جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
تبیین نحوه ظهور صفات الهی در انسان از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
زهرا محسنی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم هستی مظهر صفات الهی، عظمت وحکمت حق تعالی است و خداوند با آفریده‌هایش خود را به انسان‌ها نمایانده است. در این میان انسان که در پایین‌تر نشئه جهان هستی ‌و دارای تمام ویژگی‌های این عوالم است، توان سیر در نشئه‌های دیگر و قرب به حق تعالی را دارا است. هدفی که با عنوان سعادت و کمال انسان همواره مورد جستجوی بشریت بوده و به صورت ویژه در مباحث عرفان اسلامی مطرح است که بر اساس آن انسان با سیر عمیق در عرفان نظری و سپری نمودن مراحل عرفان عملی می‌تواند به قرب حق تعالی، که همان کسب توانایی ظهور صفات الهی در خود است دست یابد، چرا که سعادت انسان در کسب برترین صفات است و منشأ و منتهای صفات الهی را نیز خداوند دارا است، در نتیجه سعادت انسان نیز تحقق و ظهور این صفات در خود است. در این میان می‌توان در کنار نظام پیچیده عرفان نظری و عملی، از منظر آیات و روایات و نگاه "درون صفاتی" (صفات الهی) و "درون نگری به انسان" (سرشت الهی و استعدادهای درونی او) به این امر پرداخت. از منظر درون صفاتی، با ترتیب و چینش صفات خداوند و تبیین آن‌ها می‌توان به امکان، نحوه و میزان ظهور این صفات دست یافت. شیوه‌ایی که کاربست آن در ایصال به قرب الهی برای عموم مردم راه‌گشاست. نحوه و چگونگی این ظهور، از یک سو به شرایط الهی باز می‌گردد. از منظر درون صفاتی، زمینه ظهور با افاضه خیر به انسان‌ها و نصرت و یاری خاص آنان (که از آن با عنوان هدایت خاص الهی می‌توان تعبیر نمود)، حلم و ربوبیت تام الهی که با دو صفت حکمت و رحمت عجین است، از سوی خداوند فراهم می‌شود. از سوی دیگر انسان که به فطرت الهی خلق شده و توانایی عبور از نشئه‌های برتر و بالاتر را داراست،‌ با سعی در حفظ سلامت فطری، دوری از گناهان و ترک هرگونه انانیت، عجب و غرور، و عبادت و اخلاص و پایبندی به صفات نهفته در وجودش می‌تواند شرایط لازم را از درون جهت ظهور و بروز صفات و استعداد‌های عالی نهفته در خود فراهم نماید و با پیمودن درجات نفس، خود را به برترین درجه و وسعت وجودی که امکان دست‌یابی به آن وجود دارد برساند. علاوه بر این، اصل واسطه بودن انسان کامل در کسب فیض و تقرب به حق تعالی از جایگاه خاص و بی‌بدیل برخوردار است چرا که ایشان نمونه اتمّ ظهور صفات الهی بوده و واسطه دریافت و ارسال هرگونه فیض در سراسر جهان هستی‌اند. در این راه باید از موانع مختلف و مهمی که سدّ راه انسان در نیل به این هدف است دوری جست. نفسِ (دنیا طلبِ) انسان و شیطان، به عنوان دو مانع اصلی مطرح‌اند که به دلیل لزوم وجود آنان در ایجاد تضاد درونی در انسان و تعالی او، می‌توان از آنان به عنوان فرصت در تعالی انسان بهره جست.
حدود و مراتب شناخت عقلی از خداوند از منظر عقل و نقل
نویسنده:
حورا دری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت عقلی بنابر آن‌که شناختی حصولی و بر پایه ی مفاهیم است ، با محدودیت‌هایی در شناخت خداوند روبه‌روست. برخی مکاتب ( شهود گرایان ، نص گرایان و برخی تجربه گرایان دینی ) با تکیه بر این محدودیت‌ها به انکار شناخت عقلی از خدا روی آورده‌اند. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌ها ، این نتیجه اخذ می شود که علیرغم دشواری دستیابی به شناخت عقلی صحیح از خداوند ، امکان رسیدن به برخی شناخت ها در این زمینه فراهم است .در زمینه شناخت ذات الهی با انتقاد از دیدگاه افراطی اکتناه ذات ، این نظریه تایید می گردد که انسان قادر است برخی مفاهیم را که از جهاتی بر ذات خدا صادق اند ، تعقّل نماید . مفاهیمی چون وحدت ذات ، بساطت ذات ، وجوب وجود و ...در زمینه صفات الهی نیز ابتدا به ترسیم رابطه ذات و صفات پرداخته و با انتقاد از نظریه‌ی نفی صفات بر ذات ، نظریه عینیّت توضیح داده شده است . در ادامه بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره فهم عقل از معانی اسماء الهی مورد توجه قرار گرفته است: نظریه تنزیه محض که به دو صورت دیدگاه تفویضی و الهیات سلبی نمود یافته است ، باب عقل را در فهم معانی صفات مسدود دانسته و با توجه به مبانی نادرست قائلین ، مطرود است . دیدگاه تشبیهی که توسط برخی اخباریّون ارائه شده ، نیز از منظر نقل و آموزه‌های عقل نادرست است . لذا نظریه‌ی نهایی که جمع بین تشبیه و تنزیه است مورد توجه قرار می گیرد .طبق این دیدگاه ، عقل می بایست از یک سو مفاهیم مستعمَل در زبان بشری را برای فهم معانی صفات اخذ نماید و از سوی دیگر مصداق آن مفاهیم را بسیار عالی‌تر از حدّ فهم انسانی لحاظ نماید.
قاعده‌ی لطف و مبانی کلامی آن
نویسنده:
اقدس حاجی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اصول و قواعد مهم در کلام عدلیه قاعده‌ی لطف است که پس از قاعده‌ی حسن و قبح عقلی مهمترین قاعده‌ی کلامی به شمار می‌رود. رتبه‌ی منطقی و جایگاه این قاعده بعد از آن است که بدانیم برای هر انسانی اعم از مومن و کافر تکلیفی وجود دارد و این تکلیف برای هر دو گروه نیکو و حسن است. همانگونه که متکلمین و فلاسفه بر این امر متفقند و حسن بودن آن را به وجهی تبیین و توجیه می‌کنند. قاعده‌ی لطف میان متکلمان و اندیشمندان اسلامی از دیرباز مطرح بوده و خاستگاه بسیاری از باورهای اعتقادی قرار گرفته است. وجوب تکالیف دینی، لزوم بعثت، وجوب عصمت، وجوب امامت و... از جمله مسائلی است که بر این قاعده استوار گردیده‌اند. لطف در اصطلاح متکلمان از صفات فعل الهی است و آن چیزی است که نزدیک می کند مکلف را به سوی طاعت و دور می‌کند او را از انجام معصیت به شرطی که به حد الجاء و اضطرار نرسد یعنی اختیار مکلف باقی بماند. اکثر متکلمان شیعه از طرفداران قاعده‌ی لطف به شمار می‌روند و آن را به عنوان قاعده‌ی عقلی- کلامی پذیرفته‌اند. اما گروهی از متکلمان معتزلی و متکلمان اشعری به دلیل نفی کردن حکم عقل و عدم پذیرش حسن و قبح عقلی این قاعده را نپذیرفته و با آن مخالفت کرده‌اند. دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات این قاعده وجود دارد، مهم‌ترین دلیل این است که عقل با توجه به اصل حکمت خداوندی بر لزوم لطف به عنوان یکی از صفات فعلی حکم می‌کند و ترک آن را بر خداوند قبیح و ناروا می‌داند.در قرآن و روایات هم پیرامون لطف مطالبی بیان شده‌است و لطیف بودن یکی از صفات الهی به شمار می‌رود. شبهاتی از طرف مخالفان به ویژه در مسئله‌ی امامت وارد شده است که در متن رساله برخی از شبهات و پاسخ آنها بیان شده است.
تبیین مبانی فلسفی و کلامی موسیقی
نویسنده:
حسین شایسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله با هدف پاسخ به این سوال تدوین شده است که «مبانی فلسفی و کلامی موسیقی چیست؟». در پی تبیین این مبانی، ضمن مفهوم شناسی و بیان تاریخچه ای مختصر از فلسفه موسیقی، روند بررسی فلسفه موسیقی در غرب و تأثیر و انعکاس آن در آراء فلسفی متفکرین اسلامی تبیین شده است.در نگاه هستی شناسانه به موسیقی، نگارنده در نهایت به این نظر رسیده است که ماهیت موسیقی، چیزی نیست جز یک وجود صوتی که محصول خلاقیت و ابداع بشری بوده، متأثر از عواطف زیباشناسانه او است. جنس ادراک موسیقی در قوای ادراکی انسان نیز کاوشی معرفت شناسانه است که در ضمن آن، چنین نتیجه ای به دست آمده است که ادراک موسیقی دارای دو بُعد است؛ یکی بُعد حسی و دیگری بُعد عاطفی و از آن جا که بُعد عاطفی ادراک موسیقی از نوع ادراکات حضوری آدمی است، کاملا بر ادراک حسی غلبه دارد.در نگاهی انسان شناسانه نیز ارتباط موسیقی با سرشت، کمال و غایت وجودی انسان تبیین گردیده و ارتباط دوسویه تأثیر و تأثری بین غرایز و فطریات او با موسیقی مورد بررسی قرار گرفته است. سعی بر این بوده که تفاوت انسان و حیوان در مواجهه با موسیقی به نحوی شفاف مورد توجه قرار گیرد.از زاویه ارزش شناسانه نیز موسیقی به عنوان پدیده ای معرفی شده است که به لحاظ ذاتی نه اقتضای ارزش دارد و نه اقتضای ضدارزش. بلکه ارزشی یا ضد ارزش بودن آن، با تأثیرپذیری شدید از پدیده های ارزشی یا ضدارزشی مقارن با آن رقم می خورد.بررسی مبانی دین شناختی نیز مجموعه ای است از مباحث عرفانی، کلامی، اخلاقی و فقهی. کوششی به عمل آمده است تا از این منظر، ارتباط موسیقی با کشف و شهود، ایمان، معنویت، سعادت و شقاوت و رذایل و فضایل اخلاقی مورد بررسی قرار گیرد. بررسی موسیقی از دیدگاه قرآن کریم، روایات شریفه و فقهای عظام، از دستاوردهای دیگر این کاوش است و نتیجه ای که به دست می دهد، تفاوت حکم موسیقی با تفصیل بین مفهوم غنا و موسیقی است.در پایان نیز به نحوی مختصر، مبانی اسلامی با موسیقی ملی ایران تطبیق داده شده است.
بررسی تطبیقی اراده و مشیت الهی در حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
سمیه چشک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از صفات الهی، مرید بودن خدای متعال است. در اثبات صفت اراده برای حق تعالی هم آیات و روایات و هم استدلال‌های عقلی موید این مطلب است. در قرآن کریم آیات بسیاری بر مرید بودن خداوند دلالت می کند. از جمله: فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند به آن می‌گوید باش و آن موجود می‌شود. دلیل اتصاف خداوند به اراده این است که خداوند به همه ممکنات علم دارد و قدرت وی به گونه‌ای یکسان به همه تعلق می‌گیرد، با این حال برخی ممکنات ایجاد می‌شوند و برخی ایجاد نمی‌شوند و به بیانی دیگر بعضی ممکنات در زمانی خاص ایجاد می‌شوند نه پیش از آن و نه پس از آن و این در حالی است که در هر یک از زمان‌ها، ایجاد آن امکان پذیر بوده است. بنابراین باید صفتی غیر از علم و قدرت باشد که مرجح و مخصص وجود ممکنات در زمانی خاص باشد و آن چیزی جز اراده نیست. صفت اراده و مشیت الهی از صفاتی است که بحث‌های زیادی را برانگیخته است. از جمله این مسائل این است که آیا صفت اراده و مشیت از صفات ذات الهی است و یا از صفات فعل است. اکثر فیلسوفان حکمت متعالیه برآنند که اراده و مشیت الهی همان علم به نظام اصلح است. چون اراده را به علم برمی‌گردانند، بنابراین اراده حق تعالی را از صفات ذاتی پروردگار می دانند. اما علامه طباطبایی در برخی از بیاناتشان اراده خدا را از صفات فعلی می‌داند. در مقابل متون دینی و آیات و روایات اراده الهی را به علم برنمی‌گردانند و برآنند که اراده غیر از علم است. از بحث‌های دیگری که مترتب بر بحث اراده و مشیت الهی است بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء می باشد.
زبان دین از دیدگاه پل تیلیش و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فرح‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه‌ی رویکردهایی متفاوت هم‌چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره‌هایی که صفاتی انسان‌وار از خداوند ارائه می‌دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل‌ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه‌ی انسان با امر مطلق را امکان‌پذیر می‌سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می‌داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می‌تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه‌ی این دو دیدگاه روشن می‌شود که نظریه‌ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می‌بندد و به تعطیل عقل منجر می‌شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می‌تواند، هرچندبه میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.
اعانت مظلوم در فقه مذاهب اسلامی
نویسنده:
امیر فرخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظر به جایگاه رفیع و مهم قرآن کریم در بین مسلمانان به عنوان مهمترین راه سعادت و رستگاری انسان ها و گرانبهاترین و پر ارزش ترین پشتوانه زندگی عادی و معنوی مسلمانان جهان و معجزه ی بزرگ خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) که بارها این کتاب را به همین عنوان به امت خود سپرده است و به طور مکرر به ویژه در آخرین روزهای زندگی خود به مردم فرمودند:((من پس از خود دوچیز گرانبها در میان شما می گذارم که تا قیامت از هم جدا نخواهند شد و تا زمانی که به آن دو تمسک جویید , هرگز گمراه نخواهید شد: یکی قرآن است و دیگری عترت من،که بیان کننده قرآن می باشند)) بنابراین تقدیس و احترام به قرآن و عمل به دستورات آن بر همه مسلمانان جهان واجب می باشد.در این اثر که تحت عنوان اعانت مظلوم در فقه مذاهب اسلامی می باشد در فصل اول تحت عنوان کلیات ضمن طرح مساله و سوالات تحقیق و پیشینه تحقیق به بررسی معانی و تعاریف واژه‌های مظلوم، ظلم، اعانت و ... پرداخته شده. در فصل دوم به بررسی مبانی فقهی اعانت مظلوم از منظر آیات و روایت پرداخته شده و تا آستانه نگاه اهل تسنن سخن رفته است چون بیان چنین رویدادهایی , مایه ی اصلی و تردید ناپذیر پدیده ی ترس در بین انسانها بوده است که پس از بررسی کوتاه و اجمالی مبحث اعانت مظلوم از دیدگاه قرآن کریم و سخنان معصومین (ع) را باز نموده ام.در فصل سوم که با بررسی کوتاه از چگونگی اجابت اعانت مظلوم و پیامد های آن، شرح حال فقهای امامیه و اهل تسنن و نمونه هایی از آثار نام آوران قبل از اسلام و بعد از اسلام و تاثیر آن بر دوره ی حاضر , بیان گردید , همچنین چگونگی راهمبانی فقهی دریافتن مفهوم اعانت و عدالتدرپهنه کلام دینیرا باز نموده ام و به شرح حال و بررسینام آوران عرصه دین اسلامبه اجمال و تفصیل پرداخته شده است. در فصل چهارم به بررسی فلسفه ظلم و عدل و سیر اجمالی این رویداد پرداخته شده و شاید بتوان گفت سیر اصلی پژوهش نگارنده در همین فصل است که با بررسی و تحلیل آثار بزرگان. دین اشاره ای در موضوع اعانت تنها ذوق خوش را به داوری نشانده ام،می دانم ذوق هرکس ویژه ی او و در خور طبیعت و تربیت و مشاهدات اوست نه ذوق جمعی.چنین چشم داشتی از این اثر عادلانه و نیکو نیست که آرای دیگران عبث و بیهوده است.پناه می برم به خداوند بزرگ، و برخود امید داشته که استادان فرزانه بزرگ در این راهی که پیموده ام بعد از بررسی،کاستی ورسایی هایی که در این مجموعه خواهند یافت بی بهره ام نگذارند؛ تا در کارهای دیگر با فراغت خاطر بر بلندی پهنه ی عریض و گستردهالهیات پرواز نمایم.
بررسی چگونگی انتصاب امام از دیدگاه شیخ طوسی و متکلمین اشعری و معتزلی
نویسنده:
مرضیه ظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق به بررسی چگونگی انتصاب امام از دیدگاه سه فرقه مهم اسلامی یعنی ؛ امامیه(بررسی آراء شیخ طوسی) و معتزله و اشاعره پرداخته شده است.با مطالعات در این زمینه به دنبال اهدافی از جمله،اینکه جوانب مختلف امامت مورد بررسی قرار گیردو این مطلب تبیین شود که یگانه راه عبودیت خداوند سبحان از راه شناخت ولی امر او یعنی امام معصوم است، پس امام مقامی دارد که تنها خداوند آن را تعیین میکند و دارای صفاتی است که او را از دیگران ممتاز می سازد و وی را مشعل دار هدایت مردم می نماید.ودر نتیجه به این مهم دست یافتیم که اگر وجود امام معصوم واجب نباشد بقاى شریعت نیز واجب نباشد، لیکن چون بقاى شریعت واجب است پس وجود امام معصوم واجب است.واینکهامام باید معصوم و منصوص و افضل از سائر ناس باشد و چون اینگونه است پس تنها خداوند میتواند امام امت را تعیین کند.واین در حالی است که متکلمان اشعری و معتزلی چنین مقامی برای امام و خلیفه قائل نیستند و مقام او را یک مقام اجتماعی می دانند و و یژگی های عصمت و نص و علم را از او منتفی میدانند.ایشان قائل اند که امام به اختیار و انتخاب مردم برگزیده میشود.تحقیق پیش رو یک تحقیق کتابخانه ای است و روش آن عقلی – نقلی است و چون مطالب مربوط به امامت گسترده است نگارنده پس از رجوع به کتب مختلف اقدام به نگارش پایان نامه نموده است.
مقایسه زبان تفسیری و زبان عرفانی میبدی در کشف الاسرار و عده الابرار (جلد اول و دوم)
نویسنده:
شادی آبکار اصفهان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکشف الاسرار و عد? الابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی اثر گرانقدر سده ی ششم هجری از مهمترین و اولین تفاسیر عرفانی کهن پارسی است. که نویسنده ی آن در نگارش هر سه نوبت به متون تفسیری قبل از خود نظر داشته و هنرمندانه از آنها بهره برده است. در این تفسیر ذیل هر آیه در سه بخش که تحت عنوان نوبت آمده است به سه سبک آیه ترجمه و تفسیر شده است. میبدی در نوبت اول کشف الاسرار ترجمه ای تحت الفظی و معنای صریح آیات را با بهرهگیری از واژگان سره فارسی ارائه کرده است. در نوبت دوم، به کمک زبان تفسیری که زبانی علمی، عادی وقابل درک است به نقل آیات و شأن نزول آنها، معنی لغات ریشه یابی اختلاف قرائت ها، مفهوم کلی آیه، اشعار عربی، احکام و اصطلاحات فقهی و به تحلیل جنبه های تاریخی و روایی و بیان اسرائیلیات پرداخته است. در این نوبت از سطح استنادی و استدلالی زبان عرفانبهره برده است. نوبت دوم جنبه ی اطلاع رسانی و ارتباطی دارد اما در نوبت سوممیبدی سعی کرده دریافت های عرفانی خود را که حاصل جریان سیر و سلوک است و از جنس مادی و این جهانی نیست با بیان رمزی، تمثیلی، استعاری و به کارگیری صورخیال و دیگر ظرفیتهای زبان در قالب محدود کلام به دیگران منتقل کند .و با نقل جملاتی از بزرگان اهل تصوف و همچنین استفاده از اشعار فارسی و عربی به تأویل و تفسیر عرفانی قران و مفاهیم دینی همت گماشته است. بنابراین نوبت سوم جنبه ادبی و هنری دارد.نگرش میبدی نسبت به موضوعات مختلف روی زبانش تأثیر گذاشته به عبارت بهتر وی مفاهیم ساده را با نثر تعلیمی و زبان عبارت و مطالب پیچیده را از دیدگاه عرفان نظری با نثری رمزآلود به زبان اشارت و موضوعات اصلی را از دیدگاه شریعت و طریقت با نثر علمی تفسیری بیان کرده است. بنابراین متن از لحاظ ساختار زبانی یکدست نیست.در این پژوهش نگارنده سعی دارد نوبت دوم(زبان تفسیری) و نوبت سوم(زبان عرفانی) کشف الاسرار میبدی را از لحاظ زبانی مورد مطالعه قرار دهد از این رو براساس تعریفی که در کتاب زبان عرفان از سطوح مختلف زبان عرفانی(سطح استدلالی، استنادی، محاکاتی، تناقضی) آمده است سطوح مختلف زبان تفسیری و زبان عرفانی میبدی را بررسی و تبیین کرده است.??کلید واژگان:کشف الاسرار- ابوالفضل میبدی- زبان تفسیری- زبان عرفانی- متونتفسیری و عرفانی.
بررسی اندیشه‌های کلامی در دیوان جامی
نویسنده:
اسماء زارکویی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نورالدّین عبدالرّحمن جامی ( شاعر و عارف بزرگ قرن نهم هجری ) از سرامدان زبان و ادب فارسی است. وی درزمینۀزبان و ادب فارسی و عربی دارای تألیفاتی به نظم و نثر است. در زمان جامی مباحث و مسائل کلامی در بین اندیشمندان رواج داشت و به سبب اهمیّت این علم در شناخت دین و دفاع از آراء و عقاید دینی هرکدام از آنان که دارای تألیفاتی بودند به طرق مختلف به بیان این اندیشه‌ها می‌پرداختند تا باعث رواج و تحکیم عقاید خود در بین مردم شوند. جامی نیز بنا به دلایل مختلف در آثار خود به بیان اندیشه‌های کلامی پرداخته است. در این تحقیق آرای کلامی جامی با تکیه ‌بر دیوان وی موردبررسی قرارگرفته است. به دلیل اینکه این اثر وی سه دورۀ زندگی این شاعر یعنی دوران جوانی، میان‌سالی و پیری شاعر را در برمی‌گیرد بهتر می‌توان عقاید این شاعر را در باب مسائل کلامی روشن ساخت. طبق بررسی‌های صورت گرفته باید گفت که جامی در دیوان خود بیشتر به مباحث توحید و انواع آن، و مباحثی چون جبر و اختیار، قضا و قدر، توکّل، شفاعت، توبه، ذات خدا، جوهر و عرض، نبوّت، امامت و مسائل مربوط به آخرت پرداخته است. جامی در بیشتر اعتقادات خود بر مسلک اشاعره و ماتریدیه است چه این دو مسلک ازنظر اعتقادی بسیار به هم نزدیک‌اند. وی در مسائلی چون شفاعت و وعد و وعید دیدگاهی مانند امامیّه و اشاعره دارد. در مسألۀ لطف و عینیّت ذات و صفات دیدگاه جامی چون امامیّه و عرفا است ولی در این مورد نمی‌توان به‌طور حتم گفت که جامی نظر امامیّه را پذیرفته است زیرا جامی شاعری است عارف و شاید دیدگاه عرفانی وی در این زمینه غالب بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 745