جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی
نویسنده:
اسما رضایی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی» و به‌منظور بررسی و نقد دلایل مخالفت ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی با فلسفه نگاشته شده است.مخالفت با فلسفه، جریانی است که از ابتدای قرن دوم هجری آغاز و در قرون پنجم و ششم هجری به اوج شدت خود رسید؛ بیش‌ترین مخالفان فلسفه در میان فقها، متکلمین و عرفا به چشم می‌خورند.ابن عربی، به‌عنوان یک عارف، میانه خوبی با فلسفه ندارد و این امر معلول ناتوان شمردن عقل از درک علوم و معارف، غلط دانستن برخی قواعد فلسفی، تفاوت‌های مبنایی نگرش هستی شناسانه وی با فلاسفه و...است.ابن تیمیه، به‌عنوان یک فقیه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. وی که یک سلفی متعصب است، ناجوانمردانه به فلسفه حمله برده است؛ ستیز وی با فلسفه ناشی از ظاهرگرایی، سطحی‌نگری و عدم تعمق در مسائل فلسفی و انگیزه سیاسی است.علل مخالفت غزالی با فلسفه هم در مصلحت دینی، تأثیر اندیشه‌های خواجه نظام الملک، انگیزه سیاسی، بدون استاد خواندن فلسفه و مغایر دانستن برخی از مباحث فلسفی مانند علم الهی، معاد جسمانی و قدم عالم با دین خلاصه می‌شوند.
نسبت معرفت و سعادت در فلسفه مدنی فارابی
نویسنده:
نوشین صبوری دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی،شارح ارسطو و معلم ثانی است. او دغدغه سعادت دنیوی و اخروی انسان هارا داشته و بدین منظور به طرح مدینه فاضله پرداخته است تا همگان رابا هدایت فیلسوف-نبی ،بهسوی فضیلت فرا خواند و به انجام آن تشویق نماید. فلسفه مدنی فارابی، بر دو پایه فقه و فلسفه که دو جزء علم مدنیند استوار است و به اعتبار آن، با توجه به شرایط زمان، فقها و فلاسفه، زمام امور جامعه را برعهده دارند.در اندیشه او، رئیس فاضله، از ابزار و مقدماتی برای رسانیدن انسان ها به سعادت، بهره می جوید که یکی از آنها فضیلت است.ابونصر به فضایل چهارگانه (نظری،فکری،خلقی و عملی)معتقد است.فضایل نظری را از سنخ ادراک عقلی و یقینی موجودات می داند که نفس به وسیله آنها حقیقت را می شناسد. و فضایل فکری را اموری می داند که معلوم می سازد چه چیز برای نیل به غایات فاضله سودمندتر است و فضایل خلقی هرکس را به اندازه قوه فکری او می داند که اگر غایت فاضلی اختیار نمود،فضایل اخلاقی او نیز چنین خواهد بود.فضایل عملی،تحقق فضایل در افعال ظاهره است.عقل نیز یکی از مسائل مطرح در فلسفه اوست،که درجاتی دارد،فروترین آن عقل مادی،یا هیولانی یا عقل بالقوه است و این عقل برای عقل بالفعل به منزله مادهو در درجه دوم عقل بالفعل است که نسبت به عقل هیولانی در حکم صورت است و نسبت به عقل مستفاد در حکم ماده. عقل بالفعل آنگاه که در صورت عادت و تکرار ملکه گردید به عقل بالملکه تبدیل می شود.بالاترین درجه، عقل مستفاد است و آن نسبت به عقل بالفعل به منزله صورت است ، و نسبت به عقل دیگری که انسانی نیست،یعنی عقل فعال ،در حکم ماده است. عقل مستفاد، به مرتبه ای رسیده است که می تواند به طور مستقیم، معقولات را از عقل فعال بگیرد و از ماده بی نیاز باشد و به فنای آن فانی نشود و الهی گردد.در این هنگام است کهانسان به کمال وجودی خود دست می یابد. در نیل به سعادت، انسان ها از معارفی برخوردار می شوند که عبارتند از معرفت حسی،معرفت فطری،معرفت اشراقی و معرفت عقلانی. معرفت حسی و معرفت فطری در همه انسان ها مشترک است و اما معرفت اشراقی که خاص نبی بوده و توسط آن به اتصال به عقل فعال نائل می آید. و معرفت عقلانی که مختص فیلسوف بوده و به واسطه آن به عقل فعال متصل می گردد. بنابراین، هریک با روش های جداگانه به یک هدف و غایت کهعبارت از خیر و کمال و سعادت است، دست می یابند.
عرفان شهریار
نویسنده:
صونا رنجبر بیله سوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شهریار که در خانواده‌ای مذهبی و دین‌مدار رشد و پرورش یافته بود، از اعتقادات مذهبی محکمی برخوردار بود که همین پاکی ذاتی و همین اعتقادات محکم، باعث به وجود آمدن گرایش-های عرفانی در ایشان شد. البتّه شکست و ناکامی او در عشق نیز مزید بر علّت شد و خدا را هر چه بیشتر قرین دل شکسته‌اش کرد و از شهریار انسانی سالک و راهرو در مسیر عرفان و معنویات ساخت.مضامین عرفانی در اکثر اشعار شهریار - حتی اشعاری که ظاهراً رنگ و بوی عشق زمینی دارند- خودنمایی می‌کنند و نشان از باورها و اندیشه‌های عرفانی این شاعر عارف دارند.در این تحقیق، سعی شده است تا بخشی از این باورها و اندیشه ها از لابه لای اشعار ایشان استخراج شده، مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند. روشی که در این رساله به کار رفته است بیشتر، تکیه بر مقامات اهل سلوک از دیدگاه خواجه عبدالله انصاری بوده و تا جای ممکن، اشعار شهریار مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته و ابیاتی متناسب با برخی از این مقامات پیدا شده و مورد استفاده قرار گرفته‌اند. قسمتی از کار نیز اختصاص به بررسی برخی از رموز و اصطلاحات عرفانی در اشعار ایشان دارد.
منظورشناسی جملات پرسشی در دیوان ناصرخسرو
نویسنده:
ندا امیرمقدمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی از پرسش در زبان خبر، طلب آگاهی است؛ امّا ادبیات هنرِ زیبا بیان کردن و تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب است. از آنجا که ارائه پیام به طور مستقیم چندان هنری و تأثیرگذار نیست، بدیهی است که پرسش در ادبیات در مفهوم اصلی خود به کار نرفته و دارای اغراض ثانوی باشد. علاوه بر این از آنجا که در ادبیات مخاطب مشخص و واقعی وجود ندارد، سوال ادبی غالباً بدون پاسخ باقی می‏ماند. در ادبیات خبر، امر، نهی و... به اقتضای حال و مقام و به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب در قالب جملات پرسشی مطرح می‏شود. بررسی اغراض ثانوی جملات پرسشی از مباحث علم معانی است.پژوهش حاضر درصدد است که نشان دهد منظور ناصرخسرو از کاربرد جملات پرسشی چیست و او چگونه با پرسش‏های بلاغی به القای اغراض ثانویه می‏پردازد. به این منظور تمام قصاید ناصرخسرو مطالعه شده و جملات پرسشی مشخص و دسته‏بندی گردیده است. نتیجه عمده‏ای که از این پژوهش به دست آمده آن است که اولاً اغراض جمله‏های پرسشی در شعر ناصرخسرو- و بالمآل ادبیات- متعددتر از آن چیزیست که تا کنون در کتب معانی ذکر شده است و هر سوال در عین حال ممکن است چند غرض ثانوی دربرداشته باشد و چون قرینه‏ای مشخص برای شناسایی غرض ثانوی در جمله وجود ندارد، تشخیص غرض گاه دشوار می‏گردد. ثانیاً پرسش در اشعار ناصرخسرو بسامد چشمگیری دارد تا حدّی که می‏توان بیان اندیشه و عقاید به وسیل? پرسش را جزو ویژگی‏های سبکی وی دانست؛ بنابراین اگر مخاطب تنها به ظاهر پرسش‏های او اکتفا کند، از دریافت منظور اصلی و روح کلامناصر خسرو باز‏خواهد ماند.
بررسی معیارها و مبانی رفتار با زن در فقه و حقوق موضوعه
نویسنده:
فاطمه لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ازجمله مسائل مهمی که درنظام حقوقی اسلام مطرح است (بررسی معیارها و مبانی رفتاربا زن درفقه وحقوق موضوعه) است که ما این موضوع را عنوان پایان نامه قرار دادیم که تا حد امکان بتوانیم دراین تحقیق درمورد آن بحث کنیم. این تحقیق به 5 فصل تقسیم شده که فصل اول آن به بخش واژه شناسی و تاریخچه رفتاربا زن دردوران قبل وبعد ازاسلام می پردازد، به طوری که تاریخ به روشنی نشان می دهد به زن قبل ازاسلام به عنوان یک انسان نگاه نمی شد وبرا ی زن هیچ ارزش واهمیتی قائل نبودند اما با آمدن اسلام این وضعیت تغییرپیدا کرد واسلام آنچه که هماهنگ با طبیعت زن هست حقوق طبیعی او را درحدعادلانه درتمام ابعاد ادا کرده وبه زن توجه نموده است. درفصل دوم به ودخترخویش اکرام واحترام نسبت به زنان را عملا ترویج نمود وبرای زنان شخصیت مستقل وحق مالکیت قائل شد. فصل سوم هم درهمین رابطه درحوزه فقه بدان پرداخته شده که دربخشی به رعایت عدالت درتعدد زوجات می پردازد که اسلام می گوید شرط داشتن همسران متعدد رعایت عدالت بین آنان است که منظورازعدالت، محبت میان زنان است، بعد می فرماید اگرنمی توانید عدالت را بین همسران خود رعایت کنید تنها به یک زن اکتفا کنید، ودربخشی دیگر به حق اختیارزن درانتخاب همسر وحق اخذ مهریه زن وبرخورداری او ازنفقه می پردازد،اینکه زن باید هسرخویش را خودش انتخاب کند واکراه واجباردرآن موجب انحلال نکاح می شود وهمچنین ازحقوقی که زن برعهده مرد دارد یکی حق مهریه ودیگری حق نفقه می باشد که مرد موظف است آنها را به همسرخویش بپردازد.وهمچنین اسلام مدیریت، تأمین هزینه، تعهد کارهای اجرایی و سرپرستی خانواده را برعهده مردان گذاشته است. درفصل چهارم به معیارها و مبانی رفتار با زن درحقوق موضوعه ایران پرداخته شده که این فصل در2 بخش به رفتاربا زن دراجتماع و خانواده می پردازد که دربخش نخست به رعایت حقوق زنان دربخش های مختلف اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و...می پردازد و می گوید زنان نیزمانند مردان ازحقوق اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مالی برخوردارند. ودربخش خانواده هم به حق ارث، حضانت و وصیت زن و همچنین حمایتهای مالی آنان می پردازد. درفصل آخرهم به معیارها و مبانی رفتاربا زن درحقوق موضوعه خارجی و تفاوت زن ومرد ازمنظراسلام وغرب اشاره شده که این فصل هم به منع خشونت وتبعیض علیه زنان وتفاوت زن ومرد ازدیدگاه غرب و همچنین نظریه اسلام دراین زمینه می پردازد. اینکه زن دربعد روحی وجسمی ازهمان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده است وتفاوتی درحقیقت وماهیت بین زن ومرد نیست وهمه زنان ومردان مبدأ قابلی واحد دارند ومبدأ فاعلی همه آنها نیزخدای یگانه ویکتاست. همسانی درماهیت انسانی به معنای نادیده گرفتن تفاوت ها میان مرد وزن نیست چرا که مرد وزن دارای تفاوت های فیزکی ومادی هستند که آثارمتفاوتی را به دنبال خواهد داشت.معیارها و مبانی رفتاربا زن در2 بخش قرآن وسنت پرداخته شده که قرآن دراین زمینه می فرماید : زن ومرد درارزش وانسانیت با هم برابرند وازاین نظر هیچ تفاوتی بین آنها نیست و درسنت هم پیامبر با احترام وتکریم همسران
جامعه‌پذیری از منظر قرآن و جامعه‌شناسی
نویسنده:
سمیه شاه حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که پیشرفت‌های مردمی و جمعی بشر در سایه اجتماعات، حاصل می‌شود لذا مکاتب فکری انسانی و نیز شرایع آسمانی خصوصا اسلام بر این مهم پای فشرده‌‌اند. در گام اول، هر انسانی باید جامعه‌پذیر باشد یعنی بتواند خود را با جامعه وفق داده و قوانین و ملزومات جامعه خود را بپذیرد. لذا این پژوهش با هدف بررسی عوامل و موانع جامعه‌پذیری و نیز راه‌کارهای مقابله با موانعِ این امر مهم با تکیه بر قرآن و جامعه‌شناسی سامان گرفته است.در اهمیت و کارکرد جامعه‌پذیری باید گفت که در سایه این فرآیند، شخصیت افراد شکل گرفته و کمال می‌یابد، و هدف اسلام نیز رساندن آنان به کمال است. علاوه بر آن، فرد با شیوه‌های پذیرفته شده زندگی اجتماعی آشنایی پیدا می‌کند و می‌آموزد که نیازهای خویش را به شیوه‌های قابل قبول جامعه برآورد، و مهارت‌هایی را که برای زندگی در جامعه ضروری است، کسب می‌کند، و با دیگران نیز به‌گونه موثری ارتباط برقرار می‌کند.این فرآیند مهم توسط نهادها و عواملی مانند: خانواده، آموزش و پرورش، همسالان، محیط، فرهنگ، دین و رسانه‌های جمعی به وقوع می‌پیوندد، که البته هرکدام از آن‌ها آسیب‌هایی نیز دارد. علاوه بر این نهادها، عواملی چون: ایمان و عمل شایسته، مهربانی، تواضع، تعاون، صداقت، وفای به عهد، گذشت، سخاوت و مشورت در تحقق این امر موثر هستند. پس از این‌که امر جامعه‌پذیری محقق شد، می‌توان در جامعه آثاری چون: محبت، آرامش، اتحاد، عدالت، مدارا، احترام،استفاده از تجربیات دیگرانو پیشرفت را مشاهده نمود. اما مسیر رسیدن به این پیشرفت همیشه هموار نبوده، بلکه با موانع مختلفی پوشیده شده است، موانعی که در دو بخش فردی_اخلاقی و فرهنگی_ اجتماعی قابل مشاهده است. عواملی مانند: کم‌رویی، پرخاشگری، خودبینی، سخن‌چینی، سوءظن، تکبر، حسد، کینه و نفاق جزء موانع فردی، اخلاقی است و عواملی چون: اختلاف و تفرقه، تجاوزگری و فرهنگ منحط جزء موانع فرهنگی، ‌اجتماعی می‌باشد. از طرف دیگر، عواملی چون: اصلاح میان مردم، نظارت اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، پرورش آگاهی و بصیرت اخلاقی، تکریم شخصیت، ایجاد روحیه‌ی قانون‌پذیری و درمان هر کدام از موانع اخلاقی، خنثی‌کننده و راه-کار این موانع می‌باشند.
بازخوانی و نقد معرفت‌شناختی و تربیتی سماع در عرفان اسلامی
نویسنده:
مریم جماعتی گلسفیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سماع در لغت به معنی شنیدن و بهره بردن است، و در اصطلاح صوفیه عبارت است از آواز خوش و روح‌نواز و به‌طور مطلق غزل، به عبارتی آنچه ما امروزه از آن به موسیقی تعبیر می‌کنیم که به قصد صفای دل و حضور قلب شنیده می‌شود. اگرچه سماع در همه انواع خود با ابزار آلات طرب همراه نیست، اما در هر شکل نوعی التذاذ موسیقایی است. حقیقت این است که تأثیر موسیقی در روح انسان محتاج شرح و بیان نیست؛ انسان نیز همچون سایر موجودات به طور طبیعی از موسیقی تأثیر می‌پذیرد و بهره می‌برد.در مورد پیدایش سماع به معنی اصطلاحی آن که با ساز و آواز آمیخته بود، و در مجالس صوفیان با آدابی خاص اجرا می‌شد، اطلاع دقیقی در دست نیست. اگرچه صدای موذنان و نغمه دلنواز قاریان قرآن، از همان آغاز پیدایش اسلام، روح مومنان را تقویت می‌کرده،اما مجالس سماع صوفیانه چیز دیگری بوده است. از انتقادات منکران سماع که آن را بدعت می‌شمرده‌اند، می‌توان دریافت که در صدر اسلام در مجالس مومنان، چنین چیزی رواج نداشته، و از گفته‌های مشایخ برمی‌آید که در قرن سوم، سماع به‌عنوان رسمی خانقاهی رایج بوده است و در دوره‌های بعد کسانی چون ابوالسعید ابو‌الخیر، احمد غزالّی و مولانا، که همگی از بزرگان مکتب عاشقانه تصوّف‌اند، از بزرگترین مروجّان سماع بوده‌اند. البّته پیروان مکتب زاهدانه تصوّف مانند هجویری و امام قشیری و محمد غزالّی نیزبا احتیاط بیشتری سماع می‌کردند. برپایی مجالس سماع در تاریخ تصوّف سه گونه بارز داشت:1.سماع مبتدیان، 2.سماع عادتی، 3.سماع پختگان تصوّف. رواج سماع در محافل صوفیه نشان می‌دهد که عارفان به تأثیر جسمی و روانی موسیقی واقف بوده‌اند و می‌کوشیدند تا از ظرفیّت‌های موسیقی، در ارتقاء سالکان و تسهیل مراحل سلوک بهره بگیرند. جلسات سماع از طریق تقویت حالت‌های درونی و پایکوبی‌های آهنگین، زمینه تخلیه عاطفی را فراهم می‌آوُرد و تأثیر اشعار و تکرار اوراد و هم‌نوایی برای ایجاد خلسه و رهاسازی هیجان‌ها و افکار موثر بود. استفاده عملی از موسیقی در برنامه شفا و درمان در گذشته بیشتر به دو شکل قومی و سماعی رواج داشت. امروزه نیز موسیقی‌درمانی یکی از رشته‌های علمی دنیاست. در هرشکل اگر از ظرفیّت‌های موسیقی به گونه صحیح استفاده شود می‌تواند به صورت یک نیروی قوّی و پیش‌بینی کننده درمانی به‌کار آید که هدف آن آرامش و سلامتی روحی و جسمی انسان‌هاست.
سیر تحول درفش در ایران
نویسنده:
فروزان حیدری فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش سعی شده تا سیر تحول درفش ایران از باستان تا امروز مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که درفش به عنوان نماد هویت اجتماعی و تاریخی و فرهنگی ملت است و باگذشته آن ملت سر و کار دارد بنابراین برای شناخت این فرم و نقش های به کار رفته در پرچم و یا هر اثر نقش دار دیگر مستلزم شناخت گذشته بوده نگارنده بر خود واجب دیده به بررسی این امر مهم پردازد برای نیل به این هدف از روش تحقیق کتابخانه ای از منابع اینترنتی استفاده نموده است. درنتیجه به توضیح اسطوره، نماد، جغرافیای ایران و معبودهای مختلف دینی که در گذشته انگیزه پیدایش نقوش نمادین شدند پرداخته است، که این نقوش عبارتند از نشان های سماوی به ترتیب حروف الفبا (خورشید، ستاره، ماه). و آتش (نماد زمینی خورشید) و مهر یا میترا، چلیپا یا گردونه خورشید که همگی به آسمان مربوطند، نشان های جانوری، نباتی و سمبولیک هستند. سپس به تجزیه و تحلیل درفش درمتون ودرفش در دوران های مختلف قبل از اسلام و پس از اسلام و معاصر پرداخته است. و در نهایت به این نتیجه می رسیم که درفش، بیرق و پرچم نماینده گروهی از جمعیت است که دارای قلمرو بوده و زیر نفوذ حاکمیت یک قدرت برتر اداره می شود و به کار بردن بیرق از روزگار پیش از تاریخ در میان تیره ها و ملت های گوناگون رواج داشته و بیشتر در جنگ ها برای برقراری نظم، ایجاد شور و هیجان و پایداری از آن بهره می گرفتند. و طرح و رنگ پرچم نشأت گرفته از باورهای مشترک افراد جامعه است.
فن‌شناسی،بررسی مکانیسم فرسایش گچ و بهینه‌سازی گچ مرمتی در گچبری‌های مدفون شهر تاریخی پریم ساری
نویسنده:
ابوالفضل نیکوییان صرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شهر تاریخی پریم در منطقه دودانگه واقع شده است که قدمت آن با توجه به متون تاریخی به پیش از اسلام باز می گردد. این شهر در اثر زلزله قرن 5 و 6 هجری قمری مدفون گردید. آثاری که از بررسی های باستان شناسی و حفاری های غیر مجاز بدست آمد( مانند: دین تپه، تپهشاه نشینو ...)بیانگر این موضوع است که در تزیین بناهای این شهر از هنر گچبری استفاده شده است که با توجه به اقلیم مازندران مختص این منطقه نیست.گچبری هایی با نقوش متنوع و مزین به رنگ های آبی و قرمز که تنوع نقوش اهمیت این محوطه تاریخی را در کشور بیش از پیش بیان می نماید.بی شک حفظ نمودن این تزیینات ومرمت آن(درصورت نیاز)بدون تهیه طرح امکانپذیرنیست.فنشناسی دقیق هراثر وآسیب شناسی علمی،درنتیجه ارائه ی طرح کامل تری رابه دنبال دارد.دراین رساله و در بخش شناخت به معرفی منطقه از نظر موقعیت جغرافیای، اقلیمی و تاریخی و در ادامه به مطالعه ی بناوتزیینات آن پرداخته شده است. بررسی فن شناسی اثر، ساختار گچ، نوع رنگ‌دانه‌ مصرفی و نوع عمل‌آوری گچ را مشخص نموده و نحوه اجرای آن را نشان می‌دهد.در بخش آسیب ‌شناسی با توجه به نتایج آزمایشات XRD و SEM روند پودری شدن ساختار گچ مشاهده و ارائه شده و به دیگر آسیب های وارده بر تزئینات شامل یخ‌بر شدگی، ترک‌ها و شکستگی‌ها، تأثیرات باران، آسیب‌های بیولوژیک ناشی از حشرات و و آسیب‌های بشری پرداخته شد.در پایان با توجه به نتایج بدست آمده در قسمت‌های پیش، راهکاری در جهت حفاظت این تزئینات ارائه گشت.
بررسی و تحلیل سیر تحولات علوم بلاغی (بیان و بدیع) در ایران؛ از آغاز تا قاجاریه
نویسنده:
مجاهد غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی برجسته ترین آثاری که به زبان فارسی در زمینه بلاغت(بیان و بدیع) تا دوره قاجاریه نوشته شده است، در جهت تبیین سیر تطوّرات مباحث بلاغی در ایران و سنجش میزان توانایی آن ها در تحلیل زیبایی شناختی شعر فارسی در دوره های مختلف سبکی، در این پایان نامه مدّ نظر بوده است. این پایان نامه، یک هدف اصلی دارد و به ضرورت موضوع و بر بنیان هدف اصلی، اهداف فرعی چندی نیز در آن دنبال می شود:هدف اصلی: 1- بررسی تاریخی – تحلیلی نوشته های بلاغی از ایران پیش از اسلام (احتمالاً) تا دوره قاجاریه، در جهت تبیین سیر تطوّر بلاغت در ایران.اهداف فرعی:1- بررسی تطبیقی نظریه های بلاغی مذکور در نوشته های بلاغی با شعر فارسی در دوره های مختلف سبکی آن.2- تأمّل بر این نکته که مبانی نظری بلاغت تا کجا و چگونه با هنجارهای زیبایی شناختی شعر فارسی و دید و داوری دوره‌های مختلف ادبیات فارسی درباره چیستی شعر سازگار است.3- یافتن پاسخی علمی برای این سؤال که تحوّل شعر فارسی و مختصّات سبکی آن چه قدر مدیون نوشته های بلاغی است و در مقابل، نوشته های بلاغی چه قدر شعر فارسی را مورد ارزیابی های زیبایی شناختی قرار داده و از آنتأثیر پذیرفته است.روش تحقیق در این رساله، کتابخانه ایست. بدینگونه که پس از پیش‌نوشت فصل های رساله و تبیین طرح اصلی آن، و مشخص کردن موضوعات و عناوین فرعی، با بهره گیری از آموزه های استادان راهنما و مشاور و با مراجعه به فهرست کتابخانه ها، نمایه های موضوعی، پایگاه های اطلاعاتی و... منابع و مآخذ مرتبط با هر جستار شناسایی گرديد. در مرحله بعد منابع و مآخذ شناسایی شده با توجه به میزان کمکی که می توانسته در تدوین جستارها داشته باشد و میزان سندیت آن ها ارزش گذاری و طبقه بندی شد. پس از این مرحله، مدارک به دست آمده و ارزش گذاری شده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و از آن ها فیش برداری شد. همزمان فیش های تهیه شده بر بنیان وحدت موضوع و هدف، تقسیم بندی گرديد. در مرحله نهایی اطلاعات خام این فیش ها بازخوانی و تحلیل شده و ضمن ارائه مطلب و نتیجه گیری، به جهت استدلال و استشهاد به آن ها ارجاع داده شده و یا به گونه های دیگر، البته با رعایت حقوق نویسندگان، از آن ها بهره برده شده است.پژوهش حاضر با بررسی پیشینه شعر و بلاغت در ایران پیش از اسلام آغاز می شود و پس از تحلیل آرا و اندیشه های مختلف در این باره و بازخوانی بلاغی چند اثر منظوم برجای مانده از آن روزگاران، بدین نتیجه می رسد که شعر فارسی در نخستین سده های رواج آن(سبک خراسانی)، ضمن تأثیر از بلاغت اسلامی، میراث دار مختصّات بلاغی شعر پیش از اسلام نیز هست. در ادامه، از آنجاییکه ویژگی های بلاغی، یکی از ملاک های تشخیص و تمایز سبک های مختلف شعر فارسی نسبت به یکدیگر است، کتاب های بلاغی فارسی در سه دوره، که تقریباً از نظر زمانی مطابق با دوره های سبکی شعر فارسی است، مورد بررسی قرار گرفته اند. توجّهی که در این پژوهش به ارایه نمایی از سیر تاریخی تألیفات بلاغی فارسی وجود داشته، باعث شده به حسب حال مؤلّفان این کتاب ها، انگیزه آن ها در تألیف، و ساختار آثار ایشان، یعنی اطّلاعات تاریخی و تذکره ای نیز پرداخته شود. تبیین تطوّرات مباحث بلاغی در کتاب های فارسی بلاغی و سنجش آنچه به صورت نظری در این آثار مطرح شده اند با شعر فارسی در دوره های مختلف، که به دنبال مطالب مذکور مورد توجّه بوده است، این نتیجه را در پی داشت که تحلیل زیبایی شناختی شعر فارسی بر مبنای کتاب های بلاغی سه ساحت مختلف دارد:دوره اوّل بلاغت فارسی که سده های پنجم تا هفتم هجری را در بر می‌گیرد، دوره تألیف ترجمان البلاغه، حدایق السّحر و المعجم است. این آثار با وجود صراحت لحن تقلید و تأثّر از بلاغت عربی، به دلیل خطوط مشترک میان شعر فارسی و شعر عرب در سده های نخست رواج آن ها، از عهده تحلیل زیبایی شناختی شعر سبک خراسانی برمی آیند. این دوره را می توان دوره سازگاری نامید. دوره دوّم بلاغت، که دوره واپس ماندگی نامیده شده است و سده های هفتم تا دهم هجــری را در بر می‌گیرد، دوره ای است که کتاب های بلاغی، به دلیل اتّکا به گفته ها و نوشته های پیشین و گسست از تحوّلات شعر در سبک عراقی و دوره انحطاط، از تحلیل زیبایی شنایی شعر روزگار خود عقب می مانند و جز آنکه بتوانند وجوه ادبیّت در آن اشعار را تا حدّ همان مباحث دست فرسود گذشته تفسیر کنند کاری نمی توانند کرد. تألیفات شاخص این دوره، معیار جمالی، حقایق الحدایق و بدایع الافکار است. رونویسی از کتاب های بلاغی نسل اوّل و برقرار نشدن گفتمانی با تحوّلات شعر فارسی در سده های یازدهم و دوازدهم هجری، و ناهمسانی محسوسی که میان وجوه زیبایی شناختی شعر سبک هندی با وجوه زیبایی شناختی سبک های پیشین به وجود آمد، باعث شد بلاغت فارسی، که جز به همان قاعده ها و قانون های دست فرسود گذشته مجهز نبود، نه تنها از عهده تحلیل زیبایی شناختی شعر سبک هندی برنیاید بلکه به دلیل هنجار گریزی های بلاغی ای که در اشعار این سبک بود، اساساً روبروی آن بایستد. این دوره را دوره ناسازگاری نامیده ام. تألیفات بلاغی این دوره این تمایز را نسبت به دوره های پیشین دارد که در دو جغرافیای فرهنگی نوشته شده اند: ایران عصر صفوی و هند دوره گورکانی. اهمّ این آثار عبارتند از: انوارالبلاغه، رساله بیان بدیع، غزلان الهند، و تحفه الهند. همچنین در کتاب های بلاغی، گاه پراکنده وار و گاه در فصلی جداگانه، همچنین گاه به تأثیر از نوشته های بلاغی اسلامی و گاه بر حسب تأمّلات شخصی بلاغیون در شعر پارسی، مواردی به عنوان عیوب شعر تعریف شده است. آنچه در کتاب های بلاغی دوره نخست در این باره آمده و نیز در کتاب هایی چون چهارمقاله و قابوسنامه، در واقع عیوب قصیده و مدیحه است و در واقع بیشتر سنجیدن شعر است از منظر کارکردهای آن؛ و نه حاصل نقد شعر از حیث شعر بودن. امّا به هر حال با مقتضیّات اجتماعی و ادبی روز همخوان است. در دوره بعد(دوره واپس ماندگی) با وجود تطوّرات شعر در عرصه اجتماعی و ادبی همین موارد به تقلید از کتاب های پیشین، تکرار می شود. در دوره سوّم، همچنانکه دو جریان بلاغی در ایران و هند داریم، دو جریان در حوزه عیوب شعر هم داریم. یکی، آنچه در تألیفات بلاغی در ایران دیده می شود و بازگویی عیوب فصاحت در «تلخیص» و «مطوّل» است و دیگر، آنچه در تألیفات بلاغی در هند دیده می شود و هم از حیث طرفگی و تازگی، هم از حیث شرایطی که برای تطبیق این موارد با عیوب شعر در دیگر نوشته های بلاغی پیش می آورد و هم از حیث راه بردن به نگرش های بلاغت هند نسبت به شعر و عیوب آن اهمّیت دارد.
  • تعداد رکورد ها : 518