جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 623
بررسی تطبیقی امکان و چگونگی شناخت خداوند از دیدگاه ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی سخنگو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهانسان در طول تاریخ ناگزیر از پرسش‌های هستی‌شناسانه از خود و جهان بوده است. در رأس این سوالات پرسش از خالق خویش می‌باشد که هیچگاه از انسان جدایی ندارد و انسان را در ساحت تذکر، به تفکر در خویش و خالق خویشتن دعوت می‌کند. پرسش از وجود خداوند و چگونگی شناخت او، کانون مسائل فلسفی در عالم اسلام است و در این میان بنیان‌گذاران سه مکتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در نسبت با نظام معرفتی خویش نظریات مختلفی درباره شناخت خداوند ارائه داده‌اند. ابن‌سینا فیلسوفی است که بین فلسفه، عرفان، مقام کشف یک شئ و مقام داوری یک شئ تمایز قائل می‌شود و آنها را با یکدیگر خلط نمی‌کند لذا در حوزه علم حصولی و در نسبت با تعریف علم، شناخت خداوند را محدود به شناخت آثار و لوازم واجب تعالی می‌داند و از نظر وی شناخت حقیقت واجب‌تعالی ممکن نیست. ابن‌سینا در مقام عرفان و کشف، شهود و معرفت خداوند را ممکن می‌داند و سرّ و باطن عارف را محل اشراقات حق بیان می‌کند. شیخ اشراق حقیقت علم را از سنخ مشاهده می‌داند و در نسبت با این تعریف و نظام نوری خویش، قائل به شهود قلبی خداوند و شناخت او است. از نظر وی، اگر چه شهود خداوند دارای مراتب است اما شهود اکتناهی خداوند ممکن نیست. در این میان ملاصدرا معتقد است که خداوند را تمام موجودات به نحو بسیط درک می‌کنند اما انسان علاوه بر علم بسیط، دارای علم مرکب به خداوند نیز می‌باشد. از نظر صدرالمتالهین علم مرکب به خداوند از طریق شهود یا تعقل به دست می‌آید و تنها علم مرکب به خداوند ملاک تکلیف است. ملاصدرا هم‌چنین شهود اکتناهی واجب تعالی را برای انسان ممکن نمی‌داند. روش این پژوهش به صورت کتابخانه‌ای و از نوع تحلیلی و توصیفی است.
انتقاد سهروردی از مشائیان مسلمان
نویسنده:
ماجد فخری؛ مترجم: ملیحه کرباسیان
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
انتقاد سهروردی از مشائیان مسلمان
نویسنده:
ماجد فخری, ترجمه: فاطمه فنا
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی سعادت و راه رسیدن به آن از دیدگاه فارابی و سهروردی
نویسنده:
مهرنوش ویسمرادیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محور اصلی این نوشتار بررسی تطبیقی مسئله سعادت از دیدگاه دو فیلسوف مسلمان فارابی و سهروردی می باشد فارابی و سهروردی به عنوان دو اندیشمند مسلمان، سعادت را بالاترین لذت در دراز مدت می دانند و اراده به معنای اختیار ، قوه ی ناطقه ی نظری و فطرت مشترک را شرط لازم سعادت نه شرط کافی سعادت معرفی کرده اند و از نظر هر دو فیلسوف سعادت به عنوان امری مشکک بالاترین مرتبه ی قرب به خداست و همین امر موید تاثیر آنان از متون دینی می باشد.فارابی و سهروردی در بحث از سعادت براساس شناخت انسان عمل می کنند با این تفاوت که فارابی در بحث کاملا ً بر سنت مشایی قرار دارد و انسان را ظهور و بروز عقلانیت می داند حال آنکه سهروردی حکیمی اشراقی، است لذا از نظر او انسان از عالم اشراق و ایمان به عالم مادی سیر می کند و روح او که جوهر مجرد است از عالم غیب برای شناخت تفصیلی به عالم محسوس نزول کرده است و برای رهایی از عالم ماده باید به مرحله ی شهود برسد که تنها به واسطه ی سیر و سلوک و ریاضت حاصل می شود.تفاوت دیگر میان این دو فیلسوف در مورد انسان این است که انسان فارابی ، انسان اجتماعی است که برای رسیدن به سعادت به عنوان خیر مطلق با سایر اعضاء تعاون و همکاری دارد و امکان کسب فضایل و راههای رسیدن به سعادت حقیقی در مدینه ی فاضله هموار می باشد در حالی که در مدینه های غیر فاضله سعادت، غیر حقیقی یا پنداری می باشد. اما انسان سهروردی، سالک فردی است که با تزکیه و تهذیب و ترک لذات دنیوی می خواهد به مرحله ی شهود رسیده و از تعلقات مادی رهایی یافته و به مقام قرب الهی و لاهوتی برسد.
تصور و تصدیق از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
عسکرى سلیمانى امیرى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش منطق متشكل از دو بخش است: مباحث مربوط به تصورات (تعريف ها) و مباحث مربوط به تصديقات (استدلال ها). كار اين دانش تبيين روش رسيدن به تصورات مجهول در باب تصور و رسيدن به تصديقات مجهول در باب تصديقات است. عنوان جامع تصورات و تصديقات، علم حصولى است و از اين رو، منطق دانان در مدخل منطق، غالبا علم حصولى را به تصور و تصديق تقسيم كرده اند، اما برخى از آنان علم حصولى را تنها به دو نوع تصور تقسيم نموده اند: يكى تصورى كه در تقسيم قبلى با تصور يكى است و ديگرى تصورى كه در تقسيم قبلى برابر است با تصديق. اگرچه بيش تر منطق دانان تقسيم اول را برگزيده اند، ولى عده اى نيز به تقسيم دوم روى آورده و گويا مى پنداشته اند كه اين دو تقسيم با هم تخالفى دارند. اين در حالى است كه تعدادى از آنان هر دو تقسيم را مطرح كرده اند.
حقیقت جسم در فلسفه ی شیخ اشراق و صدرالمتألهین
نویسنده:
مریم عاطفی، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان مسلمان عموماً در باب چیستی جسم و احکام کلی اجسام سخن رانده اند که در نتیجه ی آن ادبیات فلسفی گسترده ای در باب تعریف جسم، بساطت یا ترکیب ذهنی و خارجی آن، تمایزات اساسی اجسام با موجودات غیرمادی، ویژگی های مشترک اجسام و ... شکل گرفته است. در این میان دو فیلسوف نامی ایران، شیخ اشراق و صدرالدین شیرازی، از آن رو که هر یک مؤسس مکتب فلسفی نوظهوری بودند، دست به نوآوری زدند و دیدگاه های جدیدی را در این باب – که از جهات مختلفی با دیدگاه اسلاف مشائی آنان تفاوت داشت - ارائه کردند. در این مقاله، از انبوه مسایل قابل طرح به تبیین و مقایسه ی دو مسأله ی اساسی یعنی چیستیِ (ماهیت و حقیقت) جسم و کمال اجسام (به ویژه از جهت علم و حیات) در دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته می شود. ضمن بررسیِ مراحلِ مختلفِ ارائه ی دیدگاه های این دو فیلسوف، نتیجه می گیریم که تفاوت های بنیادین میان این دو دیدگاه وجود دارد به گونه ای که در حکمت اشراقی به مرزبندی جدی عالم اجسام با عوالم بالاتر می انجامد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 167
بررسی تطبیقی فرشته شناسی از دیدگاه سهروردی و آکویناس
نویسنده:
زهرا دبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرشته‌شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده‌ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همّت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه‌ی متدین همواره درصدد ارائه‌ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده، و ضرورت وجودشان را توجیه کرده‌اند.پایان‌نامه‌ی حاضر که بررسی تطبیقی فرشته‌شناسی از دیدگاه سهروردی حکیم برجسته‌ی مسلمان و توماس فیلسوف بزرگ مسیحی قرون وسطی است، با به بحث گذاشتن مسائلی از قبیل راه‌های اثبات فرشتگان، اوصاف و اقسام و کارکرد و تعداد و نحوه‌ی پیدایش ایشان، چگونگی نسبتشان با انسان و تعیین فراتری یا فروتری آنان، با روشی توصیفی- تحلیلی به مقایسه‌ی دو نظام فلسفی- ایمانی مذکور پرداخته و در خلال مباحث، بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزیده و بلکه نزدیکیشان را آشکار ساخته است.از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روش استدلال بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت و وظایف ایشان، رابطه‌ی آنان با انسان و قول به کثرت غیر قابل شمارشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه‌ی دسته بندی آنان، نحوه‌ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان، مسئله‌ی وحدت یا تباین نوعیشان هم چنین برتری فرشته یا انسان می‌باشد که امید است راه را برای کنکاش‌های ذهنی عمیق‌تر و بررسی مقایسه‌ای دیگر، گشوده باشد.
بررسی تطبیقی رئیس مدینه فاضله از دیدگاه افلاطون و سهروردی
نویسنده:
بشارت شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه حکومتی آرمانی که عدالت و سعادت را برای شهروندان خود به ارمغان آورد و در آن حکومت اثری از ظلم نباشد، از دیرباز دغدغه فکری بسیاری از فیلسوفان بوده است. جامعه‌ای که چنین حکومتی داشته باشد، عموماً آرمانشهر خوانده می‌شود. بی‌گمان، کیستیِ حاکم آرمانشهر مسأله اصلی یا دست‌کم یکی از مسأله‌های اصلی در چنین حکومتی است. در این پایان‌نامه پژوهشگر می‌کوشد همین مسأله (حاکم آرمانشهر) را از دیدگاه دو فیلسوف یعنی افلاطون و سهروردی واکاود.افلاطون معتقد است که تنها فیلسوف باید حاکم باشد، و یا حاکم به تحصیل عمیق فلسفه و حکمت بپردازد؛ یعنی دانایی (اعم از علم به حقایق و آراستگی به فضایل) و قدرت در یک نفر جمع باشد، در غیر این صورت آرمانشهر تحقق نخواهد یافت. دانایی، بنیاد برقراری عدالت در نفس و جامعه‌ است، و عدالتِ نفس و جامعه موجب سعادت هر دوی آنهاست. سهروردی نیز بر این باور است که حکیم، حاکم باطنی عالم است و همو شایسته فرمانروایی سیاسی. حکیم دانایی اصیل خود را از راه ریاضات نفسانی به دست می‌آورد؛ به دیگر سخن، نفس در اثر ریاضات به مرحله‌ای می‌رسد که آمادگی اشراق از انوار الهی را پیدا می‌کند و بدین سان به حقایق امور آشنا می‌گردد.بنابراین هر دو فیلسوف در این نکته متفقند که حاکم آرمانشهر باید فردی باشد که دانایی و قدرت را توأمان با هم داشته باشد، وگرنه آرمانشهر تحقق نخواهد یافت. نتیجه حاکمیت فیلسوف یا حکیم از دید هر دو متفکر سعادت جامعه است.
بررسی تطبیقی نفس در حکمت اشراقی سهروردی و حکمت متعالیه ی ملاصدرا
نویسنده:
محمد گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:من کیستم؟! حقیقت من چیست؟! از کجا آمده ام؟! آمدنم بهر چه بود؟! به کجا می روم؟! این دست پرسش ها، پرسش‌هایی بنیادین است کههمواره ذهن پرسشگر آدمی را به خود مشغول داشته اند. از این رو فلاسفه تلاش نموده‌اند تا به این پرسش‌های بنیادین پاسخی درخور و مناسب دهند. رگه های آغازین پرداختن جدّی به مسأله‌ی نفس، به فلاسفه یونان باستان، همچون فیثاغورث بر می‌گردد. سپس این مسأله در زمانه ی سقراط و ‌افلاطون و ارسطو به شکلی نظام‌مند با عمق بیشتری پی گرفته شد. فلاسفه ی اسلامی نیز با توجه به تأکید اسلام بر " شناخت نفس" به طور عالمانه ای به آن پرداختند. فارابی،ابن سینا، فخر رازی وخواجه طوسی از جمله فلاسفه بزرگی اند که درباره ی نفس و حقیقت آن اندیشیده اند، نظر داده اند و برغنای علم النفس فلسفی افزوده اند؛ این جریان نفس شناسی استمرار یافت تا اینکه در حکمت اشراقی و حکمت متعالیه، رویکرد نوینی به خود گرفت. سهروردی بر اساس نظام نوری فلسفی خویش، تبیین نوینی از نفس و حقیقت آن عرضه نمود. ملاصدرا نیز برمبنای حکمت صدرائی با تکیه بر آرای حکمای الهی، طرحی نو در انداخت؛ به گونه ای که بنابر ادعای خودش، دو جریان افلاطونیان و ارسطوئیان را به هم پیوند داد. این پژوهش تحت عنوان " بررسی تطبیقی نفس در حکمت اشراقی سهروردی و حکمت متعالیه ی ملاصدرا " با نگاهی تحلیلی – تطبیقی به مباحثی همچون تعریف و ماهیت نفس، قوای نفس، انواع نفس، اثبات وجود نفس، اثبات تجرّد نفس، حدوث یا قدم نفس و جاودانگی نفس در دو حکمت اشراقی و صدرائی می پردازد و با نظری گذرا به پیشینه‌ی علم النفس فلسفی، شباهت‌ها وتفاوت های این دو دیدگاه را بیان و تبیین می نماید. آنچه از این تحقیق به دست می آید آن است که این دو فیلسوف با تکیه بر آرای حکمای الهی و نقد و بررسی آنان، علم النفس فلسفی نوینی به حوزه فلسفه‌ی اسلامی عرضه نموده‌اند، که با وجود تفاوت‌هایبنیادین، دارای شباهت‌های بسیاری نیز می باشند.کلید واژه‌ها: شیخ اشراق، صدرالمتألهین، علم النفس، انواع نفس، قوای نفس، تجرّد نفس، حدوث یا قدم نفس، جاودانگی نفس
حکمت مشرقی ابن سینا و حکمت اشراقی سهروردی
نویسنده:
انشااله رحمتی، فاطمه سنقرکلایه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
می دانیم که نسبت میان حکمت مشاء و حکمت اشراق، یکی از بحث های مهم فلسفه اسلامی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به تعریف دو حکمت مذکور پرداخته و سپس آثاری که حاوی حکمت مشرقی در میان تالیفات ابن سیناست و نیز توضیحاتی راجع به رساله های تمثیلی سهروردی آورده می شود. پس از آن یازده مورد از وجوه اشتراک این نوع تألیفات بیان می شود که از مهم ترین موارد میان این نوع آثار دو فیلسوف، می توان کاربرد زبان تمثیل، بررسی و شناساندن نفس و قوای آن، استفاده از رمز پرنده در اکثر این رسائل و ... را نام برد. در نهایت به این نتیجه می رسیم که ابن سینا یک و نیم قرن پیش از سهروردی و همچو وی دارای تجربه عرفانی و یا حکمت مشرقی بوده و نیز یکی از رساله های تمثیلی وی، نقطه آغازین نگارش آثاری از این نوع توسط سهروردی بوده است. بنابراین نمی توان ابن سینا را فیلسوفی صرفا مشائی و ناآگاه از حقایق عرفانی دانست.
صفحات :
از صفحه 15 تا 40
  • تعداد رکورد ها : 623