جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 141
انتظار ظهور و نقش آن در تعلیم و تربیت اسلامی
نویسنده:
اکرم بخش آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اعتقاد به وجود و ظهور امام مهدی (عج) همچون سایر اجزای اعتقادات دینی آثار تربیتی معینیبه دنبال دارد. ضرورت اعتقاد به مهدویت بر اساس متون روایتی ما، برای افراد مجموعه ای دانشی فراهم می نماید؛ اما هنگامی که این مجموعه دانشی به همراه خود تحولات هیجانی، عاطفی و عملی معینی را ایجاد می کند که ضمن آن افراد می کوشند خود را برای یاوری امام مهدی (عج) آماده سازند،چهره تربیتی مهدویت آشکار می گردد. هدف پژوهش حاضر تبیین اثرات تربیتی مهدویت، در ابعاد مختلف زندگی است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با بررسی منابع و گردآوری داده ها، به نقش انتظار در ادیان مختلف و بالاخص اسلام پرداخته شده و تاثیرات روانشناختی، جامعه شناسی و تربیتی انتظار در عرصههای مختلف زندگی مورد بررسی قرار گرفته است. ویژگی های نسل منتظر تشریح شده است. امید به آینده، آمادگی برای ظهور، مقاومت در برابر فساد محیط، کاهش ناهنجارهای اجتماعی، صبر و شکیبایی، تصحیح رابطه انسان با خداوند خویش و جامعهاز جمله آثار تربیتی انتظار می باشد. بر این اساس پیشنهاد می شود رشد فرهنگ مهدویت به عنوان اهداف تعلیم و تربیت، رسمی و غیر رسمی در برنامه ریزی لحاظ شود.
بررسی انتقادی جامعه‌شناسی معرفت کارل مانهایم از منظر فلسفه صدرایی
نویسنده:
علی قربانپور لزرجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به اعتقاد مانهایم، هر نوع وضعیت اجتماعی – تاریخی در یک نقطه خاص تاریخی قرار دارد و از این رو وضعیتی یگانه است. بنابراین معرفتی که از این وضعیت یگانه به وجود می آید و در این وضعیت صادق است نیز یگانه است و با زمان و مکانش مرتبط است.وی آن را نسبت گرایی نام نهاد.اما منتقدان وی معتقدند چون مانهایم معرفت وشناخت را به سطح فهم عرفی(هویت اجتماعی – تاریخی) تقلیل داده است ، سر از نسبی گرایی در آورده است. وی برای رهایی از این نسبی گرایی چهار راه حل ارائه نمود و هیچکدام نتوانستند وی را از بند نسبی گرایی آزاد نمایند. اما ملاصدرا در عین حال که شرایط مادی از جمله شرایط اجتماعی-تاریخی را به عنوان علل معده می پذیرد، معتقد است همه ادراکات مجرد و ثابتند و هیچگونه تغییر در آن راه ندارد. علل معده فقط منظر ایجاد می کند و با تغییر منظر معرفت متفاوت خواهد بود.بنابراین ملاصدرا به دامن نسبی گرایی نیفتاده و توانسته است بین نسبت گرایی و نسبی گرایی فرق بگذارد. پایان نامه رویکرد انتقادی و تطبیقی دارد که به روش توصیفی انجام گرفته است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و ابزار گردآوری اطلاعات نیز، فیش برداری می باشد. با توجه به اینکه شرایط تاریخی- اجتماعی به صورت علل معدّه در شکل گیری علوم می تواند موثر باشد جای دارد که موارد زیر در پایان نامه ها دنبال شود:1-
نقش اجتهاد در تدوین علوم انسانی اسلامی
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به قلمرو وسیع دین مبین اسلام و شمول آن نسبت به مسایل فردی، اجتماعی، روحی، جسمی، مادی، معنوی و همه ابعاد و شئون انسانی و ارتباط تنگاتنگ علوم انسانی همچون روان‌شناسی، جامعه شناسی، حقوق، سیاست، تعلیم و تربیت با جنبه‌های معنوی و روحی و فردی و اجتماعی انسان، پیوند عمیق اسلام و علوم انسانی روشن می‌گردد. هم چنین نحوه دست یابی به معارف قرآن و سنت و عقل بدیهی و قریب به بدیهی نیز جز با تلاش علمی و با مهارت در متون و منابع دینی از طریق آشنایی عمیق با لغت، ادبیات، فصاحت و بلاغت، رجال، قواعد تفسیر و حدیث، قواعد اصول، مباحث عقلی و ملازمات عقلی و امثال آن نیست؛ این امور نیز همان اجتهاد مصطلح است؛ پس تنها راه دست یابی به علوم انسانی اسلامی، بهره گیری از اجتهاد است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 126
پیتر برگر و نگریستن از جامعه شناسی به الهیات
نویسنده:
ابوالفضل مرشدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله به آرای پیتر برگر، یکی از برجسته‌ترین جامعه‌شناسان دین در عصر حاضر، در زمینه رابطه الهیات و جامعه‌شناسی و الزامات جامعه‌شناسی برای الهیات پرداخته می‌شود. وی بر اساس نگاه برساخت‌گرایانهای اجتماعی، دین را نوعی فراافکندن معانی ذهنی بشری به جهان خارج برای ایجاد جهانی مقدس و معنادار می‌داند. این فرا افکنی ریشه در زیرساخت‌های ویژه‌ای از تاریخ بشری دارد. بنابراین، برگر چالش جامعه‌شناسی برای الهیات را این می‌داند که این رشته - در ادامه رشته تاریخ و روان‌شناسی - دین را به گرداب تمام‌ عیار نسبی‌ شدن فرو برده است و آن را به جهانی در میان جهان‌های بسیار تبدیل کرده‌است؛ به‌ویژه جامعه‌شناسی دینامیک اجتماعیِ ساخته‌شدن سنت‌های دینی را نشان داده، از این طریق ماهیت تاریخی و ساختگی آن‌ها را آشکار کرده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 96
واکاوی مفهوم جامعه در اندیشه امام خمینی (ره) و مقایسه اندیشه‌های علامه طباطبایی، مرتضی مطهری، محمدتقی مصباح یزدی و عبداله جوادی آملی با اندیشه‌های ایشان در این زمینه
نویسنده:
لعیا شکوهی ستا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پاسخگویی مناسب به مسائل و مشکلات اجتماعی جوامع اسلامی، تنها از مسیر شناخت هرچه بیشتر مفهوم جامعه از منظر اسلام ممکن و میسر خواهدبود. چرا که، مناظر مختلف به پرسش از چیستی و هستی جامعه نه تنها به شناخت‌های متفاوتی می انجامد بلکه در نهایت به نظریات مختلفی برای حل مسائل جامعه خواهد رسید. لذا در این پایان نامه سعی شده است تا تلقی امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی ایران، از جامعه را یافته و همچنین در راستای تلاش برای دست یابی به تمامی جوانب نظر اسلام در این موضوع، دیدگاه امام خمینی(ره) با دیدگاه‌ها و اندیشه‌های اجتماعی دیگر متفکرین اسلامی ایرانی هم عصرشان از جمله علامه طباطبایی، مرتضی مطهری، محمدتقی مصباح یزدی و عبداله جوادی آملی مقایسه شود. در این بررسی از سنخ‌شناسی »دیوید فریزبی» و «درک سه‌یر» پیرامون مفهوم جامعه استفاده شده است. در این سنخ‌شناسی مفهوم جامعه بر اساس نظریات جامعه شناسی بر چهار قسم «جامعه به عنوان واقعیتی خودبنیاد»، «جامعه به عنوان یک مفهوم غایب»، «جامعه به عنوان یک فکرت و یک آرمان» و «جامعه به مثابه دیالکتیک فرد و جامعه» است. روش مورد استفاده محقق در این تحقیق روش «تحلیل متن» می‌باشد. براساس بررسی‌های محقق می‌توان گفت که نظرات امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و مرتضی مطهری از بیشترین شباهت برخوردار بوده و با سنخ اول تعریف شده در این تحقیق همانندی بیشتری دارد. نظرات محمدتقی مصباح یزدی و عبداله جوادی آملی با سنخ دوم این تحقیق شباهت داشته و از همانندی کمتری با نظرات امام خمینی(ره) برخوردار است.
اندیشه اجتماعی علامه جعفری با تأکید بر نظریّه حیات معقول
نویسنده:
کاظم زعفرانچیلر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حیات‌انسان، مفهوم‌کانونی اندیشه‏ علامه جعفری بوده و تمرکز نظری آن پیرامون نظریه‌ "حیات‌معقول" می‌باشد. وی هدف نهایی حیات انسان را تحقق این‌نوع از حیات دانسته وحیات را به دو نوع طبیعی محض و معقول تقسیم بندی می‌کند. درحیات طبیعی محض، انسان فقط به ارضاء غرائز طبیعی خود پرداخته و ابعاد مثبت وجود انسان و استعدادهایش مغفول است. درحیات‌معقول، انسان از اصول و ارزش‏های حیات آگاه بوده و برمبنای آن از اختیار خود بهره‏برداری نموده و در مسیر کمال قرار دارد. این نظریه در لایه معرفت‏شناختی، شناخت را ممکن و ضروری دانسته و منابع آن‌را عقل ابزاری، شهودی و قدسی می‌داند. در حیات‌معقول عقل‌نظری و عقل‌عملی هردو در استخدام شخصیت روبه رشد کمال آدمی قرار می‏گیرند. در هستی‌شناسی، هستی مخلوق خداوند بوده و دارای حقیقت، هدفمند، قابل شناسایی و دارای دو بعدمادی و غیرمادی است. در حیات معقول، انسان‌از شریف‌ترین موجودات هستی و دارای فطرتی پاک، کمال‌جو و مستعد کمال است، هدفمند، تغییرپذیر و برخوردار از حیات‌طبیعی و ابدی است. در حیات‌معقول، نه فرد اصالت استقلالی دارد و نه اجتماع. علامه با یک نظر تلفیقی خاص، طرح موضوع اصالت فرد واجتماع را غیرمنطقی دانسته و معتقد است، مختصات هریک از فرد و اجتماع باید در ارتباط با همدیگر بررسی شود. فرهنگ در نگاه علامه دارای چهارنوع رسوبی، بی‏رنگ، پیرو و پیشرو می‌باشد. فرهنگ پیشرو عامل تکاپوی انسان به سوی هدف اعلای زندگی است. درنظر ایشان با پی‌ریزی منطقی اقتصاد، حقوق، سیاست وقدرت جهانی، فرهنگ‌جهانی واحد، قابل تحقق است. علامه، تمدن را برقراری نظم و هماهنگی در روابط افراد یک جامعه دانسته و آن را به تمدن انسان محور و قدرت محور تقیسم می‏کند. وی عدالت و عدالت خواهی را اساسی‏ترین ویژگی حیات آدمی می‌داند. از نظر علامه حقوق و قوانین معمولی که تنها به کشف روابط حیات طبیعی محض انسان‏ها با یکدیگر و تنظیم آنها برای همزیستی محض قناعت می‏نماید، نمی‏تواند متضمن سعادت واقعی آدمی باشد. ایشان تحولاتی را که منجر به تحقق حیات معقول شود، ضروری جامعه می‏داند.
بررسی تطبیقی جایگاه زن در اندیشه امام خمینی(ره) و دیدگاه‌های فمینیستی
نویسنده:
انسیه ملکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله، بررسی تطبیقی جایگاه زن در اندیشه امام خمینی(ره) و اندیشه‌های فمینیستی است. روش استفاده شده در این رساله، روش تحلیل متن از نوع تطبیقی است. هر یک از این اندیشه‌ها در دو قسمت بررسی شده‌اند. قسمت اول: بررسی مبانی این دو اندیشه است و قسمت دوم: بررسی ابعاد جایگاه زن در هریک از این اندیشه‌هاست که در سه بعد بررسی شده است. الف) جایگاه زن به عنوان انسان. ب) جایگاه زن در خانواده. ج) جایگاه زن در اجتماع( اقتصاد، سیاست و فرهنگ). همانطور که خواهیم دید امام خمینی به هستی-شناسی توحیدی اعتقاد دارند و در نظر وی انسان خلیفه خدا بر روی زمین است . منابع معرفت‌شناسی وی، عبارتند از: عقل و وحی و حس و فطرت و شهود. زن در اندیشه امام خمینی(ره) از منزلت و مقام والایی برخوردار است. امام در عین دفاع از تساوی زن و مرد از نظر حقوق انسانی، تأکید می‌کند که در بعضی از موارد تفاوت‌هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد، بلکه مربوط به طبیعت آنان است و به همین خاطر هر کدام احکام و حقوق خاص خود را نیز دارند. امام خمینی(ره) با تأکید بر نقش مادری و جایگاه زن در تربیت صحیح فرزندان، معتقد است که مادران در جامعه بزرگترین مسئولیت و شریف‌ترین شغل را دارند. امام خمینی(ره) از حضور زنان در تمام عرصه‌های فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به عظمت یاد کرده و زنان را تشویق به این امر می‌کنند،البته به شرطی که به نقش زن در خانواده لطمه وارد نشود. اندیشه فمینیست‌ها بر مبنای اندیشه‌های سکولاریستی و لیبرالیستی و پوزیتویستی بنیان‌گذاری شده است. اکثر فمنیست‌هاتفاوت‌های طبیعی میان زنان و مردان را نادیده می‌گیرند و از نظر آنها زن و مرد دارای ویژگی‌ها و استعداد‌ها و روحیات یکسانی هستند. آنها نسبت به نقش مادری و جایگاه زن در خانواده دید منفی و بدبینانه‌ای دارند. فمنیست‌هاطرفدار آزادی بی‌حد و حصر زنان بوده و شرکت آنان در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را به عنوان یک اصل اساسی پذیرفته و برای نقش آنها در خانواده ارزشی قائل نیستند.
بررسی تطبیقی اندیشه علی شریعتی و سید حسن نصر با تاکید بر نگرش به دین و روش شناسی
نویسنده:
اکرم سیدصومعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش بررسی تطبیقی اندیشه علی شریعتی و سیدحسن نصر با تاکید بر نگرش به دین و روش شناسی بود که از روش توصیفی و کتابخانه ای استفاده و روش تحلیل محتوا استفاده گردید. نتایج مطالعات پژوهش نشان داد که دین شناسی و اصول سنت گرایی سیدحسن نصر را می توان به شش بخش تقسیم کرد: حکمت خالده، وحدت متعالی ادیان، کثرت گرایی دینی، گرایش به تصوف، انتقاد از غرب و اعتقاد به علم و هنر قدسی، ولی دین مورد اعتماد شریعتی استک انسانی، مسئولیت آور، تعهد آفرینف ظلم ستیز، معترض، رسالتمند و در تقابل با شرک اجتماعی، روش های شناخت شریعتی عبارت ند از: الگو شناسی، تیپ شناسی و اسطوره شناسی به همراه بازگشت دوباره به متون اصلی دین است. از نظر شریعتی ایدئولوژی موتور محرکه دین است و نوعی فرهنگ جهت دار محسوب می شود که حس مسئولیت پذیری و تعهد را در انسان ها ایجاد می کند. پیامبران به عنوان برجسته ترین پیام آوران ایدئولوژی هستند اما حسین نصر عقیده دارد نهع تنها اثرات، بلکه شالوده های تمدن مدرن را باید بی اعتبار ساخت؛ از این رو با مدرنیسم شریعتی که به نظر او اسلام را تا حد یک ایدئولوژی صرف تقلیل می دهد، سخت مخالف است. افکار و روش های مطالعه نصر در چهار محور صورت بندی می شود عبارت اند از: الف- احیای سنت خای اصیل فکری ایران از راه جان بخشی دوباره به فلسفه و عرفان اسلامی؛ ب- هشدار دادن به ایرانیان در مورد سرشت علم، فلسفه و فن آوری غربی و خطرهایی که اخذ آنها برای فرهنگ ایران به بار آورد و بدین وسیله توانا ساختن ایرانیان به اینکه غرب از دیدگاهی انتقادی و نه از روی عقده حقارت بنگرند؛ ج- آگاه ساختن ایرانیان از فرهنگ ها و تمدن های آسیا به عنوان وزنه ای متعادل سازنده در برابر نفوذ تمدن غرب؛ د-کوشش در ایجاد راهی که از طریق آن حفظ اصالت فرهنگی ایران در برابر فرهنگ نوآوری و علوم غربی امکان پذیر گردد ولی افکار و روش های مطالعه شریعتی در سه محور صورت بندی می شود که عبارت است از: الف- شریعتی، به عنوان احیا کننده مذهبی ب-شریعتی، به عنوان یک مصلح اجتماعی ج-شریعتی، به عنوان یک جامعه شناس.کلیدواژه: شریعتی، سیدحسین نصر، روش شناسی، نگرش به دین، جامعه شناسی.
چرا ابن خلدون بنیانگذار جامعه شناسی نشد؟
نویسنده:
علیرضا شجاعی زند
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این که ابن خلدون بنیانگذار جامعه شناسی نشد، واقعیتی است محرز و مساله ای است خاتمه یافته؛ اما پرسش از چرایی آن هنوز باقی است و مطالعه آن هم چنان موضوعیت و مطلوبیت دارد. البته پیش از طرح آن باید اثبات شود که او جامعه شناس بوده و به موقعیت خویش در بنیانگذاری، وقوف داشته است. این مقال در تاملی کوتاه و از طریق «خلدون شناسان»، «تلقی وی از خود» و «محتوای مقدمه»، جامعه شناسی او را احراز می کند و سپس به بررسی پرسش اصلی خویش در چارچوب جامعه شناسی معرفت و جامعه شناسی علم می پردازد که چرا ابن خلدون با وجود قابلیت های نظری و امعان نظر صریح به بنیانگذاری، نتوانست بدین عنوان نایل آید؟ به مساله از طریق بررسی مقایسه ای دو بنیانگذار بالقوه و بالفعل چنین پاسخ داده شده است که: گرچه از حیث بضاعت های فردی، ابن خلدون بر کنت فضل تقدم و حتی تقدم فضل دارد، از لحاظ شرایط ساختاری لازم برای ظهور دانش جامعه شناسی به مثابه یک علم معتبر و پایدار، این کنت بوده است که علم استقلال آن را برافراشته و آن را عملا بنیانگذاری کرده است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 38
فلسفه در نظر ابن خلدون
نویسنده:
رضا سلیمان حشمت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
درباره ابن خلدون، مستشرقان، عربها و ایرانیان بسیار گفته و نوشته اند و چنانکه مشهور است به استناد آراء و اقوال او در (مقدمه ) گاهی وی را پیشرو و پیشاهنگ در فلسفه تاریخ و جامعه شناسی خوانده اند. اما پیش از التفات به برخی شباهت ها یا اشتراک نظرها و تواردها میان او و فلاسفه تاریخ و جامعه شناسان، لازم است به مبادی و اصول اندیشه های او توجه و به مقدماتی رسیدگی کنیم که با آن اصول و مقدمات امکان ورود او به مباحثی که طرح کرده فراهم آمده است. بدون این توجه بی تردید فهم آرای ابن خلدون ممکن نمی شود و چه بسا شباهتها ما را به ورطه خطاهای بزرگ درافکند. ابن خلدون سنت متداول و مرسوم فلسفه را در حوزه طبیعیات برای دنیا و آخرت بی فایده و در قلمرو الهیات آن را از دستیابی به معرفت مجردات عاجز دانسته است. مع ذلک به قواعد منطق و برهان ارسطو اعتقاد دارد و عجیب آنکه بر آن شده است تا برهان را در حوزه ای به کار بندد که تا پیش از آن هرگز آن را از اقسام حکمت برنشمرده اند. این حوزه، حوزه تاریخ است.
صفحات :
از صفحه 559 تا 573
  • تعداد رکورد ها : 141