جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 167
برهان «وجوب و امکان» سینوی؛ رهیده از تسلسل، گرفتار ماهیت
نویسنده:
محمدعلی علیگو , محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از براهین قابل اعتماد نزد غالب فیلسوفان اسلامی برای اثبات خدای متعال، برهان «وجوب و امکان» است. ابن سینا در کتاب الاشارات و التنبیهات به نحوه خاصی این برهان را ارائه داده است، که به نظر خویش در این برهان، خلق، واسطه اثبات حق قرار نگرفته، بلکه با نظر به خودِ وجود، وجودِ خدا را اثبات کرده و این نوع از برهان را «صدیقین» نامگذاری کرده است. به نظر می­رسد فلاسفة متأخر همین اصطلاح را پذیرفته­اند و با معیار خودِ ابن سینا به نقد صدیقین بودن این برهان پرداخته­اند. دو اشکال اساسی که در نقد قرار گیری عنوان «صدیقین» بر این برهان طرح شده است یکی ابتنای این برهان به ابطال دور و تسلسل و دیگری ابتنائش به مفهوم موجود و حیثیت ماهیت است. در این مقاله با بررسی این دو اشکال معلوم می­شود که این برهان مبتنی به ابطال دور و تسلسل نیست ولی آن­چنان که شیخ الرئیس ادعا می­کند بر وجوبِ وجود از خودِ وجود استفاده نشده است و مفهوم موجود و حیثبت ماهیت در این استدلال نقش بازی می­کند. در نتیجه اگر چه این برهان را در دستگاه فلسفی صدرا نمی­توان «صدیقین» نامید ولی در دستگاه فلسفی مشا، بی­واسطه ترین برهان بر اثبات وجود خداست.
صفحات :
از صفحه 57 تا 72
رابطه ولایت با خاتمیت براساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
محبوبه اسماعیل زاده نوقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عنوان رساله رابطه ولایت با خاتمیت براساس مبانی حکمت متعالیه می‌باشد. نگارنده با بهره‌مندی از مطالعات کتابخانه‌ای و جستارگرایی رایانه‌ای به بررسی دیدگاه مکتب فلسفی حکمت متعالیه پرداخته است.در این راستا آثار شارحان فلسفه صدرایی و نوصدراییان نیز مورد استفاده قرار گرفته است. (ولایت) از مباحث عمیق و مهم در فلسفه ملاصدرا محسوب می‌شود. این موضوع ریشه در مباحث اعتقادی شیعیان دارد و اهمیت پرداختن به آن بعد از مسئله خاتمیت دو چندان می‌گردد، زیرا از طریق (ولایت) که باطن رسالت محسوب می‌گردد مسئله ضرورت هدایت بشر توسط ائمه اطهار (علیه‌السلام) بعد از خاتمیت اثبات می‌گردد.اولیاءالله که جانشینان بر حق رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشند دارای ویژگی‌های خاصی می‌باشند که ضرورت وجود این ویژگی‌ها و اثبات وجود آن‌ها در اولیاء محمدیین در چهارچوب براهین عقلی حکمت متعالیه امکان‌پذیر می‌باشد. در ابتدا به تبیین و تعریف مسئله ولایت، جایگاه ولی در نظام هستی و راه نیل به ولایت پرداخته شده است.در بخش بعد، مسئله خاتمیت و اعتقاد به پایان یافتن ارسال انبیاء و ویژگی‌های برجسته خاتم‌الانبیاء مطرح گردیده است و بخش پایانی که هدف نگارنده و اصل رساله محسوب می‌شود به بررسی نسبت ولایت با رسالت و امامت می‌پردازد و پس از آن شاخصه‌های ائمه اطهار (علیهم‌السلام) از دیدگاه مکتب تشیع همچون عصمت،علم وولایت تکوینی در چهارچوب مکتب فلسفی حکمت متعالیه تبیین گردیده است.
تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در وهله اول به تبیین و تفسیر اخلاق کانت که یکی از نگرشهای عمده در حوزه اخلاق است ، می‌پردازد. و سپس آن را نقادی می‌کند. انسانها همواره با این سوالات اساسی مواجه بوده‌اند: چه چیزی خیر و چه چیزی شر و بد است ؟ آیا انسانها می‌توانند اعمال خوب را از بد تشخیص دهند یا اینکه خدا باید آنها را آشکار سازد؟ از انجام این اعمال چه هدفی داریم؟ در این زمینه به طور کلی دو گرایش اساسی در حوزه اخلاق وجود دارد یعنی گرایش غایت گرایانه و وظیفه‌گرایانه. اخلاق کانت یک نوع اخلاق وظیفه‌گرایانهاست که بر آن است که ما می‌توانیم بدی و خوبی یک عمل را از طریق خود عمل و معیارهای آن وراء آن تشخیص دهیم. در حالی که اخلاق غایت‌گرایانه بر آن است که خوبی و بدی عمل را بر حسب نتایج آن تعیین می‌کنیم. بنابراین کانت معتقد است که اخلاق مستقل از هر علمی حتی مابعدالطبیه و دین است . او با قاطعیت و روشنی می‌گوید: "اخلاق نه نیازمند تصور وجود دیگری بالای سر آدمی است تا او وظیفه خویش را بشناسد و نه محتاج انگیزه‌ای غیر از قانون اخلاقی به وظیفه خود عمل کند. بنابراین اخلاق به هیچ روی به خاطر خودش به دین نیاز ندارد بلکه به برکت عقل محض عملی خود بسنده و بی‌نیاز است ." این نوع نگرش به اخلاق بی سابقه بوده است . از این رو می‌توان گفت که او انقلاب مهمی را در اخلاق پدید آورده است . کانت با تحلیل اعتقادات اخلاقی متعارف تلاش می‌کند که پیش فرضها و اصول پیشینی آنها را به دست آورد. او در این راستا به امر مطلق یا معیار عمل اخلاقی می‌رسد و صورت‌بندیهای متعددی از آن ترسیم می‌کند. اگر عملی با این صورت‌بندیها سازگار بود اخلاقی و الا غیراخلاقی است . آنها عبارتند از: 1) صورت‌بندی قانونی کلی یا قانونی طبیعت . 2) صورت‌بندی غایت فی‌نفسه 3) صورت‌بندی خودمختاری اراده و کشور غایات . اشکالات متعدی بر آنها وارد است . به نظر او صورت‌بندی خودمختاری، مهمترین است . او با تحلیل اخلاقی وجود خدا و جاودانگی نفس و آزادی را اثبات می‌کند در حالی که به عقیده او عقل نظری ناتوان از اثبات آنها بود. از این رو اخلاق به دین منتهی می‌گردد نه برعکس . به نظر ما، هر چند تلاش کانت برای به دست آوردن معیارها و ضوابط اخلاقی، ستودنی است ولی فلسفه اخلاق او فاقد استحکام منطقی است و اشکالات متعددی بر آن وارد است . فی‌المثل استدلال او بر وجود خدا مستلزم نفی آزادی انسان است . و در پایان ما اخلاقی را تایید می‌کنیم که ترکیبی از احکام عقل و دستورات . یعنی با اصول عقلی خود را به دین می‌سپاریم و بدین وسیله خود را رستگار می‌کنیم.
بررسی و تبیین فلسفه اخلاق از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبائی (قدس سرهما)
نویسنده:
محمدحسن قدسی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تفاوت‌های اخلاق عقلی و نقلی در اسلام
نویسنده:
رضاعلی خلفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دربین مسلمانان چند مکتب ومشرب اخلاقی از زمانهای قدیم رایج بوده وهست ،از جمله از این مکتبها، مکتب اخلاق عقلی ونقلی است.این پژوهش به بررسی تفاوتهای دو مکتب اخلاقی عقلی ونقلی می پردازد .رویکرد عقلی ونقلی به اخلاق، بیش تر در آثار نمایندگان اصلی این دو مسلک اخلاقی یعنی مسکویه،خواجه نصیر،...فیض کاشانی،علامه مجلسی وغزالی ..نمود دارد.بابررسی این منابع به تفاوتهای مبنایی این رویکردها ازجمله تفاوت «هستی‏شناسی»، «انسان‏شناسی»، «ارزش‏شناسی» و «معرفت‏شناسی» پی می بریمدرمقوله انسان شناسی،فلاسفه به بعدعقلانی انسان توجه دارند،وتمام همتشان براین است که عقل انسان را فعال وشکوفا کنند،درمقابل اخلاق نقلی به دل وقلب انسان وپاک سازی وصیقل دهی آن عنایت دارند.فلاسفه اخلاقی در ارائه جایگاه علم اخلاق دربین سائر علوم با مولفان نقلی نگاه یکسانی ندارند.حکما سعی می کنند ،سعادت آدمی را به مدد عقل او ترسیم کنند ،اما علمای اخلاق نقلی ،سعادت را در پیروی از آموزهای شرعی می دانند.اخلاق نویسان وعلمای اخلاق عقلی ونقلی درنفس شناسی انسان وتعدد قوای آن وهمچنین نقش قوا در اعتدال اخلاقی او تفاوت نظر دارند.از تفاوت دیدگاه های آنان در ساختار دهی ونظم بخشی به مطالب وسرفصل های اخلاقی واهمیت دادن به هر یک از مفاهیم آن می باشد.همچنین آنهادرهدف گذاری ومقصد وغایت اخلاق ، ایده یکسانی ندارند.از دیگر اختلاف های دو مشرب اخلاقی ،زبان متن منابع آنها ونحوه ادبیات مباحث هر یک از آنهاست.به طوری که هر یک از آنها یک شبکه معنایی وبه عبارتی حوزه معنایی خاصی از مفاهیم کلیدی اخلاق ارائه می کنند. همچنین این دو مسلک اخلاقی در دوجهانبینی وفرهنگ خاص ،مفاهیم وگزاره های اخلاقی را تبیین وتحلیل می کنند. روش تبیین وتحلیل آنها نیز متفاوت از هم می باشند.
بررسی نقش عقل در شناخت
نویسنده:
محمد نعیم محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت و شناخت بشر از منابع متعدد تولید می شود و ابزارهای متفاوتی در بوجود آمدن آن نقش دارد، در این میان ابزار عقل بدلیل ویژگی خاص آن که عبارت است از درک مفاهیم کلی و عام از اهمیت والایی برخوردار می باشد. از این رو در تمام اعصار مورد توجه بوده و در دوره های اخیر با توجه به گسترش مباحث معرفت شناسی اهمیت آن مضاعف شده است، زیرا مباحث معرفت شناسی بستگی تام به منابع و ابزار معرفت از جمله عقل دارد. بدلیل اهمیت تاریخی، معرفت شناختی و در عین حال تاکید دین بر خردورزی بر آن شدیم نقش عقل در شناخت را طی فصولی تبیین کنیم، با این پیش فرض که در میان ابزارهای معرفتی نقش اساسی از آن عقل است. برای اثبات این مدعا، پس از ارائه معنای عقل در لغت و اصطلاح و تبیین مراحل آن و بیان مقصود از معرفت در فصل اول، به بررسی نقش عقل در شناخت پرداخته ایم، ضمن تقسیم معارف به حضوری و حصولی و حصولی را به تصور و تصدیق، ابتدا نقش عقل در تصورات را از سه دید "تجربه گرایی" "عقل گرایی" و "تلفیق" مطرح نموده ایم؛ نظریه تجربه گرایی سراسر معارف را تجربی می داند، عقل گرایی به مفاهیمی، پیش از تجربه قایل است، با توجه به کاستی این دو نظریه، دیدگاه تلفیق را برگزیدیم که آغاز معرفت را داده های حسی می داند در عین حال معارفی را باور دارد که بصورت مستقیم از تجربه اخذ نشده، از این رو فیلسوفان مسلمان که ملتزم به این عقیده اند به اتفاق گفته اند من فقد حسا فقد فقد علما گر چه آنان در نحوه بوجود آمدن مفاهیم کلی عقلی متفق نیستند، فیلسوفان ما قبل صدرا قایل به تجریدند، ملاصدرا اشتداد وجودی را ارائه داده که در این اشتداد وجودی نفس در مرحله حس و خیال صورت را ابداع می کند و تصور عقلی و کلی نیز از طریق مشاهده عقول ساخته می شود و فیلسوفان ما بعد صدرائی نیز با ادامه دادن حکمت متعالیه ضمن تقسیم ادراکات عقلی به معقولات اولی و ثانوی منطقی و فلسفی بسیاری از مباحث شناخت را حل کردند. این مطالب همه در فصل دوم تبیین شده. اما نقش عقل در تصدیقات، که مطالب فصل سوم و چهارم به آن اختصاص یافته آشکار را مهم است؛ زیرا حکم کردن جز در حیطه قدرت حاکم عقل امکان پذیر نیست، توضیح اینکه قضایا، یا بدیهی اولی است که در آن صرف تصور موضوع و محمول برای حکم کردن کافی است، یا بدیهی ثانوی می باشد. اینجا گرچه در بعضی قضایا حس و علم حضوری زمینه ساز است اما نقش عمده از آن عقل است در بخش قضایای نظری که بر استدلال استوار است، نیز عقل با کنترل کیفیت مواد و چگونگی ترکیب آن زمام امور را در دست دارد. و پیرامون نقش عقل در قضایای دینی و حقایق عرفانی سه دیدگاه مطرح است: 1. عدم کارایی عقل در درک گزاره های دینی و عرفانی. 2. قدرت عقل بر عقلانی کردن تمام گزاره ها. 3. با اعتراف به محدودیت عقل در عین حال آن را قادر به درک بسیاری از گزاره های دینی و عرفانی می داند، مانند اصل پذیرش دین، اثبات اصول و بسیاری از فروع و احکام گرچه درک جزئیات در حیطه قلمرو عقل نیست.
رابطه دین و اخلاق ازدیدگاه آیت‌الله مصباح وکانت
نویسنده:
رسول صدوقی فرید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق و نسبت آن با یکدیگر، یکی از مباحثی است که در چند سده اخیر مورد توجه بیشتر پژوهشگران حوزه دین قرار گرفته است. درون دینی یا برون دینی بودن مفاهیم اخلاقی و کارکرد و اهداف آن و نیز هم‌پوشانی آن با برخی اهداف دین، از جمله مسائلی است که در این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین سوال اساسی در این رابطه ‌این است که چه نسبتی بین دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین و اخلاق مستقل از یکدیگرند به این معنا که هیچ گونه پیوندی میان آنها نیست؟ یا این که غیر مستقل و وابسته به یکدیگرند. در صورت دوم آیا دین به اخلاق وابسته و نیازمند است یا اینکه اخلاق نیازمند دین است؟ خدمات دین و اخلاق به یکدیگر چگونه است؟ بدین منظور در این پایان نامه، دیدگاه دو اندیشمند و فیلسوف اسلامی و غربی (آیت الله مصباح و کانت) را به طور خاص و تفصیل مطرح کردیم و از بین دو دیدگاه نظریه آیت الله مصباح را به عنوان نظریه جامع و کامل‌تر بر گزیدیم. از دیدگاه آیت الله مصباح اخلاق، جزیی از دین به ‌شمار می‌آید؛ یعنی رابطه دین و اخلاق، رابطه‌ای ارگانیکی مانند رابطه تنه درخت با کل درخت است. ولی کانت اخلاق را هم در مقام شناخت و هم در مقام عمل، مستقل از دین می‌داند با اینکه ارتباط آن دو حقیقت را نیز ضروری می‌شمرد.
بررسی تطبیقی تکالیف اخلاقی انسان نسبت به خود از دیدگاه کانت و اخلاق اسلامی
نویسنده:
اکرم نعمتی هابیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده شناخت تکالیف اخلاقی انسان در قبال خود نقش سازنده ای در رسیدن خود آدمی به سعادت ومراعات حقوق اخلاقی فرد نسبت به دیگران ایفا می کند .بررسی تطبیقی این موضوع بیندیدگاه اخلاق اسلامیو اخلاق کانتی، وجوه مشابهت واختلاف را در معنا ،مبدأ ،معیار تکلیف اخلاقی ،انگیزه وغایت فعل اخلاقی نشان می دهد. با تأکید هر دو مکتب اخلاقی بر عقل ،کانت عقل عملی را تنهامبدأ و منشأ تکا لیف اخلاقی می داند، حال آن که در اخلاق اسلامی علاوه بر عقل ،بر فطرت ووحی نیز به عنوان مبدأ تکالیف تأکید شده است . هر دو مکتب اخلاقی علاوه بر حسن فعلی ،بر حسن فاعلی در فعل اخلاقی تأکید فراوان دارند ،با این تفاوت که کانت نیت انجام تکالیف را صرفاً احترام به قانون به دور از هر گونه سود و منفعت می داند ،که به نوعی به نفی غایت گرائی در انجام تکالیف منجر می گردد.امّا در اسلام انگیزه های اخلاقی در یک نظام طولی ودر رأس آن ها(( رضای الهی )) مطرح می شود .در فلسفه اخلاق کانت ،نه تنها(( بایدها))از ((هست ها)) استنباط نمی گردند، بلکه هست هایی مثل وجود خدا واختیار از باید اخلاقی در عقل عملی استنتاج می گردند.امّا در اسلام رابطه فعل وکمال آدمی مدنظر بوده و((باید)) بر اساس کمال که یک امر واقعی است استنتاج می گردد.علی رغم تفاوت ها در مبانی این دو مکتب ،در تعیین وتحلیل مصادیق تکالیف اخلاقی مثل خود شناسی ،صبر ،عزت نفس اختلاف چشمگیری وجود ندارد. کلید واژه ها: تکلیفاخلاقی،خود، اخلاق اسلامی، کانت، عقل عملی، انگیزه اخلاقی،قانون اخلاقی .
چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملاصدرا و کانت و تبیین لوازم اعتقادی آن
نویسنده:
مهدی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله چیستی و معیار صدق را از نگاه دو فیلسوف بزرگ، ملاصدرا و کانت، بررسی می‌کند. معرفت‌شناسی نه تنها یکی از مهم‌ترین دانش‌های فلسفی و مبنایی‌ترین آن تلقی می‌شود، بلکه اساسی-ترین پایه در رسیدن به گامهای بعدی نیز می‌باشد؛ به این معنا که اگر اصل معرفت انکار شود تمام دانش های انسان زیر سوال می رود. هدف این تحقیق عمق بخشیدن به مقوله صدق و بررسی آن در دو حوزه متفاوت فلسفی است؛ به خاطر نوپا بودن این مسئله معرفت‌شناختی، و پیچیدگی در مباحث کانت، به ویژه نبود دیدگاهی نظام‌مند از او، نگارنده تصمیم دارد تا ابعاد، زوایا و مولفه های «صدق» رابررسی کند. روش تحقیق پایان‌نامه، توصیفی تحلیلی درباره چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملا صدرا و کانت است. از طرفی نتایج به دست آمده در مورد چیستی صدق از منظر صدرالمتألهین همان مطابقت قضیه با واقع است؛ بنابراین او در باب معیار صدق مبناگراست. یعنی معتقد است همه گزاره‌ها و معرفت‌های انسان به گزاره‌های پایه بی نیاز از اثبات منتهی می‌گردد. از طرف دیگر کانت، معرفت شناسی را محصول مشترک ذهن و ارتسامات حسّی برگرفته از اشیای خارجی می‌داند. از نظر کانت، جای ذهن و عین باید عوض شود. برخی از شارحان از جمله نورمن کمپ اسمیت او را از مبدعان و بنیانگذاران انسجام گرایی معرفی کرده‌اند؛ که این دیدگاه مبتنی بر درون‌گرایی در معرفت است. معیاری که کانت به آن اشاره می‌کند، مطابقت واقع با ذهن است طوری که واقعیت، با استفاده از مقولات دوازده گانه بر ذهن منطبق می‌شود و مکانیزم شناخت را تبیین می‌کند. اما مهمترین لوازم اعتقادی ملاصدرا و کانت درباره صدق این است که ملاصدرا هستی شناسی را با معرفت شناسی پیوند می‌دهد وی معرفت را هم سنخ وجود بلکه عین وجود می داند و اما برخی از لوازم اعتقادی معرفتی کانت درباره صدق این است که از نظر کانت علم را نباید با وصف کاشفیت از واقع و نفس الامر تعریف کرد وآنچه به عنوان‏ معرفت در ذهن انسان صورت می‏بندد، دیگر تصویری‏ دست نخورده از عالم واقع و خارج نیست، بلکه تصویری‏ است ساختهء مشترک ذهن و عالم خارج،که آن را «پدیدار» یا «فنومن» می‏نامد.
تقریرهای مختلف از برهان محقق اصفهانی در اثبات وجود خداوند
نویسنده:
محمد محمدرضایی، مهدی خیاط زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شیخ محمدحسین غروی اصفهانی بر وجود خداوند استدلالی را اقامه کرده است که در در زمرۀ براهین وجودی و صدیقین به شمار می‌رود. این برهان، در میان اندیشمندان معاصر، طرفداران و منتقدان جدی داشته و در مجموع پنج تقریر برای آن بیان گردیده است. در مقالۀ پیش رو، تقریرهای پنجگانه‌ای که برای برهان ایشان بیان گردیده است، در سه محور کلی مورد بررسی واقع شده‌ است: محور اول، مفهوم واجب‌الوجود از این جهت که مفهومی ذهنی است؛ محور دوم، مفهوم واجب‌الوجود از این جهت که از امری ورای خود حکایت می‌نماید؛ و در نهایت، حقیقت واجب‌الوجود یا موجود بذاته در خارج. بعد از بیان هر تقریر، همخوانی آن با بیان محقق اصفهانی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت بین تقریرهای مختلف از جهت همخوانی با متن کلام ایشان داوری انجام شده است. نتیجۀ نهایی که در این مقاله گرفته می‌شود این است که تقریر برهان بر اساس محور دوم تنها تقریری است که با ابیات محقق اصفهانی همخوانی دارد.
صفحات :
از صفحه 167 تا 183
  • تعداد رکورد ها : 167