این پایان نامه، سعی بر آن شده است که خوانند به این نظر برسد که این مدارج رفیع انسانیت که همان هدف از خلقت انسان است طبق نظر علامه، قابل وصول برای همگان است و محدود به عده خاصی از اولیاء و انبیاء نیست بلکه هر شخصی که اراده کند و بخواهد و از خداوند نیز استمداد کند می‌تواند به این درجات برسد. هیچ کس محکوم یقینی و قطعی به حکمی از احکام سعادت و شقاوت نیست، حتی اگر انسان گناهان بزرگی را مرتکب شده باشد می تواند با تغییر موضع خودوروی آوردن به نیکی‌ها سرنوشت خویش را تغییر دهد و این همان مطالبی است که در فصل آخر، فصل چهارم، در باب، قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء آورده شده است و با مطالعه این فصل نیز می توان به رابطه این چند فصل، و نتیجه گیری شایسته و درخور نائل گشت ان شاءا.... .
توحید و کمال آن در نهج‌البلاغه
نویسنده:
محمدحسین سهیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه‌ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی ـ در نهج‌البلاغه ـ در موضوع تشبیه‌ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه‌ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است.بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه‌السلام و مقایسه‌ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می‌شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه‌ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی‌توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته -است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه‌ی معرفت خدامورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت‌های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام که تصریح در امکان‌ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع‌آوری گشته‌اند. بررسی اندیشه‌ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه‌ی شناخت عقلی خداوند،‌ داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله‌ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می‌شود.در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته‌ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی‌شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره‌ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می‌داده است، جمع‌ آورده گشته و به طور خاص ویژگی‌هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. زمان و مکان‌‌داری،‌ فکر، اندیشه، دیدن، شنیدن، گفتن، کمک گرفتن، مشورت کردن و نمونه‌برداری مواردی هستند که صراحتاً به آنها در سخنان امام‌الموحدین اشاره شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می‌شود. رابطه‌ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود،‌ مبانی فلسفی‌ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می‌آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می‌گردد و از پنهانی درآمده آشکار می‌شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی‌تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع‌بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است.پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم،‌ دیگر راهی برای هیچ‌گونه سخن اثباتی درباره‌ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می‌انجامد و تنها خود اوست که می‌تواند با وصف خویش، زمینه‌ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می‌گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره‌ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه‌ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج‌البلاغه استفاده کرده‌ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده‌است. ترجمه‌های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه‌های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته‌است.
رابطه‌ی لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
عمران هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لذت و سعادت دو تا از اولی ترین و طبیعی ترین تمایلات انسان است. به همین دلیل لذت گرایی و سعادت گرایی دو مکتب مهم فلسفی اخلاقی در طول تاریخ تفکر بوده است. در میان فلاسفه‌ی مسلمان نیز این دو به عنوان عوامل و محرکات فعل اخلاقی مورد توجه بوده است. ملاصدرا به عنوان قله‌ی اوج فلسفه‌ی اسلامی نیز در آثار خود به تشریح به این موضوع پرداخته است. این تحقیق به بررسی رابطه‌ی بین لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا می‌پردازد با این توضیح که برخی فلاسفه لذت را از سعادت متمایز و جدا دانسته‌اند اما در آثار ملاصدرا تعبیری که در تعریف و تبیین لذت و سعادت به کار رفته است بیانگر رابطه‌ی عینیت و یگانگی این دو است. البته او لذت را دارای مراتب مختلف در موجودات و قوای مختلف می‌داند اما لذت اختصاصی انسان را که لذت عقلی است با سعادت یکی می‌داند که عبارت است از ادراک عالی ترین وجودات که برای انسان ممکن است. ملاصدرا در تعریف لذت و سعادت از مبانی و ابتکارات فلسفی خود کمک می‌گیرد. او عالم وجود را سلسله مراتبی از پست ترین موجودات مثل جمادات تا عالی ترین وجودات یعنی عقول مفارقه و در آخرین مرتبه عقل محض و ذات وجود مطلق باری تعالی می‌داند. از نظر او لذت زمانی حاصله می‌شود که یک موجود یا یک قوه‌ی وجودی آنچه را که مقتضای ذات خود است به نحو کامل ادراک کند. به عنوان مثال لذت قوه‌ی باصره‌ی انسان در دیدن مناظر زیبا و لذت قوه‌ی سامعه در شنیدن صداهای گوش‌نواز است. از نظر او حقیقت انسان که او را از سایر موجودات متمایز می‌کند عقل اوست بنابراین لذت حقیقی و اختصاصی انسان در آن است که این قوه‌ی عاقله متعلَق خود یعنی وجودات عقلی را ادراک نماید. حال به هر میزان این ادراک کامل‌تر صورت گیرد و مدرک نیز متعالی‌تر باشد لذت و سعات حاصل بیشتر خواهد بود. و این حالت زمانی حاصل می‌شود که انسان عقل خود را با تعلیم و تزکیه به صرافت و کمال کامل برساند تا توان ادراک معقولات صرف و محض در آن بوجود بیاید. بنابراین از آنجا که برترین وجودات معقول ذات باری تعالی و اسماء و صفات او می‌باشد لذت و سعادت حقیقی انسان در ادراک خداوند می‌باشد. این حالت همان است که در تعابیر دینی و عرفانی با قرب حق، رضوان و جنت از آن یاد می‌کنند و راه وصول به آن رسیدن به مرتبه‌ی ایمان (کمال عقلی یا عقل بالفعل) از طریق عمل صالح (رفع موانع رشد عقل) می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 188