مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
پدیدارشناسی فهم روش شناسی فهم هرمنوتیک اخلاقی هرمنوتیک اسلامی هرمنوتیک افعال گفتاری هرمنوتیک بتی هرمنوتیک بولتمان هرمنوتیک بی نام هرمنوتیک پساکانتی هرمنوتیک تاریخی هرمنوتیک تدوینی هرمنوتیک تکوینی هرمنوتیک حقوقی هرمنوتیک خاص هرمنوتیک دیلتای هرمنوتیک دینی هرمنوتیک رمانتیک هرمنوتیک روانشناختی هرمنوتیک روش شناختی هرمنوتیک ریکور هرمنوتیک سیاسی هرمنوتیک شلایرماخر هرمنوتیک عام هرمنوتیک عینی گرایانه هرمنوتیک غربی هرمنوتیک فالگیری هرمنوتیک فلسفی هرمنوتیک کانتی هرمنوتیک کلاسیک هرمنوتیک گادامر هرمنوتیک ماقبل فلسفی هرمنوتیک ماقبل کلاسیک هرمنوتیک مدرن هرمنوتیک معاصر هرمنوتیک معرفت‌ شناختی هرمنوتیک نسبی گرایانه هرمنوتیک هابرماس هرمنوتیک هایدگر هرمنوتیک هرش هستی شناسی فهم
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 349
بررسی عینی‌گرایی و نسبی‌گرایی در هرمنوتیک نصرحامد ابوزید و تأثیر آن بر بعضی برداشت‌های تفسیری وی از قرآن
نویسنده:
محمدرضا حاجی اسماعیلی، علی بناییان اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نصر حامد ابوزید دگراندیش مصری که افکارش در مکتب تفسیر ادبی امین الخولی شکل گرفت، سهم وافری برای هرمنوتیک در فهم متن قائل بود. هرمنوتیک دانشی است که نظریه‌های مربوط به فهم را مورد بررسی قرار می‌دهد و دارای دو رویکرد اساسی عینی‌گرا و نسبی‌گراست. ابوزید که در نظریات مکاتب مختلف هرمنوتیک تأمل نموده، کوشیده است تا از میان آن‌ها، به هرمنوتیکی متمایز دست یابد و روش برداشت از قرآن را بر مبنای آن استوار سازد. با مطالعه‌ی دیدگاه‌های ابوزید درمی‌یابیم روش مورد نظر او بیشتر متأثر از هرمنوتیک نسبی‌گرای گادامر است؛ لکن خود مدعی است از هرمنوتیک عینی‌گرای اریک هرش بهره‌مند گردیده است و این‌ گونه، راهی معتدل میان نسبی‌گرایی و عینی‌گرایی برگزیده است. این مقاله ضمن اشاره به مبانی هرمنوتیک ابوزید به تبیین عینی‌گرایی و نسبی‌گرایی هرمنوتیک او می‌پردازد و ضمن بیان مصادیقی از برداشت‌های تفسیری‌اش، چیرگی نسبی‌گرایی در هرمنوتیک او را آشکار می‌سازد. این نسبی‌گرایی از سویی مفسر و مخاطب متن قرآن را از مراد الاهی دور نگاه می‌دارد و از سوی دیگر، باب تأویل‌های ناروا و بدعت را بیش از پیش می‌گشاید. بنابراین هدف این مقاله تبیین نوع رویکرد هرمنوتیک ابوزید و تأثیر این رویکرد در برداشت‌های تفسیری وی و نیز ریشه‌های اندیشه‌ی تفسیری اوست.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر
نویسنده:
محمد اسلم جوادی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به موازات پیچیده شدن زندگی انسانی نماد ها، به ویژه نماد های مکتوب، سیطره و احاطة روزافزونی بر زندگی انسانی پیدا کرده است. از آنجا که نمادها از یک سو، انسان را به جهانی که به میانجی نمادها به بیان درآمده است، فرا میخواند و از سوی دیگر، همواره دال های صریح و فاقد پیچیدگی معنایی نیستند، انسان ها ناگزیر برای راه یافتن به جهان مکنون نمادها، دست به تأویل میزنند. علمِ هرمنوتیک، در یک نگاه، دانشی برای فهمِ نمادهای مکتوب به شمار میآید و میکوشد از طریق کشف قواعد و ضوابطِ درستِ تأویل معانی و مدالیل، نمادها را آشکار نماید. این علم در دستگاه فکری هایدِگر و گادامر، دچار تحول بنیادین شد و به جای «متعلق فهم» خود «فهم» به مسئله و موضوع هرمنوتیک بدل شد. در این نوشتار، در ضمن بررسی اجمالی تحول هرمنوتیک از معرفت شناسی به هستی شناسیِ هایدِگر و گادامر، سعی شده است اجمالی از آرای گادامر به عنوان یکی از برجسته ترین متفکران این عرصه بررسی، تبیین و سپس نقد گردد.
مجلسی و تاویل روایات
نویسنده:
عبدالهادی فقهی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی,
چکیده :
تامل در «بیان»های توضیحی علامه محمدباقر مجلسی ذیل پاره ای از روایات بحارالانوار، حاکی از نص گرایی و پایبندی او به متون احادیث و دوری جستن از تاویلات مخالف ظاهر است. وی مبتنی بر مفاد دسته ای از روایات، بر ضرورت تمسک به نصوص روایی و تسلیم در برابر اخبار، تاکید کرده است و با همین نگرش، در مواضعی از بحار الانوار، در قبال بعضی از تاویل های عالمان پیشین حساسیت نشان داده و از این رو، گاه به نقد آنها پرداخته است؛ بر این اساس، در مواردی، برای پرهیز از نسبت دادن روایتی معتبر به ضعف و سستی ـ علی رغم ملاحظه مشکلی مفهومی در آن ـ به مخفی بودن جهت صدور روایت تصریح کرده و خود به بیان احتمالاتی در این باره پرداخته و در حقیقت از این رهگذر، از ورود به حوزه طرد و انکار روایات اجتناب ورزیده است؛ جالب اینکه مولف بحار الانوار، به ذو وجوه بودن و بطن داشتن و عدم امکان فهم همه سخنان معصومان (ع) معتقد است و التزام به این باورهای خطیر را منافی اعتقاد به لزوم احتراز از تاویلات مخالف ظاهر نمی شناسد. مجلسی در عین حال، در حوزه ای تنگ و کم دامنه، طبعا منطبق با دیدگاه های کلامی مورد قبول خود یا ملهم از پاره ای دیگر از روایات، عملا به تاویل و توجیه روایات روی آورده و از این طریق، ضمنا پرده ای از نگرش اجتهادی خویش را در شرح، قبول یا رد روایات بحار الانوار آشکار ساخته است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 99
استعاره و علم تجربی
نویسنده:
حسین شیخ رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در این نوشته پس از بررسی مختصری در باب وجوه مختلف پدیده استعاره و مروری کوتاه بر سیر تحول این مفهوم، به دو رویکرد قرن بیستمی به استعاره (متعلق به بلک و دیویدسن) اشاره خواهد شد. آن گاه به بررسی نقش استعاره در فلسفه علم می پردازیم. ابتدا نشان خواهیم داد که استعاره چگونه نقش پر کردن خلاءهای زبانی علم را بر عهده دارد: زبان علم بدون استعاره نمی تواند هم پای محتوای رو به توسعه آن پیش رود. آن گاه به مقوله مهم تر جایگاه استعاره در توسعه نظریه های علمی و نقش استعاره در پیشرفت علم خواهیم پرداخت. استدلال اصلی این نوشته آن است که نه الگوی بلک و نه الگوی دیویدسن نمی توانند به تنهایی از عهده نشان دادن نقش استعاره در علم برآیند. پیشنهاد نگارنده آن است که تلفیقی از این دو دیدگاه لازم است تا بتوان دو مرحله مهم پیشرفت علم را توضیح داد. الگوی دیویدسن برای توضیح نقش راهنما و سرنخ بودن استعاره مناسب است و الگوی بلک برای توضیح نقش شناختی استعاره در علم کارآمد خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
تخیل در اندیشۀ ریکور و ملاصدرا
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا، سیده اکرم برکاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش موثر تخیل به ویژه در حوزه معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزه هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفه تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفاده بسیار کرده است. بدین سبب، مساله زبان در اندیشه وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشه ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشه ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیما به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 94
پرسش از حقیقت انسان، مطالعه تطبیقی در آراء محی الدین ابن عربی و مارتین هایدگر
نویسنده:
علی اصغر مصلح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محی الدین ابن عربی ومارتین هایدگر دو پایه اصلی این پژوهشند. ابن عربی به عنوان نماینده سنت عرفان اسلامی ، پرنفوذترین عارف و حکیم اسلامی از قرن هفتم هجری به بعد بوده و تاثیر و نفوذی عظیم در تفکر و فرهنگ اسلامی ، بخصوص در ایران داشته است .هایدگر به عنوان نماینده تفکر معاصر پرنفوذترین متفکر قرن بیستم است که بیش از هر متفکری در فهم و نقد تفکر جدید سهم داشته و افقهای کاملا جدیدی به روی انسان معاصر گشوده است .در این پژوهش (( پرسش از حقیقت انسان )) به عنوان پرسش اصلی ، نقش رشته راهنما برای ورود به اندیشه های دو متفکر و تحقیق در آراء آنها را ایفا نموده است . ترجیح موضوع(( حقیقت انسان )) بر سایر موضوعات از آن جهت است که با این موضوع مجال برای ورود در عرصه های وسیعی از تفکر ، از جمله مسایل انضمامی تر انسان معاصر فراهم می گردد. محقق به مدد این پرسش کوشیده است امکان هم سخنی دو متفکر و تقریب آراء آنها را بررسی کند. این پرسش در مجموعه آثار دو متفکر نقشی بنیادی دارد و علاوه بر آن می تواند در فهم تفکر معاصر راهگشا باشد . این پژوهش را از دو وجهه نظر می توان مورد توجه قرار داد:1. بررسی امکان گفتگوی نمایندگانی از دو فرهنگ در باب مسئله ای از مسایل انسان معاصر. 2. بررسی امکان مشارکت نماینده یک سنت فکری مربوط به دوران غیر مدرن در پاسخ دادن به پرسشی اساسی در عالم معاصر. پرسشهای تحقیق در ذیل همین دو وجهه نظر قابل طرحند: 1. آیا می توان انتضار گفتگوی ثمر بخشی بین نمایندگان دو سنت در باب حقیقت انسان داشت؟ 2. آیا استمداد از مکتب ابن عربی برای پاسخ گفتن بهمسایل انسان معاصر وجهی دارد؟ فرضیه تحقیق در ابتدا پاسخ مثبت و قاطع به این دو پرسش بود . اما در ضمن تحقیق این پاسخ تعدیل شد و توجه بیشتر به جوانب اندیشه های دو متفکر و تفسیرهای متفاوت از آنها، بخصوص در مورد هایدگر، تحقیق را به این نتیجه سوق داد که این خصوصیت ذاتی دو تفکر است که امکان تفسیرها و برداشتهای متنوع از آنها را فراهم نموده است . در عین حال به نظر می رسد که :1. امکان گفتگوی بین دو سنت وجود دارد و نمایندگان دو سنت می توانند این گفتگو را بسط و گسترش دهند. 2. آثار ابن عربی و شارحانش برای ورود به عرصه پرسشهای بنیادی انسن معاصر قابلیتی بیش از آنچه تا کنون ظاهر شده دارد. در این پژوهش محقق به روش تحلیل محتوا آثار و متون دو متفکر و شارحان آنها را مورد بررسی قرار داده و کوشش نموده با توجه به اقتضائات تاریخی و شرایط فکری آنها پاسخهای دو متفکر به (( پرسش از حقیقت انسان )) را استخراج کند. سپس بر اساس کلیت طرح دو متفکر، به روش هرمنوتیکامکان گفتگو و هم سخنی دو متفکر را بررسی کند. در فصولی که امکان تقریب آراء و الیف اندیشه ها و یافتن افقهای مشترک مورد تامل بوده ، بطور طبیعی نقش محقق و برداشتهای وی بیشتر شده و تاویل متن به عنوان روش غالب در آمده است . دراین گام تجربه متفکران ایرانی در تقریب اندیشه ها و همچنین روش مقارنه و تطبیق بین هایدگر و حکمای شرق، بخصوص آن گونه که بین هایدگر و لائوتسه در ژاپن صورت گرفته مورد توجه قرار گرفته است .
تبیین ابعاد وجودی و هستی‎شناختی فهم از منظر مارتین هایدگر
نویسنده:
محمدحسین ایراندوست
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر (Martin Heidegger) متولد 26 سپتامبر 1889، نخستین کسی بود که پرچم «هرمنوتیک فلسفی» را در اوایل قرن بیستم در قلمرو هرمنوتیک به اهتزاز درآورد. وی تغییری مهم در مسیر دانش هرمنوتیک به وجود آورده و هرمنوتیک را از حوزه معرفت شناسی به قلمرو هستی‏شناسی ارتقاء داد. هرمنوتیک، دانشی است که به «فرایند فهم» می‌پردازد و چگونگی فهم پدیده‌های گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری را بررسی می‌کند. اما هایدگر، به جای تلاش برای روش‌مندسازی شیوه ی فهم، به بحث از ماهیت فهم روی آورد. وی با تکیه بر محوریت مخاطب، در صدد اثبات این نکته بود که چیزی به نام «فهم نهایی» و مؤلفه‌ای تحت عنوان «نیت مؤلف» مطرح نیست. بلکه فهم، چیزی است که در اندیشه ی مفسر نقش می‌بندد. فهم مخاطبان متن، ریشه در زمانه، جامعه، فرهنگ و تربیت او دارد بطوریکه آنان نمی‌توانند بیرون از این دایره بیندیشند و بفهمند. به باور هایدگر با تحلیل ماهیت فهم، به تبیین شرایط وجودی و هستی‎شناختی حصول فهم می توان دست یافت در واقع، فهم به نظر هایدگر از ویژگی های اصیل دازاین (وجود در آنجا) و آن را ساختار اساسی جدایی ناپذیر هستی در جهان می داند و فهم را مقوم و نحوه ی وجود هستی انسان می داند. هرمنیوتیک هایدگر بر جنبه عملی فهم تاکید می کند و برای آن ابعاد وجودی و هستی شناختی قائل است. این مقاله درصدد است تا به این سئوال پاسخ دهد که ابعاد وجودی و هستی‎شناختی فهم از منظر مارتین هایدگر چیست؟
صفحات :
از صفحه 77 تا 94
بررسی و نقد مبانی معرفت شناختی رویکرد ارزشیابی کیفی در آموزش از منظر معرفت شناختی علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فخرالسادات مرعشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزشیابی کیفی مقوله ای نو است که اکنون در پژوهشهای آموزشی مطرح می باشد لذا ضرورت دارد زیر بنای فلسفی هر ایده نویی رامورد کندو کار و بررسی قرار داد. تا در سیر اجرایی موفقیت آن تضمین گردد.هدف این پژوهش بررسی نقد مبانی معرفت شناختی ارزشیابی کیفی بر اساس معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)به عنوان یک فیلسوف اسلامی می باشد.دراین پژوهش ارزشیابی کیفی به عنوان یک ارزشیابی مطرح در جهان امروزی معرفی گردیده و مطالبی حاوی عناوین و تعاریف آن ، جنبه های فلسفی و نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با روش های کمی ارائه شده است.توجه به جنبه های فلسفی ارزشیابی از آن جا نشأت می یابدکه ارزش یابی آموخته ها با برخی مقوله های فلسفی چون معرفت شناسی در پیوند و ارتباط است. لذا در پژوهش حاضربا استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، سه دیدگاه ، فلسفی زیر بنایی معرفت شناسی که ارزشیابی کیفی بر آن ابتناء دارد و از پارادایم های تحقیق محسوب می شوند مورد واکاوی قرار گرفته است. این سه پارادایم تحقیق عبارتند از : پارادایم تفسیری ، نظریه انتقادی و پسا ساختارگرایی . سپس مبانی معرفت شناسی مبتنی بر این سه پارادایم تحقیق در سه مولفه ماهیت شناخت ، روش شناخت و معیار شناخت تبیین گردیده درنهایت از منظر معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)بر اساس سه مولفه پیشین بررسی شده است. در راستای نقد و بررسی پارادایم های کیفی از منظر معرفت شناسی علامه طباطبایی می توان بیان نمود که ایشان با تفکیکامور حقیقی از امور اعتباری، آنچه را که پارادایم های کیفی در رابطه با مسائل اجتماعی ، سیاسی ، علمی ، فرهنگی و شرایط خاص محلی و ... مطرح می نمایند در زمره ادراکات اعتباری قرار می دهند. علامه طباطبایی ادراکات اعتباری را به دو دسته ، اعتباریات عام و اعتباریات خاص تقسیم می کند،سپس در دسته اعتباریات خاص ، اعتباریات پیش از اجتماع و اعتباریات پس از اجتماع را قرار می دهد . بر این اساس ایشان تغییرات اجتماعی و تحولات جهانی را بر اساس مقتضیات زمانی ، پیشرفت و نوآوری علوم می پذیرند.لذا پژوهشهای علمی و آموزشی از جمله ارزشیابی کیفی در رسته ادراکات اعتباری پس از اجتماع قرار می گیرد. بنابراین با توجه به عنایت و هدف اصلی تعلیم و تربیت که همانا فعلیت یافتن قوای انسان کامل و تخلق به اخلاق الهی است می توان ارزشیابی کیفی را در عرصه های پژوهشی و علمی مد نظر قرار داد .
تأملی در آرای هرمنوتیک هایدگر و گادامر
نویسنده:
مریم پهلوان، سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در میان نظریه پردازان علم هرمنوتیک، هایدگر و گادامر از جایگاهی ویژه برخوردارند. اهمیت آنان به جهت پایه گذاری هرمنوتیک فلسفی، طرح مبانی ای کاملا متفاوت در تاریخ این علم و ایجاد تحولی عظیم در روند آن می باشد. آنان با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها، حلقه فهم، زبان و تاریخ مندی، و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آن ها، فصلی نو در این علم گشودند. اگر چه برخی از این مفاهیم در هرمنوتیک پیش فلسفی نیز مطرح بودند اما آنها به جهت گسستگی و عدم قرارگیری صحیح در ساختاری منسجم، کاربرد و استحکامی این چنین نداشتند. این که هایدگر و گادامر نقاط عطفی در تاریخ هرمنوتیک به حساب می آیند، کاستی هایی نیز در آرای آنان به چشم می خورد. از جمله این کاستی ها می توان به عدم ارایه ملاک و چارچوبی روشن برای دست یابی به حقیقت و انطباق فهم ها با آن، نسبی گرایی، محور قرار دادن ذهن بشری و واحد نینگاشتن حقیقت اشاره نمود. این نوشتار بر آن است تا به طرح اجمالی این آرا و نقد و بررسی کاستی های آن بپردازد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
مبانی و لوازم دیدگاه علامه مجلسی درباره حیات پس از مرگ
نویسنده:
جعفر اصفهانی، رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به رویکرد دینی علامه مجلسی در پرداختن به حیات پس از مرگ، اصول و مبانی وی در این رابطه نیز متناسب با این رویکرد و برخاسته از منابع دینی است که یا به آنها تصریح کرده و یا می توان آنها را از توصیفاتی که از حیات پس از مرگ ارائه داده، استخراج کرد. این اصول مشتمل است بر اصول خداشناختی، جهان شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی، که می توان آنها را در قالب دوازده اصل ارائه کرد. این اصول درباره علوم وحیانی، حقیقت علم، حجیت ظواهر، موهوم بودن مکان و تابعیت آن از متمکن، اصالت توامان روح و جسم، خلق از عدم و حدوث عالم، ابتناء قواعد فلسفه بر توهم، عدم اختلاف نشئات، محوریت پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام در حوادث قیامت، مرگ ارواح و قبول ابهام به جای تاویل آیات مربوط به جزئیات تصویر معاد می باشند. از دیدگاه علامه مجلسی، درباره معاد می توان لوازمی چون اصالت خداوند و سنخیت دنیا و آخرت را نتیجه گرفت.
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
  • تعداد رکورد ها : 349