جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
جوهر و عرض از نظر فلاسفه مسلمان، (ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا)
نویسنده:
نسرین ژیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جوهر و عرض از مباحث مهم طبیعت شناسی و هستی شناسی فلسفه محسوب می شود.فلاسفه درباره جوهر وعرض از نظر اقسام و انواع نظرات متفاوتی دارند، در باره اقسام جوهر و عرض برخی قائل به چهار نوع جوهر و برخی قائل به پنج نوع هستند که هیولا، صورت، جسم، عقل و نفس می باشند ودر انواع عرض همان نه قسم بودن آن مورد تائید می باشند. درباره ترکیب جوهر و عرض ملاصدرا قائل به ترکیب اتحادی است و این ترکیب را حاصل ارتباط جوهر و عرض می داند اما فلاسفه مشاء قائل به ترکیب انضمامی جوهر و عرض می باشند.صدرالمتألهین با این نظر موافق است که اعراض قائم به یک جوهر با وجود همان جوهر موجودند نه اینکه هر یک وجودی خاص خود داشته باشد. و اینکه وجودنه جوهر است نه عرض بلکه با جوهر، جوهر است و با عرض، عرض است.
بررسی تطبیقی فوق تجرد عقلانی نفس، درآراء ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتالهین
نویسنده:
علی رضی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فوق تجرد عقلانی، در واقع تجرد نفس است از ماهیت و هویّت، علاوه از تجرد آن از ماده و لواحقش. نفس با فراتر رفتن از عقول (با تمام مراتب و ابعاد آن) حائز مقام لایقفی بوده و نیز گسترش سِعیی ظرفیت وجودی نفس و نداشتن حدّ توقف (و مقام معلوم) سبب بی اسمی و رسمی آن در قوس صعود خواهد بود. در این مرتبه نفس حتی قابل اشاره عقلیّه هم نیست. نخستین بار فلوطین و بعد سهروردی و سپس صدرالمتالهین، از آن سخن گفته اند. عامل اول برعدم اعتقاد شیخ به فوق تجرد از بررسی و واکاوی تأثیر ارسطو بر ابن سینا، و آگاهی از اعتقاد او به جوهریت نفس همانند ارسطو، موهم آنست که وی بشدت در اتخاذ آراء خود، متأثر از ارسطو بود. این اعتقاد (جوهریت نفس شیخ)، سبب ماهیت مندی (جنس و فصل، حد و ترکّب داشتن) نهایتاً سبب تقیّد نفس تحت مقوله جوهر است، این عقیده با فوق مقولگی نفسدر فوق تجرد ناسازگار است. عامل دیگر بر عدم اعتقاد شیخ آنست که وی به محدود بودن نفس (در عقل، عقل مستفاد) باور دارد. اما گرچه نمی توان ادله قطعی و یقینی برای اعتقاد شیخ به نظریه فوق تجرد ارائه داد، اما شاید بتوان شواهد و قرائن محدودی به نفی نظریه فوق تجرد، بر مبنای اصلی از استاد حسن زاده آملی مبنی بر عدم توقف نفس در حدی ثابت، در آثار شیخ صیادی کرد. سهروردی نفس را فوق جوهریّت و عرضیّت معرفی می نمود. اعتقاد وی بر تشکیک در وجود، با اعتقاد بر اعتباریت وجود ناسازگار است. اگرچه از دیدگاه ملاصدرا و پیروان او مکتب سهروردی بر مبنای اصالت ماهیت شکل گرفته بود، اما وی، چون نفس را انّیت و وجود صرف به شمار می آورد، و بر تجرد نفس از ماهیت اصرار دارد، پس این سخن، با اعتقاد بر اصالت ماهیت که به قول علامه طباطبایی به او منسوب است، ناسازگار می باشد. چون نظام فکری صدرالمتالهین بر اصولی بنیادینی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری، تشکیک در وجود و جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس، استوار گشته و تأسیس یافته است، این اصول و اقمار منظومه فکری او، در اثبات فوق تجرد عقلانی نفس نقش بسزایی دارند. ابن عربی نیز بر مبانی فوق تجرد عقلی و اصالت وجود وی تاثیر بسیاری داشت. ملاصدرا این بحث را به اوج و نیز از متاخرین استاد حسن زاده آملی آن را بطور مدون و در فصلی خاص، در تطبیق با قرآن احادیث و روایات، به کمال رساند.
تحلیل و بررسی «نومن» و «فنومن» کانتی و «جوهر» و «عرض» صدرایی
نویسنده:
مجتبی سپاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
. حسّ به هیچ وجه توانائی دست‌یابی به ذات معقول و نومن را ندارد بنابراین از نظر کانت اوبژه دیگری غیر اوبژه حس قابل اثبات نیست، و اگر اوبژه دیگری باشد، باید شهود دیگری را نیز اثبات کرد. 2. فاهمه نیز به هیچ وجه توانایی دست یابی به ذات معقول را ندارد، زیرا فاهمه کاربرد تجربی دارد، یعنی فاهمه مفاهیم خود را در اوبژه‌های حسی به کار می‌گیرد و توانایی به کارگیری آنها را بر اوبژه‌های فرا حسّی ندارد. 3. به نظر کانت ما برای اینکه قلمرو حسی را کنترل کنیم، باید ذات معقول را فرض بگیریم، منتهی این فرض ما از مفهوم خودِ «پدیدار» بدست می‌آید و آن این است که «پدیدار» یعنی پدیدار چیزی که در دسترس ما نیست، ولی باید آن را فرض کرد. 4. خطای بزرگ این است که از فرض گرفتن ذات معقول، فاهمه برای کنترل قلمرو حسّ در حیطه معرفت و شناخت، به واقعیت عینی پل زده و می‌گوید، اشیاء در واقعیت هم دارای دو جنبه‌اند که یک جنبه آنها شناخته می‌شود و جنبه دیگر آنها ناشناخته می‌ماند، آن جنبه شناخته شده جنبه پدیداری واقعیت است و آن جنبه شناخته نشده جنبه غیرپدیداری واقعیت است این خطا همان مغالطه بین یک امر معرفت شناسانه و امر وجود شناسانه است. یعنی چرا باید اعتبار انفکاک موصوف از صفت و جوهر از عرض و نومن از فنومن که عمل و ساخته ذهنی است، مبنا قرارداده شده باشد و هستی عینی‌ خارجی را هم مانند آن پنداشته و آن انفکاک اعتباری را به خارج تسرّی داده و در خارج هم مانند آن، صفت را از موصوف وعرض را از جوهر و فنومن را از نومن جدا انگاشت. از اینجا می‌توان گفت که نگاه ملاصدرا که یک نگاه وحدت گرایانه است در قلمرو وحدت ذهن و عین تفسیری به سامان است و ملاصدرا در حلّ این مسئله گوی سبقت را از کانت ربوده است، چون کانت با همه بزرگی نتوانست مشکل ثنویت را حل کند امّا ملاصدرا توانست آن را حل کند.
  • تعداد رکورد ها : 3