جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
رابطه دین و اخلاق از دیدگاه غزالی
نویسنده:
فرزانه باباییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط باید و نبایدهای اخلاقی با باید و نبایدهای دینی چگونه است؟ آیا اخلاق در مرحله تعیین اصول کلی خود متکی بر دین است یا مستقل از آن؟ در این پژوهش پاسخ امام محمد غزالی به این پرسش ها مورد بررسی قرار می گیرد. غزالی در اخلاق اساس را بر دین و اعتقاد به خداوند می گذارد و امر و نهی خداوند را پایه فضایل و رذایل اخلاقی می داند. او ملاک شناخت حسن و قبح افعال را شرع می داند، بدین معنا که هرچه شارع به حسن بودن آن امر کند، آن حسن است و هرچه را که شرع به قبیح بودن آن امر کند، قبیح خواهد بود. بنابراین، غزالی خوبی و بدی افعال را چیزی جز تعلق امر و نهی الهی به آنها نمی داند و به همین سبب بدون یک قانونگذار الهی نمی توان قانون اخلاقی داشت و هیچ کاری خوب و بد نیست مگر اینکه خداوند بدان فرمان دهد و یا از آن نهی فرماید. او مقصد نهایی اخلاق را سعادت اخروی می داند و هدف آن را حفظ و تقویت فضایل پیشین و به وجود آوردن فضایلی جدید در انسان می‌داند، به گونه ای که انسانها را به موجوداتی برتر و متعالی مبدل سازد. غزالی معرفت خداوند را ممکن می داند. برهمین اساس همه اعمال اخلاقی باید معطوف به کمال نفس و به قصد نیل به سعادت اخروی باشند که نهایت آن قرب خداوند است.غزالی منکر تأثیر معرفتی عقل است و عقل را تا آنجا که آدمی را به نور ایمان رهبری کند، می پذیرد و معتقد است که عقل در پرتو شرع هدایت می شود به این معنا که عقل مفسر و مبین شرع، و شرع هدایتگر آن است. درباره حسن و قبح عقلی می گوید که حسن و قبح از اوصاف ذاتی اشیاء نیست تا فهم آنها کار عقل باشد بلکه وصفی اضافی است و خواست شرع در این مورد تعیین کننده است و عقل فقط فرامین شرع را می فهمد. او برهان عقلی را در برابر وحی کافی نمی داند و معتقد است معرفت شرع، کامل تر و تمام تر از معرفت عقل است و بدین سبب لازم است که عقل در امور جزئی به شرع توسل جوید.غزالی معتقد است دین در تعیین اصول کلی اخلاق نقش اصلی را ایفا می کند لذا دین را هم در مقام تعریف و هم در مقام اثبات و هم در مقام ثبوت پشتوانه اخلاق می داند. حتی می توان از عبارات غزالی در خصوص دین و اخلاق، ارتباط روان شناختی را نیز استنباط کرد، به این معنا که فرمان دادن یا ندادن خداوند به انجام کاری می تواند در دینداران ایجاد انگیزه کند و در انجام دادن و ندادن یک عمل موثر باشد.
ایمان گرایی از منظر غزالی و کرک گور
نویسنده:
حمید اکبری شورابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده درمقام مقایسه و تطبیق آرای امام محمد غزالی و سورن آبو کی‌یرکگور در خصوص مبحث ایمان-گرایی می‌توان گفت آنچه غزالی و کی‌یرکگور را به طور مشترک در مقابل روش عقل‌گرایان? متکلمان و فلاسفه برانگیخته است، تلقی خاص این دو از نوع نگرش این طیف‌ها به آموزه‌های دینی و متعلقات ایمانی است. هر دو متفکر برآنند که طریق? مواجه? متکلمان و فلاسفه و عالمان دینی روزگار آنها نسبت به دین فارغ از دغدغه‌های اصیل مومنانه و کاملاً عاری از عمق و ژرفایی است که ایمان در بردارنده آن است. از همین رو، این دو متفقاً به نقد و ردّ نظام‌های فلسفی و کلامی زمان? خود پرداخته و معتقدند که روش عقلانی آنها در برخورد با آموزه‌های دینی با آنچه شارعان و اصحاب آنها مدنظر داشته‌اند، در تعارض قرار داشته و از طرف دیگر موجب تباهی و زیان رساندن به مهمترین دغدغ? انسانی، یعنی، ایمان می‌شود. با وجود این، تلقی و نگرش دو متفکر در قبال ارزش معرفتی مباحث عقلانی متفاوت است. حملات کی‌یرکگور به نظام دینی زمان? خود و همچنین نظام‌های فلسفی و کلامی بسیار شدید است. مخالفت کی‌یرکگور صورتی کاملاً بنیادین را داراست، از همین روست که وی پذیرش متعلقات ایمان را منوط به ضدعقلانی و متناقض‌نما بودن این متعلقات دانسته است. در حالی که غزالی بر خلاف وی افراط و شدت عمل کمتری نسبت به عقلانیت و عقل-گرایان نشان داده است. به واقع نگرش غزالی به مسائل نظری یکسره منفی نیست، بلکه اولویت بخشی به روش عقلی را، در برابر سایر معارف دینی زیر سوال برده و معتقد است که توان و ظرفیت عقل بشری برای فهم حقیقت متعلقات ایمان کفایت نمی‌کند. به عبارتی وی متعلقات ایمان را ناظر به اموری غیرعقلانی می-داند.
نقد و بررسی همسویی‌ها و ناهمسویی‌های غزالی با فلاسفه در جهت انسان‌شناسی
نویسنده:
مریم روستایی مهدیخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان با تأمل در خویشتن خویش، در می‌یابد، گرچه مشتمل بر دو جزء تن و روان است، لکن اصل اصیل او روان (نفس) است که منشأ تمام حرکات و حیات و تعقل‌اش است. درک هستی و چیستی انسان وابسته به نفس شناسی است. از این رو این مبحث توجه همه متفکران را به خود معطوف کرده است. غزالی به عنوان یک اندیشمند مسلمان خواستار کنکاش در این حوزه است. او در اکثر قریب به اتفاق رسائل‌اش نظریات خود را در مورد انسان به ویژه نفس بیان می‌کند.ابوحامد مدعی است، نفس شناسی خود را بر پایه آگاهی عمیق از آموزه‌های وحیانی بنا نهاده است. تحقق این آگاهی در مرتبه نخست توسط علم حصولی است. در مرتبه عالی فقط از طریق مکاشفه، مشهود می‌گردد. او در خصوص انسان شناسی به هدف تفکیک آراء موافق و مخالف فلاسفه با آموزه‌های وحیانی، خود را ملزم به بررسی دقیق آراء ایشان به ویژه بوعلی (به لحاظ تأثیری که بر اندیشمندان مسلمان داشته است) می‌داند. بر اساس همین هدف، کتاب «تهافت الفلاسفه» را به نگارش در می‌آورد و رویکرد فلاسفه را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد، تا آشکار کند که برخی احکام آن‌ها با احکام شرع مخالف است. همچنین احکام موافق آن‌ها از ادله‌ی کافی و وافی برخوردار نیست. با این وجود غزالی در بسیاری از مباحث، متأثر از بوعلی است. او همسو با بوعلی قائل به نفس نباتی، حیوانی و انسانی است و نفس ناطقه را غیر منبطع در جسم، مجرد، حادث زمانی و باقی می‌داند که متصرف در تن (جزء غیر اصیل انسان) است. یک قرن بعد ابن رشد با رویکردی مشائی، انسان شناسی غزالی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. در قرن حاضر آشتیانی فیلسوف تعلیم یافته در مکتب حکمت متعالیه، انسان شناسی غزالی را نقد و بررسی می‌کند و معتقد است که او هیچ یک از احکام شرع و عقاید فلاسفه را به طور عمیق و دقیق درک نکرده است.
بررسی میزان انطباق و عدم انطباق آراء ابن عربی با کثرت گرایی دینی
نویسنده:
علیرضا صادق شیرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش تحقیقات واحدی از مبحث دین یا پلورالیسم دین در تصوف اسلامی و دیدگاههای ابن‌عربی است. گوهر و سرشت یگانه‌ی چیست؟ و آیا همه‌ی اختلافات ادیان، اختلافی ظاهری و صوری است؟ در نتیجه دو دیدگاه مدرن درباره‌ی مباحث دین و شناخت‌شناسی مطرح می‌شود. 1- نظریه برتری یک دین. 2- نظریه‌ی کثرت-گرایی دینی. در یک نظریه همه‌ی اعتقادات دینی معتبر هستند و همه باورهای دینی تا حدودی حقیقت دارند و پیروی هر اندیشه‌ی دینی رستگاری را برای انسان در بر دارد. بسیاری از باورهای مهم سنتی براساس طرح اصول ابدی است که ذاتی تمامی ادیان است و هر سنتی تجلی ویژه‌ای از آن است. بنابراین ادیان از جنبه نظری همه بر حق‌اند و از جنبه عملی چون در زمانهای مختلف ظهور کرده‌اند، مشکلی ندارند. ابن‌عربی به وحدت باطنی عمیق و بلندی فراتر از کثرت و اختلاف ظاهری ادیان باور دارد و آنها را جلوه‌های گوناگون حقیقتی یگانه می‌داند. وحدت و کثرت موردنظر در دیدگاه ابن‌عربی نسبتی با کثرت‌گرایی دینی ندارد و وی به وحدت باطنی و کثرت‌ ظاهری و طولی ادیان باور دارد. ابن‌عربی در نظریه‌ی وحدت دینی خود به عنوان مثال به حقیقت محمدیه اشاره دارد.
نظریه عصمت از دیدگاه شیخ صدوق و شیخ مفید
نویسنده:
فاطمه مهدوی سرشت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرچند این گزاره ی اعتقادی که دامان انبیای الهی و امامان شیعه از گناه و خطا منزه و مبراست، در نگاه اول بدیهی و بی نیاز از استدلال جلوه می کند، اما تأمل در این موضوع بنیادین، زوایای تاریکی را فرا روی هر پژوهشگری می گشاید و او را با سوالاتی مواجه می سازد که ناگزیر باید بدانها پاسخ گوید. از جمله عالمانی که به بحث پیرامون موضوع عصمت پرداخته اند «شیخ صدوق» و «شیخ مفید» هستند. بررسی دیدگاه این دو عالم هم به لحاظ قرابت آنان با عصر حضور امامان علیهم السلام و هم به لحاظ پاکی روح، دقت علمی و خلق آثاری درخور، از اهمیت شایانی برخوردار است.در بررسی اندیشه های این دو عالم وارسته این پرسش اساسی مطرح می شود که ایشان نظریه عصمت را چگونه تبیین کرده و دیدگاه های آنان در این باره از چه وجوه اشتراک و افتراقی برخوردار است؟ در پاسخ به این پرسش به اجمال باید گفت که از دیدگاه این دو عالم انبیا، امامان، حضرت زهرا علیهم السلام و ملائکه معصوم هستند. هر چند مقام عصمت برای آن ذوات مقدس اکتسابی نبوده و از سوی خداوند متعال به آنان اعطا شده است، برخورداری از موهبت عصمت منافاتی با اختیار آنان ندارد. به رغم اشتراک نظر در بسیاری از فروع عصمت، در پاره ای موارد نیز اختلافاتی میان دیدگاه های این دو عالم به چشم می خورد. از جمله می توان به بحث محدوده ی عصمت معصومان اشاره کرد که تبلور آن در بحث «سهو النبی(ص)» به خوبی نمایان است.
بررسی انتقادی حقیقت گرایی (صدق گرایی) معرفت شناختی
نویسنده:
محمد فقیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در معرفت شناسی، تعیین هدف معرفت است. معرفت شناسی سنتی محوریت هدف صدق را بدون تحلیل عمیق، بدیهی فرض کرده است. با مطرح شدن ایرادات جدید در شناخت شناسی معاصر لازم بود که این دیدگاه مورد باز اندیشی قرار گیرد. پژوهش را با اثبات این فرض اساسی که در استفاده از عنوان هدفِ شناختی در مورد صدق محق هستیم شروع کرده، به نقد دیدگاه معتقدان به هدف عملی در معرفت پرداخته آن را رد کردیم. این گروه معتقد به حذف هدف نظری ای چون صدق به واسط? دست نیافتنی یا دشواریاب بودن از دامن? اهداف معرفتی اند. سپس این سوال را مورد توجه قرار دادیم که تحت چه شرایطی صدق را ارج می نهیم. اهداف شناختی، ابزاری هستند چنانچه ارزششان را از خدمت به صدق بدست آورند. اگر بتوان اثبات کرد که صدق در خدمت هدف دیگری است در آن صورت تک گرایی یا کثرت گرایی جایگزین خواهیم داشت. کثرت گرایان ارزش شناختی می کوشند استدلال هایی عرضه کنند که چندین هدف شناختی مهمِ هم ارز، علاوه بر صدق وجود دارد. ایراد ارزش دوگانه آنان که ریشه در ارزش متمایز معرفت در مقابل صدق دارد و همچنین ایراد ارزش شناختی جایگزین که معتقد است فرد باورمند قادر به کسب ارزشِ شناختی بدون دست یافتن به صدق است را مورد بررسی و نقد قرار داده، ادعای تک گرایی ارزش شناختیرا مستدل یافتیم.ایراد تک گرایی جایگزینمطرح می کند که ما در اندیشیدن به اینکه صدق بنیادی ترین هدف است در اشتباهیم چون هدف بنیادی تر دیگری هم وجود دارد. نشان خواهیم داد که استدلال ها برای هدف جایگزینِ معین، دوباره ما را به هدف صدق رهنمون می شود. و لذا آن اهداف بنیادی تر نیستند. اگر چه این مسئله تاکنون موضوع تحقیقی مستقل قرار نگرفته است تا راهنمای ما باشد لیکن بهره مندی از نظرات و آراء صاحب نظران برجست? معاصر که هر کدام از منظری موضوع صدق و مسئل? حقیقت گرایی را مورد بررسی و نقد قرار داده اند در معطوف ساختن توجه ما به زوایای مختلف و نکات مبهم مسئله موثر بوده، راهگشای ارائ? تحقیقی گردیده است که امید می رود جامع باشد.
امامت و خاتمیت، تعارض یا سازگاری (با تکیه بر دیدگاه‌های روشنفکران معاصر)
نویسنده:
حسن رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خاتمیت یکی از عقائد ضروری و مسلم نزد مسلمانان می باشد. بر اساس این اعتقاد، رسول گرامی اسلام9آخرین فرستاده خدا بر روی زمین است و پس از ایشان دیگر هیچ پیامبری مبعوث نخواهد شد و دین ایشان نیز آخرین دین آسمانی است. امامت نیز به عنوان یک اصل مذهبی همواره مورد قبول شیعیان بوده و از همان ابتدا، امام به عنوان برگزیده معصوم بعد از رسول الله و شخصی که دارای ولایت و علم غیب است و کلامش حجت است شناخته می¬شده است. تا سال¬های اخیر تقریبا هیچ کسی معتقد به تضاد میان این دو عقیده نشده بود. تا این¬که از سوی یکی از عالمان اهل سنت به نام شاه ولی الله دهلوی ایرادی مطرح و بعدها توسط برخی از اندیشوران مانند مدرسی طباطبایی، سروش و کدیور توسعه بیشتری یافت. بر اساس این ایراد، اعتقاد به خاتمیت پیامبر اسلام9با اعتقاد به امامت (همراه با تلقّی حداکثری از آن) در تضاد است.به همین جهت، عده¬ای با قبول این ایراد، با ارائه نظریه علمای ابرار سعی بر جعلی نشان دادن تلقی حداکثر از امامت داشته و معتقدند که این صفات ساخته و پرداخته متکلمانی مانند هشام بن حکم است. بنابر این دیدگاه، امامان شیعه عالمانی پاکدامن بوده¬اند که ویژگی آنها علم و تقوای بیشتر نسبت به سایرعلمای مسلمان است وصفاتی مانند عصمت، علم غیب و ولایت ایشان، مجعول متکلمان و مصداق غلو است. در این رساله سعی بر این است که به بررسی رابطه این دو اصل دین پرداخته و تبیین شود امامت نه تنها با خاتمیت ناسازگار نیست، بلکه نقش تکمیلی نسبت به آن دارد.
نقد و بررسی دین عرفی
نویسنده:
ناهید غیب‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین عرفی یکی از مهمترین چالشهای مطرح شده در حوزه دین شناسی است که باعتقاد اندیشمندان معاصر غرب، ظهور چنین پدیده ای، نتیجه رخت بر بستن تدریجی تبیین‌های قدسی و ماوراءالطبیعی از حوزه‌ی حیات اجتماعی و سیاسی و نیز حیات علمی است و دین نیز از این فرایند بی نصیب نمانده و به ناچار صبغه‌ی قدسی و ماوراءالطبیعی خود را از دست می‌دهد. علی رغم این مدعا ما در این رساله خاطر نشان کرده ایم که دو قرائت، از دین عرفی وجود دارد که یکی به معنای حذف ماوراءالطبیعه و زوال قدسیّت از ساحت زندگیو دیگری به معنای تغییر نگرش و به حاشیه راندن دین به عنوان برنامه جامع زندگی و فروکاستن آن به حوزه ی شخصی و خصوصی است. هیچیک از دو تعبیر مطرح شده درباره ی دین عرفی به معنای از بین رفتن دین قدسی نیست. بنابراین، با توجه به اینکه دین قدسی برنامه ای جامع ومجموعه ای از آموزه‌ها، احکام و اخلاق الهی است، نمی توان آن را به دین عرفی یا صرفاً اخلاقی فرو بکاهیم. ما در این پایان نامه بین دو قرائت متفاوت از دین عرفی فرق نهاده ایم. یکی جریانی که در برابر دین قدسی و الهی می ایستد و آن را مزاحم آزادگی و فرهیختگی بشر می شمارد(روایت نیچه ای ) و دیگری دین را از ساحت های مختلف زندگی به ساحت صرفاً شخصی و عاطفی فرو می کاهد. جمع بندی این رساله نقد هر دو جریان و تأکید بر عدم امکان جمع بین دین و سکولاریسم یا دین سکولار است.
ذهن و مراتب واقع نمايی ادراك در انديشه صدرالدين قونوی
نویسنده:
مرتضی جعفريان، محمدجواد رضايی ره
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
مسئلة اعتبار و حدود شناخت و ادراك انسان و نسبت بين حقيقت و ذات اشياء با نمودهاي ذهني آنها، مستلزم تبيين نقش ذهن در ادراك و نسبتهاي آندو با يكديگر و همچنين رابطة آنها با متعلق ادراك است. گرچه صدرالدين قونوي مباحث علم و ادراك را با صبغة وجودشناختي مورد تحقيق و بررسي قرار داده، ضمن طرح مسائل «علم» و ارتباط آن با «وجود» و مراتب آن، نقش فاعل شناسا در امر شناخت را نيز بطور ويژه بررسي كرده است. مباحث او در اينباره مشتمل بر نظريات بديعي است كه ميتواند برخي از وجوه مبهم مسائل ذهن و شناخت را روشنتر و سير ظهور انديشه‌هاي فلسفي شناخت شناسي را در حوزة فلسفة اسلامي آشكارتر سازد. از ديدگاه وي علم حصولي انسان كه بطور عام شامل ادراك حسي، خيالي و عقلي است، دو ويژگي اساسي دارد: از يك طرف پديدار شيء في نفسه است و برخي از وجوه و مراتب و شئون حقيقت آن را مينماياند و از طرف ديگر هميشه در چارچوبها و قيود ذهني فاعل شناسا قوام مي‌يابد و از نقش قابلي يا فاعلي ذهن تأثير ميپذيرد. بعبارت ديگر، شناخت محصول تعامل عين و ذهن است. اين نظريه كه مدتها قبل از نظرية مشهور كانت ابراز شده، گرچه مبدا عزيمت متفاوتي با نظر كانت دارد، از حيث گذر از رئاليسم خام كه نظرية شايع آن روزگار بوده حائز اهميت بسيار است. قونوي همچنين مسئلة مسانخت و مساوقت علم و ادراك با وجود را پيش از صدرالمتألهين طرح نموده و بسياري از لوازم و نتايج آن را تشريح و تبيين نموده است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 88
تطبيق نظريات اخلاقی حوزه‌ی علمی علامه طباطبائی با فضيلت‌گرايی مک‌اينتاير
نویسنده:
زهرا علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مک‌اينتاير "فضيلت" را محور و اساس نظريات اخلاقی خود می‌داند. از نظر او فضيلت که از سه عنصر "عمل"، "نظم روايی" و "سنت تاريخی" به دست می‌آيد، ارزش ذاتی برای انسان دارد، يعنی انسان با داشتن فضيلت می‌تواند به سعادت و حيات نيک که غايت زندگی است دست يابد، از سوی ديگر سعادت و حيات نيک همان فضيلت-مندی است. انسان فضيلت‌مند در هر شرايطی می‌تواند، بهترين و متأملانه‌ترين امور را بدون تأمل انتخاب کند، زيرا چنين فردی به ملکه‌ی فضيلت آراسته است. بنابراين غايتی که انسان فضيلت‌مند می‌تواند به آن دست يابد، در دل مفهوم فضيلت نهفته است، چرا که از يک سو غايت يا همان حيات نيک، عبارت است از اينکه انسان در جستجوی خير باشد، و از سوی ديگر جستجوی خير جز با داشتن فضايل امکان‌پذير نيست. بر اين اساس می‌توان گفت دين در غايت مطرح شده در نظريه‌ی اخلاقی مک‌اينتاير نقش تعيين کننده ندارد و گزاره‌های اخلاقی به واسطه‌ی فضيلت و حکمت عملی که خود فضيلت عقلانی است تعيين می‌شوند و همين فضايل پشتوانه‌ی اخلاق، مبنای اخلاق‌مداری انسان و نيز معنای سعادت و غايت انسانی هستند.ديدگاه ديگر اخلاق از نظر طباطبائی و شاگردان او است. در آرای اين انديشمندان، اخلاق امری نفسانی و فطری است که انسان با عمل به اصول آن می‌تواند به فضايلی دست يابد که اين فضايل می‌توانند انسان را که موجودی کمال‌طلب است به کمال مطلق (که از نظر آنان مقام قرب الهی است) برسانند و انسانی که به کمال مطلق برسد، به سعادت نهايی خويش دست می‌يابد. از سوی ديگر عقل و شرع دو عنصری هستند که انسان در مقام اثبات حسن و قبح اخلاقی به آنها نيازمند است و در صورتی که از اين دو امر پيروی کند، می‌تواند به حد وسط در احکام اخلاقی (فضايل) برسد. بر اين اساس دين (انجام تکاليف دينی)، پشتوانه‌ی اخلاق و واسطه‌ی دست‌يابی به فضايل است و اين فضايل علاوه بر ارزش ذاتی که دارند واسطه‌ی دست‌يابی به سعادت هستند. بنابراين فضايل ملاک رسيدن به سعادت هستند و نقش کارکردی در رسيدن انسان به سعادت دارند.
  • تعداد رکورد ها : 37