جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 210
کارکرد شهود در معناشناسی کریپکی
نویسنده:
احمدعلی تحریری ماسوله
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جریان فلسفه به طور اعم و فلسفه تحلیلی به طور اخص مبتنی بر دو گونه‌ی معرفت استدلالی و معرفت شهودی بوده و در این میان نظامهای منطقی به عنوان ابزار معرفت استدلالی در کناردرک بی‌واسطه‌ی حقایق بنیادی از اهمیت ویژه‌ای در این حوزه برخوردار بوده است. از سویی رویکردهای گوناگون فلاسفه‌ی غربی در قبال مسأله‌ی معرفت و چگونگی دستیابی به آنموجب شدههمواره معرفت استدلالی در رأس اندیشه‌های فلسفی قرار گرفته و سایه‌ی خود را بر معرفت شهودی بگستراند. در این میان سول کریپکی به عنوان یکی از فیلسوفانِ مطرح در حوزه‌ی تحلیلی با اهمیت قائل شدن برای معرفت شهودی ، آنرا به عنوان زیربنای تفکرِ فلسفی خویش قرار می‌دهد. وی با طرح نظامهای اول و دوم در منطق موجهات و ارائه پازل‌ها و پارادوکسهای خاص در حوزه‌ی معناشناسی بر آن است تا تفکر فلسفی را از چارچوبِ جزمیِ پنهانِ برآمده از پارادایمهای گوناگون معرفتی در طول تاریخ فلسفه که فلسفه تحلیلی نیز از آن مستثنی نیست برهاند و رویکردی نو رادر خصوص برخورد با مسأله‌ی معنا مطرح نماید. بر این اساس است که وی شهود و معرفت شهودی را به عنوان خط مبنای آراء و تفکرات خویش قرار داده و همواره سعی دارد تا نتایج حاصله از استدلالات خود را تا حد ممکن بر این گونه‌ی معرفتی منطبق نموده تا کمترین انحراف رااز آن داشته باشد.
كارناپ و نقش وى در فلسفه تحليلى
نویسنده:
فائزه برزگر تبريزى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
فلسفه تحليلى را، كه از اواخر قرن نوزدهم شكل گرفت و تا اواسط قرن بيستم به اوج خود رسيد، مى توان مبتنى بر سه رويكرد كليدى دانست: تجربه گرايى با تمركز بر «اصل تحقيق پذيرى»، توجه به منطق به مثابه يك ابزار، و تحليل زبانى. كارناپ يكى از مهم ترين متفكرانى است كه با تمركز بر اين سه رويكرد، نقش تعيين كننده اى در پيشرفت و كارآمدى فلسفه تحليلى داشته است. هدف اين پژوهش بررسى تأثير متفكران بزرگى همچون فرگه، راسل و ويتگنشتاين بر «تفكر تحليلى» كارناپ و سپس بيان تأثير رويكرد وى بر كارآمدى فلسفه تحليلى در سه محور اصلى آن است. در نهايت، تلاش شده است با بيان تفصيلى و نوآورى هاى وى در اين سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحليلى ارائه شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 83
بررسی تحلیلی خاستگاه های ادبی و زبانشناختی بحث «زبان قرآن» در دوره معاصر
نویسنده:
حسینعلی ترکمانی, جواد محمدی ,مهدی آشناور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
چکیده :
در شکل گیری بحث زبان قرآن باید دوجریان را از یکدیگر تفکیک نمود. یک، جریان اصیلی که از همان دوران نزول آغاز و تا به امروز ادامه داشته و آثار و پیشینه قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. دیگر، جریانی که عمدتا از فضای ادبی و فلسفی غرب برخاسته و توسط مستشرقین و روشنفکران مسلمان وارد حوزه مباحث قرآنی شده است. پژوهش حاضر به جریان دوم می پردازد. دو خاستگاه عمده در محدوده این بحث قابل طرح است: خاستگاه های ادبی و زبانشناسی،خاستگاه های ادبی - فلسفی. شیوه ما در این پژوهش تحلیلی توصیفی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 69
الحاد نقابدار در اندیشه پیروان ویتگنشتاین
نویسنده:
مهدي کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (طلوع نور سابق),
چکیده :
نوع نگرش به باورها و مدعیات دینی و نسبتی که آنها بـا انسـان و جهـان واقـع دارنـد، ازجملـه تأملات فیلسوفانه عصر حاضر درباب دین است. در بسیاري از آثار این تحلیل ها، به مفهوم واقـع و نقشی که زبان و زمینه هاي اجتماعی در آن ایفا میکنـد، معطـوف گشـته و اختلافـات نظـري خاصی را سبب شده است. برخی فیلسوفان دیـن بـا پیوسـتن بـه طیـف «نـاواقعگرایـان» و بـا تأثیرپذیري از آراي ویتگنشتاین، به گمان خود با این رویکرد، به دفاع از ایمان دینـی در برابـر انتقادات برخاسته اند. در این نگرش با تأکید بر ساحت عملی دین و نقش زبان در فهم پذیري آن، باورهاي دینی اموري مربوط به ساحت درونی انسان دانسته شد که فقط در زندگی مؤمنانه مفید، مطلوب و معنادارند. این دیدگاه اگرچه در ظاهر تأییدکننده حیات ایمانی اسـت، نـاگزیر مسـتلزم انکار حقانیت دین میباشد و به همین دلیل به نام الحاد نقابدار نیز خوانده شده است. مقالـه حاضـر به توصیف و نقد مدعیات طرفداران این نظریه پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
بررسی نظریه‌ی معنا داری در فلسفه تحلیلی و وضع در اصول فقه
نویسنده:
ذبیح الله عصمت اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق به یکی از مباحث بسیار مهم در فلسفۀ تحلیلی، بحث معنا داری اسامی خاص که شباهتهای فراوانی با بحث وضع در اصول فقه دارد، پرداخته شده است. و یک مقایسه بین نظریه‌ی معنا داری در فلسفه تحلیلی و وضع در اصول فقه انجام شده است. مفاد معناداری اسم خاص در فلسفۀ تحلیلی این است که؛ معنا داری اسم خاص به چه صورت می‌باشد؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، چهار نظریه مهم (نظریۀ مصداقی، توصیفی ـ توصیفی فرگه و راسل و توصیفی جدید و دسته ای ـ و نظریۀ زنجیرۀ علی دلالت) نزد بزرگان این سنت، تبیین شده است. مسئلۀ وضع در اصول فقه نیز اشاره به رابطۀ لفظ و معنا دارد به نحوی‌که؛ اکثر قریب به اتفاق علماء این رابطه را از نوع جعل و قرارداد می ‌دانند، گرچه برخی این رابطه را ذاتی ‌خوانده است. در خصوص رابطۀ لفظ و معنا، هرچند جمهور بزرگان قائل به وضعی دانستن این رابطه می‌باشند، اما آنچه حائز اهمیت است، اینکه؛ خوانش‌های متفاوتی از این رابطه نزد اندیشمندان صورت گرفته است که می‌توان در این خصوص، اشاره کرد به نظریه‌های: ملازمه، اعتبار، تعهد، قرن اکید و هوهویت که بخشی از گفتار این نوشتار را به خود اختصاص داده است. نقطۀ عزیمت مسئله، بررسی و تطبیق دو نظریۀ فوق(نظریۀ معناداری اسامی خاص و نظریۀ وضع) در دوسنت مذکور می‌باشد. می‌توان ادعا کرد که علی‌رغم نوشته‌های فراوانی که در زمینۀ این دومسئله ـ معنا داری درفلسفۀ تحلیلی و وضع در علم اصول ـ انجام‌شده لیکن نوشته‌ای با این موضوع، در عرصۀ علمی بر اساس اسقراء نگارنده کاملاً تازه و جدید می‌باشد به نحوی‌که نظریه وضع و معنا داری تبیین، ونقاط اشتراک و افتراق آن با توجه به پیش فرض های دو سنت مذکور، نشان داده شده است.
نظریه تصویری زبان با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن
نویسنده:
محمد حسین مهدوی نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
ویتگنشتاین، در طول فعّالیّت فلسفی خود، دو نظریّه‌ی کاملاً متفاوت درباره‌ی زبان و ماهیّت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه‌ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته‌ی مهمّ او رساله‌ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش‌های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می‌خورد که می‌توان آن را تقابل میان «نظریّه‌ی تصویری زبان» و «نظریّه‌ی کاربردی زبان» دانست. ویتگنشتاین، در دوره‌ی اوّل فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متأثّر از نظریّات راسل) و تقسیم گزاره‌ها به تحلیلی و ترکیبی (متأثّر از هیوم) و بی‌معنا تلقّی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره‌های بسیط و گزاره‌های مرکّب در عالَم زبان و واقعیّات بسیط و واقعیّات مرکّب در عالَم خارج، نظریّه‌ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مسأله‌ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیّت زبان، ماهیّت اندیشه و واقعیّت است. اندیشه‌ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می‌کند. زبان، یک ماهیّت مشترک دارد و وظیفه‌ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی‌تواند به فراسویِ واقعیّت برسد. متافیزیک، مسأله‌ی حیات، اخلاق، زیبایی‌شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن‌ها ارتباط وجودی برقرار کرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 123
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
لوازم و نتایج دیدگاه متأخر ویتگنشتاین درباره دین و باور دینی
نویسنده:
نوّاب مقربی، امیرعباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مدّعای اصلی مقاله حاضر آن است که ویتگنشتاین، بازی زبانی دین را نه ردّ کرده و نه تأیید؛ بلکه تنها گفته است چنین بازی زبانی ای وجود دارد، که پیش­فرض­ها و حدّ و مرزهایی دارد. در دیدگاه متأخر ویتگنشتاین، طرح پرسش­هایی از این دست که آیا خدا واقعاً وجود دارد، بر پایه دستور زبان دینی غلطی استوار شده ­اند؛ زیرا بیرون از شاکله مفهومی ­ای که پذیرفته ­ایم، نمی­ توانیم بپرسیم که آیا خدا واقعاً وجود دارد یا نه. مؤمنان، در شاکله مفهومی خود یا در بازی زبانی خود، مفهوم خدا را از پیش فرض می­ کنند و سخن گفتن درباره خدا، در بیرون از مرزهای این شاکله مفهومی ممکن نیست. کوتاه سخن آن­که بر اساس این مدّعا و نتایج به دست آمده از دیدگاه­ های متأخّر ویتگنشتاین در باب دین و باور دینی، می­ توان به پرسش­هایی بااهمیت درباره جدایی دین از علم، ایمان­ گروی ویتگنشتاینی، و ناواقع­ گروی دینی از منظر ویتگنشتاین پاسخ درخور داد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 48
جایگاه ایمان در فلسفه ویتگنشتاین
نویسنده:
علی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این تحقیق، توضیح و بررسی جایگاه ایمان در فلسفه ویتگنشتاین است. بدین منظور پس از یک مقدمه کوتاه که در واقع ارائه تصویری از سیمای فیلسوف مورد بحث ماست. فصل اول با عنوان "مدخلی بر مطالعه ویتگنشتاین" آغاز می شود. در فصل دوم روایت های کلاسیک از ایمان مورد بحث قرار گرفته از فصل سوم بحث روی دوران اول تفکر ویتگنشتاین آغاز می گردد. فصل چهارم "تئوری تصویری" عنوان دارد که در آن نظریات معرفت شناختی واپستمولوژیک ویتگنشتاین اول مورد بحث قرار میگیرد. فصل پنجم به امر ناگفتنی اختصاص دارد که در رأس آن ایمان قرار می گیرد. فصل ششم سرآغاز بخش دوم است که به دوران دوم حیات فکری ویتگنشتاین اختصاص یافته است. فصل هفتم به "بازی های زبانی" اختصاص دارد که از مضمون های اصلی دوران متأخر است. در فصل هشتم بحث درباره "اشکال زندگی" است. فصل نهم "تلقی ویتگنشتاینی" از ایمان به دیدگاههای شخصی ویتگنشتاین راجع به ایمان می پردازد. فصل دهم به نقد و بررسی فشرده از نظریات ویتگنشتاین در دو دوره متفاوت حیات فکری او اختصاص دارد. این پژوهش با یک نتیجه گیری خلاصه در پنج بند به آخر می رسد.
رویکرد ویتگنشتاین متقدم و متاخر در باب معنا
نویسنده:
مهدی حسینی بایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله نظر و یتگنشتاین متقدم و متاخر در باب معنا مورد بررسی قرار گرفته است. مساله زبان و معنادار بودن آن مساله‌ای محوری در دو دوره‌ی فکری ویتگنشتاین است.ویتگنشتاین متقدم مسائل فلسفی را برخاسته از بدفهمی منطق زبان می‌داند و قصد دارد با تبیین درست منطق زبان میان آنچه می‌توان گفت و آنچه به بیان در نمی‌آید مرز بنهد و حدود جهان ما که منطبق بر حدود زبان ما است را مشخص کند. او برای این کار نظریه تصویری معنا را مطرح می‌کند که در آن گزاره ها ذاتا دارای ویژگی تصویرگری هستند و باید اجزاء جهان و زبان متناظر با یکدیگر باشند تا گزاره معنادار باشد. ویتگنشتاین بعدها تفکرات متقدم خود را مورد انتقاد قرار می‌دهد. او در فلسفه متاخرش با مطرح کردن بحث بازی‌های زبانی اعتقاد به یک زبان ایدئال را که به نوعی برخاسته از نظریه تصویری معنا در دوران متقدم تفکرش است را کنار می‌گذارد و معنا را عبارت از کاربرد واژه در زمینه و متنی که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌داند. همچنین او باور به وجود یک زبان خصوصی یعنی نشانه هایی که تنها دلالتی برای یک نفر داشته باشند و فقط برای یک شخص معنا دار باشند را، یک توهم محض می‌داند و معتقد است که ما زبان را براساس معیارهای اجتماعی می آموزیم.
  • تعداد رکورد ها : 210