جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
هنر و علوم انسانی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
تعداد رکورد ها : 518
عنوان :
معاد جسمانی از دیدگاه متکلمان (شیعه، معتزله، اشاعره)
نویسنده:
مریم عرفانیان گلپرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
شیعه
,
عینیت گرایی = ابجکتیویسم
,
شیعه
,
شیعه (اعم، مذاهب کلامی)
,
اشاعره (اهل سنت)
,
معتزله (اهل سنت)
,
معاد جسمانی
,
انسان
,
معارف اسلامی
,
عدم
,
عدم
,
معاد جسمانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
عینیتگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
عینیتگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
عینیتگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
عینیتگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
عینیتگرایی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
معاد یکی از اصول دین میباشد، بلکه یکی از ضروریات همه ادیان الهی است، در نتیجه منکر این اصل اعتقادی از دایره دیانت خارج شده است. به رغم پذیرش اصل معاد، در کیفیت آن اختلافاتی وجود دارد، مهمترین اختلاف به جسمانی وروحانی بودن آن برمیگردد وآن چه مورد نظر ما در این پژوهش میباشد، رأی اهل کلام و معاد جسمانی است. علیرغم این که تمام متکلمان شیعه، اشاعره ومعتزله در معاد جسمانی متفق هستند، اما در این مطلب که این بدن چگونه وبه چه نحوی بازمیگردد میان این متکلمان اختلاف است وبرای توجیه بدن به دو رأی عمده روی آوردهاند، یکی اعاده معدوم ودیگری اجزای اصلیه میباشد. پس از بررسی موارد فوقبه این نتیجه رهنمون شدیم که اعاده معدوم به هیچ وجه قابل دفاع نمیباشد واجزای اصلیه نیز آنطور که متکلمان بیان کردهاند قابل دفاع نمیباشد، اما با علم جدید ممکن است قابل دفاع باشد.این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است؛ پس از فصل کلیات، فصل دوم اعاده معدوم میباشد که نظرات موافق، تقریرات واستدلالهای ایشان ونقدآنها مباحث این فصل است. سومین فصل اجزاءاصلیه است که مباحث این فصل همچون فصل پیشین میباشد وفصل بعدی تبیین دیگری از معاد جسمانی است ودر انتها به شبهات معاد جسمانی وپاسخ به این شبهات میپردازیم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اعجاز قرآن از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام
نویسنده:
فرومن حیدرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
معجزه
,
اهل بیت(ع)
,
اعجاز قرآن
,
معارف اسلامی
,
نزول وحی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
اعجاز قرآن
,
دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
این پژوهش، سخنان اهل بیت علیهم السلام را در مباحث اعجاز قرآن محور قرار داده است؛تا در این راستا جنبه هایی از اعجاز این کتاب شریف مورد بررسی قرار گیرد. در باب اعجاز قرآن سوالاتی مطرح است؛ از جمله این که راز تنوع معجزات پیامبران در چیست؟تفاوت قرآن با معجزاتسایر پیامبران به چه جهت است؟ چگونه می توان اعجاز قرآن را به اثبات رساند؟ قرآن از چه جهاتی معجزه است؟ پاسخ به این پرسش هاچارچوبه این پژوهش راتشکیل می دهند. فصل اول کلیات پژوهش است و فصل دوم بیان می کند که اهل بیت علیهم السلام تفاوت معجزات پیامبران را تناسب آن با علوم و فنون زمان دانسته اند، معجزه پیامبر خاتمصلی الله علیه وآله خاتم نیز در اوج شکوفایی ادبیات عرب بود وخطابه و کلام بودن آن شرایط پاسخگویی آن را به همه ی جهانیان تا قیامت فراهم کرده است.در کلام اهل بیت علیهم السلام از مهمترین تفاوت های قرآن بامعجزات سایر پیامبران،جامعیت، جهانی، جاودانی، کلام وحی بودن معجزه وگویایی است. در فصل سوم آمده است که اهل بیت علیهم السلام برای اثبات اعجاز قرآن این گونه استدلال کرده اند: قرآن، در آیاتی مخاطبان را به همانند آوری دعوت کرده است؛ اما در عین تلاش جدی از سوی مخالفان جهت پاسخگویی به تحدی های قرآن، هیچ کس یا گروهی، در هیچ جهت نتوانسته است نظیر قرآن را بیاورد، و این دلیل بر سرچشمه گرفتن قرآن از نیرویی فوق بشری است. جهات یا وجوه اعجاز قرآن در بیان اهل بیت علیهم السلام در دو بخش درون متنی و برون متنی طبقه بندی شده است؛ در فصل چهارم وجوه برون متنی اعجاز قرآن بحث شده است؛ با رد نظریه صرفه،امی بودن آورنده قرآن را تنها وجه قابل قبول در وجوه برون متنی اعجاز قرآن معرفی کرده است؛ یعنی علاوه بر متن ومحتوای عالی قرآن آورده شدن آن توسط شخصی درس ناخوانده اعجاز قرآن را قوی تر و عظیم تر می کند. در فصل پنجم وجوه درون متنی اعجاز قرآن در دو بخش بیانی ومعنایی آمده است. آنچه از کلام اهل بیتعلیهم السلام به دست می آید ملال آور نبودن قرآن و فزونی بهجت و نشاط انسان با خواندن و شنیدن بیشتر قرآن است؛ که می توان از وجوه بیانی اعجاز قرآن شمرد. اهل بیت علیهم السلام بیشتر به وجوه معنایی قرآن تأکید کرده اند؛ عدم احصاءمطالب قرآن با شرح وتفسیر،عدم اختلاف و تناقض در آیات قرآن، اشتمال بر علم و معرفت،هدایت گری، خبرهای غیبی و اتقان نظام تشریع و قانون گذاری از جمله وجوه معنایی اعجاز قرآن است که یا به طور صریح یا به دلالت التزامی در کلام اهل بیت علیهم السلام دیده می شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سیر تطور اندیشههای کلامی در منظومههای عرفانی سنایی، عطار و مولوی
نویسنده:
علی دلائی میلان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
تکامل تاریخی
,
ادبیّات فارسی
,
شَعَرَ
,
شعر
,
13. علم کلام
,
ادبیات عرفانی
,
اندیشه دینی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
سنایی، مجدودبن آدم
,
سنایی، مجدودبن آدم
,
عطار، محمدبن ابراهیم
,
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد
,
منظومه عرفانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
سنایی، مجدودبن آدم
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
سنایی، مجدودبن آدم
,
سنایی، مجدودبن آدم
,
عطار، محمدبن ابراهیم
,
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد
,
منظومه عرفانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
عطار، محمدبن ابراهیم
,
عطار، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
عطار، محمدبن ابراهیم
,
سنایی، مجدودبن آدم
,
عطار، محمدبن ابراهیم
,
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد
,
منظومه عرفانی
,
هنر و علوم انسانی
,
منظومه عرفانی
چکیده :
عرفان و تصوّف از لحاظ تنوع آبشخورهای فکری، ذوقی و معنوی بسيار غنی است. در بطن عرفان و تصوّف، از علوم مختلف و همچنين فرهنگها و زبانهاي ديگر نشانهها و تأثيرات زيادي ديده ميشود. يکي از اين علوم که با رگ و ريشههاي عرفان و تصوّف پيوند خورده است، علم کلام اسلامي است. انديشههاي کلامي در داخل متون عرفاني گاه يکسان و گاه متفاوت وارد شدهاند. صوفيّه انديشههاي کلامي را با زباني هنري و عرفاني بيان داشتهاند و به آنها صبغهاي ادبي و متفاوت بخشيدهاند. انديشههاي کلامي از طريق متون صوفيّه به حيات جديدي دست يافتهاند. بسياري از انديشههاي کلامي با عقايد اصلي صوفيّه و اساس انديشههاي آنها يکي و همسو ميباشد. اين امر نگاه مشترک آنها به خداشناسي را نشان مي-دهد که از بطن ديانت اسلام برخاسته است. در اين تحقيق جهت بررسي ارتباط عرفان و تصوّف با علم کلام، به بررسي انديشههاي کلامي که در منظومههاي عرفاني سنايي: حديقة الحقيقة، سير العباد الی المعاد، عطار: اسرارنامه، الهينامه، مصيبت نامه و منطق الطير، و مولوي: مثنوي، وارد شده است، پرداخته شده است. سنايي، عطار و مولوی، در منظومههای عرفانی خود، به اندازۀ زیادی به اندیشههای کلامی توجه نمودهاند و باورهای کلامیشان را در ضمن عقاید عرفانیشان نشان دادهاند. بر اساس اندیشههای کلامی به کار رفته شده در منظومههای عرفانی این سه عارف گران قدر، این تحقیق به هشت فصل: عقل، ذات و صفات، رؤیت خداوند، علّیت، جبر و اختیار، خیر و شر و نظام احسن، ایمان و عمل، و امامت و ولایت، تقسیم شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تاثیر ابوالعلاء بر طه حسین و موازنه آن دو
نویسنده:
محسن احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
خردورزی
,
جبرگرایی
,
نگرش
,
سبک ادبی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
آموزه شناخت شناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
,
آموزه شناختشناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
,
آموزه شناختشناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
,
آموزه شناختشناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
آموزه شناخت شناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
آموزه شناخت شناسانه
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
چکیده :
یکی از دوره های درخشان تاریخ ادبیات عرب، عصر عباسی است که در پی سقوط امویان در سال 132 هـ . ق روی کار آمد. از عوامل سقوط امویان خشونت حکام با عامه مردم، تبعیض نژادی، ظلم و ستم به خاندان رسـول الله (ص) و ... را می توان نام برد. دولت عباسی از لحاظ اقتدار سیاسی به سه دوره تقسیم می شود : دوره قـدرت گرفتن حکومت مـرکـزی ، دوره انقـلابات و دوره تولد دولت های کوچک از دولت مرکزی . از مهمترین این دولت ها، دولت حمدانیان، سامانیان و... و از عوامل پیدایش آنها ضعف دولت مرکزی و قدرت یافتن بیگانگان در این دولت بوده است.نهضت ترجمه باعث افزایش آگاهی مردم نسبت به حکمت و فلسفه یونانی گردید و این معانی عقلانی به همراه عنصر خیال ایرانیان به شعر و نثر عرب رنگ تازه ای بخشید. در نثر نیز تحول گسترده ای پدید آمد، در گذشته خطابه و رساله نویسی رواج داشت اما اینک مقامه نویسی، اخوانیات، تالیفات علمی و ادبی ، ظهور و گسترش یافت. بیت الحکمه ی بغداد نه تنها گنجینه خوبی از کتب موجود را فراهم نمود بلکه به تشویق و ترویج ترجمه آثار دیگر بلاد نیز اهتمام ورزید. تفکر عربی در این دوره علاوه بر رنگ علمی، رنگ فلسفه را نیز به خود گرفت، چرا که مترجمان علاوه بر فلسفه یونان، از هند و ایران آثاری ارزشمند را برای مخاطبین خود ترجمه نمودند. هندسه، ریاضیات، ستاره شناسی و شیمی از جمله این علوم ترجمه شده، بود. از لحاظ ادبی این عصر به دو دوره تقسیم می شود :الف ) عصر تدوین و جمع آوری ب ) عصر بحث و تحقیق و توجه به عقل که از نقش فلسفه در این دوره حکایت می کند. تالیف معجم ها از ویژگی های بارز این عصر است. در عصر ابوالعلاء مجامع علمی و فلسفی و مناظره در بغداد مورد توجه علاقمندان واقع شد.با عنایت به اینکه موضوع رساله مقایسه افکار و آراء دو شاعر عصر عباسی و معاصر است اکنون و پس از نگاهی گذرا به عصر عباسی، به بررسی مختصری از تاریخ دوره معاصر می پردازیم. دوره معاصر تاریخ ادبیات عرب با حمله ناپلئون بناپارت در سال 1798 م به مصر آغاز شد، این حمله بیشتر با هدف توسعه استعمار فرانسه و نفوذ در مستعمرات دیگر رقیبان آن کشور بود از آنجا که ناپلئون با شعار عمران و آبادی این سرزمین را اشغال کرد، در ابتدا از سوی مردم با مقاومت چندانی مواجه نشد ، و مردم مصر از اقدامات فرانسویان خشنود نبودند، لذا فرانسویان مجبور به خروج از این کشور شدند و بعد از آنان خاندان محمد علی پاشا بر مصر حکومت راندند. از جمله حاکمان برجسته این خاندان می توان به محمد علی اشاره کرد که دوره او، دوره نهضت علمی و نظامی و اقدامات سازنده در عرصه فرهنگ و مطبوعات به شمار می آید. بعد از محمد علی، عباس اول روی کار آمد که دوره او دوره توقف اصلاحات و حرکت نهضت به حساب می آید ولی طولی نکشید که اسماعیل که از نوادگان محمد علی بود راه جد خود را در پیش گرفت و با برقراری روابط دوستانه و پرداخت رشوه به صاحبان قدرت در دولت عثمانی در پی استقلال کامل مصر برآمد. در دوره او عمران و آبادانی کشور ادامه یافت و این امر باعث بدهکاری حکومت شد، همچنین پای کشورهای غربی در این دوره به مصر بیش از پیش باز شد ، چنانکه فرانسه و انگلیس به رقابت در این کشور پرداختند و از این رو این دوره را دوره رقابت های دوگانه نامیده اند. درعهد «توفیق» مصر با قیام عرابی پاشا و اشغال شدنش از سوی انگلستان مواجه شد. در اواخر قرن 19 م و اوایل قرن 20 م عباس حلمی دوم بر تخت سلطنت تکیه زد و مقاومت در برابر اشغال انگلستان را در اولویت برنامه های خود قرار داد. هر چند که قیام عرابی پاشا با انگیزه استقلال سیاسی مصر از دولت عثمانی صورت گرفت لیکن اشغال این کشور از سوی انگلیس از تحقق آن جلوگیری کرد و این امر باعث گسترش نا امیدی عمومی در بین اهالی مصر گردید. مصریان نه تنها در عرصه سیاسی موفق نبودند بلکه در فعالیت های اقتصادی نیز به برده و بنده استعمار تبدیل شدند. حزب امت و حزب وطن از جمله احزاب فعال در عرصه سیاسی مصر تلقی می شدند که هر یک برنامه هایی را برای حکومت مصر پیگیری می نمودند و بر سر اینکه مصر مستعمره بماند یا مستقل شود با یکدیگر مبارزه می کردند. عصر سوم نهضت از سال 1952 م با انقلابی شروع شد که به اعلام جمهوریت مصـر وپایان یافتن حکـومت خانـدان محمد علیمنجر گردید.از جنبه اجتماعی ورود فرانسویان به مصر باعث بیداری و آگاهی ساکنان این منطقه گردید ، چرا که فرانسـویان گروهی از علماء و متخصصین خود در عرصه های علمی و صنعتی را به مصر آورده تا آن کشور را به سمت پیشرفت سوق دهند. رابطه مصر با اروپا با فرستادن هیأت هایی به فرانسه گسترش یافت و تاسیس مدارس فراوان در این دوره، موجبات رشد حرکت علمی در مصر را فراهم نمود. بعد از محمد علی مدتی این حرکت ها متوقف شد تا آنکه اسماعیل نهضت پدر را ادامه داد و با پیشرفت و آبادانی مصر بخشی از اهالی سوریه و لبنان جهت بهره گیری از موقعیت ویژه مصر به آن سرزمین مهاجرت کردند. جامعه ی مصر از دو طبقه حکام واشراف عثمانی و طبقه محروم که غالبا شامل عامه مردم بود تشکیل می شد. مساله فقر که از مهم ترین مشکلات اجتماعی این دوره است سبب از هم پاشیدگی بسیاری از خانواده ها و بی خانمان شدن فرزندان آنان شد، علاوه بر فقر بیماری ها، خرافه پرستی و بیسوادی گریبانگیر مصریان شده بود. به دنبال اشغال مصر از سوی انگلستان، شورش های زیادی در مقاومت با آنان به پا شد. جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده از پرچمداران بیداری مصریان بودند. حمله ناپلئون، انتشار مجلات و روزنامه ها، تاسیس مدارس و مجامع علمی و ادبی و اعزام هیات های علمی به اروپا در عرصه فرهنگ مصر تاثیر بسزایی داشتند. از حیث ادبی، عصر محمد علی دوره شکوفایی شعر و ادب نبود، در عصر اسماعیل صدقی روزنامه ها گسترش پیدا کرد و ارتباط با غرب توسعه یافت. این ارتباط باعث تغییر ذوق ادبی مصری ها شد چرا که ذوق آنان از حالت جمود خارج شده و تازگی و نشاطی جدید پیدا کرد. شعر این عصر تابعی است از آگاهی عرب از افکار و اندیشه ی غرب چرا که شعراء نه تنها آراء غرب را در شعر خود منعکس ساختند بلکه از عاطفه و موسیقی غرب نیز بهره گرفتند. دو جریان مهم در این دوره در مواجهه با شعر و ادب پدید آمد که یک جریان بر پای بندی و تقلید از گذشته تاکید می کرد و جریان دیگر علاوه بر بهره گیری از گذشته در پی نو آوری و تجدید بود. نزاع بر سر جدید و قدیمبدآنجا انجامید که برخی ندای شعر حر را سر دادند و برخی نیز خواهان شعر مرسل بودند. از مهمترین منادیان تجدید می توان به بارودی اشاره کرد. از جمله مظاهر تاثیر فرهنگ و ادب اروپا بر ادبیات عرب باید به ظهور قصه و نمایش نامه نویسی در آن اشاره نمود. توجه ادیب بیشتر متوجه مردم و مشکلات آنان و چگونگی حل و فصل این مشکلات گردید. نقد عرب نیز از اروپا و به خصوص افکار فلسفی آنان بی بهره نماند، مقایسه بین ادبای غربی و شرقی، رابطه شعر با اجتماع و علوم، بررسی شعر و نثر و اختلاف آن دو، خیال شعری و صورتهای آن و ... از مهمترین موضوعات نقد این دوره است. از مهمترین ناقدان این دوره می توان به عباس محمود العقاد، محمد مندور، شوقی ضیف و طه حسین اشاره کرد. آنچه که گذشت شرح موجزی از دو دوره ای بود که معرّی و طه حسین در آن زیستند. اکنون به شرح حال این دو ادیب می پردازیم.ابو العلاء معریشاعر و اندیشمند عرب به سال 363 هـ در معره النعمان چشم به جهان گشود، گر چه او در ابتدای کودکی چشمان خود را از دست داد اما برخورداری از خانواده صاحب علم و فضل و نبوغ و هوش خدادای او را به وادی ادب کشاند. ابوالعلاء در این میدان به زیبایی هنرنمایی نمود و توجه عام و خاص را به خود جلب کرد. در اهمیت او همین بس که بعد از مرگش هفتاد شاعر در فراق او مرثیه سرودند. او به بد بینی و تشاوم مشهور است و البته برای تشاوم او دلایلی ذکر شده است که نابینایی، فقدان پدر و مادر و برخوردهای نامناسب مردم روزگار با او از مهمترین آنها است. کنجکاوی در اعمال مردم و پی بردن به شرارت باطنی آنان و عدم موفقیت در اصلاح خصال زشت ایشان بر تشاوم او افزود این تشاوم به دنبال آشنایی وی با فلسفه هندی به گوشه گیری او انجامید تا آنجا که از ازدواج سر باز زد و حتی در غذا خوردن از مجالست با خادم خود اکراه داشت. او خود را زندانی سه زندان: زندان خانه ، نابینایی و جسم خود می دانست. در زندگی قانع بود و از لحاظ اخلاقی کسی از او در آزار نبود و از حرام پرهیز می نمود. برخی بر این عقیده اند که او به علت فقر از طریق شعر ارتزاق می کرد و برخی این عقیده را رد کرده و برای اثبات رای خود مدایح ابوالعلاء را به عنوان سند مطرح کرده اند و گفته اند از آنجا که در مدایح او اشخاص برجسته مشاهده می شود این ادعا مردود است. در ردّ تکسب او، عزت نفس ابوالعلاء را می توان یادآور شد. از آنجا که اوضاع سیاسی و اجتماعی معره النعمان را موافق حال خود نیافت و اشتیاق شدیدی به کسب علم و ادب در خود مشاهده نمود عزم سفر به بلاد دیگر را در پیش گرفت. علی رغم آنکه شعر و شعراء در روزگار او مورد توجه خلفاء و درباریان بودند از تکسب و نزدیک شدن به خلفاء و امور سیاسی امتناع نمود و در پی کسب مقام و شهرت از این راه برنیامد. به نظر می رسد غرق شدن در شعر و شاعری و علم اندوزی اجازه این کار را به او نمی داد. از خویشاوندان و بیگانگان در حضر و در سفر به کسب علم پرداخت تا آنجا که علاوه بر علوم ادبی با فلسفه یونان و هند و افکار ایرانیان و دین مسیح و یهود آشنا شد و چنان شد که خانه او محل رفت و آمد جویندگان علم گردید و حتی رجال سیاسی ای که به معره النعمان پا می نهادند به دیدن او اشتیاق می ورزیدند.بعد از شرح مختصری از زندگی ابوالعلاء، در اینجا به صورت گذرا به بررسی زندگی طه حسین می پردازیم. طه حسین در سال 1889 م در منطقه صعید در خاک مصر چشم به جهان گشود و طولی نکشید که همچون ابوالعلاء بینایی خود را در سنین کودکی از دست داد. در خانواده ای پرجمعیت رشد و نمو یافت و نابینایی راهی جز تحصیل علم و دانش برایش در پیش نگذاشت و این کار را از رفتن به مکتبخانه آغاز کرد و در مدت کوتاهی نبوغ خود را با حفظ قرآن مجید نمایان ساخت. برای ادامه تحصیل لازم بود تا مقدمات ورود به الأزهر یعنی حفظ الفیّه را شروع نماید بعد از این کار به همراه برادرش که از دانش آموختگان الازهر بود بدانجا وارد شد و در نزد اساتید برجسته ای همچون سید علی مرصفی شاگردی نمود. بعد از الازهر در سال 1908 م وارد دانشگاه ملی مصر گردید.او در زمانی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بود با دو مدیر روزنامه یعنی « لطفی ال سید » و « عبدالعزیز جاویش » آشنا شد و از طریق این دو نفر به نویسندگی در روزنامه ها پرداخت . در آنجا توانست با دفاع از رساله خود با عنـوان « ذکـری ابی العلاء » اولین مدرک دکتری خود را اخذ نماید و اولین دانشجویی بود که در دانشگاه ملی مصر موفق به اخذ مدرک دکتری گردید. دولت مصر عده ای از دانشجویان از جمله طه حسین را برای تحصیل به فرانسه فرستاد طه حسین در دانشگاه سوربون با دفاع از رساله اش با عنوان « فلسفه إبن خلدون الإجتماعیه » دومین مدرک دکتری خود را اخذ نمود در آن کشور با زبان فرانسوی آشنا شد و همین امر بعدها در ترجمه آثار فرانسوی به کمک او آمد. در این کشور بود که با سوزان دختر کشیش مسیحی آشنا شد و سپس ازدواج کرد. طه در پیشرفت علمی خود تا حد زیادی مدیون همسرش است. طه حسین که به عنوان « عمید الادب العربی » مشهور است بعد از بازگشت از فرانسه در سال 1919 م ، بر کرسی استادی در دانشگاه مصر تکیه زد و به تدریس تاریخ یونان در دانشگاه مصر پرداخت. او علاوه بر مقام استادی دو بار به عنوان رییس دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره در سال های 1928 م و 1934 م منصوب گردید حتی از اینها فراتر رفته و در پست وزارت آموزش و پرورش مصر نیز چندی فعالیت نمود. طه حسین موسس دانشگاه الاسکندریه و عین الشمس در مصر بود و توانست جایزه ویژه دولت مصر را به خاطر فعالیت های گسترده ادبی خود دریافت کند. او وارد دنیای سیاست شد و حضورش در این عرصه بیشتر از طریق نوشتن مقالات در روزنامه ها بود و سرانجام پس از عمری تحصیل و پژوهش خورشید وجودش در سال 1973 م غروب کرد.حال که با عصر و شرح حال معرّی و طه حسین آشنا گشتیم به ادبیات و اسلوب ادبی این دو ادیب می پردازیم . در اثبات برجستگی و نبوغ ابوالعلاء همین اندازه کفایت می کند که بدانیم او حدود 64 اثر در زمینه های ادبی و فلسفی و اخلاقی برای دوستداران عرصه علم و ادب به یادگار نهاده است؛ از مهمتـرین آثار او می توان به لـزوم ما لا یلزم یا لـزومیات، دیوان سقـط الـزنـد، رسالـه الغفـران، الفصول و الغـایـات، درعیـات و ... اشاره داشت. از حیث اسلوب، ابوالعلاء دارای ویژگی های خاصی می باشد که می توان گفت این ویژگی ها به آثار او رنگ تازه ای بخشیده است. عده ای او را رمز گرا پنداشته اند، شاید این پندار از آنجا ناشی شده است که ابوالعلاء آراء خود را به صورت اشاره و ایماء در شعر و نثر خود آورده است. خود او نیز به این نکته اشاره می کند و بر این عقیده بود که باید سخن را در قالب مجاز بیان نمود علاوه بر این او خود را وحشی الغریزه پنداشته و از کلمات غامض بسیار بهره برده است. گوشه نشینی و دوری از دنیا و اجتماعات و مناصب بر غموض او در کلامش افزوده است. رمزگرایی و غامض بودن کلمات و عبارات موجب دیر فهمی کلام او برای خواننده شده است .یکی از عوامل گرایش ابوالعلاء به غموض ممکن است آن باشد که او استفاده از این شیوه را نشانه تفوق و برتری خود می دانست و در پی آن بود که قدرت و تسلط و علم خود را بر زبان عرب به مخاطبان خود اثبات نماید و از دیگر عوامل غموض کلام او آگاهی از علوم فلسفی و استفاده از اصطلاحات فلسفی است. در ابتدای راه او تقلید کردن را پیش گرفت و از لحاظ مسلک پیرو مذهب شامی بود، از این جهت مشاهده می کنیم که در نوشته هایش به بلاغت و صنایع بدیعی و بیان تمایل فراوانی نشان داده است. کتاب « لزوم ما لا یلزم » به عنوان نمونه ای بارز از تکلف و پیچیدگی ابوالعلاء به شمار می آید، علی رغم آنکه ابوالعلاء از نعمت بینایی محروم بوده در توصیف ، دقت فراوانی را از خود نشان داده است. آنچه تا کنون گفتیم به شعر او مربوط است. البته اسلوب او در نثر چندان تفاوتی با کلام منظومش ندارد، همانگـونه که در شعرش متکلف بود در نثـر نیـز از آن فاصله نگـرفت ، به نظر می رسد چون ابوالعلاء از حس شاعری بالایی برخوردار بوده، در نثر نیز به سجع توجه نموده است و سجع از ویژگی های نثری او به حساب می آید، استفاده از امثال و حکم به کلامش زیبایی خاصی بخشیده است.در کلام ابوالعلاء نشانه ای از رکاکت و غیر اخلاقی بودن نمی بینیم. او در شعر از علوم اکتسابی خود بهره گرفته و در نثر نیز این علوم را به کار برده است و از این رو اصطلاحات علمی بخصوص علم زبان شناسی در نثرش فراوان یافت می شود. ابوالعلاء نه تنها در ادبیات عرب مورد توجه بوده بلکه از سوی غربی ها نیز مورد توجه واقع شده است ، چنانکه دانته در کمدی الهه خود از این شخصیت تقلید نموده است. ابوالعلاء به آثار خود عنایت فراوانی داشته و پیوسته از آن بیم داشته که مبادا با بیان افکار خود مورد اتهام و بغض و کینه ی مردم قرار گیرد، چنانکه این نگرانی ها جامعه حقیقت پوشید و عده ای از آنجا که توان رقابت با ابوالعلاء را نداشتند به حسادت و دشمنی با او پرداختند و برخی نیز چون در فهم آرائش با مشکل مواجه شدند او را به الحاد و خروج از حقایق متهم ساختند.به طور کلی می توان گفت اسلوب ابـوالعلاء از حالت درونی و روحیـات اخلاقی وی تأثیر زیادی پذیرفته است. او همانگونه که از جامعه اش دوری می کند در استفاده از کلمات رایـج نیز دوری می گزیند و اگر در پوشـش از لباس های خشن استفاده می کند در الفاظ نیز این خشونت را به کار می برد. تشاوم او در آثارش به وضوح مشاهده می شود. این تشاوم یا از نابینایی او نشأت گرفته و یا ناشی از مصاعبی است که در طول زندگی همچون فقدان پدر و مادر گریبان او را گرفته و یا به دلیل برخوردهای نامناسب جامعه با او است.از لحاظ فکری ابوالعلاء را فیلسوف معرفی نموده اند البته اینکه او فیلسوف به معنای واقعی کلمه بوده مورد بحث است ولی می توان گفت در مباحث عمومی فلسفه همچون بحث روح ، جاودانی، ماده و جبر و اختیار همان افکار فیلسوفان واقعی را تبعیت کرده است. شاید علت آنکه مخالفان ابوالعلاء او را به الحاد متهم ساخته اند، وجود ابیات متناقضی پیرامون دین و خدا در کتب اوست و از اینجاست که عده ای برای اثبات ایـمان ابوالعلاء به کنـد و کاو در آثـار او پـرداختـه و شـواهـدی را به مخـالفان ارائه نموده اند و از سوی دیگر مخالفان نیـز بیکار ننشسته و هر آنچه را که بوی کفـر و زندقه می دهد، از کلام ابوالعلاء به عنـوان سنـد ادعای خود در معرض دوستـداران ابـوالعلاء قـرار داده اند. نقد ابوالعلاء را در دو بخش می توان بررسی کرد: اول نقد علمی و ادبی و دوم نقدی است که به بررسی اخلاق و عادات رایج در میان مردم می پردازد. او خود را میزان نقد قرار داده است. او خود را از فسق و شرارت مبرا دانسته و با عنوان ادیب، شعراء و ادباء را به فسق و فجور متهم می سازد. از نظر او ادیبان نه تنها خود اهل خیر نیستند بلکه دیگران را نیز به سوی زشتی رهنمون می سازند. عالمان نیز از نگاه تیز بین او در امان نمانده اند و آنان را از آن جهت که برای در امان ماندن از ظلم و ستم حکام و بهره مند شدن از نعمات دنیوی مطیع و تسلیم حکام شده و از انتقاد خودداری می نمایند مورد سرزنش قرار می دهد و آنان را از آن جهت که دلبسته ملوک شده اند مشرک می انگارد. گرچه که خود تا اندازه ای فقیه و متکلم بود از نقد این دو گروه خودداری نکرد. او متدینییــن را به علـت آنکه مـردم را به تـرک دنیا و عبادت دعـوت می کنند و خود در پی کسب مال و مقام اند مورد سرزنش قرار می دهد. متدینین از نظر او گوینده چیزهایی هستند که خود در عمل به آنان اهمال می کنند، ائمه چهارگانه اهل سنت را مصدر و منشأ اختلاف در بین مردم پنداشته است ؛ چرا که بعضی از آنان چیزهایی را حلال دانسته که بعضی دیگر همان چیزها را حرام می دارند. او انسان را موجودی آزاد می داند و اهل دین از آن جهت که به شدت تقلیدگر گذشتگان خود هستند نکوهش می کند. طهـارت درون را بهتـر از طهارت جسـم می داند. معتزله را نیز اهل مکر و بدعت گذاری پنداشته است چون به جای آنکه مردم را به سوی حقیقت راهنمایی سازند به گمراهی و ضلالت می افکنند.از نگاه ابوالعلاء سیاستمـداران شیـاطینی هستنـد که تنها به فکر عیش و نوش اند و بر این عقیده است که قوام سیاست عقل است نه ریاست. همانطوری که مشاهده کردیم بسیاری از گروه های اجتماعی مورد نقد ابوالعلاء قرار گرفته است و تنها طبقه ای که کمتر زیر ذره بین نگاه او قرار گرفته است فلاسفه می باشند. او در پی آن برآمد که اجتماع را از لحاظ مالی مورد تحلیل قرار دهد، چرا که پایه های جامعه ای که در آن می زیست بر دینار و درهم استوار بود او فقر را بر غنی ترجیـح می دهد و ثروت را دام شیطـان و اسباب رنج و زحمت انسان می داند و ثروت را آفت اجتماعی می داند و می گوید: ثروتمندان به علت بی نیازی در برابر مشکلات اجتماعی بخصوص آن بخشی که حکومت مسبب آن است سکوت اختیار می کند. او در ثروت و برخورد با مردم خواستار مساوات و اشتراک است یعنی اگر ثروتی وجود دارد برای همه باشد و شاه و بنده از یک مرتبه انسانی برخوردارند و هیچکدام بر دیگری برتری ندارند. از این رو حکومت ملوک بر مردم را جایز نمی داند و معتقد است حکومت تنها از آن خداست .پس از آشنایی با اسلوب و فکر ابوالعلاء لازم است نگاهی نیز به اسلوب و افکار طه حسین بیندازیم. از او تالیفات و مقالات فراوانی برای ما به یادگار مانده که از آن جمله است : تجدید ذکری أبی العلاء ، الأیام ، فی الأدب الجاهلـی ، المعـذّبون فی الأرض، حدیث الأربــعاء، مستقبـل الثقافـه فی مصـر و ....به طور کلی اسلوب طه حسین بر ویرانی و بنای مجدد استوار است و قوام اسلوب او آزاد اندیشی و عقل گرایی است از آنجا که او تحت تأثیر دکارت اندیشمند غرب قرار داشت لـذا در پـژوهـش های خود پیوستـه برای رسیدن به حقیقت در هــر چیز شک می نمود. بنابراین بسیاری از اسالیب و روش های سنتی را رد کـرد و ایـن امـر اعتـراض عـده ای را به دنبـال داشت. او در نوشته های خود چنان عمل کرده که بین خواننده و نویسنده رابطه ای دائم برقرار می شود و خواننده احساس می کند که نویسنده از زبان او سخن می گویـد، البته عـده ای او را به درون گرایی مفـرط متهم کرده اند. از دیگر ویژگی های اسلـوب او سادگی، جـذابیت و حـرارت در کلمات و تعابیـری است که به کار می گرفت تا آنجا که خوانـنـده از ایـن حـرارت با روحیـات او آشنا می گردد. از دیگر خصال اسلوب او انسجام در بیان افکار و وضوح معانی است.عده ای معتقدند طه حسین در ابتدا به شاعری پرداخته است از اینرو در کلام او بخصوص در کتاب « الأیام » شاهد عباراتی موزون و آهنگی دلنشین هستیم که حکایت از زنده بودن حس شاعری در وجود اوست. خواننده با خواندن آثار او علاوه بر لذت روحی، از آهنگی دلنواز نیز بهره می برد. او اسلوب خود را وسیله ای برای بیان هیجانات و احساسات باطنی خود قرار داده است و در برخورد با مصائب مختلف هم از منظر روانی و هم از منظر اجتماعی بهره می گرفت و در حوزه ادبیات، نمایشنامه، قصه و شعر حماسی را مورد نقد و بررسی قرار می داد. در بررسی اثر ادبی پیش از آنکه به شاعر و تاریخ اثر بپردازد به شعر و خـود متــن می پرداخت. او در پژوهش های ادبی خود گرایش های تاریخی، بیوگرافی و روحی و روانی را یکجا جمع کرده است و مخالف بررسی اثر ادبی بر اساس تقسیم بندی های ادوار سیاسی است. در خلاصه نویسی یک اثر، خطوط اصلی آن را مشخص نموده و عمق فکر نویسنده را برای مخاطب بیان می کرد. آنگاه که به بررسی شعر می پردازد مهمترین مسأله را تحقیق در متن شعر و مطمئن شدن از صحت انتساب آن به شاعر و عدم دخل و تصرف در آن می داند.طه حسین معتقد است که ناقد همچون شیمیدان باید تمام اجزاء یک اثر را تفکیک کرده و سپس مورد بررسی قرار دهد. ناقد و ادیب از نگاه او آیینه ای است که معایب و محاسن را بدون هیچگونه دخل و تصرفی به مخاطب خود می نمایاند. یک اثر باید منعکس کننده حالات درونی و علایق واقعی یک نویسنده باشد. او علاوه بر ذوق، رابطه نویسنده با مردم و آزاد اندیشی را از ویژگی های لازم یک نقد می داند. او از آنجا که تحصیل کرده غرب بود در نقد خود نیز از ناقدان غرب همچون « سانت بیف » و « تین » متأثر شد. عقل گرایی و شکاک بودن روح علمی را در نوشته هایش افزون ساخت. طه حسین در اندیشه اش از سه آبشخور فکری بهره گرفته است؛ اول : ادبیات عرب، دوم : دانشگاه الازهر، سوم : فلسفه یونان و ادبیات غرب. از این جهت او را دارای فرهنگ دو گانه شرقی و غربی دانستـه و پیونـد دهنده فکـر غـرب با شـرق محسـوب نموده اند. طه حسین در زمینه نقد از پیشگامان مقارنه در عصر معاصر است، در مقارنات خود به بررسی اجمالی بین ادبیات و پدیده های خاصی که نویسنده باید آنها را در پژوهش خود بررسی کند ، می پردازد. از نظر او ادبیات زنده و پویا ادبیاتی است که از گوشه گیری در امان، و پیوسته در ارتباط با ادبیات دیگر ملل باشد، که این ارتباط از طریق ترجمه و خلاصه نویسی و شناساندن ادبای ملل دیگر میسر می شود. از این روست که او از ترجمه شاهنامه و غزلیات حافظ و رباعیات خیام که توسط ادبای معاصرش انجام شد استقبال گرمی نمود. از نظر او ادیب فرمانروای ذوق وخیال و متحـرک و متغیـر آن است . ادیب خـود پـدیـده ای اجتماعی است لذا اثر او نیز باید به عنوان یک پدیده اجتماعی خود نمایی کند یعنی اثر او باید مورد استقبال یا رد قرار گیرد و مخاطب را یا به شگفتی وا دارد یا به خشم. ادیب باید در میان مردم و برای آنان زندگی کند .آنچه که در نگاه او برای هر گونه پژوهش ادبی و علمی لازم و دارای اهمیت است توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه است که جوینده ی ادب وعلم نمی تواند ادعای بی نیازی از آن را نماید . آنگاه که شعر جاهلی را بر اساس روش دیکارت مورد نقد و بررسی قرار می دهد بر این نکته تأکید می کند که اگر گذشتگان درباره یک موضوع اظهار عقیده کرده اند لازم نیست که آن اظهار نظرها مقدس شمرده و در همان حد خود را محدود سازیم بلکه شایسته است در کنار آن نظر خود را نیز بیان نماییم. چرا که ممکن است نظر ما دقیقتر از گذشتگان باشد یا اینکه آنان چیزهای مهمی را از یاد برده و یاد آوری آن را به ما سپرده باشند آزاد اندیشی او در برخورد با موضوعات ادبی باعث انتشار نظریه انتحال شعر جاهلی شد، پس از بررسی دقیق لغوی و معنوی شعر جاهلی بدین نتیجه می رسد که آنچه را به شعرای جاهلی نسبت داده اند صحیح نیست و ساخته و پرداخته راویان و قصه پردازان و متکلمان بعد از اسلام است که به انگیزه های مذهبی، قومی و سیاسی به آنها نسبت داده شده است.او محققان را به این نکته سوق می دهد که به هنگام بحث و تحقیق درباره یک موضوع ادبی باید خود را از دانسته های خود خالی نموده و عواطف و تعصبات را نیز کنار گذاشت، در این صورت است که اثری ارزشمند و خالی از هر گونه تعصب و اشتباهی پدید خواهد آمد. در نگاه او شعر دارای دو ویژگی مهم است و در صورت فقدان این دو، از ارزش ساقط می گردد : اول اینکه شعر نمونه ای از یک جمال مطلق است و از این رو هم متأثر از جامعه زمان خود است و هم تأثیر گذار بر آن، از سوی دیگر شعر آیینه ای از قوت و ضعف، محیط و اثر شاعر است. طه حسین به عنوان یک مصری نسبت به وطن خود بی اهمیت نبوده است و برای پیشرفت آن تحرکات فکری و عملی بسیار از خود نشان داده است. او برای پیشرفت مصر بدین نتیجه رسیده است که باید پیرو غرب شود، در نگاه اول شاید تعجب کنیم که چرا او به عنوان یک ادیب و متفکر خود را در زمره غرب زدگان قرار داده است، اما طه حسین غرب زدگی خود را رد می کند و می گوید: در گذشته، کشور مصر بیشتر با بلاد شام و بین النهرین در ارتباط بوده است و از آنجا که این مناطق در حوزه مدیترانه و تحت سیطره روم بوده است و با توجه به اینکه هم اکنون نیز با غرب ارتباط گسترده ای دارد، مصریان با فلسفه یونان آشنا گشته و از لحاظ عقلی از آبشخور غرب بهره برده اند همانگونه که اروپاییان نیز در فکر و اندیشه مرهون یونانیان می باشند، و بدین جهت مصر از قدیم الایام غربی بوده و باید غربی بماند. طه حسین عوامل موثر بر روح ادبیات مصر را سه چیز دانسته است : الف) میراث مصر قدیم که از گذشته دور به دست ایشان رسیده است. ب) عنصر عربیت که آن را از لغت و دین اسلام و فرهنگ خود گرفته است. ج) عنصر بیگانه که از طریق ارتباط مصر با یونان و روم و فینیقیه در گذشته و اروپا و آمریکا در عصر حاضر حاصل شده است.طه حسین تاریخ بشری را به پنج دوره تقسیم کرده و پیشوایان هر دوره را نیز معرفی نموده است : 1-
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی رابطه تکوینی عصمت با علم معصوم (ع) و پاسخ به شبهات مربوط به عصمت
نویسنده:
محمدرضا بیژن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علم امام
,
عصمت امام
,
امامت
,
امام معصوم
,
گناه
,
معارف اسلامی
,
سیره معصومین (ع
,
سیره پیامبر اکرم(ص)
,
حکمت متعالیه
,
گناه
,
محمد (ص)، پیامبر اسلام
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
گناه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
یکی از مهمترینمباحث مورد اختلاف میان مسلمانان بحث عصمت انبیاءوائمه (علیهم السلام)می باشد ؛ مسئله ای که همواره درباره آن بحث و اختلاف فراوان میان علمای علم کلام وجود داشته است ؛ بطوریکهتقریباً در تمامی ابعاد آن اختلاف نظر وجود دارداز مسائل مهمی است که در صدر بحث نبوت عامه وامامت عامه قرار دارد. وتا این مسئله روشن نشود؛ نمی توان به دیگر مسائل مربوط به نبوت وامامت پرداخت. انسانها در برابر این معنا دو دسته شدند عده ای آنرا قبول می کنندواز آن دفاع می کنند وعده ا یدیگرانرا انکار می کنند . دسته اول که آنرا قبولدارند در تعریف آن دچار تشتت آرا شده اند و از عصمت تعاریف گوناگونی ارائه داده اند ؛برخی آن را لطفیدانسته اندکه خداوند در حق برخی بندگان خاصش اعمال می کند .برخی دیگر آن را ملکه ای نفسانی دانسته اند که همواره شخص به واسطه آن داعی بر انجام گناه ندارد و واجب را هیچگاه ترک نمی کند .برخی آن را ناشی از علم می دانند و می گویند شخص به واسطه علمش به آثار گناه از ارتکاب آن مصون می ماند. وبالاخره عده ای دیگر عصمت را نوعی علم می دانند،که بواسطه آن علم، هیچگاه شخص به ورطه ی گناه و خطا نمی افتد.ودر این صورت مصونیت شخص نسبت به گناه واشتباه صد در صدی می شود ؛در حالی که در تعاریف دیگر یا نقش اختیار کم رنگ تر می شودویا احتمال ارتکاب گناه صفر نمی شود. با توجه به مطالب فوققصد داریم در این رساله به رابطه بینعصمت وعلمبپردازیم .اگر از کلام بگذریم و عصمت را بر اساس مبانی حکمت متعالیه وعرفان بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم ، درک آن بسیار روشن تر خواهد بود؛ وعصمت بر پایه عینی تری استوار خواهد بود؛چرا که بر طبق مبانی حکمت متعالیه وعرفان انسان می تواند به بالا ترین درجات وجود صعود کند؛که در اینصورت همه مراتب هستی را در خود دارد.واز بالا ترین درجه کمال که همان علم باشدبرخوردار است .با این حساب دیگر جایی برای گناه وخطا باقی نمی ماندواما در مورد دسته دومی که در بالا ذکر شد یعنی آنهائیکه عصمت را انکار می کنند .این گروه نیز بیکار ننشستند وهمواره در پی سست کردن پایههای استدلال گروه اول بوده اند.بنابراین شبهات فراوانی را در باب عصمت مطرح کرده اند که در قسمت پایانی پایان نامه به پاسخ دادن به برخی از این شبهات پرداخته ایم
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سیاق و فهم و نقد حدیث
نویسنده:
امل فریسات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
سیاق
,
نقد
,
معارف اسلامی
,
حدیث
,
13. علم کلام
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
ن تحقیق، با هدف تبیین چارچوب کلّی نقد حدیث توسط سیاق و اثبات معیار بودن سیاق در نقد حدیث، انجام شده است.انتخاب این موضوع، به دلیل کمبود منابع مستقل و مدوّن در این باب، صورت گرفته است که این، علاوه بر گستردگی و میان رشتهای بودن موضوع، از دیگر مشکلات اساسی این تحقیق، بوده است. روش تحقیق نیز با مطالعه و گردآوری مطالب از طریق کتابها، مقالات، پایان نامهها و جستجو در سایتهای مختلف و نقد و بررسی آنها انجام شده است و به طور کلی شامل بر این نتایج است که سیاق مجموعه ساختارهایی است که «شکلگیری» و «فهم» سخن، به واسطهی آن صورت میگیرد و شامل «مجموعهی قرائن» است و بر دو قسم کلی است: سیاق لغوی و غیر لغوی. سیاق لغوی به «قرائن لفظی» و سیاق غیر لغوی به «قرائن حالی و مقامی» اطلاق میشود. از تلفیق این دو سیاق، سیاقی به نام «سیاق دلالتی یا معنایی» تشکیل میشود که معنای واقعی هر متنی، در آن نهفته است.از آن جا که وظیفهی سیاق، کشف معنای متن است، بنابراین، با «کلام» در ارتباط است، چه گفتاری و چه نوشتاری. لذا، با «قرآن کریم و روایات» و کشف معنای آنها پیوند خورده است و دانشمندان علوم اسلامی، از آن در فهم آیات و روایات بهره جستهاند. آنان، اگر چه از سیاق به طور گستردهای استفاده کردهاند؛ اما این کار، به طور بسیار پراکندهای انجام شده است و در این زمینه آثار مستقلی وجود ندارد.در اغلب موارد در نظر دانشمندان علوم اسلامی، «سیاق» تنها به عنوان یک قرینه از قرائن فهم متن یعنی یک قرینه لفظی مطرح است؛ در حالی که در عمل به گونهی دیگری رفتار کردهاند و از آن در همهی قرائن بهره جستهاند. این امر نشانگر این است که «سیاق»، یک قرینه نیست؛ بلکه مجموعه قرائنی است که یا به شکلگیری یک متن(خواه حدیث، یا جملهای باشد که از معصوم، صحابی یا غیره صادر شده باشد) یا فهم آن منجر شده است. این مسئله یکی از نتایج اصلی و مهم این تحقیق به شمار میرود که در زمینه حدیث میتواند نقش موثری را در فهم و نقد احادیث ایفا کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسهای رویکردهای کلامی امامیّه و اشاعره تا خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
رقیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
امامیه
,
خردورزی
,
اشاعره (اهل سنت)
,
امام
,
معارف اسلامی
,
عقل باوری
,
محمد (ص)، پیامبر اسلام
,
نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
تفکر کلامی
,
عقلباوری
,
هنر و علوم انسانی
,
تفکر کلامی
,
عقلباوری
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
تفکر کلامی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
تفکر کلامی
,
عقلباوری
,
هنر و علوم انسانی
,
تفکر کلامی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
بدون شک بزرگترین وظیفهی انبیاء و امامان (ع) و عالمان دین اسلام، پاسداری از حریم عقاید و معیّن کردن حدود و ثغور آن است؛ چون بدون معرّفی عقاید، ستون دین استوار نگشته و حدّ و مرز آیین درست الهی از دین-های ساختگی مشخّص نمیشود. از این رو همواره گروهی از عالمان دین برای دفاع از دین و اعتقادات روش و اسلوب خاصّی را برگزیده و همین امر سبب شده که رویکردهای متفاوتی حاصل گردد. برخی برای دفاع از عقاید تکیّه بر ظواهر کرده و تنها راه دستیابی به معارف دینی را ظواهر کتاب و سنّت می-دانند. این گروه که به نصگرایان معروفند طیف گستردهای از افراد و گروهها را دربرگرفته که ویژگی مشترک آنان بیاعتنایی به تعقّل و اندیشهورزی است. التزام و پایبندی به نص، حجیّت خبر واحد، محدودیّت استفاده از عقل و استدلالات منطقی و عقلی در شناخت، از اصول تفکّر آنان است. حاصل فعالیّت نصگرایان امامیّه،حفظ و نگهداری احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمهی معصومین (ع) و مبارزه با غلو و غلوگرایی میباشد. این رویکرد پیروانی در میان امامیّه و اشاعره دارد که استفادهی محدود از عقل و مقدّم کردن ظواهر از جمله ویژگیهای آنان است. برخی از عالمان دین هم در دفاع از عقاید، عقل را اصل قرار داده و معتقدند بدون عقل و اصول عقلی هیچگونه شناختی برای انسان حاصل نمیشود و معارف دیگر اعمّ از حس و تجربه و وحی، همه مبتنی بر مبادی عقلی است. پیروان این اسلوب، رویکرد عقلگرایی را به وجود آوردهاند که تثبیت هویّت و استقلال علم کلام و جمع منطقی بین عقل و نقل از جمله دستاوردهای آنان است. این رویکرد هم، در میان امامیّه و اشاعره پیروانی دارد هر چند که نحوهی عملکرد آنان با یکدیگر تفاوت دارد. پس از پشت سر نهادن دو رویکرد نصگرایی و عقلگرایی حال نوبت آن رسیده بود که از بدنامی فلسفه که در دورههای قبل به وجود آمده بود، کاسته شود به همین علّت عواملی چند دست به دست هم داده و مسائل فلسفه را وارد علم کلام کرد. از این رو، در این دوران عالمان دینی در دفاع از عقاید دینی سعیشان معطوف بر این بود که ورود و خروج مباحث و استدلالهایشان رنگ فلسفی داشته باشد و از آیات و روایات هم برای تأیید استدلالها بهره میبردند، خواجه نصیر الدین طوسی یکی از متکلّمان خردگرایفلسفی امامیّه در تقویت این رویکرد نقش به سزایی را ایفا کردند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی قصد ارتکاب جرم و معصیت در جزای اسلامی و علم اخلاق
نویسنده:
علی قبادپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
سعادت
,
شقاوت
,
گناه
,
رفتار اخلاقی
,
معارف اسلامی
,
حسن نیت
,
ذنب
,
نیت
,
نیت
,
فضایل اخلاقی
,
گناه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ارتکاب (جرم)
,
جلوگیری از جرم
,
حقوق جزای اسلامی
,
هنر و علوم انسانی
,
حقوق جزای اسلامی
,
هنر و علوم انسانی
,
ارتکاب (جرم)
,
جلوگیری از جرم
,
حسن نیت (حقوق)
,
هنر و علوم انسانی
,
جلوگیری از جرم
,
حسن نیت (حقوق)
چکیده :
هر فعل يا ترك فعلي را كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده باشد، جرم است. برايارتکاب يك عمل مجرمانه چهار مرحله وجود دارد : 1- قصد ارتكاب جرم 2- تهيه مقدمات جرم 3- شروع به جرم 4- انجام كامل جرم. قصد مجرمانه، اراده و تمايل شخص به انجام عملي است كه قانون آن را نهي كرده باشد. مرحله انديشه و قصد مجرمانه از جمله مواردي است كه محل نقد و نظر علما، فقها وحقوقدانان اسلامي است . در اين تحقيق نگارنده با روش تحلیلی توصیفی سعي نموده با تبيين آيات وروايات و نظرات علما وفقها وحقوقدانان اسلامي وتحلیل آنها به بررسي قصد ارتكاب جرم ومعصيت در جزاي اسلامي وعلم اخلاق پرداخته ،رابطه اخلاق و حقوق جزا را بيان كند وبا توجه به اهداف آن تلاش كرده تا دلايل اقتصادي، اجتماعي ، فرهنگي و...را در رابطه با ارتكاب جرم وگناه مورد بررسي قرار داده و به تبع آن راهكارهايي را براي پيشگيري ياكاهش ارتكاب جرم و گناه از جمله : ايمان به خدا و روز قيامت، باور كردن مسئله مرگ، خودشناسي،ترساز عواقب گناه،اجراي عدالت اجتماعي كار و فعاليت اقتصادي،امربه معروف و نهي از منكر و. .. بيان كند. حاصل کلاماینكه اخلاق اعم از حقوق جزا است و علم اخلاق ملاك نتيجه و پاداش اعمال را، بر اساس نيت مي داند. ولي در جزاي اسلامي تا زماني كه نيّت و قصد ارتكاب جرم به مرحله فعليّت نرسيده باشد مجازات بر آن مترتب نيست و دلايل اقتصادي، اجتماعي ، فرهنگي و... مي توانند زمينه ارتكاب جرم وگناه را فراهم سازندو فضايل اخلاقي از مهمترين عوامل كاهش ارتكاب جرم و گناه در بين انسانها و يك عامل اساسي و زير بنايي در رشد و پيشرفت تمدن انساني است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سبکشناسی تفسیر تبیان در تعامل با روایات تفسیری
نویسنده:
محمد کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
تفسیر عقلانی
,
حجیت عقل
,
سبک شناسی
,
روایات تفسیری
,
حجیت عقل
,
روش تفسیری
,
تفسیر قرآن
,
سبکشناسی
,
تفسیر قرآن
,
تفسیر روایی
,
13. علم کلام
,
التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)
,
شبهه (فقه)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
چکیده :
تبیان یکی از مهمترین آثار تفسیری شیخ طوسی است که دارای ویژگیهای مهمی همچون بهرهگیری از عقل و نقل میباشد. شیخ طوسی در تفسیر آیات، از قرآن، روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مطالب تفسیری صحابه و تابعین، اقوال مفسران و دیگر دانشمندان اسلامی مانند لغویین، استفاده میکند. همچنین عنصر عقل نیز یکی از پایههای اساسی روش تفسیری تبیان به شمار میرود. از منظر شیخ طوسی، آن دسته از اخبار آحاد در تفسیر مطرود هستند که علاوه بر همراه نبودن با قرائن مطابقت با عقل، قرآن، سنت قطعی و اجماع شیعه، از داشتن شرائط جواز عمل نیز محروم باشند و هر روایتی که متصف به خبر واحد بودن شد غیر قابل استفاده در تفسیر نخواهد بود. شیخ طوسی نقش روایات اهل بیت (علیهم السلام) را در تفسیر قرآن، محوری دانسته و حجم عظیمی از این روایات را در مواضع مختلف تفسیری به کار برده است. به تعبیر دیگر، روایات تفسیری در تبیان دارای کارکردهای گوناگونی هستند. مهم ترین کارکردهای روایات تفسیری در تبیان مشتمل بر چهار بخش عمده است: الف) تفسیری، در 10 قسم: تبیین مفاد آیات، تأیید معنای ظاهری آیه، تأیید و یا تقویت اقوال، نقد اقوال با روایت، تأیید روایت با روایت، نقد روایت با روایت، و ...... . در ضمن، شیخ طوسی تأویل را به معنای تفسیر و روایات تأویلی را نیز تفسیری میداند. ب) مباحث کلامی، در دو قسم: اثبات اصول و فروع اعتقادات شیعه و پاسخ به شبهات مخالفان و نقد و بررسی اقوال آنان. ج) علوم قرآنی، در چهار قسم: اسباب نزول، نسخ، مکی و مدنی و قرائت. البته در مباحث قرائت به این نتیجه رسیدیم که شیخ طوسی روایات قرائت را به نحوی در تفسیر آیات به کار برده و کارکرد تفسیری برای بسیاری از آنها قائل است و شاید خواسته تا راهی جدید در ارزیابی روایات قرائت معرفی نماید. د) کارکردهای روایات در تبیین معنای واژگان و اعراب آیات. از سوی دیگر، روایات تفسیری در تبیان با اِعمال شیوههای متعددی مورد ارزیابی قرار میگیرند. برخی از این شیوهها سندی و برخی متنی است. اخبار آحاد، روایات مرفوع، روایات مرسل و نقد راوی، مواردی هستند که در تبیان مورد ارزیابی سندی واقع شدهاند. همچنین، عرضه به قرآن، عرضه به سنت، بهرهگیری از عقل، سنجش با اجماع و برخی شیوههای دیگر، روشهای تبیان در ارزیابی متنی روایات تفسیری هستند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی ضرورت و اهمیّت تدبّر و تفقّه در قرآن کریم
نویسنده:
رحمتالله شیرمحمدلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
تدبر
,
معارف اسلامی
,
تمسک به قرآن
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
تفقه در دین
,
هنر و علوم انسانی
,
فهم قرآن کریم
چکیده :
این پایان نامه تحقیقی است دربارهی تدبّر و تفقّه؛ و به بررسی اهمیّت، ضرورت و تأثیر آن در زندگی فرد و اجتماع میپردازد. این کار در چند بخش به انجام رسیده است:درفصل اوّل کلّیّاتی دربارهی تدبّر و تفقّه بیان شده است.در فصل دوّم معنای لغوی و اصطلاحی تدبّر و تفقّه بررسی شد و چند لفظ که از جهاتی با این دو کلمه وجه مشترک معنایی داشتند، بیان گردید و نتیجهی بحث دربارهی معنای لفظ تدبّر: «تفکّر و تأمّل فراگیردر آیات قرآن برای فهمیدن، درک معانی و حکمتها واهداف آن است که سرانجام به عمل کردن بر آنچه که از این تفکّر حاصل شد، منجر گردد».و حاصل کلام دربارهی معنای لفظ تفقّه - در معنای مطلق آن در آیات الهی- یعنی: «تلاش برای یادگیری و فهم تمام آنچه در قرآن بیان شده است.» و این درک و فهم، نزد افراد مختلف در نوسان است؛ و هرکس به ظرفیّت خویش علومی را کسب میکند.در فصل سوّم به چند سوال پاسخ داده شد از جمله: آیا قرآن برای عموم قابل فهم است؟ آیا ظاهر قرآن قابل فهم است؟ و پاسخهای مثبت به این سوال داده شد. همچنین شبهاتی چند ارائه شد و از آیات قرآن و بیانات معصومان برای پاسخ به آن شبهات استفاده گردید و حاصل کلام در این بخش آن شد که قرآن برای تمام مردم نازل گشته، اعمّ از عرب و غیر عرب، دانشمند یا فرد عادّی، که به تناسب، هرکس میتواند از معانی ظواهر قرآن بهره ببرد.در فصل چهارم دربارهی اهمیّت و فوائد تدبّر و تفقّه در قرآن مطالبی ارائه گردید و اینکه قرآن کتابی هادی و مبارک است که هم برای صلاح فرد و هم جامعه بیانات استواری دارد. و راه سعادت دنیوی و اخروی را میتوان در سایهی عمل به احکام قرآن طی کرد. خود قرآن بیاناتی دارد دربارهی ستایش تدبّر کنندگان در قرآن و نکوهش کسانی که در آن تدبّر نمیکنند.در فصل پنجم دربارهی ضرورت تدبّر در قرآن گفته شد، بیاناتی همچون حصول علم نافع، وجوب تمسّک به آن، نقش اختلاف زدایی آن در جامعهی اسلامی و مواردی دیگر.در فصل ششم و هفتم بیاناتی دربارهی موانع تدبّر و تفقّه و شروط مطالبی آورده شد. موانعی همچون توجّه صِرف به لفظ آیات بدون توجّه به معانی آن و بیاناتی دربارهی اصلاح این موانع، و شروطی همچون آشنایی با زبان عربی و التزام به این شروط برای حصول درک و فهم هرچه بهتر از تدبّر و تفقّه خویش در آیات قرآن.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
تعداد رکورد ها : 518
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید