جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 473
بررسی تطبیقی تربیت دینی از دیدگاه ژان ژاک روسو و شهید مطهری
نویسنده:
مریم احسان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ارتباط دین و تربیت از دیرباز مورد توجه بوده است. تربیت دینی با این که ظاهری بسیار روشن دارد، ولی در عین حال از ابهام برخوردار است و بررسی جامع و دقیقی را می طلبد. مسئله مورد مطالعه ما این است که با انجام یک مطالعه بین آراء روسو و شهید مطهری، شباهت ها و تفاوت های موجود را استخراج نموده و از آن یک نتیجه کلی گرفته شود. روشی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته روش تطبیقی است، یعنی نکات مشترک و متضاد موجود در نظرات روسو و مطهری را مورد مقایسه قرار داده ایم. هدف از انجام این تحقیق این است که ببینیم میان یک متفکر غرب و یک متفکر شرق که در دوره های متفاوتی می زیسته اند در مورد تربیت و مخصوصاً تربیت دینی نکات مشترک و متضادی دیده می شود و تا آن جا که می شود سعی شده است پیشنهاداتی از میان نظرات آنان در رابطه با تعلیم و تربیت ارائه دهیم. نتیجه ای که از این تحقیق گرفته ایم این است که مطهری و روسو با این که در دو دوره متفاوت می زیسته اند، در رابطه با انسان و ابعاد و ویژگیهای او و همجنین در مورد راههای خداشناسی نظرات مشترکی دارند، ولی در ارتباط با جایگاه عقل در دین شناسی، مطهری برای عقل، ارزش بالایی قائل است، ولی روسو برای احساسات.
ابزار شناخت از دیدگاه شهید مطهری و ایمانوئل کانت
نویسنده:
محبوبه بابامیری سید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتابنامه: ص. ۳۰۴-‎۲۹۷؛ همچنین بصورت زیرنویس // شناخت در گسترده ترین معنا، برترین نمود جان انسان است، تا بدانجا که اوج آدمی در گرو آن می باشد. بنابراین نخستین مساله ای که انسان در تمام بحث های علمی با آن روبرو است، مساله شناخت و معرفت است و اندیشمندان، عرفا و فلاسفه بسیاری در این زمینه پژوهش های گرانسنگی به انجام رسانیده اند، اما در این رساله به علت گستردگی مباحث شناخت به بخشی از آن که ابزار شناخت باشد، بسنده شده است. انسان تمام علوم و شناخت های خود را از طریق ذهن و ابزار ویژه آن تحصیل می کند، از این رو تحقیق در باب ابزار ویژه آن تحصیل می کند، از این رو تحقیق در باب ابزار شناخت ضروری است. هدف این رساله، بررسی ابزار شناخت از دیدگاه مرتضی مطهری و ایمانوئل کانت می باشد و محور اصلی نوشتار، پی گیری این فرضیه است که ابزار معرفت از نظر این دو متفکر اختلافاتی دارد. این دو فیلسوف نامی که در دو نقطه عالم زیسته اند و متعلق به دو سنت، فلسفی مهم می باشند و هر یک ر حوزه خود تاثیر گذار بوده اند، بررسی آراء آنها در این باب راهگشا خواهد بود. در این رساله، پس از بیان کلیاتی چون شناخت شناسی و مساله معرفت، به آرا این دو در مساله ابزار شناخت فراهم آید. در بحث از محورهای اصلی رساله، سخن با تاریخچه ابزار شناخت و بیان عقاید عقلیون و حسیون دنبال شده است. گروه نخست حس را قابل تحویل به ناهمه می دانند و دسته دوم به ناهمه را به حس باز می گردانند. سپس ابزار شناخت از نظر مطهری و کانت مورد بررسی مقایسه و نقد واقع شده است. استاد مطهری به پنج ابزار شناخت که عبارت است از: حس، عقل، شهود باطنی، فطرت و وحی معتقد هستند، که هر کدام بنا به اقتضای مورد و با توجه به ماهیت معلوم مورد استفاده واقع می شوند. به نظر ایشان کار حواس ایجاد زمینه و اعداد نفس برای ابداع صورت های حسی پدیدارهای مادی است و آن شرط لازم، نه شرط کافی شناخت است. و شناخت بسیاری ار امور فی نفسه و حقایق از جمله جوهر مادی اشیاء بر عهده عقل است ایشان علاوه بر این دو ابزار به شهود باطنی و فطرت و وحی نیز توجه داشته اند، به گونه ای که فطرت را ام المسائل معارف اسلامی و وحی را نیز راه شناخت و سعادت بشر معرفی کرده است. اما از نظر کانت، ذهن از سه قوه حس، فهم و عقل تشکیل شده است که کاملا از همدیگر متمایز و مستقل و غیر قابل تحویل به یکدیگر هستند. وی با تفکیک حس از فاهمه دو دسته امور ماتقدم را پذیرفته است و امور ما تقدم خاص حس یا زمان و مکان و مفاهیم محض فاهمه یا مقولات که چهار مقوله اصلی کمیت، کیفیت، نسبت و جهت هستند. عقل از نظر وی فاقد توان شناختی است و فقط در کلیت بخشی و نظم دهی اندیشه به فاهمه مدد می رساند. از نظر وی این دو ابزار( حس و ناهمه) فقط امور طبیعی قابل شناسایی است و شناخت متافیزیک با این دو ابزار غیر ممکن است. وی راه شناخت حقایقی چون خدا و نفس را شهود اخلاقی می داند که مربوط به عقل عملی است. در خاتمه در خور ذکر است که با روشن شدن به شباهت ها و تفاوت ها است که در نهایت به فهم حقیقت نزدیکتر می شویم. در نتیجه در پایان این نوشتار به این مطلب توجه شده، نتیجه گیری شده است. تا فتح بابی باشد برای تلاش بیشتر دانش پژوهان در این زمینه. در قسمت ضمائم گزارشی کوتاه از زندگانی این دو متفکر ارائه شده است، به امید اینکه از این طریق، الگوی مناسب تری در فهم ابزار شناخت از منظر آنها حاصل گردد.
بررسی آراء ویلیام جیمز در عرصه معرفت شناسی دینی و نقد آن بر مبنای علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عباس حاج زین العابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله رهیافت جیمز برای توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور ابتدا تحلیل وی نسبت به چگونگی تکون باور به طور عام و باور دینی بطور خاص ارائه میگردد، آنگاه آموزه اراده معطوف به باور او و نیز آموزه تجربه دینی وی در جهت توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. در آخرین فصل آراء جیمز در این حوزه براساس آراء علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی و نقد قرار میگیرد
تربیت اخلاقی از نظر شهید مطهری و ویلیام جیمز
نویسنده:
نصرتی نصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عوامل و موثر بر تحولات اساسی در تعلیم و تربیت در قرن حاضر، تاثیر اندیشه های متفکران و مربیان بزرگ و فرآیندهای تربیتی می باشد. اندیشمندان مسلمان در پرتو تعالیم انسان ساز اسلام به موضوع انسان و کمال و سعادت او و راههای وصول به کمال، بسیار پرداخته اند و نظامهایی فکری را برای پاسخگویی به سوالات مربوط به انسان و تربیت او بنا گذارده اند. از دانشمندان معاصری که یادش همواره جاودانه است. شهید آیت الله مرتضی مطهری است. در بین متفکران بزرگ و معاصر جهان غرب نیز، ویلیام جیمز از جمله اندیشمندانی است که نقش عمده ای در تحولات فلسفیو تربیتی جامعه معاصر ایفا نموده است. وی در پایه ریزی یک نظام فلسفی و تربیتی معاصر یعنی مکتب پرگماتیسم نقش اساسی را برعهده داشته است.ضعف پژوهش در حوزه تعلیم و تربیت بویژه در قلمرو ((تربیت اخلاقی))، بی توجهی به اهداف اساسی و بنیادی اختلاق و نقش قابل توجه تربیت اخلاقی در ساماندهی و بهبود وضعیت خشک و بی روح حاکم بر جهان ماشینی امروز، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیدگاههای مکاتب اسلام بر جهان ماشینی امروزه، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیگاههای مکاتب اسلام و غرب را ضروری می می نماید. همچنین بحران معنوی و اخلاقی حاکم بر جوامع بشری به خصوص در کشورهای پیشرفته و صنعتی غرب از یک طرف و مشخص نبودن مرزهای تعلیم و تربیت و تربیت اخلاقی و نظامهای تربیت و جوامع اسلامی از طرف دیگر، بحث و بررسی پیرامون اهداف، معیارها و شیوه های تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری و ویلیام جیمز در این پژوهش مشخص تر می سازد.در این پژوهش با طرح سوالاتی نظیر اینکه در دو دیدگاه مزبور ملاک تشخیص حسن و قبح اعمال اخلاقی چیست؟ ماهیت تربیت اخلاقی چگونه؟ اهداف تربیت اخلاقی کدامند؟ ارتباط بین اموزش ارزشها و تربیت اخلاقی به چه صورت است؟ و جامعیت تربیت اخلاقی چگونه است؟ فرضیتی نیز طرح و در طی این بررسی همه آنها به ترتیب زیر بررسی شده است: 1- تشخیص حسن و قبح اعمال و اخلاقی در نظرشهید مطهری با فطرت و عقل است ولی در مکتب جیمز مبتنی بر میل و رغبت است.2- ماهیت تربیت اخلاقی از نظر شهید مطهری، امری متعالی و قدسی است لیکن از دیدگاه جیمز نوعی آموزش سیر و سلوک اجتماعی است.3- اهداف تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری امری پیشینی و ثابت است ولی در نظر جیمز جران تربیت امری متغیر و موقعیت است.4- از نظر شهید مطهری بین آموزش ارزشها و تربیت اخلاقی تفاوتی وجود ندارد ولی در مکتب جیمز بدلیل نسبی بودن ارزشها و مشخص نبودن هدف نهایی، برنامه ریزان و معلمان تربیت نمی دانند فراگیران را به سمت کدام ارزشها هدایت نمایند. 5- تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری همه جانبه (مادی و معنوی) است ولی از نظر جیمز تنها دارای دو بعد فردی و اجتماعی است.از دیگر نتایج این تحقیق یافتن وجوه مشترکی بین دو دیدگاه مزبور می باشد. برخی از این آرا مشترک عبارتند از:الف) شهید مطهری ایمان و مذهب را ضامن اجرای اخلاقیات می دانند. جیمز هم احساسات مذهبی در افراد را احساسات واقعی و موثر در رفتار و کردار آنها می داند.ب) موضوع عفت و پاکدامنی و اهمیت اخلاقی جنسی هم در نظام تربیتی شهید مطهری و هم در دیدگاه جیمز جایگاه بالا و والایی دارد. به نظر جیمز حیا و عفت باعث عزیز شدن زن و بالا رفتن نیرو و شجاعت در مرد می شود.ج) به نظر شهید مطهری مسائل اخلاقی و ارزشهای غیر مادی تنها در مکتب توحید و خداپرستی قابل توجیه است. به نظر جیمز هم تنها فلسفه الهی و دینی است که می تواند حقایق جهان نادیدنی و مسائل غیر حسی را ثابت و روشن نماید.د) از نظر شهید مطهری یکی از خاصیتهای عادت این است که با قوی تر شدن عادت در انسان، از دقت و توجه ارادی انسان کاسته می شود. در دیدگاه جیمز هم بنی عادت و آگاهی مغایرت وجود دارد.
توجیه اعتقاد دینی از طریق عقل عملی " از دیدگاه پاسکال، ویلیام جیمز و شهید مطهری"
نویسنده:
علی کبودتبار فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله ابتدا بطور مفصل به تاریخچه بحث توجیه عقاید دینی (ادله اثبات خدایا خداباوری) در فرهنگ های اسلامی و غربی پرداخته شد، سپس دیدگاه سه تن از متفکران مشهور، یعنی پاسکال، ویلیام جیمز، و استاد مطهری مورد بررسی قرار گرفته است. پاسکال جزء ایمانگرایانی است که معتقد است دل برای خود دلایلی دارد که عقل از درک آن عاجز است. او شرطیه ای راپیشنهاد می کند که در پرتو آن شخص معتقد به گزاره خدا وجود دارد سود بی نهایتی را از آن خود می کند. در ایمانگرایی پاسکال می توان به ضعف هایی از جمله مصلحت اندیشانه بودن ایمان و.... اشاره کرد. تفسیر ویلیام جیمز از اعتقاد دینی بی شک مبتنی بر تفسیر ایشان از پراگماتیسم و مبانی معرفت شناختی آن است. در تجربه گرایی مورد نظر جیمز، حقیقت آن است که دارای فائده عملی باشد و به میزانی که این فائده از اعتبار برخوردار است. اعتقاد دینی هم توجیه پذیر خواهدبود. از طرف دیگر نمی توان از فوائد روان شناختی دینداری صرف نظر کرد. بنابراین حتی اگرخدایی هم نباشد باور به او که سودی بی نهایت دارد معقول به نظر می رسد. اما در نگاه استادمطهری ایمان دارای دو رکن معرفت و تسلیم است که از یک طرف پذیرش یکی بدون دیگری ایمان حقیقی نیست و از طرف دیگر متعلق چنین معرفتی از عینیت برخوردار است. انسان درپرتو عقل، معرفت لازم را نسبت به خداوند و هستی بخش به دست می آورد اما معرفتی که با تسلیم و خضوع همراه نباشد حق نما نخواهد بود. ایشان در طرح مباحث دینی دنباله رو حکمای اسلامی قبل از خود و به ویژه ملاصدرا وعلامه طباطبایی است که بر حسب مرسوم بیشتر مباحثشان پیرامون اثبات وجود خداست، نه معقول نشان دادن باور دینی. استاد مطهری اعتقاد دینی را اموری مطابق فطرت می داند و با بینش قرآنی خود همه انسانها را حق طلب معرفی می کند و نیز نظریه اخلاقی کانت را با تفسیری جدید و با تمسک به برهان فطرت و نظریه پرستش معتبرمی داند. به این ترتیب فلاسفه متأخر اسلامی و به ویژه مطهری به جای توجیه باور دینی و معقول جلوه دادن آن از طریق عقل عملی، بیشتر به دلایل اثبات محوری ترین اعتقاد دینی یعنی وجودخدا از طریق عقل نظری پرداخته اند، اما در میان فلاسفه غربی به ویژه پاسکال و جیمز، عمده مباحث حول محور معقول جلوه دادن باور دینی بوده است، نه اثبات حقانیت وجود خدا.
تبیین موقعیت گرایی در تربیت اخلاقی پراگماتیسم (با تأکید بر نظرات جان دیویی) و نقد آن بر اساس رئالیسم اسلامی (با تأکید بر نظرات شهید مطهری و استاد مصباح یزدی)
نویسنده:
محمد فروزان فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه موقعیت گرایی دیویی در تربیت اخلاقی، رویکردیست بر اساس مبانی فلسفی- تربیتی و ارزشی مکتب پراگماتیسم که ضعیف بودن تحقیق در این حوزه و نیز نقش چشمگیر تربیت اخلاقی در تغییر وضعیت جهان ماشینی امروز و از آن جایی که تقلید و اقتباس محض در تربیت ارواست و بایستی با سنجش دقیق از تجربیات و اندیشه های دیگران سودجست، ضروری می نماید که با نقد خردمندانه از مؤلفه های مثبت این رویکرد سود جست و آنچه را که ناهمگون با فرهنگ اسلامی ماست، پرهیز نمود. پژوهش حاضر که با توجه به ماهیت موضوع از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد، پس از تبیین مبانی فلسفی- تربیتی موقعیت گرایی پراگماتیسم (با تأکید برنظرات جان دیویی) و بررسی پیامدهای آن در تربیت اخلاقی، در نهایت به نقد مبانی فلسفی موقعیت گرایی بر اساس مبانی فلسفی رئالیسم اسلامی (با تأکید بر نظرات مصباح یزدی و شهید مطهری) پرداخته است. آسیب رساندن به جریان تربیت اخلاقی و نیز نفع و رضایت بخشی در عمل، به عنوان تنها معیار ارزیابی ارزش ها از پیامدهای موقعیت گرایی در تربیت اخلاقی است و نیز رویکرد مذکور به لحاظ مباحثی مانند توجه به تفاوت های فردی و نیازهای کنونی متربی با نزدیک کردن جریان تربیت اخلاقی به زندگی واقعی و نگریستن به کودک به عنوان موجودی فعال دارای نقاط قوت بوده ومی توان از آن ها بهره برد. همچنین بر اساس رئالیسم اسلامی به لحاظ مباحثی مانند حرکت مستمر جهان و فاقد مبدأ و منتها بودن آن، ترسیم سیمای مادی، ناقص و عمل زده از انسان، محدود کردن حیطة معرفت به یک نوع علمی- تجربی، انکار آنچه ورای تجربه است و نسبی دانستن ارزش های اخلاقی انتقاد وارد است. و نیز به لحاظ مباحثی مانند عدم توجه به فراموقعیت به عنوان حقیقتی برتر، نفی غایت گرایی در تربیت اخلاقی، عدم جامعیت تربیت اخلاقی و عدم توجه به آموزش های مذهبی و آموزش ارزش ها در تربیت اخلاقی دارای ضعف و کاستی بوده و باید از آن ها پرهیز نمود.
اتحاد عاقل و معقول از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عزیز موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اتحاد عاقل و معقول، از مسایل غامض و پردامنه مباحث فلسفی است، که سابقه آن به یونان باستان بازمی‌گردد، اما همچنان معرکه آرای فیلسوفان باقی مانده است. مسأله اتحاد عاقل و معقول، به تعبیری سخن از شناخت بعدی از نفس و جان آدمی، و شناخت خالق در مقام فعل است که سرنوشت این ادراکات را روشن نموده، و ثابت می‌کند که هر فکر و ادراکی، و هر عملی که مورد ادراک عالم قرار گرفته، نابود نشده، و به عنوان جزیی از وجود آدمی، در روز قیامت وارد صحنه محشر می‌شود. بر اساس ره‌آورد حکمت متعالیه، بحث از اتحاد عقل و عاقل و معقول، همان اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ زیرا ملاصدرا با اصول متقن ثابت نمود که مطلق ادراک، شامل مرحله حس، وهم و خیال، همه در مسأله اتحاد، داخل هستند. از میان شش مورد، یعنی وجود خارجی و ماهیت آن، وجود عاقل و ماهیت آن، و معقول بالذات و ماهیت آن، آن‌چه مقصود بحث اتحاد می‌باشد وجود عاقل و معقول بالذات است. از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری، اتحاد در تمام مراحل ادراک حسی، وهمی و خیالی صورت می‌گیرد. همچنین علم تصوری و تصدیقی، و علم خدا و غیر او در این مسأله یکسان است. این نظریه با دلایل و براهین متقن به اثبات رسیده، که از جمله می‌توان به برهان تضایف، برهان ماده و صورت، و برهان جوهر و عرض اشاره کرد. علامه طباطبایی در ابتکاری جالب، برهان اخیر را به این شکل ارایه نموده که علم شیء به شیء، حصول معلوم یا صورت ادراکی برای عالم است، پس حصول شیء نیز چیزی غیر از وجود آن نیست؛ در نتیجه، حصول معلوم برای عالم همان وجود معلوم نزد عالم است. همچنین علامه برهان تضایف را که از سوی ملاصدرا ارایه گردید، مورد مناقشه قرار داده، اما شهید مطهری به رد اشکالات او پرداخته است. از ثمرات مسأله اتحاد می‌توان به اثبات "تجسم اعمال" و "علم الهی به ماسوا در مرحله ذات" اشاره کرد.
بررسی و تبیین فلسفه اخلاق از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدحسن قدسی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتابنامه: ص. ۱۱۷-‎۱۱۹؛ همچنین بصورت زیرنویس // مباحث و مسائل اخلاقی از جمله موضوعاتی بوده که عالمان دینی در همه اعصار به آن پرداخته اند. با این همه مسائل راجع به اخلاق به ویژه فلسفه اخلاق سهم بسیار ناچیزی از میراث علمی اندیشمندان دینی گذشته را به خود اختصاص داده ا ست. و افرادی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری با وجود آنکه در رابطه با مسائل فلسفه اخلاق بحث نموده اند، موفق به تنظیم و تدوین آن نشده اند. ما در این رساله درصدد هستیم که مباحث و دیدگاه های این دو شخصیت بزرگ را به صورت منظم و مدون تبیین و بررسی نموده و در اختیار تشنگان اخلاق ناب محمدی قرار دهیم. ما در ابتدا به تعریف و تشریح مسائل فلسفه اخلاق پرداخته ایم و سپس مفاهیم و گزاره های اخلاقی و دیدگاه های علامه و استاد مطهری در این ارتباط و نظریه اعتباریات و رابطه ادارکات اعتباری با نسبی گرائی را بیان نموده ایم و راه حل هایی نیز برای برطرف نمودن شائبه نسبی گرایی از نظریه اعتباریات ارائه نموده ایم. در بخش معیارهای اخلاقی ابتدا به بیان نظریات مطرح شده در رابطه با آن و سپس به مکتب اخلاقی عامه با نام مکتب توحیدی اسلام و مکتب اخلاقی استاد مطهری با نام نظریه پرستش پرداخته ایم. و در انتها به مبحث رابطه دین و اخلاق پرداخته ایم و دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری را نیز در این ارتباط بیان نموده ایم.
بررسی تطبیقی ضرورت دین از دیدگاه علامه جعفری و شهید مطهری
نویسنده:
فاطمه شیبانی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعه ضرورت دین از زیر مجموع کلام جدید به شمار می رود که در دوران جدید در جهان و نیز ایران جایگاه خاصی را پیدا کرده ا ست . هر چند که در گذشته یکی از سلسله بحث های الهیاتو بمعنی الاخص کلام سنتی را تشکیل می داد.این پایان نامه درصدد بحث از ضرورت دین از دیدگاه علامه جعفری و شهید مطهری است. دراین تحقیق نظر براین است که مباحثی درباره ضرورت دین و راه های مختلف اثبات آن ارائه گردد اولاً باتوجه به مجموعه آرای علامه جعفری و شهید مطهری، دین دریک نگاه کلی به آن، دارای مباحث متعددی است، ازقبیل مفهوم دین، قلمرو دین،ضرورت دین،دین با زندگی ما انسان ها چه ارتباطی دارد؟ وآیا دین چه نقشی در زندگی اجتماعی انسان دارد؟.ثانیاً روشی که برای رسیدن به این جواب ، در این تحقیق به کار گرفته شده ، روش عقلی ، یعنی استدلال های عقلی است . و گاهی از روش نقلی برای تأیید روش عقلی به کار گرفته شده است. در پایان نامه حاضر به همه این مباحث پاسخ داده شده است بدین شرح که:تعریف دین از هر دو متفکر،دین رابرای رسیدن انسان به سعادت و در حیات معقول ، می دانند. حیات پس از مرگ و زندگی اجتماعی و حیات معقول ضرورت دین را می رساند. قلمرو دین ، تنها شامل زندگی اخروی و معنوی فرد نیست بلکه زندگی فردی و این دنیا راشامل می شود و در نقش دین در زندگی فردی در دو رابطه ، «دین و جهان بینی» و« دین و اخلاق» خلاصه می شود و نقش دین در زندگی اجتماعی شامل ؛«دین و حکومت»، «دین و نهاد اقتصادی» ، «دین و نهاد خانواده» ، «دین و مشارکت مردم در امور اجتماعی » و«دین و تاریخ» می شود.
مبانی و معیارهای فلسفی و قرآنی کرامت انسان از دیدگاه امام خمینی(ره) و شهید مطهری(ره)
نویسنده:
علی‌نجات رایزن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن انسان را موجودی مکرم معرفی می‌کند. از نگاه امام خمینی(ره) و استاد مطهری(ره) در توصیف کرامت انسان از دو جهت می‌توان سخن گفت. یکی از جهت داشته‌ها و ظرفیت های وجودی انسان که ناظر به کرامت ذاتی اوست و مبانی قرآنی آن، برخورداری از روح الهی، مقام خلیفهاللهی امانتدار بودن خدا، مسجود ملائکه بودن و بهره‌مندی از قدرت تسخیر موجودات و نیروی اراده و اختیار می‌باشند و دیگری بایدهایی که آن داشته‌ها را تقویت می‌کند (کرامت اکتسابی) و عبارتند از: ایمان به خدا عمل صالح، اخلاص، تقوا، علم و دانش، خودشناسی و خودسازی و استعانت از قرآن. انسان و جایگاه او در نظام هستی در طول تاریخ اندیشه بشری موضوع مورد بحث فیلسوفان نیز بوده است. به عقیده فیلسوفان اسلامی از جمله امام خمینی(ره) و استاد مطهری(ره) انسان به سبب ویژگی‌های منحصر به فردی که دارد از دیگر موجودات متمایز است و در ترتیب عالم هستی در مرتبه نخست قرار دارد. و به همین جهت از کرامت ویژه برخوردار می‌باشد. معیارهایی که می‌توان به لحاظ فلسفی، در لابه‌لای آثار این دو متفکر اسلامی، برای کرامت انسان عنوان کرد عبارتند از: اصل وجود؛ به عقیده آنها وجود خیر و شریف است و کرامت هر موجودی نیز در گرو رتبه وجودی اوست. در این میان انسان به دلیل جامعیت وجودی، از کرامت بالایی نیز برخوردار است، دارا بودن نیروی عقل و استدلال، به مثابه عالم اصغر بودن، مثال آفریدگار بودن، کمال‌پذیری نامحدود، بقاء و جاودانگی نفس انسانی که حقیقت اوست از دیگر این مبانی و معیارهاست. احساس کرامت نفس سبب خودسازی و دوری انسان از خواری معصیت و دیگر ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی شده و موجب می‌شود تا انسان خود را با کسی غیر از خدا معامله نکند. بعلاوه، دفاع از حقوق بشر مبنای اصلی و اساسی خود را بیابد و امید را در جامعه انسانی زنده کند.
  • تعداد رکورد ها : 473