جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1351
مبانی انسان شناختی کرامت انسان از دیدگاه اسلام با نگاه به مبانی حقوق بشر غرب
نویسنده:
ابجد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه اسلام، انسان از کرامت و شرافت ویژه‌ای برخوردار است. کرامت انسان به لحاظ انسان‌شناختی، بر یک سری مبانی استوار است که از حیثیت والای انسان در هستی حکایت می‌کند. انسان کریم در اسلام برترین مخلوق خداوند معرفی شده است مخلوقی که به جهت داشتن روح الهی، خرد و برخورداری از نعمت‌های مادی ومعنوی، در جهت قرب الهی سیر می‌کند. انسانِ با شرافت و کرامت، در این سیر به هدف والا می‌اندیشد؛ خود را اسیر دنیای محدود و فانی نمی‌سازد؛ اکتفا به لذت‌های وهمی را ظلم به رسالت انسانی خویش می‌داند و از هرگونه غرور و خودخواهی می‌گریزد؛ همت خویش را با ارزش‌های الهی همگون نموده و کرامتی بالاتر از کرامت ذاتی یعنی کرامت ارزشی را کسب می‌کند. اما حقوق بشر غرب، مبانی متفاوتی با آنچه برای کرامت انسان از دیدگاه اسلام دارد را تعریف می‌کند. در مبانی حقوق بشر غرب، که زیر بنای فکری آن را اندیشه‌هایی از قبیل اومانیسم، حقوق طبیعی، پوزیتویسم و پراگماتیسم، تشکیل می‌دهد؛ همه انسان‌ها به واسطه قدرت عقل و اختیاری که دارند، از یک نوع کرامت ذاتی و سلب نشدنی برخوردارند. انسان در اندیشه غرب موجودی مستقل، متکی ‌به‌خود و دارای موجودیتی از آنِ خود تلقی شده است که به هیچ قدرتی وابسته نبوده و از هیچ نیروی مافوق استمداد نمی‌جوید. در این پایان نامه، ضمن بررسی مبانی انسان شناختی کرامت انسان، به ارزیابی مبانی حقوق بشر غرب می‌پردازیم که براساس دیدگاه اسلام، مبانی همچون اومانیسم، پوزیتویسم و پراگماتیسم که مبنای فرهنگ غرب در حقوق بشر شده است، مورد نقد قرار می‌گیرد.
بررسی مبانی و روش‌های تربیتی از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهّری با الهام از آیات و روایات
نویسنده:
زهرا دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجا که هدف از تربیت تکامل تمام ابعاد وجودی انسان است این نوشتار بر آن است تا افکار استاد شهید مرتضی مطهّری پیرامون مبانی و روش‌های تربیتی را با الهام از آیات قرآن کریم و روایات بررسی کند و وسیلهای باشد برای بهرهگیری انسانهایی که سعادت ورستگاری را برگزیدهاند.این پژوهش در پنج فصل به شرح زیر نگارش یافته است، در فصل اول به کلیّات، واژهها، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به بحث تربیت پرداخته شده است. در فصل دوم شناختی از زندگی استاد مطهّری ارائه شده است تا شناخت بیشتری از ابعاد وجودی ایشان حاصل گردد و کسانی که می‌خواهند راه تربیت را پیش گیرند از نظراتشان بهتر استفاده کنند، در فصل سوم به بحث اهداف، عوامل، دوران‌های تربیتی و در فصل چهارم به مبانی‌ تربیتی و در فصل پنجم به روش-های تربیتی از دیدگاه استاد مطهّری اشاره شده است.
شناخت‌شناسی از دیدگاه مولانا و استلزامات تربیتی آن
نویسنده:
شیما کازرونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت شناسی یکی از موضوعهای بسیار مهم در مبحث فلسفه است که فعالیّت تربیتی با توجه به آن و سایر ابعاد فلسفه انجام می‌گیرد، برای دست‌یابی به چگونگی شناخت لازم است که دیدگاه صاحبنظران مورد بازکاوی قرار گیرد، یکی از این اندیشمندان مولاناست که صاحب اندیشه و منابع معتبری در این خصوص است این مهم مرا علاقمند کرد تا شناخت شناسی از دیدگاه مولانا را مورد بررسی قرار دهم و استلزامات تربیتی مربوط به آن را استخراج کنم.روش پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و اطلاعات مربوط به اهداف پژوهش از آثار مولوی استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این بررسی یافته‌ها گویای این موضوع است که مولانا در زمینه چگونگی شناخت با توجه به خصوصیات انسان مورد نظر خود مطالب مهمی ارائه نموده است. در این تحقیق پس از مبحث شناخت شناسی، شناخت جایگاه علم و آگاهی و اقسام علم از دیدگاه مولوی مورد بحث قرار گرفته وهمچنین در قسمت معرفت شناسی، ابزار ،منابع و موانع شناخت مورد بررسی قرار گرفته و همچنین در قسمت استلزامات تربیتی از دیدگاه مولوی نیز مقام و منزلت معلّم روش‌های آموزشی و محتواهای آموزشی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در پایان نیز نتیجه‌گیری و پیشنهادات نگارنده مطرح شده است.
بررسی مبانی انسان‌شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
نرجس سلحشور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در نظر دارد از منظر انسانشناسی نهج البلاغه نقبی به تعلیم و تربیت نهج البلاغه بزند به این معنا که تعلیم تربیت مبتنی بر دو بحث مهم انسانشناسی است: وضع موجود انسان وضع مطلوب است. تعلیم و تربیت موفق تعلیم و تربیتی است که تصویر مطابق با واقع ای از وضع موجود انسان و همچنین تصور روشنی از وضع مطلوب انسان داشته باشد.حال نقش تعلیم و تربیت چیست؟ به نظر برخی از فلاسفه، تعلیم و تربیت ابزار و وسیله ای است که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب می رساند. با توجه به این مبانی نظری ای که اتخاذ کردیم وضع موجود انسان از منظر نهج البلاغه دارای سه مولفه ی اساسی است:‌الف) انسان طوری ساخته شده است که بالطبع تمایل به بدی دارد و با کراهت خوبی را انجام می دهد. ب) انسان موجودی تنهاست، و تنهایی یک ویژگی اجتناب ناپذیر انسان است و تنهایی به این معنا که آثار و نتایج افعال آدمی فقط بر دوش خود اوست نه بر دوش دیگری ج)‌نیت آدمی است که خوبی و بدی افعال آدمی را تعیین می کند. یعنی همان نظریه ی فضیلت گرایی در فلسفه ی اخلاق.وضع مطلوب انسان از منظر نهج البلاغه در یک مولفه ی بسیار مهم خلاصه می شود:‌عبودیت خدا، این عبودیت خدا اگر به درستی صورت بگیرد، با خود سه مطلوب مهم دیگر به همراه می آورد: الف) مطلوب های روانشناختی : یعنی عبودیت خدا با خود شادی، آرامش، امید به همراه می آورد.ب) مطلوب های اخلاقی: یعنی عبودیت خدا ضامن اخلاقی زیستن ماست، بدون خدا همه چیز مجاز می شود. خداست که تضمینی است برای اخلاقی زیستن ما. ج) مطلوب ارزشمندی زندگی: خدا و بندگی او به زندگی انسان معنا می بخشد، یعنی به زندگی انسان هدف و ارزش می بخشد.حال تعلیم و تربیت از منظر نهج البلاغه باید انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب برساند. و اینکه این تعلیم و تربیت چگونه باید باشد خود پایان نامه ی دیگری را می طلبد.
انسان شناسی به روایت قدیس پولس
نویسنده:
محمد مهدی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در الاهیات مسیحی به انسان شناسی توجه جدی شده، در پنج قرن اول مسیحی انسان شناسی یکی از موضوعاتی است کمه باعث ایجادبحث و نزاع های الهیاتی شدید شده است. در مسیحیت دو نوع انسان شناسی مطرح است. انسان شناسی بر مبنای اناجیل همنوا و انسان شناسی بر اساس تعالیم پولس و انجیل یوحنا و نامه های او. ما در این پژوهش مبحث انسان شناسی بر اساس تعالیم پولس و قدیس و با بهره گیری از منبع کتابخانه ای و روش توصیفی و بعضاً تحلیلی، را مورد مطالعه قرار داده ایم. در اندیشه پولس انسان جایگاه ویژه ای دارد. پولس معتقد است که انسان وارث گناه آدم ابوالبشر ( گناه اساسی) است. آن گناه باعث شد که ذات انسان گناهکار و پلید و او گناه عبد و برده خدا شده و ملزم به اجرای قوانین شریعت شود و برای کفاره ی آن عیسی مسیح فرزند خدا به صورت انسان تجسد یافته ( دارای جسم شود) نهایتاً بر بالای صلیب رود . بقیه ی ابنای بشر با ایمان آوردن به مسیح هم می توانند نجات یافته و از انجام قوانین شریعت معاف گردند. ایمان دار مانند فردی است که طبیعت کهنه و خلقت قدیم را ترک نمودند و خلقت جدید و تازه ای یافته است.
طراحی یک عبادتگاه
نویسنده:
بنفشه کهلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تغییرات روزافزون زندگی اجتماعی و فردی، بشر نیازمند به بازنگری از خود و محیط پیرامونش است، این تغییرات او را وامی‌دارد تا بیش از پیش در پی معنویت و غور در خویشتن خویش باشد،تا بتواند به تعریفی درست و درکی کامل از خود و زندگی دست یابد، با توجه به فردگرایی و تکثر فردی اجتماعات بشری در طراحی و مهندسی شهری نیازمند تولید فضاها و مکان‌هایی کاملاً شخصی خواهیم بود، تا فرد بتواند فارغ از زندگی پرشتاب الکترونیکی و محیط مجازی که او را دربرگرفته، درنگ کرده تا بتواند تصویری دقیق از واقعیت خود دریابد. این پایان نامه تلاش دارد به تبیین چیستی این فضا و خلق آن راه یابد، «فضایی برای ارتباط معنوی بشر امروز با خویشتن و جهان پیرامون» .در این راه ما ناگزیر به بررسی انسان شناسی و هستی شناسی از منظر فلسفه غرب از پیش از سقراط تا پدیدارشناسان ، خاور دور و ایران بودیم تا بتوانیم به درک درستی از چیستی ارتباط وارتباط انسان با خویش و جهان پیرامونش دست یابیم. و چنین یافتیم که مهمترین مسأله این است که انسان بداند کیست. توجّه به کیستی خود، توجّه به درک خواسته‌ها، نیازمندیها و فقر وجودی خود است. در این پایان نامه سعی شده است با توجه به نیاز خاص بشر امروز برای ارتباط با خویشتن خویش و محیط پیرامون آنچنان که ذکر شد فضایی ساخته شود. مکانی برای گردیدن ، شدن ، و رستن .درنگ گاهی اشراقی کهفضایی برای یک گفتمان است ،‌گفتمانی دیالکتیکی بین انسان با خویشتن خویش و جهان پیرامونش
هویت انسان و عناصر سازنده آن از دیدگاه صدرا (ره)
نویسنده:
اکرم تفتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت مباحث انسان شناسی بر هیچ کس پوشیده نیست. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:«ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ خلق نکردم جن و انس را مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.» پس غایت خلقت انسان تقرب الی الله است و این امر میسر نمی‌شود، مگر اینکه عصاره هستی(انسان) خودش را به درستی بشناسد و جایگاه خود را در هستی بیابد؛ زیرا کسی که به خود جاهل باشد به غیر خود جاهل‌تر است. صدرالمتالهین با تأسیس اصالت وجود و حرکت جوهری در مباحث انسان شناسی تحولی شگرف به وجود آورد. در این نوشتار دیدگاه صدرا(ره) در مورد هویت انسان و عناصر سازنده آن مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه صدرا(ره) نفس، یک حقیقت تعلقی است و اضافه مقوم وجودی نفس است. این حقیقت تعلقی جوهر است که افعال خود را به واسط? قوایی که همه مجرد هستند انجام می‌دهد؛ این جوهر مجرد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است؛ همچنین انسان مجموعه‌ای از نفس و بدن است که هر دو به یک وجود موجودند؛ و بدن، حکم ماده و نفس، حکم صورت را برای انسان دارد و چون قوام هر موجودی به صورت آن است؛ بنابراین هویت و حقیقت انسان همان فصل اخیر اوست. از دیدگاه صدرا(ره) نفس انسان دارای حد ثابتی نیست به همین دلیل انسان موجود پیچیده‌ای است که فلاسفه با تمام توان فکری از درک کامل او عاجز مانده‌اند.صدرا(ره) شناخت نفس را در پرتو کتاب و سنت جست و جو می‌کند و بدون بهره‌مند شدن از مشکات نبوت این شناخت را میسر نمی‌داند. از دیدگاه او، سه عنصر مهم در ساختن نفس دخیل‌اند؛ در این نوشتار پس از بیان اصول صدرا(ره) در علم النفس به معرفی این سه عنصر و نقش هر کدام در ساختن هویت انسانی پرداخته و نقش ایمان در تعیین این هویت مورد بررسی قرار گرفته است.
الگوی مطلوب مناسبات اجتماعی بر مبنای آموزه های انسان شناختی نهج البلاغه
نویسنده:
مریم منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش، در راستای ارائه ی الگوی مطلوب مناسبات اجتماعی ، جهت پاسخگویی به سوالات 1) آموزه‌های انسان شناختی مرتبط با مناسبات اجتماعی از منظر نهج البلاغه کدام است ؟ 2) اصول تربیتی حاکم بر مناسبات اجتماعی بر مبنای آموزه های انسان شناختی چیست ؟ 3) روش‌های تربیتی در مناسبات اجتماعی بر مبنای آموزه های انسان شناختی نهج البلاغه چیست ؟ با به کارگیری روش تحقیق تحلیلی – استنباطی ،گام برداشته ایم.
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
  • تعداد رکورد ها : 1351