جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1576
ارزیابی و نقد نظریه غایتمندی جهان از دیدگاه شارحان صدرایی و مکتب تفکیک
نویسنده:
نوروز پرندوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکیاز مباحث مهم ، در فلسفه اسلامی، بحث غایتمندی جهان است . درعصر ما گروهی از اندیشمندان مسلمانکه پیروان مکتب تفکیک نامیده می شوند ، مسأله علیت را ، آن گونه کهفیلسوفان تحلیل می کنند، نمی پذیرند. این رساله در صدد آن است که مسأله غایتمندی جهان از نظر شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک را بررسی نماید . اهمیت موضوع به این خاطر است که نوع نگرش به اصل غایتمندی نقش مهمی در مبانی فکری و رفتاری انسان دارد. شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک هر دو ،اصل غایتمندی و حاکمیت علت غایی را بر کل جهان هستی پذیرفته اند . ولی در عین حالبا هم اختلاف نظر دارند .
جوهر از دیدگاه ارسطو و ابن‌سینا
نویسنده:
احمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در پی آن است تا با مطالعه جوهر – که یک از مهمترین مسایل فلسفه مشایی است – در فلسفه های ارسطو و ابن سینا، جنبه های اساسی تفاوت مابعدالطبیعه های این دو فیلسوف را نشان دهد. ارسطو هم مانند افلاطون، موجود حقیقی را اوسیا می نامد؛ اما آنچه او از اوسیا در ذهن دارد با مثال افلاطونی متفاوت است. از نظر ارسطو، اوسیا، موجودی عینی، یک "این" و قابل اشاره است. جوهر واقعی در نظر ارسطو، موجودی است که در هویت خود مستقل است؛ یعنی چه در وجود و چه در تعریف به موجود دیگری وابسته نیست. هستی واقعی، واقعیت فردی انضمامی است که بالفعل موضوع واقع می شود و خود در هیچ موضوعی نخواهد بود. ارسطو، موجود بودن را همان فعلیت داشتن می داند و برای موجود بودن، اجتماع اجزای ماهیت را شرط لازم و کافی قلمداد می کند. اما از نظر ابن سینا، برای تحقق یک شیء، صرفاً اجتماع اجزای ماهیت آن کافی نیست بلکه اشیا در لایه ای عمیق تر از حقیقتشان که همانا لایه باطنی و وجودی آنهاست، به علت خود وابسته اند. این دقیقاً همان نوآوری فلسفی بود که فلاسفه مسلمان با طرح مساله تمایز مابعدالطبیعی وجود و ماهیت و عروض وجود بر ماهیت ارائه کردند. از نظر ایشان، وجود، واقعاً از ماهیت متمایز است و بر آن عارض می شود. در سنت تفکر فلسفی بعد از فارابی و ابن سینا، گفتمان وجود، جای گفتمان جوهر را می گیرد؛ چرا که در فلسفه ارسطو، موجود، به جوهر و عرض تقسیم می شود و نیز موجود به معنای اولی و نخستین، بر جوهر حمل می شود و به معنای ثانوی بر اعراض. اما در فلسفه ابن سینا، موجود به واجب و ممکن تقسیم می شود و تنها موجودات ممکن دارای دو جنبه واقعی ماهیت و وجودند و این ماهیت ممکنات است که اگر در موضوعی وجود داشته باشد، عرض است و اگر در موضوعی وجود نیابد، جوهر.
تاثیر آرای فلسفی شهید مطهری در اندیشه‏‏ های تربیتی و حقوقی ایشان
نویسنده:
مهدی نیک بین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر یک پژوهش میان رشته‌ای به شیوه تحلیلی و کتابخانه‌ای است که با رویکرد فلسفی، مباحث تربیتی و حقوقی را در اندیشه استاد مطهری مورد واکاوی قرار می‌دهد و هدف اصلی آن بررسی تاثیر نظرات فلسفی استاد، در شکل گیری و نضج اندیشه‌های ایشان در آن دو عرصه است. ازین روی مسأله اصلی پژوهش حاضر این خواهد بود که چگونه نظرات فلسفی در اندیشه‏ی تربیتی و حقوقی شهید مطهری، اشراب شده است. کلیدواژه‌ها: شهید مطهری، حقوق، تربیت، فلسفه
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
دلایل تجربی وجود روح در قرآن و مطالعات الهیاتی نوین
نویسنده:
فرزانه عباسپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل مهم اعتقادی معاد منوط به اثبات حقیقتی غیر مادی در وجود انسان است. پژوهش حاضر در نظر دارد با استناد به دلایل تجربی وجود این بعد غیر مادی را مورد بررسی قرار دهد. به این منظور وجود این بعد را از نظر دین و علم مورد کنکاش قرار داده ایم. بدین ترتیب که ابتدا دلایل تجربی وجود روح را درقرآن و سپس مطالعات فرا روان شناسی مورد بررسی قرار داده ایم. با مراجعه به آیات قرآن ، دلایل تجربی را در قصه های قرآنی مشاهده خواهیم کرد و از طرف دیگر در مطالعات فرا روان شناسی به تجارب نزدیک به مرگ برخواهیم خورد. در پایان به این نتیجه می‌رسیم که بر خلاف قرآن علم برای اثبات امور غیر مادی مانند روح راه طولانی را در پیش دارد.
مقایسه‌ی دیدگاه فخررازی و ملاصدرا درباره‌ی تکون قوای نفس ناطقه
نویسنده:
ماهرخ‌سادات پورهاشم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به اهمیتی که بحث نفس در فلسفه داشته و دارد، فیلسوفان بسیاری در طول تاریخ تفکر بشری بخشی از همّ خود را مصروف آن داشته‌اند. در میان مسلمانان نیز عموم حکما از اهمیت آن غافل نبوده‌اند حتی متکلمین مسلمان هم به ضرورت طرح آن جهت دفاع از آموزه‌های دینی اذعان داشته‌اند. علاوه بر این مسئله‌ی نفس به گونه‌ای حوزه‌های دیگر، نظیر زیست‌شناسی و روانشناسی را هم از خود متأثر نموده است. این حوزه‌ها که حوزه‌های تجربی هستند بیشتر از آنکه بخواهند در حقیقت و بیان ماهیت نفس سخن بگویند در جستجوی تبیین افعالی هستند که مستند به وجود نفس است. اما فلاسفه و متکلمین در تلاش برای بیان ماهیت و حقیقت نفس و نحوه‌ی تکون آن به بحث پرداخته‌اند. و نتیجتاً آن را جوهر مجردی یافته‌اند که در مقام فعل از قوا و آلاتی بهره می‌برد. و ما در این رساله سعی نموده‌ایم تا تلاش دو اندیشمند مسلمان، که یکی حکیم پرآوازده و دیگری متکلم نامداری است، را در تبیین این مسئله به تصویر کشید و در ضمن آن نشان دهیم که چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میانشان وجود دارد. حاصل این تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا در باب نفس و قوای آن مطالب بیشتری را نسبت به فخررازی ارائه نموده است و نیز پاره‌ای از مباحث وجود دارند که اغلب، فخررازی آنها را به دلایل تجربی اسناد داده است که از مجموع این نظریات می‌توان به دلایل ضعف یا قوت بیانات هر یک از آنها و نیز به چگونگی پیدایش و ارتباط نفس و بدن از آغاز تا رسیدن به سر منزل مقصود پی برد.
تحلیلی بر نظریه مدل و ملاحظاتی درباره مبادی و نتایج فلسفی آن
نویسنده:
مسعود ایثاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی مدل یک نظریه‌ی منطقی سمانتیکی با هدف ارائه‌ی شیوه‌ی تفکر قیاسی سازگار از طریق رهیافت فرازبانی است. این نظریه مبتنی بر مفهوم تعبیرپذیری زبان است و به تبع آن ریشه در سنت و دیدگاه مدل‌انگارانه دارد که به روایت هینتیکا در اواخر قرن نوزدهم با هیلبرت آغاز شده است. این دیدگاه، به‌رغم مخالفت‌های سرسختانه‌ی یونیورسالیست‌های پیرو فرگه، در نیمه‌ی نخست قرن بیستم در مکتب لوف-ورشو بالیده و در میانه‌ی این قرن به‌دست تارسکی در قالب نظریه‌ی مدل به بار نشسته است. مفهوم تعبیرپذیری زبان به همراه مفهوم سازگاری به‌ویژه در ارتباط با مفهوم سمانتیکی صدق، که همگی زمینه‌ساز مجادلات پیچیده‌ی فلسفی‌اند، نظریه‌ی مدل را به فلسفه پیوند می‌دهند و طبعا دو پرسش را پیش می‌کشند: اول آنکه از منظر فلسفی کدام مبادی از این نظریه پشتیبانی می‌کنند و دیگر آنکه باز هم از همین منظر چه نتایجی بر این نظریه مترتب است.متن حاضر نخست کوششی است برای بررسی پارادایم سمانتیک علمی و بیان منقح اصول آن به‌عنوان بستر اصلی نظریه‌ی مدل بر مدار فعالیت‌های برجسته‌ی تارسکی در پایه‌ریزی و قوام و گسترش این نظریه و به‌ویژه ابهام‌زدایی از مجادلات فلسفی یاد شده در این پارادایم؛ سپس با معرفی اجمالی نظریه‌ی مدل تلاشی است برای پاسخ‌گویی به دو پرسش فوق. اجمالا، مبنای اصلی نظریه‌ی مدل، و اساسا سمانتیک علمی، بی‌طرفی اپیستمولوژیک و انتولوژیک دیدگاه مدل‌انگارانه است. این بی‌طرفی زمینه‌ساز تعبیر‌پذیری زبان و متعاقبا، مطابق رای هاجز، از طریق مفهوم صدق در یک ساختار مبنای نسبی‌سازی مفهوم مدل است که بر پایه‌ی آن دو نتیجه‌ی مهم و مرتبط فلسفی حاصل می‌شود: یکی سمانتیک زبان‌های صوری موجهه، با محوریت کریپکی، و دیگری سمانتیک مدل‌انگارانه‌ی زبان‌های طبیعی (مورد تردید خود تارسکی) با محوریت مونتاگیو.
چیستی علم و اقسام آن از نظر ملاصدرا و شارحان حکمت متعالیه
نویسنده:
افسانه صمدی مجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
جوهر و عرض از نظر فلاسفه مسلمان، (ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا)
نویسنده:
نسرین ژیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جوهر و عرض از مباحث مهم طبیعت شناسی و هستی شناسی فلسفه محسوب می شود.فلاسفه درباره جوهر وعرض از نظر اقسام و انواع نظرات متفاوتی دارند، در باره اقسام جوهر و عرض برخی قائل به چهار نوع جوهر و برخی قائل به پنج نوع هستند که هیولا، صورت، جسم، عقل و نفس می باشند ودر انواع عرض همان نه قسم بودن آن مورد تائید می باشند. درباره ترکیب جوهر و عرض ملاصدرا قائل به ترکیب اتحادی است و این ترکیب را حاصل ارتباط جوهر و عرض می داند اما فلاسفه مشاء قائل به ترکیب انضمامی جوهر و عرض می باشند.صدرالمتألهین با این نظر موافق است که اعراض قائم به یک جوهر با وجود همان جوهر موجودند نه اینکه هر یک وجودی خاص خود داشته باشد. و اینکه وجودنه جوهر است نه عرض بلکه با جوهر، جوهر است و با عرض، عرض است.
تقریر برهان وجودی بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
مرتضی پویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث برهان وجودی در فلسفه اسلامی را از چند منظر تعریف و معنا و وجودذهنی خدا و نیز مفهوم وجود مورد بررسی قرار دادیم و برای هر کدام از این مبانی براهین یا تقاریروجودی ارائه کردیم. و در ضمن تلاش کردیم برای هر مبنایی عبارت و استدلالی از حکماء و بالخصوص ملاصدرا بیاوریم.و در مجموع چند مبنای مهم در برهان وجودی را بیان کردیم:1-به دقت فلسفی و منطقی میان تعریف و مفهوم تفاوت وجوددارد نمی توان از مفهوم خدا به اثبات وجودخدادر خارج رسید زیرا مفهوم و مصداق دو حیث متفاوت و جدا از یکدیگر هستند و نمی توان از تصور مفهوم خدا- هرچه که باشد- به اثبات وجودخدا در خارج رسید و در اینجا خلط میان حمل اولی و شایع پیش می آید. برخلاف تعریف که در بیان حقیقت اشیاء است زیرا آنچه تحت عنوان حد می آید در واقع همان حقیقت محدود است و از طرف دیگر حقیقت شیء مقید به ذهن و خارج نیست بلکه با هر دو وجود ذهنی و خارجی موجود است و حقیقت شیء از شیء قابل سلب نیست زیرا مستلزم سلب خود شیء است با توجه به این مطلب با مقدماتی که گذشتنتیجه گرفتیم که وقتی حقیقت شیء یعنی اوصافی همچون ضرورت ازلی با واجب الوجود بالذات یا من جمبع الجهات، یا ماهیت خدا انیّت اوست و امثال اینها بود به طریق استلزام نتیجه گرفتیم که وقتی طبق تعریف حقیقت شیء عین وجود بود پس این حقیقت در خارج موجود است و گرنه مستلزم تناقض است.2- مطلب مهم دیگر برهان وجودی از طریق مفهوم وجود بود گفتیم که با لحاظ دو مقدمه یکی اینکه وقتی مفهوم وجود را تصور می کنیم اولا وجود اولی از ماهیت است به موجودیت. زیرا وجود موجودبالذات و ماهیت موجودبالعرض است و ثانیا در مفهوم وجود فقط فرد وجود واجب بالذات است که به حیثیت اطلاقیه می تواند موجودباشد و از اینکه با تصور مفهوم وجود می‌توان به وجود واجب در خارج رسید.3- در بحث وجودذهنی در حکمت متعالیه دو مبنا وجود دارد یکی اینکه وجودذهنی ظل وجودخارجیاست و دیگر اینکه ذهن مرتبه ای از خارج است. در اینجا مراد از وجودذهنی همان وجودعلمی خدا در نفس است که به عنوان نحو و مرتبه از وجود خارجی است و نه وجودذهنی به معنای مفهوم خدا.طبق ایندو مبنا استدلال از مرتبه ای از خارج به خود متن خارج به طریق استلزام استدلال کردیم.
  • تعداد رکورد ها : 1576