جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1781
برون‏ رفت حکمت متعالیه از چالش تبیین فلسفی احیای موتی
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از دیدگاه حکمت متعالیه، تناسخ به معنای انتقال روح به بدن دیگر، محال است. از طرفی، به نظر می‌رسد در احیای موتی نوعی انتقال روح به بدن مادی مطرح باشد. این احتمال در ابدانی که قبلاً متلاشی شده و استخوان‏های آنها نیز پوسیده است، با قوّت بیشتری مطرح است؛ زیرا بدن بازسازی‏شده در حیاتِ دوباره این افراد، متفاوت از بدنِ حیاتِ قبلی آنهاست و با تعلق گرفتن روح به این ابدان، ظاهراً تعریف خاص ملاصدرا از تناسخ، مصداق خارجی می‌یابد. این امر در فضای حکمت متعالیه که مؤکداً بر ابطال تناسخ پافشاری می‌شود، موقعیت مطلوبی ندارد؛ به‏خصوص که ملاصدرا برای ابطال تناسخ از مبانی فلسفی و علم‏النفسی خود بهره می‏برد و با تبیین خاص خود از رابطه نفس و بدن، راه را بر امکان تناسخ می‌بندد. درصورتی‌که تناسخ با تعریف یادشده حتی در یک مورد مصداق عینی یابد، مبانی حکمت متعالیه در بحث تناسخ با چالش جدی مواجه می‌شود. تحقیق حاضر با این پیش‏فرض که شخصیتی مانند ملاصدرا به اشکال اطلاق تناسخ بر احیای موتی توجه داشته است، می‌کوشد با طرح احتمالات مختلف، تبیینی منطبق با دیدگاه صدرایی از فرایند یادشده ارائه دهد. حیث فاعلی نفس و مشارکت نفس در جمع‏آوری و ایجاد اجزای بدن می‌تواند به‌ عنوان یکی از راهکارهای بحث احیای موتی مطرح باشد؛ این تبیین با برخی مبانی و دیدگاه‌های ملاصدرا، به‏ویژه اصالت وجود، وحدت جمعی نفس و نقش ایجادی نفس در بحث معاد جسمانی پشتیبانی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
صلح از منظر صدرالمتألهین شیرازی
نویسنده:
شریف لک زایی , نجمه کیخا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر با هدف تمرکز بر دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بر آن است تا چارچوبی از مسئله صلح را در فلسفه سیاسی صدرالمتألهین مورد بررسی قرار دهد. پرسش اصلی بحث آن است که: با توجه به آثار و از منظر صدرالمتألهین، چه تصویری از صلح ترسیم می­شود و صلح چه جایگاهی در فلسفه ایشان دارد؟ در پاسخ به پرسش یادشده، این مدعا مورد توجه قرار گرفته که به نظر، در فلسفه سیاسی ملاصدرا تمامی عرصه­های فردی و اجتماعی زندگی انسان درگیر مسئله صلح می­شود و باید برای همه ارکان سه‏گانه زندگی، یعنی فرهنگ، سیاست و اقتصاد، صلح تدارک شود؛ در غیر این صورت نمی­توان از صلح سخن گفت. در واقع چالش در هر کدام از سه بخش مورد اشاره می­تواند به برقراری و تحقق صلح خلل وارد سازد. از نظر فلسفه سیاسی متعالی، هر چیزی که معرفت، امنیت و معیشت و به عبارتی، عدالت جامعه را مختل سازد، از صلح دور شده است. از این منظر می­توان گفت جنگ و صلح هر دو بر جامعه عارض می­شود. اگر عدالت باشد، صلح برقرار است و معرفت، امنیت و معیشت در جامعه به‏سامان است و اگر عدالت نباشد، جنگ و ستیز اتفاق می­افتد. ازاین‌روست که در فلسفه اسلامی بر عدالت به عنوان رکن هستی تأکید بسیاری شده است و در کنار علم و معرفت، از مهم­ترین ویژگی­های یک حاکم مسلمان و حکومت اسلامی به ‌شمار می­رود. جهاد نیز از این منظر برای مقابله با سدکنندگان راه معرفت خدا و سدکنندگان راه معیشت و حیات مردم وضع شده است و کارکردی صلح‏طلبانه دارد.
صفحات :
از صفحه 179 تا 198
مقایسه مبانی هستی شناختی علوم انسانی ازدیدگاه حکمت متعالیه و پوزیتیویسم
نویسنده:
نرجس عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقاله‎ی حاضر با عنوان «مقایسه‎ی مبانی هستی شناسی علوم انسانی از دیدگاه حکمت متعالیه و پوزیتیویسم» به بررسی مبانی این دو مکتب در شناخت هستی و مقایسه‎ی آنها با یکدیگر می‎پردازد. اصول هردو دیدگاه متکی بر اصول معرفت شناسی آنها می‎باشد. باتوجه به انحصار ابزار معرفتی پوزیتیویسم در تجربه، و شمول ابزارمعرفتی حکمت متعالیه بر عقل ونقل وکشف، بیشتر اصول هستی شناسانه‎ی حاضر، درتقابل وتضاد کامل با یکدیگر قرار دارند. در نتیجه علوم انسانی مبتنی بر دو نوع اصول بسیار متفاوت خواهد بود. موضوع مورد برسی در این مقاله می‎تواند در راستای اصلاح مبانی غیر دینی و احیانا ضددینی علوم انسانی، مورد استفاده‎ی محققان قرارگیرد. روش تحقیق کتابخانه‎ای بوده است
صفحات :
از صفحه 129 تا 160
نوآوری های فیلسوفان اسلامی در پاسخ به شبهه شر
نویسنده:
نفیسه فیاض بخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود شرور در عالم خلقت، معمايی است كه آغاز طرح آن به نخـستين روزهـای حيـات انـسان در كره خاكی زمين بازمی گردد؛ بنابراين در تمام اديان و مكتب هـای فلـسفی بـه طر يقـی مطـرح شـده است وهر يك براساس جهان بينی خاص خود در صدد پاسخ برآمده اند. حكيمان الاهی نيز از يونان گرفته تا اسلام، هريك با نگاهی خاص و از زاويه ای جديد، اين موضـوع را مـورد تحليـل و تـدقيق قرار داده اند. نكته مهم دراين بحث، بالندگی آن پس از ورود به عالم اسلام است. حكيمان مـسلمان به ويژه ابن سينا، سهروردی و ميرداماد سهم عظيمی دراين پويش فلسفی داشته اند. در نوشتار حاضر با ذكر عبارت های هر يك از حكيمان، ابتكارهای حكيمان الاهی در پاسخ به اين شبهه و برای دريافت حقيقت هستی ترسيم می شود. از ابتكارهای ابن سينا در تحليل عقلانی خير و شر گرفته تا بيان قاعده تضاد در حكمت الاهی و بيان فلسفه خلقت عالم ناسـوت بـه وسـيله شيخ اشراق و تحليلهـای دقيـق ميردامـاد در چگـونگی دخـول شـرور در عـالم قـضای الاهـی از فرازهای مهم بحث در مقاله حاضراست.
صفحات :
از صفحه 147 تا 166
معضلات معرفت‌شناختی الگوی ماهوی علم در حکمت متعالیه
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در مقاله حاضر تلاش شده است الگوی علم و آراء معرفت‌شناختی حکیمان اسلامی به‌ویژه حکمت صدرایی از دو منظر معرفت‌شناسانه و هستی‌شناسانه مورد تحلیل و بررسی قرار گیـرد و به برخی از ابهامات و نابسامانی‌ها و ناتوانی‌های آن در تبیین مقوله علم اشاره شود. بنابه تحلیل ارائه شده، ماهیت از منظر حکمت صدرایی فاقد هرگونه محتوای معرفتی است؛ تلقی وجودشناسانه ملاصدرا از هویات علمی با ابهامات و ناسازگاری‌های چندی در نظام فلسفی او روبروست؛ هیچ ملاک روشنی برای اعتبارسنجی ادراکات علمی و مطابقت آن‌ها با خارج ارائه نگردیده است و سازوکار تحصیل ادراکات عقلی در معرض مناقشات جدّی قرار دارد. در قسمت پایانی مقاله در مقام ارائه راه‌حل به سه اشکال بنیادی در الگوی ماهوی علم اشاره شده است: 1-
صفحات :
از صفحه 57 تا 82
تحليل، نقد و بررسی آراء ناظر به «اسلاميت» فلسفه اسلامی
نویسنده:
منصور ايمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
يکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانسته و افزودن وصف عربي و اسلامي به آن را امري بيوجه دانسته‌اند. برخي ديگر، اين فلسفه را بجهت جانبداري از باورهاي اسلامي، به الهيات و کلام اسلامي تقليل و تحويل داده‌اند. لکن محققان و صاحب‌نظران زيادي هم هستند که به واقعيت و تحقق اين فلسفه و اسلاميت آن معتقدند. اين محققان به دو دستة بزرگ تقسيم ميشوند: برخي عنوان «اسلامي» را امري صوري و ظاهري قلمداد کرده و رشد و گسترش اين فلسفه در سرزمين اسلامي و بدست فيلسوفان مسلمان و تحت لواي حکومت اسلامي را علل نامگذاري آن به «فلسفة اسلامي» دانسته‌اند. دسته‌يي ديگر، وصف مذکور را ناظر و معطوف به محتواي اين فلسفه دانسته و ديدگاههاي متفاوتي در اين زمينه ارائه کرده‌اند. برخي از اين بزرگان بر اين باورند که چون بعضي از مسائل اين فلسفه، مأخوذ از تعاليم اسلامي است و برخي از آن نيز در خدمت اثبات بعضي از تعاليم دين اسلام است، ازاينرو اين فلسفه به صفت اسلامي متصف گشته است. برخي ديگر از اين محقّقان، باور مستدّل فيلسوفان اين فلسفه به وجود باريتعالي و توحيد ربوبي و تشريعي را براي اسلامي (بمعناي عام) ناميدن اين فلسفه،کافي ميدانند و بعضي ديگر، اين فلسفه را همان فلسفة نبوي و مأخوذ از کتاب و سنّت معرفي ميکنند. نوشتار حاضر پس از تشريح و تحليل ديدگاههاي مذکور، به اين نتيجه ميرسد که فلسفة اسلامي، مولود تعامل زندۀ فلسفه و تفکر يوناني و ايراني و فرهنگ و تمدن اسلامي است و اين فلسفه با التزام به موضوع و چارچوب و روش فکر فلسفي، از جهات مختلف، متأثر از جهانبيني و تعاليم اسلامي است و هرگونه حصرگرايي در اين زمينه و تمرکز به برخي جهات، مستلزمِ افتادن در دام مغالطة کنه و وجه خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 34
بسط فلسفه سیاسی متعالیه
نویسنده:
شریف لک زایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
در این مقاله تلاش شده است دیدگاهها و تلقی ها درباره حکمت سیاسی متعالیه بررسی و بازخوانی شود. در این زمینه دو تلقی از یکدیگر بازشناخته شده است: امتناع حکمت سیاسی متعالیه و امکان حکمت سیاسی متعالیه. این هر دو نظر، بیش از آنکه مستند به آثار صدرالدین شیرازی باشند، در ادعاهایی اند که صاحبان آنها باید برای اثبات آنها مستنداتی را از فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه ارائه کنند. شاید بهترین روش، رجوع مبسوط به آثار مکتوب صدرالمتالهین و شارحان و پیروان این فلسفه و کشف الزامات و اقتضائات منظومه فکری صدرالدین شیرازی و حکمت متعالیه باشد. مقاله با بسط دیدگاههای مذکور و ارائه پیشنهادهایی ادامه یافته است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 91
تبيين مبانی وجودشناختی، جايگاه تكوينی و آثار حقيقت محمّديه در حكمت متعاليه
نویسنده:
مهدی گنجور، ناصر مؤمنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله صدور عقل اول بعنوان نخستين مخلوق بيواسطه حق تعالي، يكي از مسائل مهم حكمت اسلامي است. عقل يا صادر اول در حكمت متعاليه، ذات و روح متعالي نبي اكرم(ص) يا همان «حقيقت محمّديه است كه با شواهد نقلي و قواعد عقلي تأييد ميشود. اين جُستار با روش توصيفي تحليلي، ضمن بيان معنا و مصداق حقيقت محمديه در حكمت و عرفان اسلامي، به تبيين مباني وجودشناختي اين نظريه در حكمت متعاليه ميپردازد. برخي از اين مباني فلسفي كه فهم و تبيين حقيقت محمّدي(ص) مبتني بر آنهاست، عبارتند از: اصالت وجود، قاعده الواحد، قاعده امكان اشرف، بساطت وجود يا قاعده بسيط الحقيقه و اصل انبساط و سريان وجود. سرانجام با تكيه بر آثار ملاصدرا به تبيين جايگاه تكويني حقيقت محمديه در نظام هستي پرداخته‌ايم و برخي از مهمترين آثار و بركات وجودي اين حقيقت متعالي ‌همچون وساطت در فيض و رحمت الهي، حفظ اساس و نظام عالم، هدايت به صراط مستقيم و وصول به سعادت، و وساطت در تقرّب و شفاعت‌ ـ را بيان ميكنيم.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
رتبه‌بندی وجودی حواس ظاهری بر مبنای حكمت متعاليه
نویسنده:
فروغ السادات رحيم پور، جمال احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سنت فلسفي حكماي اسلامي، بحث در مورد حواس پنجگانه ظاهري، طبق مبنايي خاص و با ترتيب مشخصي انجام ميگيرد. جمهور حكما معتقدند كه ترتيب حواس از اخسّ به اشرف عبارت است از لامسه، ذائقه، شامه و سپس سامعه و باصره، و در ميان حواس پنجگانه سامعه و باصره لطيف تر و شريف ترند. بر اساس مباني حكمت متعاليه از جمله حركت جوهري، اين ترتيب جنبه وجودي و كمالي پيدا ميكند و از همينرو بحثهايي كه ملاصدرا در مباحث نفس در مورد حواس ظاهري انجام ميدهد، عموماً وجودشناسانه است. ‌در مورد رتبه وجودي سه حس اول، ترتيب فوق همواره محفوظ است اما در مورد برتري وجودي سمع و بصر، گاه دلايلي ميتوان يافت كه حكم به شرافت سمع ميدهد و گاه بنا بدلايل ديگر، شرافت بصر اثبات ميشود. در اين مقاله دلايلي كه بر اساس مباني حكمت متعاليه براي رتبه‌بندي وجودي حواس قابل ذكر است، بررسي و تحليل شده و با توجه ويژه بر سمع و بصر، ميان دلايل مرتبط با برتري وجودي اين دو، داوري بعمل آمده است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 106
خداوند از منظر الهيات پويشی و ملاصدرا
نویسنده:
حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گفتار حاضر از آنرو كه به بررسي تطبيقي دو جريان فکري نظر دارد، در دو بخش سامان يافته است: الف) الهيات پويشي: اين جريان فکري که در قرن بيستم ظهور يافت، يکي از فرايندهاي تکاملي انديشه خردورزان حوزۀ دين است. اينان با توجه به تمام مناقشات موجود در قرون وسطي و دين‌گريزي مدرنيته، در پي عرضه نويني از الهيات دينيند که در طي آن مفاهيم گوناگوني همچون خداوند، سرمديت خداوند، قدرت وي، چگونگي شرور در عالم، جهان هستي، چگونگي ارتباط خداوند با جهان هستي، تعامل تغيير در جهان با خداوند را مورد بازکاوي قرار ميدهند. اين طرح نو که توسط آلفرد نورث وايتهد بنا نهاده شد و بوسيله چارلز هارت شورن و ديويد راي گريفين تفصيل يافت، اکنون بعنوان يکي از مکاتب رايج الهياتي و ديني در محافل غربي مورد گفتگوست. اين ديدگاه از دو سو قابل توجه است: 1. قرائتي نو از الهيات ديني که همگامي آن با متون مقدس مورد بحث است. 2. ارائة طرحي نو از هستي شناسي و چگونگي تعامل خداوند با جهان. ب) حکمت متعاليه صدرايي: حکمت متعاليه که نخستين بار بنيانهاي فلسفي آن توسط صدرالدين محمد شيرازي پي نهاده شد، در سه مرحله تکامل يافت: 1) مرحله سينوي در فهم وجود؛ 2) تشکيک وجود؛ 3) وحدت شخصي وجود. اگرچه ملاصدرا در طي کتاب بزرگ خود يعني الاسفارالاربعة به تمايز اين سه مرحله اشارتي نکرده است، ولي تحول آراء وي در طي رساله هاي گوناگونش بيانگر اين سير تکاملي ميباشد. وي با کشف اصالت وجود، در پي آن برآمد که فهم وجود را از مرحله مفهوم به مصداق تعميم دهد و سرانجام مجبور گرديد طرح وارۀ نويني را در نسبت خداوند با جهان هستي عرضه دارد که همين مهم عملاً در سه مرحله براساس سير فکري وي، قابل بازشناسي است. اين نگرشِ نوين به مفهومِ وجود، عملاً بيشتر مفاهيم الهيات ديني را درنورديد و وي را بر آن داشت که قرائتي نو از الهيات ديني عرضه دارد. نگارندۀ بر اين باور است که نظام تشکيکي وي برخلاف نظام وحدت شخصي او كه در حال تطور بوده، نظامي نسبتاً کامل است و نکتة درخور توجه در اين مقام، همگامي نسبي بنيان وحدت تشکيکي وجود با الهيات پويشي مسيحي است و البته چنانکه بيان خواهد گرديد، نظام صدرايي در فهم آموزه هاي ديني و تطبيقي از الهيات پويشي کارآمدتر بوده و بسيار دقيقتر ميباشد. از اينرو نوشتار حاضر، افزون بر طرح بحث الهيات پويشي و دستاوردهاي جديد آن در مفاهيم ديني، به مقايسه آن با دستگاه حکمت تشکيکي ملاصدرا پرداخته و وجوه قوّت و ضعف آن را مورد بررسي قرار خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
  • تعداد رکورد ها : 1781