جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 210
غیرشناخت‌گرایی اخلاقی نزد ویتگنشتاین متأخر
نویسنده:
مرتضی افصحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شارحان و مفسران ویتگنشتاین آراء و اندیشه‌های او را در دوره متأخر، پیرامون فلسفه‌ی اخلاق، غیرشناخت‌گرایانه دانسته‌اند. بنابر پژوهشهای فلسفی (بر خلاف رساله منطقی-فلسفی)، این ساخت زبان ما است که چگونگی تفکرمان را درباره‌ی جهان واقعی تعیین می کند. به عبارت دیگر هیچ نقطه‌ای بیرون از بازی‌های زبانی نیست که بتوانیم عقب بایستیم و از آنجا نسبت بین زبان و واقعیت را ارزیابی کنیم. وظیفه‌ی فلسفه در دوره‌ی متأخر، همانا رفع سوء استعمال الفاظ است و اصطلاحاً گفته می‌شود که توصیفی است و نه جوهری. اگر طبق رساله منطقی-فلسفی اخلاق فاقد تصویر بود بنابر پژوهشهای فلسفی اخلاق نوعی بازی زبانی قاعده‌مند محسوب می‌شود که باید با روش توصیف منطق این بازی را کشف نمود و با به کار بردن قواعد خاص خودش آن را بازی کرد.بر اساسپژوهشهای فلسفی «معنا همان کاربرد است» و ما معنای هر چیز را در کاربرد آن در بافت و سیاق مخصوص به خود خواهیم یافت. در پژوهشهای فلسفی دیگر سخن از صحیح بودن یا ناصحیح بودن گزاره نیست بلکه گزاره یا فهمیده می‌شود یا فهمیده نمی‌شود. از این‌جا غیرشناخت‌گرایانه‌بودن نگاه اخلاقی ویتگنشتاین متأخر آشکار می شود. وی در این دوره معتقد است که یک استدلال همیشه درست است اگر شما را اقناع کند.درست است که فلسفه اخلاق ویتگنشتاین متأخر غیرشناخت‌گرایانه است ولی باید اشاره کرد که از نوعی اقناع و حجیت اخلاقی برخوردار است و همواره می‌توان انتظار پیامدهایی چون دعوت اخلاقی، توافق اخلاقی، عقلانیت اخلاقی و از همه مهم‌تر سازواری اخلاقی را داشت.
رابطه‌ی منطق و زبان از نظر ویتگنشتاین
نویسنده:
مرتضی صداقت آهنگری حسین‌زاده؛ مهدی ابراهیم پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، می‌کوشیم تا رابطه‌ی زبان و منطق را از نظر ویتگنشتاین بررسی کنیم. برای این منظور از سه کتاب مهم او یعنی رساله‌ی منطقی-فلسفی، پژوهش‌های فلسفی و در باب یقین استفاده کرده‌ایم. ابتدا این رابطه را در رساله‌ی منطقی-فلسفی‌ توضیح می‌دهیم و نتایج آن را برمی‌شمریم. سپس بعضی از انتقادات واردشده به این تلقی را بررسی می‌کنیم، از جمله نشان می‌دهیم که نگاه ذات‌گرایانه به زبان از نظر ویتگنشتاین متأخر، نگاهی اشتباه است و سرچشمه‌ی بدفهمی از رابطه‌ی منطق و زبان شده است. آن‌گاه با مدد گرفتن از پژوهش‌های فلسفی تلقی ویتگنشتاین متأخر از رابطه‌ی زبان و منطق را بازسازی می‌کنیم. از این منظر، منطق مقوم پیشین زبان نیست، بلکه خود محصول به کارگیری زبان است. آن‌گاه به منظور تأیید این تلقی، به یک پژوهش مردم‌شناختی استناد می‌کنیم. در انتها، می‌کوشیم تا با استفاده از مفهوم «جهان-تصویر» از کتاب در باب یقین‌ به بعضی سؤالات محتمل پاسخ دهیم.
صفحات :
از صفحه 19 تا 32
تحلیل و نقد تبیین دکارتی ِلاک درباره‌ی این باور و ارائه‌ی تبیینی بدیل مبتنی بر آموزه‌ی ویتگنشتاین متأخر «هر فردی در آگاهی از خودش خطاناپذیر است»
نویسنده:
مهدی سلیمانی خورموجی، محمد کاظم علمی سولا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ما بر این باوریم که: «آگاهی فرد نسبت به خودش خطاناپذیر است»، در‌حالی‌که آگاهی او نسبت به سایر چیزها و یا حتی آگاهی سایر افراد نسبت به او را خطاناپذیر نمی‌دانیم. چگونه می‌توان چنین عدمِ‌تقارنی را تبیین کرد؟ متداول‌ترین پاسخ، معمولاً مبتنی بر تبیین دکارتیِ لاک است. ما ابتدا، این تبیین را به چهار فرضیه فرو می‌کاهیم و سپس با آشکار ساختن تبعات معناشناسانه، معرفت‌شناسانه و هستی‌شناسانه‌ی این فرضیه‌ها نشان خواهیم داد که چرا می‌توان (و یا باید) به دنبال تبیینی بدیل باشیم. در پایان نیز با اتکای بر آراء ویتگنشتاین متأخر، تبیین بدیلی را ارائه خواهیم کرد که بر‌اساس آن، باور به خطاناپذیری فرد در آگاهی از خودش، صرفاً به یک پیش‌فرض زبان‌شناسانه برمی‌گردد که ما را برای تفسیر کلام یکدیگر آماده می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 144
نظریه معنی‌داری ویتگنشتاین متاخر
نویسنده:
هاجر باباجان پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ویتگنشتاین در هر دو نظریه‌اشبه مبحثپیرامون ماهیتزبان می‌پردازد و هدفشاین استکه حدود و ساختار زبان انسان را مشخصکند، برای دستیابی به این هدفبه بحثمعنی‌داری می‌پردازد مسئله‌ای این استکه مرز میان کلام معنی‌دار را از کلام بی‌معنی تفکیککند، منتهی به این سوال در هر دوره پاسخهای متفاوتمیدهد.در "رساله" زبان به تصویر تشبیه شده استیعنی زبان، جهان را با تصویر کردن می‌نمایاند زیرا زبان مرکباز جملاتی استکه از نامها تشکیل شده‌اند و این نامها به اشیاء در جهان برمی‌گردند و جهان از وضعیتهای امر تشکیل شده استکه هر وضعیتامر عبارتاستاز روابط اشیاء نسبتبه یکدیگر، اگر جمله تصویر امر واقع ممکنی باشد، معنی‌دار استدر غیر این صورتبی‌معنی است .لذا طبق این نظریه، دین، اخلاق، هنر، متافیزیکبی‌معنی هستند چون تصویر عالم خارج نیستند.در "تحقیقاتفلسفی" زبان به ابزاری تشبیه شده استکه کاربردهای مختلفدارد و معنای واژه یا جمله را باید در کاربرد آن در زمینه‌های مختلففهمید، لذا زبان دارای ماهیتواحد نیست .بین کاربردهای مختلفواژه و جمله "شباهتخانوادگی" وجود دارد همانطور که بین اعضای یکخانواده این شباهتوجود دارد ویتگنشتاین متاخر زبان را یک"شکل زندگی" میداند.در تحقیقاتفلسفی تنوع زبانها وجود دارد لذا دین، هنر و اخلاق ... معنیدار هستند ولی متافیزیکهمچنان بی‌معنی استو به علاوه در رساله حاضر تاثیر نظریه زبانی و یتگنشتاین در مقولاتی نظیر فلسفه، نفی زبان خصوصی، دین، یقین، تفسیر، هنر و علوم اجتماعی پرداخته‌ایم.
ایمان و تحلیل فلسفی (تأثیر فلسفه تحلیلی بر فلسفه دین)
نویسنده:
فائزه برزگر تبریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این اثر پژوهشی، تأثیر فلسفۀ تحلیلی بر فلسفۀ دین با بررسی نظرات برخی از مهمترین فلاسفۀ دین معاصر، نظیر بازیل میچل، آلوین پلنتینگا و ریچارد سویین برن مورد بررسی قرار گرفته است.در نتیجه از نظر نگارنده، فلسفۀ دین معاصر اساساً تحلیلی بوده و بر همین اساس می توان آن را "فلسفۀ تحلیلی دین" نامید. این رویکرد توسط فلاسفۀ دین قرن بیستم و در واکنش به فضای فکری الحادگرایانه یا دست کم لا ادری گرایانۀ قرن بیستم پایه گذاری شده است.چالش های عمده ای وجود داشته اند که تلاش برای پاسخ به آنها نقش جدی در پیدایش این رویکرد داشته است. این چالش ها عبارتند از : معناداری گزاره های دینی، معقولیت گزاره های دینی و صدق و کذب گزاره های دینی.برای پاسخ به این چالش ها فلسفۀ تحلیلی با مهمترین شاخه هایش مثل فلسفۀ زبان، متافیزیک تحلیلی، فلسفۀ اخلاق و معرفت شناسی به کمک فلسفۀ دین آمده است. با پیگیری روند مذکور می توان سه مسیر اصلی را در این رویکرد شناسایی کرد: مسیر ویتگنشتاینی، مسیر فلسفۀ دین آکسفورد و مسیر معرفت شناسی اصلاح شده.در نهایت با وجود برخی اعتراض ها به امکان و مطلوبیت این رویکرد، به کار گیری فلسفۀ تحلیلی در فلسفۀ دین کارآمدی خود را ثابت کرده است.
بررسی امکان تطبیق آراء ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان
نویسنده:
محمد رعایت‌جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امکان‌سنجی تطبیق اندیشه‌های ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان، موضوع محوری گفتار حاضر است. اما گنجانیدن تعبیر امکان‌سنجی و اصرار و ابرام نگارنده در التفات مخاطب بدان، بر ادله‌ای چند، مترتب بوده که از آن جمله است، واگرایی محتوایی سننی که ویتگنشتاین و گادامر را بدانها انتساب است. از دیگر سو، بدیع بودن موضوع و محتوا در ایران و اینکه تا کنون، پژوهشی در این باب، تبلور نیافته است، اخذ طریق امکان‌سنجی و استنکاف از تفصیل شتاب‌زده را، موجه می‌نماید.یکی از پیش‌فرضهای اصلی گفتار، این است که ویتگنشتاین و گادامر، در زمره آخرین حلقه‌های زنجیره‌ی سنن تحلیلی و قاره‌ای می‌باشند. به گونه ای که اگر شاخصه‌های کلیدی جریانهای تحلیلی و قاره‌ای را مفروض بداریم، برآیند این ویژگیها را می توانیم به صورت جامع در ویتگنشتاین و گادامر، ملاحظه کنیم. از نظر دور نمی‌داریم که مهم‌ترین و پرکاربردترین واژه در گفتار حاضر، مفهوم زبان است. ویتگنشتاین با دو نظام فلسفی متفاوت، از محوری‌ترین دغدغه‌ی خود یعنی زبان، تلقی دو‌وجهی ارائه کرده است. جایگاه و اهمیتی که در کمتر فیلسوف تحلیلی، مشهود است. از سوی دیگر گادامر، هستی و فهم را زبانی می داند و زبانمندی را محور بحثهای هرمنوتیک خود در حوزه‌ی هستی‌شناسی، قرار می دهد. فلاسفه قاره‌ای زیادی با دغدغه‌ی زبان، تفلسف کرده‌اند اما گادامر حتی به لحاظ زمانی نیز در کنار جنبه محتوایی، یکی از آخرین حلقه‌های این سنت است. امری که در باب ویتگنشتاین نیز صادق است. به هر روی، می توان زبان را کانونی‌ترین دغدغه‌یِ اندیشمندان دو سنت تحلیلی و قاره‌ای در دو قرن اخیر و بهترین پل برای ترابط میان آنها دانست. زبان، دغدغه‌ی مشترک ویتگنشتاین دوم و گادامر است. گره‌خوردگی و درهم‌تنیدگی زبان، با مقوله فرهنگ و اجتماع است که زمینه‌یِ اتصال ویتگنشتاین و گادامر را فراهم می‌آورد. گستردگی دایره شمول مفهوم زبان و اشتراکش به عنوان دغدغه‌ی محوری نزد اندیشمندان قاره‌ای و تحلیلی، باعث شده تا تمرکز گفتار حاضر در کنار سایر جنبه های فکری ویتگنشتاین و گادامر، برمفهوم زبان و چگونگی داد‌ و ستد فکری میان این دو در حوزه‌ی فلسفه‌ی زبان باشد. از ویژگیهای فکری دنیای معاصر، ترابط میان علوم مختلف، پیدایش مباحث بین رشته‌ای و داد و ستدهای علوم با فلسفه در قالب زایش فلسفه‌های مضاف است. یکی دیگر از ضرورتهای پرداختن به این موضوع در این گفتار، ظرفیتهای گسترده‌ای است که در ویتگنشتاین و گادامر برای تبیین مدعای حاضر یعنی بین رشته‌ای شدن علوم و درهم‌تنیدگی آنها با هم، وجود دارد. نتایج رهیافت اجتماعی ویتگنشتاین و گادامر برای علوم‌اجتماعی یا جامعه‌شناسی، یکی از همین، قابلیتها است که ضرورت تبیین و بسط آن، بدیهی است. ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:آنچه به طور مشخص، مسائل طرح حاضر را تشکیل می‌دهد، عبارتند از:1-
منطق گزاره‌های دینی نزد ویتگنشتاین (از دیدگاه وینچ، فیلیپس، ریس، مالکوم)
نویسنده:
اکرم حسینعلی‌بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین و زبان دین یکی از مسائل مهمی است که همواره به آن پرداخته شده است.یکی از دل مشغولی های ویتگنشتاین هم در سراسر زندگی اش مساله دین بوده، و بیشتر به زبان باور دینی می پرداخت.از نظر او این زبان دین دارای منطق است.و این منطق زبان دین مسئولیت معنادار بودن واژه های گفتار دینی را به عهده دارد.وهمچنین او الهیات را گرامر سخن دینی معرفی کرد.برخی از فیلسوفان از دیدگاه های ویتگنشتاین تاثیر پذیرفته اند .این رساله به بررسی تاثیرویتگنشتاین بر4 فیلسوف به نام های ( ریس ، مالکوم ، وینچ و فیلیپس ) در خصوص منطق زبان دین ویتگنشتاین می پردازد. همچنین در این رساله در پی آن هستیمکه آیا این 4 فیلسوف منطق زبان دین ویتگنشتاین را به یک نحو فهمیده اند یا نه ؟ وکدامیک قرائت کامل تر و نزدیک تری به ویتگنشتاین داشته است.نتیجه ای که حاصل می شود این است کهاین 4 فیلسوفمنطق زبان دینویتگنشتاین را به نحو یکسان نفهمیدند و حتی وینچ قرائت مالکوم از ویتگنشتاین را نمی پذیرد و بر آن نقد می کند.
ارتباط دین و فلسفه از دیدگاه فخر رازی و ویتگنشتاین متاخر
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مساله رابطه دین و فلسفه از مسائل مهم در عرصه الهیات و فلسفه است که از دیر باز توجه فیلسوفان و متکلمان ادیان مختلف را به خود معطوف داشته است. ویتگنشتاین در دوره دوم حیات فلسفی خود با توجه به کاربرد کلمات برای شناخت معنای آن ها و با تاکید بر تنوع کاربردهای زبان و کثرت بازی های زبانی معتقد است که بازی های زبانی از نحوه های زندگی گوناگون نشات می گیرند و هر نحوه ای از زندگی دارای زبان خاص خود است. گفتار دینی هم یک بازی مستقل با زبانی یکتاست که در نحوه ای از زندگی حک شده است و قواعد و منطق خاص خود را دارد بنابراین، مفاهیم و گزاره های دینی در درون بازی زبانی دین معنا می یابد و زبان دینی فقط برای کسانی که در نحوه زندگی دینی شرکت دارند قابل فهم است . از نظر ویتگنشتاین کاربرد زبان در بیان باورهای دینی به هیچ وجه شباهتی با کاربرد آن در اظهار امر وتقع ندارد باور دینی گونه ای زیستن یا طریقه ای برای ارزیابی زندگی است تعهدی شورمندانه و تزلزل ناپذیر است که کل زندگی فرد را نظم و نسق می بخشد و مبینی بر شواهد و دلایل نیست از این رو نه از جانب علم و فلسفه مددی می یابد و نه هرگز گزندی می بیند. از سوی دیگر با این که فخررازی بر کار کرد عقل در اثبات حقانیت اصل دین و فهم معتقدات دینی تاکید می ورزد و منقولات را در پرتوی معقولات معتبر می شمارد در دوره متاخر به محدودیت و ناتوانای عقل در کار خداشناسید و دشواری کار حقیقت شناسی توجه می یابد و با گرایش به شیوه اهل عرفان راه عرفانی - قرآنی را برمی گزیند و بدین سان به ایمان گرایی خرد پیشه می گراید بدین معنا شیوه ای دوگانه در پیش می گیرد آن جا که براهین مناسبی در اختیار دارد با طیب خاطر از آن براهین استفاده می کند اما آن جا که دلایل را در اثبات یا نفی یک مساله یکسان یا آن ها را خلاف خود می بیند به ایمان محص متوسل می شود. او در ارزیابی های عقلانی مدعیات دینی برخی از آن ها را فراتر از عقل و استدلال های عقلنی می یابد و با حکم به خرد گریزی آن ها بر ایمان دینی در قالب وحی و شهود تاکید می ورزد. در این پژوهش دیدگاه فخررازی و ویتگنشتاین متاخر را در مساله رابطه دین و فلسفه با تاکید بر مبانی و پیش فرض ها و لوازم منطقی آن ها بیان کرده مقایسه و ارزیابی هر یک از این دو دیدگاه را وجهه همت خویش ساخته ایم.
ویتگنشتاین و "دید کلی »
نویسنده:
مالک حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
یکی از عناصر بسیار مهم در تفکر ویتگنشتاین « دیدِ کلی » (Übersicht)است. این مفهوم در روش فلسفیِ ویتگنشتاین به اصطلاح متأخر اهمیتی خاص می یابد و همراه با مفاهیمی دیگر، روش بدیع ،« دیدِ کلی » او را شکل می دهد. در مقاله ی حاضر قرار است با گزارش سخنان ویتگنشتاین درباره ی این رکنِ روشِ فلسفی او معرفی شود و اهمیت آن در فلسفه ورزی مطلوب ویتگنشتاین روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 120
سیر تکوین انسان مدارى در فلسفه غرب
نویسنده:
یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
انسان مدارى (Humanism) در طول تاريخ فلسفه غرب، به شكل هاى گوناگون ظهور يافته است. بيان مصاديق و جلوه هاى گوناگون آن در طول تاريخ حيات فلسفى غرب و بررسى جوانب مختلف آن نيازمند مجال وسيع ديگرى است. اما در اين مقال، فقط به خطوط برجسته انسان مدارى در سير تكوين فلسفه غرب اشاره مى كنيم.
  • تعداد رکورد ها : 210