جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
بررسی و تطبیق ابزارهای شناخت در نهج‌البلاغه با فلسفه
نویسنده:
خدیجه آبادی وایقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان از ابزارهایی چون حس، خیال، قلب و عقل برای شناخت خود و اطرافش برخوردار است و البتّه از دیدگاه فلسفه آن معلوماتی دارای ارزش هستند که از ادراکات عقلی نشات گرفته‌باشند. علم فلسفه یا حقیقت جویی، هنر فکر کردن به وجود خود و موجودات اطراف است که برای یافتن دلایل وجودی آنها تلاش می‌کند و ابزار اصلی و اساسی آن قوّ? تعقّل و عقل است. عقل و خرد در معرفت‌شناسی عبارت است از نیروی ویژه‌ای که اساسی‌ترین کار آن درک مفاهیم کلّی است بر خلاف حواس و خیال کهوظیف? آن‌ها درک امور جزئی است و قلب که به درک احساسات و معانی مجرد می‌پردازد. در متون فلسفی، اجتماعی و دینی ویژگی‌هایی را برای عقل برشمرده‌اند و وجود مقدس حضرت علی (علیه السلام) نیز در نهج البلاغه خصوصیاتی را برای این ابزار شناخت بیان داشته‌اند. حضرت علی (علیه السلام) در بعضی موارد عقل را به عنوان راهبر و هادی معرفی نموده و فرموده‌اند: « کفاک مِنْ عَقلِک ما أَوْضَحَ لک سُبُلَ غَیّک مِنْ رُشدک ؛ از خرد، تو را این باید که راه گمراهی‌ات را از راه رستگاریت نماید». (حکمت 421) آن حضرت کسی را که از این نعمت بی‌بهره است زیانکار و شقی معرفی کرده و فرموده‌اند: « فَإنَّ الشَقىّ مَنْ حَرُمَ نَفعَ ما أُتِىَ مِنَ الْعَقلِ والتّجربه ؛بدبخت کسی است که از عقل و تجربه‌ای که نصیب او شده محروم ماند». (نامه 78)به نظر می‌رسد عقل و خرد از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) جزو ابزارهای اصلی معرفت شناختی است و واجدین آن از نعمت ارزشمندی برخوردارند که نفس انسان و موجودات پیرامون و به طور کلی هستی را معنا و مفهوم می‌بخشد. از بررسی بیانات و خطب و نامه‌های موجود در نهج البلاغه چنین برمی‌آید که وجود نورانی حضرت علی (علیه السلام) علاوه بر عقل و خرد، ابزارهای شناخت دیگری همچون وهم، قلب را نیز برشمرده و ویژگی های آنها را در شناخت وجود، خداشناسی،‌ دین شناسی، امام شناسی، معاد شناسی و... توضیح و تبیین نموده‌اند.در مباحث فلسفی از شناخت و ابزارهای آن بسیار سخن به میان آمده‌استولی جای چنین بحث و بررسی و تفحّص در خصوص نهج البلاغه خالی بوده و علاقه‌مندان و شیفتگان آن امام همام از این منظر به بیانات نورانی آن وجود مقدس نگاه گسترده‌ای نداشته‌اند. در این نوشتار سعی بر این است که ابزارهای شناخت فلسفی با ابزارهای شناخت در نهج البلاغه با توجه به خطب، نامه‌ها و حکمت‌ها مورد مقایسه و تطبیق بیشتر قرار گیرد. بنابراین هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی ابزارهای معرفت و شناخت در نهج البلاغه و همچنین تبیین ارتباط این ابزارها با ابزارهای مشابه در فلسفه می‌باشد.از بررسی بیانات و خطب آن حضرت در نهج البلاغه و متون مرتبط چنین بر می‌آید که تعداد، دامنه و وسعت ابزارهای شناخت در نهج البلاغه گسترده‌بوده و این کتاب اثر بی‌بدیل و ارزشمندی دربار? وجودو به طور کلی عالم هستی است.
شرایط و زمینه‌های برآمدن حق و زوال باطل در کلام و سیرۀ علوی
نویسنده:
سارا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برآمدن حق در هر شأنی از شئون زندگی انسان، به معنای تلاش برای روشن کردن مسیر درست حرکت او و آسان کردنِ گام گذاشتن در آن است، و فرو رفتن به کام باطل، به معنای فراموش کردن این راه و روی آوردن به دیگر طرق است. در متون مختلفی همچون قرآن و نهج البلاغه و در حیطه‌های متفاوتی مانند سنت‌های الهی، به بحث و بررسی در رابطه با ویژگی‌های حق و باطل پرداخته شده است. در این میان بخش مهمی از این مبحث، با نگرانی انسان در دو راهی انتخاب‌هایش در ارتباط است. بنابراین از جمله مسائل پر اهمیت در بحث حق و باطل این است که آن را در شرایط مختلف زندگی انسان و برای او پیگیری کنیم، چنانچه در سیرۀ امام علی (علیه السلام) نیز برآمدن حق با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی وظرفیت‌های وجودی افراد صورت می‌پذیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا حق را به واسطۀ امکانات و توانایی‌های حق و ویژگی‌های فضای سه‌گانۀ، انسان، عالم و خداوند مورد بررسی قرار دهد. در این راستا فصل نخست به بیان کلیاتی دربارۀ حق و باطل و روشن ساختن نقش هر یک از عناصر فضای سه‌گانۀ یاد شده، در فرآیندهایی می‌پردازد که منجر به برآمدن حق می‌شوند. فصل دوم، در پی شناخت ویژگی‌های حق برآمده و طی همین شناخت، شکل رابطه و تعامل بین حق و باطل مشخص می‌گردد. نهایتاً در فصل سوم، صفاتی همچون صدق، وفای به عهد و ... به عنوان شکل‌هایی از آرایش مناسب انسان در این فضای سه گانه، در جهت برآمدن حق، مطرح می‌شوند.
اخلاق هنجاری از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
پوریا برزعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به دادههای تاریخی بدون شک حضرت امیرالمومنین)ع( انسانی نبودند که به جهان یک بعدی نگریسته و درنتیجه تنها یک راه را برای خود و دیگران در اخلاق توصیه نمایند، البته اگر چنین میشد کار را برای بسیاری از محققان علوم انسانی و تربیتی راحتتر میکردند اما از آنجایی که جهان ما دو بُعد مادی)این جهانی( و اُخروی)آن جهانی( دارد بدون شک با یک نگاه یک بعدی به سراغ آن رفتن انسان را در جایی از یکی از این دو جهان متضرر می کند، یا باید همچون مادی گرایان صرف به جهان ماده دل بست یا همچون برخی تارکان دنیا دست از اصلاح امور دنیا و بندگان خدا کشید و تنها در انتظار مرگ و زندگی پس از آن بود. بدون تردید بین غایتگروی خاص ایشان که با نوعی خودگروی اما با توجه به سنجش غایت در جهان آخرت همراه است و رضایت الهی را به دنبال دارد با وظیفه گروی و فضیلت گرایی ایشان ارتباط معناداری وجود دارد. اما این ارتباط از سوی هیچ یک از دانشمندان علم اخلاق به روشنی مورد اشاره و بررسی واقع نشده و در نهایت هر یک از محققین ایشان را در یکی از مکاتب اخلاقی جای داده اند. ایشان غایت را در نزد خداوند و در جهان پس از مرگ می دانستند و تکلیف خویش را انجام وظیفه در رابطه با وظایف معلوم شده از سوی خداوند، و فضیلت را استوار کردن و ملکه کردن صفات اخلاقی مورد پسند خدا می دانستند.با توجه به همه موارد ذکر شده میبینیم که همه آنها در یک مورد داری مخرج مشترکی به نام الله یا خدا هستند کهنگاه ویژه آن حضرت)ع(‌ به خداوند، فرامین الهی و قرب الهی را نشان میدهد.همچنین داشتن و حفظ این نگاه غایت گروی که غایت هرچیز در نزد خدا و رضایت الهی است خود نوعی فضیلت محسوب میشود، چرا که در تعریف فضیلت این طور میگوییم که فضایل را صفات و ملکات ثابت اخلاقی میدانیم که در شرایط سختی صاحب آنها آن صفات را ترک نمیکند؛ درنتیجه حفظ این دیدگاه که: نتیجه هر چیز باید رضایت الهی و قرب را به همراه داشته باشد، شاید از یک منظر غایت گروانه باشد اما حفظ همین دیدگاه در تمامی احوالات و شرایط زندگی خود نوعی فضیلت است.فضیلت نیازمند به هنجارها و کدهای اخلاقی است و مرجع این دستورات اخلاقی در دین مبین اسلام خداوند متعال است که خالق انسان است و درنتیجه بهترین شیوه زندگی را میتواند برای انسان تدبیر ببیند، اما این هنجارها به تنهایی راهگشای یک زندگی با سعادت نخواهند بود و بعد از این مرحله که هنجارها و باید و نبایدهای اخلاقی معلوم از سوی مرجع الهی معلوم شد باید در افراد بشری درونی شوند یعنی بصورت فضیلت و ملکه و خوی آنها درآیند.همچنین پذیرش و وفاداری نسبت به وظایف تعیین شده از سوی خداوند در تمامی احوالات زندگی، نیز خود نوعی فضیلت محسوب می شود، چرا که نشان از صفات و ملکاتی همچون اراده، وفای به عهد، همت و تلاش و... می باشد و بدون این فضائل پایداری به وظیفهگرایی بیمعنا خواهد بود.پس شاید بتوان با جمع بندی این امور به نتیجه ای جامع رسید که حضرت امیرالمومنین)ع(شخصیتی با فضیلت بود و اصلیترین فضائل ایشان در همواره متعهد بودن و تلاش کردن در بدست آوردن غایت که قرب و رضای الهی بود از راه استمرار فرامین الهی آمده از سوی حق بود؛ و نامی که از نظر نگارنده این سطور باید بر نگاه اخلاقی آن حضرت)ع( گذاشت »فضیلتگرای خودگرای آخرت اندیش «می باشد.
ضرروت وجود حجت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
اصغر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با تحلیل مفهوم حجت از منظر لغت و عبارت‌های نهج البلاغه مشخص شد این واژه در همان معنای لغوی‌اش یعنی برهان و استدلال بکار رفته است. در ذیلِ عباراتی که به بیان مصادیق حجت پرداخته، مشخص شد از منظر نهج‌البلاغه عقل، قرآن، پیامبران، ائمه، عمر انسان و وجود هر یک از مخلوقات حجت‌های الهی هستند که بیشترین تأکید چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی بر دو مصداق از مصادیق حجت یعنی پیامبر و ائمه? گردیده است. البته حجیت پیامبران و امامان به اعتبار عصمت آن دو است که این مطلب برآمده از حکم عقل و نیز سخنان حضرت است. حجت از نگاه حضرت از دو منظر تکوینی و تشریعی ضرورت دارد. از نظر تکوین آنچه را که فلسفه و عرفان بیان می‌دارد مبنی بر این که خداوند در مقام غیب مطلق برای ظهور نیازمند واسطه‌ای است که ظرفیت تجلی تمام اسماء و صفات الهی را دارا باشد حضرت در کلام خود از جمله در این عبارت «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» «همانا ما دست‌پرورده و ساخته پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده‌های مایند.» بدان تصریح می‌نمایند از آنجا که خداوند به طور مستمر هر یوم در شأنی است و این شأن به افاضه‌ای از وجود اوست پس وجود واسطه‌ی فیض برای همیشه و به طور مستمر ضروری است. از نظر تشریع شأن حجت بیان اوامر و نواهی الهی است که در قالب هدایت تشریعی انجام می‌پذیرد، غیر از بیان اوامر و نواهی توسط امام، شأن حکومت برای امام امری عقلی و تشریعی است که این شأن منوط به خواست مردم است که امام (ع) با عبارت «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بدان تأکید می‌کنند.یکی از مباحث مهم درباره‌ی حجت از منظر نهج البلاغه ویژگی‌های ائمه به عنوان حجج الهی است که مباحث مطرح در نهج البلاغه ذیل این عناوین مطرح شده است:هدایت‌گری، الگو بودن، نگاهدارندگانِ تعادل دین، درهای معرفت الهی، عامل عبادت خدا، مرجعیت علمی و غایت انسان بودن. ذیل این عناوین روشن می‌‌شود در ائمه خصلت‌ها و ویژگی‌هایی از طرف خداوند به ودیعه گذاشته شده که انسان‌ها برای سیر تکاملی بدان نیازمندند، یعنی تنها با مراجعه به امام است که می‌توان این خصوصیات را کسب کرد.
نقش هدایتی و تربیتی بحث اسماء و صفات الهی در نهج البلاغه
نویسنده:
ابراهیم همتی مرادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس آیات مختلف قرآن مجید همچون:اعراف/180،اسراء/110،طه/8 ،حشر/24 و نیز سخنان گهربار پیشوای متقین علی (ع) مانند خطبه 65 نهج البلاغه ،خداوند متعال دارای اسماء و صفاتی است که در تقسیم بندی کلی به دو دسته: صفات ثبوتی و صفات سلبی تقسیم میشوند،صفات ثبوتی:آن دسته از صفاتی هستند که آنها را برای حق تعالی اثبات نموده و به او نسبت میدهیم و نیز صفات سلبی :صفاتی هستند که ذات پاک احدیت از آنها منزه ومبرّا می باشد.آنچه از مجموع این پژوهش حاصل می شود اینکه :سعادت و کمال حقیقی انسانها جز در سایه معرفت و آگاهی از این اوصاف حاصل نمی شود، چه اینکه:تنها با شناخت این اسماء و صفات و نیز تلاش در جهت تخلق و اتصاف به آنهاست که انسانها شایستگی تقرب به درگاه حق تعالی را پیدا نموده و مشمول هدایت و تربیت الهی میشوند.اهمیّت معرفت و وقوف به اسماء و صفات الهی تا به این اندازه است که مرتبه و میزان هدایت و تربیت یافتگی انسانها به میزان شناخت و آگاهی آنها از این اسماء و صفات بستگی داشته و با آن رابطه مستقیم دارد و چه بسا عدم شناخت و آگاهی از برخی از این اسماء و صفات ،انسان را تا ظلمات شقاوت و گمراهی و منتهی درجه تیره روزی و بدبختی سوق دهد.آنچه در این مسیر باید مورد توجه ویژه قرار گیرد اینکه:برای تحقق چنین هدفی یعنی شناخت صحیح اسماء و صفات الهی باید به مرجع مطمئن و قابل اعتمادی متمسّک شد که در این راستا سخنان ارزشمند علی (ع) در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه راهنما و راهگشای مطمئن و دقیقی برای طالبین کمال و مشتاقین هدایت میباشد
امر به معروف و نهی از منکر در نهج‌البلاغه و تاثیر آن بر معتزله
نویسنده:
ابوالقاسم احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان ها برای ادامه حیات ناچار به زندگی اجتماعی هستند . رشد و بقای جامعه با حاکمیت قانون و اجرای صحیح آن است. یکی از مهم ترین شئون نظام های اجتماعی نظارت عمومی است که بارزترین جلوه آن دراسلام تحت عنوان « امر به معروف و نهی از منکر» آمده است.این دو اصل از مهم ترین واجبات مورد تاکید اسلام و جزو احکام عملی ( فروع دین ) است که به عنوان قوام و جوهره شریعت مطرح و تاثیر زیادی در سلامت جامعه در ابعاد مختلف ، نشر فرهنگ و معارف اسلامی و اقامه دین دارد.تعالی جامعه ، سعادت دنیوی و اخروی انسان ها و سلامت فرد و اجتماع در پرتو اجرای این دو فریضه الهی و نظارت عمومی است و شیوه اصلی دعوت پیامبران الهی و مصلحان بر این اساس استوار بوده است . از این رو احیاء و اقامه امر به معروف و نهی از منکر، استمرار حرکت انسان ساز رسولان خدا و بستر ساز تحقق صلاح و اصلاح جامعه در حال و آینده است.که برای توفیق در این امر مهم و اجرای آن ضروری است ضمن شناخت دقیق معروف ها و منکرات، ویژگی های آمر به معروف و ناهی از منکر ، شرایط، مراحل و شیوه های امر به معروف و نهی از منکر، آثار مثبت اجرا و پیامدهای منفی ترک آن مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد .در این پژوهش موارد فوق با محوریت نهج البلاغه و تأثیر دیدگاههای امام علی(ع)در این موضوع بر فرقه کلامی معتزله مورد تحقیق قرار گرفته است که حضرت طی فرازهای متعدد ضمن بیان ابعاد مختلف آن بر دعوت به اقامه معروف ها و ترک منکرات تاکید نموده و امر به معروف و نهی از منکر را از تمامی نیکی ها حتی جهاد در راه خدا بالاتر می دانند. معتزله نیز تأثیرپذیری زیادی از دیدگاههای حضرت علی(ع) در موضوع امر به معروف و نهی از منکر داشته و بیشتر نظرات آنان در این خصوص تحت تأثیر نهج البلاغه و کلام امام علی(ع) می باشد و آن را جزء اصول اعتقادی خود محسوب و تأکید زیاد بر اهمیت و اجرای آن دارند.
بررسی مقایسه‌ای و نقد آراء ابن‌تیمیه در توحید در اسماء و صفات با استفاده از نهج البلاغه
نویسنده:
الهه شاهزیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن‌تیمیه در توحید و اسماء و صفات الهی، آراء و بیان‌های خاص دارد. سلفیون امروز آراء و اندیشه‌های او را زیر بنای عقائد قرار داده‌اند. روایات ما به طور خاص در این مسئله وارد شده و جوانب امر را به تفصیل و مشروح بیان کرده‌اند. گفتار امیرمومنان (علیه‌السلام) در این میان سهم ویژه دارد. بررسی این دو دیدگاه و عرضه آرای ابن‌تیمیه به آنچه در روایات ما و بویژه کلام علی (علیه‌السلام) آمده است، معیارهایی در تکمیل و پالایش عقاید به دست می‌دهد. ابن‌تیمیه معتقد است: خدا دست و پا و چشم صورت و سمع و بصر به صورت حقیقی دارد.علی (علیه‌السلام) معتقد است: که این صفات عین ذات و ازلی است و در عین حال این صفات در مورد خداوند، متصف به خلق نیست و تأویلی مطابق با شأنیت ذات اقدس الهی دارد.ابن‌تیمیه معتقد است: رویت خداوند در قیامت امکان پذیر است در این دنیا هم مانع بر دیدگان هست. علی (علیه‌السلام) معتقد است: چشمها او را آشکار درک نمى‏کند، لکن دلها بوسیله حقائق ایمان او را درک مى‏نمایند.ابن‌تیمیه معتقد است: خداوند در جهت فوق و مکان او در عرش است؛ و با علم خود با اشیاء است.علی (علیه‌السلام) معتقد است: مکان مستلزم جسمانیت است و نیز مخلوق خداوند است که خالق در مخلوق محاط نمی‌شود. در ضمن خداوند در همه جا هست و موجودات قائم به اویند. ابن‌تیمیه معتقد است: خداوند در ثلث سوم شب از عرش به آسمان دنیا می‌آید. علی (علیه‌السلام) معتقد است: نزول و حرکت و سکون از جمله خصوصیات جسم است که در خداوند راه ندارد و تأویل را جایز می‌دانند.آنچه از کلام علی (علیه‌السلام) استفاده می‌شود اثبات صفات بدون تشبیه و تعطیل است، که با مدرکات واضح عقل و تصریحات نقل هماهنگ است، و تعمق در کلام ابن‌تیمیه حقائقی جز امر پیش گفته آشکار می‌کند؛ که گاه خلاف مسلمات عقل و محکمات قرآن است.
حوزه معنایی ربّ در نهج البلاغه و تطبیق آن با قرآن
نویسنده:
احمد فعال اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسماء و صفات الهی همواره مورد بحث و نظر توسط اندیشمندان در حوزه دین قرار گرفته است و بر همین اساس مکاتب مختلف فکری شکل گرفته است. در این میان برخی از صفات و اسماء الهی هم تنها ترجمه‌ای ساده شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است .«ربّ» از جمله همین اسماء و صفات الهی است که کمتر در قرون گذشته مورد بحث واقع شده است. در حیطه لغت نیز این واژه به گونه‌های مختلف ترجمه شده است. همچنین در تفاسیرنیز کمتر به آن پرداخته شده است. در این میان علمای علم کلام در حیطه اسماء و صفات الهی بحثهای زیادی کرده‌اند اما بصورت مصداقی کمتر به ربوبیت الهی به معنای صاحب اختیار مطلق پرداخته‌اند. کشف معنای واژه از استعمالات به کار رفته در متون کهن و خصوصاً متون دینی همچون قرآن ما را در رسیدن به محدوده معنایی واژه و روابط معنایی آن با دیگر اسماء و صفات الهی یاری می‌رساند. هم از این رو با رجوع به قرآن درمی‌یابیم این واژه نقشی کلیدی در تثبیت معنای «الله» و اثبات اختیارات نامحدود و مطلق او در عالم وجود، دارد. از طرفی با مراجعه به تاریخ درمی‌یابیم مخالفان اسلام ناب اساساً همین اختیار مطلق الهی را هدف گرفته‌اند و برخی از آنها همچون حق حاکمیت اجتماعی و سیاسی را از خداوند سلب نموده‌اند و آن را در حوزه اختیارات انسانها قرار داده‌اندوتحت عنوان اهل حلّ و عقد و یا خرد جمعیحاکمیت انسان را جایگزین حاکمیت الله در تشریع قوانین اجتماعی و سیاسی نموده اند . لذا بزرگان دینی ما سعی در احیاء تراث وحیانی پیامبر اسلام نموده و قرآن را محور عقاید اسلامی و تنها معیار حقانیت این اعتقادات معرفی نموده‌اند .دراین میان حضرت امام علی علیه السلام به دلیل حضور در هنگامه انزال وحی و پس از آن که دوره شکل گیری و نهادینه شدن انحراف است دارای جایگاه ویژه ای است .هم از این رو رجوع به منابع اصیل اسلامی همچون قرآن و نهج البلاغه مارا به کشف حقیقت و اثبات حوزه اختیارات مطلق الهی نزدیک تر می سازد.این تحقیق انکشاف حوزه معنایی «ربّ» در قرآن و نهج‌‌البلاغهو اثبات وحدت ادبیات دینی در این دو حوزه را در ضمن اثبات اختیارات مطلق برای خدا به عهده خواهد داشت.
شگفتی‌های آفرینش در آیینه نهج‌البلاغه
نویسنده:
سیدحسین احمدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در منطق قرآن کریم گسترۀ هستی آیینۀ تمام نمای اسماء و صفات آفریدگار و به عبارت دیگر آیینۀ آیات الهی است و سفیران آسمانی و انبیای الهی از هر فرصتی برای متوجّه نمودن و حسّاس کردن مردمان نسبت به تأمّل در آیات پروردگار بهره برده‌اند تا از این رهگذر، فطرت خدا آشنا و خداگرای انسان‌ها را برآشوبند و بالنده و شکفته کنند.امام خداجویان و پیشوای پرواپیشگان حضرت علی بن ابی‌طالب × نیز به موازات قرآن در کلام سحرآسا و زیبای خویش در نهج البلاغه این مهم را پی گرفته و فراوان و با عبارات گوناگون، مردمان را متوجّه آیات الهی و شگفتی‌های آثار صنع پروردگار کرده است.در این نوشته تلاشی صورت گرفته تا اشارات خانه‌زاد خداوند، حضرت امیر المؤمنین × در باب شگفتی‌های آفرینش در نهج البلاغه با توجه به نظرات شارحان این کتاب و جمعی از صاحب نظران مورد بررسی قرار گیرد و به این پرسش‌ها پاسخ داده شود که چرا امام × در کلام خود به این شگفتی‌ها اشاره کرده و بیان آن‌ها چه رابطه‌ای با محتوای اصلی کلام آن حضرت داشته و مخاطبان چه پیام‌هایی از آن می‌توانند به دست آورند.با بررسی این موضوع‌ روشن شد که امام با بیان این شگفتی‌ها از یک طرف پایه‌های اعتقادی مخاطبین خویش را به وجود آفریدگار استحکام می‌بخشد و از دیگر سو بلندای بیکران صفاتی همچون علم فراگیر خداوند، تدبیر و حساب‌گری بی‌نهایت و اتقان صنع او را جلوه‌گر می‌سازد و در همین احوال با مطرح کردن راز و رمز وجودی و رفتاری این پدیده‌ها، درس‌ها و پیام‌های اخلاقی، تربیتی، عرفانی و علمی بی‌شماری را به مخاطب القا می‌فرماید و می‌آموزد و افزون بر این همه، امام از این آثار صنع و پدیده‌ها و آیات شگفت الهی در جهت تشبیه معقول به محسوس و تفهیم یک مطلب بهره‌ها برده است.نیز از خلال این بررسی دریافتیم که آن حضرت × با بیان شگفتی‌های جهان آفرینش یکی از بهترین راه‌های خداشناسی را برای بشریت تبیین کرده که هر انسانی می‌تواند با تفکر در آن‌ها بر معرفت الهی خود افزوده و ایمان خود را تقویت کند.
ساختار تربیت فطری در کلام امیرالمومنین (علیه‌السلام)
نویسنده:
لیلا علی‌خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تربیت، ابزار تعالی و کمال انسان و جامعه بشری است و تربیت فطری منشأیی برای دیگر تربیت‌هاست چرا که سعادت و یا شقاوت حاصل از نوع پرورش فطرت، سعادت یا شقاوت جاودان است. میل به کمال، جزء فطرت انسان است پس لازم است برای رسیدن به آن، که هدف آفرینش انسان است، برنامه‌ای بر اساس فطریات او طراحی گردد. با توجه به این مشکل که انسان در تشخیص مصداق صحیح کمال حقیقی و شکوفایی فطرت خویش به خطا می‌رود؛ هدف کاوش این پایان‌نامه ارائۀ برنامه‌ای هر چند مختصر بر اساس آموزه‌های امیرالمؤمنین علی(عليه‌السلام)، برای شکوفایی فطرت و ایجاد تربیتی صحیح و در نتیجه ایجاد جامعه انسانی است که در نهایت قرب الهی به ارمغان می‌آورد. هر چند انسان تجزیه ناپذیر است اما برای فهم و درک رفتارهای انسانی و یافتن شیوه‌های تربیتی مناسب لازم است از منظرهای گوناگون به انسان توجه نمود و جایگاه فطرت را در ساختار وجودی او یافت. انسان ترکیبی از روح و جسم است و فطرت ویژگی‌های مشترک بین همۀ انسان‌هاست. ویژگی‌هایی از قبیل: 1ـ بین همۀ انسان‌ها در هر زمان و مکان مشترک است. 2ـ بر اساس توحید است. 3ـ دین الهی بر آن منطبق است. 4ـ حجت و دلیل خداوندی است. 5ـ دارای بینش و گرایش است. 6ـ زوال ناپذیر و در نتیجه حجاب گیرنده و شکوفا شونده است. 7ـ انسان را به غایت و هدف اصلی آفرینش می‌رساند.فطرت انسان کمال طلب است و بر اساس این میل که خداوند عطا نموده، وی همۀ ابعاد زندگی خود را تنظیم می‌کند و به دلیل ابعاد وجودی دیگری که در ساختار انسان وجود دارد؛ مانند غریزه و نفس، انسان در به ثمر رساندن فطرت کمال طلب خویش به انحراف رفته و با مصادیق اشتباه مسیر زندگی خویش را طی می‌کند. اما روش‌های تربیت فطری می‌تواند با عنایت به داشته‌های فطری انسان مانند حب کمال، حب بقا، حب اتکا، حب علم، حب خوف، حب رجا، حب رضا و تسلیم، حب پرستش و توجه به موانع و عوامل شکوفایی آن‌ها، انسان را به سوی کمال حقیقی سوق دهد. در این پژوهش، هرکدام از فطریات انسان را مورد بررسی قرار داده و در خصوص هر بعد از فطرت به عوامل، موانع و روش‌های ویژه آن دست یافتیم و در خصوص هر بُعد از ابعاد فطرت، اثرهای تربیتی آن نیز بررسی شده است.از آنجا که اصل فطرت بر توحید است ـ زیرا کمال مطلق یکی است و آن خدای یگانه است که منشاء همۀ کمالات است ـ در پایان هر گفتار نگاهی توحید گرایانه نیز صورت گرفته است. در نهایت اینکه در این پژوهش ساختاری مبتنی بر ویژگی‌های خدادادی و فطری انسان برای تربیت وی ارائه شده است.
  • تعداد رکورد ها : 79