جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 182
رابطه‌ی علم و دین با تکیه بر آراء دکتر نصر و علامه طباطبایی
نویسنده:
سحر سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین رابطه علم و دین، تعیین وجوه اتفاق و اختلاف نظر بین دو فیلسوف معاصر علامه محمد حسین طباطبایی (ره) و دکتر حسین نصر است. شیوه‌ی پژوهش توصیفی-تحلیلی است و چهار نظریه‌ی: تعارض، استقلال، گفت‌وگو و یکپارچگی را مبنا قرار داده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که علامه (ره) برای دین تعریفی ماهوی قائل نیست و تعارض واقعی بین علم و دین را نمی‌پذیرد بلکه معتقد است، تعارض ظاهری بین علم و دین وجود دارد و به تعامل علم و دین اعتقاد دارد. ایشان ضمن شناسایی قلمرو علم و دین و تبیین رسالت هر یک از آن‌ها بر این باور است که در دین، شناخت علمی، نقش مهمی در فهم و تفسیر دقیق‌تر آیات قرآن دارد. و بر آن است که هر دو از یکدیگر اثر می‌پذیرند. در حالی که دکتر نصر به تعارض واقعی دین با علم جدید معتقد است و از نظر ایشان برای رفع تعارض فعلی، بایستی علم جدید در جایگاه حقیقی خود که همان ابتنای بر مابعدالطبیعه، معرفت قدسی و عرفان اسلامی است قرار گیرد و در این صورت تعارض علم و دین به تعامل علم و دین تبدیل می‌شود. در نهایت، پیشنهاد ایشان برای ایجاد وحدت علم و دین و رفع تعارضات بین آن‌ها تأسیس علم دینی است. بدین ترتیب می‌توانبا ارزیابی نهایی نتیجه گرفت که با وجود تفاوت‌های اولیه، هم علامه (ره) هم دکتر نصربه تعامل واقعی علم و دین اعتقاد دارند و همراهی این دو را برای سعادت زندگی انسانی ضروری می‌دانند.
نقش علم و ایمان در مسیر خودسازی از دیدگاه قرآن
نویسنده:
زینب محمدخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آدمي فطرتاً علاقه‌مند به نيكي‌هاست،‌ اما در مقام عمل غالباً‌ موفق نمي‌شود كه در مسير فضايل اخلاقي گام بردارد. يافتن راهكاري براي حلّ اين مشكل،‌ قرن‌هاست كه ذهن بشر را به خود مشغول كرده است و عدّه‌اي علم و گروهي،‌ ايمان را كليد حلّ این مشكل دانسته‌اند. گفتني است كه فلاسفه و مربّيان يونان باستان، همچنين فلاسفۀ حقوق و انديشمندان دورة‌ رنسانس و پس از آن،‌ بر نقش علم و در مقابل،‌ پيامبران و اولياي الهي،‌ بر نقش ايمان در اين باره تأكيد ورزيده‌اند. از اين رو،‌ اين مسئله در حوزه‌هايي چون فلسفة‌ اخلاق، فلسفة حقوق،‌ فلسفة تعليم و تربيت و تفسير آيات و روايات شريفه،‌ قابل بحث و بررسي است. از ديدگاه قرآن کریم،‌ علم ابزاري لازم،‌ اما ناكافي براي گام برداشتن در مسير خودسازي به شمار مي‌رود،‌ زيرا كه از اين ديدگاه انسان موجودي دوكانوني است؛‌ كانون عقل و كانون دل؛‌ از اين رو، او زماني به انجام عملي اقدام خواهد نمود كه عقل و دلش براي انجام آن همسو شده باشند و در واقع به معلومات و معقولاتش، دل داده و ايمان آورده باشد. بايد گفت كه در اصل عمل اختياري بر سه پاية بينش،‌ گرايش و قدرتِ بر انجام كار، استوار است. در رسالة پيش رو كه پژوهشي توسعه‌اي است و در هر دو حيطة نظر و عمل وارد شده و به روشي توصيفي،‌ تبييني و تحليلي،‌ در صدد پاسخ گفتن به مسئلة مذكور برآمده،‌ ابتدا بر نقش اختیار در نوع اعمال انسان تأکید شده است و سپس، سهم بينش و گرايش در شكل‌گيري عمل اختياري‌ مورد بررسي قرار گرفته است. همچنين اميال و گرايش‌هاي انسان،‌ ريشه‌يابي شده و بر نقش ويژه و محوري آنها در اعمال اختياري انسان و همچنین تأثیر گرایش‌ها بر بینش‌ها تأكيد گرديده است. در انتها نيز راهكارهايي جهت تقويت ايمان،‌ ارائه گرديده است كه يكي از موارد نوآوري اين رساله به شمار مي‌رود. ارائة اين پژوهش،‌ در واقع دلايل ناكامي انسان‌ها در صعود به قلّه‌هاي انسانيت را پيش رو مي‌گذارد و راهكارهايي مؤثر براي موفقّيت در مسير خودسازي به دست مي‌دهد.
بررسی رابطه معرفت با بصیرت در آیات و روایات
نویسنده:
فاطمه شکری بهین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به طور طبیعی علم اولین گام در رسیدن به آگاهی و رهایی از جهل و کوردلی و زدودن زنگار غفلت از روح انسان است ـ و گاه با عوامل دیگری جایگزین می‌شود ـ و به ایمان و معرفت عمیق منجر می‌شود. یعنی انسان از راه علم و با بحث و استدلال به باور و ایمان می‌رسد آنگاه برای پذیرش معرفتی از نوع برتر که بصیرت و روشن ضمیری و شناخت و آگاهی و رهایی واقعی از جهل است، آماده می‌شود.آنچه در این پژوهش نامه منعکس است، حاصل بررسی علمی برای روشن شدن ربط مفاهیم علم و معرفت با بصیرت است و یافتن راه‌های حصول و تقویت بصیرت و نیز اسباب از بین رفتن و تضعیف آن در قرآن و روایات است. در فصل کلیات پژوهش نامه، مفاهیم دخیل و نزدیک به موضوع فوق و نیز مباحث نظری کلی و در فصل دوم راه‌های حصول و تقویت و در فصل سوم موانع و تضعیف کننده‌های بصیرت بررسی شده‌اند. برآمد این پژوهش علاوه بر آشکار شدن این راه‌ها و موانع این واقعیت است که بین علم و معرفت با بصیرت تلازم و عینیت برقرار نیست بلکه بصیرت نوعی خاص از روشن ضمیری است که گاه بدون علم حاصل می‌شود و گاهی با علم نیز به دست نمی‌آید.
علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي
نویسنده:
حکیمه سادات شریف‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقاله حاضر به بررسي وجوه همگرايي يا واگرايي بين علم و معنويت مي‌پردازد. موضوع ارتباط یا جدایی بین علم و معنویت از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز منشأ بحث‌های فراوانی بین اندیشمندان است. این پژوهش از حيث ماهيت و روش در زمره تحقيقات توصيفي ـ تحليلي است. در جهان فراروی ما به علت داشتن روح تنازع در همه سطوح معنوی، فکری و مادی، زمینه پیوندهای مشترک علم و معنویت کم‌رنگ شده است. وجه واگرایی علم و معنویت ناشی از تفاوت در فهم واقعیت است به‌طوری که در علم محدود به امور تجربی است، اما در معنویت، واقعیت امری متعالی و فراتر از ابعاد جسمانی و نفسانی است. در وجه همگرایی بین این دو مقوله، ارائه تعریف جدید از علم و معنویت برای اثرگذاری همه جانبه بر زندگی بشر لازم و ضروری است. به‌عبارتی علم به‌وسیله تبيين عقلانی و معنویت با مفروضات قدسی، می‌توانند با رویکرد آگاهی بخشی که وجه مشترک و همگرای این دو مقوله است، زمینه بهره‌مندی انسان برای دستیابی به آرامش درونی را فراهم کند. در این راستا با استفاده از مولفه‌های هوش معنوی مانند: متعالی‌سازی و بهره‌گیری از معنویت در مسأله‌گشایی می‌توان زمینه همگرایی بین معنویت و علم را فراهم کرد. نتيجه بررسي در اين تحقيق به لزوم تعريف جديد از علم و معنويت با بهره‌گيري از هوش معنوي جهت ايجاد همگرايي بين دو مقوله پرداخته است.
خداگرایی و خداشناسی در آئینه ی نهج البلاغه
نویسنده:
کبری رمضانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علیه و اله الطاهرین. شناخت خداوند متعال با ارزش ترین آگاهی هاست، زیرا ارزش هر معرفت به مقدار ارزش موضوع آن است، و حضرت احدیت که جامع همه ی صفات جمال و جلال می باشد، با ارزش ترین موضوعات است. بنابراین معرفت او گران بهاترین آگاهی هاست. بنابراین اینجانب در این رساله که با عنوان خداگرایی و خداشناسی در آئینه نهج البلاغه است بر آن شده ام که به موضوع شناخت خداوند از دیدگاه و منظر خانه زاد خدا بپردازدم، و برای این منظور به کتب معتبر و شرح ها و ترجمه های نهج البلاغه و تفاسیر قرآن کریم رجوع کردم. در این رساله به اثبات وجود خدا، آفرینش حکیمانه ی خداوند، ذکر نعمت های بی شمار خدا، سجده ی عمومی موجودات و صفات خداوند مانند: علم، قدرت، اراده، رحمت و ... پرداخته شده است و خواننده با این مطالب آشنا می شود. هدف این نوشته نزدیک کردن خوانندگان با معارف نهج البلاغه، شناساندن صفات خدا و ایجاد انگیزه ی خداگرایی و خداشناسی در افراد می باشد. هر چه در توصیف خداوند بگوییم، به اندازه ی نمی است از یمی و نمی توان او را توصیف کرد و شناخت. اما با مختصری که راجع به شناخت خداوند گفته شد، می توان فهمید که خالق ما چه وجودی عظیم و نامتناهی دارد و احساس ما در مقابل وجود غیر قابل توصیفی مانند پروردگار عالمیان چیزی جز عجز و ناتوانی نیست، در عین حال مفتخر به بندگی این وجود ذیجود بی پایان هستیم، اگر چه به کنه عظمت خداوندی و صفات و اسماء او پی نبردیم و نخواهیم برد، اما لااقل این را درک می کنیم که تنها و تنها چنین خدایی شایسته ی پرستش همه ی ذرات و موجودات عالم هستی است. آن چه که از مطالعه ی این رساله عاید خواننده ی محترم می گردد، علاوه بر همه ی این ها، این است که صفات خداوندی مانند: قدرت او، علم او، رحمت بی انتها و حکمت بالغه اش و ... او را از تمامی خدایان متصور در ذهن کوتاه و کوچک بشر ممتاز می کند، نه تنها مجموع ای صفات، بلکه فقط مطالعه و شناختی یکی از آن ها کافی است تا فرد را به این معرفت برساند که لااله الا الله.
حقیقت عبودیت بر اساس حدیث بصری
نویسنده:
عفت محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در قرآن کریم مهمترین عامل خلقت انسان عبودیت معرفی شده است که بی توجهی به آن زمینه ساز بسیاری از مشکلات انسانها است یکی از مهمترین احادیثی که به صورت مفصل به حقیقت عبودیت پرداخته حدیث معروف عنوان بصری از امام صادق ( علیه السلام)می باشد حقیقت درلغت به معنی اصل و واقع هر امر است وعبودیت به معنی اظهار فروتنی وطاعت و فرمان برداری از حق است. اهداف کلی تحقیق :1- تقویت احساس بندگی وروحیه عبودیت در زندگی فردی و اجتماعی 2- رهایی از احساس پوچی ازامتیازات این تحقیق جدید ونو بودن موضوع می باشد که به این صورت مورد بررسی واقع نشده است در این حدیث علم وعبودیت ملازم یکدیگر بوده و برای دریافت نور علم باید به سه حقیقت توجه نمود 1- حقیقت بندگی 2- عمل نمودن به علم 3- توسل امام ( علیه السلام)حقیقت بندگی را در سه جمله خلاصه نموده اندوآثار آن را در ادامه بیان کرده اند الف- انسان خودش را در اموری که خدا به او تفضل کرده است مالک نداند . ب- انسان برای خودش تدبیر استقلالی نداشته باشد . ج- تمام مشغله اش دراطاعت خداوند باشد. از نتایج توجه به حقیقت بندگی آسانی انفاق ،آرامش در مصیبت ها وبلاها ودوری جستن ازمراء ومباهات است با توجه به حدیث اولین درجه تقوا این است که دنیا را برای تکاثر وتفاخر طلب نکنیم، وعزت وبرتری خود رادرداشته های مردم جستجو نکنیم وایام عمرمان را به بطالت نگذرانیم در پایان حضرت سالک الی الله راسفارش به ریاضت نفس ،حلم وعلم می نمایند
بررسی کاشفیت علم از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
عیسی مهدوی‌خو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله شناخت و ارزیابی اعتبار آن، یکی از مباحث اساسی معرفت‌شناسی است و سرآغاز همه علوم می‌باشد. شناخت هستی و احوالات آن، فرع بر اعتقاد به امکان شناخت و صحت عملکرد ذهن و واقع‌نمایی یافته‌های آن می‌باشد. در مکتب حکمت متعالیه، علم عبارت است از مطلق ادراک، چه ادراک تصورى و چه ادراک تصدیقى، چه یقینى چه غیر یقینى. فلاسفه اسلامی معتقدند که وقتی انسان به اشیای خارجی علم پیدا می‌کند، ماهیّتی عین همان ماهیّت خارجی در ذهن موجود می‌شود و فرق این دو ماهیّت به این است که یکی به وجود ذهنی موجود شده است و دیگری به وجود خارجی موجود بوده است. وجود صورتهای اشیاء خارجی در ذهن را «وجود ذهنی» اشیاء می‌گویند. فلاسفه حکمت متعالیه نیز درباره حقیقت علم و آگاهی نسبت به اشیاء خارجی، به بحث و گفتگو پرداخته‌اند. عده‌ای گفته‌اند که نسبت علم به موجودات عینی، همان حصول ماهیت شیء خارجی در ذهن است؛ صورت ذهنی ما، ظهور ماهیت و ذات شیء خارجی است. البته در مقابل این دیدگاه، اقوال دیگری مثل قول به شبح و اضافه نیز وجود دارد. ملاصدرا به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت قائل است و طبق این دیدگاه، حقیقت انطباق به این همانی و وحدت تشکیکیِ عینیِ وجودِ برترِ ماهیت و وجود خاص آن بازمی-گردد. در اصطلاح، سلسله تشکیکی وجود، هر مرتبه کامل‌تری بر مرتبه ناقص‌تر، منطبق است؛ یعنی نحوه وجود کامل است که انطباق بر ناقص را ایجاب می‌کند. این انطباق و این همانی عینی، در ذهن، به صورت وحدت و این همانی ماهوی مراتب مذکور منعکس می-شود؛ به این نحو که هر مرتبه کامل‌تری، هم وجود خارجی برتر ماهیات مراتب ناقص‌تر است و هم در مقایسه با وجود خارجی خاصِ محقق یا متصور این ماهیات، وجود ذهنی آنهاست. به نظر حکماى اسلامى مسئله حکایتگرى و انکشاف علم نسبت به معلوم و تطابق میان آندو متکى بر اتحاد ذاتى و ماهوى است؛ زیرا بى‌شک وجود خارجى با وجود ذهنى مغایرت دارد و هیچ کس نمى‌گوید در هنگام علم موجود خارجى به ذهن منتقل و نزد او حاضر مى‌گردد. بلکه بى‌گمان وجودى دیگر و مستقل است. حکماى اسلامى از طریق اتحاد ماهوى میان وجود ذهنى و وجود خارجى فاصله میان ذهن و خارج را برداشته و کاشفیت و حکایتگرى و انطباق را حلّ کرده‌اند.
سیر اندیشه‌‌های عرفان زاهدانه در متون فارسی منثور (از آغاز تا سده ششم هجری)
نویسنده:
روح‌اله رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف) موضوع و طرح مساله(اهمیت موضوع و هدف):تحقیق در عرفان زاهدانه در کنار تحقیق در انواع دیگر نگرشهای عرفانیمانند عرفان صوفیانه و عرفان عاشقانه از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از اصلی ترین دلایل اهمیت این نوع تحقیق، آن است که عرفان زاهدانه بر مبانی آشکار و روشنی استوار است و مولفه های دقیق و تعریف شده ای دارد. بنابراین در چنین تحقیقات بنیادی نظری، ذکر مولفه ها و عناصر تشکیل دهنده یک بینش و نگرش عرفانی می تواند نتایج قابل اعتماد و استنادی به همراه داشته باشد و در نتیجه به اهداف اصلی تحقیق؛ یعنی رسیدن به حقیقت موضوع و آشکار شدن مصادیق بیرونی آن در ضمن تطبیق و مقایسه این مصادیق با انواع نگرشهای دیگر منجر گردد.ب) مبانی نظری(شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها):مرور مختصری از منابع:منابع اصلی مورد تحقیق ، متون عرفانی و صوفیانه منثور فارسی است؛ مانند "کشف المحجوب" هجویری، "شرح تعرف" مستملی بخاری، "کیمیای سعادت" امام محمد غزالی،"طبقات الصوفیه" و "مجموعه رسائل فارسی"(هردو از خواجه عبدالله انصاری).جهت غنای بیشتر تحقیق، در کناراین منابع از برخی از مهمترین منابع صوفیه مثل؛"قوت القلوب" ابوطالب مکی، "التعرف لمذهب التصوف" کلاباذی و "اللمع فی التصوف" ابونصر سراج طوسی- که به زبان عربی نگاشته شده اند- نیز استفاده شده است. البته از این میان به سبب اینکه کتاب قوت القلوب دارای مضامین زاهدانه بیشتر و برجسته تری است، بیش از کتب دیگر مورد توجه قرار گرفته است.چارچوب نظری تحقیق:چارچوب نظری تحقیق در عرفان زاهدانه بر پایه دو مولفه اصلی: سختگیری بر نفس و التزام به آداب و مبانی شرع استوار است. به عنوان نمونه، اهم مصادیق سختگیری بر نفس در عرفان زاهدانه عبارتند از؛ مذمت دنیا و امر به ترک آن، ستایش از فقر و درویشی و گرسنگی، ترس از گناهان و فرجام کار انسان در آخرت، تحمل ریاضات و مشقات بدنی.مصداق کلی التزام به آداب و مبانی شرع نیز بزرگداشت مقاماوامر و احکام شریعت اسلام(قرآن کریم و احادیث نبوی و سیره بزرگان دین) است که مصادیق و نمودهای جزئی آن شامل نکوهش ابلیس، تعظیم ارکان شریعت اسلام مانند حج و نماز، ترغیب به فراگیری علم و دانش و لزوم حفظ و کتابت آن، پرهیز و یا احتیاط در کاربرد لفظ «عشق» در بیان معنای محبت و دوستی، توجه به مقوله کرامات و توجیه عقلی و منطقی امکان وقوع آنها و قول به جدایی بین بشر حادث و خداوند قدیم می باشد.پرسشها و فرضیه ها:1-زهد چیست؟زهد در لغت به معنای روی گرداندن است و در اصطلاح؛ روی گرداندن از دنیاست که اصلی کلی است و با ابزارهایی چون تحمل گرسنگی و التزام فقر و درویشی و گوشه نشینی و عدم مخالطت و مصاحبت با جمع تحقق می پذیرد.2- عرفان زاهدانه به چه معناست؟عرفان زاهدانه نوعی از بینش عرفانی است که بر بنیاد دو مولفه اصلی؛ سختگیری بر نفس و التزام به آداب و مبانی شرع قرار دارد. این دو مولفه مجموعا ماهیت ساختاری این نوع از بینش عرفانی را تشکیل می دهد و البته اساس آموزه های آن از منابع اصلی شریعت اسلام(قرآن کریم، احادیث نبوی و سیره بزرگان دین) نشات می گیرد. اما در پاره ای از مبانی آموزه های آن، خروج از نهج قویم و صراط مستقیم تعالیم اصلی شریعت دیده می شود که در مقابل زهد پسندیده و معقول مورد اشاره در اصل شریعت، به نوعی زهد منفی منجر گردیده است؛ مانند قول به مذمت کل دنیا و التزام فقر و مسکنت مذلت آمیز و درکل، تحمل ریاضات جسمی و روحی طاقت فرسا و جنون آمیز، که مجموع این ملاحظات می تواند در ارزشگذاری اندیشه ها و صاحبان اندیشه های زاهدانه مورد توجه قرار گیرد و از دیدگاه نقد عقیدتی، بنیانهای فکری آن را دچار تزلزل نماید.پ) روش تحقیق(شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها):مفهوم عرفان زاهدانه(با مولفه های یاد شده)چه در مقدمه و چه در ضمن مباحث مطرح شده در متن رساله دقیقا تعریف و تبیین گردیده است. البته این مفهوم غالبا همراه با ذکر نمونه ها و تطبیق و سنجش عناصر آن با عناصر صوفیانه و عاشقانه می باشد.بنابراین اگرچه موضوع اصلی این رساله حول محور عرفان زاهدانه در گردش است، امابرای سهولت در فهم بن مایه های آن، چندین مبحث فرعی از بینشهای عرفانی دیگر نیز مطرح گردیده است؛ مثل مبحث شطح و مبحث دفاع از ابلیس و فرعون که از عناصر اصلی عرفان عاشقانه می باشند و صرفا جهت سنجش تطبیقی عناصر زاهدانه و عناصر عاشقانه ذکر گردیده اند.ت) یافته های تحقیق:اندیشه های زاهدانه به دلایل متعددی بر اندیشه های صوفیانه و عاشقانه برتری دارد.عمده ترین این دلایل؛ تکیه و تعهد صاحبان این اندیشه ها به منابع اصلی شرع می باشد که به عنوان یکی از دو مولفه تشکیل دهنده بینش عرفانی زاهدانه از آن یاد شده است. مثلا اینکه بسیاری از مشایخ و محققان وابسته به مکتب زاهدانه برای بیان معنای محبت از کاربرد لفظ عشق پرهیز نموده اند، بدین دلیل است که به لفظ عشق در قرآن کریم و احادیث موثق پیامبر(ص) تصریح نشده است. بنابراین، این مشایخ و محققان عرفا حتی خود را مجاز به بدعت گذاری در انتخاب الفاظ نمی دانستند، چه رسد به اینکه در بیان معانی آیات و احادیث نبوی به تاویل(و به نوعی بدعت گذاری در انتخاب معانی) متمسک شوند. به همین سبب است که استنباط معانی تاویلی و غریب از آیات و احادیث در بسیاری از متون اصلی تصوفتا سده های چهارم و پنجم هجریبسامد چندانی ندارد. در حالی که از قرن ششم بدین سو و با ورود عناصر اندیشه ای عاشقانه بسامد تاویل درمتون عرفانی(به ویژه متون نظم) نوعی مشخصه متکرر سبکی (Recurrent Stylistic Features)محسوب می شود.ث) نتیجه گیری و پیشنهادها:از لحاظ تاریخی، بیشترین بسامد اندیشه های زاهدانه در قرن دوم هجری وجود دارد.عرفا و مشایخ این قرن- جز رابعه عدویه- به عناصر اصلی عرفان زاهدانه ؛ از نکوهش مال و منال دنیوی و ستایش از فقر و درویشی و تعهد به مبانی شریعت سختملتزم و پایبندند. در قرن سوم هجری در احوال کسانی چون بایزید بسطامی و ابوبکر شبلی و حلاج و ابوبکر واسطی و ابوالحسین نوری عناصر اندیشه ای عاشقانه به وفور دیده می شود؛ مثل ستایش از ابلیس و تعرض به آداب شریعت همچون نماز و حج و قول به اتحاد و فنا با خداوند و...که با اندکی مسامحه می توان این قرن را قرن رواج و بسط اندیشه های عاشقانه دانست.اما در قرون چهارم و پنجم هجری، مخصوصا با ظهور بزرگترین محققان عرفان مثل ابونصر سراج و ابوبکر کلاباذی و ابوطالب مکیو ابوالحسن هجویری و امام محمد غزالی، نه تنها نوعی بازگشت به مبانی زاهدانه در عرفان به وجود می آید، بلکه این اندیشه هاصورت نظام مند و تئوریزه شده به خود می گیرد و در حقیقت در این دو قرن، عرفان زاهدانه از شکل ساده قرن دوم به مکتبی استواربا نظریه های آکادمیک در می آید.شایسته است که تحقیقی مفصل از این دست که نگارندهدرباره عرفان زاهدانه انجام داده، درباره انواع نگرشهای دیگر مخصوصا عرفان عاشقانه صورت گیرد و از راه استقراء کامل، نتایجی که در این تحقیق به صورت کلی ، از طریق استقراء نسبی حاصل شده آشکار گردد و صحت و سقم پیش فرضهای مطرح شده در این رساله به محک درست سنجیده آید.
نقش طهارت روحی و معنوی در کسب معرفت
نویسنده:
زهرا خراسانی قمصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم و معرفت، حقیقت آن، راه‌های دستیابی و شرایط و موانع آن یکی از مهمترین موضوعاتی است که در دین اسلام مطرح شده است.آیات و روایات اسلامی جایگاهی بس رفیع برای شناخت قائل هستند، ماهیت علم را ماهیتی نورانی می‌دانند و اگر چه راه‌های مختلفی برای دستیابی به شناخت بر اساس ابزار درکی که خداوند در وجود انسان نهاده ـ حس و عقل و قلب ـ معرفی می‌کنند، ولی اولا راه‌های کسب معرفت را منحصر به حس و تجربه و عقل و استدلال نمی‌دانند، بلکه تقوا و طهارت روحی را نیز یکی از مهمترین عوامل ایجاد شناخت می‌دانند. ثانیا شرطی را برای راه گشا بودن روش‌های کسب علم و کار آمد بودن ابزار شناخت ضروری می‌شمرند، این شرط در قدم اول، دور بودن از هر نوع رجس اعتقادی یعنی کفر، شرک ، نفاق و شک و تردید و در قدم دوم دوری از رجس عملی یعنی گناهان و رذایل اخلاقی است، همان آلودگی‌هایی که حجاب بر دو نعمت بزرگ خداوند در راه شناخت یعنی عقل و قلب هستند، و این همه حاصل نمی‌شود جز با روی آوردن به ایمان و یقین و مزین شدن به زینت تقوا و در یک جمله ایجاد طهارت روحی و معنوی در درون انسان. که اگر چنان چه عملی شود هم موجب می‌شود پیمودن راه‌های معمول برای طلب علم و فهم، در نهایت منجر به ایجاد نور علم در قلب شود و هم اینکه معرفت‌هایی که محصول مستقیم تقواست و با این راه‌ها قابل کسب نیست، برای انسان حاصل شود. تنها در این حالت است که انسان به حقیقت معرفت همراه با تمام فضایل آن نائل می‌شود، در غیر این صورت آنچه حاصل او می‌شود علم واقعی نخواهد بود.
  • تعداد رکورد ها : 182