جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 98
اعتماد یا عدم اعتماد افزایی فلسفه و حقیقت فلسفی از دیدگاه ملاصدرا و که یرکگور
نویسنده:
علی نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر نیم نگاهی به نظرات فیلسوفان مختلف بیندازیم، تعارضات و اختلافات بی شماری را در آن ها مشاهده خواهیم نمودکه گاهی این اختلافات، پایه ای و اساسی است. شاید به جرأت بتوان گفت که نمی توان دو فیلسوف با نظرات کاملاً مشابه یافت. با توجه به مطالب فوق، در این پژوهش به دنبال جوابی برای سوالات ذیل، از دیدگاه ملاصدرا و که یرکگور هستیم.آیا «فلسفه» قابل اعتماد است و «اعتماد» را افزایش می دهد؟آیا «فلسفه» باعث اطمینان خاطر می گردد؟آیا «حقیقت فلسفی» وجود دارد؟«حقیقت فلسفی» چیست؟ ...از آنجا که پایه و اساس همه ی علوم در ارتباط با فلسفه است، بنابراین تا وقتی که فلسفه از لحاظ «اعتماد» و «حقیقت فلسفی» روشن نگردد، نمی توانیم به علوم مختلف اعتماد نماییم.با مطالعه ی این پژوهش در خواهیم یافت که ملاصدرا «فلسفه» را عامل کمکی و معد برای دسترسی به حقیقت عینی، و تا حدودی قابل اعتماد می داند، او معتقد است که عقل و فلسفه می توانند کلیات وجود،مفاهیم و ماهیات را درک نمایند، اما «فلسفه» نمی تواند به کُنه عینی اشیاء دست یابد. بلکه باید از طریق کشف و شهود به آن ها رسید. که یرکگور نیز نظری مشابه ملاصدرا دارد و می گوید: «فلسفه» به ماهیات می پردازد، نه به وجود انسانی. وی به «فلسفه» نمی پردازد؛ بلکه به اگزیستانس یا منِ انسانی توجه نموده است، و می گوید: «حقیقت» تنها از طریق کشف و شهود قابل شناخت می باشد،
شریعت، طریقت و حقیقت از دیدگاه صوفیان عارف نما
نویسنده:
حسن یوسفیان
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از اهل تصوّف و عرفان، واژه «شریعت» را در برابر «طریقت» و «حقیقت» نهاده و تفاسیر گوناگونی از آنها به دست داده اند. برخی این سه تعبیر را نام های گوناگون یا مراتب طولی یک واقعیت شمرده، بر جدایی ناپذیری آنها تأکید می ورزند؛ اما دیدگاه دیگر ـ که بسیاری از صوفیان پرآوازه از آن جانبداری نموده اند ـ هر کدام، شریعت و طریقت را نردبانی بیش نمی دانند؛ به گونه ای که پس از رسیدن به بام حقیقت، نیازی به نردبان شریعت و طریقت باقی نمی ماند.
صفحات :
از صفحه 39 تا 68
تبیین ابعاد انسان عرفانی در مثنوی مولوی
نویسنده:
قدرت اله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
انسان شناسی عرفانی از مهم ترین ویژگی های اندیشه مولوی در مثنوی معنوی است. از این رو یکی از تلاش های او بررسی دو بعد اساسی مادی و معنوی انسان، بالاخص بعد روحی و معنوی و تاثیر آن در آینده و سرنوشت وی است. به همین دلیل مولوی انسان را بواسطه داشتن صفاتی چون عقل، اختیار، آزادی و عشق از دیگر موجودات امتیاز می دهد و این را نشانه عظمت وی در جهان هستی دانسته و او را اشرف مخلوقات و خلیفه خدا می داند که یکی از ویژگی های اساسی وی کمال جویی است. در انسان شناسی عرفانی مولوی، انسان کامل، بالاخص با نظر به ویژگی های کمال جویی انسان، مرکزیت می یابد. از این رو او ابعاد گوناگون وجودی، معرفتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی انسان کامل را بررسی می کند. از جهت وجودی، انسان کامل کسی است که به کمال حقیقی نائل شده، فانی در حق، باقی به حق، بی نیاز مطلق از غیر، دارای قدرت تصرف در جهان، صاحب مرتبه وساطت و شناخت، و دارای حق و وظیفه دستگیری و نجات بشر است؛ چرا که به امر حق می تواند در سرنوشت آدمی دخالت کند. از جهت معرفتی قوای شناسائی او به تکامل رسیده، از حکمت و عقل بحثی گذشته و به عقل شهودی و کلی رسیده، به اسرار الهی رسیده است. و نیز در چهارچوب معیارهای شریعت گام در طریقت الهی نهاده تا به حقیقت نهایی رسیده است. از این رو موفق به رهبری و هدایت آشکار و نهان در قالب نبوت، ولایت و امامت در هر زمانی است تا واسطه فیض حق با خلق باشد و آنها را به سعادت حقیقی برساند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 50
تفکر و فلسفه از نظرگاه دکتر رضا داوری اردکانی
نویسنده:
شهاب الدین فیض آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضربه منظور روشن سازي و رفع ابهام مقدر از افكار استاد رضا داوري اردكاني، متفكر معاصر ايراني، در باب تفكر و فلسفه انجام شده است. از این منظر سعي ما در اين پژوهش مطالعه و بررسی، ونقد افكار و آراء ایشان از طريق مراجعه مستقيم به آثار و تألیفاتشان از زمان گذشته تا به امروز است. در ابتداي این پژوهش به طرح و بحث موضوعات و مباحث مهم در این باب پرداخته ایم از قبیل: تعريف فلسفه(گفت وجود در گوش زماني بشر به زبان زمان) ، ويژگي هاي فلسفه(الف): فلسفه مانند علم آموختني نيست. ب): فلسفه با عالم خاص خود متناسب است، ج): اینکه فلسفه قائم بر فيلسوفان نيست بلكه مطلب برعكس است، چگونگی پديدآمدن نگاه فلسفي ، چيستي حقيقت (كه بدون درك آن فهم بسياري از افكار ایشان ممكن نيست) ، دفاع از فلسفه در عین انتقاد از آن ، منظور از پايان يافتن فلسفه، نقدهاي كلي برفلسفه از نظر ایشان.سپس به بررسي و تحليل: چيستي فلسفه اسلامي ، ويژگي هاي مهم فلسفه ي اسلامي ، طرح فيلسوفان اسلامي (جمع بين دين و فلسفه) ، موفقيت يا شكست اين طرح از نظر ايشان پرداخته ايم و شباهت ها و اختلاف هاي رضا داوري اردكاني با متفكران پیشین اسلامي را مورد بررسي و مطالعه قرار داده ايم و در فصل آخر: چيستي تفكر ، انواع تفكر اصيل (ديني، عرفاني، شعري،فلسفي) ، نسبت فلسفه با تفكر و انواع آن، پايان فلسفه، تكليف تفكر بعداز پايان فلسفه را مورد بررسي و تحليل قرار داده ايم. نکات مهمی که، با روشن شدن معانی آن ها، امکان این امر به وجود می آید که، به زوایای مختلف افکار داوری اردکانی راه یابیم، عبارتنداز: تعریف حقیقت و به دنبال آن تعریف فلسفه و تفکر. ایشان حقیقت را ظهور و انکشاف وجود می داند که در هر دوره ای ظهوری خاص دارد پس حق به دومعنا است، در معنای اول حق همان وجود است و در معنای دوم حق، ظهور وجود است؛و به دنبال این تعریف از حقیقت، فلسفه گفت وجود در گوش زمانی بشر به زبان زمان و تفکر به گوش دادن به ندای وجود در احوال و اوقات حیرت و فطرت ثانی تعریف شده است.
رابطه حقیقت و آزادی و تفکر هایدگر
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر در کتاب درباره حقیقت اظهار می دارد که «ذات حقیقت آزادی است». این مقاله در صدد تفسیر این عبارت و روشن ساختن تفسیر عمیق تری است که هایدگر از معنا و مفهوم حقیقت و نسبت آن را آزادی آدمی ارایه می دهد. در این بحث آزادی نه در معنا و مفهومی سیاسی یا اجتماعی بلکه در گفتمانی وجودی (اگزیستانسیل) و هستی شناختی (اولتولوژیک) به کار رفته است.
ذات حقیقت در اندیشه مارتین هایدگر
نویسنده:
داوود صلاحی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حقیقت، همگام با وجود، محور اصلی فلسفه هایدگر است. او در این مبحث ابتدا به نقد دیدگاه سنتی و مابعدالطبیعی حقیقت، یعنی مطابقت معرفت و گفتار با واقعیت، اقدام می نماید و آن را برای توجیه معرفت انسان نسبت به اشیا و انتساب آن به واقعیت ناکافی می شمارد. سپس با ارایه تفسیری جدید از حقیقت، آن را ناپوشیدگی، ظهور و آشکاری معنا می کند. این تفسیر ریشه در برداشت یونانیان باستان از حقیقت دارد که با عبارت «الثیا» بیان می شده است. در این تفسیر، حقیقت با اموری چون دازاین، آزادی، ناحقیقت، پوشیدگی، خطا، ذات و وجود ارتباط می یابد که در این تحقیق به ترتیب از آنها بحث شده است. دازاین گشوده به عالم است و موجودات برای او ناپوشیده اند و این ارتباط در قلمروی گشوده که همان حقیقت است صورت می پذیرد. ذات حقیقت همان آزادی است که به معنای رها بودن موجود در قلمرو باز و آزاد بودن او برای نمایاندن خویش است. آزادی انسانی نیز به این معناست که انسان بگذارد موجودات باشند و آن گونه که هستند خود را نمایان کنند. ذات حقیقت همان ناحقیقت است. ناحقیقت هم به معنای پوشیدگی خود ناپوشیدگی با خودپوشانی آن و هم به معنای پوشیدگی موجودات ازدسترس انسان است. این پوشیدگی و ناحقیقت منشا خطاهای انسانی است. سرانجام، ذات حقیقت همان حقیقت ذات است که با وجود موجودات و تحقق آنها پیوند درونی دارد.
مفهوم حقیقت در فلسفه ریچارد رورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی به تجزیه و تحلیل مسائل مختلف معرفتی در پرتو منافع پراگماتیکی آن ها بپردازد. او مدعی است که مسائل فلسفی از قبیل «حقیقت» و «واقعیت» و غیره همچون سایر مسائل دیگر محصول یک امکان تاریخی بوده است و از این رو می توان آنها را کنار گذاشت. بدین منظور، او تمام معرفت شناسی سنتی را با تمام مقولاتش (نظیر حقیقت، عینیت، عقل و غیره) زیر سوال می برد. استدلال او این است که فیلسوفان سنتی(مثل افلاطون، دکارت، و کانت) همواره با باور به واقعیت‌‌های فرا ‌انسانی و فرا تاریخی (نظیر حقیقت، خیر، خدا، و غیره)، به انسان‌ها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه می کردند. اما رورتی بر این باور است که اگر ماخود را صرفاً به روابط علّی و معلولی بین خود و جهان محدود کنیم، آنگاه درستی این ادعا را خواهیم پذیرفت که این ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا می بخشیم و جدا از این واژگان، که ابزارهای سازگاری با زیست بوم هستند، هیچ واقعیتی وجود ندارد. این ابزارها به ما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر همبستگی بین انسانها را تقویت کنیم تا در مسیر جامعه‌ای عدالت محور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برداریم. در چنین جامعه‌ای است که حقیقت خود را از طریق پویایی‌های آن جامعه نشان خواهد داد.در فصل اول این رساله ی توصیفی- تحلیلی به پیشینه‌ی تاریخی نظریه ی صدق یا حقیقت خواهیم پرداخت. سپس در فصل دوم به ذکر 3 مورد از انتقادهای رورتی بر فلسفه سنتی در باب مفهوم حقیقت خواهیم پرداخت و در فصل سوم به خود دیدگاه رورتی در باب مسائل گوناگون معرفتی می‌پردازیم و نهایتاً در فصل پایانی این ادعا مطرح شده که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمی تواند عینیت را در هر صورت و مدلی منکر شود. و در نتیجه کم و بیش در دام تفکر عینیت‌گرایی و رئالیسم باقی می ماند و حقیقت بهصورت عینی در قالب مفاهیمی مثل همبستگی در فلسفه رورتی پدیدار می گردد.
بررسی تنوع دینی از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلانتینگا
نویسنده:
پریسا فیضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید، یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، مسئله تنوّع دینی است.دیدگاه های مختلفی در بحث تنوّع دینی از سوی فیلسوفان مطرح شده است. بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران حوزه دین در صدد ارائه دیدگاهی موجّه و قابل قبول نسبت به این مسئله هستند. پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه نظریّه آلوین پلانتینگا، فیلسوف دین مسیحی و علّامه طباطبایی مفسّر بزرگ قرآن و حکیم متألّه مسلمان پیرامون تنوّع دینی می پردازد. علّامه طباطبایی با ارائه یک دیدگاه جامع و شمول گرایانه، بر این اعتقاد است که همه ادیان بر حق بوده و نجات بخش هستند، اما دین اسلام به عنوان خاتم سایر ادیان، کاملترین ادیان محسوب می شود. ایشان اختلاف موجود بین ادیان را نه ذاتی و اصولی، بلکه ظاهری می داند، در حالیکه آلوین پلانتینگا، با نگرشی انحصارگرایانه در مورد تنوّع دینی، حقّانیّت و نجات را منحصر در دین مسیح و آموزه ها و تعالیم آن می داند و مسیحیّت را دینی موجّه،تلقّّی می کند. در مقایسه این دو دیدگاه، نگرش علّامه طباطبایی متقن تر به نظر می رسد. زیرا ایشان نجات و حقّانیّت را منحصر در یک دین خاص نمی کند. دلیل علّامه برای منحصر نکردن حقانیّت این است که همه ادیان از حیث حقیقت مطلق دارای وحدت هستند، بنابراین هریک از آنها به میزانی از آن بهره مند می باشند. همچنین نجات و رحمت الهی را نیز مخصوص یک گروه یا فرقه نمی داند، مهمترین دلیل ایشان این استکه هدایت الهی ایجاب می کند، تمام انسان ها به سعادتی در خور خویش، برسند. بی شک لازمه وسیع دانستن رحمت خداوند آن است که بیشتر انسان ها را اهل نجات بدانیم ، نه اینکه تنها قائل به نجات عدّه ای خاص باشیم.
تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
منوچهر شامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: مساال تجرد نفس یکی از مساا یل مهم در نظام های الهیات ب ویژه در فلسف اسلامی بشمار میآید. این مسال از ابعاد گوناگون مورد توج فیلسوفان و متکلمان ومفسران مسلمان واقعشاده است. ملاصدرا و لالام بااباا یی در آثار فلسفی ،کلامی و تفسیری خود از ابعاد مختلف بتامل و بررساای این مسااال درداخت اند. ملاصاادرا نفس را مجرد م یداند ک در ابتدای حدوث،وجودی جساما نی داشت است و در اثر حرکت جوهری ب کمال میرسد؛ بنابرین با توج ب ماانیخودشاان و از جمل اصاالت وجود ب بررسای این مساال می دردازند. لالام بااباایی نیزب تاعملاصادر ا نفس را مجرد میداند با این تفاوت ک ایشان لالاوه بر دلایل برهانی و لاقلی، ب دلایلنقلی نیز درداخت و از آیات و روایات در اثاات مسال استفاده کرده است. ملاصدرا در مورد تعلقنفس ب بدن معتقد ب وجود روح بخاری اسات ک و اسط نفس و بدن می شود. اما لالام ب اینواسط اشکال می گیرد و میگوید لطافت و غلظت موجب شرافت و دستی یک چیز نمی شود. ازآنجا ک تجرد نفس، بسیاری از شاهات مادیین؛ من جمل معاد و نیز دغدغ جاودانگی و... را حلمی کند، از اهمیت بساازایی برخوردار اساات و انسااان را در رساایدن ب معارف حقیقی یاری میرسااند. این دژوهش با جهت گیری توصیفی وتطایقی ب تحلیل وبررسی این مسال از دیدگاه ایندو فیلسوف می دردازد و برایند آن تایین تشاب ها وتفاوتها و در نتیج ، فهم لامیق مسال خواهد
صدق از دیدگاه پراگماتیسم با تکیه بر نظریات ویلیام جیمز
نویسنده:
سید محمدهادی موسوی رکنی,حسین زارعی سمنگان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اواخر قرن نوزدهم، برای پایان بخشیدن به نزاع طولانی میان تجربه گرایان و عقل گرایان، تفکری با بهره وری از هر دو مشرب و با تکیه بر حضور و ظهور عملی فلسفه در زندگی و تأثیر متقابل و مستقیم آن بر زندگی این جهانی پا به عرصه وجود گذاشت که «پراگماتیسم» نامیده میشود. در میان بزرگان این نحله فکری، ویلیام جیمز حقّ بزرگی بر گردن پراگماتیسم دارد. جیمز بر آن بود تا با هدایت صدق و معرفت به سوی سودمندی عملی، آشتی را به ساحت تجربه و تجرید آورد که به راستی، در این زمینه، بسیار موفّق بود. وی کوشید با ملاک «سودمندی عملی» برای صدق و کذب گزاره ها، معرفت را به حوزه عمل و تجربه آورد. البته، او در این راه به عدم قطعیت همیشگی همه حقایق تن داد. این مقاله با رویکرد نظری در پی تبیین چندوچون این مسئله است.
  • تعداد رکورد ها : 98