جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی و مقایسه جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
غلامحسین خدری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مساله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مساله معرفت را بی پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکوئینی، در قرون وسطی، علی رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارائه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند. عقل فعال در ابن سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت شناسی، افاضه صور کلی و معقولات بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است. عقل فعال برای توماس، به زعم خود او، بیش تر ارسطویی است و صرفا جایگاه معرفت شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می کند و به فعلیت می رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علی ندارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 96
تأملی در اینهمانی حیثیت تقییدیه و واسطه در عروض
نویسنده:
محمد هادی توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار صدرالمتألهین و میرداماد حیثیات با ملاک جزء موضوع بودن یا خارج از موضوع بودن حصر عقلی در دو معنا می‌یابند، که اصطلاح حیثیت تقییدیه برای حیثیتی که جزء موضوع است (اعم از جزء حقیقی در مرکب حقیقی یا جزء اعتباری در مرکب اعتباری) و اصطلاح حیثیت تعلیلی برای حیثیتی که خارج از موضوع است، وضع گردید. جدای سخن از ملاک تقسیم که خود به صورت واضح معنای حیثیت تقییدیه را روشن می‌کند، استعمال «حیثیت تقییدیه» در معنای جزء موضوع، در آثار میرداماد و صدرالمتألهین کاشف از آن است که این اصطلاح در دوره‌های بعدی دستخوش تحریف گشته و مساوی با «واسطه در عروض» دانسته شده، و در هیچ جا به این‌که اصطلاح حیثیت تقییدی بر معنای جدید وضع شده، اشاره نشده بلکه وانمود می‌شود که حکمای پیشین نیز حیثیت تقییدیه را در این معنا به کار می‌برده‌اند. حتی با فرض این‌که گفته شود، فیلسوف را با لفظ کاری نیست، به طور کلی واسطه در عروض را نمی توان حیثیتی از موضوع دانست.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
نسبت «ارواح مهیمین» با «قلم اعلی» در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«مهیمین» عنوانی است که در مکتب ابن عربی و حکمت متعالیه در مورد ارواح یا فرشتگانی به کار رفته که از شدت عشق به خداوند در جلال الهی متحیر و به تسبیح او مشغولند و از خود و آفرینش جهان و انسان بی خبرند و بنابراین روح محض اند و تنها از روی توسع به آنان ملائکه گفته می شود.بدین سان آنان به سجده در برابر آدم مکلف نبوده اند و به همین دلیل گفته شده که مراد از «عالین» درآیه «قال یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت ام کنت من العالین» (ص:37) همین ارواح هستند. البته گاهی به این ارواح، «کروبیون» نیز گفته شده و بعضی از اندیشمندان حکمت متعالیه آن ها را با «انوارقاهره» درحکمت اشراق تطبیق نموده اند. این ارواح در اثر «تجلی بنفسه لنفسه» حق تعالی و از مرتبه «عماء» و به مدد «نفس رحمانی» مورد «آفرینش»، یا به تعبیر دقیقتر «ابداع» قرار گرفته اند. از میان طبقات عارفان، «افراد» را می توان مظاهر آنان ارواح دانست. این ارواح از جهتی برتر از قلم اعلی یا عقل اول قرار دارند اما از جهتی دیگر با آن هم رتبه هستند.هم چنین از دیدگاه برخی اندیشمندان مثل ملاصدرا این ارواح برتر از اهل جبروت هستند اما از دیدگاه قیصری بخشی از عالم جبروت به شمار می آیند.
صفحات :
از صفحه 243 تا 259
امکان معرفت عینی به عالم خارج در فلسفه ابن سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم، حسین معصوم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
مکتب‌های فلسفیِ مشاء و متعالیه، هر چند به طور مستقل و خاص به مباحث معرفت شناختی ـ آن‌گونه که در فلسفه غربی در دوره جدید مطرح شده ـ نپرداخته‌اند، هر کدام ضمنِ مباحث هستی‌شناسانه خود به آن نظر دارند و برای تبیین چگونگیِ حصول معرفت به عالم خارج می‌کوشند. نمایندگان بزرگ این دو مکتب بزرگ یعنی ابن‌سینا و صدرالمتألهین، به فراخور هستی‌شناسیِ خویش، دیدگاه‌های بدیعی در باب متعلَق شناخت، فاعل شناسا و نیز چیستیِ علم ارائه کرده‌اند. ابن‌سینا علم به عالم خارج را از سنخ انتزاع می‌داند و، بر این اساس، با قایل شدن به وجود کلی طبیعی در عالم خارج و نیز با اعتقاد به قوای بیرونی و درونی برای نفس آدمی، که در نهایت از عقل فعال مستفیض می‌شود، به تبیین درک عینی عالم خارج می‌پردازد. اما صدرالمتألهین با نگاه اصالت وجودی خویش راه دیگری برای این تبیین می‌پیماید. در این دیدگاه، آنچه عالم خارج را تشکیل داده امری غیرماهوی و از جنس وجود است و وجودِ کلی طبیعی را برنمی‌تابد؛ نفس نیز از جنس وجود می‌باشد و قوای آن مراتب و شئون آن هستند؛ علمِ به واقعیات خارجی نیز نه از جنس انتزاع بلکه وجودِ برترِ آنها در مراتب مختلف است. این وجود برتر راهگشای عینیت معرفت به عالم خارج در دیدگاه صدرایی است. در این نوشتار در پیِ‌ آنیم که چگونگیِ امکان کسب معرفت عینی به عالم خارج را در فلسفه ابن‌سینا و صدرالمتألهین تبیین کرده، پایه‌های تشکیل‌دهنده این عینیت را با یکدیگر مقایسه کنیم.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
صادر اول از دیدگاه پروکلس و صدر المتالهین
نویسنده:
سعید رحیمیان، زهرا اسکندری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل فلسفی برای همه مکاتب، از جمله مکاتبی که قائل به مبدئی الهی و واحد برای عالم هستند، تبیین کیفیت پیدایش عالم و چگونگی صادر شدن کثرات از واحد است. در این میان، فلاسفه مسلمان با توجه به اصل توحید، همچنین لزوم سنخیت میان علت و معلول و بر اساس قاعده الواحد به بحث درباره صادر اول پرداخته‌اند. صدرالمتالهین یکی از فلاسفه مسلمان است که برای نخستین بار صادر اول را وجود می‌داند. در میان فلاسفه غرب نیز برای نوافلاطونیان دغدغه اصلی، چگونگی کثیر شدن واحد است. پروکلس (ابرقلس- بروقلس. 410-485م) یکی از مهمترین نوافلاطونیانی است که در قرن پنجم پس از میلاد می‌زیسته است. وی که مهمترین شخصیت نوافلاطونی پس از فلوطین است، سالیان دراز ریاست حوزه آتن را بر عهده داشته است. پروکلس نخستین نوافلاطونی است که مشخصاً صادر اول را وجود می‌داند. این نوشتار مقایسه‌ای است میان دیدگاه ملاصدرا و پروکلس در باب صادر اول.
صفحات :
از صفحه 41 تا 50
دیدگاه‌های غزالی درباره قاعده الواحد و نقد آنها
نویسنده:
سید محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
این مقاله از دو بخش تشکیل می‌گردد: بخش اول با تبیین اجمالی مضمون قاعده الواحد و سیر تاریخی آن آغاز می‌شود و با نگاهی گذرا به شرایط اجتماعی و جهان فکری غزالی، ادامه خواهد یافت. بخش دوم نیز به طرح و نقد دیدگاه‌های غزالی در باب اصل قاعده الواحد و نیز تطبیق آن بر خداوند اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 63
حدوث عالم از دیدگاه ابن سینا و حکیم سبزواری
نویسنده:
مریم خوشدل روحانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا در بحث از مناط نیازمندی اشیا به علت، برخلاف متکلمان، معتقد است که‌ این نیاز به امکان اشیا برمی‌گردد نه به حدوث زمانی آنها، او با توجه به تفاوت بین‌ حدوث و امکان متعلق فعل فاعل را وجود شی‌ء ممکن می‌داند. ازاین‌رو ابن سینا به‌ حدوث ذاتی عالم قائل است. اما حکیم سبزواری با رویکردی کاملا عرفانی نظریه‌ حدوث اسمی را مطرح کرده است. از نظر او وجود ممکنات ناشی از صقع ربوبی‌ بوده و لذا مسبوق به عدم نمی‌باشند و هیچ حدوثی در آنها راه ندارد. از سوی دیگر وجود منبسط به عنوان فعل حق در عالم دارای مراتبی چون مرتبه عقل و سپس‌ مرتبه نفس، مثل معلقه، صور نوعی و جسمیه و هیولا می‌باشند. این مراتب مسبوق‌ به عدم و متأخر از مرتبه احدیت و حادث هستند. این اسما و رسوم به دلیل اینکه‌ حادث‌اند، در نهایت زایل می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 144
قاعده الواحد و نظام علی از دیدگاه ابن سینا و محقق طوسی
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
پذیرش قاعده فلسفی الواحد و اعتقاد به مبدأ واحد برای همه موجودات کثیر، فیلسوف را به مسأله چگونگی صدور کثرت از خداوندی که از جمیع جهات واحد است. رهنمون می‌سازد.فیلسوفان مشائی مانند ابن سینا،در پاسخ به این مسأله نظریه‌ای‌ معروف درباره نظام عالم ارائه کرده‌اند.در مقابل،متکلمان مسلمان(به ویژه فخر رازی)با انگیزه‌های دینی،هم با این قاعده و هم با نظریات فلسفی درباره نظام‌ هستی مخالفت می‌نمایند.خواجه نصیر الدین طوسی در آثار خود،با تثبیت‌ قاعده الواحد و پاسخ‌گویی به اشکالات مخالفان،نظریه فیلسوفانی چون ابن سینا را تقویت می‌نماید.با این حال،محقق طوسی در برخی از آثار خود تقریر خاصی از قاعده الواحد،ارائه می‌دهد.وی بر آن است که از واحد،از آن جهت که واحد است جز واحد صادر نمی‌شود ولی صدور موجودات متعدد،از مبدأ واحد با حیثیت‌های مختلف‌ امکان‌پذیر است.محقق طوسی در آثار خود مراتب علی موجودات را به دقت تنظیم‌ می‌کند.در مرتبه نخست از مبدأ تعالی موجودی صادر می‌شود و در مرتبه دوم دو موجود قرار دارند که یکی از آنها از سوی مبدأ اول صادر شده است.در مراتب بعدی‌ هم علاوه بر آنکه موجوداتی که خود از مبدأ صادر شده‌اند،مصدر اشیا مختلفی‌ می‌شوند از مبدأ تعالی نیز موجودات خاصی صدور می‌یابند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26