جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 112
نیاز واسطه میان خدا و انسان
نویسنده:
شمسوری جوهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همانطور که در مقدمه بحث گفته شد که هدف از این پژوهش ، بررسی چگونگی ارتباط انسان با خداوند است. انسان از چه راه می تواند به خدا رسیده وگمراه نشود، زیرا راههای رسیدن به خداوند زیاد است و در آن میان، راه بهتری وجود دارد که انسان با شناخت درست آن می تواند با موفقیت به مطلوب خود برسد.خدا خواهی و خدا شناسی فطرت انسان است، انسان به فطرت خود خدا را می خواهد و می شناسد. حتی کمونیست ها یا آگزیستانسیالیست های الحادی که ظاهراً خدا را نمی پذیرند ولی اگر آنها با اندکی دقت، نیازهای دورنی و معنوی خود را نگاه کنند و دچار انحراف از عوامل دیگری نباشند آنها نیز مانند دیگران که به خداوند سبحان معتقد هستند خدا را باور خواهند کرد. هیچ چیز در این عالم از خداوند بی نیاز نیست. انسان فقیر است، زیرا وجود ماسوای وجود خداوند سبحان، وجود ممکن است و ممکن الوجود آنچه در فلسفه وعرفان آمده است همیشه در حال نیاز وفقر است. فقر ذاتی ممکنات است. این پژوهش دارای چهار بخش می باشد؛ که عبارتند از : بخش نخست « حقیقت وجود »، بخش دوم « حقیقت انسان » ، بخش سوم « انسان و ارتباط » و بخش چهارم « انسان کامل حلقه اتصال میان مخلوق و خالق » . و در پایان خاتمه بحث خواهد بود. به طور اجمال در بحث وجود، نظریات مختلف پیرامون احکام و خصوصیات وجود بیان خواهد شد، و به تعبیر دیگر، مسأله‏ی ارتباط، تنها مربوط به قلمرو تشریعی نیست، بلکه در امور تکوینی نیز مطرح است، زیرا بنیان ارتباط میان انسان و خدا، و جهان بالا و جهان پائین و ...که در این سلسله وجود دارد، أمر تکوینی است، ومهمترین آنها مسأله وجود و احکام آن است، بدون شناخت حقیقت وجود و درک معانی آن هرگز نمی توانیم وجود خدا، انسان، و جهان را ثابت یا فهم کنیم. در بخش دوم ، حقیقت انسان از عالم ذرّ تا عالم دنیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. انسان چه نوع موجودی است؟ و جقیقت انسان چیست؟ و قران درباره انسان چه می گوید؟ همه این مباحث، در این فصل مطرح خواهد شد. علت آوردن دو بخش نخست این بود که تا حقیقت وجود و انسان شناخته نشود نمی توان نیاز حقیقی او را تشخیص داد؛ چه بسا انسانهایی درگذشته و تا امروز بخاطر عدم شناخت کامل انسان و نیاز های حقیقی او ، در گمراهی به سر برده اند. وقتیکه انسان خود را شناخت یقیناً خدا را می خواهد زیرا به او نیاز دارد. در اینجا معنی ارتباط میان خالق و مخلوق ظاهر می شود و ضرورتهای آن را می توان فهمید.در بخش سوم و چهارم مستقیما وارد بحث خواهیم شد. در مرحله سوم رابطه انسان و خدا مطرح است. در طول این بحث حقیقت رابطه، رابطه انسان با خداوند، رابطه انسان با انسان های دیگر و رابطه انسان با طبیعت و جهان خارج بحث خواهد شد. در بخش چهارم حلقه اتصال میان خالق و مخلوق بررسی‏ می شود؛ یعنی در این بخش حقیقت انسان کامل، و ضرورتهای وجود او در این عالم و نیاز سایر موجودات به وجود او بیان خواهد شد. در آخر این بخش ، راه رسیدن به سعادت ابدی و کمال انسانی با دلایل قران و عقل بحث خواهد شد.در لابلای این پژوهش علاوه بر ادله‏ی قرآنی و روایی، نظایر و شواهد دیگری نیز آورده خواهد شد از جمله، سخن عرفا، فلاسفه اسلام و غرب و دیدگاههای مکتب‏های مختلف عقلی و تجربی. سپس آنها را با دلیل های نقلی و عقلی سنجیده وبررسی می کنیم کدام نظریه بیشتر با گفته‏ی خدا و معصومین (علیهم السلام) همخوانی دارد.در پایان این تحقیق، خاتمه بحث خواهد آمد. در این خاتمه، نتایج بحث های گذشته به طور اجمال بیان خواهد شد.
بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین در چهار مساله اساسی فلسفه اولی (وجود - قوه و فعل - عقل - ابداع و خلق)
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی اله آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان: بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین در چهار مساله اساسی فلسفه اولی (وجوه، قوه و فعل، عقل (علم)، ابداع و خلق)این رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش است. هر بخش شامل چهار فصل است و هر فصل به یکی از مباحث مذکور در عنوان اختصاص دارد. در بخش اول همه مسائلی که در حیطه هریک از مباحث فوق تا عصر ملاصدرا در فلسفه اسلامی مطرح شده است مورد بحث قرار گرفته است. بخش دوم رساله به مسائلی اختصاص دارد که ملاصدرا در آنها مدعی ابتکار است. نگارنده معتقد است که حکمت متعالیه ملاصدرا نه در نام و نه در روش تحقیق، نه در مقام گردآوری و نه در مقام داوری، ابتکاری نبوده، بلکه سابقه ای طولانی دارد. اما ادعای ابتکاری بودن فلسفه ملاصدرا منحصر به موارد فوق نیست و می توان از زوایای دیگر به صحت و سقم این ادعا نگریست. بعضی از این زوایا عبارتند از:1- تولید مسائل جدید فلسفی که در کتب پیشینیان حتی طرح هم نشده بوده است. 2- ارائه راه جدید برای برخی مسایل فلسفی متنازع فیه در تاریخ اندیشه اسلامی3- ارائه تفکیکها و تقسیمهای جدید برای تحلیل دقیق تر مسایل فلسفی4- برهانی کردن برخی مسایل که در کتب پیشینان مطرح بوده است و بر آن برهان اقامه نشده بوده است یا افزودن برهان یا براهین جدید بر براهین پیشینیان5- ارائه بیان و تقریری نو از مسایل فلسفی مطرح در آثار پیشینیان و رمزگشایی از کلمان آنان6- نقد برخی از بیانها یا براهین ارائه شده توسط حکیمان و عارفان پیشین7- داوری میان دو یا چند تن از متفکران گذشته و دفاع از یکی در برابر دیگری.آنچه را فی الجمله می توان پذیرفت موارد دوم تا هفتم است. زیرا هرکس آثار ملاصدرا را با آثار متفکران پیش از وی مقایسه کند در می یابد که هر چند وی بطور گسترده از آثار ایشان بهره برده است، اما در موارد مذکور به نحوی دارای ابتکار می باشد. اگرچه بر سر مصادیق هریک می توان اختلاف رای داشت و شاید بتوان رد پای بیانها، برنها، اشکالها، تکفیکها، راه حلها و داوریهای وی را در آثار گذشتگان دید. اما آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است زاویه اول است. یعنی باید تحقیق کرد که آیا مسئله ای یا مسائلی در فلسفه ملاصدرا مورد بحث قرار گرفته است که هیچ پیشینه ای در تاریخ فلسفه نداشته باشد و از بنیان ابتکار اوست. آنچه نگارنده رساله در پی آن است بیشتر همین مورد است، هر چند موارد دیگر را نیز از نظر دور نداشته است. مبنای اسلامی رساله حاضر تنها ریشه یابی مدعیات ابتکاری ملاصدرا را در محدوده چهار مبحث فلسفی در آثار شیخ فلاسفه اسلام، ابن سینا است. اما به مناسبت از وجود آن ریشه ها در کتب فلسفی، عرفانی و کلامی دیگر نیز سخن به میان آمده است. در این رساله دو نکته مورد توجه نگارنده نیست:1- صحت و سقم آرای فلسفی ملاصدرا و دیگر فیلسوفان2- نشان دادن ماخذ عبارات ملاصدرا که در آنها ادعای ابتکار ندارد.باید توجه داشت که جست و جو برای یافتن نشانه هایی از ابتکارات ملاصدرا در آثار ابن سینا و دیگر متفکران پیش از وی، به هیچ وجه به معنی قدح مقام علمی، فلسفی و عرفانی مرحوم صدرا نیست.
موضع‌گیری کانت درباره‌ی براهین اثبات وجود خدا
نویسنده:
فاطمه فاضل زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
تحلیل انتقادی نظریه عقول در حکت متعالیه (چیستی، چرایی، نقش وجود شناختی و نقش معرفت شناختی)
نویسنده:
مریم سالم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقول در حکمت متعالیه در دو سلسله طولى و عرضى قرار دارند و همگی جواهرى ممکن، بسیط، واحد مجرد از ماده، مستقل، ازلى، ابدى، عاقل و کلى مى باشند. اگرچه تعداد این جواهر مجرد در حکمت متعالیه به اثبات نرسیده است و مبادی تصورى آنها جاى بحث دارد اما، نقش وجود شناختى مهمى در نظام فلسفى حکمت متعالیه دارند و بدون وجود آنها، وجود عالم و ربط آن به ذات واحد و بسیط حق تعالى نا ممکن خواهد بود. در این بین نقش عقول عرضیه که هر یک از آنها، کار تدبیر یکى از انواع مادی را بر عهده دارند، بسیار پراهمیت مى باشند. در حکمت متعالیه علاوه بر نقش وجود شناختى، نقش معرفت شناختى عقول عرضیه نیز بسیار مهم است. عقل فعال در نقش رب‌النوع انسان، علت معده در پیدایش ادراکات عقلى مى باشد و بدون وجود آن، نه تنها حصول ادراکات عقلى، بلکه حصول هرگونه ادراکى منتفى خواهدبود. با وجود تلاش بسیارصدرالمتالهین و تابعینش درتبیین بهتر مبادى تصورى، تصدیقى، نقش وجودشناختى و معرفت شناختى عقول، نظریه عقول با انتقادهاى فراوانی روبرو شده است و بخصوص در باب نقش معرفت شناختى عقول، ابهامات موجود در حکمت متعالیه به اندازه اى است که کار دفاع از این نظریه را مشکل مى سازد.
رابطه علم با وجود
نویسنده:
محمد فروغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه سعی شده است رابطه میان علم و وجود از زوایای مختلف بررسی گردد: رابطه علم باری‌تعالی با وجود موجودات (اعیان‌ثابته و اعیان‌خارجی) هم‌چنین رابطه میان علم انسان در دنیا با ایجاد صور برزخی متناسب با آن‌ها در عوالم برزخ و قیامت همچنین رابطه علم انسان با افعال و اعمال صادره از او در عالم ماده.
مستندات مشائی جلد یک اسفار و فراروی ملاصدرا از آنها
نویسنده:
زهرا قاسمی نور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبا اینکه فلسفه‌ی ملاصدرا به عنوان یک سیستم فلسفی با روشی نوین شناخته می‌شود، با این حال او به "التقاط" متهم است. یکی از دلایل این اتهام را، عدم ذکر منابع مستفاد در اسفار اربعه دانسته‌اند. رساله‌ی حاضر در پی آن است تا با ذکر مستندات مشائی جلد یک اسفار، فراروی‌های وی در این اثر را تبیین نماید. او در جلد یک اسفار با ارائه‌ی راه حل‌های جدید برای تحلیل دقیق‌تر مسائل فلسفی، ارائه‌ی تقریری نو از مسائل فلسفی مطروحه در آثار پیشینیان و داوری بین دو یا چند تن از متفکران گذشته، اتهام التقاطی بودن فلسفه اش را منهدم می کند. وی با تزریق "نگرش وجودی" در کالبد فلسفه‌ی اسلامی، تبیین نوینی از مسائل ارائه داده است. او مُبدع مسائل فلسفی نیست، همانطور که خود وی نیز در سراسر آثار فلسفی‌اش چنین ادعایی ندارد.حقیقتاً مکتبی که وی بنیان گذار آن است، به لحاظ "روش" حکمت نوینی است گرچه در این حکمت نوین، از حکمای پیشین نهایت بهره را برده است. از جمله‌ی آنها استفاده از آموزه‌های فلسفی حکمت مشاء است. اما فلسفه‌ی او نه فلسفه‌ی مشائی است نه اشراقی و نه عرفان است و نه کلام. او با مستنداتی که از فلسفه‌ی مشاء خصوصا ابن سینا ارائه نموده، نشان می‌دهد که حکمت متعالیه‌ی وی پای بر گرده‌ی فلاسفه مشاء نهاده و به ساختار فلسفه‌ی اسلامی شکلی وجودی داده است. از آنجایی که تعیین سند در گفتار حکمای سابق عادتی مألوف نبوده است، نگارنده‌ی این رساله، سعی نموده است با تعیین مستندات مشائی جلد اول اسفار و فراروی‌های ملاصدرا، نمونه‌ای از این بهره‌گیری‌ها را به نمایش بگذارد تا الگویی برای تحقیقاتی از این نوع باشد.واژگان کلیدی: مستندات، مشاء، اسفار اربعه، فراروی، ملاصدرا
معنای زندگی از منظر ملاصدرا و نیچه
نویسنده:
منصوره غلامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«معنای زندگی» یکی از مهم‌ترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است. که درباره‌ی آن دیدگاه‌ها و نظریه‌های مختلفی بیان شده است. در این پایان‌نامه ضمن تبیین مسأله معنای زندگی از نظر ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف مسلمان و نیچه به عنوان یک فیلسوف الحادی سعی شده بجای مقایسه خطی، یعنی حصر نظر به مقایسه در مسأله، اندیشه‌های این دو متفکر در رابطه با انسان و معناداری زندگی او در محورهای روش، مبانی و مسئله مورد مقایسه قرار گیرد.
بررسی براهین وجود خدا در قرآن
نویسنده:
فاطمه معین‌الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خدا، مهم‌ترین مساله در فلسفه‎ی اسلامی است و باور به خدا رکن دین اسلام می‌باشد. استدلال‎های گوناگونی درباره‎ی این مساله از جانب هر یک از فیلسوفان و متکلمان مطرح شده است. در نهایت، با تعمق و تحلیل عقلانی بر جمیع مطالب و روایات فصول، رسیدن به این نتیجه ضروری دانسته شده که خداوند عقل را عامل شناخت خود قرار داده است و شناخت یقینی، مطلوب شارع است و این شناخت با برهان به دست می‎آید و خود او نیز به عنوان علت همه موجودات قابل شناخت عقلی هست و قرآن به برهان اهمیت داده است و افراد را به جستجوی برهان برانگیخته است. برهان نظم در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است.این برهان کاملا ساده برای عموم بیان شده است. برخی فلاسفه هم آن را به همان صورت که قرآن فرموده است، یقینی دانسته‎اند ولی به نظر برخی دیگر برهان نظم یقینی نیست. برهان فطرت در قرآن آمده است و برای همگان قانع کننده است، ولی در کتب فلاسفه به آن چندان پرداخته نشده است. بیشتر فلاسفه معتقدند که برهان حرکت در آیه "لا احب الآفلین" بیان شده، درحالیکه حدوسط در این آیه محبت است. فلاسفه به این برهان توجه کرده‎اند، اما در قرآن این به برهان به صورت صریح بیان نشده است و می‎توان این برهان را از آیات استنباط کرد. برهان حدوث مورد اعتنای قرآن قرار گرفته است و فلاسفه و متکلمان نیز به این برهان توجه داشته‎اند، ولی با نظری دقیق‎ می‎توان برهان وجوب و امکان را که دقیق‎تر است به جای آن قرار داد. البته این برهان، بیشتر مورد متکلمان قرار گرفته است تا فلاسفه، و برهان حرکت به صراحت و با الفاظ فلسفی در قرآن نیامده است، ولی از برخی از آیات قابل استفاده است و برهان حدوث نیز قابل ارجاع به این آیه است. فلاسفه نیز به این برهان توجه خاصی داشته‎اند.البته این برهان، بیشتر مورد فلاسفه قرار گرفته است تا متکلمان. برهان صدیقین نیز در قرآن نشانه‌هایی دارد و بلکه اساس معارف عمیق دینی در رویت و شهود بی‌واسطه خداوند است به‎گونه‎ای که هیچ‌یک ازمخلوقاتش مستقیما دال بر او نباشند، بلکه او بر مخلوقات خویش دلالت کند.در نتیجه آشکار است که هیچ یک از این براهین با شکل منطقی دقیق و اصطلاحات فنی در قرآن نیامده‎اند و دلیل این مطلب روشن است. همانگونه که پیامبر یک دانشمند رسمی نیست، کتابنازل شده بر او نیز یک کتاب علمی نیست. دین خدا وکتاب و فرستاده او خان گسترده‎ای برای همه انسان‎ها هستند، که هرکس به فراخور خود طعامی از آن برمی‎گیرد و می‎توان نتیجه گرفت که هر آیه از قرآن، آینه‎ای از برهان بر وجود خداست.
بررسی نقش تطابق عوالم وجودی در معرفت شناسی صدرالمتألّهین ره
نویسنده:
سیداحمد غفاری قره‌باغ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه تطابقِ عوالم بیان کننده این ایده است که اگر موجودی در مرتبه‌ای موجود باشد،از آنجا که مرتبه وجودی و تشکیکیِ مقدم بر او، باید کمالی بیش از او داشته باشد، پس مرتبه بالاتر، وجود جمعی مرتبه پایین تر خواهد بود؛ در این نوشتار، اثبات نموده ایم که عاملِ حکایت و نشان گریِ صورت ذهنی از شیءِ خارجی، این همانیِ وجودی و تطابقِ وجودیِ موجود برترِ مثالی نسبت به موجود مادی است؛ زیرا بر اساسِ اصالت وجود ونظریه تشکیک وجود، نمی توان سخن از مناط بودن و منشأ بودن عینیت ماهوی در کاشفیتنمود؛ پس در هر صورت، این همانیِ وجودیِ وجود جمعی و وجود خاصِّ ماهیت، منشأ علممی باشد؛ ملّاصدرا ره بر صدوری بودن رابطه نفس و صورت ذهنیِ حسی و خیالی اصرارمی ورزد؛ لیکن صدرا ره معتقد است نفس، مشاهده و علم حضوری به وجود عقلی دارد وهمین مشاهده، عبارت از ادراک عقلی است؛ صدرا ره برای وجود، سه عالَم و سه مرتبهمعرفی می کند؛ عالَمِ ماده و عالَمِ میانه یا مثال و عالَمِ عقل؛ صدرا ره در برخی از عبارات خویش، سخنی درباره دو گونه تحقّق برای ماهیت می کند؛ از نگاه صدرا ره گاهی مصداق، بگونه ای است که کاملاً یعنی هم به لحاظ کمالات و هم به لحاظ محدودیات و نقصان ها،تابعِ ماهیت است؛ صدرا ره به چنین مصداقی، تعبیر به " فرد ، وجود بالفعل و وجود تفصیلی و وجود خاصّ " می کند. وی در قبالِ این نحوه از وجود، به مصداقی دلالت می کند که دارای کمالات وجودی آن ماهیت است، لیکن محدود به حدود آن ماهیت نیست. به این وجود،وجود جمعی اطلاق می گردد؛ نظریه وجود جمعی، قرائت دقیق تر و جامع تری نسبت به نظریه مثال های افلاطونی است؛ چرا که نظریه مثُلِ افلاطون، صرفاً متمرکز بر یافتنِ "فرد "عقلی برای انواعِ جسمانی است؛ فارغ از چالشِ تشکیک در ماهیت، این نظریه در تبیینِ افراد مثالی به معنی افراد برزخی و یا فرد الهی برای انواعِ جسمانی، قاصر است.
تمایز وجود و ماهیت بر اساس تفسیر آنتونی کِنی و ژیلسون از توماس آکوئینی، در مقایسه با ملاصدرا
نویسنده:
حسن احمدی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از ارتباط میان وجود و ماهیت در ممکنات، از جمله مباحث جدی و بحث‌برانگیز در تاریخ فلسفه است و کمتر فیلسوفی را در قرون وسطی و عالم اسلام می توان یافت که از آن سخن نگفته باشد. سابقه این بحث را حتی تا پیش از قرون وسطی، در مابعدالطبیعه یونان باستان بویژه ارسطو و افلوطین نیز می توان ملاحظه نمود. البته در ارسطو به طور جدی این بحث مطرح نیست چرا که او موجود را همان جوهر می داند که امری یکپارچه است. اما در قرون وسطی بحث انواع تمایز وجود و ماهیت به طور جدی مطرح می شود. در عالم اسلام نیز این بحث با فارابی و ابن سینا در وجودشناسی به میان می آید بویژه آنجا که تقسیم موجود به واجب و ممکن مطرح می شود. فارابی ممکنات را متشکل از دو مولفه مابعدالطبیعی وجود و ماهیت تلقی می کند و این دوگانگی متافیزیکی در ابن سینا نیز با تفصیل بیشتری مطرح می شود. سهروردی و ابن رشد بارزترین منتقدان ابن سینا در بحث تمایز وجود از ماهیت و عروض وجود بر ماهیت هستند که در این رساله انتقادات آنان بیان گردیده و مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. توماس آکوئینی رساله ای جداگانه درباره وجود و ماهیت دارد و هم در این اثر و هم در دیگر آثارش از ارتباط میان وجود و ماهیت به تفصیل سخن می گوید. در تفسیر وجودشناسی توماس، سعی کرده‌ایم به دیدگاه های دو اندیشمند قرن بیستمی با دو رویکرد متفاوت توجه کنیم. از یک سو تفسیر ژیلسون از توماس و ازریابی آن را مطرح نموده‌ایم و از سوی دیگر تفسیر آنتونی کِنی، برجسته ترین اندیشمند در مکتب تومیسم تحلیلی، را مورد نقد و ارزیابی قرار داده ایم. ژیلسون و کِنی در تحلیل و تفسیر وجودشناسی توماس، در دو جبهه مقابل یکدیگر قرار دارند چرا که ژیلسون وجودشناسی توماس را بیان کننده آموزه هایی عمیق و سودمند برای دنیای مدرن معرفی می کند اما کِنی آن را مشتمل بر تناقضات منطقی و فلسفی مختلفی می داند. وجودشناسی توماس با تأکید بر "فعل وجودی"، بسیار نزدیک می شود به اصالت وجود صدرایی، چرا که هم در توماس و هم در ملاصدرا، بر این امر تأکید می شود که وجود بذاته موجود است و به واسطه فعل وجود، ماهیت از موجودیت برخوردار می گردد. البته ملاصدرا در دیدگاه نهایی خود مبنی بر اتحاد وجود و ماهیت، از توماس و مشائیان فاصله می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 112