جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 203
رابطه دین و سیاست از دیدگاه فارابی
نویسنده:
محمدرضا شهبازیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و سیاست از دیر باز مورد توجه حکما و فیلسوفان و علماء دین بوده است. در تمدن اسلامی حکومت دینی امری مسلم بوده و این امر در فرهنگ ایران پیش از ظهور اسلام نیز سخت مورد توجه قرار گرفته و تا جائیکه اطاعت از حاکم( پادشاه) بدلیل آنکه خداوند به او فرّه ایزدی عطا کرده است امری واجب و ضروری قلمداد می شد،که این بیانگر تعامل دین و سیاست بوده است. این امر در فلسفه اسلامی، که ابونصر فارابی موسس و بنیانگذار آن است، دارای جایگاه خاص و ویژه ای می باشد. فلسفه سیاسی فارابی، به طور عمده افلاطونی بود. فارابی با تفسیر فلسفی از نبوت و وارد کردن مفهوم شاهی آرمانی به فلسفه، میان دین و سیاست پیوندی تنگاتنگ برقرار می کند. فارابی، هدف غایی سیاست را سعادت قصوی می داند و برنامه و راه و روش رسیدن به سعادت را در دین جستجو می کند. پژوهش حاضر این مسئله را در فلسفه نبوی فارابی و در دو حوزه ی دین و سیاست و حکومت دینی با نظر به آثار و آراء فارابی، بررسی می کند.فارابی دین را مجموعه ی آراء و افعالی می داند که توسط رئیس اول تنظیم و انسان را به سوی بهتر زیستن و کامل تر شدن هدایت می کند و سیاست را شناخت اموری می داند که زیباییها را برای اهل مدینه فراهم می سازد و توان تحصیل و همچنین حفظ آن زیباییها را ممکن می گرداند.
بررسی مقایسه ای عقلانیت سیاسی در اندیشه ابونصر فارابی و توماس آکوییناس
نویسنده:
حسن مجیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی و توماس آکوییناس نمایندگان مهم فلسفه اسلامی و مسیحی هستند که مطالعه در اندیشه های فلسفی و سیاسی آنها میتواند به سنجش ما از امکان گفتگوی میان فلسفه اسلامی و فلسفه مسیحی یاری رساند. مطالعه عقلانیت سیاسی به معنای درک نوع نقش و جریان عقل در ارکان نظام سیاسی در این دو فیلسوف دینی شاهد تفاوت هایی در عقلانیت سیاسی آندو هستیم. اگر چه هردوفیلسوف ارسطو گرا و مشایی هستند و نقطه شروع ظریه عقل هردو از کتاب درباره نفس ارسطوست. در حالی که فارابی آرمان گرا، طرفدار نظام واحد و یکپارچه در مدینه فاضله است و با بهره گیری از اسلام و فلسفه افلاطون و نوافلاطونی به تشریح اوصاف جامعه مطلوب، طبقه بندی بهتر از جامعه و مضادات نظام مدینه فاضله میپردازد. آکوییناس همت اصلی خود را بر تدوین کلام مسیحی می گمارد و در اندک نوشته های سیاسی خود تاکید بر عقل را فرع بر ایمان و وحی اما مهم ارزیابی میکند.
تفسیر دین و تأثیر آن بر آراء و اندیشه های سیاسی محمد تقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری
نویسنده:
محسن شفیعی سیف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از نکاتی که توجه پژوهشگران تاریخ اندیشه‌های سیاسی، اجتماعی و دینی را به خود جلب می‌کند، اختلاف آراء اندیشمندان سیاسی و اجتماعی، به ویژه اختلاف آرای سیاسی روشنفکران و علمای دینی به عنوان دو قشر تأثیرگذار در یک دوره تاریخی مشخص است. بدیهی است که تاریخ ما به خوبی این اختلافات و تفاوت‌های آراء و اندیشه‌ها را در خود بایگانی و نگهداری کرده است، اما علّت اصلی این تفاوت‌ آراء سیاسی، به خوبی مورد بحث و تحلیلی روشمند قرار نگرفته است. اینجا است که ذهن پژوهشگر در صدد بر می‌آید تا بفهمد چرا اختلاف اندیشه‌های متفکران مذهبی، به ویژه روشنفکران دینی با علمای سنتی تا بدانجا است که گاهی یکدیگر را طرد، نقد و حتی تکفیر می‌کنند. تقابل اندیشه سیاسی شیخ فضل الله و میرزا محمد حسین نائینی در دوران مشروطه یک نمونه از آن است. در آن دوران، طرفداران و طراحان مشروطه، مخالفان خود را محاربان امام زمان می‌نامیدند و از طرف دیگر مخالفان مشروطه، موافقان و ایدئولوگ‌های مشروطه را ملحد و بی‌دین اعلام می‌نمودند (حسینی زاده، 1386: 85-70).در عصر حاضر نیز در ایران، این اختلاف آراء میان صاحب نظران دینی دیده می‌شود که مصداق آن محمد تقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری است. این دو اندیشمند سیاسی-مذهبی نگاهشان به دین با یکدیگر متفاوت است. این نگاه متفاوت، عامل اصلی اختلاف در آراء سیاسی این دو متفکر است. شبستری با اتخاذ روش‌های جدید به تفسیر دین می‌پردازد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که از دین تفسیرهای متفاوت و متعددی می‌شود و به صراحت بیان می‌دارد که دین یک امر معنوی است و برای تعیین نوع حکومت و سیاست گذاری نازل نشده است.در مقابل، مصباح یزدی با روش فقهی خود به گونه‌ای دیگر به این امر می‌پردازد و تأکید دارد که اساساً یک تفسیر بیشتر وجود ندارد و آن هم تفسیر فقهی با روش سنتی علمای اسلامی است. در نتیجه، او جدایی دین از سیاست را محال می‌داند. بنابر این، در این رساله، تفسیر متفاوت این دو از دین و تأثیر آن بر دیدگاه و اندیشه‌های سیاسی آنها، به خصوص مقوله‌هایی چون دموکراسی، آزادی، حقوق زنان و حقوق بشر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با این ملاحظات، سوال اصلی این تحقیق عبارت است از: «اختلاف آراء و اندیشه سیاسی محمد تقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری از چه عاملی نشأت می‌گیرد؟ و چرا آنها در تفسیر دین به نتایج متفاوتی می‌رسند؟»
بررسی اندیشه سیاسی در آثار فلاسفه مسلمان (از فارابی تا ابن سینا)
نویسنده:
علی موسوی عمادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه سیاسی یونانی که بر مبنای تأمل نظری در بنیاد شهر و مدینه یونانی تأسیس و تدوین گشته بود، مفاهیم بنیادینی هم چون: حکومت قانون، مصلحت عمومی، رابطه شهروندی، سعادت و نقادی نظام مبتنی برخودکامگی را دارا بود. بحث جدی درباره فلسفه مدنی در دوره اسلامی که با فارابی آغاز شد، به طور عمده افلاطونی بود، چرا که از یک سو، کتاب سیاست ارسطوـ که اخلاق نیکوماخسی، مقدمه ای بر آن بود ـ به عربی ترجمه نشده بود و ازسوی دیگر، این کتاب ، با مبانی شریعت اسلامی و مدینه ای که با توجه به آن ایجاد شده بود، متعارض بود. غفلت فارابی از ضابطه (مصلحت عمومی) به عنوان ضابطه سنجش و تمیز شیوه فرمانروایی خوب از بد، که در کانون فلسفه سیاسی یونانی قرار داشت، باعث شد که نه بتواند در تمیز میان نظام های مدینه فاضله و مدینه های تغلب، به اندیشه یونانی اقتدا کند و نه بتواند ضابطه یونانیان در تمیز میان نظام های سیاسی مطلوب و منحرف را در فلسفه مدنی خود وارد کند. ازسوی دیگر، با تفسیر فلسفی از نبوت و وارد کردن مفهوم شاهی آرمانی که در کانون نظریه سیاسی ایرانشهری قرار دارد، و مفهوم بنیادین آن، رئیس مدینه و کانون تحلیل آن رأس هرم قدرت سیاسی بود، از فلسفه سیاسی یونانی فاصله می گیرد. با ابوالحسن عامری و سپس ابن مسکویه، گذار از فلسفه سیاسی به سیاست ایرانشهری، با شدت بیشتری دنبال شد، تا این که ابن سینا با انحلال اندیشه سیاسی در الهیات شفاء و تأکید بر تمایز دو وجه حکمت(نظری و عملی)، اقدامی انجام داد که منجر به جدایی نظر وعمل، و در نتیجه، بی معنایی کامل حکمت عملی شد و بدین ترتیب، دوره شکوفایی فلسفه سیاسی با مرگ ابن سینا به پایان رسید.
اندیشه سیاسی اخوان‌الصفا
نویسنده:
براتعلی فریدونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همزمان با شکوفایی علم و فرهنگ در میان مسلمانان در قرن چهارم هجری و نیز بروز پاره‌ای اشکالات مذهبی و سیاسی و اجتماعی، جماعتی از دانشمندان، انجمن سری گرایش شیعی و با مقاصد سیاسی بنیان گذاشتند. نام این گروه سری اخوان‌الصفا و خلان‌الوفاء بود. آنان اندیشه‌های فلسفی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی رایج زمانه را با شیوه‌ای علمی و روان در مجموعه‌ای با عنوان رسائل اخوان‌الصفا و به قلم جماعی از نویسندگان گروه عرضه داشتند. رسائل دایره‌المعارفی است از علوم و فنون عصر اخوان‌الصفا و در آنها شاخه‌های علوم ریاضی، منطق، علوم طبیعی، الهیات و حکمت علمی در مجموعه‌ای مرکب از پنجاه و دو رساله توضیح داده شده است . به رسائل اخوان‌الصفا، رساله‌ای به نام الرساله‌الجامعه ضمیمه شده است که تلخیص پنجاه و دو رساله، مزبور است . طبقه‌بندی علوم طرق کسب معرفت ، مباحث مابعدالطبیعه، مباحثی در زمینه طبیعت ، علم اعداد، هندسه، موسیقی، ستارگان، فیزیک و شیمی و روان‌شناسی و ... و به ویژه مباحث سیاسات در زمینه دین و ملک ، دولت و تقسیمات آن، عوامل زوال، اوج و انحطاط دولت و ارکان آن، مدینه و اهالی مدینه و سایر مباحث در قلمرو سیاست ، در رسائل اخوان‌الصفا دقیق، شیوا و علمی بیان گردیه است . ذکر این نکته لازم است که هدف اخوان‌الصفا صرفا هدفی علمی نبوده، بلکه تلاشهای علمی آنان در ره اغراض سیاسی بود. تشکیل دولت (اخوان‌الصفا و خلان‌الوفاء) هدف عمده و اصلی آن گروه به شمار می‌رفته است . آنها تشکیل دولت مورد نظر خود را به پرورش یاران شایسته و لایق علمی می‌دانستند. نوع آموزشها و تعالیم آنان گویای این غرض سیاسی آنان است . اندیشه‌های این گروه تاثیراتی خاص در حوزه‌های فلسفی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی زمانهای بعد از ایشان بر جای گذاشته است که امید است با آشنایی عالمانه و محققانه به اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی این گروه و بهره‌گیری از آن اندیشه‌های بتوان گامی برای پاسخگویی به مشکلات فکری موجود بر سر راه جوامع اسلامی و به ویژه در شرایط خاص فکری بعد از انقلاب اسلامی برداشت .
ارتباطات‌ میان‌ ادیانی
نویسنده:
محمد وحید صافی اصفهانی؛ علی اکبر صافی اصفهانی؛ حسن بشیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
دین و باورهای توحیدی سنگ‌بنای جوامع انسانی است و فرهنگ و ارتباطات مهمترین ابزارهای تجلی این سنگ‌بنا هستند. درباره‌ این سه مولفه، یعنی دین، فرهنگ و ارتباطات _‌ که وجه ممیز انسان از سایر موجودات هستند‌ _ و نسبت و ارتباط بین آن‌ها بحث‌های متعدد و تعاریف مختلفی ارائه گردیده‌ است. بررسی تعاریفی که از دین، فرهنگ و ارتباطات با توجه به نسبت این سه مولفه با هم و با نگاهی به ادبیات ارتباطات میان‌فرهنگی و ارتباطات بین‌فرهنگی به عنوان حوزه‌های مطالعاتی ارتباطات‌فرهنگی و به نحوی عام‌تر، ارتباطات‌ بین‌ الملل ارائه گردیده، در این مقاله صورت پذیرفته و سعی شده با یک ادبیات نوین، دین را که تا پیش از این در کنار مسائل دیگری چون نژاد، قومیت، هویت، سبک‌ زندگی و غیره، در ذیل ارتباطات بین‌ الملل و ارتباطات فرهنگی بررسی می‌شد را یک پله ارتقا بخشیده و حوزه مطالعاتی ارتباطات‌ میان‌ ادیانی را معرفی نماید. در این راستا ابتدا تعاریفی مختار از دین، فرهنگ و ارتباطات و ارتباطات‌ میان‌ ادیانی ارائه می‌گردد و پس از آن با تبیین و توضیح مفاهیم این حوزه‌، ویژگی‌ها و تفاوت‌های هر یک بیان می‌شود. در پایان به بحث از جایگاه ارتباطات‌ میان‌ ادیانی در حال حاضر و ضرورت توجه بیشتر به آن در سطوح علمی و اجرایی در راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و به عنوان ابزار زمینه‌ساز بیداری اسلامی در بین امت اسلامی و فراتر از آن در میان پیروان ادیان توحیدی پرداخته خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 17 تا 38
ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن رشد
نویسنده:
محمدحسین موسوی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تدوین رساله "ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن‌رشد" با انگیزه رفع بخشی از کاستی‌های موجود در تاریخ اندیشه‌ی حکمت عملی یکی از فیلسوفانمسلمان در مغرب اسلامی به نام ابن‌رشد اندلسیانجام گرفته است. ابن‌رشد یکی از برجسته‌ترین‌های فلاسفه‌ی غرب اسلامی است که آثار و اندیشه‌های او مورد توجه تمام فیلسوفان غربی قرار گرفته است. گستره معرفتی این اندیشمند مسلمان در فلسفه، مشتمل بر حکمت نظری و عملی است که اگرچه بخش عملی آن کم‌رنگ می‌نماید ولی در این رساله نشان داده خواهد شد که وی در حکمت عملی نیز تلاش فراوانی داشته و در این خصوص به تبیین فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و تدبیر منزل می‌پردازد.مولفه‌هائی که سبب شدند تا ساختار رساله شکل بگیرد، دیدگاه‌های هنجاری، وجودشناختی و معرفت-شناختی ابن‌رشد به مسائل موجود در حکمت عملی بوده است. فائده‌ پژوهش حاضر در این است که به ما مقدار تأثیرپذیری ابن‌رشد از اندیشه‌های یونانی و محورهائی که از آنان فاصله گرفته است، نشان می‌دهد. همچنین با این بررسی‌ها مرز تعلقات ذهنی ابن‌رشد که انسانی فیلسوف، فقیه، طبیب، قاضی و ... بوده است، مشخص می-شود. و از همه مهم‌تر اینکه چگونه وی توانسته است، میان اخلاق، سیاست، فقه و شریعت، تلائم ایجاد کرده و چگونه آنها را به یکدیگر ارتباط می‌دهد؟برای رسیدن به دیدگاه‌های این فیلسوف مسلمان، با راهنمایی و مشاوره‌های سودمند اساتید، محتوای رساله را در قالب پنج فصل تنظیم کردم. فصل اول را به کلیات و مفاهیم، فصل دوم را به بررسی حکمت عملی، فصل سوم را به تبیین مباحث فرااخلاقی، فصل چهارم را به نظریه اخلاق هنجاری و فصل چهارم را به نظریه سیاسی ابن‌رشد اختصاص دادم. در فصل کلیات و مفاهیم، به مفهوم‌شناسی، اقسام و فروع حکمت عملی و در بخش پایانی این فصل به زندگی و آثار ابن‌رشد پرداختم. پس از بررسی مفهومی، بیان شد که حکمت، نظری یا عملی است و حکمت عملی در فلسفه کاربردهای گوناگونی دارد. در بخش فروع به سه محور اصلی حکمت عملی که اخلاق، سیاست و تدبیر منزل باشد، پرداختم. در پایان فصل اول بخش‌هائی از زندگی و آثار ابن‌رشد معرفی گردید.در فصل دوم با بیان مقدمه‌ای کوتاه، به طور تفصیلی به بررسی حکمت عملی در دیدگاه ابن‌رشد پرداختم. نکات مهم این فصل، تبیین ملاک تقسیم حکمت به نظری و عملی، رابطه عقل و حکمت عملی و تفاوت‌های عقل عملی و نظری از دیدگاه ابن‌رشد بوده است. در بررسی‌های انجام شده این نکته مشخص گردید که هرچند ابن‌رشد، تصریح به واژه حکمت عملی نکرده است لکن مفاد و محتوای حکمت عملی در اندیشه‌های فلسفی او مطرح بوده است. در این خصوص به تصریحات وی در تقسیم عقل به نظری و عملی استناد شده است.در فصل سوم هم با مقدمه‌ای کوتاه، مباحث فرااخلاقی ابن‌رشد را در محورهای هستی‌شناسی اخلاقی، معرفت‌شناسی اخلاقی، انسان‌شناسی اخلاقی و اراده اخلاقی را مورد بررسی قرار دادم. در هستی‌شناسی اخلاقی، به دیدگاه و باور استدلالی وی به حسن و قبح ذاتی اشاره شد. در حوزه معرفت‌شناسی اخلاقی، پس از بررسی-های مفهومی، گزاره‌های اخلاقی، درک مسائل عملی دین و درک مسئله باید و هست از دیدگاه ابن‌رشد بررسی گردید. در ادامه فصل سوم به دیدگاه انسان‌شناسی اخلاقی و اراده اخلاقی پرداخته شد و بیان گردید که ابن‌رشد با توجه به مسئله نفس، برای انسان دو ساحت در نظر گرفت. نگارنده در ادامه با طرح مسئله اراده اخلاقی، آن را با شانس اخلاقی مقایسه نموده و به دیدگاه ابن‌رشد در خصوص اراده انسان و تأثیر امور بیرونی پرداخت. با پایان یافتن این بحث، فصل سوم به پایان رسید. در فصل چهارم، نظریه اخلاق هنجاری ابن‌رشد را متعرض شده و به سه مسئله مهم و تأثیرگذار در نظریه هنجاری ابن‌رشد مانند: سعادت، فضیلت و عدالت توجه کردم. در مسئله سعادت پس از معناشناسی، تبیین مشخصات صوری، مولفه‌ها، پیش‌فرض‌ها و انواع سعادت به تحقیق در اندیشه‌های ابن‌رشد در این موارد پرداختم. مسئله فضیلت و عدالت دو عنوان دیگری بودند که در این فصل از دیدگاه ابن‌رشد به آن پرداخته شد. فصل پنجم رساله که فصل پایانی رساله است، در باره نظریه سیاسی ابن‌رشد است. از مسائل مهمی که در این فصل مطرح گردید، بررسی منابع سیاست و جایگاه کتاب جمهوری افلاطون در نظریه‌های سیاسی ابن‌رشد است. نکته حائز اهمیت، وجود فلسفه سیاسی و علم سیاست در ابن‌رشد است که در این باره تحقیق صورت گرفت. در خصوص دیدگاه سیاسی ابن‌رشد می‌توان ادعا کرد که عمده اندیشه‌های ابن‌رشد در کتاب الضروری فی السیاسه در سه بخش ارائه گردید.پس از مرور کوتاهی که از مباحث رساله ارائه شد، نوبت به بیان این نکته می‌رسد که یکی از مولفه‌های اساسی رساله،ارزیابی انتقادی است. این مولفه هنگام تصویب موضوع رساله به درستی توسط اساتید در عنوان رساله گنجانیده شد. پس از آنکه نگارش موضوع آغاز شد، مطالب فراوانی حول محور حکمت عملی ابن‌رشد استقصاء و نوشته شد. بنابراین، با توجه به بالا بودن سطح کمی مطالب بر اساس سرفصل‌های مصوب، امکان ارزیابی همه‌جانبه از دیدگاه‌های ابن‌رشد در تمام بخش‌ها وجود نداشت. به همین جهت، در ارزیابی موارد تتبع شده از ابن‌رشد در این رساله صرفاً به برخی از محورهای لازم در پایان هر فصل و بخش پرداختم. این بیان به معنای فقدان رویکرد انتقادی رساله نیست بلکه در تمام موضوعات رساله از آنجائی که در مقایسه با سایر اندیشمندان مطرح در این حوزه‌ها می‌باشد، نگاه تطبیقی شکل می‌گیرد. شاید در ابتداء تتبع چنین حجمی در حکمت عملی از ابن‌رشد به ذهن خطور نمی‌کرد. بنابراین، با توجه به محدودیت نگارشی و نیز محدودیت زمانی که نگارنده داشته است، تمام تلاش خود را با کمک اساتید محترم مصروف داشته است تا با در نظر گرفتن سرفصلی با عنوان ارزیابی یا نتیجه‌گیری و نیز ارائه تطبیقات سایر اندیشمندان در درون متن رساله، جریان انتقادی رساله را فراهم آورد.نکته دیگری که ذکر آن را در ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن‌رشد لازم می‌دانم، پرداخت بیشتر وی به مباحث نظری در کنار مباحث عملی است. شاید یکی از علل کم‌رنگ بودن مباحث عملی ابن‌رشد در میان اندیشمندان بعدی، همین کمتر پرداختن ابن‌رشد به مباحث عملی است. مضافاً از آنجائی که عمده منابع عملی وی به نوعی شرح و تفسیر بر اندیشه‌های دیگران است، منابع مکتوب ابن‌رشد در حوزه عملی از انسجام در بحث برخوردار نیست. به تعبیر دیگر، شاید بتوان ادعا کرد که نوع نگارش محتوای مطالب، به شکل تعلیمی تدوین نشده‌اند. و این امر سبب شده تا استقصاء تمام زوایای اندیشه‌های عملی ابن‌رشد با مشکل مواجه باشد. تنها راهی که در این رساله به خوبی، امکان تحقیق را بر اساس مبانی ابن‌رشد فراهم کرد، تأثرپذیری وی از دو گروه فیلسوفان است. لذا جنبه انتقادی رساله در ریشه‌ای‌ترین شکل خود، به تفاوت‌های موجود در نظریات اخلاقی و سیاسی فیلسوفان مسلمان باز می‌گردد. فیلسوفان مسلمان در این دسته از نظریات به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروهی تابع اندیشه‌های سقراطی افلاطونی و گروهی تابع اندیشه‌های ارسطوئی نوافلاطونی هستند. ابن‌رشد یکی از نمایندگان گروه ارسطوئی نوافلاطونی است. وی تلخیصی از جمهوری افلاطون دارد که در آن با تلفیقی که از سیاست و اخلاق ارائه می‌کند، اندیشه‌های ارسطوئی نوافلاطونیفارابی را نشان می‌دهد.تفسیر ابن‌رشد از جمهوری افلاطون بر اساس مبانی افلاطون نیست بلکه با توجه به آثار ارسطو است.نکته دیگری که در مباحث عملی ابن‌رشد قابل توجه است، پرداخت بیشتر وی به مباحث سیاسی نسبت به مباحث اخلاقی است. اساسی‌ترین بحث‌هائی که در حوزه حکمت عملی به آن توجه می‌شود، مباحث مربوط به اخلاق و سیاست است. بر همگان روشن است که اندیشمندان مسلمان کمتر به مباحث حکمت عملی ابن‌رشد در برابر حکمت نظری ایشان پرداخته‌اند. همچنین در حوزه حکمت عملی از بین مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست، بیشتر به فلسفه سیاسی ابن‌رشد توجه شده است و بر اساس عواملی، بررسی‌های اخلاقی نسبت به مطالعات سیاسی به صورتی کم‌رنگ در بین اندیشمندان ارائه شده است.در این خصوص، یکی از ویژگی‌های مثبت در بازیابی اندیشه‌های ابن‌رشد، علاوه بر توجه غربی‌ها، وجود منابع فراوان در میان عرب زبانان است. در این خصوص، ابن‌رشد شخصیتی است که روشنفکران عرب، الگوی زندگی دین‌داران را در دوره جدید از او طلب می‌کنند. و بعضی بر این باورند که بعضی از اندیشه‌های محوری امروز غرب از ابن‌رشد سرچشمه می‌گیرد. اما متأسفانه چنان که بایسته و شایسته است در کشور ما به این بخش از متفکران اسلامی پرداخته نشده است. او جزء معدود متفکران اسلامی است که هم در فقه هم در فلسفه صاحب‌نظر است و به همین دلیل می‌توان در کشف تعارضات بین عقل و دین در حوزه بایدها و نبایدها به الگوی فکری او توجه کرد.با توجه به نکاتی که بیان شد و بر اساس تحقیقات صورت گرفته، می‌توان مدعی شد که این رساله، هرچند نتوانسته است گام به گام به تحلیل تمام مطالب ابن‌رشد بپردازد لکن واقعاً می‌توان اعتراف کرد که تحقیق انجام شده در رساله، موضوع نو و بدیعی را مورد بررسی قرار داده است. نوآوری این رساله علاوه بر ارائه تدوینی منسجم از آراء و اندیشه‌های اخلاقی ـ سیاسی ابن‌رشد که تاکنون صورت نگرفته بود، عبارت است از پیدا کردن رد پای اندیشه‌های اخلاقی و سیاسی فیلسوفانی مانند ارسطو و افلاطون و دیگران و کشف چگونگی جمع عقل و دین در حوزه باید و نبایدها. این موضوع مهم‌ترین نیاز کشورهای اسلامی در امور اخلاقی و سیاسی در دوره جدید است. بررسی اندیشه او می‌تواند ما را تا حدی به فهم دقیق‌تر این مسئله کمک کند.در پایان با توجه به فعالیتی که توسط نگارنده در حوزه عملی ابن‌رشد صورت گرفت و بر اساس مطالبی که در بخش ارزیابی تبیین گردید، چند پیشنهاد به نظر می‌رسد که مناسب است در اینجا بیان شود. اولاً از آنجائی که مسائل این حوزه بیش از حد انتظار بوده است، شاید حق نگاه انتقادی رساله را بخوبی برآورده نکرده است. لذا پیشنهاد می‌شود که هر یک از اجزاء رساله به صورت یک رساله مستقل در مقطع ارشد یا دکتری به دانشجویان پیشنهاد شود. دوم اینکه مناسب است اندیشه‌های ابن‌رشد به صورت تطبیقی با سایر اندیشمندان تأثیرگذار از حوزه سقراطی به بعد در غرب و اندیشمندان و فلاسفه اسلامی شاخص مورد بررسی قرار گیرد.
عقل و دین در اندیشه سیاسی ابن رشد
نویسنده:
احمد بیکلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از ورود فلسفه یونانی و شکل گیری فلسفه اسلامی، مسأله و دغدغه اصلی متفکران مسلمان نسبت سنجی بین یافته های عقل بشری و آموزه های وحیانی و دینی، و رفع برخی تعارض ها بین آنها بوده است.ازاین رو، اندیشمندان مسلمان در این زمینه دچار اختلاف نظر شده، و هر دسته و گروهی کوشید تا به نحوی این مسأله را حل کند. البته عده ای در درون تمدن اسلامی، از همان ابتدا، صورت مسأله را پاک نموده، و به بی نیازی عقل بشر به وحی و دین حکم دادند. محمد ابن زکریای رازی از این دسته است. گروهی دیگر، یافته های عقل بشری از جمله علوم یونانی را تقسیم بندی کرده، و تنها آنهایی را که به نظرشان با مبانی دینی در تضاد نبود پذیرفتند. ابوحامد غزالی از این گروه است.اما دسته دیگری کوشیدند تعارض های به وجود آمده بین برخی از آموزه های دینی و عقل بشری را رفع کنند. ابن رشد از این دسته است. او تلاش کرده تا در ادامه کارهای دیگر فلاسفه و متفکران مسلمان، مسأله را به صورت تفصیلی مطرح و راه حل نهایی را ارائه دهد. اگر یافته های عقل بشری را به دو حوزه نظری و عملی تقسیم نماییم، فلاسفه ومتکلمان، بیشتر در جهت رفع تعارض در حوزه نظری تلاش کرده اند. این در حالی است که فقها عهده دار امور عملی بوده اند. از همین جا اهمیت چهره ابن رشد که هم فیلسوفی برجسته، و هم فقیهی شاخص و صاحب نظر در فقه اهل سنت و نیز فقه مقارن (تطبیقی)، و علاوه بر اینها عهده دار منصب قضاوت بوده است، و با این تعارض ها هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی مواجه می شده، آشکار می گردد. از این رو، در این پژوهش تلاش شده، با سیری در اندیشه های این فیلسوف و فقیه بزرگ مسلمان، مسأله نسبت بین فلسفه و دین در حوزه عملی، و به ویژ سیاست بررسی گردد.اکثر پژوهشهایی که درباره ابن رشد صورت گرفته، اندیشه های او را در حوزه حکمت نظری دنبال کرده و کمتر به مباحث مربوط به حکمت عملی پرداخته اند. از آنجا که ابن رشد علاوه بر فیلسوف، فقیهی برجسته نیز بوده است، مطالعه اندیشه هایش در حوزه عملی به ویژه سیاست از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین یکی از مفروضات اصلی این تحقیق آنست که مسأله اصلی برای ابن رشد برقراری هماهنگی و سازگاری بین حکمت و شریعت بوده است. بنابراین، بررسی رویکرد او برای ایجاد سازگاری بین فلسفه و دین (حکمت و شریعت) در حوزه عملی ارزشمند خواهد بود. ابوالولید، محمد بن احمد بن رشد اندلسی فیلسوف و فقیه بزرگ قرن ششم هجری در زمان و مکانی می زیست که حیرت و سرگردانی در کسب معرفت از مشخصه‏های آن بود. این مسأله باعث شده بود که فیلسوفان آن دیار، تعیین نسبت میان مردم و عقل و شرع را در دستور کار خود قرار دهند و جایگاه و وظیفه عامه مردم، فیلسوف، متکلم و فقیه را در نسبت با حقایق دینی تعیین کنند.طی دو قرن مبارزه میان فقها، متکلمان و فلاسفه، به علت نفوذ سیاسی فقها در دولت مرابطین و دولت موحدین، پیروزی ظاهری از آنِ فقها بود. فتاوای تکفیر آنها متوجه فلاسفه بود. با این وجود، در عهد موحدین، فلسفه بزرگ‏ترین دستاورد خود یعنی اثبات هماهنگی بین عقل و شرع را به دست آورد. این اندیشه در آثار ابن رشد به طور بسیار گسترده مطرح شد.
بازشناسی رفتار پیامبر اسلام (ص) با جریان ارتداد و تغییر عقیده
نویسنده:
سید محمد ثقفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جریان «تجدید نظر طلبی» حادثه ای است که در عرصه مذاهب و مکاتب سیاسی - فکری، به وفور اتفاق افتاده است. انشعاب «چین کمونیست» از اردوی کمونیسم، شاهد زنده ای بر این پدیده است. در قلمرو اسلام و دیگر مذاهب نیز، گهگاهی، چنین مساله ای رخ داده است. در تاریخ صدر اسلام و حیات رسول اکرم، با چنین جریانی با دو چهره متفاوت برخورد می کنیم: در قضایائی، فردی و احیانا افرادی، از فضای اسلامی سرباز زده و از فرهنگ اسلامی بیرون رفته اند و احیانا حرکتهای ناشایست و غیر مقبول انجام داده اند؛ و در مواردی نیز، با ظهور «جریانهای ارتداد» مهمی برخورد می کنیم که دست به آشوب زده و هرج و مرج اجتماعی را سبب شده اند. همانند ظهور پیامبران دروغین: اسود عنسی، مسیلمه کذاب و یا امتناع مرتدان از پرداخت زکات به دولت خلیفه اول. آیا داوری حضرت رسول و قرآن کریم در مورد ارتداد و «غائله دگر اندیشان» چه بوده است؟ مساله ای است که از نظر تاریخی - فقهی - اجتماعی قابل بحث و بررسی است. این مقاله به اجمال به این سوال پاسخ می دهد.
صفحات :
از صفحه 163 تا 184
بررسی تطبیقی مفهوم سنت در اندیشه سیاسی سید حسین نصر و داریوش شایگان و کاربرد آن در جامعه سیاسی ایران
نویسنده:
محمد دلاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه رابطه سنت و سیاست را به دو روایت ؛ در اندیشه فلسفی سید حسین نصر وداریوش شایگان تبیین میکند و میکوشد آشکار کند که همدلی این دو اندیمشند ایرانی در مفهوم سنت چه حدود اشتراک و نقاط افتراقیدارند و نصر و شایگان با عنایتبه سنت چه راهی پیش روی جوامع شرقینهاده اند در فصل نخست ،کلیات پژوهش تبیین ، و بیان شده است که رویارویی سنت و مدرنیته و گسست عمیق معرفتی حاصل از آن به عنوان یکی از مهمترین پرسش ها و چالش ها ، پیش روی گذشته ،اکنون و آینده جوامع شرق و جامعه ایران بودهواندیشه های دکتر نصر و دکتر شایگان بر گفتمان کلی سیاست و فرهنگ در ایران موثر بوده است در فصول دوم و سومتلاش شده است که اندیشه هاینصر و شایگان از زوایای معرفت شناسانه ، هستی شناسانه و انسان شناسانه کاوش شود و روشن شود سنتی که هر یک از این دو متفکر از آن سخن میگویند چه جایگاه و ابعاد و مختصاتی دارد و چنین سنتیدر نسبت با مدرنیته چه نتایجی به همراه دارد، همچنین در این فصول آشکار میشود کهتفسیرنصر و شایگاناز جهان کنونی چگونه تفسیری است و هر یک چه راهی پیش پای جوامع شرق به معنای عام و جامعه ایران به معنای خاص میگذارند در فصل چهارم خلاصه اندیشه های فلسفی نصر و شایگان در باره سنت و مدرنیته به صورت جداولی تنظیم شده و همچنین آراء آنان در حوزهسنت مورد مقایسه قرار گرفته است و نقاط تشابه و تفاوت پیش روی خواننده قرار میگیرد فصل پنجم این پایان نامه نیز به ملاحظات انتقادی درباره دستگاه فلسفی هر یک از این دو اندیشمند و نتیجه گیری درباره کاربرد عملی نظریه هایآنان اختصاص دارد
  • تعداد رکورد ها : 203