جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2892
نقد و بررسی نظریه جسم انگاری روح بر اساس دیدگاه فلاسفه
نویسنده:
محمد ذبیحی, پروین نیک سرشت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقيقت نفس، يكی از مهمترين موضوعاتی است كه از ديرباز مورد توجه بشر واقع شده و ذهن بسياری از انديشمندان را به خود معطوف كرده است. يكی از پيچيده ترين مباحث در اين باره، مسئله تجرد نفس است. هم ترازی خودشناسی با خداشناسی در آموزه های دينی، نشان از جايگاه بس رفيع اين پديده شگفت انگيز عالم خلقت دارد. تأكيد آيات و روايات بر فنای بدن و بقای نفس، مسئله ادراكات، تخيلات، خواب ديدن و از همه مهمتر ماندگاری نفوس و ثواب و عقاب اخروی، فيلسوفان و متكلمان اسلامی را بر آن داشته است كه در حد توان، حجاب از چيستی و هستی اين معمای رازآلود هستی بركشند. در اينكه حقيقت و ماهيت نفس چيست، انديشمندان ديدگاههای مختلفی ارائه كرده اند. پژوهش حاضر با ارائه گزارشی از ديدگاه متكلمان اسلامی و نقد دلايل آنان، در ادامه به بيان دلايل فيلسوفان اسلامی در خصوص تجرد نفس پرداخته است و در نهايت با ارزيابی دو ديدگاه به اين پرسش اساسی پاسخ می دهد كه چرا متكلمان كه وظيفه آنان دفاع از گزاره های دينی است، با توجه به تصريحات نقلی در خصوص تجرد روح، ديدگاه جسم انگاری را درباره روح پذيرفته اند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 96
ملاک ها و ویژگی های مکتب کلام فلسفی در شیعه (با روی کرد به آثار فیاض لاهیجی)
نویسنده:
مجید صادقی حسن آبادی، حمید عطایی نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
یکی از مهمترین گرایش ها و مکاتب کلامی پدید آمده در کلام تشیع، مکتب کلام فلسفی است. این مکتب که در قرن هفتم توسط خواجه نصیرالدین طوسی (م 672 ق) تأسیس گردید، در ادامه توسط پیروان او مانند علاّمه حلّی (م 726 ق) وفیاض لاهیجی (م 1072 ق) بسط و گسترش یافت و در اندک زمانی، تبدیل به جریان غالب و حاکم در کلام شیعه گشت در این مقاله، در صدد آنیم که پس از ارائه ی تعریفی دقیق و جامع از کلام فلسفی، با توجه به نگاشته های کلامی لاهیجی، ملاک ها و ویژگی‌های این مکتب کلامی، از جمله استفاده از اصول، قواعد و اصطلاحات فلسفی در تبیین مباحث کلامی را بازشناسی و معرّفی نماییم. شناخت این ویژگی ها و خصائص در تجزیه و تحلیل آرا و اندیشه های کلامی متکلّمان این مکتب از اهمیت فراوانی برخوردار است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 32
رابطه نفس و بدن از دیدگاه بوعلی سینا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
منصوره ناجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‌گاه که گفته می‌شود رابطه نفس و بدن چگونه است؟ این پرسش خود متضمن اذعان ضمنی به دو ساحت عمده در وجود انسان است. این که رابطه دو شی، فرع بر وجود آن دو چیز است، نیز امری مسلم و غیر قابل خدشه می‌باشد. پذیرفتن مغایرت بین نفس و بدن از سویی و چگونگی تبیین ارتباط این دو از دیگر سوی، شکل دهنده سنگ‌بنای یک نگرش جامع و عمیق فلسفی در انسان‌شناسی است.از این‌رو مساله ارتباط نفس و بدن یکی از موضوعات مهمی است که در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که آگاهی از آرای فلاسفه بزرگ اسلامی به‌ویژه دو چهره پر فروغ شیخ الرئیس ابو علی سینا و علامه طباطبایی (ره) و مقایسه نظریات ایشان دغدغه اصلی این رساله می باشد.از آن‌جا که ابن سینا نفس را روحانیه الحدوث می داند، رابطه نفس و بدن را از نوع رابطه آلت با صاحب آلت می‌داند به نحوی که نفس برای استکمال خود بدن را به عنوان ابزار به خدمت می‌گیرد و به عبارتی رابطه تدبیری با بدن دارد. از سوی دیگر ایشان معتقد است که تعلق نفس به بدن از نوع تعلق عرضی است نه ذاتی، به این معنا که نفسیت نفس (تعلقش به بدن) امری خارج از ذات و حقیقت نفس می‌باشد.ابن سینا علی‌رغم مغایر دانستن نفس و بدن، با تاکید فراوانی در تاثیر و تاثر متقابل نفس و بدن سخن گفته است.هم‌چنین وی معاد روحانی را با دلیل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است .علامه طباطبایی(ره) نیز با نظریه جسمانیه الحدوث و حرکت جوهری نفس، تعلق و ارتباط نفس و بدن را ذاتی و حقیقی دانسته که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. ویبا اثبات عالم مثال، دو حیات و زندگی پس از مرگ برای انسان قائل است؛ حیات برزخی و حیات اخروی.ارتباط نفس با بدن به عالم طبیعت ختم نمی‌شود بلکه به بدن مثالی و بدن اخروی نیز کشیده می‌شود.
سعادت در عقل و نقل با نظر به آثار شیخ الرئیس (ره) و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مهرداد گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان به طور فطری خواهان دستیابی به لذت وسعادت است .لکن هر شخص با توجه به شناختی که از خود وعالم یا عوالم پیرامونش دارد درمصداق خارجی به دنبال نوعی خاص از سعادت می رود .اما عقل سلیم و نقل معصوم تنها نوع خاصی از سعادت را حقیقی ولایق شان انسان دانسته ودیگر سعادتها را مجازی ونالایق انسانمی داند . در اینجا ازحیث عقلی به فرموده های دو فیلسوف عقل نگر علامه سید محمد حسین طباطبایی(ره) وشیخ الرئیس بو علی سینا (ره)واز حیث نقلی به آیات الهی و روایات معصومین(علیهم السلام )نظری می افکنیم.شیخ با پذیرش سعادت بدن به واسطه تعدیل درقوای جسمانی سعادت حقیقی را مربوط به نفس وآنرا در این می داند که نفس ناطقه به جهانی عقلی تبدیل شود که در آن، صورت همه‌ی هستی و نظام معقول آن و خیری که به آن إفاضه می‌شود، نقش بندد .درنتیجه بتواند چیزی را که حُسن و خیر مطلق و کمال حق است، مشاهده کند و با آن متحد شود.علامه نیز با پذیرش سعادت بدن- به سبب دوری از افراط وتفریط در قوای بدنی- کمال جوهر عاقل یعنی نفس را درآن می داند که با رهایی از عالم ماده وخیال به عالم عقلی نائل آمده در آن تعقل ذات و حق نخستین تا جایی که وصول به آن ممکن باشد با روشنی خاص خود تحقق یابد. پس در این هنگام به جمیع لذائذ و سعادات بدون هیچگونه اشتغال بعضی از بعض دست می یابد در واقع کمال حقیقی برای انسان، همان وصول او به کمال حقیقی خویش، از نظر ذاتی و عوارض ذاتی است یا وصول او به کمال نهایی خود، از نظر ذات و وصف و فعلکه همان «فنای ذاتی» و «فنای وصفی» و «فنای فعلی» در حق سبحان است که از آن تعبیر به توحید ذاتی و اسمی و فعلی می‌شود [وَحدَهُ، وَحدَهُ، وَحدَه] و این مقام عبارت است از اینکه انسان در اثر این شهود در می‌یابد که هیچ ذاتی و وصفی و فعلی، جز برای خداوند سبحان برای دیگری وجود ندارد. و اما خداوند ومفسران کلام او ( تعالی)یعنی ائمه معصومین(علیهم السلام)خوشبختی وسعادت بدن ونفس انسان را مورد توجه قرارداده خوشبختی بدن مادی را دررسیدن به بهجت وسرور فردی واجتماعی البته به شرط حفظ شان وکمال روح که حقیقت انسان است میدانند وخوشبختی وسعادت نفس را دردخول انسان در بهشت ابدی وتنعم از نعمتهای آن معرفی می نمایند جایی که الم وغمی در آن راه نداشته لذائذ غیر قابل وصفی رادر خود جمع کرده ورضوان الهی راجلوه گر مینماید.بنابرآنچه مذکور گردید :عقل ونقل گرچه خوشبختی مادی را فی الجمله می پذیرند ولکن کمال و سعادت حقیقی انسان رادر رسیدن به بالاترین مراتب عقلانی و لقائ حق مطلق میدانند که دراین دنیا به سبب ضعف عالم ماده در مرتبه ای نازلتر ودر عالم آخرت در مرتبه ای والاتر است. (ناگفته پیداست که: با چنین وصفی که از سعادت حقیقی بیان گردید لذتها وسعادتهای مادی گرایانه که تنها مربوط به بدن فانی محفوف به انواع آلام وغمها وزودگذرمی باشند مجازی بوده ودر مقابل سعادت واقعی نفس ناطقه که جاودانه خالص و ابدی است بسیارپست و ناچیز است.)
انسان‌شناسی فلسفی ابن‌سینا، عرفانی مولانا، علمی داروین.
نویسنده:
کبری مشایخی قلاطوییه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، در قالب تحلیلی مستقل اندیشه‌های ابن سینا، مولانا و داروین در زمینۀ انسان شناسی به توصیف و مقایسه انسان شناسی فلسفی، عرفانی و نیز علمی پرداخته‌ایم. فلاسفه‌ به حقیقت کلی انسان می‌پردازند. به تعبیری به انسان در مقام چیستی و هستی انسان سروکار دارند. ابن سینا، معتقد است: نوع انسان قدیم است و پیوسته‌ انسان‌های‌ دیگری‌ بعد از آن‌ انسان‌ بوده‌اند.بنابراین ‌‌ایشان‌ قائل ‌به ‌‌دگرگونی ‌نفس‌ انسان نمی‌باشد. و نوع ‌انسان را از اول تا آخر موجودی ثابت و بدون تغییر می‌داند. وی‌ معتقد است مابه‌ الامتیاز انسان از سایر موجودات به نفس ناطقه اوست‌ از دید عرفا، انسان از جنبۀ باطنی و روحانی‌ موجودی‌ است توانمند و قابل. انسان مولانا، حامل ودیعۀ الهی بسیار گرانبهایی است. اگر او نبود، هیچ مخلوقی هستی نمی‌یافت. او هم چنین انسان را عالم صغیر می‌داند مبتنی بر عالم کبیر. وی ‌معتقد است همین امر مابه الامتیاز او از سایر موجودات می‌باشد و انسان‌ می‌تواند به مرحله‌ انسان کامل برسد. در انسان شناسی‌ علمی، به انسان‌ چنان که ‌هست‌، پرداخته ‌می‌شود یعنی‌ انسان در مقام تحقق. انسان شناسی‌زیستی ‌یا علمی، تصویر انسان بالفعل را بدست‌ می‌دهد. داروین‌ نیز پیدایش ‌آدمی ‌را صرفانتیجۀ‌انتخاب طبیعی‌ می‌داند. بر اساس‌ دیدگاه‌ داروین، تفاوت‌ انسان ‌با سایر موجوداتماهوی یا نوعی نیست. بلکه تفاوت به‌درجه است
اصل علیت از نظر ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
سمیه ایرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ي اصل عليت، معنا و جايگاه آن در جهان بحثي است که کمتر فيلسوف برجسته‌اي از آن غافل مانده باشد و به بررسي آن از منظر اصول و مباني فلسفي خود نپرداخته باشد. در اين رساله درباره‌ي اصل عليت در فلسفه‌ي ابن سينا و دکارت بحث شده است. محور بحث همانا علل چهارگانه‌ي ارسطويي است، يعني علت فاعلي، مادي، صوري و غايي. به طور کلي اساس بحث بر اين پايه بنا شده است که قانون عليت بر پديده‌هاي عالم هستي حاکم است.اين رساله، در چهار بخش تنظيم شده است: بخش اول کليات، بخش دوم، بحث عليت را در فلسفه‌ي ابن سينا و بخش سوم، بحث عليت را در فلسفه‌ي دکارت مورد بررسي قرار داده است. بخش چهارم، مقايسه‌ي اين دو فيلسوف در اصل عليت با يکديگر است.در هر سه بخش تأکيد بيشتر معطوف به علت فاعلي و غايي است. اقسام علت و معلول، تعريف علت و معلول، براهين اثبات علت فاعلي، روابط ساير علل با علت فاعلي، ممکن الوجود بودن عالم، نيازمندي معلول به علت، بحث غايت و ساير علل، از بحث‌هاي عمده‌ي اين رساله‌ به شمار مي‌روند. بنابراين در اين رساله، با فرض اينکه بين انديشه‌هاي ابن سينا و دکارت در مورد موضوعات مذکور تشابهات و نيز تفاوت‌هايي وجود دارد، تلاش مي‌شود ضمن تبيين نحوه تلقي هر يک از آن‌ها از اصول مورد نظر خود، بررسي دلايل ارائه شده و نحوه کاربرد آن‌ها در نظام فلسفي آن‌ها، جنبه‌هاي مختلف اين دو با هم تطبيق گردند تا ميزان تشابه و اختلاف و نيز ميزان استحکام ديدگاه‌هاي ارائه شده در تبيين ساختار فلسفي آن‌ها مشخص گردد.
نظریه عنایت؛ جایگاه و نتایج آن در فلسفه ابن‌سینا
نویسنده:
محمدصالح طیب‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دشوارترین مباحث فلسفه و کلام، مبحث عنایت الهی است. از یک طرف پیوند صفت عنایت با دیگر صفات الهی از جمله علم، اراده، علیت، حکمت، رضا و ... و از طرف دیگر ارتباط آن با مسأله احسن بودن نظام آفرینش و مسأله شرور بر پیچیدگی و دشواری درک این صفت الهی افزوده است. شاید بتوان گفت ابن سینا اولین فیلسوفی است که نظریه عنایت را یکی از ارکان خداشناسی فلسفی خود قرار داده و با طرح فاعل بالعنایه تحول شگرفی در این حوزه پدید آورد و تاحد زیادی جهت گیری فیلسوفان بعدی را چه در جهان اسلام و چه در مغرب زمین مشخص نموده است. چنانچه در‌ اندیشه‌های‌ ابن‌سینا درباره‌ عنایت‌ الهی‌ به‌ درستی‌ تأمل‌ شود، علی‌رغم‌ برخی‌ ابهامات‌ و کاستی‌ها نکات‌ بسیار دقیقی‌ در آن‌ وجود دارد که‌ افق‌های‌ گسترده‌ای‌ را برای‌ پژوهندگان‌ حقیقت‌ آشکار می‌سازد. عنایت،‌ از نظر او علم‌ حق‌ تعالی‌ به‌ موجودات‌ و نظام‌ آنهاست‌ و این‌که‌ تمامی‌ موجودات همراه با بهترین نظام حاکم بر آنها،‌ از احاطه علمی‌که‌ خداوند به‌ آنها دارد، پدید آمده‌اند. علیرغم اهمیت موضوع و ارائه پاسخ‌ تفصیلی‌ بسیاری‌ از مسائل مرتبط با عنایت الهی در کلمات‌ ابن‌ سینا و طرفداران‌ حکمت‌ مشاء‌، ولی متأسفانه در کمتر اثری همه لوازم و آثار فلسفی این نظریه در کنار هم دیده شده است به گونه ای که روشن نیست که آیا ابن سینا راه متفاوتی را نسبت به فیلسوفان قبلی پیموده است؟ آیا دیدگاه بوعلی در باب علم الهی، فاعلیت ایجادی خداوند و اراده الهی می تواند همه لوازم فلسفی عنایت الهی را آنگونه که مدنظر اوست، فراهم سازد؟ آیا نقدهایی که فیلسوفان بعدی به نظر ابن سینا در این باب دارند، این معضلات را برطرف نموده و یا مشکلات جدیدی را پدید آورده است؟ و دهها پرسش دیگر که همگی حاکی از ضرورت پرداختن به این موضوع است.نگارنده بر آن است که ابن سینا در این نظریه، اگرچه از عناصر بنیادی فلسفه ارسطوئی و نوافلاطونی در پیوند با تعالیم اسلام بهره برده است، ولی به هیچ وجه نمی توان نظریه او را طرحی تلفیقی و التقاطی محسوب نمود؛ بلکه نظریه ای نو و ابتکاری است که با هدف پاسخگویی به چرایی آفرینش و تبیین چگونگی آن و همچنین پاسخ به چگونگی علم خداوند به جزئیات، ارائه شده است. از نظر ابن سینا نظریه عنایت مبتنی بر سه رکن فاعلیت ایجادی، علم به نظام خیر و رضای حق تعالی به نظام خیر است. وی لازمه عنایت الهی را احسن بودن نظام آفرینش می داند و بدین منظور به تبیین چرائی و چگونگی دخول شرور در قضای الهی پرداخته است. سهروردی به علت نقدهای بنیادی که به تقریر ابن سینا از علم الهی و فاعلیت الهی دارد، نظریه عنایت را نمی پذیرد هرچند براساس مبانی خود احسن بودن آفرینش و نفی شرور را تبیین می کند. ملاصدرا اشتراک نظر بیشتری با ابن سینا دارد. وی اگرچه نظریه صور مرتسمه و ایجاد شیئ من شیئ را رد می کند ولی با ارائه اصلاحاتی نظریه عنایت را اثبات می کند.
کتاب نجات (النجاة فی المنطق و الالهیات)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
خدا در اندیشه ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
زهرا رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از مفهوم خدا ، صفات او و دلایل اثبات وجود خدا ، مربوط به فلسفه یدین استکه خود شاخه و شعبه ای از فلسفه است و در عین حال دانشی دامن گستر و پویاست . مسئله ی خدا نیز مسئله ای بسیار دیرپا و ریشه دار است و کل گستره ی تاریخ بشری و سراسر زندگی بشر را فرا گرفته و بشر هیچ گاه از دغدغه ی تأمل و اندیشه و بحث و کاوش درباره ی خدا فارغ نبوده است . ارائه دادن تعریفی از خدا که فراگیرنده ی تمامی کاربردهای این کلمه و معادل های آندر زبان های دیگر باشدبسیار دشوار و شاید غیر ممکن است . حتی این تعریف که بگوییم « خدا موجودی است ماوراء انسان و ماوراء طبیعت که جهان را اراده می کند . » نارساست . بنابراین تعریف مذکور ، به نحو جامع و مانع قابل اطلاق بر خدا نیست .هدف اصلي رساله‌ي حاضر شناخت و مقايسه‌ي ديدگاه دو فيلسوف ممتاز و برجسته شرق و غرب يعني ابن سينا و دكارت در مسئله‌ي خداوند است.خدا از نظر ابن سينا واجب الوجود است، به عبارتي موجودي ضروري الوجود است يعني فرض معدوم بودن آن محال است و براهيني كه وي در اثبات واجب الوجود مطرح مي‌نمايد، برهان وسط و طرف و برهان وجوب و امكان (صديقين) مي‌باشد كه در ضمن رساله به بيان آن‌ها خواهيم پرداخت.از نظر دكارت، خدا به عنوان مفهومي (تصوري) فطري به طور بالقوه در انسان وجود دارد، براهيني كه دكارت براي اثبات خداوند اقامه نموده، برهان علامت تجاري (صنعتي) و برهان وجودي است كه مطرح خواهيم نمود.
اندیشه‌های عرفانی ابن‌سینا و تاثیر آن بر سهروردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بخشي از تاليفات بجاي مانده از ابن سينا نشان دهنده ي توجه اين حكيم عقل گراي مشايي به حوزه ي مباحث عرفاني و به زعم برخي صاحب نظران نشان از تلاش وي براي تاسيس نوعي از حكمت مبتني بر اشراق و عرفان است. در اين پژوهش پس از معرفي اجمالي عرفان ،رابطه ي ابن سينا با عرفان و تصوف و ميزان تاثيرپذيري وي از آنها مورد بررسي قرارمي گيرد وديدگاه هاي مختلفي كه در مورد حكمت مشرقي او وجود دارد و پيوند ميان اين حكمت وآرا عرفاني او را مطرح مي كند ارزيابي شده است .بي شك براي شناخت انديشه هاي عرفاني ابن سينا بايد محتواي آثار بوعلي در حوزه ي مباحث عرفاني شناخته شود . معرفي اين آثار و بيان محتواي آنها از اهداف اين تحقيق بوده زيرا از طريق آن مي توان به ميزان پيوستگي انديشه ي ابن سينا و عرفان و نوع نگرش وي به مسايل عرفاني پي برد. حاصل آن كه نگرش ابن سينا به عرفان نگرشي فيلسوفانه است ونه عارفانه . و پرداختن وي به مسايل عرفاني به معني خروج وي از ساحت انديشه ي استدلالي و ورود به جرگه ي اهل مكاشفه نيست . عليرغم اين كه ابن سينا عارف نبوده اما آراء او در حوزه ي مباحث عرفاني در انديشه هاي برخي عارفان و انديشمندان پس از او تاثير گذار بوده است. يكي از كساني كه از اين آراء بهره برده شهاب الدين سهروردي بنيان گذارحكمت اشراقي است شناخت پيوند ميان ابن سيناوسهروردي نشان از امتدادجريان تفكر در حوزه ي فرهنگ اسلامي دارد وگسست ميان فلسفه ي ابن سينايي و فلسفه ي اشراقي را نفي مي كند. يكي ازحلقه هاي واسطه ميان انديشه ي اين دو حكيم اشتراكاتي است كه درنگرش به حوزه ي مباحث عرفاني داشته اند .اين اشتراكات با بررسي رسايل عرفاني سهروردي و مقايسه ي آنها با نوشته هاي عرفاني ابن سينا به خوبي نشان داده مي شودو از اين طريق سهم ابن سينا در تاسيس يك نظام فلسفي مبتني بر عقلانيت و تجربه ي عرفاني كه نام حكمت اشراقي برآن نهاده شده تاحدودي آشكار مي شود.
  • تعداد رکورد ها : 2892