جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 210
بررسی تطبیقی اراده امر والا، امر قدسی و تجربه دینی نزد اتو و شوپنهاور
نویسنده:
هوشیار قادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از رواج افکار کانت در نقد عقل محض، این اندیشه که از راه عقل نظری نمیتوان دربارهی بود و نبود خداوند، و اسماء و صفات او سخن گفت، مقبولیت عام یافت و راهی که کانت با توسل به عقل عملی، موسوم به برهان اخلاقی، برای اذعان به واقعیت خداوند گشود، نتوانست جایگزین براهین سنتی منزوی شده در ادای وظیفه‌ی اثبات وجود خدا گردد. در این بحرانِ شکگرایی به حقایقِ ماورالطبیعی و نیز به عنوان واکنشی در قبال تحویل دین به اخلاق، اندیشمندانی برآن شدند تا راهی دیگر برای بشر به سوی خداوند بگشایند و آن تجربهی دینی بود.برخی از فیلسوفان مانند «شلایر ماخر» و به ویژه «رودلف اتو» در تبیین و توضیح تجربه دینی سعی بسیار نمودند تا بتوانند این احساس ناب را در مواجهه با امر قدسی یا امر والا با رویکردی پدیدار شناسانه بیان کنند. اما این تجربه که از نظر اتو مجموعهای پیچیده از احساسات است، هیچ‌گاه به صورتی واضح و روشن که درخور ساختار و نظامی فلسفی-مفهومی باشد، درنیامد. از این رو همواره از سوی منتقدان با انتقادات جدی روبرو شد. از جمله این انتقادات میتوان به این مشکل اشاره کرد؛ اگر این احساس و تجربه بیان ناپذیر است و اگر تجربه چنان بنیادین است که از حد تمایزات معرفتی فراتر میرود، فهم این امر دشوار است که فرد چگونه از دل احساسات غیر معرفتی، مدعیات صدق و کذب برداری را که در الهیات و فلسفهی دینی یافت میشوند، به دست میآورد؟ پس حقایق دینی چگونه از آن نتیجه میشوند؟ و نیز اشکالاتی دیگر از این قبیل؛ که فرایند حصول این سنخ تجارب چگونه است، و در حوزهی معرفت شناختی چگونه به آن میشود پرداخت؟ این اشکالات و انتقادها ناظر به ماهیت این تجربه وجود دارد.این پژوهش تلاشی است برای توضیح و تبیین هر چه بیشتر تجربه دینی مدّ نظر اتو در پیوند با اندیشه شوپنهاور، آن گونه که وی در زیباییشناسی و نبوغ هنری، شهود و نظارگی امر والا را در امحای ارادهی فردی و خلاصی از عینک «اصل علت کافی » لحاظ می کند؛ تا ضمن بسط و روشنسازی بیش از پیش تجربه دینی این احساس را هر چه بیشتر در ساحت مفاهیم فلسفی قرار دهد.ما در این رساله سعی داریم تا ماهیت تجربه دینی را به صورتی پدیدارشناسانه ، یعنی همان گونه که نزد پیروان آن ادیان درک میشود، و آنگونه که رودلف اتو ویژگیها و عناصر موجود در آن را معرفی میکند، بررسی کنیم و پی بگیریم تا در مقایسه با «تجربهی امر والا»، نزد شوپنهاور، ریشههای این تجربه را به صورتی معرفت شناختی، آشکار نماییم و بدین وسیله چگونگی فرایند انگیزش و ایجاد این سنخ تجربهها را مشخص کرده و با این مقایسه، تا اندازهای کیفیتِ روندِ تشکیل، و فرایندِ تحصیلِ این نوع تجارب رازآلود عرفانی را، که راهی نو به سوی اثبات امر متعالی و قدسی است، در حوزهی معرفت شناسی، نشان دهیم.
بررسی تطبیقی حدود و اعتبار عقل نزد ملاصدرا و کانت
نویسنده:
عیسی نجم آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین گرایش فلسفه معرفت شناسی است چرا که لازم است. ابتدا حدود معرفت بشری مشخص شود آنگاه بر اساس نتایج آن به تحقیقات خود ادامه داد. عقل یکی از مباحث معرفت شناسی در حکمت متعالیه و فلسفه کانت است. از نظر ملاصدرا، بر مبنای حرکت جوهری، غایت نفس ما، اتحاد عقل انسانی با عقل استعلایی و فرا تجربی و وصول به مرتبه ای از وجود عقل فعال است. بنابراین تمام مراحل شناخت عقلی در جهت نیل به اتحاد نفس ناطقه انسانی با عقل فعال سیر می کند. در نظر کانت نیز، نقد عقل محض در واقع پژوهشی است درباره توانایی ذاتی عقل برای بسط تعینات موجود از درون خودش، یعنی به نحوی ناب و مستقل از احساس و تجربه. از این حیث کانت درصدد توجیه و تبیین جدیدی از چگونگی شناخت و معرفت آدمی است. از جمله اهداف این تحقیق، بررسی ماهیت، توانایی ها و حدود عقل بشری در اندیشه کانت و ملاصدرا و نیز بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو اندیشمند در مسأله فوق می باشد. در مورد نتایج بدست آمده، به طور کلی می توان گفت که اگر چه کانت و ملاصدرا هر دو در اذعان به محدودیت عقل دارای نقاط اشتراکی هستند اما آنچه راه ملاصدرا را از کانت متمایز می گرداند و گستره ی فلسفه او را به ساحاتی متعالی تر می کشاند این است که او با اعتقاد به سلسله مراتب خاص عقل، سطوحی عالی را در این عرصه قائل شده است که در آن سطوح دریافت های عالیتر امکان پذیر است و علاوه بر این، با اعتقاد تام و تمام به وحی و الهام و شهود، سیطره ادراک انسانی بر قلمروی گستره هستی فراتر از ساحت عقل را امکان پذیر می داند.کانت نیز با تفکیک قلمرو پدیدارها از اشیاء فی نفسه، قائل به توانایی ما در اشراف بر پدیدارها و عدم توان قوای ادراکی در احاطه بر اشیاء فی نفسه گردید.
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر
نویسنده:
فریبا اکبرزاده، مهدی دهباشی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛ مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلیات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولوی عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند. از دیدگاه وی، مرگ به معنی «قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه «آغاز زندگی جاودانه دیگری» است. در اندیشه مولوی، معنی زندگی، تولد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن، زمام عقل را به عشق الهی سپردن، ایجاد تغییر و تحول در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی، همراهی با زمان و... است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است. از دیدگاه هایدگر ، مرگ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است. از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که «هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حد پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست. از این رو، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها «کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این، هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی، وظیفه ای است که سازنده «ماهیت» انسان است. این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نقد و بررسی آرای میرزا ابوالحسن جلوه در مسئلة ربط حادث به قدیم
نویسنده:
بهزاد محمدی، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین موضوعات و مسائل فلسفی چگونگی ارتباط موجودات حادث عالم طبیعت با خداوند متعال است که هیچ‌گونه حدوثی در ذات او راه نداشته و قدیم است. نظریة حرکت جوهری ملاصدرا یکی از ابتکارات بزرگ در حکمت متعالیه بر اساس اصالت وجود است که توانسته پاسخ‌گوی این مسئله باشد. از آن‌جا که بازخوانی آرای فلاسفه پس از ملاصدرا و نقادی آن اندیشه‌ها ضرورت دارد، در این مقاله اشکالات میرزا ابوالحسن جلوه (م 1314 ق) را در مسئلة ربط حادث به قدیم نقد و بررسی می‌کنیم. حکیم جلوه در رسالة «فی بیان ربط الحادث بالقدیم»، با بیان عدم امکان صدور متجدد از ثابت، در جهت حل معضل ربط حادث به قدیم، حرکت وضعی دوری فلک را واسطة بین حادث و قدیم قرار داده و با راه‌حل صدرالمتألهین مخالفت داشته است. آرای این حکیم متأله بحث و بررسی شد و یافته‌ها نشان داد که ایشان با نگاه مشائی و غفلت از اصول اساسی فلسفة صدرا، این انتقادات را مطرح کرده است و از سویی مثل شیخ‌الرئیس در راه‌حل خویش بر مسئلة ربط حادث به قدیم، بین احکام وجود و احکام ماهیت خلط کرده است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 143
مطابقت وجودی ذهن و عین در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
مهدی دهباشی، صغری باباپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
مطابقت ذهن و عین از مباحث اصلی معرفت شناسی است. فلاسفه با واسطه قرار دادن ماهیت بین ذهن و عین و در نتیجه تطابق ماهوی سعی کرده اند مساله مطابقت در شناخت را حل نمایند. اما این نظریه تطابق ماهوی ایراداتی با خود به همراه دارد که در نهایت نتوانسته پاسخ گوی مساله مطابقت باشد. در مقابل آنچه می تواند با اصول فلسفی و معرفت شناختی ملاصدرا هماهنگ باشد، نظریه این همانی وجود عینی است که انطباق را به واقعیت علم ارجاع می دهد که ناشی از نفی ماهوی بودن علم و اخراج علم از مقولات ماهوی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 27
ترمیمِ دوپارگیِ فلسفه‌ی فیزیک با تکیه بر ابطال‌گرایی پوپر
نویسنده:
محمد مهدی حاتمی ، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نتایج فلسفی حاصل از تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتوم، از جمله طردِ رئالیسم، نفی علیت، فقدان تعیّن در حوادث اتمی و ... نوعی شکاف و دوپارگی را بین فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتوم، موجب می‌شود. در مقاله‌ی حاضر، ضمن نمایان ساختن این شکاف، با تکیه بر ابطال‌گرایی پوپر و لوازم و لواحق آن، علاوه بر پاسخ به برخی از دعاوی عمده‌ی مکتب کپنهاگی، نشان داده‌شده که می‌توان با یک تعبیر فلسفی مناسب، شکاف فوق‌الذکر را ترمیم و بار دیگر وحدت رویه را به فلسفه‌ی فیزیک بازگرداند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 36
بررسی تطبیقی ارتباط دین با عقل و علم (از نقطه نظر مطالعه تطبیقی نظریات ایان باربور و جوادی آملی)
نویسنده:
حسین جورسرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ارتباط دین با عقل و علم جزء دغدغه‌های اصلی باربور و جوادی آملی در غرب و شرق عالم و با دو جامعه دینی متفاوت می‌باشد. جوادی آملی با پایه قرار دادن دین، علم و عقل را در درون دایره دینی قرار داده و تعارض بین دین و علم و عقل را موجه ندانسته و تعارض آن دو را با نقل می‌داند و راه‌ حل‌های خوبی هم ارائه می‌دهد اما باربور با پایه قرار دادن علم و پیش فرض جدایی دین با علم به دنبال نظریه‌ی گفتگو میان آن دو است و دغدغه‌ی این را دارد که دین همانند علم ساختار و مدل مشخصی دارد و می‌تواند به عنوان منبع معرفت و روش زندگی قرار گیرد اما جوادی آملی دغدغه‌ی تأکید بر عقل در دایره دینی را دارد. هر دو متفکر محدودیت علوم تجربی را مطرح می‌نماید. در تطبیق نظریات این دو متفکر در حوزه نگاه کلان و فلسفی به این سه مقوله و بحث قلمرو دین کمک شایانی از جوادی آملی می‌توان گرفت و در مسأله علم و ساختارها و روش‌های آن و در نقد نقل‌های دینی و طرح معیارهای ارزیابی آنها از باربور کمک شایانی می‌توان گرفت.دراین رساله ابتدا به دنبال ادبیات تاریخی این مساله وبد توصیف نظریات این دو متفکر وسپس طرح شباهتها وتفاوتها وهمچنین با نگاهی تطبیقی به دنبال درک بهتر این مساله میباشیم.
از فنا در خود تا بقا در حق
نویسنده:
صغری باباپور، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای رسیدن به حقیقت حقه هستی و جاودانگی، انسان باید فانی شود تا بقا یابد. انسان باید خویشتن خویش را نابود کرده تا بتواند به خویشتن حقیقی دست یابد که آن جز ذات باقی حق نیست. در این مرحله انسان اثری از خود نمی بیند، به هر چه می نگرد اوست. منیتی نیست تا اظهار وجود نماید. فنا اقسام مختلفی دارد ولی مهمترین مراتب فنا از میان این اقسام، سه نوع افعالی، صفاتی و ذاتی است؛ البته در تمامی مراتب فنا گونه ای بقا هست. انسان فانی به چنان معرفتی می رسد که هیچ حجابی برایش باقی نمی ماند و تمام حقایق را آن گونه که هست درمی یابد. و در نهایت به این معرفت می رسد که هیچ موجودی از خود استقلالی ندارد و همه فانی در ذات حق هستند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 82
تبیین وجود شناختی صفات فعل از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
حسن عزیزی , مهدی دهباشی , موسی ملایری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نحوه وجود صفات الهی و نوع ارتباط آنها با ذات مقدس حق از اصلی ترین مسائل خداشناسی است که نطریات گوناگونی در باره آن از طرف مکاتب فلسفی، کلامی و فرقه­ های مذهبی بیان شده است. اگر چه این مسأله هم در باب صفات ذات مطرح است و هم در باب صفات فعل، اما بررسی آن در قلمرو صفات فعل از اهمیت و صعوبت بیشتری برخوردار است. این صفات طبق نظر مشهور فیلسوفان مسلمان، زائد بر ذات و صرفاً انتزاعاتی ذهنی‌اند. با این حال، تحلیل جامع و مستقل قابل اعتنایی در این باره ارائه نشده است. در تحقیق حاضر از طریق تحلیل مفهوم اضافه، ثابت شده است که اضافه دارای وجود خارجی است بنا براین، صفات فعل نیز باید دارای وجود خارجی باشند. اما وجودی انگاشتن صفات فعل ما را با مشکل بزرگی روبرو می­ کند که همین مشکل معتزله را به نفی صفات واداشت. برای رفع این مشکل در حکمت متعالیه با استفاده از مبنای اصالت و تشکیک وجود، نوعی رابطه را می­ توان بین خداوند سبحان و این صفات وجودی تعریف کرد که درعین حفظ تنزیه و بساطت حق، وجود این صفات نیز حقیقی تلقی شده و ذات مقدس حق را حقیقتاً مصداق این صفات دانست.
صفحات :
از صفحه 43 تا 63
بررسی آراء ميرزا ابوالحسن جلوه در نقد حركت جوهری ملاصدرا
نویسنده:
بهزاد محمدی, مهدي دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حركت جوهري كه برآمده از مباني فلسفي ويژة حكمت متعاليه است، يكي از اساسيترين نظريه‌هاي بديع در تاريخ فلسفة اسلامي است كه توانسته بسياري از معضلات و ابهامات فلسفي را حل نمايد. اما حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه انتقاداتي بر اين نظريه وارد كرده است كه مهمترين آنها عبارتند از: بازگشت همة تغيرها در جهان به حركت وضعي فلك، اعتقاد به كون و فساد آني حركات در جهان، نياز حركت جوهري به موضوع ثابت و انقلاب ماهيت در صورت پذيرش حركت جوهري. در اين مقاله اين انتقادات هم بلحاظ مبنايي و هم بلحاظ تبيين و استدلال مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. يافته‌هاي مقاله نشان ميدهد كه حكيم جلوه با نگاه مشائي و غفلت از اصول اساسي فلسفة ملاصدرا، اين انتقادات را مطرح نموده است و همچون شيخ‌الرئيس در همه» اشكالاتي كه بر حركت جوهري وارد كرده، بين احكام وجود و احكام ماهيت خلط نموده است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 210