جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
بررسی و تحلیل انسان‌شناسی فلسفی استاد محمدتقی جعفری
نویسنده:
محمدجواد حسین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان شناسی فلسفی دانشی است که با اتکاء به ابزار معرفتی عقل به بررسی ابعاد مختلف انسان می‌پردازد. اهمیت انسان شناسی فلسفی از آن جایی است که جهت گیری علوم مبتنی بر فلسفه‌ها و انسان‌شناسی‌‌ها است و علوم بر اساس آن‌ها پی ریزی می‌شوند، از اینرو امروزه با هدف قرار گرفتن تولید علم دینی و بومی، باید به انسان شناسی فلسفی اهتمام بیشتری نشان داده شده و در کنار تولید انسان شناسی های جدید، بیش از پیش نظرات فیلسوفان مسلمان در زمینه انسان شناسی مورد بررسی قرارگیرد. استاد محمدتقی جعفری از جمله فیلسوفانی هستند که با طرح مباحثی درباره انسان گام‌هایی برای شناختن و شناساندن انسان برداشته اند. مرحوم جعفری با طرح مفصل مساله جبر و اختیار و با توجه دادن به نیروی نظارت و تسلط شخصیت انسان سعی در اثبات اختیار داشته‌اند. از طرف دیگر استاد جعفری علی رغم اینکه سرشت آدمی را عاری از پستی و پلیدی، و نیکی و زیبائی می‌داند اما توانمندی ذاتی انسان را برای گام برداشتن در مسیر کمال نه تنها انکار نکرده بلکه به طور قطعی می‌پذیرند. همچنین در مقام پاسخ به معمای فلسفه و هدف زندگی انسان معتقدند هدف زندگی انسان قرار گرفتن در جاذبه ربوبی است. از دیگر نکات حائز اهمیت در انسان شناسی استاد جعفری تقسیم بدیع استاد برای انواع ادراک است.
بررسی تطبیقی مباحث اخلاقی دو شرح معاصر نهج البلاغه: «ترجمه و شرح نهج البلاغه» علامه محمدتقی جعفری و «پيام امام اميرالمؤمنين» آیه الله مکارم شیرازی
نویسنده:
فرشته محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه محمدتقی جعفری و آیت‌الله مکارم شیرازی با نگاهی هوشمندانه به جایگاه دین اسلام و تشیع در جهان معاصر، به شرح نهج‌البلاغه پرداخته‌اند؛ تأکید بر ویژگی‌های اخلاقی و تربیتی در این دو شرح، به همراه ویژگی‌های عام آن دو،مدنظر پژوهش پیش‌رو است.بر این اساس می‌توان گفت شرح علامه بر نهج‌البلاغه دارای مباحث استطرادی و موضوعی متنوع است و صبغه فلسفی دارد. علاوه بر این مولف آراء و اندیشه‌های دانشمندان معاصر را در خدمت معارف نهج‌البلاغه درآورده و با نگرشی نقادانه از این آراء برای تقویت بنیان اندیشه دینی بکار برده است و مخاطبان این اثر، بیشتر فرهیختگان فرهنگی جامعه هستند تا مخاطبان عام.شرح آیه الله مکارم شیرازی مختصر و موجز است و اطلاعات اجمالی از طریق پرداختن به سیاق کلام و جغرافیای متن به خواننده عرضه می‌نمایدو این اثر برای عموم مردم به نگارش درآمده است.همچنین دو شارح ضمن توجه به اخلاق فردی و اجتماعی در نهج‌البلاغه، از علوم انسانی و نوآوری و نواندیشی در شرح مباحث استفاده نموده‌اند؛ علامه با عنایت به مباحث حقوق بشر و نیز اصول روان‌شناسی و فلسفی به تبیین معارف اخلاقی پرداخته و آیه الله مکارم شیرازی با تکیه بر اخلاق روایی و توجه به بعد تاریخی و جامعه‌شناسی به بازگشایی مطالب می‌پردازد.
رابطه علم و دین از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری(ره)
نویسنده:
زینب فتحعلی‌زاده نجیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث بسیار مهم، جذاب، و دشوار کلام جدید و نیز فلسفۀ دین، مسألۀ ارتباط علم و دین است. این مسأله ماهیتی میان رشته‌ای دارد و برای حل آن باید داده‌ها و اطلاعاتی از بسیاری از دانش-ها را در نظر گرفت. شاید بتوان شروع برخورد علم و دین را از داستان گالیله و نظریۀ خورشید مرکزی که در مقابل نظریۀ زمین مرکزی قرار گرفت، دانست. اما می‌توان بسیاری از منازعاتی را که در طول قرون بعد میان دین و علم درگرفت نزاع بر سر حد و مرز؛ یعنی اختلاف نظر دربارۀ قلمرو واقعی علم و دین تلقی کرد. به عنوان مثال، بحث دربارۀ خلقت و تکامل بیش از صد سال، یکی از داغترین منازعات در این عرصه بوده است. و یا نظریۀ روانکاوی فرویدی مدعی است که زندگی دینی در آرزو اندیشی و سرکوب امیال ریشه دارد و با طرح این ادعا مشروعیت و حقانیت این نحوه از زندگی را در معرض تردید قرار می‌دهد. نظریۀ نسبیت انیشتین تلقی ما را از فضا، زمان و علیت اساساً تغییر می‌دهد و به این ترتیب ما را وا می‌دارد که در خصوص نحوۀ ارتباط خداوند با جهان مجدداً تأمل کنیم. به نظر می‌رسد که پیشرفتهای تکنولوژیک در عرصۀ کامپیوتر و هوش مصنوعی شأن و منزلت منحصر به فرد انسان هوشمند را به مخاطره می‌افکند. و اکتشافی که در مورد مولکولهای DNA صورت گرفته عنقریب است که راز حیات را در اختیار دانشمندان قرار دهد بنابراین حل شایستۀ این قبیل منازعات منوط به آن است که از رابطۀ میان کار و بار علم و دین درکی درست و جامع حاصل کنیم. ارائه تفاسیر گوناگون از علم جدید و پیدایش برداشت‌های جدید از دین و متون دینی یکی از دستاوردهای مهم این بحث بوده است. این پرسش مهم در این زمینه مطرح شد که علم را تا کجا می-توان پذیرفت و دین را تا کجا می‌توان تأویل کرد؟ آیا علم محدودیتهای مرزی دارد ویا بستر آن به-گونه‌ای وسیع است که توانسته پاسخگوی تمام سؤالات اساسی بشر بوده باشد؟ در تحقیق حاضر به دیدگاه محمد تقي جعفری يكي از انديشمندان معاصر در رابطۀ میان علم و دین خواهیم پرداخت و این مسئله را بررسی خواهیم کرد که علامه از بین نظرات مختلف در باب رابطۀ علم و دین کدام نظر را برمی‌گزیند؟ آیا دقیقاً به همان دیدگاه برگزیده قائل است یا تنها شباهتهایی با آن دیدگاه خواهد داشت؟ آیا علامه می‌تواند پاسخ‌گوی همۀ چالش‌های نظر برگزیده باشد؟ بدین جهت بهتر دانستیم تا ابتدا نگاهی به پیشینۀ مسئلۀ علم و دین داشته و سپس دیدگاههای متفاوت را با عنوان انواع رویارویی‌ها مطرح کنیم. سپس در بخشی مجزا به رابطۀ علم و دین از نگاه جعفري خواهیم پرداخت در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که علامه به رابطۀ همگرایی بین علم و دین قائل هستند که البته در ابتدا با تعریف صحیح از علم و دین بشر را به شناخت صحیح این دو تشویق می‌کند سپس با اشاره به محدودیت‌های علم به اثبات تعاون بین علم و دین می‌پردازد. دروهلۀ دوم با اشاره به حیات معقول؛ به عنوان حیات حقیقی انسان، اذعان دارد که علم و دین و فلسفه (به معنای حکمت) از ارکان اساسی حیات معقول بوده و یک انسان برای رسیدن به حیات معقول باید این سه رکن را در خود داشته و با همگرایی و تعاون آنها در خود به حیات معقول که همان حیات طیبۀ ذکر شده در قرآن است نائل شود.
بررسی تطبیقی ضرورت دین از دیدگاه علامه جعفری و شهید مطهری
نویسنده:
فاطمه شیبانی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعه ضرورت دین از زیر مجموع کلام جدید به شمار می رود که در دوران جدید در جهان و نیز ایران جایگاه خاصی را پیدا کرده ا ست . هر چند که در گذشته یکی از سلسله بحث های الهیاتو بمعنی الاخص کلام سنتی را تشکیل می داد.این پایان نامه درصدد بحث از ضرورت دین از دیدگاه علامه جعفری و شهید مطهری است. دراین تحقیق نظر براین است که مباحثی درباره ضرورت دین و راه های مختلف اثبات آن ارائه گردد اولاً باتوجه به مجموعه آرای علامه جعفری و شهید مطهری، دین دریک نگاه کلی به آن، دارای مباحث متعددی است، ازقبیل مفهوم دین، قلمرو دین،ضرورت دین،دین با زندگی ما انسان ها چه ارتباطی دارد؟ وآیا دین چه نقشی در زندگی اجتماعی انسان دارد؟.ثانیاً روشی که برای رسیدن به این جواب ، در این تحقیق به کار گرفته شده ، روش عقلی ، یعنی استدلال های عقلی است . و گاهی از روش نقلی برای تأیید روش عقلی به کار گرفته شده است. در پایان نامه حاضر به همه این مباحث پاسخ داده شده است بدین شرح که:تعریف دین از هر دو متفکر،دین رابرای رسیدن انسان به سعادت و در حیات معقول ، می دانند. حیات پس از مرگ و زندگی اجتماعی و حیات معقول ضرورت دین را می رساند. قلمرو دین ، تنها شامل زندگی اخروی و معنوی فرد نیست بلکه زندگی فردی و این دنیا راشامل می شود و در نقش دین در زندگی فردی در دو رابطه ، «دین و جهان بینی» و« دین و اخلاق» خلاصه می شود و نقش دین در زندگی اجتماعی شامل ؛«دین و حکومت»، «دین و نهاد اقتصادی» ، «دین و نهاد خانواده» ، «دین و مشارکت مردم در امور اجتماعی » و«دین و تاریخ» می شود.
انسان‎شناسی از نظر علامه محمدتقی جعفری (ره)
نویسنده:
زهرا حاتمی نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از انسان است. انسانی که معمای بزرگ قرون و اعصار بوده و از قدیم الایام مورد توجه مذاهب و فرهنگ های بسیاری قرار گرفته است و کمتر نظام فکری و فلسفی را می توان یافت که به گونه ای به شناسایی انسان و عوارض آن نپرداخته باشد. آری سخن از انسان است. انسانی که عضو فعال و موثر این جهان بوده و با هستی داد و ستد پیگیر دارد .او با چنین تعاملی، زمینه ی صعود یا سقوطش را فراهم می سازد! چرا که انسان موجودی است که در میان دو بی نهایت قرار دارد به این معنا که در هریک از روابط چهارگانه هم استعداد آن را دارد که تعالی یابد و از ملائک هم بالاتر رود و هم می تواند تا بی نهایت سقوط کند به گونه ای که نتوان هیچ درنده ای را با اوقیاس کرد.علامه محمد تقی جعفری در مورد انسان چهار نوع رابطه را مطرح میکند که عبارت است از :رابطه ی انسان با خویشتن،رابطه ی انسان با خدا،رابطه ی انسان با جامعه و رابطه ی انسان با جهان هستی.ایشان خاطرنشان میکنندکه انسان در این روابط چهارگانه که محسوس ترین روابط انسان در پهنه ی گسترد? وجود میباشند موجودی مسئول و متعهد بوده وهرگز بیرون از قانون نمیتواند کاری انجام دهد .به این معنا که من یا روح که در این رساله از آن تحت عنوان "انسان" یاد میشود بدون تردید در هر یک از روابط مذکور قانونی دارد که با عمل به آنها میتوانند خود را متحول و دگرگون سازد.قوانین حاکم بر انسان در"رابطه با خویشتن"عبارت است از :الف-آگاهی انسان به تمام ابعاد مادی و معنوی خویش و اینکه انسان جزئی معنادار از جهان معنادار است .ب-انسان قدرت هرگونه تصرف نسبت به خویشتن را ندارد بلکه همواره موظف به حفظ روح از پلیدی ها و شکوفایی روح است .ج-پذیرش واقعیات و پرهیز از خود فریبی .د-حداکثر بهره برداری از استعدادهای مثبت .انسان در ارتباط با خدا نیز که مهمترین رابطه در روابط چهارگانه است مسئول و متعهد بوده به پذیرش این نکته کهالف-خداوند اورا بدون کمترین نیاز آفریده است وب- آدمی موظف است که تمام موجودیت خود را در حیط? نظاره وسلط?خداوندی قرار دهد.در ارتباط انسان با جامعه و همنوع نیز آدمی موظف به قبول این اصل اساسی است که الف- همه ی انسانها دارای کرامت ذاتی میباشند احساس تکلیف برین نسبت به همدیگر لازم و ضروری است .در ارتباط انسان با جهان هستی، الف- انسان موظف به شناخت جهان هستی و جدی گرفتن قوانین جاریه در آن وب- دریافت هدفدار بودن جهان هستی میباشد.
اندیشه اجتماعی علامه جعفری با تأکید بر نظریّه حیات معقول
نویسنده:
کاظم زعفرانچیلر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حیات‌انسان، مفهوم‌کانونی اندیشه‏ علامه جعفری بوده و تمرکز نظری آن پیرامون نظریه‌ "حیات‌معقول" می‌باشد. وی هدف نهایی حیات انسان را تحقق این‌نوع از حیات دانسته وحیات را به دو نوع طبیعی محض و معقول تقسیم بندی می‌کند. درحیات طبیعی محض، انسان فقط به ارضاء غرائز طبیعی خود پرداخته و ابعاد مثبت وجود انسان و استعدادهایش مغفول است. درحیات‌معقول، انسان از اصول و ارزش‏های حیات آگاه بوده و برمبنای آن از اختیار خود بهره‏برداری نموده و در مسیر کمال قرار دارد. این نظریه در لایه معرفت‏شناختی، شناخت را ممکن و ضروری دانسته و منابع آن‌را عقل ابزاری، شهودی و قدسی می‌داند. در حیات‌معقول عقل‌نظری و عقل‌عملی هردو در استخدام شخصیت روبه رشد کمال آدمی قرار می‏گیرند. در هستی‌شناسی، هستی مخلوق خداوند بوده و دارای حقیقت، هدفمند، قابل شناسایی و دارای دو بعدمادی و غیرمادی است. در حیات معقول، انسان‌از شریف‌ترین موجودات هستی و دارای فطرتی پاک، کمال‌جو و مستعد کمال است، هدفمند، تغییرپذیر و برخوردار از حیات‌طبیعی و ابدی است. در حیات‌معقول، نه فرد اصالت استقلالی دارد و نه اجتماع. علامه با یک نظر تلفیقی خاص، طرح موضوع اصالت فرد واجتماع را غیرمنطقی دانسته و معتقد است، مختصات هریک از فرد و اجتماع باید در ارتباط با همدیگر بررسی شود. فرهنگ در نگاه علامه دارای چهارنوع رسوبی، بی‏رنگ، پیرو و پیشرو می‌باشد. فرهنگ پیشرو عامل تکاپوی انسان به سوی هدف اعلای زندگی است. درنظر ایشان با پی‌ریزی منطقی اقتصاد، حقوق، سیاست وقدرت جهانی، فرهنگ‌جهانی واحد، قابل تحقق است. علامه، تمدن را برقراری نظم و هماهنگی در روابط افراد یک جامعه دانسته و آن را به تمدن انسان محور و قدرت محور تقیسم می‏کند. وی عدالت و عدالت خواهی را اساسی‏ترین ویژگی حیات آدمی می‌داند. از نظر علامه حقوق و قوانین معمولی که تنها به کشف روابط حیات طبیعی محض انسان‏ها با یکدیگر و تنظیم آنها برای همزیستی محض قناعت می‏نماید، نمی‏تواند متضمن سعادت واقعی آدمی باشد. ایشان تحولاتی را که منجر به تحقق حیات معقول شود، ضروری جامعه می‏داند.
حقیقت دعا و آثار اخلاقی آن از نظر علامه طباطبائی و علامه جعفری
نویسنده:
عنایت امامقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی بعثت انبیاء و ارسال رسل توجه دادن انسان به توحید است و اما یکی از بهترین راههای صحیح توجه کردن و توجه دادن به توحید، دعا است. و هدف از دعا کردن نیز توجه به این امر مهم است و دعا کننده ای که به توحید بی توجه باشد دعایش دعا نیست و مورد قبول واقع نخواهد شد. پس شرط دعای حقیقی معرفت به مدعواست که دارای همه صفات کمالیه است و هرچه هست از اوست «لاموثر فی الوجود الا الله». خدا دعای کسی را پاسخ میدهد که داعی از همه بجز خدا مأیوس شده باشد و رجاء و امیدش فقط به پروردگارش باشد، یعنی فرد دعا کننده باید از همه آنچه که من دون الله است قطع امید کند و خدای یکتا را خالصانه بخواند.درباره اهمیت شناخت و معرفت حق تعالی همان بس که در جنگ جمل وقتی مرد عربی از میان لشگریان برخاسته و درباره توحید از حضرت امیر علیه السلام سوال کرد گروهی از همرزمان آن شخص به وی اعتراض کردند که مگر نمی بینی امام در این ایام با چه گرفتاریهایی مواجه است؟ در چنین ایامی که امام گرفتار جنگ است چه جای اینگونه سوالات است؟ اما آن حضرت فرمود: بگذارید جواب خود را بگیرد و نسبت به خدای خود معرفتی حاصل کند. او همان را می خواهد که ما آن را از دشمن خود می خواهیم، یعنی رنجهای ما برای این است که دشمنان ما به خدا آشنا شوند.از این حدیث فهمیده می شود که اگر شناخت و معرفت مردم جهان نسبت به توحید کامل شود قطعاً زندگی بشر تغییر خواهد کرد دیگر خبری از این همه جنگها و دشمنی ها و کینه ها و مخالفت ها خبری نخواهد بود زیرا به دنبال شناخت خداوند، عبودیت و بندگی و دعا اثرات روحی و روانی و تربیتی خود را در جامعه و زندگی فرد خواهد گذاشت و به دنبال آن انسان دارای زندگی سعادتمندانه ای خواهد داشت.
نقد آرای سارتر در باب آزادی با نظر به دیدگاه علامه جعفری و گابریل مارسل
نویسنده:
مرضیه اشتواد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پیش‌رو پژوهشی است مقایسه‌ای در باب آزادی که در آن به نقد دیدگاه سارتر از منظر دو تن از متفکران معاصر یعنی علامه جعفری و گابریل مارسل پرداخته‌ایم؛ سارتر معتقد به آزادی مطلق در انسان است و از نظر وی انسان ماهیت خود را در طول زندگی و با انتخاب‌های پیش‌روی خود می‌سازد؛ او نتیجه می‌گیرد انسان معادل انتخاب خود است. سارتر برای انسان جهانی را متصور است که به‌دلیل نداشتن خالق، تعیین اخلاق و ارزش‌ها را به دوش یکایک افراد جامعه می‌نهد؛ این امر منتج به نسبی بودن اخلاق و ارزش‌ها می‌شود. هرچند سارتر برای تک تک انسان‌ها مسئولیت خطیری را در نظر گرفته بود تا مانع از فروپاشی این ارزش‌ها در جامعه شود. در جهان سارتری عشق محکوم به شکست است و دیگران مانع آزادی یک‌دیگر هستند. در نقطه مقابل، فلسفه مارسل قرار دارد که بر پایه ارتباط با دیگر انسان‌هاست. مارسل انسان‌ها را در جهان کارکردی شده‌ای می‌بیند که با مسائل و رازهای بسیاری مواجهند، وی برخلاف سارتر بر این باور است که آزادی از جمله رازهایی است که بشر در راه رسیدن به آن باید از فضاهای بین-الأنفسی چون آمادگی، وفا، ایمان و عشق گذر کند. در فلسفه مارسل برخلاف فلسف? سارتر مفهوم آزادی صرفاً و به‌تنهایی موضوعیت ندارد، بلکه این مطلب که چگونه باید از این آزادی استفاده کرد محور این دیدگاه است. همچنین با توجه به آراء علامه جعفری - عکس نظر سارتر که برای آزادی و اختیار تعاریفی در هم تنیده بیان کرده است-ایشان ضمن تفکیک هر یک از این مفاهیم برای آن‌ها سلسله مراتبی قائل است؛ به‌نحوی که از منظر علامه رهایی، آزادی و اختیار هریک در درجه بالاتری نسبت به دیگری منفک شده است. بنا به نظر علامه جعفری با فرا رفتن از خود طبیعی و رسیدن به خود انسانی-الهی و در حیات معقول می‌توان به اختیار نائل شد.
بررسی تطبیقی آراء علامه جعفری و آیت‎الله جوادی آملی در خصوص حیات طیبه و جنبه‎های تربیتی آن
نویسنده:
صدیقه چراغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است برای تبیین ماهیت انسانی که معمای اعصار و قرون بوده و هست . چراکه شکوفایی معرفت و تأمل در اسرار به ودیعه نهاده شده در وجود او مهمترین رسالت قرآن کریم و انبیاء الهیمی باشد . سرشار بودن وجود آدمی از استعدادهای بالقوه زمینه ی صعود و سقوط او را حتمی می سازد . علامه جعفری و آیت الله جوادی آملی صاحب نظرانی هستند که انسان شناسی انسان را راهگشای خدا شناسی او دانسته و معتقدند آدمی با حذف موانع و ایجاد هماهنگی بین «انسان آن چنان که هست » و «انسان آن چنان که باید » می تواند زمینه ی تحقق حیات طیبه و انسانی را فراهم سازد . پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که این دو متفکر در خصوص ماهیت انسان و حیات طیبه چگونه می اندیشند و چه راهکارهای تربیتی را می توان بر اساس اندیشه هایشان ارائه نمود . این دو متفکر دین را عامل معنادار شدن زندگی بشر می دانند و معتقدند شخصیت انسانی با بر خورداری از مدیریت آگاهانه و آزادی تصعید شده در اختیار ، در جریان زندگی می تواند به کمالات عالیه ارتقاء یافته و خود خواهی ها و آشفتگی هایش را در شئون زندگی نیز تعدیل نماید . تحقق این حیات از منظر علامه جعفری در همین زندگی طبیعی با رعایت اصول و ویژگی ها و مولفه های آن امکان پذیر می باشد و آن را حیات معقول می خواند . اما از دیدگاه آیت الله جوادی آملی طیب بودن محصول طبیعت نیست و امری فرا طبیعی است که آن را حیات متألهانه خوانده و به بیان شاخصه های آن می پردازد . بر اساس دیدگاه این دو متفکر برخی از راهکارهای تربیتی پیشنهادی برای تحقق حیات طیبه عبارتند از : پرورش فطرت و روح حقیقت جو ، تعدیل احساسات خام ، پرورش خیرخواهی ، تصعید احساسات بر اساس عقل سلیم ، هماهنگی بین عقل و دین ، مراقبت اخلاقی از خود وخانواده ، توجه به کرامت ذاتی که محدودیت سنی و نوعی ندارد ، محوریت محبت و تواضع در حیات انسانی .
مقایسه معنای زندگی ازدیدگاه مرحوم علامه محمدتقی جعفری و فردریش نیچه
نویسنده:
محمدرضا رحمانی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین سئوالی که هر انسانی در دوره ای از زندگی اش با آن مواجه می شود « پرسش از معنای زندگی » است. جدی بودن مسئله پرسش از معنای زندگی بدان جهت است که با تمام هویت انسان سر و کار دارد. لذا در این پژوهش بر آنیم تا مسئله معنای زندگی را از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری و فردریش نیچه مورد بحث و بررسی قرار دهیم و در مقایسه آراء و اندیشه های این دو فیلسوف به نگاهی کلی و تبیینی شایسته از مباحث معنای زندگی دست یابیم. علامه محمد تقی جعفری یافتن معنای زندگی شخص را مستلزم یافتن معنای «خود» می داند و معتقد است تنها کسی می تواند طعم واقعی معنای زندگی را بچشد که خویشتن خویش را بشناسد و آن را از زنجیرهای زرینی که طبیعت بر سر راهش قرار داده برهاند و به خود حقیقی نائل شود . البته لازم است که سالک راه «خود حقیقی» راهنمای کامل خود را مذهب و عقل و فطرت آگاه قرار دهد تا بتواند از لغزش هایی که در این مسیر برایش پیشمی آید درامان باشد . او معنادار یافتن زندگی را فاصله گرفتن از حیات طبیعی و غوطه ور شدن در حیات معقول می داند . اما فردریش نیچه نیست انگاری را در چهار عرصه مهم زندگی انسان ها بیان می کند : 1- نیست انگاری در قلمرو حقیقت ؛2- نیست انگاری در قلمرو دین ؛ 3- نیست انگاری در قلمرو زندگی زاهدانه ؛4- نیست انگاری در قلمرو اخلاق متداول . او به جای مورد اول ، اراده معطوف به قدرت و به جای مورد سوم ، زندگی زمینی و سرشار از غرایز و تمایلات حیوانی را بر می گزیند و هنر تراژدی را بهترین ابزار برای تحقق آن می داند و به جای مورد چهارم ، اخلاق سروری را توصیه می کند ولی هیچگونه جایگزینی برای دین در نظرنمی گیرد . از این رو انسانی که با توجه به نظریه «اراده معطوف به قدرت» و بنابر توانمندی ها و استعدادهای درونیخود و بدون تبعیت از آرمان های از پیش طراحی شده رفتار کند را «فرا انسان» می داند.
  • تعداد رکورد ها : 11