جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 77
ساختار پیشینی نفس در نظریۀ فطرت آیت‌الله شاه‌آبادی
نویسنده:
حمید شاه آبادی ، محمدرضا اسدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظریۀ فطرت آیت‌الله شاه‌آبادی در مقام یک نظریۀ انسان‌شناسانۀ میان‌رشته‌ای بر آن است تا در پرتو چهار رویکرد نقلی، عقلی، شهودی و تجربی/تاریخی، طرحی از ساختار پیشینی هستی انسانی ترسیم کند که شالودۀ آن بر شوق ذاتی نفس به کمال مطلق استوار است. در این راستا، این نظریه می‌کوشد تا طرح خود را از مجرای تحلیل هستی‌شناسانۀ مفهوم فطرت به مثابۀ لازمۀ وجود مدرک و به‌ واسطۀ اصطیاد گرایش‌های انحصاری نفس انسان تبیین کند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 95
مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین حمداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه با رویکرد عقلی و برهانی است و در جای جای تحقیق به نصوص روایی استشهاد شده است؛ عمده تمرکز این پایان‌نامه بر رساله وسائط است ورساله اسماء علامه طباطبایی در اولویت بعدی قرار دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم کلیدی اندیشه ایشان تبیین و سپس اصول روش‌شناختی ایشان تحلیل و پس از آن در دو محور کلی به تقریر نظرات ایشان که به اعتقاد نگارنده خالی از نوآوری نبوده، پرداخته شده است.علامه طباطبایی به دلیل انس با کتاب و سنت و به جهت احاطه بر فلسفه و حکمت اسلامی به مواردی خِلاف مشهور حکما و یا مورد غفلت از آنان دست یافته‌اند که قمستی از این موارد، مراتب وجود بر مبنای رساله وسائط، مورد تمرکز این پژوهش است.در این پژوهش، محور نخست که از مسائل فرعی رساله محسوب می‌شود، توجه ویژه ایشان به عالم اسماء است؛ اولاً علامه قائل به مراتب چهارگانه وجود است و مرتبه اسماء را به مراتب عقل، مثال و ماده افزوده است و ثانیاً به تبیین فلسفی – قرآنی این مرتبه وجودی پرداخته است و برای وجود این مرتبه دلایلی فلسفی و قرآنی ذکر نموده است. محور دوم که مسئله اصلی رساله است، توجه به برخی وسائط یا به تعبیری مراتب وجودی است که در قرآن ذکر شده است. این وسائط عبارتند از: عالم ذر، حجب، عرش و کرسی، لوح و قلم، سماوات و أرض، مرتبه وجودی فرشتگان، مرتبه وجودی شیطان و مرتبه وجودی انسان کامل.علامه با روش شناسی خاص خویش که روش کتاب و سنت را لااقل در مراتبی، مغایر با روش فلسفه و حکمت نمی‌داند، به تحلیل این مراتب وجودی پرداخته‌اند و به همین جهت علاوه بر استدلال‌های محض فلسفی از استدلال و استشهاد به کتاب و سنت نیز غفلت نکرده‌ است، به عنوان نمونه ایشان، عالم ذر را بر عالم مثال منفصل، عرش را بر وجود منبسط، سماوات و ارض را بر ماده و مثال،مرتبه وجودی فرشتگان را بر مثال و عقل، مرتبه وجودی شیطان را بر مثالو … تطبیق نموده‌اند و برای هرکدام از دعاوی فوق استدلال‌هایی را ارائه نموده‌اند. نگارنده نیز با روش توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه‌ای به تبیین مباحث فوق پرداخته است.
جایگاه هنر در گستره شریعت
نویسنده:
علی اکبر صادقی رشاد، محمد رجبی، حبیب الله آیت اللهی، محمدرضا اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی دیدگاه سید حسین نصر و عبدالکریم سروش در باب معرفت دینی
نویسنده:
مریم هاشمی فخر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله دو دیدگاه متفاوت را درباره معرفت دینی مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم.در ابتدا دیدگاه سید حسین نصر که نماینده مکتب سنت گرایی می باشد و سپس دیدگاه عبدالکریم سروش طرفدار نوعی نواندیشی دینی را بیان می کنیم.سنت گرایان، قائل به اصولی همچون اعتقاد به حکمت خالده، گرایش به عرفان و تصوف، کثرت گرایی دینی و وحدت متعالی ادیان می باشند. نصر معرفت را کاملا عرفانی و شهودی تلقی می کند و معتقد است که معرفت تنها در ارتباط با حقیقت ابدی و ازلی حاصل می شود، این حقیقت همان امر قدسی است. در واقع نصر معتقد به معرفت قدسی می باشد و هدف این معرفت را هدایت انسان معرفی می نماید.ایشان میان معرفت سنتی و معرفت مدرن تفاوت قائل است و معتقد است که معرفت سنی، امری مقدس و در کانون قرار دارد ولی معرفت مدرن امری حاشیه ای ونامقدس است. از نظر وی ریشه و ذات معرفت از امر قدسی جدا ناپذیر است، زیرا اساس معرفت به شناخت آن حقیقتی است که جوهر آن امر قدسی می باشد و تمام لایه های وجود در مقایسه با آن چیزی جز اعراض نمی باشد.سروش در باب فهم دین قائل به این می باشد که معرفت ما نسبت به قرآن و سنت باید جنبه ی عصری داشته باشد وی این دیدگاه خود را در نظریه ای با عنوان « قبض و بسط تئوریک شریعت » مطرح می کند. وی معتقد است که دین امری ثابت و مقدس اما معرفت دینی همواره در طول ادوار در حال تغییر و تحول می باشد و امری غیر مقدس است. هر چند که وی در کتاب بسط تجربه نبوی بیان می دارد که دین و شریعت هم ثابت نمی باشد و با گذر زمان وپیدایش نیازهای جدید تغییر می کند. منشا این عقیده، پذیرفتن این نکته است که تمامی معارف بشر در حال تغییر و تحول هستند و تمامی علوم نیز در ارتباط با یکدیگر می باشند، پس هر تغییری از معرفت بشری موجب تغییر و تحول در معرفت دینی می شود. سروش معرفت دینی را تابع معرفت بشری می داند و معرفت دینی امری بشری، عصری و در عین حال تکاملی است در نتیجه انسان دینو شریعت را بر مبنای معارف عصری خود می فهمد.
بررسی تطبیقی مبانی فلسفه حقوق بشر از دیدگاه محمدتقی جعفری و جان لاک
نویسنده:
مریم ملک محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حق، آزادی، عدالت و تساوی واژگانی است که طی سال های اخیر همواره افکار ما را تحت تأثیر قرار داده است. پرسش این است که آیا دانشی جز فلسفه و کسی جز فیلسوف توانایی تحلیل این مبانی را دارد؟ اکنون زمان آن رسیده که فلسفه و فیلسوف اسلامی نیز با هوشیاری کامل قدم در مسیر پرتلاطم ارزیابی حقوق بشر گذارد و پرسش های بی جواب را پاسخی دهد. کاری که اندیشمند بزرگوار علامه جعفری انجام داد، گامی ارجمند در همین مسیر است. از سوی دیگر جان لاک از زمره ی فیلسوفانی است که میباید بخشی از بنیادهای فلسفی بحث از حقوق بشر را در آراء و افکار او جستجو نمود. لذا به مقایسه آراء این دو فیلسوف پرداخته ایم.
دین از منظر پراگماتیسم، باتأکید بر آرای ویلیام جیمز
نویسنده:
فرشته ذاکر عنبرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پراگماتیسم جیمز که تلاشی است برای دفاع از رویکرد تجربه‌گرایانه در مقابله با نظام‌های مطلق‌گرای ایده‌آلیستی و ماتریالیستی، ارزش حقیقی دین را از روی آثار و نتایجی که دین در زندگی شخصی افراد به بار می‌آورد، ارزیابی می‌کند. «تجربه دینی» در دیدگاه دینی جیمز از اهمیتی ویژه برخوردار است. این پژوهش رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین را مورد بررسی قرار می‌دهد. کل مباحث این تحقیق حول دو محور شکل گرفته است؛ یکی معرفی ابعاد پراگماتیسمِ مورد نظر جیمز و دیگری، معرفی دین از دیدگاه جیمز. فصل اول به عنوان کلیات؛ به تعریف پراگماتیسم، مبانی فکری و نظری ویلیام جیمز، روش‌شناسی او، و معضل روشی تعریف دین اختصاص دارد. فصل دوم، آرای منطقی جیمز را در خصوص رد نظریه مطابقت و قبول نظریه پراگماتیستی صدق و همچنین انتقاداتی را که بر او وارد شده است مورد بررسی قرار می‌دهد. در فصل سوم، طی دو بخش مختصات رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین معرفی شده است. بخش اول نظرات جیمز درباره تبیین‌های تاریخی، عقلانی و مادی‌گرایانه، ضمیر نیمه‌هشیار، احساسات و عواطف انسانی، دوبارزادگی، و شخصی بودن دین شرح داده شده است. در بخش دوم، دیدگاه جیمز راجع به امر متعالی آمده است. فصل چهارم، عقاید و کردار دینیِ از نظر جیمز را بررسی می‌نماید. در پایان این فصل سازگاری یا ناسازگاری آرای جیمز با اخلاق باور و همچنین سازگاری درونی آرای جیمز مورد بررسی قرار گرفته است. بخش پایانی به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از بحث‌های ارائه شده اختصاص دارد. در ضمیمه، بحث کوتاهی درباره قابلیت یا عدم قابلیت اطلاق رأی جیمز بر خصوص دین اسلام شده است.
بررسی سازگاری یا ناسازگاری علم مطلق الهی و اختیار انسان در آراء نلسون پایک و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نلسون پایک، فیلسوف معاصر، علم مطلق الهی و اختیار انسان را ناسازگار می داند.وی با بیان این ادعا که اگر خدا دارای علم پیشین باشد، انسان دیگر در اعمال خود اختیار نخواهد داشت، استدلالی نوین عرضه می دارد. پایک در نهایت به این نتیجه می رسد از آنجا که خداوند دارای علم پیشین و مطلق است، انسان توانایی انتخاب انجام یا ترک فعل را ندارد و آنچه از انسان سر میزند، توسط از پیش داننده ای که دارای علم ضرورتاَ صادق است ضرورت بخشیده شده است. تقریرهای متعددی از برهان ناسازگاری صورت گرفته است، اما مهمترین آنها برهان پایک است که البته مورد انتقاد فلاسفه ای همچون آلوین پلنتینگا قرار گرفته است.علامه طباطبایی، این مساله را از دو منظر مدنظر قرار داده است. از یک سو، وی مساله صفات خدا را مطرح می کند و اینکه علم خداوند، مطلق، ازلی و فراگیر است و حتی افعال اختیاری انسان را نیز دربرمی گیرد. ولی علم خداوند، به تحق فعل به اراده انسان، تعلق می گیرد نه صرفا به تحقق فعل.از سوی دیگر، وی با بیان اینکه جهان و همه وقایع و افعال، از ضرورت علّی تبعیت می کنند؛ این شبهه را که آیا افعال اختیاری انسان نیز تابع قانون علیت است و لذا از ضرورت برخوردار است و اختیار انسان در آن نقشی ندارد، پاسخ می گوید. علامه افعال اختیاری انسان را مستثنی از قانون علیت نمی داند، اما اراده و خواست انسان را جزئی از علت تامه وقوع فعل می داند.
رابطه علم و دین از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری(ره)
نویسنده:
زینب فتحعلی‌زاده نجیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث بسیار مهم، جذاب، و دشوار کلام جدید و نیز فلسفۀ دین، مسألۀ ارتباط علم و دین است. این مسأله ماهیتی میان رشته‌ای دارد و برای حل آن باید داده‌ها و اطلاعاتی از بسیاری از دانش-ها را در نظر گرفت. شاید بتوان شروع برخورد علم و دین را از داستان گالیله و نظریۀ خورشید مرکزی که در مقابل نظریۀ زمین مرکزی قرار گرفت، دانست. اما می‌توان بسیاری از منازعاتی را که در طول قرون بعد میان دین و علم درگرفت نزاع بر سر حد و مرز؛ یعنی اختلاف نظر دربارۀ قلمرو واقعی علم و دین تلقی کرد. به عنوان مثال، بحث دربارۀ خلقت و تکامل بیش از صد سال، یکی از داغترین منازعات در این عرصه بوده است. و یا نظریۀ روانکاوی فرویدی مدعی است که زندگی دینی در آرزو اندیشی و سرکوب امیال ریشه دارد و با طرح این ادعا مشروعیت و حقانیت این نحوه از زندگی را در معرض تردید قرار می‌دهد. نظریۀ نسبیت انیشتین تلقی ما را از فضا، زمان و علیت اساساً تغییر می‌دهد و به این ترتیب ما را وا می‌دارد که در خصوص نحوۀ ارتباط خداوند با جهان مجدداً تأمل کنیم. به نظر می‌رسد که پیشرفتهای تکنولوژیک در عرصۀ کامپیوتر و هوش مصنوعی شأن و منزلت منحصر به فرد انسان هوشمند را به مخاطره می‌افکند. و اکتشافی که در مورد مولکولهای DNA صورت گرفته عنقریب است که راز حیات را در اختیار دانشمندان قرار دهد بنابراین حل شایستۀ این قبیل منازعات منوط به آن است که از رابطۀ میان کار و بار علم و دین درکی درست و جامع حاصل کنیم. ارائه تفاسیر گوناگون از علم جدید و پیدایش برداشت‌های جدید از دین و متون دینی یکی از دستاوردهای مهم این بحث بوده است. این پرسش مهم در این زمینه مطرح شد که علم را تا کجا می-توان پذیرفت و دین را تا کجا می‌توان تأویل کرد؟ آیا علم محدودیتهای مرزی دارد ویا بستر آن به-گونه‌ای وسیع است که توانسته پاسخگوی تمام سؤالات اساسی بشر بوده باشد؟ در تحقیق حاضر به دیدگاه محمد تقي جعفری يكي از انديشمندان معاصر در رابطۀ میان علم و دین خواهیم پرداخت و این مسئله را بررسی خواهیم کرد که علامه از بین نظرات مختلف در باب رابطۀ علم و دین کدام نظر را برمی‌گزیند؟ آیا دقیقاً به همان دیدگاه برگزیده قائل است یا تنها شباهتهایی با آن دیدگاه خواهد داشت؟ آیا علامه می‌تواند پاسخ‌گوی همۀ چالش‌های نظر برگزیده باشد؟ بدین جهت بهتر دانستیم تا ابتدا نگاهی به پیشینۀ مسئلۀ علم و دین داشته و سپس دیدگاههای متفاوت را با عنوان انواع رویارویی‌ها مطرح کنیم. سپس در بخشی مجزا به رابطۀ علم و دین از نگاه جعفري خواهیم پرداخت در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که علامه به رابطۀ همگرایی بین علم و دین قائل هستند که البته در ابتدا با تعریف صحیح از علم و دین بشر را به شناخت صحیح این دو تشویق می‌کند سپس با اشاره به محدودیت‌های علم به اثبات تعاون بین علم و دین می‌پردازد. دروهلۀ دوم با اشاره به حیات معقول؛ به عنوان حیات حقیقی انسان، اذعان دارد که علم و دین و فلسفه (به معنای حکمت) از ارکان اساسی حیات معقول بوده و یک انسان برای رسیدن به حیات معقول باید این سه رکن را در خود داشته و با همگرایی و تعاون آنها در خود به حیات معقول که همان حیات طیبۀ ذکر شده در قرآن است نائل شود.
انسان‎شناسی از نظر علامه محمدتقی جعفری (ره)
نویسنده:
زهرا حاتمی نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از انسان است. انسانی که معمای بزرگ قرون و اعصار بوده و از قدیم الایام مورد توجه مذاهب و فرهنگ های بسیاری قرار گرفته است و کمتر نظام فکری و فلسفی را می توان یافت که به گونه ای به شناسایی انسان و عوارض آن نپرداخته باشد. آری سخن از انسان است. انسانی که عضو فعال و موثر این جهان بوده و با هستی داد و ستد پیگیر دارد .او با چنین تعاملی، زمینه ی صعود یا سقوطش را فراهم می سازد! چرا که انسان موجودی است که در میان دو بی نهایت قرار دارد به این معنا که در هریک از روابط چهارگانه هم استعداد آن را دارد که تعالی یابد و از ملائک هم بالاتر رود و هم می تواند تا بی نهایت سقوط کند به گونه ای که نتوان هیچ درنده ای را با اوقیاس کرد.علامه محمد تقی جعفری در مورد انسان چهار نوع رابطه را مطرح میکند که عبارت است از :رابطه ی انسان با خویشتن،رابطه ی انسان با خدا،رابطه ی انسان با جامعه و رابطه ی انسان با جهان هستی.ایشان خاطرنشان میکنندکه انسان در این روابط چهارگانه که محسوس ترین روابط انسان در پهنه ی گسترد? وجود میباشند موجودی مسئول و متعهد بوده وهرگز بیرون از قانون نمیتواند کاری انجام دهد .به این معنا که من یا روح که در این رساله از آن تحت عنوان "انسان" یاد میشود بدون تردید در هر یک از روابط مذکور قانونی دارد که با عمل به آنها میتوانند خود را متحول و دگرگون سازد.قوانین حاکم بر انسان در"رابطه با خویشتن"عبارت است از :الف-آگاهی انسان به تمام ابعاد مادی و معنوی خویش و اینکه انسان جزئی معنادار از جهان معنادار است .ب-انسان قدرت هرگونه تصرف نسبت به خویشتن را ندارد بلکه همواره موظف به حفظ روح از پلیدی ها و شکوفایی روح است .ج-پذیرش واقعیات و پرهیز از خود فریبی .د-حداکثر بهره برداری از استعدادهای مثبت .انسان در ارتباط با خدا نیز که مهمترین رابطه در روابط چهارگانه است مسئول و متعهد بوده به پذیرش این نکته کهالف-خداوند اورا بدون کمترین نیاز آفریده است وب- آدمی موظف است که تمام موجودیت خود را در حیط? نظاره وسلط?خداوندی قرار دهد.در ارتباط انسان با جامعه و همنوع نیز آدمی موظف به قبول این اصل اساسی است که الف- همه ی انسانها دارای کرامت ذاتی میباشند احساس تکلیف برین نسبت به همدیگر لازم و ضروری است .در ارتباط انسان با جهان هستی، الف- انسان موظف به شناخت جهان هستی و جدی گرفتن قوانین جاریه در آن وب- دریافت هدفدار بودن جهان هستی میباشد.
دین از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری و برتراند راسل
نویسنده:
سیمین یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه برتراند راسل در زمینه‌ی دین بیشتر جنبه‌ی الحادی داشته و مهمترین اصل دین یعنی وجود خداوند را نفی می‌کند و علامه جعفری به نقد افکار و اندیشه‌ی راسل در این زمینه می‌پردازد. علاوه‌بر بیان دیدگاه این دو متفکر درباره‌ی دین، به مباحث مربوط به دین‌پژوهی نیز پرداخته شده است، که شامل: براهین اثبات وجود خداوند، رابطه‌ی علم و دین، جاودانگی روح و جبر و اختیار می-باشد.پژوهشهای برتراند راسل درباره‌ی دین مبتنی بر فلسفه‌ی شکاکیت و الحاد می‌باشد و تحقیقات علامه جعفری از فلسفه‌ی الهی الهام گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 77