جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 149
رابطه عقل و دین از دیدگاه فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
فائزه علی‌اکبری شاندیز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه دو متکلم- فیلسوف مسلمان با گرایش‌های اشعری و امامی یعنی فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته شده است. به منظور یافتن دیدگاه آنان در خصوص جایگاه عقل در اثبات و تبیین آموزه‌های دینی و راه حل‌های ارائه شده در موضوعات مورد تعارض عقل و وحی، آرای دو متفکر در موضوعات مختلف از جمله پنج مسأله مهم کلامی یعنی صفات و اسماء الهی، رؤیت خداوند، حدوث یا قدم جهان، علم خداوند به جزئیات و معاد جسمانی بررسی و مقایسه شده است. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که خواجه نصیرالدین طوسی تمامی گزاره‌های دینی را عقل‌پذیر دانسته و به این ترتیب در گروه عقل‌گرایان حداکثری جای می‌گیرد، در حالی که فخر رازی اغلب گزاره‌های دینی را عقل‌پذیر و برخی را مانند مسأله رؤیت خداوند،عقل‌گریز می‌داند؛ بنابراین در زمرة عقل‌گرایان معتدل جای می‌گیرد. این دو متفکر مسلمان در جهت هم‌گرایی عقل و وحی و عقل‌پذیر نمودن باورهای دینی تلاش بسیار نموده‌اند، اما خواجه نصیر به دلیل شناخت بیشتر و صحیح‌تری که از فلسفه و نیز از دین اسلام در قالب مکتب تشیع داشته است، در این امر موفق‌تر بوده و با تلاش‌ها و ابداعات خود، مکتب کلام فلسفی را پایه‌گذاری کرده است.
آیا در قیامت با روح و جسم زنده می شویم یا تنها با روح؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
معاد با جسم خواهد بود چنانکه علامه مجلسی در بحار الانوار، ج ۷، ص ۴۷ می نویسد: إنّ القول بالمعاد الجسمانی ممّا اتّفق علیه جمیع الملّیین، و هو من ضروریات الدین؛ عقیده به معاد جسمانى از موضوعاتى است که پیروان همه ادیان بر آن اتفاق نظر دارند و از ضروری بیشتر ...
اندیشه های آخرت شناسانه ابن عربی
نویسنده:
رضا رسولی شربیانی,امیرحسین عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله، به بیان اندیشه های ناب عرفانی «محییالدین ابن عربی» عارف نامی قرن ششم و هفتم، در مورد ماهیت آخرت و بهشت و دوزخ میپردازد. از نگاه ابن عربی، رابطة دنیا و آخرت، رابطة ظاهر به باطن است؛ فلسفه وجودی آخرت، ظهور حقیقت و باطن جهان هستی و هماهنگی و تشبّه به خداست و قیامت روز ظهور حق به وحدت حقیقی و روز تجلّی ذات و صفات و اسماء ربوبی است. از نگاه وی، بهشت و دوزخ هم با ماهیت جسمانی و هم با ماهیت روحانی وجود دارند؛ البته جسم بهشتیان، جسم لطیف ملکوتی است که وی از آن به جسم طبیعی تعبیر میکند، در حالی که جسم دوزخیان، جسمی عنصری و این دنیایی است. از نگاه وی ماهیت حقیقی بهشت، قرب و نزدیکی به خدا و ماهیت حقیقی دوزخ، بُعد و دوری از خدا و محجوب بودن از رؤیت اوست. ابن عربی، خلود کفار در دوزخ را بواسطة عارضی دانستن ضلالت و گمراهی و نیز فراگیری رحمت الهی، تبدیل شدن آن به عذب و شیرینی تفسیر میکند.
نقش خیال در معرفت شناسی و دین شناسی صدرالمتالهین
نویسنده:
مریم صانع پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا، از تاثیرپذیران «نظریه خیال» ابن عربی، معتقد است همان گونه که جامعیت ضدین در حضرت خیال موجب ارتباط تجرد روحانی و تکثر جسمانی، در قوس نزول می شود، همچنین، اجتماع ضدین در قوه متخیله نقشی اساسی در معرفت شناسی انسان و سیر او از تکثر جسمانی به تجرد روحانی دارد و لذا مقاله حاضر به نقش خیال در معرفت شناسی و دین شناسی می پردازد و علاوه بر استدلال های فلسفی ملاصدرا، حکمت های عرشیه او را نیز بررسی و تحلیل می کند و نتیجه می گیرد که نظریه خیال در رفع شبهات فلسفی مربوط به وجود ذهنی و معاد جسمانی نقش مهمی ایفا می کند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 95
خلود نفس و تجسم اعمال از منظر غزالی، فخررازی و امام خمینی(ره)
نویسنده:
فهیمه کرم‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
میل به جاودانگی یک میل جبلی و ذاتی نوع بشر است که انسان ها در همه دوران های مختلف قصد داشته‌اند این میل را در خود به ظهور برسانند. ایمان به جاودانگی در همه ادیان ابراهیمی، از ارکان باروهای دینی به شمار می رود و متکلمان مسلمان ضمن اینکه در اصل باور به جاودانگی و معاد اشتراک نظر داشته اند، در چگونگی معاد و کیفیت جهان پس از مرگ اختلاف نظر دارند. به طوری که برخی معاد را جسمانی، برخی روحانی و گروهی دیگر جسمانی و روحانی دانسته اند. هم چنین مسئله ی تجسم عمل و بهشت و جهنم اعمال، از مباحث مهم و مطرح در کلام و حکمت الهی است که به رغم دلالت آیات و روایات بسیار بر آن، تفسیرهای مختلفی از آن نشده، از این رو، این رساله به بررسی بحث خلود نفس و تجسم اعمال از دیدگاه این سه متفکر بزرگ اسلامی، امام خمینی، غزالی و فخر رازی اختصاص یافته است. امام خمینی با توجه به حرکت جوهری، اصل جاودانگی را پذیرفته و قائل به معاد جسمانی و روحانی شده و اثبات می کند که انسان با همین جسمی که در عالم طبیعت بوده، با تمام حیثیت ها و ویژگی ها، بدون کمترین تفاوت و بدون مثلیت بلکه به نحو عینیت، معاد و حشر خواهد داشت. غزالی حقیقت انسان و ملاک این همانی شخصیت انسان را روح می داند و با تمسک به عقل و نقل، اصل جاودانگی انسان را اثبات نموده و آن را جاودانگی در پرتو نفس مجرد و بدن جدید می داند، بدون اینکه مشکل تناسخ حاصل شود. فخررازی در حوزه معاد به شکلی دارای تعدد آراء است. در برخی آثارش بر معاد روحانی تأکید کرده، اما در بیشتر آثارش تصریح به جسمانی بودن معاد می کند. روش این رساله ضمن تبیین دیدگاه های این سه اندیشمند اسلامی، تحلیل و تطبیق آن است.
معاد جسمانی از منظر غزالی و اشکالات وی بر ابن سینا
نویسنده:
رامین شیرعلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل مربوط به معاد، به ویژه معاد جسمانی، دغدغه بسیاری از متفکران اسلامی از جمله ابن‌سینا و غزالی بوده است. در این میان، ابن‌سینا در رابطه با معاد جسمانی در آثارش به طور کلی سه نوع اظهار نظر کرده است؛ طوری که در کتاب‌های شفاء و نجات، معاد جسمانی را از طریق شریعت پذیرفته است و در کتاب مبداء و معاد در مورد گروهی از انسان‌ها، به یک نوع معاد جسمانی معتقد شده است، اما جسم آن را یک جرم فلکی دانسته است؛ و در نهایت در رساله اضحویه آن را از لحاظ عقلی انکار کرده است. غزالی نیز در باب معاد جسمانی در آثارش سه نوع اظهارنظر کرده است؛ اولین نظریه، نظریه بدن جدید است که در کتاب تهافت‌ الفلاسفه مطرح می‌کند که براساس این دیدگاه لزومی ندارد که در آخرت انسان با همین بدن دنیوی محشور شود؛ چرا که این امکان هست خداوند با قدرت لایتناهی خود، بدن جدیدی خلق کند. دومین نظریه، نظریه برانگیختگی است که در کتاب کلامی خودش یعنی الاقتصاد ‌فی ‌الاعتقاد بیان می‌کند که براساس این نظریه خداوند در روز قیامت با قدرت لایزال خود اجزای پراکنده بدن انسان را دوباره زنده می‌کند؛ و در نهایت در کتاب المضنون یک توصیفی از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد و در نهایت معاد جسمانی را یک امر ممکن می‌داند. در این میان غزالی، ابن‌سینا را به دلیل انکار معاد جسمانی تکفیر کرده است؛ به احتمال زیاد، غزالی در تکفیر ابن‌سینا به رساله اضحویه توجه داشته است چرا که در آثار دیگرش، معاد جسمانی را از طریق شرع یا حداقل برای برخی از مردم اثبات می‌کند. البته می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر ابن‌سینا و حتی تکفیر وی نمی‌تواند صحیح باشد چرا که ابن‌سینا با توجه به مبانی فلسفی و عقلی خود اعتراف می‌کند که از لحاظ عقلی نمی‌تواند معاد جسمانی را اثبات کند ولی از راه شرع، پذیرش آن را بر خود واجب می‌داند. پس می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر مبنای عقلی نمی‌تواند وارد باشد چرا که اشکالات تناسخ، اعاده معدوم، شبهه آکل و ماکول و ... که از لحاظ عقلی امتناع آن‌ها روشن است، پیش می‌آید؛ اما اگر بحث پذیرش شریعت و پیامبر باشد، ابن‌سینا نیز از طریق پیامبر و شرع معاد جسمانی را می‌پذیرد، پس جایی برای تکفیر وی باقی نمی‌ماند.کلید واژگان: ابن سینا، غزّالی، معاد جسمانی، معاد روحانی، نفس، بدن
معاد شناسی فلسفی ابن سینا و ملاصدرا و ارزیابی آن با قرآن کریم
نویسنده:
دلبر شجاع اباجلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش پیش رو کوشیده است تا نگرش معاد‌شناسی فلسفی در بُعد کیفیت حشر انسان را در مبانی عقلی دو فیلسوف جهان اسلام؛ ابن‌سینا و ملاصدرا بررسی نماید. با وجود دشواری و پیچیدگی داوری دربار? معاد انسان، نوشتار حاضر بر آن بوده است که ضمن بررسی و تحلیل آرای ابن‌سینا و ملاصدرا از نحو? مشی فلسفی در فهم تمایز نگرشی آنها در علم‌النفس فلسفی استفاده کند و بدین وسیله راه ورود بر عرص? تحلیل فلسفی چگونگی حشر انسان در بُعد جسمانی و روحانی را به گونه‌ای متفاوت نشان دهد. هدف اساسی در این نگرش فلسفی، ارتقا-بخشی فهم مخاطب از محتوای آموزه‌های دینی با زبان فلسفی است و در ادامه با رویکرد فهم عمیق از مضامین آیات قرآن کریم از پیوند وثیق فلسفه و الهیات، پرده برمی‌دارد.
تحلیل و نقد دلایل غزالی در تکفیر ابن سینا
نویسنده:
مریم باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه نظریات و دلایل فیلسوفان مشایی در اثبات قدم عالم و علم کلی خداوند به جزئیات و انکار معاد جسمانی را نقل و نقد کرده است. او در کتاب مذکور دو هدف را دنبال کرده است، یکی اثبات تناقض گویی فیلسوفان و نادرستی و ضعف استدلالهای آنها در اثبات مدعای خویش و دیگری اثبات کفر آنان به مجرد داشتن چنین اعتقاداتی. با مطالعه ی کتب ابن سینا، که غزالی او را به عنوان نماینده ی فیلسوفان مشایی انتخاب کرده و در کتاب خود مشخصا آرا و آثار او را نقد کرده و همچنین مطالعه ی کتاب تهافت الفلاسفه و دیگر تألیفات غزالی می توان فهمید که غزالی مطالب فلاسفه را به درستی درک نکرده و در نقل مطالب آنها جانب امانتداری را نگرفته است، بنابراین نه استدلالهای او برای اثبات تناقض گویی فیلسوفان تمام است، نه لازمه ی عقاید فلاسفه خروج از دایره ی ایمان است. علاوه بر این، با مطالعه و تحلیل عقاید غزالی معلوم می گردد که هم مطابق تعریف و تحلیل او از ایمان اتهام کفر به فیلسوفان وارد نیست و هم عقاید او متناقض و مستلزم نتیجه ای است که او آن را جواز تکفیر فیلسوفان می داند. عوامل مختلفی سبب شده که غزالی از درک منظورابن سینا از قدم زمانی عالم و حدوث ذاتی آن و همچنین علم شامل و فراگیر و در عین حال ثابت خداوند ناتوان باشد. او در اثبات انکار معاد جسمانی از سوی ابن سینا، تنها مطالبی را ذکر می کند که بتواند از آنها در اثبات ادعای خود سود ببرد، در حالیکه ابن سینا در دو دسته از آثار خود دو دیدگاه کاملا متفاوت درباره ی معاد جسمانی ارائه داده است. نادیده گرفتن رأی ابن سینا مبنی بر قبول تقلیدی معاد جسمانی در دو اثر مهم فلسفی او، مصداق عدول از انصاف و امانت است.غزالی ایمان را از سنخ تصدیق قلبی در برابر خداوند می داند. با چنین اعتقادی و با تصریح او به قبول ایمان شخصی که در زبان به وحدت خداوندی و پیامبری محمد (ص) گواهی می دهد و با اثبات اینکه استدلالهای او مثبت ادعای او نیستند غزالی مجوزی برای تکفیر فلاسفه ندارد.
تأثیر مبانی فلسفی فارابی و ابن سینا در تلقی آن ها از معاد جسمانی
نویسنده:
لیلا رنگرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از اصول اساسی دین اسلام، اصل معاداست. آن‌چه از آیات قرآن و روایات رسول اکرم(ص) به دست می‌آید دلالت بر معاد جسمانی دارد. اختلاف آراء فلاسفه اسلامی از همین جا شروع می شود؛ زیرا بحث از معاد و رستاخیز از جمله مباحث مهم فلسفی است. بعضی از فیلسوفان معتقد به معاد جسمانی بوده و با مبانی فلسفی خود آن را به اثبات می-رسانند؛ امّا برخی از فیلسوفان مانند فارابی و ابن سینا معاد جسمانی را با مبانی فلسفی خود ناسازگار می دانستند ابن-سینا تنها با استناد به شرع، معاد جسمانی را می‌پذیرد. آن‌چه که به لحاظ فلسفی در اندیشه‌ی فارابی و ابن سینا منجر به رد معاد جسمانی می‌شود، مبانی ایشان در زمینه هستی شناسی، نفس شناسی و معرفت شناسی است. این پژوهش بر حسب این مبانی، در سه بخش مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا به مبانی هستی شناسی فارابی و ابن‌سینا پرداخته‌ایم که شامل مراتب موجودات در عالم هستی، یعنی عالم مجردات و مادیات می‌باشد که در تلقی فارابی و ابن‌سینا از معاد جسمانی حائز اهمیت می‌باشد. سپس مبانی نفس شناسی و تأثیر آن را در نگرش به معاد جسمانی نشان داده-ایم. این مبانی از جمله تجرد نفس، مادی بودن قوه خیال و انواع نفوس و سرنوشت آن‌ها پس از مرگ است و در بخش آخر مبانی معرفت شناسی آن‌ها در زمینه ادراکات حسی و خیالی و رابطه عاقل با معقول و نفی اتحاد عاقل با معقول را مورد بحث و بررسی قرار داده و تأثیر آن را در رد معاد جسمانی نشان داده‌ایم.
بررسی تطبیقی حیات پس از مرگ از دیدگاه علامه طباطبایی و توماس آکویناس
نویسنده:
محسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلود نفس یکی از مباحث مطرح در میان اندیشه ها و تفکرات گوناگون است. در این بینادیان ابراهیمی و به خصوص دین اسلام و مسیحیت، بخش قابل توجه ای از تعالیم خود را در رابطه با این اصل قرار داده است. اصلی که بیان می-کند برای دریافت پاداش و مجازات اعمال، انسان پس از مرگ در عالمی دیگر ، به حیات شخصی خود ادامه می‌دهد. و حیات انسان را شامل سه مرحله دنیا ، برزخ و عالم آخرت می دانند . فیلسوفانی هم چون علامه طباطبایی و توماس آکویناس با الهام گرفتن از وحی و مدد گرفتن از عقل در صدد اثباتجاودانگی مطلوبادیان اسلام و مسیحیت و رداقسام دیگر آن بر آمده اند و رساله حاضر در صدد بررسی دیدگاه فلسفیاین دو اندیشمند دراین مسئله می‌باشد . وجود چارچوب‌های کلیمشترک میان این دو فیلسوف ، با وجود اختلاف ها،زمینه مناسبی برای بررسی تطبیقی دیدگاه آنان فراهم آورده است که تاکید بر ترکیبانسان از مجموع نفس و بدن و استفاده ازاصول فلسفه ارسطویکی از مهم‌ترین وجوهاشتراکاین دو دیدگاه می‌باشد . با این حالآکویناس درتاکیدمدوام بر اصلوحدت نفس و بدن ورددو گانه انگاریافلاطونسعی در توجیه عقلانی آموزه های مسیحیت درباره جاودانگی می‌کند در حالیکه علامه طباطبایی با تبیین اصول حکمت متعالیه همانند حرکت جوهری، میان این دو نظر آشتی می دهد ومعاد جسمانی را بر همین اساس تبیین می‌کند.از ثمرات مهم بحث، یافتندیدگاه مشترک کلی میان این دو اندیشه در تبیین عقلانی جاودانگی ادیان ابراهیمی است به نحوی که در بررسی تطبیقی مشخص می‌شود که عمده دیدگاه این دو اندیشمند دارایهماهنگیقابل توجه می-باشد
  • تعداد رکورد ها : 149