مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
اعتکاف تاریخ تصوف خانقاه ها خرقه شطحیات صوفیان (صوفیه) مکتب های تصوف
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 722
بررسی جایگاه استدلال در عرفان ابن‌عربی و مولوی
نویسنده:
زهره داردان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش یک مکتب عرفانی، نظیر مکتب عرفانی محی الدین بن عربی و جلال الدین محمد بلخی، شاید مهم‌ترین مسئله – و یا یکی از مهم‌ترین مسائل- مبحث استدلال باشد؛ چرا که برخی از صاحب نظران بر این باور هستند که آن دو عارف در آثار خود با عقل و استدلال به مبارزه برخاسته‌اند و این در حالی است که قرآن کریم و همچنین سنت نبوی(ص) جایگاه رفیعی را برای استدلال قائل‌اند و در موارد فراوانی، انسان را به تفکر، تعقل و تدبر فرا خوانده‌اند. در این تحقیق در جهت رفع این تناقض ظاهری، به بررسی جایگاه استدلال در عرفان ابن عربی و مولوی، پرداخته می‌شود و به سه مسئله اساسی در ارتباط با استدلال اشاره خواهد شد: اول اینکه عقل در نگاه هر دو عارف دارای حیثیت و رویکردهای گوناگونی است. ابن عربی از عقلی سخن به میان می‌آورد که برای پذیرفتن حقایق هیچ گونه محدودیتی ندارد و آن را عقل قابل نام می‌نهد. وی همچنین از عقلی با عنوان عقل فاعل بحث می‌کند و معتقد است این نوع عقل در تولید و تفکر با نوعی محدودیت روبروست. مولوی نیز عقل را به دو دسته عقل ممدوح و عقل مذموم تقسیم می‌کند. عقل ممدوح دارای دو معنا است: یکی عقل کامل انبیاء و اولیاء و خواصّ درگاه حق می‌باشد که آگاه به حقایق و اسرار است و دیگری عقل مجرد علوی و نخستین جلوه‌ی ذات حق تعالی است. عقل مذموم از نظر مولوی عقلی است که پا را فراتر تر حدّ خود بگذارد و داعیه‌ی پرواز در ماورای طبیعت را داشته باشد. در این صورت، قطعاً کارش به حیرت و گمراهی می‌کشد. بعد از آن اهمیت و ترجیح معرفت حاصل از کشف و شهود نسبت به معارف حاصل از استدلال در نگاه آن دو عارف عنوان خواهد شد و در نهایت به این مسئله اشاره می‌شود که بخش عمده‌ای از مباحث ابن عربی در ارتباط با الهیات بالمعنی الاخص می‌باشدو ابن عربی این گونه مباحث را بدیهی می‌داند و به همین دلیل در آثار او شاهد استدلال به صورت حرفه‌ای نیستیم. اما مولوی در مسائل ماوراءطبیعی استدلال‌های عقلانی را ناکارآمد عنوان می‌کند و در بسیاری از مباحث دیگر از اقسام گوناگون استدلال مانند برهان، خطابه، استقراء و جدل بهره می‌برد. اهمّ نتایج این تحقیق به قرار زیر می‌باشد:اولاً عقل از منظر آن دو عارف دارای اهمیت تقریباً یکسانی است؛ با این تفاوت که مولوی بر خلاف ابن عربی تعریف روشن و مشخصی از عقل ارائه داده و همچنین در خلق تعابیر و اصطلاحات و ذکر اقسام و مراتب عقل نیز، گسترده تر از ابن عربی عمل کرده؛ ثانیاً هر دو عارف معرفت شهودی را بر معرفت حاصل از عقل و استدلال ترجیح داده‌اند؛ هر چند ابن عربی در این بحث نظام مندتر و منسجم‌تر از مولوی عمل کرده است. و در نهایت آنکه نکوهش استدلال در نگاه هر دو عارف، به منزله‌ی مخالفت با منطق نمی‌باشد؛ زیرا اصل منطق جزو بدیهیات ذاتی و از غرایز بشر است و قواعد برهانی آن از مقتضیات غریزی انسان استخراج شده است؛ بدین جهت می‌توان گفت نقد و نکوهش استدلال در نگاه آنان، به منزله‌ی نقد استدلالیون و فلاسفه‌ای است که با تکیه بر مقدمات حسی می‌کوشند حقایق مربوط به عالم غیب و ماوراءطبیعت را کشف و اثبات کنند.
بازنگری در رابطه میان هنر و عرفان اسلامی بر مبنای شواهد تاریخی
نویسنده:
مهرداد قیومی بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقيقات,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از دانشوران معتقدند که هنر اسلامی با آموزه های عرفان نظری پیوند دارد؛ اما این اعتقاد خود را به شواهد تاریخی مستند نمی کنند. منکران این پیوند نیز انکار خود را بر همین ضعف استناد متکی می کنند. در این نوشتار می کوشیم نشان دهیم که شان هنر اسلامی شانی عملی و اجتماعی است و هنرمندان مسلمان نوعا در زمره عوام بوده اند نه اعیان و فرهیختگان. از سوی دیگر، عرفانی که در جامعه اسلامی نقش داشته است، عرفان عملی و از طریق سازوکارهای اجتماعی بوده است، سازوکارهایی از قبیل نظام خانقاه و حلقه های اهل فتوت. بدین طریق، آموزه های اصلی عرفان اسلامی از دو راه در هنرمندان و کار ایشان نفوذ می کرد: یکی سلوک فردی و حلول دادن ذکر مدام در احوال و اعمال، دیگری سازوکارهایی اجتماعی چون حلقه های فتیان و نظام اصناف. براین اساس، به نظر می رسد در تحقیق درباره پیوند میان هنر اسلامی و عرفان باید تجدید نظر کرد و آن را از منظری دیگر نگریست.
صفحات :
از صفحه 175 تا 189
ابوالحسن خرقانی و آیین جوانمردی
نویسنده:
پروانه عروج نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقيقات,
چکیده :
عیاری یکی از آیین های طبقه عوام در ایران با سابقه ای بسیار کهن بود. برخی پیروان این آیین تحت تاثیر زاهدان و عابدان مذاهب و ادیان مختلف از جمله اسلام قرارگرفتند و این آیین را تبدیل به آیین فتوت یا «جوانمردی» کردند. تصوف نیز که از قرن سوم و چهارم در ایران به تدریج رواج یافت، بر آیین جوانمردی اثر گذاشت و از آن تاثیر هم پذیرفت. به نظر می رسد که ابوالحسن خرقانی از جمله پیروان آیین جوانمردی بود که با تصوف آشنا شد و بعدها صوفیان وی را کاملا صوفی دانستند. در این مقاله سعی نویسنده آن است که با معرفی اجمالی جوانمردی و با توجه به تلقی خرقانی از آن بر اساس گفتارهای او در آثار منسوب به وی و نیز گزارش برخی منابع صوفیه، نسبت و ارتباط ابوالحسن خرقانی با این آیین بررسی شود. در نهایت در پی آن است تا دریابد که آیا خرقانی را باید عارفی در سلک جوانمردان دانست یا عارفی از جرگه اهل تصوف.
صفحات :
از صفحه 19 تا 44
بررسی مقایسه ای طبقه بندی علوم از دیدگاه فخرالدین رازی و شمس الدین آملی
نویسنده:
محمدباقر خزائیلی ,اصغر منتظرالقائم ,حسین میرجعفری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشكده تاريخ اسلام,
چکیده :
طبقه بندی علوم، علاوه بر سهولت در کارهای علمی، نوعی نظم فکری در محقق ایجاد می کند و حدود و میزان هر علم را مشخص می سازد و به ترسیم هندسه علوم در تمدن اسلامی یاری می رساند. به همین سبب، در جامعه علمی اسلام همواره بر این اصل تاکید شده است. فخرالدین رازی، متکلم اشعری مذهب سده ششم هجری قمری، با تالیف کتاب جامع العلوم به طبقه بندی علوم توجه داشته است و با مطرح کردن شاخه های فرعی علوم به عنوان علومی مستقل در طبقه بندی خود، نگرش جدیدی از علم را ارائه نموده و طبقه بندی او الگوی بسیاری از دانشمندان پس از وی قرار گرفته است. شمس الدین آملی، مدرس شیعه مذهب سده هشتم هجری قمری، در کتاب نفایس الفنون به طبقه بندی علوم پرداخت و همانند فخرالدین رازی در طبقه بندی خود علوم جدیدی را مطرح نمود و با درهم شکستن طبقه بندی های سنتی علوم، رویکرد نوینی در تاریخ علم به دست داد. طبقه بندی های مذکور دارای نقاط اشتراک و افتراقی، هم در نوع نگرش به علم، و هم در ترتیب رده بندی علوم هستند. در جریان این بررسی، ضمن مقایسه این دو طبقه بندی با یکدیگر، تاثیر و اهمیت دیدگاه های فکری - کلامی و شرایط تاریخی این دانشمندان در طبقه بندی علوم و ارائه طبقه بندی های متفاوت در تاریخ علم بیان خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
شهود عرفانی و ارزش معرفت شناختی آن
نویسنده:
محسن جوادی، علیرضا معظمی گودرزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در این مقاله، سخن در بررسی ارزش معرفت شناختی راه و طریق اهل شهود است. در مقدمه تاریخچه، واژه شناسی و فرق میان تصوف و عرفان بیان خواهد شد. مفاهیم کلیدی که معرفت شناسی عرفانی با توجه به آن ها صورت می گیرد توضیح داده شده، دیدگاه عالمان و فیلسوفان مسلمان در مورد جایگاه شهود عرفانی مطرح می گردد. سپس ارزش معرفت شناختی شهود عرفانی از دیدگاه آیات و روایات بیان می شود و بالاخره، خطاناپذیری مشاهدات عرفانی مورد بحث قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 116
تاریخ ابن خلدون المجلد 1
نویسنده:
عبدالرحمن بن خلدون؛ حاشيه نويس: خليل شحاده؛ ناظر: سهيل زكار
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار الفکر,
چکیده :
مقدمة ابن خلدون کتابی نوشته شده از ابن خلدون است که در آن تاریخ اجتماعی و تاریخ اقتصادی جهان اسلام در سده ۸ و سده ۹ ق بررسی شده است. مقدمة ابن خلدون در حقیقت مقدمه کتاب العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی تاريخ العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الاکبر است. این کتاب بویژه به امور خراج، سیاست های مالی، نفوذ و مسکوکات و ادارات مربوط به آنها مانند دیوان ها پرداخته و آنها را روشن می کند. مقدمه ابن خلدون تنها در ابتدای سده ۱۹ م مورد توجه خاورشناسان قرار گرفت و در همان سده از این مرحله در گذشت و دیگر دانشمندان اروپا نیز آن را مورد پژوهش قرار دادند. برخی از مطالبی که در جلد اول به آنها پرداخته شده است: در فضیلت دانش تاریخ و تحقیق روشهاى آن و اشاره به اغلاط و اوهامى که مورخان را دست میدهد و یاد کردن برخى از علتهاى آن. در طبیعت اجتماع. درباره قسمت آباد و مسکون زمین و اشاره به برخى از آنچه در آن هست چون: دریاها و رودها و اقلیم‏ها درباره تأثیر هوا در اخلاق بشر. درباره غیبگویی، خط رمل، زایچه و تناسب اعداد درباره پادشاهان و جانشینان آنها. در اینکه هرگاه قوم عرب بر کشورهایى دست یابد بسرعت آن ممالک رو به ویرانى میروند. در اینکه پادشاهى و کشوردارى براى تازیان حاصل نمیشود مگر بشیوه دینى از قبیل پیامبرى یا ولایت یا بطور کلى بوسیله آثار بزرگ دینى. در اینکه دولتها هم مانند مردم عمرهاى طبیعى دارند. در حقیقت سلطنت و انواع آن‏. در معنى امامت و خلافت. در اختلاف نظر امت درباره احکام و شرایط منصب خلافت. در مذاهب شیعه درباره حکم امامت. در تحول و تبدیل خلافت به پادشاهى. درباره امور غیب‌ بینى و فالگزارى دولتها و ملتها و از «ملاحم» چکامه ‏هاى پیشگویى و کشف مفهوم جفر نیز گفتگو می‌ شود.
رابطه سیروسلوک عرفانی با مفهوم اسقاط تدبیر در اندیشه های ابن عطاءاله اسکندرانی
نویسنده:
رضا الهی منش، نعیمه ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
ابن عطاءالله اسکندرانی شاذلی به عنوان اولین نگارنده اندیشه های شاذلیه و گسترش دهنده این افکار شناخته شده است. اندیشه هایی که تماما بر مبنای اسقاط تدبیر مفهوم پیدا می کنند. ابن عطاء، سالک را در ابتدای سلوک از تدبیر کردن منع می کند؛ چون اراده انسان در برابر اراده خداوند هیچ است و انجام تدبیر، حجابی برای سلوک ایجاد می کند. مقامات نه گانه ابن عطاء- یعنی توبه، زهد، صبر، شکر، خوف، رجاء، رضا، توکل، و محبت- اگر با اصل اسقاط تدبیر همراه شوند، صحت پیدا می کنند و حتی آخرین مقام یعنی محبت در نزد او کامل ترین مقام نیست؛ به دلیل آن که در مقام پایین تر آن یعنی رضا، اصل اسقاط تدبیر چشم گیرتر است و سالک در آن هیچ اراده ای از خود ندارد. احوال پنج گانه مد نظر او انس، قبض، بسط، فنا و بقا هستند. ابن عطاء رابطه میان مقامات و احوال و اعمال را این گونه روشن می کند که عمل نیکو نتیجه حال نیک است و حال نیک به سبب تحقق کامل مقامات در وجود سالک رخ می دهد و در نهایت تمام این راه سیروسلوک به معرفه الله خواهد انجامید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
آسیب شناسی تصوف سنتی
نویسنده:
عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
این مقاله ضمن پرداختن به چیستی تصوف به تبیین واژه صوفی اشاره دارد و فرایند آن، یعنی تصوف اهل سنت معارض با اهل بیت و تصوف سنی ـ شیعه و تصوف شیعه را بیان میکند. به جهت گستردگی فرقه های صوفیه، در این مقاله تنها به تحلیل دو فرقه شایع و رایج آن یعنی فرقه ذهبیه و فرقه نعمت اللهیه گنابادیه پرداخته شده است. اعتقاد به ولایت مطلقه اقطاب، اعتقاد به مهدویت نوعیه، بدعت گذاری در مالیات اسلامی، غلو نسبت به امام علی(ع) و اقطاب سلسله و نیز فاش کردن برخی دروغ ها و منسوب کردن علمای شیعه به خود از جمله عقاید مورد نقد این نوشتار است. فتاوای فقهای شیعه درباره تصوف بخش پایانی این مقاله میباشد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 56
حل پارادوکس عینیت - ذهنیت وجود مطلق با تکیه بر هستی شناسی علامه سیدحیدر آملی
نویسنده:
سیدحسن سعادت مصطفوی ,مهدی سپهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
سید حیدر آملی از عرفا و حکمای قرن هشتم، با بسط و تنسیق عرفان نظری در مکتب محی الدین عربی، طرح و الگویی در هستی شناسی می اندازد که می توان آن را هستی شناسی ناب دانست. هستی شناسی ناب نه یک رویکرد در کنار سایر رویکردها، بلکه حقیقتی است که فراتر از هر گونه نگاه مفهومی - مصداقی می رود، به این بیان که هستی را نه مصداقی برای مفهوم وجود بلکه حقیقتی فراتر از مفهوم و مصداق می داند. همچنین برای هستی خارجیت (عینیت) قایل است، اما نه خارجیت در مقابل ذهنیت بلکه خارجیتی (عینیتی) در ورای دوگانه خارجیت - ذهنیت. از این رو حقیقت وجود (وجود مطلق) در عین حال که هم خارجی است و هم ذهنی، نه خارجی است و نه ذهنی. این طرح، پارادوکسی را که در باب خارجیت (= عینیت) و ذهنیت وجود مطرح است، حل می کند. پارادوکس به این صورت است که ذهنیت در مقابلِ عینیت است، در عین حال خود، عینیت دارد؛ یعنی ذهنیت، عینی است و عینی نیست. حل این پارادوکس با توجه به هستی شناسی ناب سیدحیدر آملی و در نهایت، با نظریه تمایز احاطی ابن ترکه اصفهانی به کمال خود می رسد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 57
تصوف علوی: گفتاری در باب انتساب سلاسل صوفیه به حضرت علی (ع)
نویسنده:
شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در تاریخ اسلام تقریبا همه سلاسل صوفیه بجز یکی که نقشبندیه باشد خود را به مقام ولایت کلیه حضرت علی (ع) منتسب می‌دانند و معتقدند که این رشته ها به واسطه ائمه اطهار به مصدر ولایت علی (ع) می‌رسد. با توجه به اینکه اصرار در این انتساب به خصوص در ایامی که تشیع قدرت و ظهور ظاهری نداشته، مثل دوره سلجوقیان، جهتی جز اظهارات ارادت معنوی و اخذ طریقت از آن حضرت ندارد. این مطلب حتی اگر مورد انکار یا چون و چرای بعضی مورخان هم باشد از نظر ماهوی قابل تامین و توجه است و مقدمه ای است اولا برای بحث در معنای حقیقی تصوف و ارتباط و بلکه اتحاد آن با حقیقت تشیع. ارتباطی که پس از اواخر دوره صفویه به فراموشی سپرده شد. با اینکه خود ظهور سلسله صفویه که در واقع از سلاسل صوفیه است شاهد صدقی است براینکه به محض آنکه تصوف قدرت یافته تشیع را نیز ترویح کرده است. و ثانیا یافتن معنای حقیقی تشیع که در طی تاریخ مغلوب جهات فقهی و کلامی خود گردیده است. در این گفتار هم تصوف علوی توصیف ماهوی می‌شود و هم از جهت تاریخی شواهد صدق این نظر ذکر می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 74
  • تعداد رکورد ها : 722