جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مقایسه دیدگاه جان هیک و سید حسین نصر در باب کثرت گرایی دینی
نویسنده:
محمد محمدرضایی، طاهر کریم زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
پلورالیسم دینی به دنبال راهی برای اثبات حقانیت ادیان گوناگون و رستگاری پیروان آنهاست. جان هیک به عنوان بزرگترین حامی این تفکر، با بهره گیری از معرفت شناسی کانت، ادعا می کند که پیروان ادیان مختلف، به حقیقت فی نفسه دسترسی ندارند و فقط نمودی از امر مطلق را دریافت می کنند. او قلمرو معرفت شناسی کانت را از تجربه های حسی فراتر دانسته، آن را شامل تجربه های دینی نیز می داند. از دیدگاه هیک، در واقع هسته اولیه تمام ادیان، تجربه های دینی آنهاست و این فرهنگ ها و ادراکات گوناگون است که در ارایه تفسیر این تجربه دخالت کرده، تفسیرهای متکثر از آن ارایه می دهد. هیک با مبنا قرار دادن معرفت شناسی کانت، هم دچار تهافتها و نقدهای وارده بر کانت شده و هم علاوه بر آن رویکرد وی نقدهای بسیاری را در باب شناخت واقعیت غایی، متحمل گردیده است. سید حسین نصر نیز به عنوان یک مسلمان سنت گرا از کثرت گرایی دینی حمایت می کند. او با استفاده ار مبانیی که عمدتا متاثر از عرفای اسلامی است، به دفاع از این دیدگاه می پردازد؛ ولی نقدهایی نیز بر وی وارد است. در مقام مقایسه، اعتقاد به حقانیت ادیان و رستگاری پیروان آنها، بزرگترین وجه تشابه و استفاده هیک از مبانی تجربه گرایانه و قایل بودن وی به انسانی بودن آموزه ها و تفاوتهای ادیان و لزوم جرح و تعدیل آنها و در مقابل، الهی و آسمانی دانستن تمام آموزه های ادیان مختلف و جایز ندانستن دستکاری آنها از منظر نصر، بارزترین وجه اختلاف این دو متفکر در باب کثرت ادیان به شمار می آید.
صفحات :
از صفحه 19 تا 40
دیدگاه اخلاقی هگل در پرتو نقدهای او به دیدگاه اخلاقی کانت
نویسنده:
حسن احمدی زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
ایمانوئل کانت در کتاب مبانی مابعدالطبیعیِ اخلاق، یگانه هدف خویش را جست‌وجو و برپایی عالی‌ترین اصل اخلاق معرفی می‌کند؛ اصلی که همچون قطب‌نمایی برای افعال اخلاقی باشد؛ اما هگل بر این باور است که دیدگاه اخلاقی کانت، انتزاعی و گویی بی‌محتواست؛ افزون‌براین، اصول اخلاقی کانت تناقض‌هایی دارد؛ ازاین‌رو، این نظام اخلاقی را درعمل ناممکن می‌کند. کانت اخلاق را در درجۀ اول، به حوزۀ فردی مربوط می‌داند؛ اما از دیدگاه هگل، فردی دانستن اخلاق، نادیده گرفتن جهانی اجتماعی و سیاسی را درپِی دارد که در پَس عمل اخلاقی فرد نهفته است؛ افزون‌براین، از منظر وی، تأکید کانت بر کلی‌سازی قانون اخلاق، ایرادهایی دارد؛ برای مثال، کلی سازی قاعده‌ها، آزمونی صرفاً سلبی است؛ یعنی حتی اگر این آزمون با موفقیت به انجام رسد، فقط نشان می‌دهد ازلحاظ اخلاقی چه نباید بکنیم؛ اما نمی‌گوید چه باید بکنیم. در این جستار برآنیم تا باتوجه‌به نقدهای هگل به دیدگاه اخلاقی کانت، مهم‌ترین اصول اخلاقی هگل را واکاوی کنیم.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
بررسی مبانی کلامی - فلسفی نظریه پرورش روح جان هیک
نویسنده:
اکرم خلیلی، امیرعباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
مقاله حاضر، در دو بخش به توصیف و بررسی برخی مبانی نظریه عدل الهی پرورش روح هیک اختصاص دارد. در این نوشتار، ضمن بررسی پاسخ جان هیک به مساله شرور موجود در عالم، خواهیم دید که وی نظریه عدل الهی خود را با اسطوره خواندن ایده گناه اولیه و هبوط آغاز می کند و شرور اخلاقی را نتیجه مختار بودن آدمی و از لوازم وجود فاصله معرفتی می داند. به نظر وی کسب فضایل و کمالات روحی جز در مواجهه با شرور حاصل نمی گردد. مساله معاد، برزخ، و حیات های متوالی از عناصر مهمی هستند که هیک برای پیش برد راه حل خویش به آن ها متوسل می شود. اما مبانی کلامی نظریه هیک مستلزم لوازم باطلی است، از جمله این که گزاره های کتاب مقدس هیچ نقشی در تولید ایمان ندارند و تسری دادن کثرت گرایی به مفاهیم دینی، سبب برزو ابهام در فهم بحث مذکور یعنی مساله شر می باشد. هیک در بحث کثرت گرایی نجات نیز گزینشی عمل کرده و با انتخاب آیات موافق با رستگاری جهانی، از آیات دال بر جاودانگی عذاب چشم پوشیده است.
صفحات :
از صفحه 67 تا 84
کانت و نظریه ایده های فطری؛ آیا کانت فطری گرا است؟
نویسنده:
سید حمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه در دوره جدید با عقلی مذهبان آغاز شد، نظریه ایده های فطری، که بنیاد معرفت شناسی آنان است، توسط دکارت مطرح گشت، و دیگر فلاسفه عقلی مذهب، مثل اسپینوزا و لایب نتیس، آن را بسط دادند. این نظریه بعدا تحت عنوان «فطری گرایی» به شکل دیگری به کانت نسبت داده شد و در نوشته های برخی از شارحان فلسفه غرب، کانت نیز به حلقه فطری گرایان منسوب گشت. این نوشته می کوشد نشان دهد اندیشه کانت، برخلاف پندار یاد شده، نه تنها فطری گرا نیست، بلکه او راهی جدا از فطری گرایان پیموده است و قرار دادن کانت در این دسته بندی کمکی به فهم فلسفه او نمی کند. فطری گرایی یا نظریه ایده های فطری فقط مقدمه ای است برای کانت تا افق تازه ای در اندیشه غرب بگشاید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 95
آیا قضایای «تالیفی پیشینی» در نظریه معرفت کانت، واقعا پیشینی اند؟
نویسنده:
محمد اصلانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
کانت مبدع قضیه تالیفی پیشینی است و این مساله در فلسفه وی از جایگاهی ویژه و اساسی برخوردار است. در این مقاله ابتدا تقسیم قضایا به تحلیلی و تالیفی، پیشینی و پسینی مورد بررسی قرار می گیرد. منظور از این بررسی فهم دیدگاه خاص کانت نسبت به این مساله است. سپس تحقیقی در خصوص مفهوم پیشینی از دیدگاه کانت صورت می گیرد. حاصل این تحقیق این است که قضیه تالیفی پیشینی مرادف با کلیت، ضرورت و ماخوذ نبودن از تجربه است. پس از آن روشی که کانت برای حصول معرفت یا قضیه تالیفی پیشینی اتخاد کرده (روند تشکیل معرفت از دیدگاه کانت)، مورد بررسی قرار می گیرد. و در آخر به سوالی که در عنوان مقاله مطرح شده پاسخ داده می شود. چکیده پاسخ این است: روندی را که کانت برای تشکیل معرفت ارایه می نماید، از صدور قضایای تالیفی پیشینی ناتوان است، چرا که محصول این روند، جزیی غیر قابل انفکاک دارد که ماخوذ از تجربه است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 92
تحقیق انتقادی «شیء فی نفسه» در نظریه‌ی معرفت کانت
نویسنده:
محمد اصلانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مفسران کانت با توجه به مکتوبات وی درباره‏ ی «شیء فی نفسه» دو تفسیر کاملاً متفاوت ارائه کرده‏ اند. تفسیر اول «شیء فی نفسه» را مثبت تلقی کرده، آن را «موجود» می ‏داند و «علت» پدیدار به شمار می‏ آورد. تفسیر دوم، «شیء فی نفسه» را منفی تلقی کرده، پدیدارها را تنها موجوداتِ ممکن می‏‌انگارد. این مقاله ضمن بررسی سخنان کانت و مفسران وی در این باره، روشن می‎‏سازد که این دو تفسیر با یکدیگر متناقض‌اند و لاجرم باید یکی از آن‏ها را پذیرفت. سپس نشان می ‏دهد که هر دو تفسیر با مشکلاتی مواجه‌اند که از عهده ‏ی حل آن‏ها برنمی ‏آیند. پس از آن، مبتنی بر اصولِ منطقی، ناکارآمدیِ راه ‏حلی را که جامع بین دو تفسیر است نشان می ‏دهد. نتیجه این‌که: نظریه ‏ی معرفت کانت اساساً حاوی تناقضی است که بیانگرِ عدم صحت ساختاری و محتواییِ آن است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 132
مقایسه معرفت شناسی مطهری و کانت بر محور نظریه فطرت کانت و چالش مطهری با آن
نویسنده:
سیدجعفر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اصلی این تحقیق، معرفت شناسی از نظر کانت و مطهری، بر محور نظریه فطرت کانت و چالش مطهری با آن می‌باشد. هدف از تحقیق، بررسی تطبیقی معرفت شناسی این دو متفکر در زمینه نظریه فطرت و بیان محل اختلاف آن دو، در مسأله و محتوای نظریه فطرت و مواضع مشترک آن‌ها در حوزه معرفت شناسی می‌باشد.روش مورد استفاده در این پژوهش، اسنادی- تحلیلی است و بر اساس رجوع به کتب، منابع، سایت‌ها، و فیش برداری و تهیه یادداشت‌ها و تحلیل و جمع بندی و نگارش تحقیق می‌باشد.نتایج پژوهش حاکی از این است که ادراکات و حقایق فطری یا نظریه فطرت کانت در نزد وی و مطهری از مولفه های اساسی واحدی برخوردار نیست. از نظر مطهری حقایق فطری کانت «بالفعل»، «برخورد از تأثیر یک جانبه و یک طرفه»، «بدون وجه استعدادی» و «فاقد هر نوع عینیت» است. ولی از نظر کانت حقایق فطری وی «بالقوه»، «دارای تأثیر متقابل و دوطرفه با ماورای خود» ، «دارای وجه استعدادی» و «برخوردار از نوعی عینیت» است. دیدگاه مطهری در مورد حقایق فطری کانت، فطرت گرایی حداکثری است ولی تصویری که کانت می‌دهد، فطرت گرایی حداقلی است. نتیجه آن که، به نظر می‌رسد که با ملاحظه تفاوت‌های اساسی میان تصویر حقایق فطری نزد دو متفکر، می‌توان اذعان داشت که محل اختلاف این دو متفکر یکسان و مشترک نیست.آرا و اندیشه‌های فلسفی مطهری و کانت به طور کلی متضمن نظریه اصالت چارچوب‌ها و زمینه‌های روان شناختی در امر شناخت و ادراک است. و این امر مستلزم آن است که معرفت شناسی دو متفکر اولاً به طور کلی یک معرفت شناسی زمینه گرا خواهد بود. ثانیاً از جهت پذیرش زمینه‌های خاص در فاعل شناسا، یعنی قبول نظریه قوای ادراکی، معرفت شناسی این دو متفکر نوعی زمینه گرایی مشابه را لازم می‌آورد.