جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 231
تبیین حدوث و قدم عالم از دیدگاه متون دینی و مقایسه آن با دیدگاه علامه حلی، میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیدجواد احمدی ؛ استاد راهنما: ابوالفضل کیاشمشکی ؛ استاد مشاور: حمیدرضا رضانیا ؛ استاد مشاور: محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله حدوث و قدم عالم از زمان‌های دیرین افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در متون دینی نیز، عالم (همه مخلوقات) به صفت «حدوث» معرفی گردیده و «قِدَم» منحصراً برای حق‌تعالی اثبات شده است. دانشمندان در تفسیر آیات و روایات دالّ بر حدوث عالم، نظرهای متفاوتی ارائه نموده و از هماهنگی دیدگاه خود با متن دینی دفاع کرده‌اند. از دیدگاه‌های مهم در این زمینه، نظریّه کلامی علامه حلّی، دیدگاه حدوث دهری میرداماد و حدوث زمانی مورد نظر صدرالمتألّهین است. بررسی میزان هماهنگی دیدگاه‌های سه گانه با مفاد متن دینی، مستلزم تبیین اجمالی سه نظریّه مذکور و مقایسه آن با معنی مستفاد از آیات و روایات است. از این رو، با تحلیل و پژوهش پیرامون آیات و روایات ناظر به حدوث عالم، چنین استنتاج شد که «زمان» از جمله مخلوقات و متصف به حدوث است؛ پس دیدگاه حدوث زمانی از منظر متن دینی قابل پذیرش نیست. از سویی دیگر، نظریه قدمت غیری و حدوث ذاتی عالم نیز خلاف ظاهر متن دینی است؛ چه این که ظهور آیات و روایات بر تأخّر انفکاکی وجود عالم از وجود خالق است، به این معنی که هستی عالم مسبوق است به عدم مقابلی که بدون تقیّد به زمان با وجود عالم در تناقض می‌باشد و با آن قابل جمع نیست. به عبارت دیگر، وجود جمیع ماسوی‌الله دارای ابتداء و آغازی فرازمانی است و زمان (زمان حاصل از تغیر تدریجی وجود عالم طبیعت) توأم با آفرینش اولین موجود مادی از کتم عدم واقعی، آغاز گردید.با بررسی آثار و کتاب‌های علامه حلّی، میرداماد و صدرالمتألهین، معلوم شد که ایشان بر این نکته اتفاق نظر دارند که دیدگاه حدوث زمانی مبتلا به ضعف و اشکال است؛ چنان‌که دیدگاه حدوث ذاتی و مسبوقیت وجود ممکنات به عدم ذاتی را صرفاً یک تحلیل عقلی و مبیِّن اصل نیازمندی هر مخلوقی به خالق هستی‌بخش دانسته‌اند که حدوث مورد نظر متن دینی را تأمین نمی‌کند. بنابراین هر سه دانشمند مذکور، عقیده به قدمت غیری عالم را خلاف آموزه‌های دینی اعلام نموده‌اند. ایشان قائل به حدوث عالم به معنی مسبوقیت جمیع ماسوی‌الله به عدم مقابل می‌باشند. با این تفاوت که صدرالمتألهین، حدوث مستفاد از متن دینی را حدوث زمانی تشخیص داد و بر اساس نظریه حرکت جوهری و این‌که «زمان» بُعد و امتدادی از وجود تدریجی عالم طبیعت است، بیان نمود که آیات و روایات بر قدمت فیض الهی و حدوث زمانی مستفیض (آفرینش لحظه به لحظه و حدوث تدریجی عالم اجسام) دلالت دارد. اما علامه حلّی تأکید نمود آن سان‌ که تبیین قدمت خداوند نیازی به عنصر «زمان» ندارد، معنی و حقیقت حدوث عالم نیز بی‌نیاز از «زمان» می‌باشد و عالم به نحو ابداعی (بدون احتیاج به ماده پیشین و زمان سابق) با سابقه عدم محض غیرزمانی آفریده می‌شود و ازاین‌رو، هستی عالم ـ به لحاظ بدایت و آغاز ـ منتهی به عدم مقابل فرازمانی است.میرداماد نیز ضمن تأیید مسبوقیت وجود همه مخلوقات (مجرد و مادی) به عدم واقعی غیرمقید به زمان، آن عدم را عدم دهری (لاشییء مطلق) نام نهاد که با جعل وجود مخلوق توسط آفریدگار، به نحو کلی نقض و طرد می‌گردد. میرداماد معتقد است، عدم دهری با ویژگی صراحت و خلوص و پیراستگی از هرگونه امتداد حقیقی یا وهمی و متوهم، با هستی ممکنات در تقابل و تناقض است و موجب تأخر انفکاکی آنان از وجود خالق می‌باشد.به نظر می‌رسد سه دیدگاه مذکور (به‌طور کلی و با قطع نظر از میزان صحّت مبانی و ادله) در محور‌های ذیل با نتایج حاصل از بررسی آیات و روایات، هماهنگ‌اند: 1. نفی حدوث ذاتی؛ 2. نفی ازلیت غیری عالم؛ 3. مردود دانستن حدوث زمانی منسوب به متکلمان؛ 4. مسبوقیت وجود عالم به عدم مقابل؛ 5. تأخّر انفکاکی هستی مخلوقات از وجود خالق؛ 6. ابداعی بودن فاعلیت خداوند؛ 7. پیراستگی وجود پروردگار از زمان و یا هرگونه امتداد وهمی و متوهّم.
دیدگاه میرداماد در اصالت یا اعتباری بودن وجود
نویسنده:
محمد مصطفائی، عبدالحسین خسرو پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از مسائل مبنایی در فلسفه اسلامی بحث اصالت وجود یا ماهیت است که ثمره آن در مباحث صفات، سنخیت و رابطه وجودی میان خلق و خالق است. مشهور برآن است که میرداماد از قائلین به اصالت ماهیت بوده است؛ اما شواهدی در آثار میرداماد از جمله مفاض بودن وجود از خداوند، هم سنخی وجود خدا و وجود ممکنات، بیان برهان صدیقین، تساوق وجود و تشخص، رابطی بودن وجود ممکنات، وعاء بودن دهر برای وجود، مجعول بودن وجود، نظام وحدانی عالم، انقسام موجود به واجب و ممکن وجود دارد که وی را جزء قائلین به اصالت وجود قرار می دهد. جمع بین دو بیان ما را به این نتیجه می رساند که: دعوای اصالت ماهیت یا وجود اختلافی لفظی است، در عبارات میرداماد باید بین اعتبارات مصدری و حقیقی وجود تمییز داده شود، در فلسفه میر تفاوتی بین وجود و تقرر مشاهده میشود ،تقرر در فلسفه میر همان وجود در فلسفه ملاصدرا است که با جایگزینی آنها اختلاف مرتفع خواهد شد.
تحلیل صفات فعل خداوند از طریق وجود رابط
نویسنده:
حسن عزیزی، مهدی دهباشی و موسی ملایری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین صفات فعل خداوند به نحوی که انتساب آنها به خداوند با اعتقاد به بساطت مطلق او سازگار باشد یکی از مهمترین مسائل کلامی و اعتقادی ادیان توحیدی است که حل آن بدون در نظر گرفتن مبانی منطقی و فلسفی میسر نخواهد شد. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از معنای خاصی که از وجود و وجود رابط در حکمت متعالیه شده است، نحوهی موجودیت این صفات بررسی شود. صدرا تقسیم سه گانهی وجود را تغییر داده و وجود رابطی را منحل در وجود رابط میکند. مسئلهی اصلی ملاصدرا در این طرح، ربط موجودات متغیر به خداوند بسیط الحقیقه بوده است. در فلسفه مشاء مخلوقات که مظهر صفات فعل خداوند هستند رابطی تلقی میشوند. رابطی بودن موجودات نحوهای از هویت و استقلال را برای آنها در کنار حقیقت حق تعالی اثبات میکند. ملاصدرا با بسیط انگاشتن قضایا و رابط دانستن وجودهای رابطی مبنای منطقی و فلسفی استواری را برای انقلابی بزرگ در نگرش به موجودات جهان هستی پایه ریزی کرده است. در نتیجه این نگرش هویت و استقلال موجودات امری اعتباری تلقی شده و مانند رابط قضیه به صورت موجود در موضوع تقلیل مییابد. این تحلیل میتواند تعارض بین وجود صفات و بساطت ذات را از میان بردارد .
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
واکاوی مکتب فلسفی اصفهان (با تاکید بر جایگاه میرداماد)
نویسنده:
ابوالفضل کاکویی، مراد کیانی پور
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
فلسفه اسلامی علمی است که از گرایشات و شاخه های علوم اسلامی نشأت گرفته است به این معنا که همگی منشاء و بنیاد دینی داشته اند براین اساس در این شاخه مکاتب مختلفی چون مکتب مشاء، اشراق و...جا گرفته که هر کدام در هر حوزه دارای فرد مؤسس و نامداری است. در این راستا هر یک از فلاسفه به شهر و یا کشور خاصی مربوط می شده اند که گاه خود نیز مؤسس یک فرقه و یا مکتب در میان مردم شهر خویش است. میرداماد از حمله افرادی است که بنیانگذار مکتب فلسفی در شهر اصفهان (بالاخص در دوره صفوی) است و پس از وی ملاصدرا این مهم را ادامه داد. براین اساس پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی درصدد واکاوی و تبیین میرداماد در مکتب فلسفی اصفهان است. برای رسیدن به این منظور نوشتار حاضر پس از بیان مساله به تبیین و توصیف واژه های مهم در این حیطه پرداخته و سپس در بخش دوم به تحلیل فلسفه اسلامی در بطن تمدن و فرهنگ اسلام پرداخته و درانتها تبیین نقش حکیم میرداماد را مد نظر قرار داده است. ره آورد این مهم این است که باتوجه به مرکزیت شهر اصفهان در دوران صفوی و حضور وی در این شهر عاملی جهت تأسیس مکتب فلسفی در اصفهان شد تاجایی که همگان از نقاط گوناگون برای فراگیری این مهم به این شهر و شخص رجوع می کردند.
دو فیلسوف، یک فلسفه: در باب میرداماد و میرفندرسکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میرداماد و میرفندرسکی هر دو از حکمای عصر صفوی و معاصر یکدیگر بودند. عصر صفوی یکی از اعصار مشعشع این کشور است که بستر ایجاد تمدنی را فراهم ساخته و تا سال ها تأثیر به سزایی داشتند. امّا این دو شخصیت بزرگوار که در این دوره با یکدیگر معاصر بودند و به خوبی یکدیگر را درک کرده بودند، دو شخصیتی کاملاً متباین با یکدیگر بودند. اگر دقت کنید در طول تاریخ ایران زمین تا زمانی که فیلسوفانی نظیر میرداماد و میرفندرسکی ظهور می کنند، تنها حکومتی که توانست شیعه را مذهب رسمی اعلام کند، سلسله صفویه بود. به همین دلیل حکمت و فلسفه ای که با بن مایه های شیعی در این عصر تألیف شد به واسطه چنین موقعیتی بود. دو فیلسوف عصر صفویه یعنی میرداماد و میرفندرسکی فلسفه و حکمتشان را بر پایه تعالیم شیعی و حکمت شیعی اهل بیت (ع) استوار ساختند….
بازنگری نظریۀ ارتسام ابن‌سینا: نفی علم حصولی از واجب‌تعالی و تطبیق آن بر نظریۀ عرفا
نویسنده:
میثم زنجیرزن حسینی، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از دشوارترین مسائل فلسفی، چگونگی علم واجب‌تعالی به اشیا قبل از ایجاد آن‌هاست. حکما و عرفا دیدگاه‌های متفاوتی دارند. ابن‌سینا علم را قبل از ایجاد اشیا با نظریۀ صور ارتسامیه‌ای تبیین می‌کند که متأخر از ذات واجب‌تعالی هستند. ازآنجاکه دیدگاه وی بسیار دشوار است، برخی متأخرین تصور کرده‌اند منظور ایشان از علم ارتسامی، علم حصولی برای واجب است؛ برهمین‌اساس اشکالات متعددی بر آن وارد کرده‌اند. این پژوهش 1) این قرائت نادرست را پیراسته و ثابت می‌کند که مراد ابن‌سینا از صور ارتسامیه، اثبات علم حصولی برای واجب‌تعالی نیست، بلکه ایشان نیز به علم حضوری برای باری‌تعالی معتقد است؛ 2) می‌توان دیدگاه صور ارتسامیه را بر نظریۀ علم الهی در مرتبۀ حضرت ارتسام عرفا نیز تطبیق کرد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 47
رابطه عقل وشرع از دیدگاه میرداماد و فیض‌کاشانی
نویسنده:
مجتبی سرگزی پور؛ نادر مختاری افراکتی؛ امیر بارانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل و شرع مباحثی نو در حیطه­ی علوم انسانی نیست و کتب اندیشمندان مشحون از تحلیل­های عمیق در این باب است. آنچه در بحث مذکور حائز اهمیت است، سخن از ارتباط این دو است. کاشانی برخلاف مسلک اخباری خود به استفاده­ی گونه­ای­ از عقل در فهم احکام شرع معتقد است، به این شکل که از عقل استدلالی به­عنوان یک ابزار برای رسیدن به حکم شرعی از منابع تعریف­شده آن به کار گرفته می­شود. این سخن بر خلاف نظر معتقدین به دلیل عقلی، و مباین با نظر کسانی است که عقل را منبع استنباط حکم شرعی می دانند؛ نوع نگرش او نسبت به عقل و ماهیت ابزارگونه­اش برای رسیدن به حکم شرعی از منابع تعریف شده، شیوه­ی تفقه وی را به مجتهدان نزدیک می­سازد و روش تفقه اخباری او را از دیگر اخباریان متمایز می­کند. میرداماد عقل را نیروی مدرک واقعیت خارجی و تشخیص­دهندۀ حقیقت از خطا می‌داند. وی طرفدار نظریه‌ی تحسین و تقبیح عقلانی افعال است و معتقد به تلازم بین حکم عقل و شرع بوده و عقل را یکی از منابع معرفت و شناخت انسان می‌داند. او معتقد است که هر دو مقوله از یک حقیقت عینی و خارجی خبر می‌دهند. از این رو، اِخبار عقل و شرع هماهنگ با یکدیگر است و این سخن با ذات حقیقت سازگار است، زیرا حقیقت به حسب ذات خود، با تعدد و دوگانگی سازگار نیست. به اعتقاد وی حقیقت ازآن جهت که حقیقت شناخته می‌شود یگانه است، لذا آنچه شرع به دست می‌دهد با آنچه عقل به آن می‌رسد یکسان و متلازم است.
محمدباقر بن محمد  میرداماد
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
کلیدواژه‌های اصلی :
رویکرد اشراقى ابن‏ سینا در هستى‏ شناسى
نویسنده:
محمّد محمّدرضایى، احمد سعادت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
کلیدواژه‌های فرعی :
حکمت متعالیه , عالم عقول , اصالت ماهیت , آفرینش (اِبداع) , اشارات و تنبیهات , برهان هدفمندی , هستی شناسی عرفانی , تمایز وجود از ماهیت , امتناع صدور کثرت از وحدت , صوفیه (فرق کلامی) , حدوث عالم Ḥudūt̲h̲ al-ʿĀlam , جهان بینی اسلامی , امتناع ماهیت بر خدا , علم الهی به جزئیات , علم الهی به جزئیات بروجه کلی , رساله حی بن یقظان , رساله سلامان و ابسال , خوارق عادات , وجوب و امکان , تجارب عرفانی (تجربه عرفانی) , آموزه های وحیانی , قاعده «الواحد» , باطنی گری , وحدت گرایی , الهیات شفا (ابن سینا) , زبان تمثیلی در عرفان , تفاوت میان عارف و زاهد و عابد , فلسفه مشرقی , ذوق عرفانی , استدلال (برهان) طبیعی , لذت , لذت عقلی , محرک اول , محرک اول غیر متحرک , ممکن بالذات , ماهیت علت غایی , شی ء واجب الوجود , اصالت وجود , بساطت واجب(امور عامه) , احکام علت فاعلی , ممتنع بالذات , برهان حرکت , نفوس ناطقه فلکی , فلسفه نبوی , عقل نظری((مدرک مربوط به نظر)، مقابل عقل عملی) , بلهاء , رساله های تمثیلی ابن سینا , اشارات ابن سینا به حکمت مشرقی , شوق اجسام به خدا , حکمت ایمانی , غایت حرکت طبیعت , حرکت شوقی به طرف خدا , جسم نامتناهی , فرشته شناسی اشراقی , مراتب عرفان , تشبه به اله , فرشته باوری , مراتب عرفان از نظر ابن سینا , توجیه فلسفی خوارق عادات , تبیین جهان معنوی , جهان پیشا تجربی , شهود عقل فعال , حرکت فلکی , اختلاف وجودی ممکنات , اقسام تقدم , فلک اقصی , تطبیق عقول بر ملائکه , فرشته شناسی سینوی , عرفی شدن فلسفه و علم در غرب , ابن سینای متقدم و متأخر , قدسی شدن علم و اندیشه ,
چکیده :
نوشتار حاضر تلاش دارد تا برخلاف ذهنیت غالب درباره ابن‏سینا رویکرد نوینى از تفکرات وى را طرح کند و آن را به اثبات برساند. طبق این رویکرد، ابن‏سینا علاوه بر تفکر استدلالى از تفکر عرفانى و اشراقى نیز بهره‏مند است؛ امّا تفکر اشراقىِ وى در زیر تار و پود استدلال‏هاى تعلیمى و مکتب بحثى سینوى پنهان مانده است. گفتنى است که رسالت نوشتار حاضر واگشایى این تجربه حضورى و ذوقى است، تجربه‏اى که مى‏توان از آن تعبیر به «عرفان عقلى» کرد. بنابه این رویکرد، رساله‏هاى اشراقى ابن‏سینا و همین‏طور نمط‏هاى سه‏گانه اشارات وى ـ همگى ـ ساختار، رویکرد، و هدف واحدى دارند. افزون بر این، کلّیت فلسفه ابن‏سینا نیز داراى نظامى واحد و ساختارى یگانه است و رساله‏هاى اشراقى و نیز سه فصل پایانى اشارات، در حاشیه تفکر این فیلسوف قرار ندارند؛ بلکه در متن نظام فلسفى و تفکر او، همراه با دیگر مکتوبات وى، هدف واحدى را دنبال مى‏کنند. بر این اساس، هستى‏شناسى ابن‏سینا تفاوتى آشکار با هستى‏شناسى ارسطو دارد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 87
  • تعداد رکورد ها : 231